احکام شرعی
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره 1 - آب كُر 2 - آب قليل 3 - آب جارى 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آبها نجاسات اشاره 1 و 2 - ادرار و مدفوع 3 - مَنى 4 - مُردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوك 8 - كافر 9 - شراب و مايعات مست كننده 10 - فُقّاع 11 - عرق شتر نجاستخوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام چيزهايى كه نجس شده اند مُطَهِرّات (پاك كننده ها) اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - اسْتِحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تَبَعيّت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - اسْتِبْراء حيوان نجاستخوار 11 - غايب شدن مسلمان راه هايى كه پاك شدن چيز نجس با آنها ثابت مى شود احكام ظرفها احكام تَخَلّى اشاره (دفع ادرار و مدفوع) اِسْتِبْراء مستحبّات و مكروهات تخلّى وضو اشاره احكام شستن صورت و دست ها احكام مسح سر و پا وضوى ارتماسى دعاهايى كه خواندن آنها هنگام وضو گرفتن مستحب است شرايط وضو احكام وضو شك در وضو حكم كسى كه بدون اختيار وضوى خود را باطل مى كند مواردى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهايى كه وضو را باطل مى كنند احكام وضوى جبيره غسل و اقسام آن اشاره غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل غسل هاى واجب اشاره جنابت اشاره چيزهايى كه بر جُنب حرام است چيزهايى كه بر جُنب مكروه است غسل جنابت حيض اشاره اقسام زن هاى حائض اشاره احكام حائض استحاضه اشاره احكام استحاضه نفاس غسل مسّ ميّت غسلى كه با نذر يا سوگند يا عهد واجب مى شود غسل هاى مستحب احكام محتضر و اموات اشاره احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت اشاره احكام غسل ميّت احكام حُنوط احكام كفن ميّت احكام نماز ميّت اشاره دستور نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احكام دفن اشاره مستحبّات دفن نماز شب دفن احكام نبش قبر تيمّم موارد تيمّم چيزهايى كه تيمّم بر آنها صحيح است شيوه تيمّم كردن احكام تيمّم احكام نماز اشاره نمازهاى واجب اشاره نمازهاى واجب يوميّه اشاره وقت نماز صبح وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء احكام وقت نماز نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاى مستحب اشاره وقت نمازهاى نافله يوميّه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز اشاره شرايط لباس نمازگزار اشاره مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نمازگزار اشاره جاهايى كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره 1 - نيّت 2 - تَكبيرةُ الإحرام 3 - قيام (ايستادن) 4 - قرائت 5 - ذكر 6 - ركوع 7 - سجود اشاره چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبّات و مكروهات سجده سجدۀ واجب قرآن 8 - تَشَهُّد 9 - سلام نماز 10 - ترتيب 11 - موالات قُنوت ترجمۀ نماز 1 - ترجمۀ سورۀ حمد 2 - ترجمۀ سورۀ توحيد 3 - ترجمۀ ذكر ركوع و سجود و ذكرهايى كه بعد از آنها مستحب اند 4 - ترجمۀ قنوت 5 - ترجمۀ تسبيحات اربعه 6 - ترجمۀ تشهّد و سلام تعقيب نماز اشاره صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مُبْطِلات نماز اشاره اعمالى كه در نماز مكروه است مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكّيات اشاره شك هاى باطل كنندۀ نماز شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزى كه محلّ آن گذشته است 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كَثيرُالشَّك (كسى كه زياد شك مى كند) 5 - شكّ امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبّى شك هاى صحيح اشاره نماز احتياط سجدۀ سهو اشاره دستور سجدۀ سهو قضاى سجده و تشهّد فراموش شده اشاره صورت اوّل: سجده يا تشهّد فراموش شده از ركعت آخر نباشد صورت دوم: سجده يا تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد صورت سوم: يكى از ركعت آخر و ديگرى از ركعت ديگر باشد مسائل مشترك بين سه صورت كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر اشاره چيزهايى كه سفر را قطع مى كنند 1 - رسيدن به وطن 2 - ده روز اقامت 3 - يك ماه توقّف در حال ترديد محل هايى كه مسافر مى تواند نماز را در آنها تمام بخواند مسائل متفرّقۀ نماز مسافر نماز قضا اشاره قضاى نماز و روزۀ پدر نايب گرفتن براى نماز نماز جماعت اشاره شرايط جماعت احكام جماعت شرايط امام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب اند چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه اند نماز آيات اشاره دستور نماز آيات نماز جمعه اشاره وقت نماز جمعه كيفيّت اقامه نماز جمعه نماز عيد فطر و قربان احكام روزه اشاره نيّت اعمالى كه روزه را باطل مى كنند اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جِماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و معصومان عليهم السلام 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقى ماندن بر جنابت، حيض يا نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قِى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كنند آنچه براى روزه دار مكروه است مواردى كه قضا و كفّاره واجب مى شود اشاره كفّارۀ روزه مواردى كه فقط قضاى روزه واجب مى شود احكام روزۀ قضا احكام روزۀ مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است از انجام مبطلات خوددارى شود اِعتكاف اشاره شرايط اعتكاف مسائل اعتكاف احكام خُمس اشاره چيزهايى كه خُمس در آنها واجب است اشاره 1 - درآمد كسب و كار 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطۀ غوّاصى به دست مى آيد 6 - غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمان مى خرد مصرف خُمس احكام انفال احكام زكات اشاره شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش زكات طلا و نقره نصاب طلا و نقره احكام زكات طلا و نقره زكات شتر، گاو و گوسفند اشاره نِصاب شتر نِصاب گاو نِصاب گوسفند احكام زكات شتر، گاو و گوسفند مصرف زكات شرايط كسانى كه مستحق زكاتند نيّت زكات مسائل متفرّقۀ زكات زكات فِطْره اشاره مصرف زكات فطره مسائل متفرّقۀ زكات فطره احكام حج اشاره نيابت در حج اقسام حج اشاره صورت حجّ تمتّع اشاره 1 - عمرۀ تمتّع 2 - حجّ تمتّع عمرۀ مفرده احكام دفاع و جهاد اشاره دفاع از حقوق شخصى احكام امر به معروف و نهى از منكر اشاره شرايط امر به معروف و نهى از منكر مراتب امر به معروف و نهى از منكر احكام خريد و فروش اشاره چيزهايى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط مورد معامله و بهاى آن خريد و فروش اموال وقفى صيغۀ خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها انواع معاملات اشاره اوّل: معاملۀ نقدى دوم: معاملۀ نسيه سوم: معاملۀ سَلَف اشاره شرايط معاملۀ سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه خريد و فروش احكام اقاله (به هم زدن معامله) احكام احتكار و قيمت گذارى احكام شُفْعه احكام يَدْ احكام شركت احكام مُضاربه احكام صُلح احكام اجاره اشاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده از مورد اجاره مسائل متفرّقۀ اجاره احكام سرقفلى احكام جُعاله احكام بيمه احكام مُزارعه احكام مُساقات احكام وكالت احكام قرض احكام سَفته، چك و معاملات بانكى اشاره معاملات بانكى احكام حواله احكام رَهن (گِرو گذاشتن) احكام ضمانت اشاره اوّل: ضمانت عقدى دوم: ضمانت قهرى احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام هِبه (بخشش) و ابراء احكام صدقه احكام وقف اشاره شروط ضمن وقف توليت و نظارت بر وقف حبس ملك احكام محجوران احكام مشاغل و درآمدها احكام مسابقات و سرگرمى ها احكام معاشرت و روابط اجتماعى و بين المللى احكام ازدواج و زناشويى اشاره احكام خواستگارى احكام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقّت شرايط عقد عيب هايى كه به واسطۀ آنها مى شود عقد را به هم زد زن هايى كه ازدواج با آنها حرام است احكام ازدواج دائم احكام مَهريّه احكام ازدواج موقّت (مُتعه) مسائل متفرّقۀ زناشويى احكام محرميّت به سبب شير دادن اشاره شرايط شير دادنى كه علّت محرم شدن است احكام تلقيح احكام سقط جنين و جلوگيرى احكام نوزاد اشاره احكام عَقيقه آداب شير دادن احكام حِضانت (نگهدارى و تربيت كودك) حقوق و تكاليف پدر و مادر و فرزندان احكام پوشش و زينت احكام نگاه، لمس و صدا احكام طلاق اشاره اقسام طلاق و احكام آنها اشاره 1 - طلاق بائن اشاره طلاق خُلع طلاق مُبارات 2 - طلاق رِجعى اشاره احكام رجوع كردن احكام و مسائل عدّه اشاره 1 - عدّۀ طلاق 2 - عدّۀ وفات احكام لِعان احكام احياى زمين هاى مَوات اشاره احكام حيازت مباحات مشتركات احكام لُقَطه «اموال پيدا شده» احكام مجهول المالك و حيوان و انسان گم شده احكام غَصْب اشاره احكام تَقاص احكام سر بريدن و شكار حيوانات اشاره دستور سر بريدن حيوانات (ذبح) شرايط سر بريدن حيوان (ذبح) دستور كشتن شتر مستحبّات و مكروهات سر بريدن حيوان احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد مَلخ احكام خوردنى ها و آشاميدنى ها اشاره مستحبّات و مكروهات خوردن و آشاميدن احكام اقرار احكام نَذْر و عَهْد احكام سوگند احكام وصيّت احكام ارث اشاره ارث طبقۀ اوّل ارث طبقۀ دوم ارث طبقۀ سوم ارث زن و شوهر از يكديگر مسائل متفرّقه ارث احكام تشريح و پيوند

نماز احتياط

نماز احتياط
«مسألۀ 1238» كسى كه نماز احتياط بر او واجب است، بايد بعد از سلام نماز فوراً نيّت نماز احتياط كند و تكبير بگويد و حمد را بخواند و به ركوع رود و دو سجده نمايد؛
پس اگر يك ركعت نماز احتياط بر او واجب باشد، بايد بعد از دو سجده، تشهّد بخواند و سلام دهد و اگر دو ركعت نماز احتياط بر او واجب باشد، بايد بعد از دو سجده، يك ركعت ديگر مثل ركعت اوّل بجا آورد و بعد تشهّد بخواند و سلام دهد.
«مسألۀ 1239» نماز احتياط سوره و قنوت ندارد و نبايد نيّت آن را به زبان آورند و احتياط واجب آن است كه سورۀ «حمد» و حتى «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» آن را نيز آهسته بخوانند.
«مسألۀ 1240» اگر پيش از خواندن نماز احتياط بفهمد نمازى كه خوانده درست بوده، لازم نيست نماز احتياط بخواند و اگر در بين نماز احتياط بفهمد، لازم نيست آن را تمام نمايد.
«مسألۀ 1241» اگر پيش از خواندن نماز احتياط بفهمد كه ركعت هاى نماز او كم بوده، چنانچه عملى كه نماز را باطل مى كند انجام نداده باشد، بايد آنچه را از نماز نخوانده بخواند و براى سلام بى جا، احتياطاً دو سجدۀ سهو بنمايد و اگر عملى را كه نماز را باطل مى كند انجام داده باشد، مثلاً پشت به قبله كرده باشد، بايد نماز را دوباره بجا آورد.
«مسألۀ 1242» اگر بعد از نماز احتياط بفهمد كسرى نماز او به مقدار نماز احتياط بوده، مثلاً در شك بين سه و چهار، يك ركعت نماز احتياط بخواند و بعد بفهمد نماز را سه ركعت خوانده، نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1243» اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسرى نماز كمتر از نماز احتياط بوده، مثلاً در شك بين دو و چهار دو ركعت نماز احتياط بخواند و بعد بفهمد نماز را سه ركعت خوانده، بايد نماز را دوباره بخواند.
«مسألۀ 1244» اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسرى نماز بيشتر از نماز احتياط بوده، مثلاً در شك بين سه و چهار يك ركعت نماز احتياط بخواند و بعد بفهمد نماز را دو ركعت خوانده، چنانچه بعد از نماز احتياط عملى كه نماز را باطل مى كند انجام داده باشد، مثلاً پشت به قبله كرده باشد، بايد نماز را دوباره بخواند و اگر عملى كه نماز را باطل مى كند انجام نداده باشد، بايد بنابر احتياط دو ركعت كسرى نماز خود را بجا آورد و
پس از انجام دو سجده سهو براى سلام اضافى، نماز را دوباره بخواند.
«مسألۀ 1245» اگر بين دو و سه و چهار شك كند و بعد از خواندن دو ركعت نماز احتياط ايستاده، به خاطر آورد كه نماز را دو ركعت خوانده، لازم نيست دو ركعت نماز احتياط نشسته را بخواند.
«مسألۀ 1246» اگر بين سه و چهار شك كند و هنگامى كه يك ركعت نماز احتياط ايستاده را مى خواند، به خاطر آورد كه نماز را سه ركعت خوانده، بايد آن ركعت را تمام كند و پس از نماز بنابر احتياط واجب دو سجدۀ سهو بجا آورد و اگر نماز احتياط را نشسته مى خواند، چنانچه هنوز به ركوع ركعت اول وارد نشده، بايد نماز احتياط را رها كند و بايستد و نماز خود را تكميل كند و پس از نماز، بنابر احتياط واجب دو سجدۀ سهو بجا آورد و اگر پس از ورود به ركوع ركعت اول متوجه شود، نمازش باطل است.
«مسألۀ 1247» اگر بين دو و چهار يا بين دو و سه و چهار شك كند و هنگامى كه دو ركعت نماز احتياط ايستاده را مى خواند، پيش از ركوع ركعت دوم به خاطر آورد كه نماز را سه ركعت خوانده، بايد بنشيند و پس از تشهّد و سلام، نماز را تمام كند و بنابر احتياط واجب دو سجدۀ سهو براى سلام بى جا و دو سجدۀ سهو براى قيام اضافى انجام دهد.
«مسألۀ 1248» اگر بين دو و سه شك كند و هنگامى كه يك ركعت نماز احتياط ايستاده را مى خواند بفهمد كه نمازش را دو ركعتى يا سه ركعتى تمام كرده، ركعتى را كه مشغول خواندن آن است به عنوان تكميل نماز اصلى قرار داده و نماز را تمام كرده و سپس براى سلام اضافى، بنابر احتياط واجب دو سجدۀ سهو بجا مى آورد.
«مسألۀ 1249» اگر شك كند نماز احتياطى را كه بر او واجب بوده بجا آورده يا نه، چنانچه وقت نماز گذشته باشد، به شك خود اعتنا نكند و اگر وقت نماز نگذشته باشد، در صورتى كه مشغول كار ديگرى نشده و از جاى نماز برنخاسته و عملى مثل رو گرداندن از قبله كه نماز را باطل مى كند نيز انجام نداده باشد، بايد نماز احتياط را بخواند و اگر مشغول عمل ديگرى شده يا عملى كه نماز را باطل مى كند، بجا آورده يا بين نماز و شك او زياد فاصله شده باشد، بنا مى گذارد كه نماز احتياط را بجا آورده و نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1250» اگر در نماز احتياط ركنى را زياد كند يا مثلاً به جاى يك ركعت دو ركعت بخواند، نماز احتياط او باطل است و بنابر احتياط واجب بايد نماز احتياط را دوباره بخواند و سپس اصل نماز را دوباره بجا آورد.
«مسألۀ 1251» اگر هنگامى كه مشغول نماز احتياط است، در يكى از اعمال آن شك كند، چنانچه وارد جزء بعدى نشده باشد، بايد آن را بجا آورد و اگر وارد جزء بعدى شده باشد، نبايد به شك خود اعتنا كند؛ مثلاً اگر شك كند كه حمد را خوانده يا نه، چنانچه به ركوع نرفته باشد، بايد بخواند و اگر به ركوع رفته باشد، نبايد به شك خود اعتنا كند.
«مسألۀ 1252» اگر در شمارۀ ركعتهاى نماز احتياط شك كند، بنابر احتياط بايد بنا را بر بيشتر بگذارد و سپس اصل نماز را اعاده كند، ولى چنانچه طرف بيشترِ شك، نماز احتياط را باطل كند، اعاده اصل نماز كافى است.
«مسألۀ 1253» اگر در نماز احتياط چيزى كه ركن نيست سهواً كم يا زياد شود، چنانچه از مواردى باشد كه در اصل نماز موجب سجدۀ سهو مى شود، بنابر احتياط سجدۀ سهو دارد.
«مسألۀ 1254» اگر بعد از سلام نماز احتياط شك كند كه يكى از اجزاء يا شرايط آن را بجا آورده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
«مسألۀ 1255» اگر در نماز احتياط، تشهّد يا يك سجده را فراموش كند، بنابر احتياط واجب بايد بعد از سلام آن را قضا نمايد.
«مسألۀ 1256» اگر نماز احتياط و دو سجدۀ سهو بر او واجب شود، ابتدا بايد نماز احتياط و سپس دو سجدۀ سهو را انجام دهد و چنانچه نماز احتياط و قضاى يك سجده يا قضاى تشهد بر او واجب شود، بايد اوّل نماز احتياط را بجا آورد، مگر اين كه سجدۀ ركعت آخر و يا تشهد آخر نماز را فراموش كرده باشد كه در اين صورت بنابر احتياط واجب بايد سجده يا تشهد فراموش شده را به جا آورد و سپس اعمال نماز را كه بعد از آنها واقع مى شود انجام دهد و پس از آن نماز احتياط را بخواند.
«مسألۀ 1257» حكم گمان در ركعتهاى نماز حكم يقين است، مثلاً اگر در نماز
چهار ركعتى گمان داشته باشد كه نماز را چهار ركعت خوانده، نبايد نماز احتياط بخواند و حكم گمان در اجزاى نماز نيز مانند حكم يقين است.
«مسألۀ 1258» حكم سهو، شك و گمان در نمازهاى واجب يوميّه و نمازهاى واجب ديگر فرق ندارد، مثلاً اگر در نماز آيات شك كند كه يك ركعت خوانده يا دو ركعت، چون شك او در نماز دو ركعتى است، نماز او باطل است.
سجدۀ سهو
اشاره
«مسألۀ 1259» در سه مورد بعد از سلام نماز، انسان بايد به دستورى كه بعداً گفته مى شود، دو سجدۀ سهو بجا آورد:
اوّل: آن كه در بين نماز، سهواً حرف بزند. دوم: آن كه تشهّد را فراموش كند. سوم: آن كه در نماز چهار ركعتى، بعد از سجدۀ دوم شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت.
در سه مورد نيز احتياط واجب آن است كه سجدۀ سهو بنمايد:
اوّل: در جايى كه نبايد سلام نماز را بگويد؛ مثلاً در ركعت اوّل، سهواً سلام بدهد.
دوم: آن كه يك سجده را فراموش كند. سوم: براى ايستادن در جايى كه بايد بنشيند و نشستن در جايى كه بايد بايستد.
«مسألۀ 1260» اگر انسان سهواً يا به گمان اين كه نمازش تمام شده، حرف بزند، بايد دو سجدۀ سهو بجا آورد.
«مسألۀ 1261» اگر آه بكشد و يا سرفه كند، سجدۀ سهو واجب نيست، ولى اگر مثلاً سهواً «آخ» يا «آه» بگويد، بايد سجدۀ سهو نمايد.
«مسألۀ 1262» اگر چيزى را كه غلط خوانده دوباره به نحو صحيح بخواند، براى دوباره خواندن آن سجدۀ سهو واجب نيست.
«مسألۀ 1263» اگر در نماز سهواً مدّتى حرف بزند و تمام آنها يك مرتبه حساب شوند، دو سجدۀ سهو بعد از سلام نماز كافى است.
«مسألۀ 1264» اگر در جايى كه نبايد سلام نماز را بگويد، سهواً بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ
عَلى عِبادِ اللّهِ الصّالِحيٖنَ» يا بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُه»، بنابر احتياط بايد دو سجدۀ سهو بجا آورد؛ ولى اگر سهواً مقدارى از اين دو سلام را بگويد يا بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها النَّبىُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُه»، احتياط مستحب آن است كه دو سجدۀ سهو بجا آورد.
«مسألۀ 1265» اگر در جايى كه نبايد سلام دهد، سهواً هر سه سلام را بگويد، دو سجدۀ سهو كافى است.
«مسألۀ 1266» اگر يك سجده يا تشهّد را فراموش كند و پيش از ركوع ركعت بعد به خاطر آورد، بايد برگردد و آن را بجا آورد و بنابر احتياط واجب دو سجدۀ سهو نيز براى ايستادن بى جا انجام دهد.
«مسألۀ 1267» اگر در ركوع يا بعد از آن به خاطر آورد كه يك سجده يا تشهّد را از ركعت پيش فراموش كرده، بايد بعد از سلام نماز، سجده يا تشهّد را قضا نمايد و بعد از آن همان گونه كه در مسألۀ 1259 گذشت دو سجدۀ سهو بجا آورد.
«مسألۀ 1268» بنابر احتياط واجب بايد سجدۀ سهو را پس از نماز فوراً بجا آورد و اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمداً بجا نياورد، واجب است هر چه زودتر آن را انجام دهد و چنانچه سهواً بجا نياورد، هر گاه به خاطر آورد بايد فوراً انجام دهد و لازم نيست نماز را دوباره بخواند.
«مسألۀ 1269» اگر شك داشته باشد كه يكى از موارد سجدۀ سهو براى او پيش آمده و سجدۀ سهو بر او واجب شده يا نه، لازم نيست آن را بجا آورد، ولى اگر احتياطاً آن را بجا آورد اشكال ندارد.
«مسألۀ 1270» كسى كه شك دارد مثلاً دو سجدۀ سهو بر او واجب شده يا چهار سجده، اگر دو سجده بنمايد كافى است.
«مسألۀ 1271» اگر بداند يكى از دو سجدۀ سهو را بجا نياورده، بايد دو سجدۀ سهو بجا آورد و اگر بداند سهواً سه سجده كرده، بايد دوباره دو سجدۀ سهو بنمايد.
«مسألۀ 1272» احتياط مستحب آن است كه در غير موارد گفته شده، هرگاه جزيى از اجزاء نماز كم يا زياد شود، دو سجدۀ سهو بجا آورد.
دستور سجدۀ سهو
«مسألۀ 1273» دستور سجدۀ سهو اين است كه بعد از سلام نماز فوراً نيّت سجدۀ سهو كند و پيشانى را بر چيزى كه سجده بر آن صحيح است بگذارد و بگويد: «بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ» يا «بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ أللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» و بهتر است كه بگويد: «بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ ألسَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا النَّبِىُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ» و بعد بايد بنشيند و دوباره به سجده رود و يكى از ذكرهايى را كه گفته شد بگويد و بنشيند و بعد از خواندن تشهّد سلام دهد.
«مسألۀ 1274» بنابر احتياط واجب آنچه در سجدۀ نماز معتبر است - مانند:
وضوداشتن، پاك بودن بدن و لباس، پوشش بدن، رو به قبله بودن، گذاشتن هفت موضع بدن بر زمين، نهادن پيشانى بر چيزى كه سجده بر آن صحيح است و نشستن ميان دو سجده - بايد در سجدۀ سهو نيز رعايت شود.
«مسألۀ 1275» هنگامى كه پس از سلام نماز قصد سجدۀ سهو مى كند، لازم نيست نيّت سجدۀ سهو را به زبان جارى كند و تنها توجّه به انجام آن كافى است.
قضاى سجده و تشهّد فراموش شده
اشاره
سجده يا تشهد فراموش شده چند صورت دارد: 1 - از ركعت آخر نباشد. 2 - مربوط به ركعت آخر باشد. 3 - يكى مربوط به ركعت آخر و ديگرى مربوط به ركعت ديگر باشد.
صورت اوّل: سجده يا تشهّد فراموش شده از ركعت آخر نباشد
«مسألۀ 1276» اگر انسان پيش از ركوع سجده و تشهّدى را كه فراموش كرده به خاطر آورد، بايد بنشيند و آن را انجام دهد؛ ولى اگر پس از ركوع به خاطر آورد، بايد بعد از نماز قضاى آن را بجا آورد، و تمام شرايط نماز - مانند پاك بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرطهاى ديگر - را بايد داشته باشد.
«مسألۀ 1277» اگر سجده را چند مرتبه فراموش كند، مثلاً يك سجده از ركعت
اوّل و يك سجده از ركعت دوم را فراموش نمايد، بايد بعد از نماز، قضاى هر دو را با سجده هاى سهوى كه براى آنها لازم است بجا آورد و لازم نيست در هر يك معيّن كند كه قضاى كدام يك از آنهاست.
«مسألۀ 1278» اگر نداند كه سجده را فراموش كرده يا تشهّد را، بايد هر دو را قضا نمايد و هر كدام را اوّل بجا آورد، اشكال ندارد و بايد دو سجده سهو نيز بجا آورد.
صورت دوم: سجده يا تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد
«مسألۀ 1279» اگر بعد از سلام نماز به خاطر آورد كه يك سجده از ركعت آخر يا تشهّد ركعت آخر را فراموش كرده است، چنانچه عملى را كه سهوى و عمدى آن نماز را باطل مى كند - مثل پشت به قبله كردن - انجام نداده باشد و موالات هم به هم نخورده باشد، بنابر احتياط واجب بايد سجده يا تشهّد را به قصد اين كه وظيفۀ خود را انجام مى دهد، بجا آورد و بعد اجزاى نماز را تا آخر به قصد رجاء بخواند و سپس سجدۀ سهو را بجا آورد و اگر عملى كه نماز را باطل مى كند انجام داده باشد و يا موالات به هم خورده باشد، بايد قضاى سجده يا تشهّد را بجا آورد و بعد سجده سهو را نيز انجام دهد و چنانچه هم يك سجده و هم تشهّد ركعت آخر را فراموش كرده باشد نيز حكم همين است.
صورت سوم: يكى از ركعت آخر و ديگرى از ركعت ديگر باشد
«مسألۀ 1280» اگر يك سجده يا تشهّد از ركعت آخر و يك سجده يا تشهّد از ركعت ديگر را فراموش كند، چنانچه پس از سلام، موالات به هم نخورده باشد و عملى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند انجام نداده باشد، احتياط واجب آن است كه اول سجده يا تشهّد فراموش شده ركعت آخر را به قصد ما فى الذّمه بجا آورد و سپس بقيه اجزاى نماز را تا آخر سلام به قصد رجاء انجام دهد و پس از آن سجده يا تشهّد فراموش شده ركعت ديگر را بجا آورد و سپس دو سجدۀ سهو براى تشهد فراموش شده و احتياطاً دو سجدۀ سهو براى سجدۀ فراموش شده انجام دهد و اگر موالات به هم خورده
باشد و يا عملى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند انجام داده باشد، لازم نيست پس از قضاى سجده يا تشهّد ركعت آخر، اجزاى ديگر نماز را بجا آورد، بلكه به جا آوردن قضاى آنها كافى است و مراعات ترتيب بين قضاى آن و قضاى تشهّد يا سجده فراموش شده ركعت هاى قبل لازم نيست.
«مسألۀ 1281» اگر يك سجده و تشهّد را فراموش كند و نداند هر يك از كدام ركعت بوده است، چنانچه احتمال دهد يكى يا هر دو از ركعت آخر باشد، در صورتى كه موالات به هم نخورده باشد و عملى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند بجا نياورده باشد، بنابر احتياط واجب بايد يك سجده و تشهّد و سلام را به قصد ما فى الذّمه بخواند و پس از آن يك سجده و تشهّد بجا آورد و مراعات ترتيب بين اين سجده و تشهّد لازم نيست و سپس دو سجده سهو براى تشهّد فراموش شده و احتياطاً دو سجده سهو براى سجده فراموش شده بجا آورد و چنانچه موالات به هم خورده باشد و يا عملى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند بجا آورده باشد، سجده و تشهّد فراموش شده را قضا كرده و سجده هاى سهو را انجام دهد و مراعات ترتيب بين قضاى سجده و قضاى تشهّد لازم نيست.
مسائل مشترك بين سه صورت
«مسألۀ 1282» اگر نداند كه سجده را فراموش كرده يا تشهّد را و احتمال دهد كه از ركعت آخر باشد، در صورت به هم نخوردن موالات و انجام ندادن عملى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند، بنابر احتياط واجب بايد سجده و تشهّد و سلام را به قصد ما فى الذّمه بجا آورد و سپس دو سجده سهو انجام دهد و اگر بداند كه از ركعت آخر نيست، قضاى يك سجده و تشهّد را بدون لزوم مراعات ترتيب بجا آورد و سپس دو سجده سهو انجام دهد.
«مسألۀ 1283» اگر بين سلام نماز و قضاى سجده يا تشهّد، عملى انجام دهد كه براى آن سجده سهو واجب مى شود، مثلاً سهواً حرف بزند، بايد علاوه بر به جا آوردن
قضاى سجده يا تشهّد فراموش شده و انجام دادن دو سجدۀ سهو براى آن، بنابر احتياط دو سجده سهو ديگر نيز براى آن عمل بجا آورد.
«مسألۀ 1284» اگر فراموش كند كه قضاى سجده يا تشهد بر عهدۀ اوست و بين سلام نماز و قضاى سجده يا تشهّد عملى - مانند پشت به قبله كردن - انجام دهد كه اگر عمداً يا سهواً در نماز اتّفاق بيفتد، نماز باطل مى شود، بايد قضاى سجده و تشهّد را بجا آورد و پس از بجا آوردن سجدۀ سهو، بنابر احتياط مستحب نماز را اعاده كند؛ ولى اگر در حالى كه به خاطر دارد قضاى سجده يا تشهّد بر عهدۀ اوست، عمداً عمل فوق را انجام دهد، بنابر احتياط واجب بايد پس از قضاى سجده يا تشهّد و انجام سجدۀ سهو براى آن، نماز را اعاده كند.
«مسألۀ 1285» اگر شك داشته باشد كه سجده يا تشهّد را فراموش كرده يا نه، واجب نيست قضا نمايد.
«مسألۀ 1286» اگر بداند سجده يا تشهّد را فراموش كرده و شك كند كه پيش از ركوع ركعت بعد يا قبل از سلام آن را بجا آورده يا نه، بايد آن را به تفصيلى كه گذشت قضا نمايد.
«مسألۀ 1287» اگر بر كسى كه بايد سجده يا تشهّد را قضا نمايد، براى عمل ديگرى نيز سجدۀ سهو واجب شود، بايد بعد از نماز بنابر احتياط ابتدا سجده يا تشهد فراموش شده را به جا آورد و پس از آن سجدۀ سهو مربوط به سجده يا تشهد فراموش شده و سجدۀ سهو مربوط به آن عمل را انجام دهد.
«مسألۀ 1288» اگر شك داشته باشد كه بعد از نماز قضاى سجده يا تشهّد فراموش شده را بجا آورده يا نه، چه وقت نماز گذشته باشد و چه نگذشته باشد، بايد سجده يا تشهّد را قضا نمايد.
كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز
«مسألۀ 1289» هرگاه چيزى از واجبات نماز را عمداً كم يا زياد كند، اگرچه يك حرف آن باشد، نماز باطل است و اگر به واسطۀ ندانستن مسأله چيزى از اجزاء نماز را كم يا
زياد كند و در ياد گرفتن مسأله نيز كوتاهى نكرده و آن جزء نيز از اركان نماز نباشد، نمازش صحيح است، وگرنه نماز باطل است.
«مسألۀ 1290» اگر در بين نماز بفهمد وضو يا غسل وى باطل بوده يا بدون وضو يا غسل مشغول نماز شده، بايد نماز را به هم بزند و دوباره با وضو يا غسل نماز بخواند و اگر بعد از نماز بفهمد، بايد دوباره نماز را با وضو يا غسل بجا آورد و اگر وقت گذشته باشد، آن را قضا نمايد.
«مسألۀ 1291» اگر بعد از رسيدن به ركوع به خاطر آورد كه دو سجده از ركعت پيش را فراموش كرده، نماز او باطل است و اگر پيش از رسيدن به ركوع به خاطر آورد، بايد برگردد و دو سجده را بجا آورد و برخيزد و حمد و سوره يا تسبيحات را بخواند و نماز را تمام كند و بنابر احتياط واجب براى ايستادن بى جا دو سجدۀ سهو بجا آورد.
«مسألۀ 1292» اگر پيش از گفتن «اَلسَّلامُ عَلَيْنا» و «اَلسَّلامُ عَلَيْكُم» به خاطر آورد كه دو سجدۀ ركعت آخر را بجا نياورده، بايد دو سجده را بجا آورد و دوباره تشهّد بخواند و نماز را سلام دهد و اگر پس از آن به خاطر آورد، چنانچه عملى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند انجام نداده باشد و موالات نيز به هم نخورده باشد، بايد به همان ترتيب عمل كند و پس از سلام، بنابر احتياط دو سجده سهو براى سلام اضافى بجا آورد و اگر عملى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند، انجام داده باشد و يا موالات به هم خورده باشد، نمازش باطل است.
«مسألۀ 1293» اگر پيش از سلام نماز به خاطر آورد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نماز را نخوانده، بايد مقدارى را كه فراموش كرده بجا آورد.
«مسألۀ 1294» اگر بعد از سلام نماز به خاطر آورد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نماز را نخوانده، چنانچه عملى انجام داده باشد كه اگر در نماز عمداً يا سهواً اتّفاق بيفتد نماز را باطل مى كند، مثلاً پشت به قبله كرده باشد، نمازش باطل است و اگر عملى كه عمد و سهو آن نماز را باطل مى كند، انجام نداده باشد، بايد فوراً مقدارى را كه فراموش كرده بجا آورد و بنابر احتياط دو سجدۀ سهو نيز براى زياد شدن سلام بجا آورد.
«مسألۀ 1295» اگر بفهمد نماز را پيش از وقت خوانده يا آن را پشت به قبله يا به طرف راست يا چپ قبله بجا آورده، بايد دوباره آن را بخواند و اگر وقت گذشته، قضا نمايد و اگر با وجود اين كه مى توانسته قبله را جستجو كند، بدون جستجو نماز بخواند و سپس متوجه شود كه به جهت قبله نماز نخوانده، نمازش باطل است، حتى اگر انحراف از قبله كمتر از حدّ راست يا چپ باشد.
نماز مسافر
اشاره
مسافر بايد در صورت وجود هشت شرط نماز ظهر و عصر و عشاء را شكسته (يعنى دو ركعتى) بجا آورد و روزۀ او نيز صحيح نيست:
* شرط اوّل: آن كه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد.
«مسألۀ 1296» كسى كه مجموع مسافت رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است، اگر هيچكدام از رفتن و برگشتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر مجموع مسافت رفتن و برگشتن او هشت فرسخ بوده ولى رفت يا برگشت او كمتر از چهار فرسخ باشد، بنابر احتياط واجب نماز را بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.
«مسألۀ 1297» اگر سفر مختصرى از هشت فرسخ كمتر باشد يا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شكسته بخواند و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، در صورتى كه تحقيق كردن براى او مشقّت داشته باشد، بايد نماز را تمام بخواند و اگر مشقّت نداشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد تحقيق كند و اگر بين مردم معروف باشد كه سفر او هشت فرسخ است و براى او يقين يا اطمينان حاصل شود و يا دو عادل بگويند كه سفر او هشت فرسخ است، نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1298» اگر يك نفر خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است، عادل باشد يا نباشد، چنانچه از گفتۀ او اطمينان پيدا كند، در اين صورت بايد نمازش را شكسته بخواند وگرنه نمازش تمام است.
«مسألۀ 1299» اگر كسى كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است، نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده، بايد آن نماز را چهار ركعتى بجا آورد و اگر وقت گذشته، قضا نمايد.
«مسألۀ 1300» كسى كه يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست يا شك دارد كه هشت فرسخ است يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده، اگرچه كمى از راه باقى باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر بعد از تمام خواندن نماز بفهمد سفرش هشت فرسخ بوده، بايد نماز را دوباره شكسته اعاده نمايد، ولى در صورتى كه بعد از وقت متوجه شود، لازم نيست نماز را قضا نمايد.
«مسألۀ 1301» اگر بين دو محلّى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد كند، اگرچه رفت و آمد او روى هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1302» اگر محلّى دو راه داشته باشد كه يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است به آنجا برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود، بايد تمام بخواند.
«مسألۀ 1303» مبدأ محاسبه هشت فرسخ، آخرين ساختمانهاى شهر است و فرقى در اين جهت بين بلاد صغيره و كبيره (شهرهاى كوچك و بزرگ) نيست، مگر آن كه محلّه هاى يك شهر بزرگ به گونه اى از يكديگر دور و جدا باشند كه عرفاً چند محل حساب شوند، به گونه اى كه اگر شخصى از يك محلّه به محلّۀ ديگر برود، بگويند:
«مسافرت كرده است» كه در اين صورت مبدأ محاسبۀ هشت فرسخ از آخر محله اى است كه وطن او محسوب مى شود.
* شرط دوم: آن كه از اوّل مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد؛ پس اگر به جايى كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آنجا قصد كند به جايى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اوّل قصد هشت فرسخ را
نداشته، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا حداقل چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1304» كسى كه نمى داند سفرش چند فرسخ است، مثلاً براى پيدا كردن گمشده اى مسافرت مى كند و نمى داند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند، ولى در برگشتن چنانچه تا وطن خود يا جايى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند هشت فرسخ يا بيشتر فاصله باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه از آنجا هشت فرسخ برود يا حداقل چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1305» مسافر در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود، پس كسى كه از شهر بيرون مى رود و مثلاً قصد او اين است كه اگر رفيق پيدا كند سفر هشت فرسخى برود، چنانچه اطمينان داشته باشد كه رفيق پيدا مى كند، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان نداشته باشد، بايد تمام بخواند.
«مسألۀ 1306» كسى كه قصد هشت فرسخ دارد، اگرچه در هر روز مقدار كمى راه برود، وقتى به جايى برسد كه ديوارهاى شهر را نبيند و اذان آن را نشنود، بايد نماز را شكسته بخواند؛ ولى اگر در هر روز مقدار خيلى كمى راه برود كه نگويند مسافر است، بايد نماز خود را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
«مسألۀ 1307» كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، مانند خدمتگزارى كه با كارفرماى خود مسافرت مى كند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر نداند، بايد نماز خود را تمام بخواند.
«مسألۀ 1308» كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود و سفر نمى كند، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1309» كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، اگر شك داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود يا نه، بايد نماز را تمام بخواند، بلكه اگر
احتمال جدايى نيز بدهد، حكم همين است؛ ولى اگر شك او از اين جهت باشد كه احتمال دهد مانعى براى سفر او پيش آيد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد، بايد نماز خود را شكسته بخواند.
* شرط سوم: آن كه در بين راه از قصد خود برنگردد؛ پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد يا مردّد شود، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1310» اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه همانجا بماند يا بعد از ده روز برگردد يا در برگشتن و ماندن مردّد باشد، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1311» اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد كه پيش از ده روز برگردد و مسير بازگشت او نيز كمتر از چهار فرسخ نباشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1312» اگر براى رفتن به محلّى حركت كند و بعد از رفتن مقدارى از راه بخواهد جاى ديگرى برود، چنانچه از محلّ اوّلى كه حركت كرده تا جايى كه اكنون مى خواهد برود به اندازۀ مسافت شرعى باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1313» اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد، مردّد شود كه بقيّۀ راه را برود يا نه و هنگامى كه مردّد است، راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيّۀ راه را برود، بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1314» اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد، مردّد شود كه بقيّۀ راه را برود يا نه و هنگامى كه مردّد است، مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه هشت فرسخ ديگر برود يا حداقل چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد، تا آخر مسافرت بايد نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1315» اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد، مردّد شود كه بقيّۀ راه را برود يا نه و هنگامى كه مردّد است، مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيّۀ راه را برود، چنانچه بقيّۀ سفر او به اندازۀ مسافت شرعى نباشد، بايد نماز را تمام بخواند، ولى
اگر مجموع مسافتى كه پيش از مردّد شدن و بعد از تصميمِ دوباره مى رود، هشت فرسخ باشند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
«مسألۀ 1316» اگر پيش از آن كه از قصد خود برگردد، نماز شكسته خوانده باشد، احتياط واجب آن است كه دوباره آن را تمام بخواند و اگر وقت گذشته، آن را به صورت تمام قضا كند.
* شرط چهارم: آن كه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز يا بيشتر در جايى بماند؛ پس كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز در محلّى بماند، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1317» كسى كه نمى داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود مى گذرد يا ده روز در محلى مى ماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1318» كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز در محلّى بماند و نيز كسى كه مردّد است كه از وطن خود بگذرد يا ده روز در محلّى بماند، اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم بايد نماز را تمام بخواند، مگر اين كه بقيّۀ راه هشت فرسخ باشد يا بخواهد از آن محل حداقل چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد كه در اين صورت بايد نماز را شكسته بخواند.
* شرط پنجم: آن كه براى كار حرامى سفر نكند، پس اگر براى كار حرامى - مانند دزدى - سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند و همچنين اگر خودِ سفر حرام باشد، مثل آن كه سفر براى او ضرر داشته باشد يا زن بدون اجازۀ شوهر به سفرى برود كه بر او واجب نباشد و منافات با وظايف همسرى او داشته باشد، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر مثل سفر حجّ واجب باشد، بايد نماز را شكسته بخواند، هرچند بدون اجازۀ شوهر رفته باشد.
«مسألۀ 1319» سفرى كه واجب نباشد و موجب اذيّت پدر و مادر باشد، حرام است و انسان بايد در آن سفر، نماز را تمام بخواند و روزه اش نيز صحيح است.
«مسألۀ 1320» كسى كه سفر او حرام نيست و براى كار حرام نيز سفر نمى كند، اگرچه در سفر معصيتى انجام دهد، مثلاً غيبت كند يا دزدى كند، بايد نماز را
شكسته بخواند.
«مسألۀ 1321» اگر مخصوصاً براى آن كه كار واجبى را ترك كند مسافرت نمايد، نمازش تمام است؛ مثلاً كسى كه بدهكار است، اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طلبكار نيز آن را مطالبه كند، چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و مخصوصاً براى فرار از دادن قرض مسافرت نمايد، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر مسافرت او براى ترك واجب نباشد، اما در مسافرت يكى از واجبات را ترك كند، بايد نماز را شكسته بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
«مسألۀ 1322» اگر سفر او سفر حرام نباشد ولى حيوان سوارى يا مركب ديگرى كه سوار آن است غصبى باشد، نمازش شكسته است و چنانچه در زمين غصبى مسافرت كند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته وهم تمام بخواند.
«مسألۀ 1323» اگر كسى كه با ظالم مسافرت مى كند، ناچار به مسافرت با او نباشد و مسافرت او كمك به ظالم باشد يا موجب تقويت و سلطۀ او شود، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر ناچار باشد يا مثلاً براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت كند، نمازش شكسته است.
«مسألۀ 1324» اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كند، حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1325» اگر براى لهو و خوش گذرانى به شكار رود، نمازش تمام است و چنانچه براى تهيّۀ معاش يا براى كسب و زياد كردن مال به شكار برود، نمازش شكسته است، هرچند احتياط مستحب آن است كه اگر شكار براى كسب و زياد كردن مال باشد، نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند، ولى نبايد روزه بگيرد.
«مسألۀ 1326» اگر كسى كه براى معصيت سفر كرده، هنگامى كه از سفر برمى گردد توبه كرده باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر توبه نكرده باشد، بايد تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
«مسألۀ 1327» اگر كسى كه سفر او سفر معصيت است، در بين راه از قصد معصيت
برگردد، چنانچه بقيّۀ راه به اندازۀ مسافت شرعى باشد، بايد نماز را شكسته بخواند، وگرنه بايد آن را تمام بخواند.
«مسألۀ 1328» اگر كسى كه براى معصيت سفر نكرده، در بين راه قصد كند كه بقيّۀ راه را براى معصيت برود، بايد نماز را تمام بخواند و نمازهايى كه شكسته خوانده را بنابر احتياط واجب بايد دوباره تمام بخواند و اگر وقت آنها گذشته، به صورت تمام آنها را قضا نمايد.
* شرط ششم: آن كه مانند صحرانشين هايى نباشد كه در بيابان ها گردش مى كنند و هر جا آب و خوراك براى خود و حيواناتشان پيدا شود، مى مانند و بعد از چندى به جاى ديگر مى روند، چون صحرانشين ها در اين مسافرت ها بايد نماز را تمام بخوانند.
«مسألۀ 1329» اگر يكى از صحرانشين ها براى پيدا كردن منزل و چراگاه براى حيوانات خود سفر كند، چنانچه سفر او به اندازۀ مسافت شرعى باشد، احتياط واجب آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
«مسألۀ 1330» اگر صحرانشين براى زيارت يا حجّ يا تجارت و مانند اينها از خانه و زندگى خود جدا شده و مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند.
* شرط هفتم: آن كه شغل او مسافرت نباشد، بنابر اين شتردار و راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند اينها، اگرچه براى بردن اثاثيّۀ منزل خود مسافرت كنند، در غير سفر اوّل بايد نماز را تمام بخوانند.
«مسألۀ 1331» بازرگانان و پيشه وران سيّار، فرماندهان نيروهاى نظامى و انتظامى يا معلّمانى كه محلّ كار آنها ثابت نيست، مأموران گشت مانند سيم بانان و راه بانان، مهمانداران هواپيما وقطار و كشتى و نيز كسانى كه محلّ كار آنها در چند شهر است و همواره در بين آن شهرها رفت و آمد مى كنند، بايد نماز خود را تمام خوانده و روزه بگيرند، بلكه همۀ افرادى كه بيشتر اوقات در حال سفر هستند و تعداد روزهايى كه در وطن هستند، كمتر از تعداد روزهايى است كه در حال سفر هستند، بايد نماز خود را در حال سفر تمام بخوانند و روزه نيز بگيرند و همچنين كسانى كه در هر سه روز حداقل يك بار و يا هر شش
روز دو بار و يا در هر نه روز سه بار و مانند آن مسافرت مى كنند، بايد در سفر نماز را كامل بخوانند و روزه نيز بگيرند. بنابر اين اساتيد و يا دانشجويانى كه محل تدريس يا تحصيل آنها به اندازۀ مسافت شرعى از وطنشان فاصله دارد، چنانچه در هر سه روز يك بار يا هر شش روز دو بار و مانند آن از وطن خود به محل تدريس يا تحصيل خود بروند و يا اين كه بيشتر روزهاى هفته را در محل تحصيل يا تدريس باشند، بايد در سفرى كه براى تحصيل يا تدريس به آن شهر انجام مى دهند، نمازشان را تمام بخوانند و روزه نيز بگيرند.
«مسألۀ 1332» نماز چوپان ها - چه محلّ مخصوصى را براى چرانيدن گوسفندان انتخاب كرده باشند و چه نكرده باشند - تمام است.
«مسألۀ 1333» مهمانداران هواپيما، قطار يا كشتى كه نوعاً در مسافرتند و نيز ساير كسانى كه شغل آنان مسافرت است، چنانچه ده روز را در يك مكان با قصد اقامت بمانند و پس از آن دوباره مسافرت كنند، در سفر اوّلِ پس از ده روز، بايد نماز خود را شكسته بخوانند، ولى در بقيّۀ سفرها نماز آنان تمام است و اگر بدون قصد اقامت ده روز بمانند، چنانچه در وطن خود بمانند، حكم همين است و اگر در محل ديگرى مانده باشند، بنابر احتياط واجب در سفر اول نماز را هم شكسته و هم تمام بخوانند.
«مسألۀ 1334» منظور از سفر اول، سفرى است كه پس از ده روز اقامت در وطن و يا محلّى كه قصد ماندن ده روز در آن را كرده، آغاز مى شود و با بازگشت به وطن پايان مى يابد. البته چنانچه سفر اول طولانى شود، بايد در آن سفر نيز نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1335» اگر كسى كه شغل او مسافرت است، شك كند كه در وطن خود يا جاى ديگر ده روز مانده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1336» كسى كه در هر هفته معمولاً چند روز در وطن خود مشغول به كار است و چند روز هم در خارج از شهر مشغول رانندگى است و حداقل به مقدار مسافت شرعى سفر مى كند، چنانچه بيشتر روزهاى هفته را در خارج از شهر و مشغول رانندگى باشد، نماز او تمام و روزه بر او واجب مى باشد.
«مسألۀ 1337» اگر راننده اى كه در مسير معيّنى سفر مى كند، اتّفاقاً مسير خود را
براى كارش تغيير دهد - اگرچه يك مرتبه هم باشد - نمازش در آن مسير تمام است.
«مسألۀ 1338» اگر كسى كه شغل او مسافرت است، براى كار ديگرى مثل زيارت يا حجّ مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند؛ ولى اگر مثلاً راننده اى اتومبيل خود را براى زيارت كرايه بدهد و در ضمن خودش نيز زيارت كند، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1339» حمله دار - يعنى كسى كه براى رساندن حاجيها به مكّه مسافرت مى كند - چنانچه در بيشتر ايام سال مشغول اين كار باشد، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر فقط در ايام حجّ يا در ايام مخصوصى از سال به اين كار مبادرت ورزد، بايد نماز را در سفر شكسته بخواند.
«مسألۀ 1340» كسى كه مثلاً فقط در تابستان يا زمستان شغل او مسافرت است، مثل راننده اى كه فقط در تابستان يا زمستان اتومبيل خود را كرايه مى دهد، بايد در سفرى كه شغل او مى باشد، نماز را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
«مسألۀ 1341» راننده و دوره گردى كه در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مى كنند، چنانچه اتفاقاً سفر هشت فرسخى بروند، بايد نماز را شكسته بخوانند.
«مسألۀ 1342» كسى كه در شهرها سياحت مى كند و براى خود وطنى اختيار نكرده، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1343» كسى كه شغل او مسافرت نيست، اگر مثلاً در شهر يا در روستا جنسى داشته باشد كه براى حمل و نقل آن مسافرت هاى پى درپى بكند، بايد نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1344» كسى كه از وطن خود صرف نظر كرده و مى خواهد وطن ديگرى براى خود اختيار كند، اگر شغل او مسافرت نباشد، بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند؛ ولى چنانچه قصد او اين باشد كه وطنى براى خود اختيار نكند و يا اين كه مردّد باشد كه وطن اختيار كند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1345» كسى كه دو وطن دارد، نمازش در هر دو وطن تمام است و
روزه اش را نيز در آن دو وطن بايد بگيرد و چنانچه در هر سه روز يك بار يا در هر شش روز دو بار و يا به همين ترتيب در بين آن دو وطن به خاطر شغل خود رفت و آمد كند، در بين راه نيز نمازش تمام و روزه اش صحيح است.
* شرط هشتم: آن كه به حَدّ تَرَخُّص برسد، يعنى از وطن خود به قدرى دور شود كه در هواى صاف و بدون گرد و غبار، ديوار شهر را نبيند و صداى اذان آن را هم نشود و لازم نيست به قدرى دور شود كه مناره ها و گنبدها را نبيند يا ديوارها هيچ پيدا نباشند، بلكه همين اندازه كه ديوارها كاملاً معلوم نباشند، كافى است.
«مسألۀ 1346» اگر كسى كه به سفر مى رود، به جايى برسد كه اذان را نشنود ولى ديوار شهر را ببيند يا ديوار را نبيند ولى صداى اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.
«مسألۀ 1347» مسافرى كه به وطن خود برمى گردد، وقتى ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند
«مسألۀ 1348» هرگاه شهر در مكان بلندى باشد كه از دور ديده شود يا به قدرى گود باشد كه اگر انسان كمى دور شود، ديوار آن را نبيند، كسى كه از آن شهر مسافرت مى كند، وقتى به اندازه اى دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود ديوارش از آنجا ديده نمى شد، بايد نماز خود را شكسته بخواند و نيز اگر پستى و بلندى خانه ها بيشتر از معمول باشد، بايد ملاحظۀ معمول را بنمايد.
«مسألۀ 1349» اگر از محلّى مسافرت كند كه خانه و ديوار ندارد، وقتى به جايى برسد كه اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نمى شد، بايد نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1350» اگر به قدرى از محل دور شود كه نداند صدايى كه مى شنود صداى اذان است يا صداى ديگرى، بايد نماز را شكسته بخواند؛ ولى اگر بفهمد اذان مى گويند و كلمات آن را تشخيص ندهد، بايد تمام بخواند.
«مسألۀ 1351» اگر به قدرى از محل دور شود كه اذان خانه ها را نشنود، ولى اذان شهر را كه معمولاً در جاى بلندى مى گويند بشنود، بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1352» اگر به جايى برسد كه اذان شهر را كه معمولاً در جاى بلندى مى گويند نشنود ولى اذانى را كه در جاى خيلى بلند مى گويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1353» اگر چشم يا گوش او يا صداى اذان غير معمولى باشد، در محلّى بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسّط ديوار خانه ها را نبيند و گوش متوسّط صداى اذان معمولى را نشنود.
«مسألۀ 1354» اگر بخواهد در جايى نماز بخواند كه شك دارد به حدّ ترخّص رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند و هنگام برگشتن اگر شك كند كه به حدّ ترخّص رسيده يا نه، بايد شكسته بخواند؛ ولى اگر هم به هنگام رفتن و هم به هنگام بازگشتن بخواهد در جايى كه شك دارد به حد ترخص هست يا نه، نماز چهار ركعتى بخواند، يا بايد در آن جا نماز نخواند و يا اين كه در آن محل، نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
«مسألۀ 1355» حكم حدّ ترخّص مخصوص وطن است و در مورد محلّى كه با قصد ده روز در آنجا اقامت كرده و يا بدون قصد، سى روز در حال ترديد در آنجا مانده است، حكم حد ترخّص جارى نيست؛ بنابر اين كسى كه به قصد مسافرت از محل اقامت خود و يا محلى كه سى روز بدون قصد اقامت در آنجا مانده است خارج شود، به محض خارج شدن بايد نماز را شكسته بخواند و در حال رفتن به محلى كه قصد اقامت ده روز در آنجا را دارد، تا قبل از رسيدن به آن محل، بايد نماز را شكسته بخواند.
چيزهايى كه سفر را قطع مى كنند
آموزش تصویری مرتبط با این حکم