احکام شرعی
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره 1 - آب كُر 2 - آب قليل 3 - آب جارى 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آبها نجاسات اشاره 1 و 2 - ادرار و مدفوع 3 - مَنى 4 - مُردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوك 8 - كافر 9 - شراب و مايعات مست كننده 10 - فُقّاع 11 - عرق شتر نجاستخوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام چيزهايى كه نجس شده اند مُطَهِرّات (پاك كننده ها) اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - اسْتِحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تَبَعيّت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - اسْتِبْراء حيوان نجاستخوار 11 - غايب شدن مسلمان راه هايى كه پاك شدن چيز نجس با آنها ثابت مى شود احكام ظرفها احكام تَخَلّى اشاره (دفع ادرار و مدفوع) اِسْتِبْراء مستحبّات و مكروهات تخلّى وضو اشاره احكام شستن صورت و دست ها احكام مسح سر و پا وضوى ارتماسى دعاهايى كه خواندن آنها هنگام وضو گرفتن مستحب است شرايط وضو احكام وضو شك در وضو حكم كسى كه بدون اختيار وضوى خود را باطل مى كند مواردى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهايى كه وضو را باطل مى كنند احكام وضوى جبيره غسل و اقسام آن اشاره غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل غسل هاى واجب اشاره جنابت اشاره چيزهايى كه بر جُنب حرام است چيزهايى كه بر جُنب مكروه است غسل جنابت حيض اشاره اقسام زن هاى حائض اشاره احكام حائض استحاضه اشاره احكام استحاضه نفاس غسل مسّ ميّت غسلى كه با نذر يا سوگند يا عهد واجب مى شود غسل هاى مستحب احكام محتضر و اموات اشاره احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت اشاره احكام غسل ميّت احكام حُنوط احكام كفن ميّت احكام نماز ميّت اشاره دستور نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احكام دفن اشاره مستحبّات دفن نماز شب دفن احكام نبش قبر تيمّم موارد تيمّم چيزهايى كه تيمّم بر آنها صحيح است شيوه تيمّم كردن احكام تيمّم احكام نماز اشاره نمازهاى واجب اشاره نمازهاى واجب يوميّه اشاره وقت نماز صبح وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء احكام وقت نماز نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاى مستحب اشاره وقت نمازهاى نافله يوميّه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز اشاره شرايط لباس نمازگزار اشاره مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نمازگزار اشاره جاهايى كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره 1 - نيّت 2 - تَكبيرةُ الإحرام 3 - قيام (ايستادن) 4 - قرائت 5 - ذكر 6 - ركوع 7 - سجود اشاره چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبّات و مكروهات سجده سجدۀ واجب قرآن 8 - تَشَهُّد 9 - سلام نماز 10 - ترتيب 11 - موالات قُنوت ترجمۀ نماز 1 - ترجمۀ سورۀ حمد 2 - ترجمۀ سورۀ توحيد 3 - ترجمۀ ذكر ركوع و سجود و ذكرهايى كه بعد از آنها مستحب اند 4 - ترجمۀ قنوت 5 - ترجمۀ تسبيحات اربعه 6 - ترجمۀ تشهّد و سلام تعقيب نماز اشاره صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مُبْطِلات نماز اشاره اعمالى كه در نماز مكروه است مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكّيات اشاره شك هاى باطل كنندۀ نماز شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزى كه محلّ آن گذشته است 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كَثيرُالشَّك (كسى كه زياد شك مى كند) 5 - شكّ امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبّى شك هاى صحيح اشاره نماز احتياط سجدۀ سهو اشاره دستور سجدۀ سهو قضاى سجده و تشهّد فراموش شده اشاره صورت اوّل: سجده يا تشهّد فراموش شده از ركعت آخر نباشد صورت دوم: سجده يا تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد صورت سوم: يكى از ركعت آخر و ديگرى از ركعت ديگر باشد مسائل مشترك بين سه صورت كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر اشاره چيزهايى كه سفر را قطع مى كنند 1 - رسيدن به وطن 2 - ده روز اقامت 3 - يك ماه توقّف در حال ترديد محل هايى كه مسافر مى تواند نماز را در آنها تمام بخواند مسائل متفرّقۀ نماز مسافر نماز قضا اشاره قضاى نماز و روزۀ پدر نايب گرفتن براى نماز نماز جماعت اشاره شرايط جماعت احكام جماعت شرايط امام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب اند چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه اند نماز آيات اشاره دستور نماز آيات نماز جمعه اشاره وقت نماز جمعه كيفيّت اقامه نماز جمعه نماز عيد فطر و قربان احكام روزه اشاره نيّت اعمالى كه روزه را باطل مى كنند اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جِماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و معصومان عليهم السلام 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقى ماندن بر جنابت، حيض يا نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قِى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كنند آنچه براى روزه دار مكروه است مواردى كه قضا و كفّاره واجب مى شود اشاره كفّارۀ روزه مواردى كه فقط قضاى روزه واجب مى شود احكام روزۀ قضا احكام روزۀ مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است از انجام مبطلات خوددارى شود اِعتكاف اشاره شرايط اعتكاف مسائل اعتكاف احكام خُمس اشاره چيزهايى كه خُمس در آنها واجب است اشاره 1 - درآمد كسب و كار 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطۀ غوّاصى به دست مى آيد 6 - غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمان مى خرد مصرف خُمس احكام انفال احكام زكات اشاره شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش زكات طلا و نقره نصاب طلا و نقره احكام زكات طلا و نقره زكات شتر، گاو و گوسفند اشاره نِصاب شتر نِصاب گاو نِصاب گوسفند احكام زكات شتر، گاو و گوسفند مصرف زكات شرايط كسانى كه مستحق زكاتند نيّت زكات مسائل متفرّقۀ زكات زكات فِطْره اشاره مصرف زكات فطره مسائل متفرّقۀ زكات فطره احكام حج اشاره نيابت در حج اقسام حج اشاره صورت حجّ تمتّع اشاره 1 - عمرۀ تمتّع 2 - حجّ تمتّع عمرۀ مفرده احكام دفاع و جهاد اشاره دفاع از حقوق شخصى احكام امر به معروف و نهى از منكر اشاره شرايط امر به معروف و نهى از منكر مراتب امر به معروف و نهى از منكر احكام خريد و فروش اشاره چيزهايى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط مورد معامله و بهاى آن خريد و فروش اموال وقفى صيغۀ خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها انواع معاملات اشاره اوّل: معاملۀ نقدى دوم: معاملۀ نسيه سوم: معاملۀ سَلَف اشاره شرايط معاملۀ سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه خريد و فروش احكام اقاله (به هم زدن معامله) احكام احتكار و قيمت گذارى احكام شُفْعه احكام يَدْ احكام شركت احكام مُضاربه احكام صُلح احكام اجاره اشاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده از مورد اجاره مسائل متفرّقۀ اجاره احكام سرقفلى احكام جُعاله احكام بيمه احكام مُزارعه احكام مُساقات احكام وكالت احكام قرض احكام سَفته، چك و معاملات بانكى اشاره معاملات بانكى احكام حواله احكام رَهن (گِرو گذاشتن) احكام ضمانت اشاره اوّل: ضمانت عقدى دوم: ضمانت قهرى احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام هِبه (بخشش) و ابراء احكام صدقه احكام وقف اشاره شروط ضمن وقف توليت و نظارت بر وقف حبس ملك احكام محجوران احكام مشاغل و درآمدها احكام مسابقات و سرگرمى ها احكام معاشرت و روابط اجتماعى و بين المللى احكام ازدواج و زناشويى اشاره احكام خواستگارى احكام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقّت شرايط عقد عيب هايى كه به واسطۀ آنها مى شود عقد را به هم زد زن هايى كه ازدواج با آنها حرام است احكام ازدواج دائم احكام مَهريّه احكام ازدواج موقّت (مُتعه) مسائل متفرّقۀ زناشويى احكام محرميّت به سبب شير دادن اشاره شرايط شير دادنى كه علّت محرم شدن است احكام تلقيح احكام سقط جنين و جلوگيرى احكام نوزاد اشاره احكام عَقيقه آداب شير دادن احكام حِضانت (نگهدارى و تربيت كودك) حقوق و تكاليف پدر و مادر و فرزندان احكام پوشش و زينت احكام نگاه، لمس و صدا احكام طلاق اشاره اقسام طلاق و احكام آنها اشاره 1 - طلاق بائن اشاره طلاق خُلع طلاق مُبارات 2 - طلاق رِجعى اشاره احكام رجوع كردن احكام و مسائل عدّه اشاره 1 - عدّۀ طلاق 2 - عدّۀ وفات احكام لِعان احكام احياى زمين هاى مَوات اشاره احكام حيازت مباحات مشتركات احكام لُقَطه «اموال پيدا شده» احكام مجهول المالك و حيوان و انسان گم شده احكام غَصْب اشاره احكام تَقاص احكام سر بريدن و شكار حيوانات اشاره دستور سر بريدن حيوانات (ذبح) شرايط سر بريدن حيوان (ذبح) دستور كشتن شتر مستحبّات و مكروهات سر بريدن حيوان احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد مَلخ احكام خوردنى ها و آشاميدنى ها اشاره مستحبّات و مكروهات خوردن و آشاميدن احكام اقرار احكام نَذْر و عَهْد احكام سوگند احكام وصيّت احكام ارث اشاره ارث طبقۀ اوّل ارث طبقۀ دوم ارث طبقۀ سوم ارث زن و شوهر از يكديگر مسائل متفرّقه ارث احكام تشريح و پيوند

سجدۀ واجب قرآن

سجدۀ واجب قرآن
«مسألۀ 1118» در هر يك از چهار سورۀ «و النجم (نجم)، اقرء (علق)، الم تنزيل (سجده) و حم تنزيل (فصّلت)»، يك آيۀ سجده وجود دارد كه اگر انسان آن را بخواند يا به آن گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آيه بايد فوراً سجده كند و اگر فراموش كرد، هر وقت به خاطر آورد، بايد سجده نمايد.
«مسألۀ 1119» اگر انسان هم زمان با اين كه آيۀ سجده را مى خواند همان آيه را از ديگرى نيز بشنود، يك سجده كافى است، چه به آن گوش داده باشد و چه به گوش او خورده باشد و همچنين است اگر به صداى گروهى كه با هم آن آيه را مى خوانند، گوش كند؛ ولى چنانچه يك بار آيۀ سجده را بخواند و يا به آن گوش كند و سپس دوباره آن را بخواند يا به آن گوش كند، بايد دو سجده به جا آورد.
«مسألۀ 1120» اگر در غير نماز در حال سجده آيۀ سجده را بخواند يا به آن گوش بدهد، بايد سر از سجده بردارد و دوباره سجده كند.
«مسألۀ 1121» اگر ديوانه و يا كودك غير بالغ آيۀ سجده را به قصد قرآن بخواند، چنانچه كسى به آن آيه گوش كند، بايد سجده نمايد؛ ولى اگر كسى آيۀ سجده را بدون آن كه قصد خواندن قرآن داشته باشد، بخواند (مثل كسى كه در خواب آن را مى خواند)، با گوش دادن به آن، سجده واجب نمى شود؛ ولى اگر از چيزى مثل ضبط صوت و راديو به آيۀ سجده گوش كند، احتياطاً لازم است سجده نمايد و اگر از وسيله اى كه صداى قارى
را هم زمان با قرائت او پخش مى كند به آيۀ سجده گوش كند، واجب است سجده كند.
«مسألۀ 1122» در سجدۀ واجب قرآن بايد نيت كند و پيشانى را بر چيزى كه سجده بر آن صحيح است بگذارد و محلى كه در آن سجده مى كند، نبايد غصبى باشد؛ ولى ساير شرايطى را كه در سجدۀ نماز وجود دارد، لازم نيست مراعات كند.
«مسألۀ 1123» سجدۀ واجب قرآن را بايد به نحوى انجام دهد كه بگويند سجده كرده است.
«مسألۀ 1124» چنانچه در سجدۀ واجب قرآن پيشانى را به قصد سجده به زمين بگذارد - اگرچه ذكر نگويد - كافى است و گفتن ذكر مستحب است و بهتر است بگويد:
«لا إلهَ إلَّااللّهُ حَقّاً حَقّاً لاإلهَ إلَّااللّهُ إيماناً وَتَصْديٖقاً لاإلهَ إلَّااللّهُ عُبُودِيَّةً وَ رِقّاً سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لامُسْتَنْكِفاً وَلا مُسْتَكْبِراً بَلْ أنَا عَبْدٌ ذَليٖلٌ ضَعيٖفٌ خائِفٌ مُسْتَجيٖرٌ».
8 - تَشَهُّد
«مسألۀ 1125» نمازگزار بايد در ركعت دوم تمام نمازهاى واجب و مستحب و ركعت سوم نماز مغرب و ركعت چهارم نمازهاى ظهر، عصر و عشاء، بعد از سجدۀ دوم بنشيند و در حال آرام بودن بدن تشهّد بخواند، يعنى بگويد: «أَشْهَدُ أن لاإلهَ إلَّااللّهُ وَحْدَهُ لا شَريٖكَ لَهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.»
«مسألۀ 1126» كلمات تشهّد بايد به عربى صحيح و به نحوى كه معمول است پشت سر هم گفته شوند.
«مسألۀ 1127» اگر نمازگزار تشهّد را عمداً ترك كند، نمازش باطل است و اگر تشهّد را فراموش كند و بايستد و پيش از ركوع به خاطر آورد كه تشهّد را نخوانده، بايد بنشيند وتشهّد را بخواند و دوباره بايستد و آنچه بايد در آن ركعت خوانده شود را بخواند و نماز را تمام كند و بنابر احتياط واجب، براى ايستادن بى جا دو سجدۀ سهو به جا آورد و اگر در ركوع يا بعد از آن يا پس از سلام نماز به خاطر آورد، مسأله داراى تفصيلى است كه
خواهد آمد.
«مسألۀ 1128» مستحب است در حال تشهّد روى ران چپ بنشيند و روى پاى راست را بر كف پاى چپ بگذارد و پيش از تشهّد بگويد: «أَلْحَمْدُ للّهِ» يا بگويد: «بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَالْحَمْدُ للّهِ وَخَيْرُ الْأَسْماءِ للّهِ» و نيز مستحب است دستها را بر رانها بگذارد و انگشتان را به يكديگر بچسباند و به دامان خود نگاه كند و بعد از تمام شدن تشهّد بگويد: «وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ».
«مسألۀ 1129» مستحب است زنها در وقت خواندن تشهّد، رانها را به هم بچسبانند.
9 - سلام نماز
«مسألۀ 1130» بعد از تشهّد ركعت آخر نماز، نمازگزار در حالى كه نشسته و بدنش آرام است بايد به عربى صحيح بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ» و احوط استحبابى آن است كه «وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ» را نيز اضافه نمايد و يا بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَعَلى عِبادِ اللّهِ الصّالِحيٖنَ» گرچه در اين صورت، گفتن: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ» نيز احتياطاً واجب است و مستحب است پيش از گفتن سلام واجب بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ايُّهَا النَّبِىُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ».
«مسألۀ 1131» اگر سلام نماز را عمداً ترك كند، نمازش باطل است و اگر آن را فراموش كند و هنگامى به خاطر آورد كه موالات و صورت نماز به هم نخورده و كارى هم كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند - مثل پشت به قبله كردن - انجام نداده، بايد سلام را بگويد و نماز او صحيح است و چنانچه حرف زده باشد، سلام نماز را بگويد و دو سجده سهو نيز انجام دهد.
«مسألۀ 1132» اگر سلام نماز را فراموش كند و هنگامى به خاطر آورد كه فاصلۀ زيادى شده و موالات از بين رفته باشد، چنانچه پيش از آن كه موالات از بين برود، كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند - مثل پشت به قبله كردن - انجام نداده باشد، لازم
نيست سلام را بگويد و نمازش صحيح است و اگر پيش از آن كه موالات از بين برود، كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند انجام داده باشد، نماز او باطل است.
10 - ترتيب
«مسألۀ 1133» نمازگزار بايد اجزاء و واجبات نماز را به همان ترتيبى كه گفته شده بجا آورد و اگر عمداً ترتيب نماز را به هم بزند، مثلاً سوره را پيش از حمد بخواند يا سجده را پيش از ركوع بجا آورد، نمازش باطل مى شود.
«مسألۀ 1134» اگر ركنى از نماز را فراموش كند و ركن بعد از آن را بجا آورد، مثلاً پيش از آن كه ركوع كند، به سجده برود، نماز باطل است.
«مسألۀ 1135» اگر ركنى را فراموش كند و چيزى را كه بعد از آن است و ركن نيست بجا آورد، مثلاً پيش از آن كه دو سجده كند، تشهّد بخواند، بايد ركن را بجا آورد و آنچه را سهواً پيش از آن خوانده، دوباره بخواند.
«مسألۀ 1136» اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند و ركن بعد از آن را بجا آورد، مثلاً حمد را فراموش كند و مشغول ركوع شود، نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1137» اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند و چيزى را كه بعد از آن است و آن نيز ركن نيست بجا آورد، مثلاً حمد را فراموش كند و سوره را بخواند، چنانچه مشغول ركن بعد شده باشد، مثلاً در ركوع به خاطر آورد كه حمد را نخوانده، بايد بگذرد و نماز او صحيح است و اگر مشغول ركن بعد نشده باشد، بايد آنچه را فراموش كرده - مثلاً حمد را - بجا آورد و بعد از آن چيزى را كه سهواً جلوتر خوانده - مثلاً سوره را - دوباره بخواند.
«مسألۀ 1138» اگر سجدۀ اوّل را به گمان اين كه سجدۀ دوم است يا سجدۀ دوم را به گمان اين كه سجدۀ اوّل است بجا آورد، نماز صحيح است و سجدۀ اوّل او سجدۀ اوّل و سجدۀ دوم او سجدۀ دوم حساب مى شود.
11 - موالات
«مسألۀ 1139» انسان بايد نماز را با موالات بخواند، يعنى اعمال نماز مانند ركوع،
سجده و تشهّد را پشت سر هم بجا آورد و چيزهايى را كه در نماز مى خواند، به گونه اى كه معمول است پشت سر هم بخواند و اگر به قدرى بين آنها فاصله بيندازد كه نگويند نماز مى خواند، نمازش باطل است.
«مسألۀ 1140» اگر در نماز سهواً بين حرفها يا كلمات فاصله بيندازد و فاصله به قدرى نباشد كه صورت نماز از بين برود، چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد، بايد آن حرفها يا كلمات را به نحو معمول دوباره بخواند و اگر مشغول ركن بعد شده باشد، نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1141» طولانى كردن ركوع و سجود و خواندن سوره هاى بزرگ، موالات را به هم نمى زند.
قُنوت
«مسألۀ 1142» در تمام نمازهاى واجب و مستحب، پيش از ركوع ركعت دوم، مستحب است قنوت بخوانند و در نماز «وتر» با آن كه يك ركعت مى باشد، خواندن قنوت پيش از ركوع مستحب است و نماز جمعه در هر ركعت يك قنوت دارد و نماز آيات پنج قنوت و نماز عيد فطر و قربان در ركعت اوّل پنج قنوت و در ركعت دوم چهار قنوت دارد.
«مسألۀ 1143» اگر بخواهد قنوت بخواند، به احتياط واجب بايد دستها را بلند كند و مستحب است دستها را تا مقابل صورت بلند نمايد و كف دستها را رو به آسمان قرار دهد و به قصد رجاء، انگشتان دستها - به جز شست - را به هم بچسباند و هر دو كف دست را پهلوى هم و متّصل به يكديگر قرار دهد و نگاهش هنگام قنوت به كف دستهايش باشد.
«مسألۀ 1144» در قنوت هر ذكرى بگويد، اگرچه يك «سبحان الله» باشد، كافى است و بهتر است بگويد: «لا إلهَ إلَّااللّهُ الْحَليٖمُ الْكَريٖمُ، لاإلهَ إلَّااللّهُ الْعَلِىُّ الْعَظيٖمُ، سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبِّ الْأرَضيٖنِ السَّبْعِ وَما فيٖهِنَّ وَما بَيْنَهُنَّ وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيٖمِ، وَالْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَميٖنَ».
«مسألۀ 1145» مستحب است نمازگزار قنوت را بلند بخواند، ولى براى كسى كه
نماز را به جماعت مى خواند، اگر امام جماعت صداى او را بشنود، بلند خواندن قنوت مستحب نيست.
«مسألۀ 1146» اگر عمداً قنوت نخواند، قضا ندارد، ولى اگر فراموش كند و پيش از آن كه به اندازۀ ركوع خم شود، به خاطر آورد، مستحب است بايستد و آن را بخواند و اگر در ركوع به خاطر آورد، مستحب است بعد از ركوع آن را قضا كند و اگر در سجده به خاطر آورد، مستحب است بعد از سلام نماز آن را قضا نمايد.
ترجمۀ نماز
1 - ترجمۀ سورۀ حمد
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» يعنى: «آغاز مى كنم به نام خداوندى كه در دنيا بر مؤمن و كافر و در آخرت بر مؤمن رحم مى نمايد.»«اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» يعنى: «ثنا و ستايش مخصوص خداوندى است كه پرورش دهندۀ همه موجودات است.»«اَلرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
يعنى: «در دنيا بر مؤمن و كافر و در آخرت بر مؤمن رحم مى كند.»«مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» يعنى:
«صاحب اختيار روز قيامت است.»«إِيّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيّاكَ نَسْتَعِينُ» يعنى: «فقط تو را عبادت مى كنيم و فقط از تو كمك مى خواهيم.»«اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» يعنى: «ما را به راه راست (دين اسلام) هدايت كن.»«صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» يعنى: «به راه كسانى كه به آنان نعمت دادى (راه پيامبران و جانشينان آنان و شهداء و صديقان).»«غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضّالِّينَ» يعنى: «نه به راه كسانى كه بر آنان غضب كرده اى و نه آنانى كه گمراهند.»
2 - ترجمۀ سورۀ توحيد
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» يعنى: «آغاز مى كنم به نام خداوندى كه در دنيا بر مؤمن و كافر و در آخرت بر مؤمن رحم مى نمايد.» «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» يعنى: «بگو اى محمد صلى الله عليه و آله و سلم كه خداوند، يگانه است.»«اَللّهُ الصَّمَدُ» يعنى: «خدا از تمام موجودات بى نياز است و همه به او نيازمندند.»«لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ» يعنى: «فرزند ندارد و فرزند كسى نيست.» «وَ لَمْ يَكُنْ
لَهُ كُفُواً أَحَدٌ» يعنى: «و هيچ كس مثل او نيست.»
3 - ترجمۀ ذكر ركوع و سجود و ذكرهايى كه بعد از آنها مستحب اند
«سُبْحانَ رَبّىِ َ الْعَظيٖمِ وَبِحَمْدِهِ» يعنى: «پروردگار بزرگ من از هر عيب و نقصى پاك و منزه است و من مشغول ستايش او هستم.» «سُبْحانَ رَبّىِ َ الْأعْلى وَبِحَمْدِهِ» يعنى: «پروردگار برتر من كه از همه كس بالاتر مى باشد از هر عيب و نقصى پاك و منزه است و من مشغول ستايش او هستم.» «سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» يعنى: «خدا ثناى كسى كه او را ستايش مى كند مى شنود و مى پذيرد.» «أسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبّى وَأتُوبُ إلَيْهِ» يعنى: «طلب آمرزش و مغفرت مى كنم از خداوندى كه پرورش دهندۀ من است و من به سوى او بازگشت مى نمايم.» «بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ أقُومُ وَأقْعُدُ» يعنى: «به يارى خداى متعال وقوّت او برمى خيزم و مى نشينم.»
4 - ترجمۀ قنوت
«لا إلهَ إلَّااللّهُ الْحَليٖمُ الْكَريٖمُ» يعنى: «هيچ معبودى سزاوار پرستش نيست مگر خداى يكتاى بى همتايى كه بردبار و كريم است.» «لا إلهَ إلَّااللّهُ الْعَلِىُّ الْعَظيٖمُ» يعنى: «هيچ معبودى سزاوار پرستش نيست مگر خداى يكتاى بى همتايى كه بلند مرتبه و بزرگ است.» «سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبِّ الْأرَضيٖنِ السَّبْعِ» يعنى: «پاك و منزه است خداوندى كه پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمين است.» «وَ ما فيٖهِنَّ وَ ما بَيْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيٖمِ» يعنى: «و پروردگار هر چيزى است كه در آسمانها و زمينها و ما بين آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است.» «وَالْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَميٖنَ» يعنى: «حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه پرورش دهندۀ تمام موجودات است.»
5 - ترجمۀ تسبيحات اربعه
«سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ للّهِ وَلا إلهَ إلَّااللّهُ وَاللّهُ أكْبَرُ» يعنى: «پاك و منزه است خداوند تعالى و ثنا مخصوص اوست و هيچ معبودى سزاوار پرستش نيست مگر خداى بى همتا و
بزرگ تر است از آن كه توصيف شود.»
6 - ترجمۀ تشهّد و سلام
«اَشْهَدُ أنْ لاإلهَ إلَّااللّهُ وَحْدَهُ لاشَريٖكَ لَهُ» يعنى: «شهادت مى دهم كه هيچ معبودى سزاوار پرستش نيست مگر خدايى كه يگانه است و شريك ندارد.» «وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ» يعنى: «شهادت مى دهم كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم بندۀ خدا و فرستادۀ اوست.» «أللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» يعنى: «خدايا بر محمد و آل محمد رحمت فرست.» «وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ» يعنى: «و شفاعت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را قبول كن و مقام آن حضرت را نزد خود بلند فرما.» «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا النَّبِىُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ» يعنى: «سلام بر تو اى پيامبر و رحمت و بركات خدا بر تو باد.» «اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَعَلى عِبادِ اللّهِ الصّالِحيٖنَ» يعنى:
«سلام خداوند بر ما نمازگزاران و تمام بندگان نيكوكار او باد.» «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ» يعنى: «سلام و رحمت و بركات خداوند بر شما باد.»
تعقيب نماز
اشاره
«مسألۀ 1147» مستحب است انسان بعد از نماز مقدارى مشغول تعقيب، يعنى خواندن ذكر و دعا و قرآن شود و بهتر است پيش از آن كه از جاى خود حركت كند و وضو، غسل يا تيمم او باطل شود، رو به قبله تعقيب را بخواند و لازم نيست تعقيب به عربى باشد، ولى بهتر است چيزهايى را كه در كتابهاى دعا دستور داده اند بخواند و از تعقيب هايى كه خيلى سفارش شده است، تسبيح حضرت زهرا عليها السلام است كه بايد به اين ترتيب گفته شود:
34 مرتبه «اَللّهُ اكْبَر»، 33 مرتبه «اَلْحَمْدُ للّهِ» و 33 مرتبه «سُبْحانَ اللّهِ» و مى توان «سُبْحانَ اللّهِ» را پيش از «اَلْحَمْدُ للّهِ» گفت، ولى بهتر است بعد از «اَلْحَمْدُ للّهِ» گفته شود.
«مسألۀ 1148» مستحب است بعد از نماز، سجدۀ شكر نمايد و همين اندازه كه پيشانى را به قصد شكر بر زمين بگذارد، كافى است، ولى بهتر است صد مرتبه يا سه مرتبه يا يك مرتبه، «شُكْراً للّهِ» يا «شُكْراً» يا «عَفْواً» بگويد و نيز مستحب است هر وقت
نعمتى به انسان مى رسد يا بلايى از او دور مى شود، سجدۀ شكر بجا آورد.
صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم
«مسألۀ 1149» هر گاه انسان اسامى مبارك حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مانند محمّد صلى الله عليه و آله و سلم و احمد صلى الله عليه و آله و سلم يا لقب و كنيۀ آن جناب مثل مصطفى صلى الله عليه و آله و سلم و ابوالقاسم صلى الله عليه و آله و سلم را بگويد يا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
«مسألۀ 1150» هنگام نوشتن اسم مبارك حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم، مستحب است صلوات را نيز بنويسد و همچنين بهتر است هر گاه آن حضرت را ياد مى كند، صلوات بفرستد.
مُبْطِلات نماز
اشاره
دوازده چيز نماز را باطل مى كند و آنها را «مُبطِلات نماز» مى گويند:
* اوّل: آن كه در بين نماز يكى از شرطهاى صحّت آن از بين برود، مثلاً در بين نماز بفهمد كه مكان نماز او غصبى است.
* دوم: آن كه در بين نماز عمداً يا سهواً يا از روى ناچارى، چيزى كه وضو يا غسل را باطل مى كند پيش آيد، مثلاً ادرار از او بيرون آيد؛ ولى كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن ادرار و مدفوع خوددارى كند، اگر در بين نماز ادرار يا مدفوع از او خارج شود، چنانچه به دستورى كه در احكام وضو گفته شد رفتار نمايد، نمازش باطل نمى شود و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتى كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد، نمازش صحيح است.
«مسألۀ 1151» كسى كه بى اختيار خوابش برده و نمى داند در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن، بايد نماز را دوباره بخواند.
«مسألۀ 1152» اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و شك كند كه بعد از نماز بوده يا در بين نماز فراموش كرده كه مشغول نماز است و خوابيده، نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1153» اگر در حال سجده از خواب بيدار شود و شك كند كه در سجدۀ آخر نماز است يا در سجدۀ شكر بعد از نماز، بايد آن نماز را دوباره بخواند.
* سوم: آن كه مانند بعض كسانى كه شيعه نيستند، دستهارا روى هم بگذارد كه به اين عمل «تَكَتُّف» مى گويند و اين عمل در حال نماز حرام است و بنابر احتياط، موجب باطل شدن نماز مى شود.
«مسألۀ 1154» هرگاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد، اگرچه مثل آنها نباشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند، ولى اگر از روى فراموشى يا ناچارى يا براى كار ديگرى، مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روى هم بگذارد، اشكال ندارد.
* چهارم: آن كه بعد از خواندن حمد، «آمين» بگويد، ولى اگر سهواً يا از روى تقيّه بگويد، نماز او باطل نمى شود.
* پنجم: آن كه عمداً پشت به قبله كند يا به طرف راست يا چپ قبله برگردد، بلكه اگر عمداً به قدرى برگردد كه نگويند رو به قبله است، اگرچه به طرف راست يا چپ نرسد، نماز او باطل است.
«مسألۀ 1155» اگر عمداً يا سهواً همۀ صورت را به طرف راست يا چپ قبله برگرداند، نماز او باطل است و لازم نيست كه نماز اوّل را تمام كند، ولى اگر سر را كمى بگرداند، عمداً باشد يا سهواً، نماز او باطل نمى شود.
* ششم: آن كه عمداً يك حرف يا بيشتر بگويد، اگرچه معنى نداشته باشد، چه از آن قصد معنى بكند و چه نكند، ولى اگر سهواً بگويد نماز باطل نمى شود.
«مسألۀ 1156» اگر از روى ناچارى عمداً يك حرف يا بيشتر بگويد نيز بنابر احتياط نمازش باطل است.
«مسألۀ 1157» سرفه كردن و آروغ زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد، ولى گفتن آخ و آه و مانند اينها اگر عمدى باشد نماز را باطل مى كند.
«مسألۀ 1158» اگر كلمه اى را به قصد ذكر بگويد، مثلاً به قصد ذكر بگويد: «اَللّهُ اكْبَر» و در هنگام گفتن آن صدا را بلند كند كه چيزى را به ديگرى بفهماند، اشكال ندارد، ولى
چنانچه به قصد اين كه چيزى را به كسى بفهماند بگويد، اگر قصد ذكر نداشته باشد، نماز او باطل است، بلكه اگر قصد ذكر نيز داشته باشد بنابر احتياط بايد نماز را اعاده كند.
«مسألۀ 1159» خواندن قرآن در نماز به قصد قرائت قرآن، غير از چهار سوره اى كه سجدۀ واجب دارند و در احكام جنابت گفته شد، اشكال ندارد و همچنين دعا كردن در نماز جايز است، اگرچه به فارسى يا زبان ديگر باشد.
«مسألۀ 1160» اگر چيزى از حمد و سوره و ذكرهاى نماز را عمداً يا احتياطاً چند مرتبه بگويد، اشكال ندارد.
«مسألۀ 1161» انسان نبايد در حال نماز به ديگرى سلام كند و اگر ديگرى به او سلام كند، بايد به گونه اى پاسخ دهد كه سلام مقدّم باشد، مثلاً بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ» و نبايد «عَلَيْكُمُ السَّلامْ» بگويد و احتياط واجب آن است كه اجزاى جواب سلام، مانند اجزاى خود سلام باشد، مثلاً در جواب «عليكم السلام» بايد بگويد: «السلام عليكم» و نمى تواند در جواب آن بگويد: «سلامٌ عليكم» و يا «السلام عليك».
«مسألۀ 1162» انسان بايد جواب سلام را در نماز يا غير آن فوراً بگويد و اگر در حال نماز عمداً يا از روى فراموشى جواب سلام را به قدرى تاخير اندازد كه اگر جواب بگويد جواب آن سلام حساب نشود، نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نيست.
«مسألۀ 1163» بايد جواب سلام را به گونه اى بگويد كه سلام كننده بشنود، ولى اگر سلام كننده ناشنوا باشد، چنانچه انسان به نحو معمول جواب او را بدهد كافى است؛ ولى چنانچه نتواند جواب سلام را ولو با اشاره به او بفهماند، جواب سلام او واجب نيست.
«مسألۀ 1164» نمازگزار بايد جواب سلام را به قصد جواب بگويد نه به قصد قرائت قرآن، ولى گفتن جواب سلام به قصد دعا به معناى طلب سلامت از خدا براى گويندۀ سلام، اشكال ندارد.
«مسألۀ 1165» اگر زن يا مرد نامحرم يا بچّۀ مميّز، يعنى بچّه اى كه خوب و بد را
مى فهمد، به نمازگزار سلام كند، نمازگزار بايد جواب او را بدهد.
«مسألۀ 1166» اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد، معصيت كرده، ولى نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1167» اگر كسى به نمازگزار به نحوى غلط سلام كند كه سلام حساب نشود، جواب او واجب نيست.
«مسألۀ 1168» جواب سلام كسى كه از روى تمسخر يا شوخى سلام مى كند، واجب نيست و احتياط واجب آن است كه در جواب سلام مرد و زن غير مسلمان فقط بگويد:
«سَلام» يا «عَلَيك».
«مسألۀ 1169» اگر كسى به عدّه اى سلام كند، جواب سلام او بر همۀ آنان واجب است، ولى اگر يكى از آنان جواب دهد كافى است.
«مسألۀ 1170» اگر كسى به عدّه اى سلام كند و كسى كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عدّه واجب است.
«مسألۀ 1171» اگر به عدّه اى سلام كند و كسى كه بين آنان مشغول نماز است شك كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را نيز داشته يا نه و همچنين اگر بداند قصد او را نيز داشته، ولى ديگرى جواب سلام را بدهد، نبايد پاسخ بدهد، امّا اگر بداند كه قصد او را نيز داشته و ديگرى جواب ندهد، بايد جواب او را بگويد.
* هفتم: از مبطلات نماز، خندۀ با صدا و عمدى است و چنانچه لبخند بزند يا سهواً با صدا بخندد به گونه اى كه صورت نماز به هم نخورد، نماز او باطل نمى شود.
«مسألۀ 1172» اگر براى جلوگيرى از صداى خنده حال او تغيير كند، مثلاً رنگش سرخ شود، چنانچه از صورت نمازگزار بيرون رود، بايد نماز را دوباره بخواند.
* هشتم: آن كه براى كار دنيا عمداً با صدا گريه كند، ولى اگر براى كار دنيا بى صدا گريه كند، اشكال ندارد و همچنين اگر از ترس خدا يا براى آخرت گريه كند، آهسته باشد يا بلند، اشكال ندارد، بلكه از بهترين اعمال است.
* نهم: آن كه كارى مثل دست زدن و به هوا پريدن و مانند آنها، انجام دهد كه صورت
نماز را به هم بزند، كم باشد يا زياد، عمداً باشد يا از روى فراموشى؛ ولى انجام عملى مثل اشاره كردن با دست كه صورت نماز را به هم نمى زند، اشكال ندارد.
«مسألۀ 1173» اگر در بين نماز به قدرى ساكت بماند كه نگويند نماز مى خواند، نماز او باطل است.
«مسألۀ 1174» اگر در بين نماز عملى انجام دهد يا مدّتى ساكت شود و شك كند كه نماز به هم خورده يا نه، نماز او صحيح است.
* دهم: آن كه به گونه اى بخورد و بياشامد كه صورت نماز را به هم زند.
«مسألۀ 1175» احتياط واجب آن است كه در نماز از خوردن و آشاميدنى كه موجب به هم خوردن موالات عرفيه مى شود، اجتناب كنند.
«مسألۀ 1176» اگر در بين نماز غذايى را كه لاى دندانها مانده فرو ببرد، نماز باطل نمى شود و اگر قند يا شكر و مانند اينها در دهان باشد و در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود، نماز اشكال پيدا نمى كند.
* يازدهم: از مبطلات نماز، شك در ركعتهاى نماز دو ركعتى يا سه ركعتى يا شك در دو ركعت اوّل نمازهاى چهار ركعتى است و تفصيل آن خواهد آمد.
* دوازدهم: از مبطلات نماز آن است كه ركن نماز را عمداً يا سهواً كم يا زياد كند يا چيزى را كه ركن نيست، عمداً كم يا زياد كند.
«مسألۀ 1177» اگر بعد از نماز شك كند كه در بين نماز عملى كه نماز را باطل مى كند انجام داده يا نه، نماز او صحيح است.
اعمالى كه در نماز مكروه است
«مسألۀ 1178» مكروه است در نماز صورت را كمى به طرف راست يا چپ بگرداند، چشمها را ببندد - ولى بستن چشم در ركوع اشكال ندارد - يا به طرف راست و چپ بگرداند، با ريش و دست خود بازى كند، انگشتان را داخل هم نمايد، آب دهان بيندازد و به خط قرآن يا كتاب يا خط انگشترى نگاه كند و نيز مكروه است هنگام
خواندن حمد و سوره و گفتن ذكر، براى شنيدن حرف كسى ساكت شود، بلكه هر كارى كه خضوع و خشوع را از بين ببرد، مكروه مى باشد.
«مسألۀ 1179» هنگامى كه انسان خوابش مى آيد و نيز هنگام خوددارى كردن از دفع ادرار و مدفوع، مكروه است نماز بخواند و همچنين پوشيدن جوراب تنگ كه پا را فشار دهد در نماز مكروه مى باشد و غير از اينها مكروهات ديگرى در كتابهاى مفصّل عنوان شده است.
مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست
«مسألۀ 1180» شكستن نماز واجب از روى اختيار بنابر احتياط جايز نيست، ولى براى حفظ مال و جان و جلوگيرى از ضرر مالى يا بدنى مانعى ندارد.
«مسألۀ 1181» اگر حفظ جان خود انسان يا كسى كه حفظ جان او واجب است يا حفظ مالى كه نگهدارى آن واجب مى باشد، بدون شكستن نماز ممكن نباشد، بايد نماز را بشكند، ولى شكستن نماز براى مالى كه اهميت ندارد، مكروه است.
«مسألۀ 1182» اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار طلب خود را از او مطالبه كند، چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد، بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شكستن نماز، دادن طلب او ممكن نباشد، بايد نماز را بشكند و طلب او را بدهد و بعد نماز را بخواند.
«مسألۀ 1183» اگر در بين نماز بفهمد كه مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد، بايد نماز را تمام كند و اگر وقت وسعت داشته باشد، چنانچه بتواند در بين نماز مسجد را تطهير كند و تطهير مسجد نماز را به هم نزند، بايد در بين نماز تطهير كند و اگر تطهير مسجد نماز را به هم بزند، چنانچه نجس بودن مسجد موجب هتك آن و يا موجب سرايت نجاست به جاهاى ديگر شود و يا تطهير پس از اتمام نماز با فوريّت تطهير منافات داشته باشد، بايد نماز را بشكند و مسجد را تطهير كند و بعد نماز را بخواند وگرنه مى تواند نماز را بشكند و مسجد را تطهير كند و بعد نماز را بخواند، اگرچه واجب نيست.
«مسألۀ 1184» كسى كه بايد نماز را بشكند، اگر نماز را تمام كند معصيت كرده و صحّت نماز او محلّ اشكال است.
«مسألۀ 1185» اگر پيش از آن كه به اندازۀ ركوع خم شود، به خاطر آورد كه اذان و اقامه را فراموش كرده، چنانچه وقت نماز وسعت داشته باشد، مستحب است براى گفتن آنها نماز را بشكند و اگر فقط اقامه را فراموش كرده و قبل از قرائت حمد يادش بيايد، مى تواند نماز را بشكند و اقامه را بگويد، ولى در صورتى كه اقامه را گفته ولى اذان را فراموش كرده باشد، شكستن نماز، خلاف احتياط است.
شكّيات
اشاره
شكّيات نماز 23 قسم است كه هشت قسم آن شكهايى هستند كه نماز را باطل مى كنند و به شش قسم آن نبايد اعتنا كرد و نُه قسم ديگر آن صحيح است.
شك هاى باطل كنندۀ نماز
«مسألۀ 1186» شك هايى كه نماز را باطل مى كنند از اين قرارند:
اوّل: شك در شمارۀ ركعت هاى نماز دو ركعتى، مثل نماز صبح و نماز مسافر، ولى شك در شمارۀ ركعت هاى نماز مستحب دو ركعتى و بعضى از نمازهاى احتياط، نماز را باطل نمى كند. دوم: شك در شمارۀ ركعت هاى نماز سه ركعتى. سوم: آن كه در نماز چهار ركعتى شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر. چهارم: آن كه در نماز چهار ركعتى پيش از سر برداشتن از سجدۀ دوم، شك كند كه دو ركعت خوانده يا بيشتر پنجم: شك بين دو و پنج، يا دو و بيشتر از پنج. ششم: شك بين سه و شش، يا سه و بيشتر از شش.
هفتم: شك بين چهار و شش، يا چهار و بيشتر از شش. هشتم: شك در ركعت هاى نماز به صورتى كه اصلاً نداند چند ركعت خوانده است.
«مسألۀ 1187» اگر يكى از شك هاى باطل كننده براى انسان پيش آيد، مى تواند نماز را به هم بزند، ولى بهتر است قدرى فكر كند و اگر شك پابرجا شد، نماز را به هم بزند.
شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد
آموزش تصویری مرتبط با این حکم