احکام شرعی
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره 1 - آب كُر 2 - آب قليل 3 - آب جارى 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آبها نجاسات اشاره 1 و 2 - ادرار و مدفوع 3 - مَنى 4 - مُردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوك 8 - كافر 9 - شراب و مايعات مست كننده 10 - فُقّاع 11 - عرق شتر نجاستخوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام چيزهايى كه نجس شده اند مُطَهِرّات (پاك كننده ها) اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - اسْتِحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تَبَعيّت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - اسْتِبْراء حيوان نجاستخوار 11 - غايب شدن مسلمان راه هايى كه پاك شدن چيز نجس با آنها ثابت مى شود احكام ظرفها احكام تَخَلّى اشاره (دفع ادرار و مدفوع) اِسْتِبْراء مستحبّات و مكروهات تخلّى وضو اشاره احكام شستن صورت و دست ها احكام مسح سر و پا وضوى ارتماسى دعاهايى كه خواندن آنها هنگام وضو گرفتن مستحب است شرايط وضو احكام وضو شك در وضو حكم كسى كه بدون اختيار وضوى خود را باطل مى كند مواردى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهايى كه وضو را باطل مى كنند احكام وضوى جبيره غسل و اقسام آن اشاره غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل غسل هاى واجب اشاره جنابت اشاره چيزهايى كه بر جُنب حرام است چيزهايى كه بر جُنب مكروه است غسل جنابت حيض اشاره اقسام زن هاى حائض اشاره احكام حائض استحاضه اشاره احكام استحاضه نفاس غسل مسّ ميّت غسلى كه با نذر يا سوگند يا عهد واجب مى شود غسل هاى مستحب احكام محتضر و اموات اشاره احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت اشاره احكام غسل ميّت احكام حُنوط احكام كفن ميّت احكام نماز ميّت اشاره دستور نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احكام دفن اشاره مستحبّات دفن نماز شب دفن احكام نبش قبر تيمّم موارد تيمّم چيزهايى كه تيمّم بر آنها صحيح است شيوه تيمّم كردن احكام تيمّم احكام نماز اشاره نمازهاى واجب اشاره نمازهاى واجب يوميّه اشاره وقت نماز صبح وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء احكام وقت نماز نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاى مستحب اشاره وقت نمازهاى نافله يوميّه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز اشاره شرايط لباس نمازگزار اشاره مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نمازگزار اشاره جاهايى كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره 1 - نيّت 2 - تَكبيرةُ الإحرام 3 - قيام (ايستادن) 4 - قرائت 5 - ذكر 6 - ركوع 7 - سجود اشاره چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبّات و مكروهات سجده سجدۀ واجب قرآن 8 - تَشَهُّد 9 - سلام نماز 10 - ترتيب 11 - موالات قُنوت ترجمۀ نماز 1 - ترجمۀ سورۀ حمد 2 - ترجمۀ سورۀ توحيد 3 - ترجمۀ ذكر ركوع و سجود و ذكرهايى كه بعد از آنها مستحب اند 4 - ترجمۀ قنوت 5 - ترجمۀ تسبيحات اربعه 6 - ترجمۀ تشهّد و سلام تعقيب نماز اشاره صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مُبْطِلات نماز اشاره اعمالى كه در نماز مكروه است مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكّيات اشاره شك هاى باطل كنندۀ نماز شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزى كه محلّ آن گذشته است 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كَثيرُالشَّك (كسى كه زياد شك مى كند) 5 - شكّ امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبّى شك هاى صحيح اشاره نماز احتياط سجدۀ سهو اشاره دستور سجدۀ سهو قضاى سجده و تشهّد فراموش شده اشاره صورت اوّل: سجده يا تشهّد فراموش شده از ركعت آخر نباشد صورت دوم: سجده يا تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد صورت سوم: يكى از ركعت آخر و ديگرى از ركعت ديگر باشد مسائل مشترك بين سه صورت كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر اشاره چيزهايى كه سفر را قطع مى كنند 1 - رسيدن به وطن 2 - ده روز اقامت 3 - يك ماه توقّف در حال ترديد محل هايى كه مسافر مى تواند نماز را در آنها تمام بخواند مسائل متفرّقۀ نماز مسافر نماز قضا اشاره قضاى نماز و روزۀ پدر نايب گرفتن براى نماز نماز جماعت اشاره شرايط جماعت احكام جماعت شرايط امام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب اند چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه اند نماز آيات اشاره دستور نماز آيات نماز جمعه اشاره وقت نماز جمعه كيفيّت اقامه نماز جمعه نماز عيد فطر و قربان احكام روزه اشاره نيّت اعمالى كه روزه را باطل مى كنند اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جِماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و معصومان عليهم السلام 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقى ماندن بر جنابت، حيض يا نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قِى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كنند آنچه براى روزه دار مكروه است مواردى كه قضا و كفّاره واجب مى شود اشاره كفّارۀ روزه مواردى كه فقط قضاى روزه واجب مى شود احكام روزۀ قضا احكام روزۀ مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است از انجام مبطلات خوددارى شود اِعتكاف اشاره شرايط اعتكاف مسائل اعتكاف احكام خُمس اشاره چيزهايى كه خُمس در آنها واجب است اشاره 1 - درآمد كسب و كار 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطۀ غوّاصى به دست مى آيد 6 - غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمان مى خرد مصرف خُمس احكام انفال احكام زكات اشاره شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش زكات طلا و نقره نصاب طلا و نقره احكام زكات طلا و نقره زكات شتر، گاو و گوسفند اشاره نِصاب شتر نِصاب گاو نِصاب گوسفند احكام زكات شتر، گاو و گوسفند مصرف زكات شرايط كسانى كه مستحق زكاتند نيّت زكات مسائل متفرّقۀ زكات زكات فِطْره اشاره مصرف زكات فطره مسائل متفرّقۀ زكات فطره احكام حج اشاره نيابت در حج اقسام حج اشاره صورت حجّ تمتّع اشاره 1 - عمرۀ تمتّع 2 - حجّ تمتّع عمرۀ مفرده احكام دفاع و جهاد اشاره دفاع از حقوق شخصى احكام امر به معروف و نهى از منكر اشاره شرايط امر به معروف و نهى از منكر مراتب امر به معروف و نهى از منكر احكام خريد و فروش اشاره چيزهايى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط مورد معامله و بهاى آن خريد و فروش اموال وقفى صيغۀ خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها انواع معاملات اشاره اوّل: معاملۀ نقدى دوم: معاملۀ نسيه سوم: معاملۀ سَلَف اشاره شرايط معاملۀ سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه خريد و فروش احكام اقاله (به هم زدن معامله) احكام احتكار و قيمت گذارى احكام شُفْعه احكام يَدْ احكام شركت احكام مُضاربه احكام صُلح احكام اجاره اشاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده از مورد اجاره مسائل متفرّقۀ اجاره احكام سرقفلى احكام جُعاله احكام بيمه احكام مُزارعه احكام مُساقات احكام وكالت احكام قرض احكام سَفته، چك و معاملات بانكى اشاره معاملات بانكى احكام حواله احكام رَهن (گِرو گذاشتن) احكام ضمانت اشاره اوّل: ضمانت عقدى دوم: ضمانت قهرى احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام هِبه (بخشش) و ابراء احكام صدقه احكام وقف اشاره شروط ضمن وقف توليت و نظارت بر وقف حبس ملك احكام محجوران احكام مشاغل و درآمدها احكام مسابقات و سرگرمى ها احكام معاشرت و روابط اجتماعى و بين المللى احكام ازدواج و زناشويى اشاره احكام خواستگارى احكام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقّت شرايط عقد عيب هايى كه به واسطۀ آنها مى شود عقد را به هم زد زن هايى كه ازدواج با آنها حرام است احكام ازدواج دائم احكام مَهريّه احكام ازدواج موقّت (مُتعه) مسائل متفرّقۀ زناشويى احكام محرميّت به سبب شير دادن اشاره شرايط شير دادنى كه علّت محرم شدن است احكام تلقيح احكام سقط جنين و جلوگيرى احكام نوزاد اشاره احكام عَقيقه آداب شير دادن احكام حِضانت (نگهدارى و تربيت كودك) حقوق و تكاليف پدر و مادر و فرزندان احكام پوشش و زينت احكام نگاه، لمس و صدا احكام طلاق اشاره اقسام طلاق و احكام آنها اشاره 1 - طلاق بائن اشاره طلاق خُلع طلاق مُبارات 2 - طلاق رِجعى اشاره احكام رجوع كردن احكام و مسائل عدّه اشاره 1 - عدّۀ طلاق 2 - عدّۀ وفات احكام لِعان احكام احياى زمين هاى مَوات اشاره احكام حيازت مباحات مشتركات احكام لُقَطه «اموال پيدا شده» احكام مجهول المالك و حيوان و انسان گم شده احكام غَصْب اشاره احكام تَقاص احكام سر بريدن و شكار حيوانات اشاره دستور سر بريدن حيوانات (ذبح) شرايط سر بريدن حيوان (ذبح) دستور كشتن شتر مستحبّات و مكروهات سر بريدن حيوان احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد مَلخ احكام خوردنى ها و آشاميدنى ها اشاره مستحبّات و مكروهات خوردن و آشاميدن احكام اقرار احكام نَذْر و عَهْد احكام سوگند احكام وصيّت احكام ارث اشاره ارث طبقۀ اوّل ارث طبقۀ دوم ارث طبقۀ سوم ارث زن و شوهر از يكديگر مسائل متفرّقه ارث احكام تشريح و پيوند

احكام معاشرت و روابط اجتماعى و بين المللى

احكام معاشرت و روابط اجتماعى و بين المللى
معاشرت و روابط بين مسلمانان بايد بر اساس برادرى و رعايت حقوق و حيثيّت و نواميس يكديگر تنظيم گردد؛ پس امورى از قبيل عدالت، احسان، صداقت، احترام، حسن ظن، فداكارى، اداى امانت، حفظ اسرار يكديگر، اصلاح ذات البين، مشورت با يكديگر و تعاون در اعمال خير، در معاشرت با يكديگر بايد رعايت شوند، بخصوص اگر طرف معاشرت، پدر و مادر و بستگان، بزرگان دين و دانش، معلّمان و استادان، زنان و خردسالان و افراد محروم و مستضعف و سالخورده و يا مصيبت ديدگان باشند.
«مسألۀ 2787» بر مسلمانان لازم است روابط اجتماعى خود را از امورى همچون غيبت، تهمت، حسد، تكبّر، تجسّس، دروغ، تملّق، خدعه و مكر، رشوه، سوء ظن، فتنه انگيزى، خيانت، نفاق، استهزا، تضييع حقوق يكديگر و ظلم و از هرگونه معصيت پاك گردانند.
«مسألۀ 2788» آزار رساندن به مؤمن، به هر شكل كه باشد و نيز توهين و تضعيف و هتك حُرمت او حرام است و در بعضى از روايات حرمت «مؤمن» از حرمت «كعبه» بالاتر شمرده شده و اذيّت و آزار او در رديف محاربه با خداوند قرار گرفته است ؛ بنابر اين بر همگان لازم است كه حرمت يكديگر را نگاه داشته از توهين و هتك و تمسخر و ستم به ديگران شديداً بپرهيزند.
«مسألۀ 2789» يكى از گناهان كبيره كه وعدۀ عذاب بر آن داده شده، «غيبت» است و معناى «غيبت» آن است كه شخص، عيب برادر يا خواهر مؤمن خود را در غياب
او بيان كند، بلكه چنانچه هر مطلبى را دربارۀ او نقل كند كه اگر در حضور او بيان مى كرد ناراحت مى شد، غيبت محسوب مى شود.
«مسألۀ 2790» اگر انسان از مسلمانى غيبت كرده باشد، بنابر احتياط واجب چنانچه ممكن باشد و مفسده اى پيدا نشود، بايد به هر وسيلۀ ممكن از او حلاليت بخواهد و اگر ممكن نباشد يا گفتن به او موجب مفسده شود، براى او از خداوند طلب آمرزش نمايد و در صورتى كه غيبت يا تهمتى نسبت به او انجام داده باشد كه سبب شكست و وهن او شده باشد، بايد آن را جبران و برطرف نمايد.
«مسألۀ 2791» در برخى موارد غيبت حرام نيست. در اين رابطه فقها موارد زير را از حرمت غيبت استثنا نموده اند:
اوّل: غيبت از شخصى كه متظاهر به فِسْق باشد نسبت به همان فسقى كه به آن تظاهر مى كند.
دوم: غيبت كردن مظلومى كه در مقام استمداد و تظلّم است نسبت به كسى كه به او ظلم كرده و در خصوص ظلمى كه به او شده است.
سوم: موردى كه انسان براى دفع ظلم از خود، در صدد به دست آوردن راهى مشروع باشد.
چهارم: آگاه نمودن مشورت كننده نسبت به عيوب شخص مورد مشورت.
پنجم: جايى كه انسان در صدد بازداشتن شخص مورد غيبت از گناه يا دفع ضرر از او و يا از بين بردن ريشۀ فساد باشد.
ششم: بيان نقاط ضعف شهود نزد حاكم شرع.
هفتم: جايى كه عيبِ شخص، صفت معروف و مشهور او شده باشد و بدون قصد عيب جويى به قصد معرفى آن را بيان كند.
هشتم: موردى كه انسان در صدد ابطال و ردّ مطلب باطلى باشد و بدون ذكر نام صاحب آن مطلب، ردّ آن عملى نباشد.
نهم: جايى كه عيب شخص بين ناقل و شنونده معلوم و روشن باشد، مگر اين كه
معلوم بودن عيب به خاطر غيبت قبلى باشد ولى احتياط آن است در موردى كه شخص متجاهر به فسق نباشد، از وى غيبت نكنند.
دهم: موردى كه در صدد ردّ كسى باشد كه نسبت دروغى را به او يا شخص مؤمن ديگرى وارد آورده است.
لازم است در تشخيص مصاديق مواردى كه بيان شد، دقّت و احتياط لازم به عمل آيد و به حدّاقل و ضرورت اكتفا شود.
«مسألۀ 2792» هرگاه در جلسه اى نسبت به شخص مؤمنى غيبت شود و يكى از استثناهايى كه در مسألۀ قبل بيان شد وجود نداشته باشد، علاوه بر اين كه گوش دادن به آن حرام است، بر هر فردى كه قدرت دارد واجب است آن غيبت را ردّ كند و از آن مؤمن دفاع نمايد. در روايات اسلامى آمده است: «هر كس قدرت دفاع از برادر مؤمن خود را كه مورد غيبت و ستم قرار گرفته داشته باشد و دفاع نكند و در اثر سكوت او آن مؤمن ذليل شود، خداوند او را در دنيا و آخرت ذليل خواهد كرد».
«مسألۀ 2793» اگر مسلمانى در معرض خطر جانى قرار بگيرد، خواه در اثر گرسنگى يا تشنگى باشد يا به جهت غرق شدن، تصادف، برق گرفتگى و نظاير آن، بر هر مسلمانى كه اطّلاع پيدا مى كند واجب است به هر شكل ممكن و در حدّ توان او را نجات دهد.
«مسألۀ 2794» مستحب است مسلمان هنگام برخورد با مسلمان ديگر سلام كند و نسبت به سلام كردنِ «سواره به پياده» و «ايستاده به نشسته» و «كوچكتر به بزرگ تر» زياد سفارش شده است.
«مسألۀ 2795» در غير نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويند، مثلاً اگر كسى بگويد: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ» جواب بدهد: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللّه» اما در حال نماز، بنابر احتياط واجب بايد به همان مقدار اكتفا نمايد.
«مسألۀ 2796» اگر دو نفر همزمان به يكديگر سلام كنند، بر هر يك واجب است3.
جواب سلام ديگرى را بدهد.
«مسألۀ 2797» اگر مرد و زن نامحرمى در محلّ خلوتى باشند كه كسى در آنجا نبوده و ديگرى هم نتواند وارد شود، چنانچه بترسند كه به حرام بيفتند، بايد از آنجا بيرون روند، بلكه احتياط واجب آن است كه مطلقا از خلوت كردن بپرهيزند، هر چند خوف ارتكاب حرام نباشد يا ديگرى هم بتواند وارد شود.
«مسألۀ 2798» بودن مرد و زن نامحرم در يك اتومبيل اشكال ندارد، مگر اين كه مظنّۀ فساد و گناه وجود داشته باشد.
«مسألۀ 2799» اختلاط زن و مرد در مراكز و مجامع عمومى به شكلى كه در معرض فساد و گناه قرار بگيرند، جايز نيست.
«مسألۀ 2800» مسافرت به كشورهاى غير اسلامى و اقامت در آنجا جهت تحصيل علوم روز يا تجارت و كسب و كار جايز است، به شرط آن كه اطمينان داشته باشد در عقيده و عمل او انحرافى صورت نمى گيرد؛ بنابر اين كسى كه در آن مكان ها اقامت گزيده اگر نسبت به خود يا زن و فرزندانش خوف انحراف داشته باشد، بر او لازم است كه به سرزمينى كه از خطر انحراف در امان است هجرت نمايد.
«مسألۀ 2801» كسى كه در كشور غير اسلامى اقامت دارد، جايز است با كفّار بر اساس مَنِش انسانى معاشرت داشته باشد و مى تواند براى كفّار به شكل اجاره، وكالت و امثال آن كار كند، به شرط آن كه عمل او مستلزم انجام حرام يا موجب ضررى يا ذلّتى براى خود او يا ساير مسلمانان و يا كشورهاى اسلامى نباشد.
«مسألۀ 2802» كسى كه در كشور غير اسلامى اقامت دارد، واجب است در حدّ قدرت و توان، با مراعات شرايط و مراتب امر به معروف و نهى از منكر، از اسلام دفاع نمايد. همچنين واجب است با مراعات شرايط زير كفّار را به اسلام دعوت نمايد:
اوّل: حكومت اسلامى به خاطر مصالح مهم ترى، دعوت و تبليغ به اسلام را در بلاد كفر موقتاً ممنوع نكرده باشد.
دوم: صلاحيّت و اهليّت و نيز قدرت بر تبليغ اسلام در مناطق كفر را داشته باشد.
سوم: مفسدۀ مهمّى پيش نيايد.
و چنانچه تبليغ اسلام مستلزم دادن قرآن به دست كفّار باشد و اميد هدايت آنان وجود داشته باشد، در صورتى كه در معرض نجس شدن و هتك و اهانت نباشد و واقعاً بخواهند از آن استفاده كنند، مانعى ندارد.
«مسألۀ 2803» معاشرت سالم با كفّارى كه در حال جنگ با مسلمانان نيستند و ايجاد روابط فرهنگى، سياسى، تجارى و اقتصادى با آنها از طرف دولت اسلامى يا اشخاص، تا زمانى كه خوف تقويت كفر و ترويج فساد و انحراف فكرى يا عملى و ايجاد سلطه از ناحيۀ آنان بر مسلمانان و كشور اسلامى در بين نباشد، اشكال ندارد؛ ولى رابطه با كفّارى كه در حال جنگ با مسلمانان مى باشند، مخصوصاً اگر موجب تقويت آنان شود، جايز نيست.
«مسألۀ 2804» معاشرت و رابطه با غير مسلمانان نيز بايد مطابق با مقرّرات اسلام تنظيم گردد، بنابر اين بايد از كارهايى همچون تخلّف از قراردادها، پيمان ها و وعده ها، غَشّ در معامله، كم فروشى، خيانت در امانت، اجحاف و نظاير آن خوددارى شود.
«مسألۀ 2805» در روايات اسلامى نسبت به «وفاى به عهد و قراردادها» سفارش اكيد شده است؛ از جمله در نهج البلاغه آمده است كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام خطاب به مالك اشتر رحمه الله فرمودند: «.. و اگر با دشمنت پيمان نهادى و در ذمۀ خود او را امان دادى، به عهد خويش وفا كن و آنچه را بر ذمه دارى ادا و خود را چون سپرى برابر پيمانت بر پا، چه مردم بر هيچ چيز از واجب هاى خدا چون بزرگ شمردن وفاى به عهد سخت همداستان نباشند با همه هواهاى گونه گون كه دارند و رأيهاى مخالف يكديگر كه در ميان آرند.» بنابر اين كلّيّۀ تعهدات و قراردادهاى منعقد شده بين اشخاص و حتّى بين دولت ها يا ميان آنها و اشخاص بايد محترم شمرده شود و نقض يك طرفه آنها بدون مجوز شرعى و نيز اعمال مكر و خدعه جايز نيست. همچنين كلّيّۀ تعهدات دولت اسلامى با دولت هاى كافر غير حربى كه در جهت مصلحت اسلام و مسلمانان منعقد شده باشد، محترم خواهد بود؛ ولى اگر قرارداد يا تعهدى بر اساس مكر و خدعه و9.
استعمارِ كشور اسلامى از سوى دولت استعمارگر تحميل شده باشد، عمل به آن تعهد و قرارداد لازم نيست، بلكه در مواردى لغو آن واجب مى باشد.
«مسألۀ 2806» هيچ مسلمانى نبايد نسبت به مسائل و مشكلات ساير مسلمانان بى تفاوت باشد و به اندازۀ قدرت و توان خود موظّف است در اصلاح امور دينى و دنيايى ديگران اقدام نمايد. از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه فرمودند: «كسى كه صبح كند در حالى كه به امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نيست».
«مسألۀ 2807» شركت در مجالس گناه از هر قبيل و به هر شكل كه باشد حرام است، مگر اين كه به نحوى بتواند اهل مجلس را نيز از گناه بازدارد يا واجب مسلّم ترى را انجام دهد و يا مانع گناه بزرگ ترى شود و اگر انسان احتمال ندهد كه مجلس گناه باشد و پس از شركت متوجّه گناه بودن آن شود، چنانچه نتواند نهى از منكر نمايد يا نهى او مؤثر نباشد، بايد مجلس را ترك كند.
«مسألۀ 2808» اگر كسى بر اثر تجسّس بر رازى از رازهاى زندگى داخلى مردم آگاه شود، نبايد آن را افشا كند و اگر آن را افشا كند و موجب زيان مالى يا آبرويى به كسى شود، صرف نظر از گناهى كه كرده، بايد آن زيان را جبران نمايد.6.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم