احکام شرعی
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره 1 - آب كُر 2 - آب قليل 3 - آب جارى 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آبها نجاسات اشاره 1 و 2 - ادرار و مدفوع 3 - مَنى 4 - مُردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوك 8 - كافر 9 - شراب و مايعات مست كننده 10 - فُقّاع 11 - عرق شتر نجاستخوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام چيزهايى كه نجس شده اند مُطَهِرّات (پاك كننده ها) اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - اسْتِحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تَبَعيّت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - اسْتِبْراء حيوان نجاستخوار 11 - غايب شدن مسلمان راه هايى كه پاك شدن چيز نجس با آنها ثابت مى شود احكام ظرفها احكام تَخَلّى اشاره (دفع ادرار و مدفوع) اِسْتِبْراء مستحبّات و مكروهات تخلّى وضو اشاره احكام شستن صورت و دست ها احكام مسح سر و پا وضوى ارتماسى دعاهايى كه خواندن آنها هنگام وضو گرفتن مستحب است شرايط وضو احكام وضو شك در وضو حكم كسى كه بدون اختيار وضوى خود را باطل مى كند مواردى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهايى كه وضو را باطل مى كنند احكام وضوى جبيره غسل و اقسام آن اشاره غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل غسل هاى واجب اشاره جنابت اشاره چيزهايى كه بر جُنب حرام است چيزهايى كه بر جُنب مكروه است غسل جنابت حيض اشاره اقسام زن هاى حائض اشاره احكام حائض استحاضه اشاره احكام استحاضه نفاس غسل مسّ ميّت غسلى كه با نذر يا سوگند يا عهد واجب مى شود غسل هاى مستحب احكام محتضر و اموات اشاره احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت اشاره احكام غسل ميّت احكام حُنوط احكام كفن ميّت احكام نماز ميّت اشاره دستور نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احكام دفن اشاره مستحبّات دفن نماز شب دفن احكام نبش قبر تيمّم موارد تيمّم چيزهايى كه تيمّم بر آنها صحيح است شيوه تيمّم كردن احكام تيمّم احكام نماز اشاره نمازهاى واجب اشاره نمازهاى واجب يوميّه اشاره وقت نماز صبح وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء احكام وقت نماز نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاى مستحب اشاره وقت نمازهاى نافله يوميّه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز اشاره شرايط لباس نمازگزار اشاره مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نمازگزار اشاره جاهايى كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره 1 - نيّت 2 - تَكبيرةُ الإحرام 3 - قيام (ايستادن) 4 - قرائت 5 - ذكر 6 - ركوع 7 - سجود اشاره چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبّات و مكروهات سجده سجدۀ واجب قرآن 8 - تَشَهُّد 9 - سلام نماز 10 - ترتيب 11 - موالات قُنوت ترجمۀ نماز 1 - ترجمۀ سورۀ حمد 2 - ترجمۀ سورۀ توحيد 3 - ترجمۀ ذكر ركوع و سجود و ذكرهايى كه بعد از آنها مستحب اند 4 - ترجمۀ قنوت 5 - ترجمۀ تسبيحات اربعه 6 - ترجمۀ تشهّد و سلام تعقيب نماز اشاره صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مُبْطِلات نماز اشاره اعمالى كه در نماز مكروه است مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكّيات اشاره شك هاى باطل كنندۀ نماز شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزى كه محلّ آن گذشته است 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كَثيرُالشَّك (كسى كه زياد شك مى كند) 5 - شكّ امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبّى شك هاى صحيح اشاره نماز احتياط سجدۀ سهو اشاره دستور سجدۀ سهو قضاى سجده و تشهّد فراموش شده اشاره صورت اوّل: سجده يا تشهّد فراموش شده از ركعت آخر نباشد صورت دوم: سجده يا تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد صورت سوم: يكى از ركعت آخر و ديگرى از ركعت ديگر باشد مسائل مشترك بين سه صورت كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر اشاره چيزهايى كه سفر را قطع مى كنند 1 - رسيدن به وطن 2 - ده روز اقامت 3 - يك ماه توقّف در حال ترديد محل هايى كه مسافر مى تواند نماز را در آنها تمام بخواند مسائل متفرّقۀ نماز مسافر نماز قضا اشاره قضاى نماز و روزۀ پدر نايب گرفتن براى نماز نماز جماعت اشاره شرايط جماعت احكام جماعت شرايط امام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب اند چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه اند نماز آيات اشاره دستور نماز آيات نماز جمعه اشاره وقت نماز جمعه كيفيّت اقامه نماز جمعه نماز عيد فطر و قربان احكام روزه اشاره نيّت اعمالى كه روزه را باطل مى كنند اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جِماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و معصومان عليهم السلام 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقى ماندن بر جنابت، حيض يا نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قِى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كنند آنچه براى روزه دار مكروه است مواردى كه قضا و كفّاره واجب مى شود اشاره كفّارۀ روزه مواردى كه فقط قضاى روزه واجب مى شود احكام روزۀ قضا احكام روزۀ مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است از انجام مبطلات خوددارى شود اِعتكاف اشاره شرايط اعتكاف مسائل اعتكاف احكام خُمس اشاره چيزهايى كه خُمس در آنها واجب است اشاره 1 - درآمد كسب و كار 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطۀ غوّاصى به دست مى آيد 6 - غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمان مى خرد مصرف خُمس احكام انفال احكام زكات اشاره شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش زكات طلا و نقره نصاب طلا و نقره احكام زكات طلا و نقره زكات شتر، گاو و گوسفند اشاره نِصاب شتر نِصاب گاو نِصاب گوسفند احكام زكات شتر، گاو و گوسفند مصرف زكات شرايط كسانى كه مستحق زكاتند نيّت زكات مسائل متفرّقۀ زكات زكات فِطْره اشاره مصرف زكات فطره مسائل متفرّقۀ زكات فطره احكام حج اشاره نيابت در حج اقسام حج اشاره صورت حجّ تمتّع اشاره 1 - عمرۀ تمتّع 2 - حجّ تمتّع عمرۀ مفرده احكام دفاع و جهاد اشاره دفاع از حقوق شخصى احكام امر به معروف و نهى از منكر اشاره شرايط امر به معروف و نهى از منكر مراتب امر به معروف و نهى از منكر احكام خريد و فروش اشاره چيزهايى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط مورد معامله و بهاى آن خريد و فروش اموال وقفى صيغۀ خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها انواع معاملات اشاره اوّل: معاملۀ نقدى دوم: معاملۀ نسيه سوم: معاملۀ سَلَف اشاره شرايط معاملۀ سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه خريد و فروش احكام اقاله (به هم زدن معامله) احكام احتكار و قيمت گذارى احكام شُفْعه احكام يَدْ احكام شركت احكام مُضاربه احكام صُلح احكام اجاره اشاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده از مورد اجاره مسائل متفرّقۀ اجاره احكام سرقفلى احكام جُعاله احكام بيمه احكام مُزارعه احكام مُساقات احكام وكالت احكام قرض احكام سَفته، چك و معاملات بانكى اشاره معاملات بانكى احكام حواله احكام رَهن (گِرو گذاشتن) احكام ضمانت اشاره اوّل: ضمانت عقدى دوم: ضمانت قهرى احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام هِبه (بخشش) و ابراء احكام صدقه احكام وقف اشاره شروط ضمن وقف توليت و نظارت بر وقف حبس ملك احكام محجوران احكام مشاغل و درآمدها احكام مسابقات و سرگرمى ها احكام معاشرت و روابط اجتماعى و بين المللى احكام ازدواج و زناشويى اشاره احكام خواستگارى احكام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقّت شرايط عقد عيب هايى كه به واسطۀ آنها مى شود عقد را به هم زد زن هايى كه ازدواج با آنها حرام است احكام ازدواج دائم احكام مَهريّه احكام ازدواج موقّت (مُتعه) مسائل متفرّقۀ زناشويى احكام محرميّت به سبب شير دادن اشاره شرايط شير دادنى كه علّت محرم شدن است احكام تلقيح احكام سقط جنين و جلوگيرى احكام نوزاد اشاره احكام عَقيقه آداب شير دادن احكام حِضانت (نگهدارى و تربيت كودك) حقوق و تكاليف پدر و مادر و فرزندان احكام پوشش و زينت احكام نگاه، لمس و صدا احكام طلاق اشاره اقسام طلاق و احكام آنها اشاره 1 - طلاق بائن اشاره طلاق خُلع طلاق مُبارات 2 - طلاق رِجعى اشاره احكام رجوع كردن احكام و مسائل عدّه اشاره 1 - عدّۀ طلاق 2 - عدّۀ وفات احكام لِعان احكام احياى زمين هاى مَوات اشاره احكام حيازت مباحات مشتركات احكام لُقَطه «اموال پيدا شده» احكام مجهول المالك و حيوان و انسان گم شده احكام غَصْب اشاره احكام تَقاص احكام سر بريدن و شكار حيوانات اشاره دستور سر بريدن حيوانات (ذبح) شرايط سر بريدن حيوان (ذبح) دستور كشتن شتر مستحبّات و مكروهات سر بريدن حيوان احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد مَلخ احكام خوردنى ها و آشاميدنى ها اشاره مستحبّات و مكروهات خوردن و آشاميدن احكام اقرار احكام نَذْر و عَهْد احكام سوگند احكام وصيّت احكام ارث اشاره ارث طبقۀ اوّل ارث طبقۀ دوم ارث طبقۀ سوم ارث زن و شوهر از يكديگر مسائل متفرّقه ارث احكام تشريح و پيوند

پوشاندن بدن در نماز

پوشاندن بدن در نماز
اشاره
«مسألۀ 816» مرد بايد در حال نماز - اگرچه كسى او را نبيند - عورتين خود را بپوشاند و بهتر است از ناف تا زانو را نيز بپوشاند.
«مسألۀ 817» زن بايد در هنگام نماز تمام بدن حتى سر و موى خود را بپوشاند و همچنين بنابر احتياط بايد كف پاى خود را نيز بپوشاند، ولى پوشاندن صورت به مقدارى كه در وضو شسته مى شود و دستها و روى پاها تا مچ لازم نيست، امّا براى آن كه يقين كند كه مقدار واجب را پوشانده است، بايد مقدارى از اطراف صورت و قدرى پايين تر از مچ را نيز بپوشاند.
«مسألۀ 818» زن در برابر نامحرم بايد تمام بدن خود، غير از مقدارى از صورت كه
در وضو شسته مى شود و دست ها تا مچ را بپوشاند. بنابراين چنانچه زنى در محلّى نماز بخواند كه مرد نامحرمى او را ببيند، بايد در حال نماز روى پا و كف پاى خود را نيز بپوشاند و چنانچه روى پاى خود تا مچ آن را نپوشاند و نگاه مرد نامحرم به آن بيفتد، گناه كرده، ولى نمازش صحيح است.
«مسألۀ 819» هنگامى كه انسان قضاى سجدۀ فراموش شده يا تشهّد فراموش شده را بجا مى آورد و بلكه بنابر احتياط واجب در موقع سجدۀ سهو نيز بايد خود را مانند هنگام نماز بپوشاند.
«مسألۀ 820» اگر انسان در نماز عمداً عورتش را نپوشاند، نماز او باطل است، بلكه اگر نپوشاندن عورت از روى ندانستن مسأله نيز باشد وجهل او ناشى از كوتاهى در يادگيرى مسأله باشد، بايد نماز خود را دوباره بخواند.
«مسألۀ 821» اگر در بين نماز بفهمد كه عورتش پيداست، بايد آن را بپوشاند و بنابر احتياط واجب نماز را تمام كرده و دوباره آن را بخواند، خصوصاً اگر پوشاندن عورت زياد طول بكشد، ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز عورت او پيدا بوده، نمازش صحيح است.
«مسألۀ 822» اگر لباس نمازگزار در حال ايستاده عورت او را بپوشاند، ولى امكان داشته باشد كه در حال ديگر - مثلاً در حال ركوع و سجود - نپوشاند، چنانچه قبل از آشكار شدن عورت به وسيله اى آن را بپوشاند، نماز او صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه با آن لباس نماز نخواند.
«مسألۀ 823» انسان مى تواند در نماز خود را با علف و برگ درختان و يا با پنبه و پشم بافته نشده بپوشاند، ولى بهتر است در غير ضرورت، از پوشاندن عورت با موارد فوق خوددارى كند و آن را با لباس هاى متعارف بپوشاند.
«مسألۀ 824» بنابر احتياط واجب در حال اختيار نمازگزار نمى تواند با گِل عورت خود را بپوشاند، ولى در حال اضطرار پوشاندن آن با گِل كافى است.
«مسألۀ 825» اگر چيزى نداشته باشد كه در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه
احتمال دهد كه چيزى پيدا كند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد و اگر چيزى پيدا نكرد، در آخر وقت مطابق وظيفه خود (برهنه) نماز بخواند.
«مسألۀ 826» اگر كسى كه مى خواهد نماز بخواند براى پوشاندن خود حتّى گِل نيز نداشته باشد و احتمال ندهد كه تا آخر وقت چيزى پيدا كند كه خود را با آن بپوشاند و يا تا آخر وقت صبر كند و چيزى پيدا نكند، در صورتى كه نامحرم او را ببيند بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند و براى ركوع و سجده به مقدارى خم شود كه عورت او ظاهر نگردد و اگر امكان نداشت، با سر خود براى ركوع و سجده اشاره كند و براى سجده بيشتر از ركوع خم شود و يا سر را خم كند و بايد چيزى را كه بر آن سجده مى كند از زمين بلند كند و بر آن سجده نمايد و احتياط واجب آن است كه پيشانى را بر آن بگذارد نه اين كه فقط آن را به پيشانى بچسباند و اگر كسى او را نبيند، بايد ايستاده نماز بخواند و بنابر احتياط جلوى خود را با دست بپوشاند و در هر صورت ركوع وسجود را با اشاره انجام دهد و براى سجود سر را قدرى پايين تر آورد و چيزى را كه سجده بر آن صحيح است از زمين بردارد و هنگامى كه براى سجده اشاره مى كند، بنابر احتياط پيشانى را بر آن بگذارد، نه اين كه فقط آن را به پيشانى بچسباند.
شرايط لباس نمازگزار
اشاره
«مسألۀ 827» لباس نمازگزار شش شرط دارد:
اوّل: آن كه پاك باشد. دوم: آن كه مباح باشد. سوم: آن كه از اجزاى مردار نباشد. چهارم: آن كه از اجزاى حيوان حرام گوشت نباشد. پنجم و ششم: آن كه اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد. تفصيل اين شروط در مسائل آينده بيان مى شود.
* شرط اوّل: لباس نمازگزار بايد پاك باشد و اگر كسى عمداً با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.
«مسألۀ 828» كسى كه نمى داند نماز با بدن و لباس نجس، باطل است، اگر در ندانستن
حكم مسأله مقصّر باشد و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل مى باشد.
«مسألۀ 829» اگر به واسطۀ تقصير در ندانستن مسأله، نجاست چيز نجسى را نداند - مثلاً نداند عرق كافر غير كتابى نجس است - و با بدن يا لباس آلوده به آن نماز بخواند، نمازش باطل است.
«مسألۀ 830» اگر نداند كه بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده، نماز او صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه اگر وقت دارد دوباره آن نماز را بخواند.
«مسألۀ 831» اگر فراموش كند كه بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن به خاطر آورد، بايد نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
«مسألۀ 832» اگر بدن يا لباس كسى كه در وسعت وقت مشغول نماز است در بين نماز نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، متوجّه اين موضوع شود يا بفهمد كه بدن يا لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از قبل نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس يا بيرون آوردن آن، نماز را به هم نزند، بايد در بين نماز بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض نمايد يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده، لباس را بيرون آورد، ولى اگر به نحوى باشد كه در صورت آب كشيدن بدن يا لباس يا تعويض يا بيرون آوردن لباس، نماز به هم بخورد، بايد نماز را رها كند و دوباره با بدن و لباس پاك نماز بخواند.
«مسألۀ 833» اگر لباس كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، در بين نماز نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، بفهمد كه نجس شده يا بفهمد كه لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن يا عوض كردن يا بيرون آوردن لباس نماز را به هم نزند و بتواند لباس را بيرون آورد، بايد لباس را آب بكشد يا عوض كند يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده، لباس را بيرون آورد و نماز را تمام كند، اما اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده باشد و لباس را نيز نتواند آب بكشد يا عوض كند، بايد لباس را بيرون آورد و به
دستورى كه براى برهنگان گفته شد، نماز را تمام كند و احتياطاً آن را با لباس و بدن پاك قضا نيز بنمايد، ولى چنانچه به گونه اى باشد كه اگر لباس را آب بكشد يا عوض كند، نماز به هم بخورد و به واسطۀ سرما و مانند آن نيز نتواند لباس را بيرون آورد، بايد با همان حال نماز را تمام كند و نماز او صحيح است.
«مسألۀ 834» اگر بدن كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، در بين نماز نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند متوجّه اين موضوع شود يا بفهمد بدن او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن نماز را به هم نزند، بايد آن را آب بكشد و اگر نماز را به هم بزند، بايد با همان حال نماز را تمام كند و نماز او صحيح است.
«مسألۀ 835» كسى كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك دارد، اگر پيش از آن كه شك كند، علم به نجاست آن نداشته، بايد آن را جستجو كند و اگر اثرى از نجاست در آن نيافت و پس از نماز فهميد كه نجس بوده، نمازش صحيح است، ولى اگر پيش از نماز جستجو نكند، احتياطاً بايد نمازش را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد و اگر پيش از آن كه شك كند، مى دانسته كه لباس يا بدنش نجس است و سپس شك كرد و پس از نماز فهميد كه در حال نماز نجس بوده، احتياطاً بايد نماز خود را اعاده كند و اگر وقت گذشته باشد، آن را قضا نمايد، چه قبل از نماز جستجو كرده باشد و چه نكرده باشد.
«مسألۀ 836» اگر لباس را آب بكشد و اطمينان يابد يا يقين كند كه پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده، احتياطاً بايد نماز را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد.
«مسألۀ 837» اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين يا اطمينان يابد كه از خونهاى نجس نيست، مثلاً اطمينان يابد كه خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خون هايى بوده كه نمى شود با آن نماز خواند، احتياطاً بايد نماز را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد.
«مسألۀ 838» اگر اطمينان يابد خونى كه در بدن يا لباس اوست، خون نجسى است كه نماز با آن صحيح است، مثلاً اطمينان يابد خون زخم و دمل است، چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده كه نماز با آن باطل است، احتياطاً بايد نماز را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد.
«مسألۀ 839» اگر نجس بودن چيزى را فراموش كند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز به خاطر آورد، نماز او صحيح است؛ ولى اگر بدنش با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و بدون اين كه خود را آب بكشد، غسل كند و نماز بخواند، غسل و نماز او باطل است، مگر اين كه غسل او به گونه اى باشد كه بدن قبل از غسل پاك شود و نيز اگر جايى از اعضاى وضو با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و پيش از آن كه آنجا را آب بكشد، وضو بگيرد و نماز بخواند، وضو و نمازش باطل مى باشد، مگر اين كه وضوى او به گونه اى باشد كه قبل از وضو اعضاى وضو پاك شود.
«مسألۀ 840» اگر بدن و لباس كسى كه يك لباس دارد نجس شود و به اندازۀ آب كشيدن يكى از آنها آب داشته باشد، چنانچه بتواند لباسش را بيرون آورد، بايد بدن را آب بكشد و نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد، بجا آورد و احتياطاً با آن لباس نجس نيز نماز را اعاده نمايد و اگر به واسطۀ سرما يا عذر ديگرى نتواند لباسش را بيرون آورد، در صورتى كه نجاست هر دو مساوى باشد، مثلاً هر دو ادرار يا خون باشد يا نجاست بدن شديدتر باشد، مثلاً نجاست آن ادرار باشد كه بايد دو مرتبه آن را آب كشيد، بعيد نيست كه آب كشيدن بدن مقدم باشد و اگر نجاست لباس بيشتر يا شديدتر باشد، هر كدام از بدن يا لباس را كه بخواهد، مى تواند آب بكشد.
«مسألۀ 841» كسى كه غير از لباس نجس لباس ديگرى ندارد و احتمال نمى دهد كه لباس پاك پيدا كند، اگر به واسطۀ سرما يا عذر ديگرى نتواند لباس را بيرون بياورد، بايد در همان لباس نماز بخواند و نماز او صحيح است؛ ولى چنانچه بتواند لباس را بيرون آورد، بايد نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد و احتياطاً نماز را با
همان لباس نجس تكرار نمايد.
«مسألۀ 842» اگر كسى كه دو لباس دارد بداند يكى از آنها نجس است و نتواند آنها را آب بكشد و نداند كدام يك از آنها نجس است، چنانچه وقت داشته باشد، بايد با هر دو لباس نماز بخواند، مثلاً اگر بخواهد نماز ظهر و عصر بخواند، بايد با هر كدام يك نماز ظهر و يك نماز عصر بخواند، ولى اگر وقت تنگ باشد، بايد نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد و احتياطاً آن نماز را با لباس پاك قضا نيز بنمايد.
* شرط دوم: آن قسمت از لباس نمازگزار كه عورت او را مى پوشاند، بايد مباح باشد و حكم قسمتهايى كه عورت را نمى پوشاند نيز بنابر احتياط واجب همين است و كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است، اگر عمداً در لباس غصبى يا در لباسى كه نخ يا دگمه يا چيز ديگر آن غصبى است نماز بخواند، بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده نمايد.
«مسألۀ 843» اگر كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است، ولى نمى داند نماز را باطل مى كند، عمداً با لباس غصبى نماز بخواند، بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده كند.
«مسألۀ 844» اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است؛ ولى اگر خودش آن لباس را غصب كرده باشد و بعد فراموش كرده و با آن نماز بخواند، بايد آن نماز را اعاده كند.
«مسألۀ 845» اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد، چنانچه چيز ديگرى عورت او را پوشانده باشد و بتواند فوراً و بدون اين كه موالات - يعنى پى درپى بودن نماز - به هم بخورد لباس غصبى را بيرون آورد، بنابر احتياط واجب بايد آن را بيرون آورد و نمازش صحيح است و اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده باشد يا نتواند لباس غصبى را فوراً بيرون آورد و در صورت بيرون آوردن، پى درپى بودن نماز به هم بخورد، در صورتى كه به مقدار يك ركعت نيز وقت داشته باشد، بايد نماز را رها كند و با لباس غير غصبى نماز بخواند و اگر اين مقدار نيز وقت نداشته باشد، بايد در حال نماز
لباس را بيرون آورد و مانند نماز برهنگان، نماز را تمام نمايد.
«مسألۀ 846» اگر كسى براى حفظ جان خود و يا مثلاً براى اين كه دزد لباس غصبى را نبرد ناچار شود آن را بپوشد و با آن نماز بخواند، چنانچه خود او لباس را غصب نكرده باشد، نمازش صحيح است، ولى اگر خود او لباس را غصب كرده باشد و لباس نيز عورت او را بپوشاند، صحت نمازش خالى از اشكال نيست مگر آن كه به قصد بازگرداندن به صاحبش آن را بپوشد تا به سرقت نرود.
«مسألۀ 847» اگر با عين پولى كه خمس به آن تعلّق گرفته، لباس بخرد، مى تواند با آن نماز بخواند؛ ولى بايد فوراً خمس آن پول را بپردازد. البته چنانچه اصلاً قصد پرداخت خمس را نداشته باشد و معامله را به نحو شخصى انجام داده باشد (يعنى اين كه در هنگام معامله به فروشنده بگويد كه اين لباس را با عين همين پول خريدارى مى كنم)، نماز در آن لباس باطل است و اگر با عين پولى كه زكات آن را نداده لباس بخرد، چنانچه قصد داشته باشد كه از مال ديگرى زكات را بپردازد، نماز او در آن لباس صحيح است وگرنه نماز در آن لباس باطل است و اگر به ذمّه بخرد و در هنگام معامله قصدش اين باشد كه از پولى كه خمس يا زكات آن را نداده، پول لباس را بدهد، در اين صورت نمازش باطل نيست، اگرچه احتياط مستحب اعاده اين نماز است.
* شرط سوم: لباس نمازگزار بايد از اجزاى حيوان مرده اى كه خون جهنده دارد - يعنى حيوانى كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مى كند - نباشد و اگر از اجزاى حيوان مردۀ حلال گوشتى كه خون جهنده ندارد - مانند ماهى فلس دار - لباس تهيّه كند، احتياط مستحب آن است كه با آن نماز نخواند.
«مسألۀ 848» حيوان حلال گوشتى كه خون جهنده دارد، چنانچه مردار شود، بنابر احتياط واجب نبايد چيزى از آن كه روح داشته - مانند گوشت و پوست - همراه نمازگزار باشد، اگرچه لباس او نيز نباشد.
«مسألۀ 849» اگر چيزى از مردار حلال گوشت كه روح ندارد - مانند مو و پشم - همراه نمازگزار باشد يا با لباسى كه از آنها تهيّه كرده اند نماز بخواند، نماز او صحيح است.
* شرط چهارم: لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده دارد نباشد و اگر مويى از آن هم همراه نمازگزار باشد، نماز او باطل است و بنابر احتياط حكم حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده ندارد نيز همين است.
«مسألۀ 850» اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت - مانند گربه - بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه مرطوب باشد، نماز باطل و اگر خشك شده و عين آن برطرف شده باشد، نماز صحيح است.
«مسألۀ 851» اگر مو، عرق و آب دهان كسى بر بدن يا لباس نمازگزار باشد و يا مرواريد و موم و عسل همراه او باشد، اشكال ندارد.
«مسألۀ 852» اگر شك داشته باشد لباسى از حيوان حلال گوشت است يا از حيوان حرام گوشت، مى تواند با آن نماز بخواند.
«مسألۀ 853» اگر انسان احتمال دهد دگمۀ صدفى و مانند آن از حيوان است، نماز خواندن با آن مانعى ندارد، ولى اگر بداند صدف است، بنابر احتياط نمى تواند با آن نماز بخواند.
«مسألۀ 854» نماز خواندن با پوست خز اشكال ندارد؛ ولى بنابر احتياط از نماز خواندن در پوست سنجاب اجتناب شود.
«مسألۀ 855» اگر با لباسى كه نمى داند از حيوان حرام گوشت است نماز بخواند، نمازش صحيح است و همچنين است اگر فراموش كرده باشد و يا جاهل به مسأله باشد؛ ولى اگر جهل او به خاطر كوتاهى در يادگيرى مسأله باشد، نمازش باطل است.
«مسألۀ 856» اگر غير از لباسى كه از حيوان حرام گوشت تهيّه شده لباس ديگرى نداشته باشد، چنانچه در حال نماز ناچار به پوشيدن لباس باشد، مى تواند با همان لباس نماز بخواند و اگر ناچار نباشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد و بنابر احتياط واجب، يك نماز ديگر نيز با همان لباس بخواند.
* شرط پنجم: پوشيدن لباس طلاباف براى مرد حرام و نماز با آن باطل است، ولى براى زن در نماز و غير آن اشكال ندارد.
«مسألۀ 857» زينت كردن با طلا، مثل آويختن زنجير طلا به سينه و به دست كردن انگشتر طلا و بستن ساعت مچى طلا به دست، براى مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است و احتياط واجب آن است كه از استعمال عينك طلا نيز خوددارى كند؛ اما اگر از آنها در حال نماز استفاده نكند بلكه فقط همراه داشته باشد - مثلاً در جيب خود بگذارد - نماز صحيح است، ولى زينت كردن با طلا، براى زن در نماز و غير آن اشكال ندارد.
«مسألۀ 858» زينت كردن با انگشتر پلاتين و امثال آن كه از طلا نمى باشد و همچنين گذاشتن دندان طلا براى مرد اشكال ندارد و نماز با آن صحيح است.
«مسألۀ 859» اگر مردى نداند يا فراموش كند كه مثلاً انگشتر او از طلاست و با آن نماز بخواند و يا آن كه نداند نماز با انگشتر طلا باطل است و در آموختن مسأله نيز كوتاهى نكرده باشد، نماز او صحيح است.
* شرط ششم: لباس مرد نمازگزار بايد از ابريشم خالص نباشد و نماز خواندن با آن باطل است، فرقى نمى كند كه آن لباس عورت او را پوشانده باشد و يا عورتش با لباس ديگرى پوشانده شده باشد و فرقى نمى كند كه امكان پوشاندن عورت با آن باشد يا مثل بند شلوار و عرقچين امكان پوشاندن عورت با آن وجود نداشته باشد و در غير نماز نيز پوشيدن لباس ابريشم خالص براى مرد حرام است.
«مسألۀ 860» اگر آستر تمام لباس يا آستر مقدارى از آن ابريشم خالص باشد، پوشيدن آن براى مرد حرام و نماز در آن باطل است.
«مسألۀ 861» پوشيدن لباسى كه نمى داند از ابريشم خالص است يا از چيزى ديگر، اشكال ندارد و نماز با آن صحيح است.
«مسألۀ 862» اگر دستمال ابريشمى و مانند آن در جيب مرد باشد، اشكال ندارد و نماز را باطل نمى كند.
«مسألۀ 863» پوشيدن لباس ابريشمى براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
«مسألۀ 864» پوشيدن لباس ابريشمى خالص و طلاباف، در حال ناچارى مانعى ندارد و نيز كسى كه ناچار است در حال نماز لباس بپوشد و لباس ديگرى غير از اينها و يا
غير از لباسى كه از مردار تهيه شده در اختيار ندارد و احتمال نيز نمى دهد كه تا آخر وقت بتواند در لباس داراى شرايط نماز بخواند، مى تواند با آن لباسها نماز بخواند.
«مسألۀ 865» اگر غير از لباس غصبى يا لباسى كه از مردار و يا اجزاى حيوان حرام گوشت تهيّه شده يا لباس ابريشمى خالص يا طلاباف، لباس ديگرى نداشته باشد و ناچار نباشد لباس بپوشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد، نماز بخواند و در مورد لباسى كه از مردار يا اجزاى حيوان حرام گوشت تهيّه شده، احتياطاً نماز را با همان لباس اعاده يا قضا نيز بنمايد.
«مسألۀ 866» اگر چيزى نداشته باشد كه عورت خود را در نماز با آن بپوشاند، واجب است آن را - اگرچه با كرايه يا خريدارى باشد - تهيّه نمايد، ولى اگر تهيۀ آن به قدرى پول لازم داشته باشد كه نسبت به دارايى او زياد باشد يا به نحوى باشد كه اگر پول را به مصرف لباس برساند، به حال او ضرر داشته باشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
«مسألۀ 867» اگر به كسى كه لباس ندارد لباس ببخشند يا عاريه دهند، چنانچه قبول كردن آن براى او مشقّت نداشته باشد، بايد قبول كند، بلكه اگر عاريه كردن يا طلب بخشش براى او سخت نباشد، بايد از كسى كه لباس دارد، طلب بخشش يا عاريه نمايد.
«مسألۀ 868» پوشيدن لباس شهرت - كه پارچه يا رنگ يا دوخت آن براى كسى كه مى خواهد آن را بپوشد معمول نيست - در صورتى كه موجب وهن و هتك انسان شود جايز نيست، ولى اگر با آن لباس نماز بخواند، نمازش صحيح است.
«مسألۀ 869» چنانچه پوشيدن لباس زنانه براى مرد و يا لباس مردانه براى زن موجب وهن و هتك وى شود، بايد از آن خوددارى كند، ولى اگر با آن لباس نماز بخواند نمازش صحيح است.
«مسألۀ 870» اگر كسى كه بايد خوابيده نماز بخواند برهنه باشد و لحاف يا تشك او نجس يا از ابريشم خالص يا از اجزاى حيوان حرام گوشت باشد، احتياط واجب آن است كه در نماز عورت خود را با چيزى كه نماز در آن صحيح است بپوشاند، بلكه بنابر احتياط
واجب در حال نماز نبايد لحافى كه از اجزاى حيوان حرام گوشت درست شده، به روى خود بيندازد.
مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد
«مسألۀ 871» در سه صورت - كه تفصيل آنها خواهد آمد - اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است:
اوّل: به واسطۀ زخم يا جراحت يا دملى كه در بدن اوست، لباس يا بدن او به خون آلوده شده باشد. دوم: بدن يا لباس او به مقدار كمتر از درهم (كه تقريباً به اندازۀ بند سر انگشت سبّابه است) به خون آلوده باشد. سوم: ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
در دو صورت نيز اگر فقط لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است:
اوّل: لباسهاى كوچك او، مانند جوراب و عرقچين، نجس شده باشند. دوم: لباس مادرى كه پرستار بچّه است نجس شده باشد و احكام اين پنج صورت به تفصيل در مسائل بعد گفته مى شود.
«مسألۀ 872» اگر در بدن يا لباس نمازگزار خون زخم يا جراحت يا دمل باشد و همچنين اگر چركى كه با خون بيرون آمده يا عرق متّصل به زخم يا دوايى كه روى زخم گذاشته اند و نجس شده، در بدن يا لباس او باشد، چنانچه به نحوى باشد كه آب كشيدن بدن يا لباس يا تعويض لباس در آن شرايط براى بيشتر مردم سخت باشد، تا وقتى كه زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است، مى تواند با آن خون نماز بخواند.
«مسألۀ 873» اگر خونِ بريدگى، دمل و زخمى كه بزودى خوب مى شود و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
«مسألۀ 874» اگر جايى از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد، با رطوبت زخم نجس شود، جايز نيست با آن نماز بخواند، ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس كه معمولاً به رطوبت زخم آلوده مى شود، با رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
«مسألۀ 875» اگر در قسمتى از داخل دهان و بينى و مانند آنها كه معمولاً ديده
مى شود، زخمى وجود داشته باشد و از آن زخم خونى به بدن يا لباس برسد، مى توان با آن نماز خواند و نيز با خون بَواسيرى كه دانه هاى آن بيرون است، مى توان نماز خواند؛ امّا در صورتى كه زخمِ داخل دهان و بينى در قسمتى باشد كه معمولاً ديده نمى شود و يا دانه هاى بواسير در باطن باشند، احتياط واجب آن است كه با لباس يا بدنى كه به اين خون آلوده است، نماز خوانده نشود.
«مسألۀ 876» اگر كسى كه بدنش زخم است، در بدن يا لباس خود خونى ببيند و نداند خون زخم است يا خون ديگر، احتياط واجب آن است كه با آن نماز نخواند.
«مسألۀ 877» اگر چند زخم در بدن باشد و به گونه اى نزديك هم باشند كه يك زخم حساب شود، تا وقتى همه خوب نشده اند، نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد؛ ولى اگر به قدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شوند، هر يك كه خوب شد، بايد براى نماز بدن و لباس را از خون آن آب بكشد.
«مسألۀ 878» اگر سر سوزنى خونِ حيض يا نفاس در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است و بنابر احتياط واجب خون استحاضه و خون سگ، خوك، كافرِ غير كتابى، مردار و حيوان حرام گوشت نيز همين حكم را دارند؛ ولى نماز خواندن با خون هاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت، اگرچه در چند جاى بدن و لباس باشند، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشند، اشكال ندارد و اگر بيشتر از درهم باشد، نماز با آن باطل است و اگر به مقدار درهم باشد نيز بنابر احتياط واجب نمى توان با آن نماز خواند.
«مسألۀ 879» اگر خونى به لباس بى آستر بريزد و به پشت آن برسد، احتياط واجب آن است كه دو لكۀ خون حساب شود، مگر اين كه لباس به قدرى نازك باشد كه يك لكه به حساب آيد و ملاك در مسأله عرف است و اگر پشت آن جداگانه خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود؛ پس اگر خون هايى كه در پشت و روى لباسند روى هم كمتر از يك درهم باشند، نماز با آن لباس صحيح است و اگر بيشتر باشند، نماز با آن باطل است.
«مسألۀ 880» اگر روى لباسى كه آستر دارد خون بريزد و به آستر آن برسد و يا به
آستر بريزد و روى لباس خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود؛ پس اگر مجموع خون روى لباس و آستر كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح است و اگر بيشتر باشد، نماز با آن باطل است.
«مسألۀ 881» اگر خون بدن يا لباس كمتر از درهم باشد و رطوبتى از خارج به آن برسد، در صورتى كه خون و رطوبتى كه به آن رسيده به اندازۀ درهم يا بيشتر شود و اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است و اگر رطوبت و خون به اندازۀ درهم نشود ولى اطراف را آلوده كند، احتياطاً نمى توان با آن نماز خواند، ولى اگر اطراف را آلوده نكند، نماز خواندن با آن بى اشكال است. همچنين اگر رطوبت با خون مخلوط شود و از بين برود، نماز صحيح است.
«مسألۀ 882» اگر بدن يا لباس خونى نشود، ولى به واسطۀ رسيدن به خون، متنجّس شود، اگرچه مقدارى كه متنجس شده كمتر از درهم باشد، نمى توان با آن نماز خواند.
«مسألۀ 883» اگر خونى كه در بدن يا لباس است كمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى به آن برسد، مثلاً يك قطره ادرار روى آن بريزد، نماز خواندن با آن صحيح نيست.
«مسألۀ 884» اگر لباسهاى كوچك نمازگزار، مثل عرقچين و جوراب كه نمى توان با آنها عورت را پوشاند، نجس باشند، چنانچه از اجزاى مردار - به تفصيلى كه گذشت - يا از اجزاى حيوان حرام گوشت درست نشده باشند، نماز با آنها صحيح است و نيز اگر با انگشترى نجس نماز بخواند، اشكال ندارد.
«مسألۀ 885» چيزهاى كوچكى كه پوشش نمازگزار محسوب نمى شوند - مثل چاقو، پول و مانند آن - اگر نجس باشند و به هنگام نماز همراه نمازگزار باشند، اشكال ندارد.
«مسألۀ 886» احتياط آن است كه چيز نجسى كه با آن مى توان عورت را پوشاند همراه نمازگزار نباشد، ولى كسى كه اين مسأله را نمى دانسته و به اين نحو نماز خوانده، لازم نيست آن نمازها را قضا كند.
«مسألۀ 887» اگر مادرى كه پرستار بچّه است و بيشتر از يك لباس ندارد، در هر شبانه روز يك مرتبه لباس خود را آب بكشد، اگرچه تا روز ديگر لباس او به ادرار بچّه
نجس شود، مى تواند با آن لباس نماز بخواند؛ ولى احتياط مستحب آن است كه لباس خود را در آخر روز آب بكشد تا بتواند نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با لباس پاك يا با نجاست كم ترى بجا آورد و نيز اگر بيشتر از يك لباس دارد ولى ناچار است كه همۀ آنها را با هم بپوشد، چنانچه در شبانه روز يك مرتبه همۀ آنها را آب بكشد، كافى است؛ ولى زنى كه مادر آن بچّه نيست، اگرچه يك لباس بيشتر نداشته باشد، احتياطاً براى هر نماز اگر لباسش نجس شد، بايد آن را آب بكشد و با لباس پاك نماز بخواند.
چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است
«مسألۀ 888» چند چيز در لباس نمازگزار مستحب است كه از آن جمله اند: عمامه با تَحتُ الحَنَك، پوشيدن عبا و لباس سفيد و پاكيزه ترين لباسها و استعمال بوى خوش و به دست كردن انگشتر عقيق.
چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است
«مسألۀ 889» چند چيز در لباس نمازگزار مكروه است كه از آن جمله اند: پوشيدن لباس سياه مگر براى عزاى اهل بيت عليهم السلام و همچنين لباس چرك و تنگ و لباس شرابخوار و لباس كسى كه از نجاست پرهيز نمى كند و پوشيدن لباسى كه نقش صورت دارد و نيز باز بودن دكمه هاى لباس و به دست كردن انگشترى كه نقش صورت دارد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم