احکام شرعی
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره 1 - آب كُر 2 - آب قليل 3 - آب جارى 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آبها نجاسات اشاره 1 و 2 - ادرار و مدفوع 3 - مَنى 4 - مُردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوك 8 - كافر 9 - شراب و مايعات مست كننده 10 - فُقّاع 11 - عرق شتر نجاستخوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام چيزهايى كه نجس شده اند مُطَهِرّات (پاك كننده ها) اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - اسْتِحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تَبَعيّت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - اسْتِبْراء حيوان نجاستخوار 11 - غايب شدن مسلمان راه هايى كه پاك شدن چيز نجس با آنها ثابت مى شود احكام ظرفها احكام تَخَلّى اشاره (دفع ادرار و مدفوع) اِسْتِبْراء مستحبّات و مكروهات تخلّى وضو اشاره احكام شستن صورت و دست ها احكام مسح سر و پا وضوى ارتماسى دعاهايى كه خواندن آنها هنگام وضو گرفتن مستحب است شرايط وضو احكام وضو شك در وضو حكم كسى كه بدون اختيار وضوى خود را باطل مى كند مواردى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهايى كه وضو را باطل مى كنند احكام وضوى جبيره غسل و اقسام آن اشاره غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل غسل هاى واجب اشاره جنابت اشاره چيزهايى كه بر جُنب حرام است چيزهايى كه بر جُنب مكروه است غسل جنابت حيض اشاره اقسام زن هاى حائض اشاره احكام حائض استحاضه اشاره احكام استحاضه نفاس غسل مسّ ميّت غسلى كه با نذر يا سوگند يا عهد واجب مى شود غسل هاى مستحب احكام محتضر و اموات اشاره احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت اشاره احكام غسل ميّت احكام حُنوط احكام كفن ميّت احكام نماز ميّت اشاره دستور نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احكام دفن اشاره مستحبّات دفن نماز شب دفن احكام نبش قبر تيمّم موارد تيمّم چيزهايى كه تيمّم بر آنها صحيح است شيوه تيمّم كردن احكام تيمّم احكام نماز اشاره نمازهاى واجب اشاره نمازهاى واجب يوميّه اشاره وقت نماز صبح وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء احكام وقت نماز نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاى مستحب اشاره وقت نمازهاى نافله يوميّه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز اشاره شرايط لباس نمازگزار اشاره مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نمازگزار اشاره جاهايى كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره 1 - نيّت 2 - تَكبيرةُ الإحرام 3 - قيام (ايستادن) 4 - قرائت 5 - ذكر 6 - ركوع 7 - سجود اشاره چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبّات و مكروهات سجده سجدۀ واجب قرآن 8 - تَشَهُّد 9 - سلام نماز 10 - ترتيب 11 - موالات قُنوت ترجمۀ نماز 1 - ترجمۀ سورۀ حمد 2 - ترجمۀ سورۀ توحيد 3 - ترجمۀ ذكر ركوع و سجود و ذكرهايى كه بعد از آنها مستحب اند 4 - ترجمۀ قنوت 5 - ترجمۀ تسبيحات اربعه 6 - ترجمۀ تشهّد و سلام تعقيب نماز اشاره صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مُبْطِلات نماز اشاره اعمالى كه در نماز مكروه است مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكّيات اشاره شك هاى باطل كنندۀ نماز شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزى كه محلّ آن گذشته است 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كَثيرُالشَّك (كسى كه زياد شك مى كند) 5 - شكّ امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبّى شك هاى صحيح اشاره نماز احتياط سجدۀ سهو اشاره دستور سجدۀ سهو قضاى سجده و تشهّد فراموش شده اشاره صورت اوّل: سجده يا تشهّد فراموش شده از ركعت آخر نباشد صورت دوم: سجده يا تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد صورت سوم: يكى از ركعت آخر و ديگرى از ركعت ديگر باشد مسائل مشترك بين سه صورت كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر اشاره چيزهايى كه سفر را قطع مى كنند 1 - رسيدن به وطن 2 - ده روز اقامت 3 - يك ماه توقّف در حال ترديد محل هايى كه مسافر مى تواند نماز را در آنها تمام بخواند مسائل متفرّقۀ نماز مسافر نماز قضا اشاره قضاى نماز و روزۀ پدر نايب گرفتن براى نماز نماز جماعت اشاره شرايط جماعت احكام جماعت شرايط امام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب اند چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه اند نماز آيات اشاره دستور نماز آيات نماز جمعه اشاره وقت نماز جمعه كيفيّت اقامه نماز جمعه نماز عيد فطر و قربان احكام روزه اشاره نيّت اعمالى كه روزه را باطل مى كنند اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جِماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و معصومان عليهم السلام 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقى ماندن بر جنابت، حيض يا نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قِى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كنند آنچه براى روزه دار مكروه است مواردى كه قضا و كفّاره واجب مى شود اشاره كفّارۀ روزه مواردى كه فقط قضاى روزه واجب مى شود احكام روزۀ قضا احكام روزۀ مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است از انجام مبطلات خوددارى شود اِعتكاف اشاره شرايط اعتكاف مسائل اعتكاف احكام خُمس اشاره چيزهايى كه خُمس در آنها واجب است اشاره 1 - درآمد كسب و كار 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطۀ غوّاصى به دست مى آيد 6 - غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمان مى خرد مصرف خُمس احكام انفال احكام زكات اشاره شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش زكات طلا و نقره نصاب طلا و نقره احكام زكات طلا و نقره زكات شتر، گاو و گوسفند اشاره نِصاب شتر نِصاب گاو نِصاب گوسفند احكام زكات شتر، گاو و گوسفند مصرف زكات شرايط كسانى كه مستحق زكاتند نيّت زكات مسائل متفرّقۀ زكات زكات فِطْره اشاره مصرف زكات فطره مسائل متفرّقۀ زكات فطره احكام حج اشاره نيابت در حج اقسام حج اشاره صورت حجّ تمتّع اشاره 1 - عمرۀ تمتّع 2 - حجّ تمتّع عمرۀ مفرده احكام دفاع و جهاد اشاره دفاع از حقوق شخصى احكام امر به معروف و نهى از منكر اشاره شرايط امر به معروف و نهى از منكر مراتب امر به معروف و نهى از منكر احكام خريد و فروش اشاره چيزهايى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط مورد معامله و بهاى آن خريد و فروش اموال وقفى صيغۀ خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها انواع معاملات اشاره اوّل: معاملۀ نقدى دوم: معاملۀ نسيه سوم: معاملۀ سَلَف اشاره شرايط معاملۀ سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه خريد و فروش احكام اقاله (به هم زدن معامله) احكام احتكار و قيمت گذارى احكام شُفْعه احكام يَدْ احكام شركت احكام مُضاربه احكام صُلح احكام اجاره اشاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده از مورد اجاره مسائل متفرّقۀ اجاره احكام سرقفلى احكام جُعاله احكام بيمه احكام مُزارعه احكام مُساقات احكام وكالت احكام قرض احكام سَفته، چك و معاملات بانكى اشاره معاملات بانكى احكام حواله احكام رَهن (گِرو گذاشتن) احكام ضمانت اشاره اوّل: ضمانت عقدى دوم: ضمانت قهرى احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام هِبه (بخشش) و ابراء احكام صدقه احكام وقف اشاره شروط ضمن وقف توليت و نظارت بر وقف حبس ملك احكام محجوران احكام مشاغل و درآمدها احكام مسابقات و سرگرمى ها احكام معاشرت و روابط اجتماعى و بين المللى احكام ازدواج و زناشويى اشاره احكام خواستگارى احكام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقّت شرايط عقد عيب هايى كه به واسطۀ آنها مى شود عقد را به هم زد زن هايى كه ازدواج با آنها حرام است احكام ازدواج دائم احكام مَهريّه احكام ازدواج موقّت (مُتعه) مسائل متفرّقۀ زناشويى احكام محرميّت به سبب شير دادن اشاره شرايط شير دادنى كه علّت محرم شدن است احكام تلقيح احكام سقط جنين و جلوگيرى احكام نوزاد اشاره احكام عَقيقه آداب شير دادن احكام حِضانت (نگهدارى و تربيت كودك) حقوق و تكاليف پدر و مادر و فرزندان احكام پوشش و زينت احكام نگاه، لمس و صدا احكام طلاق اشاره اقسام طلاق و احكام آنها اشاره 1 - طلاق بائن اشاره طلاق خُلع طلاق مُبارات 2 - طلاق رِجعى اشاره احكام رجوع كردن احكام و مسائل عدّه اشاره 1 - عدّۀ طلاق 2 - عدّۀ وفات احكام لِعان احكام احياى زمين هاى مَوات اشاره احكام حيازت مباحات مشتركات احكام لُقَطه «اموال پيدا شده» احكام مجهول المالك و حيوان و انسان گم شده احكام غَصْب اشاره احكام تَقاص احكام سر بريدن و شكار حيوانات اشاره دستور سر بريدن حيوانات (ذبح) شرايط سر بريدن حيوان (ذبح) دستور كشتن شتر مستحبّات و مكروهات سر بريدن حيوان احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد مَلخ احكام خوردنى ها و آشاميدنى ها اشاره مستحبّات و مكروهات خوردن و آشاميدن احكام اقرار احكام نَذْر و عَهْد احكام سوگند احكام وصيّت احكام ارث اشاره ارث طبقۀ اوّل ارث طبقۀ دوم ارث طبقۀ سوم ارث زن و شوهر از يكديگر مسائل متفرّقه ارث احكام تشريح و پيوند

احكام وقت نماز

احكام وقت نماز
«مسألۀ 769» انسان هنگامى مى تواند مشغول نماز شود كه يقين يا اطمينان كند وقت آن فرا رسيده است يا دو مرد عادل از داخل شدن وقت خبر دهند.
«مسألۀ 770» شخص نابينا و زندانى و مانند آنها، بنابر احتياط واجب تا وقتى كه به فرا رسيدن وقت يقين پيدا كنند، نبايد مشغول نماز شوند؛ ولى اگر انسان به واسطۀ وجود موانعى مثل ابر، غبار و مانند آنها كه در غالب افراد مانع از حصول يقين و اطمينان به دخول وقت مى شود، نتواند در اوّل وقت نماز به فرا رسيدن وقت يقين يا اطمينان پيدا
كند، چنانچه گمان داشته باشد كه وقت فرا رسيده، مى تواند مشغول نماز شود.
«مسألۀ 771» اگر براى شخص ثابت شود كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه هنوز وقت فرا نرسيده و يا بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت خوانده، نماز او باطل است؛ ولى اگر در بين نماز يا بعد از آن بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده، نماز او صحيح است.
«مسألۀ 772» اگر انسان متوجه نباشد كه بايد پس از ثابت شدن دخول وقت، مشغول نماز شود و بدون آن كه دخول وقت براى او ثابت شود، نماز بخواند، چنانچه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت آن خوانده، نماز او صحيح است و اگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت آن خوانده يا بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده است، نماز او باطل است.
«مسألۀ 773» اگر اطمينان كند وقت نماز فرا رسيده و مشغول نماز شود و در بين نماز شك كند كه وقت داخل شده يا نه، نماز او صحيح نيست؛ ولى اگر در بين نماز اطمينان داشته باشد كه وقت فرا رسيده و شك كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه، نماز او صحيح است.
«مسألۀ 774» اگر وقت نماز به قدرى تنگ باشد كه به واسطۀ بجا آوردن بعضى از اعمال مستحب نماز، مقدارى از آن بعد از وقت خوانده شود، بايد آن اعمال مستحب را بجا نياورد؛ مثلاً اگر به واسطۀ خواندن قنوت مقدارى از نماز بعد از وقت خوانده شود، نبايد قنوت را بخواند.
«مسألۀ 775» كسى كه به اندازۀ خواندن يك ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند، ولى نبايد عمداً نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد.
«مسألۀ 776» كسى كه مسافر نيست اگر تا غروب آفتاب به اندازۀ خواندن پنج ركعت نماز وقت داشته باشد، بايد هر دو نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر به اندازۀ پنج ركعت وقت نداشته باشد، بايد احتياطاً يك نماز چهار ركعتى به قصد ادا و به نيّت ما فى الذمّه (بدون قصد ظهر و عصر) بخواند و پس از آن يك نماز چهار ركعتى ديگر بدون قصد ادا و قضا و به نيّت ما فى الذمّه بجا آورد و اگر تا مغرب به اندازۀ خواندن پنج ركعت نماز وقت
داشته باشد، بايد هر دو نماز ظهر و عصر را احتياطاً بدون قصد ادا و قضا بخواند و اگر به اندازۀ پنج ركعت وقت نداشته باشد، بايد نماز عصر را احتياطاً بدون نيّت ادا و قضا بخواند و سپس نماز ظهر را قضا كند و اگر تا نيمه شب به اندازۀ خواندن پنج ركعت نماز وقت داشته باشد، بايد نماز مغرب و عشاء را بخواند و اگر كمتر وقت داشته باشد، بايد نماز عشاء را به نيّت ادا خوانده و بعد نماز مغرب را بخواند و احتياط واجب اين است كه نيّت ادا و قضا ننمايد و سپس نماز عشاء را احتياطاً بدون نيّت ادا و قضا اعاده نمايد.
«مسألۀ 777» اگر مسافر تا غروب آفتاب به اندازۀ خواندن سه ركعت نماز وقت داشته باشد، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر كمتر وقت داشته باشد، بايد احتياطاً يك نماز دو ركعتى به قصد ادا و به نيّت ما فى الذمّه (بدون قصد ظهر و عصر) بخواند و پس از آن يك نماز دو ركعتى ديگر بدون قصد ادا و قضا و به نيّت ما فى الذمّه بجا آورد و اگر تا مغرب به اندازۀ خواندن سه ركعت نماز وقت داشته باشد، بايد هر دو نماز ظهر و عصر را احتياطاً بدون قصد ادا و قضا بخواند و اگر به اندازۀ سه ركعت وقت نداشته باشد، بايد نماز عصر را احتياطاً بدون نيّت ادا و قضا بخواند و سپس نماز ظهر را قضا كند و اگر تا نيمه شب به اندازۀ خواندن چهار ركعت نماز وقت داشته باشد، بايد نماز مغرب و عشاء را بخواند و اگر كمتر وقت داشته باشد، بايد فقط نماز عشاء را بخواند و بعد نماز مغرب را احتياطاً بدون نيّت ادا و قضا بجا آورد و سپس احتياطاً نماز عشاء را نيز بدون نيّت ادا و قضا اعاده كند و چنانچه بعد از خواندن نماز عشاء معلوم شود كه به مقدار يك ركعت يا بيشتر وقت به نيمه شب باقى مانده است، بايد فوراً نماز مغرب را به نيّت ادا بخواند - اگرچه احتياط مستحب اين است كه آن را به قصد ما فى الذمّه بجا آورد - و سپس بنابر احتياط واجب نماز عشاء را بدون نيت ادا و قضا، اعاده نمايد.
«مسألۀ 778» مستحب است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند و دربارۀ آن سفارش بسيارى شده است و هر چه به اوّل وقت نزديك تر باشد بهتر است، مگر آن كه تأخير آن از جهتى بهتر باشد، مثل اين كه مقدارى صبر كند تا نماز را به جماعت بخواند.
«مسألۀ 779» هرگاه انسان عذرى داشته باشد كه اگر بخواهد در اوّل وقت نماز
بخواند، ناچار باشد با تيمّم نماز بخواند و يا اين كه لباس او نجس باشد و يا عذر ديگرى داشته باشد، چنانچه بداند يا گمان داشته باشد كه عذر او تا آخر وقت برطرف خواهد شد، نمى تواند در اوّل وقت نماز بخواند، بلكه بايد صبر كند تا عذرش برطرف شود و چنانچه عذر او برطرف نشود، در آخر وقت نماز بخواند و لازم نيست به قدرى صبر كند كه فقط بتواند كارهاى واجب نماز را انجام دهد، بلكه اگر براى مستحبات نماز، مانند اذان، اقامه و قنوت نيز وقت داشته باشد، مى تواند نماز را با آن مستحبات بجا آورد.
«مسألۀ 780» كسى كه مسائل نماز و شكيات و سهويات را نمى داند و احتمال مى دهد كه يكى از آنها در نماز پيش آيد، بايد براى ياد گرفتن آنها نماز را از اوّل وقت تأخير بيندازد؛ ولى اگر اطمينان داشته باشد كه نماز را به نحو صحيح تمام مى كند، مى تواند در اوّل وقت مشغول نماز شود؛ پس اگر در نماز مساله اى كه حكم آن را نمى داند پيش نيايد، نماز او صحيح است و اگر مسأله اى كه حكم آن را نمى داند پيش آيد، مى تواند به احتمالى كه در نظرش صحيح تر است عمل نمايد و نماز را تمام كند، ولى بعد از نماز بايد مسأله را بپرسد و اگر نماز او باطل بوده، دوباره آن را بخواند.
«مسألۀ 781» اگر وقت نماز وسعت داشته باشد و طلبكار نيز طلب خود را مطالبه كند، در صورتى كه ممكن باشد بايد اوّل قرض خود را بدهد و بعد نماز بخواند و همچنين اگر كار واجب ديگرى كه بايد آن را فوراً بجا آورد پيش آيد - مثلاً ببيند مسجد نجس است - بايد اوّل آن كار را انجام دهد - مثلاً مسجد را تطهير كند - و بعد نماز بخواند و چنانچه اوّل نماز بخواند، معصيت كرده و صحّت نماز او خالى از اشكال نيست.
نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شوند
«مسألۀ 782» بايد نماز عصر را بعد از نماز ظهر و نماز عشاء را بعد از نماز مغرب بخوانند و اگر عمداً نماز عصر را پيش از نماز ظهر و نماز عشاء را پيش از نماز مغرب بخوانند، باطل است.
«مسألۀ 783» اگر به نيّت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بين نماز به خاطر آورد كه
نماز ظهر را خوانده است، نمى تواند نيّت را به نماز عصر برگرداند، بلكه بايد آن نماز را رها كند و نماز عصر را بخواند. حكم نماز مغرب و عشاء نيز به همين ترتيب است.
«مسألۀ 784» اگر در بين نماز عصر يقين كند كه نماز ظهر را نخوانده است و نيّت را به نماز ظهر برگرداند و بعد به خاطر آورد كه نماز ظهر را خوانده بوده، بنابر احتياط واجب بايد نيّت را به نماز عصر برگرداند و پس از اتمام نماز آن را دوباره بجا آورد.
«مسألۀ 785» اگر در بين نماز عصر شك كند كه نماز ظهر را خوانده يا نه، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند، ولى اگر وقت به قدرى كم باشد كه بعد از تمام شدن نماز، كمتر از يك ركعت به پايان وقت باقى بماند، بايد به نيّت نماز عصر، نماز را تمام كند و سپس نماز ظهر را قضا كند.
«مسألۀ 786» اگر در نماز عشاء پيش از ركوع ركعت چهارم شك كند كه نماز مغرب را خوانده يا نه، چنانچه وقت به قدرى كم باشد كه بعد از تمام شدن نماز، نيمه شب شود، بايد به نيّت عشاء نماز را تمام كند و سپس به قصد ما فى الذمّه نماز مغرب را بجا آورد و احتياطاً نماز عشاء را نيز به قصد ما فى الذمّه اعاده كند و اگر بيشتر وقت داشته باشد، بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را در سه ركعت تمام كند و بعد نماز عشاء را بخواند.
«مسألۀ 787» اگر در نماز عشاء بعد از رسيدن به ركوع ركعت چهارم شك كند كه نماز مغرب را خوانده يا نه، بايد نماز را تمام كند و بعد نماز مغرب را بخواند و پس از آن نماز عشاء را احتياطاً اعاده كند.
«مسألۀ 788» اگر انسان نمازى را كه خوانده احتياطاً دوباره بخواند و در بين نماز به خاطر آورد كه نمازى را كه بايد پيش از آن بخواند نخوانده است، نمى تواند نيّت را به آن نماز برگرداند، مثلاً اگر هنگامى كه نماز عصر را احتياطاً مى خواند به خاطر آورد كه نماز ظهر را نخوانده است، نمى تواند نيّت را به نماز ظهر برگرداند.
«مسألۀ 789» برگرداندن نيّت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب جايز نيست.
«مسألۀ 790» اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد، مى تواند در بين نماز نيّت را به نماز قضا برگرداند، ولى بايد برگرداندن نيّت به نماز قضا ممكن باشد، مثلاً اگر مشغول نماز ظهر است، در صورتى مى تواند نيّت را به قضاى صبح برگرداند كه داخل ركوع ركعت سوم نشده باشد.
نمازهاى مستحب
اشاره
«مسألۀ 791» تعداد نمازهاى مستحبّى زياد است و آنها را «نافله» مى گويند و از ميان نمازهاى مستحبّى، خواندن نافله هاى شبانه روزى بيشتر سفارش شده و تعداد آنها در غير روز جمعه، سى و چهار ركعت است كه دو ركعت آن نافلۀ صبح، هشت ركعت نافلۀ ظهر، هشت ركعت نافلۀ عصر، چهار ركعت نافلۀ مغرب، دو ركعت نافلۀ عشاء و يازده ركعت نافلۀ شب مى باشد و چون دو ركعت نافلۀ عشاء را بنابر احتياط واجب بايد نشسته خواند، يك ركعت حساب مى شود، ولى در روز جمعه بر شانزده ركعت نافلۀ ظهر و عصر، چهار ركعت اضافه مى شود.
«مسألۀ 792» از يازده ركعت نافلۀ شب، هشت ركعت آن بايد به نيّت نافلۀ شب، دو ركعت به نيّت نماز شَفْع و يك ركعت به نيّت نماز وَتْر خوانده شود. دستور كامل نافلۀ شب در كتابهاى ادعيه گفته شده است.
«مسألۀ 793» نمازهاى نافله را بجز نماز وَتْر كه يك ركعت مى باشد، بايد دو ركعتى بجا آورد و مستحب است در ركعت دوم نمازهاى نافله و نيز در نماز وتر قنوت را بخوانند، ولى در نماز شفع اگر بخواهند قنوت را بجا آورند، احتياطاً آن را به اميد ثواب انجام دهند.
«مسألۀ 794» نمازهاى نافله را مى توان نشسته خواند، ولى بهتر است دو ركعت نماز نافلۀ نشسته را يك ركعت حساب كند؛ مثلاً كسى كه مى خواهد نافلۀ ظهر را كه هشت ركعت است نشسته بخواند، بهتر است شانزده ركعت بخواند و اگر بخواهد نماز وتر را نشسته بخواند، دو نماز يك ركعتى نشسته بخواند.
«مسألۀ 795» نافلۀ ظهر و عصر را در سفر نبايد خواند، ولى نافلۀ عشاء را به نيّت اين
كه شايد مطلوب خداوند باشد، مى توان بجا آورد.
وقت نمازهاى نافله يوميّه
«مسألۀ 796» نافلۀ نماز ظهر، پيش از نماز ظهر خوانده مى شود و وقت آن از اوّل ظهر تا هنگامى است كه طول سايۀ شاخص كه بعد از ظهر پيدا مى شود، به اندازۀ دو هفتم آن شود؛ مثلاً اگر طول شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سايه اى كه بعد از ظهر پيدا مى شود به دو وجب رسيد، آخر وقت نافلۀ ظهر است.
«مسألۀ 797» نافلۀ عصر پيش از نماز عصر خوانده مى شود و وقت آن تا هنگامى است كه طول آن مقدار از سايۀ شاخص كه بعد از ظهر پيدا مى شود، به چهار هفتم آن برسد و چنانچه بخواهد نافلۀ ظهر يا نافلۀ عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافلۀ ظهر را بعد از نماز ظهر و نافلۀ عصر را بعد از نماز عصر و بدون نيّت ادا و قضا بخواند.
«مسألۀ 798» وقت نافلۀ مغرب، پس از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتى كه سرخى طرف مغرب كه بعد از غروب كردن آفتاب در آسمان پيدا مى شود، از بين برود و چنانچه بخواهد پس از اين هنگام آن را بخواند، بنا بر احتياط واجب بايد بدون نيّت ادا و قضا آن را بجا آورد.
«مسألۀ 799» وقت نافلۀ عشاء تا پايان وقت نماز عشاء است و بهتر است بلافاصله بعد از نماز عشاء خوانده شود.
«مسألۀ 800» نافلۀ صبح پيش از نماز صبح خوانده مى شود و وقت آن از 16 آخر شب شروع مى شود و اگر نافلۀ شب را به جا آورد، مى تواند نافلۀ صبح را متّصل به نافلۀ شب پس از نيمۀ شب بخواند و اگر از كسانى باشد كه تقديم نافلۀ شب بر نيمۀ شب براى آنان جايز است، مى تواند نافلۀ صبح را همراه نافلۀ شب قبل از نيمۀ شب بجا آورد.
«مسألۀ 801» وقت نافله شب از نيمه شب تا اذان صبح است و بهتر است نزديك اذان صبح خوانده شود.
«مسألۀ 802» مسافر و كسى كه خواندن نافلۀ شب بعد از نيمه شب براى او دشوار است، مى تواند آن را قبل از نيمۀ شب بجا آورد.
نماز غفيله
«مسألۀ 803» نماز غفيله نمازى است كه بين نماز مغرب و عشاء خوانده مى شود و بنابر احتياط بايد به قصد قربت مطلقه خوانده شود و ابتداى وقت آن بعد از نماز مغرب و انتهاى آن بنابر احتياط وقتى است كه سرخى طرف مغرب از بين برود. در ركعت اوّل آن، بعد از حمد بايد به جاى سوره اين آيات را بخوانند:«وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» و در ركعت دوم بعد از حمد به جاى سوره، اين آيه را بخوانند:«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ» و در قنوت آن بگويند: «اَللّهُمَّ إنّى أَسْأَلُكَ بِمَفاتِحِ الْغَيْبِ الَّتِى لايَعْلَمُها إِلّا أنْتَ أنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأنْ تَفْعَلَ بى كَذا وَكَذا» و به جاى كلمۀ «كذا و كذا»، حاجتهاى خود را بگويند، و بعد ادامه دهند: «اَللّهُمَّ أنْتَ وَلِىُّ نِعْمَتِى وَالْقادِرُ عَلى طَلِبَتِى تَعْلَمُ حاجَتِى فَأَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَيْتَها لِى».
احكام قبله
«مسألۀ 804» خانۀ كعبه كه در مكۀ معظّمه مى باشد قبله است و بايد روبروى آن نماز خواند، ولى كسى كه از آن دور است، اگر به نحوى بايستد كه بگويند رو به قبله نماز مى خواند، كافى است. اعمال ديگرى مانند سربريدن حيوانات كه بايد رو به قبله انجام گيرند نيز همين حكم را دارند.
«مسألۀ 805» كسى كه نماز واجب را ايستاده مى خواند، بايد به گونه اى بايستد كه بگويند رو به قبله ايستاده و لازم نيست زانوها و انگشتان پاى او نيز رو به قبله باشند.
«مسألۀ 806» كسى كه بايد نشسته نماز بخواند، بايد به گونه اى بنشيند كه صورت، سينه و شكم او رو به قبله باشد، ولى لازم نيست زانوهاى خود را به سمت قبله قرار دهد، ولى اگر نتواند به نحو معمول بنشيند و هنگام نشستن، كف پاها را به زمين بگذارد، بايد به نحوى بنشيند كه پاهاى او نيز رو به قبله باشد.
«مسألۀ 807» كسى كه نمى تواند نشسته نماز بخواند، بايد در حال نماز به گونه اى به پهلوى راست بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد و اگر ممكن نباشد، بايد به نحوى به پهلوى چپ بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد و اگر به اين نحو نيز نتواند قرار گيرد، بايد به گونه اى به پشت بخوابد كه كف پاى او رو به قبله باشد.
«مسألۀ 808» نماز احتياط و سجده و تشهّد فراموش شده را بايد رو به قبله بجا آورد و سجدۀ سهو نيز بنا بر احتياط واجب بايد رو به قبله بجا آورده شود.
«مسألۀ 809» نماز مستحبّى را مى توان در حال راه رفتن و سواره خواند و اگر انسان در اين دو حال نماز مستحبّى بخواند، لازم نيست رو به قبله باشد؛ ولى اگر در حال استقرار نماز مى خواند، بنا بر احتياط بايد رو به قبله باشد.
«مسألۀ 810» كسى كه مى خواهد نماز بخواند، بايد براى پيدا كردن قبله كوشش نمايد تا يقين يا اطمينان كند كه قبله كدام طرف است و اگر علم يا اطمينان به قبله براى او حاصل نشود، مى تواند به گفتۀ دو شاهد عادل كه از روى نشانه هاى حسّى شهادت مى دهند يا به قول كسى كه از روى قاعدۀ علمى قبله را مى شناسد و مورد اطمينان است، عمل كند و اگر از اين راه ها ممكن نشد، بايد به گمانى كه به وسيله محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاى آنان يا از راههاى ديگر پيدا مى شود، عمل نمايد و حتّى اگر از گفتۀ فاسق يا كافرى هم كه به واسطۀ قواعد علمى قبله را مى شناسد گمان به قبله پيدا كند، كافى است.
«مسألۀ 811» اگر كسى كه گمان به قبله دارد بتواند گمان قوى ترى پيدا كند، نمى تواند به گمان خود عمل نمايد؛ مثلاً اگر ميهمان از گفته صاحب خانه گمان به قبله پيدا كند ولى
بتواند از راه ديگر گمان قوى ترى پيدا نمايد، نبايد به حرف او عمل كند.
«مسألۀ 812» اگر براى پيدا كردن قبله وسيله اى نداشته باشد يا با اين كه كوشش كرده گمان او به هيچ جهتى تمايل پيدا نكرده باشد، بنابر احتياط چهار نماز به چهار طرف مى خواند، اگرچه بعيد نيست خواندن يك نماز به هر جهتى كه خواست، كافى باشد.
«مسألۀ 813» اگر يقين يا گمان كند كه قبله در يكى از دو طرف است، بايد به هر دو طرف نماز بخواند.
«مسألۀ 814» كسى كه به چند طرف نماز مى خواند، اگر بخواهد نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشاء را بخواند، مى تواند نماز اوّل را به تمام جهات بخواند و بعد نماز دوم را شروع كند و يا آن كه هر دو نماز را به يك جهت بخواند و سپس هر دو را در جهات ديگر تكرار كند، اگرچه روش اول بهتر است.
«مسألۀ 815» اگر كسى كه يقين به قبله ندارد بخواهد غير از نماز عملى انجام دهد كه بايد رو به قبله صورت گيرد، مثلاً بخواهد سر حيوانى را ببرد، در صورت ضرورت، مى تواند به گمان عمل نمايد وگرنه در صورت امكان بايد آن عمل را به تأخير اندازد و پس از حصول اطمينان به جهت قبله آن را به جا آورد.
پوشاندن بدن در نماز
اشاره
«مسألۀ 816» مرد بايد در حال نماز - اگرچه كسى او را نبيند - عورتين خود را بپوشاند و بهتر است از ناف تا زانو را نيز بپوشاند.
«مسألۀ 817» زن بايد در هنگام نماز تمام بدن حتى سر و موى خود را بپوشاند و همچنين بنابر احتياط بايد كف پاى خود را نيز بپوشاند، ولى پوشاندن صورت به مقدارى كه در وضو شسته مى شود و دستها و روى پاها تا مچ لازم نيست، امّا براى آن كه يقين كند كه مقدار واجب را پوشانده است، بايد مقدارى از اطراف صورت و قدرى پايين تر از مچ را نيز بپوشاند.
«مسألۀ 818» زن در برابر نامحرم بايد تمام بدن خود، غير از مقدارى از صورت كه
در وضو شسته مى شود و دست ها تا مچ را بپوشاند. بنابراين چنانچه زنى در محلّى نماز بخواند كه مرد نامحرمى او را ببيند، بايد در حال نماز روى پا و كف پاى خود را نيز بپوشاند و چنانچه روى پاى خود تا مچ آن را نپوشاند و نگاه مرد نامحرم به آن بيفتد، گناه كرده، ولى نمازش صحيح است.
«مسألۀ 819» هنگامى كه انسان قضاى سجدۀ فراموش شده يا تشهّد فراموش شده را بجا مى آورد و بلكه بنابر احتياط واجب در موقع سجدۀ سهو نيز بايد خود را مانند هنگام نماز بپوشاند.
«مسألۀ 820» اگر انسان در نماز عمداً عورتش را نپوشاند، نماز او باطل است، بلكه اگر نپوشاندن عورت از روى ندانستن مسأله نيز باشد وجهل او ناشى از كوتاهى در يادگيرى مسأله باشد، بايد نماز خود را دوباره بخواند.
«مسألۀ 821» اگر در بين نماز بفهمد كه عورتش پيداست، بايد آن را بپوشاند و بنابر احتياط واجب نماز را تمام كرده و دوباره آن را بخواند، خصوصاً اگر پوشاندن عورت زياد طول بكشد، ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز عورت او پيدا بوده، نمازش صحيح است.
«مسألۀ 822» اگر لباس نمازگزار در حال ايستاده عورت او را بپوشاند، ولى امكان داشته باشد كه در حال ديگر - مثلاً در حال ركوع و سجود - نپوشاند، چنانچه قبل از آشكار شدن عورت به وسيله اى آن را بپوشاند، نماز او صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه با آن لباس نماز نخواند.
«مسألۀ 823» انسان مى تواند در نماز خود را با علف و برگ درختان و يا با پنبه و پشم بافته نشده بپوشاند، ولى بهتر است در غير ضرورت، از پوشاندن عورت با موارد فوق خوددارى كند و آن را با لباس هاى متعارف بپوشاند.
«مسألۀ 824» بنابر احتياط واجب در حال اختيار نمازگزار نمى تواند با گِل عورت خود را بپوشاند، ولى در حال اضطرار پوشاندن آن با گِل كافى است.
«مسألۀ 825» اگر چيزى نداشته باشد كه در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه
احتمال دهد كه چيزى پيدا كند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد و اگر چيزى پيدا نكرد، در آخر وقت مطابق وظيفه خود (برهنه) نماز بخواند.
«مسألۀ 826» اگر كسى كه مى خواهد نماز بخواند براى پوشاندن خود حتّى گِل نيز نداشته باشد و احتمال ندهد كه تا آخر وقت چيزى پيدا كند كه خود را با آن بپوشاند و يا تا آخر وقت صبر كند و چيزى پيدا نكند، در صورتى كه نامحرم او را ببيند بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند و براى ركوع و سجده به مقدارى خم شود كه عورت او ظاهر نگردد و اگر امكان نداشت، با سر خود براى ركوع و سجده اشاره كند و براى سجده بيشتر از ركوع خم شود و يا سر را خم كند و بايد چيزى را كه بر آن سجده مى كند از زمين بلند كند و بر آن سجده نمايد و احتياط واجب آن است كه پيشانى را بر آن بگذارد نه اين كه فقط آن را به پيشانى بچسباند و اگر كسى او را نبيند، بايد ايستاده نماز بخواند و بنابر احتياط جلوى خود را با دست بپوشاند و در هر صورت ركوع وسجود را با اشاره انجام دهد و براى سجود سر را قدرى پايين تر آورد و چيزى را كه سجده بر آن صحيح است از زمين بردارد و هنگامى كه براى سجده اشاره مى كند، بنابر احتياط پيشانى را بر آن بگذارد، نه اين كه فقط آن را به پيشانى بچسباند.
شرايط لباس نمازگزار
آموزش تصویری مرتبط با این حکم