احکام شرعی
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره 1 - آب كُر 2 - آب قليل 3 - آب جارى 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آبها نجاسات اشاره 1 و 2 - ادرار و مدفوع 3 - مَنى 4 - مُردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوك 8 - كافر 9 - شراب و مايعات مست كننده 10 - فُقّاع 11 - عرق شتر نجاستخوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام چيزهايى كه نجس شده اند مُطَهِرّات (پاك كننده ها) اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - اسْتِحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تَبَعيّت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - اسْتِبْراء حيوان نجاستخوار 11 - غايب شدن مسلمان راه هايى كه پاك شدن چيز نجس با آنها ثابت مى شود احكام ظرفها احكام تَخَلّى اشاره (دفع ادرار و مدفوع) اِسْتِبْراء مستحبّات و مكروهات تخلّى وضو اشاره احكام شستن صورت و دست ها احكام مسح سر و پا وضوى ارتماسى دعاهايى كه خواندن آنها هنگام وضو گرفتن مستحب است شرايط وضو احكام وضو شك در وضو حكم كسى كه بدون اختيار وضوى خود را باطل مى كند مواردى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهايى كه وضو را باطل مى كنند احكام وضوى جبيره غسل و اقسام آن اشاره غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل غسل هاى واجب اشاره جنابت اشاره چيزهايى كه بر جُنب حرام است چيزهايى كه بر جُنب مكروه است غسل جنابت حيض اشاره اقسام زن هاى حائض اشاره احكام حائض استحاضه اشاره احكام استحاضه نفاس غسل مسّ ميّت غسلى كه با نذر يا سوگند يا عهد واجب مى شود غسل هاى مستحب احكام محتضر و اموات اشاره احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت اشاره احكام غسل ميّت احكام حُنوط احكام كفن ميّت احكام نماز ميّت اشاره دستور نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احكام دفن اشاره مستحبّات دفن نماز شب دفن احكام نبش قبر تيمّم موارد تيمّم چيزهايى كه تيمّم بر آنها صحيح است شيوه تيمّم كردن احكام تيمّم احكام نماز اشاره نمازهاى واجب اشاره نمازهاى واجب يوميّه اشاره وقت نماز صبح وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء احكام وقت نماز نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاى مستحب اشاره وقت نمازهاى نافله يوميّه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز اشاره شرايط لباس نمازگزار اشاره مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نمازگزار اشاره جاهايى كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره 1 - نيّت 2 - تَكبيرةُ الإحرام 3 - قيام (ايستادن) 4 - قرائت 5 - ذكر 6 - ركوع 7 - سجود اشاره چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبّات و مكروهات سجده سجدۀ واجب قرآن 8 - تَشَهُّد 9 - سلام نماز 10 - ترتيب 11 - موالات قُنوت ترجمۀ نماز 1 - ترجمۀ سورۀ حمد 2 - ترجمۀ سورۀ توحيد 3 - ترجمۀ ذكر ركوع و سجود و ذكرهايى كه بعد از آنها مستحب اند 4 - ترجمۀ قنوت 5 - ترجمۀ تسبيحات اربعه 6 - ترجمۀ تشهّد و سلام تعقيب نماز اشاره صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مُبْطِلات نماز اشاره اعمالى كه در نماز مكروه است مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكّيات اشاره شك هاى باطل كنندۀ نماز شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزى كه محلّ آن گذشته است 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كَثيرُالشَّك (كسى كه زياد شك مى كند) 5 - شكّ امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبّى شك هاى صحيح اشاره نماز احتياط سجدۀ سهو اشاره دستور سجدۀ سهو قضاى سجده و تشهّد فراموش شده اشاره صورت اوّل: سجده يا تشهّد فراموش شده از ركعت آخر نباشد صورت دوم: سجده يا تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد صورت سوم: يكى از ركعت آخر و ديگرى از ركعت ديگر باشد مسائل مشترك بين سه صورت كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر اشاره چيزهايى كه سفر را قطع مى كنند 1 - رسيدن به وطن 2 - ده روز اقامت 3 - يك ماه توقّف در حال ترديد محل هايى كه مسافر مى تواند نماز را در آنها تمام بخواند مسائل متفرّقۀ نماز مسافر نماز قضا اشاره قضاى نماز و روزۀ پدر نايب گرفتن براى نماز نماز جماعت اشاره شرايط جماعت احكام جماعت شرايط امام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب اند چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه اند نماز آيات اشاره دستور نماز آيات نماز جمعه اشاره وقت نماز جمعه كيفيّت اقامه نماز جمعه نماز عيد فطر و قربان احكام روزه اشاره نيّت اعمالى كه روزه را باطل مى كنند اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جِماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و معصومان عليهم السلام 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقى ماندن بر جنابت، حيض يا نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قِى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كنند آنچه براى روزه دار مكروه است مواردى كه قضا و كفّاره واجب مى شود اشاره كفّارۀ روزه مواردى كه فقط قضاى روزه واجب مى شود احكام روزۀ قضا احكام روزۀ مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است از انجام مبطلات خوددارى شود اِعتكاف اشاره شرايط اعتكاف مسائل اعتكاف احكام خُمس اشاره چيزهايى كه خُمس در آنها واجب است اشاره 1 - درآمد كسب و كار 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطۀ غوّاصى به دست مى آيد 6 - غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمان مى خرد مصرف خُمس احكام انفال احكام زكات اشاره شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش زكات طلا و نقره نصاب طلا و نقره احكام زكات طلا و نقره زكات شتر، گاو و گوسفند اشاره نِصاب شتر نِصاب گاو نِصاب گوسفند احكام زكات شتر، گاو و گوسفند مصرف زكات شرايط كسانى كه مستحق زكاتند نيّت زكات مسائل متفرّقۀ زكات زكات فِطْره اشاره مصرف زكات فطره مسائل متفرّقۀ زكات فطره احكام حج اشاره نيابت در حج اقسام حج اشاره صورت حجّ تمتّع اشاره 1 - عمرۀ تمتّع 2 - حجّ تمتّع عمرۀ مفرده احكام دفاع و جهاد اشاره دفاع از حقوق شخصى احكام امر به معروف و نهى از منكر اشاره شرايط امر به معروف و نهى از منكر مراتب امر به معروف و نهى از منكر احكام خريد و فروش اشاره چيزهايى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط مورد معامله و بهاى آن خريد و فروش اموال وقفى صيغۀ خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها انواع معاملات اشاره اوّل: معاملۀ نقدى دوم: معاملۀ نسيه سوم: معاملۀ سَلَف اشاره شرايط معاملۀ سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه خريد و فروش احكام اقاله (به هم زدن معامله) احكام احتكار و قيمت گذارى احكام شُفْعه احكام يَدْ احكام شركت احكام مُضاربه احكام صُلح احكام اجاره اشاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده از مورد اجاره مسائل متفرّقۀ اجاره احكام سرقفلى احكام جُعاله احكام بيمه احكام مُزارعه احكام مُساقات احكام وكالت احكام قرض احكام سَفته، چك و معاملات بانكى اشاره معاملات بانكى احكام حواله احكام رَهن (گِرو گذاشتن) احكام ضمانت اشاره اوّل: ضمانت عقدى دوم: ضمانت قهرى احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام هِبه (بخشش) و ابراء احكام صدقه احكام وقف اشاره شروط ضمن وقف توليت و نظارت بر وقف حبس ملك احكام محجوران احكام مشاغل و درآمدها احكام مسابقات و سرگرمى ها احكام معاشرت و روابط اجتماعى و بين المللى احكام ازدواج و زناشويى اشاره احكام خواستگارى احكام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقّت شرايط عقد عيب هايى كه به واسطۀ آنها مى شود عقد را به هم زد زن هايى كه ازدواج با آنها حرام است احكام ازدواج دائم احكام مَهريّه احكام ازدواج موقّت (مُتعه) مسائل متفرّقۀ زناشويى احكام محرميّت به سبب شير دادن اشاره شرايط شير دادنى كه علّت محرم شدن است احكام تلقيح احكام سقط جنين و جلوگيرى احكام نوزاد اشاره احكام عَقيقه آداب شير دادن احكام حِضانت (نگهدارى و تربيت كودك) حقوق و تكاليف پدر و مادر و فرزندان احكام پوشش و زينت احكام نگاه، لمس و صدا احكام طلاق اشاره اقسام طلاق و احكام آنها اشاره 1 - طلاق بائن اشاره طلاق خُلع طلاق مُبارات 2 - طلاق رِجعى اشاره احكام رجوع كردن احكام و مسائل عدّه اشاره 1 - عدّۀ طلاق 2 - عدّۀ وفات احكام لِعان احكام احياى زمين هاى مَوات اشاره احكام حيازت مباحات مشتركات احكام لُقَطه «اموال پيدا شده» احكام مجهول المالك و حيوان و انسان گم شده احكام غَصْب اشاره احكام تَقاص احكام سر بريدن و شكار حيوانات اشاره دستور سر بريدن حيوانات (ذبح) شرايط سر بريدن حيوان (ذبح) دستور كشتن شتر مستحبّات و مكروهات سر بريدن حيوان احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد مَلخ احكام خوردنى ها و آشاميدنى ها اشاره مستحبّات و مكروهات خوردن و آشاميدن احكام اقرار احكام نَذْر و عَهْد احكام سوگند احكام وصيّت احكام ارث اشاره ارث طبقۀ اوّل ارث طبقۀ دوم ارث طبقۀ سوم ارث زن و شوهر از يكديگر مسائل متفرّقه ارث احكام تشريح و پيوند

3 يك ماه توقّف در حال ترديد

3 - يك ماه توقّف در حال ترديد
«مسألۀ 1387» اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ، سى روز در محلّى بماند و در تمام سى روز در مورد رفتن يا ماندن مردّد باشد، بعد از گذشتن سى روز، اگرچه
مقدار كمى در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند؛ ولى اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ در رفتن بقيّۀ راه مردّد شود، از وقتى كه مردّد مى شود بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1388» مسافرى كه مى خواهد نُه روز يا كمتر در محلّى بماند، اگر بعد از آن كه نُه روز يا كمتر در آنجا ماند بخواهد دوباره نُه روز ديگر يا كمتر بماند و به همين ترتيب تا سى روز ادامه يابد، روز سى و يكم بايد نماز را تمام بخواند.
«مسألۀ 1389» مسافرى كه سى روز مردّد بوده، در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه سى روز را در يك جا بماند، پس اگر مقدارى از آن را در جايى و مقدارى را در جاى ديگر بماند، بعد از سى روز نيز بايد نماز را شكسته بخواند.
محل هايى كه مسافر مى تواند نماز را در آنها تمام بخواند
«مسألۀ 1390» مسافر مى تواند در مسجدالحرام و مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و مسجد كوفه نماز خود را تمام بخواند، ولى اگر بخواهد در جايى كه اوّل جزء اين مساجد نبوده و بعد به اين مساجد اضافه شده نماز بخواند، احتياط مستحب آن است كه نماز را شكسته بخواند، اگرچه اقوى صحّت تمام است و نيز مسافر مى تواند در حرم و رواق حضرت سيدالشهداء عليه السلام بلكه در مسجد متّصل به حرم نيز نماز را تمام بخواند. اين حكم براى هر نماز چهار ركعتى جارى است؛ بنابر اين مى تواند مثلاً نماز ظهر را تمام و نماز عصر را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1391» حكم مذكور مربوط به نماز است و مسافر نمى تواند در اين مكانها روزه بگيرد.
«مسألۀ 1392» اگر مسافر در يكى از اين چهار مكان، نماز چهار ركعتى را به نيت شكسته شروع كند، مى تواند تا قبل از سلام نماز، نيت خود را به نماز تمام برگرداند و نماز را چهار ركعتى تمام كند. همچنين اگر نماز مذكور را به نيت تمام شروع كند، مى تواند قبل از ورود به ركوع ركعت سوم، نيّت خود را به نماز شكسته برگرداند و نماز را دو ركعتى تمام كند.
مسائل متفرّقۀ نماز مسافر
«مسألۀ 1393» كسى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند، اگر در غير چهار مكانى كه گفته شد عمداً تمام بخواند، نماز او باطل است و نيز اگر فراموش كند كه مسافر است يا فراموش كند كه نماز مسافر شكسته است و تمام بخواند، بايد نماز را دوباره به صورت شكسته بخواند؛ ولى اگر بعد از وقت به خاطر آورد، واجب نيست قضا نمايد.
«مسألۀ 1394» در هر موردى كه وظيفۀ انسان است كه نماز خود را هم تمام و هم شكسته بخواند، بايد روزه خود را نيز بگيرد و قضاى آن را نيز بجا آورد.
«مسألۀ 1395» كسى كه به خاطر دارد مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند، اگر بدون توجّه و به طور عادت تمام بخواند، نمازش باطل است و بايد آن را اعاده و يا قضا نمايد.
«مسألۀ 1396» مسافرى كه نمى داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر تمام بخواند نمازش صحيح است.
«مسألۀ 1397» مسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر بعضى از خصوصيّات آن را نداند، مثلاً نداند كه پس از گذشتن از حدّ ترخّص بايد نمازش را شكسته بخواند و يا اين كه نداند در صورتى كه چهار فرسخ برود و چهار فرسخ بازگردد، نمازش شكسته است، چنانچه تمام بخواند، در صورتى كه وقت باقى باشد، بنابر احتياط بايد نماز را دوباره شكسته بخواند، ولى اگر پس از گذشتن وقت بفهمد، قضا بر او واجب نيست.
«مسألۀ 1398» مسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر به گمان اين كه سفر او كمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند، وقتى بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده، بايد نمازى را كه تمام خوانده دوباره شكسته بخواند، ولى اگر پس از گذشتن وقت بفهمد، قضا لازم نيست.
«مسألۀ 1399» كسى كه بايد نماز را تمام بخواند اگر آن را شكسته بجا آورد، در هر صورت نمازش باطل است و بايد آن را اعاده و يا قضا نمايد؛ ولى اين حكم در مورد كسى كه ده روز در جايى اقامت كرده و به علت ندانستن مسأله نماز را شكسته
خوانده است، مبنى بر احتياط است.
«مسألۀ 1400» اگر فراموش كند كه مسافر است و مشغول نماز چهار ركعتى شود و در بين نماز به خاطر آورد كه مسافر است يا متوجّه شود كه سفر او هشت فرسخ است، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته باشد، بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و اگر به ركوع ركعت سوم رفته باشد، نماز او باطل است و در صورتى كه به مقدار خواندن يك ركعت نيز وقت داشته باشد، بايد نماز را دوباره به صورت شكسته بخواند و چنانچه به اندازۀ خواندن يك ركعت وقت نداشته باشد، بايد قضاى آن را به جا آورد.
«مسألۀ 1401» اگر مسافر بعضى از خصوصيّات نماز مسافر را نداند، مثلاً نداند كه اگر چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن برگردد بايد شكسته بخواند، چنانچه به نيّت نماز چهار ركعتى مشغول نماز شود و پيش از ركوع ركعت سوم مسأله را بفهمد، بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و اگر به ركوع ركعت سوم رفته باشد، نماز او باطل است و در صورتى كه به مقدار يك ركعت نيز از وقت باقى مانده باشد، بايد نماز را به صورت شكسته بخواند و چنانچه به اندازۀ خواندن يك ركعت نيز وقت نداشته باشد، بايد قضاى آن را در خارج وقت به جا آورد.
«مسألۀ 1402» اگر مسافرى كه بايد نماز را تمام بخواند، به واسطۀ ندانستن مسأله به نيّت نماز دو ركعتى مشغول نماز شود و در بين نماز مسأله را بفهمد، بايد نماز را چهار ركعتى تمام كند و احتياط مستحب آن است كه بعد از تمام شدن نماز، دوباره آن نماز را چهار ركعتى بخواند.
«مسألۀ 1403» اگر مسافرى كه نماز نخوانده پيش از تمام شدن وقت به حدّ ترخّص وطن خود يا به جايى برسد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند و كسى كه مسافر نيست، اگر در اوّل وقت نماز نخواند و مسافرت كند، در سفر بايد نماز را شكسته بخواند.
«مسألۀ 1404» اگر از مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر يا عصر يا عشاء قضا شود، بايد آن را دو ركعتى قضا نمايد، اگرچه در غير سفر بخواهد قضاى آن را
بجا آورد و اگر از كسى كه مسافر نيست يكى از سه نماز قضا شود، بايد آن را چهار ركعتى قضا نمايد، اگرچه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.
«مسألۀ 1405» كسى كه قسمتى از وقت نماز چهار ركعتى را در سفر و قسمتى از آن را در وطن مى باشد، چنانچه آن نماز قضا شود، اگر در آخر وقت در سفر بوده، بايد نماز را دو ركعتى قضا كند و اگر در وطن بوده، بايد آن را چهار ركعتى قضا كند.
«مسألۀ 1406» اگر در سفرى كه وظيفۀ او در آن سفر جمع بين نماز تمام و شكسته است، نماز ظهر، عصر يا عشاى او قضا شود، قضاى آن را بايد هم به صورت شكسته و هم به صورت تمام به جا آورد.
«مسألۀ 1407» اگر در يكى از چهار مكانى كه مسافر مى تواند نماز خود را در آن جا تمام يا شكسته بخواند و در مسألۀ 1390 بيان شد، نماز ظهر، عصر يا عشاى او قضا شود، چنانچه بخواهد در مكان ديگرى آن را قضا نمايد، بايد به صورت شكسته آن را به جا آورد؛ ولى اگر بخواهد در همان چهار محل قضاى آن نماز را به جا آورد، مى تواند آن را به صورت شكسته يا تمام بخواند.
«مسألۀ 1408» مستحب است انسان بعد از هر نمازى كه مى خواند سى مرتبه بگويد: «سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ للّهِ وَلا إِلهَ إِلَّا اللّهُ وَاللّهُ أَكْبَرُ»، ولى اين ذكر در تعقيب نمازهايى كه مسافر به صورت شكسته مى خواند بيشتر سفارش شده است، بلكه بهتر است مسافر بعد از اين نمازها شصت مرتبه اين ذكر را بگويد.
نماز قضا
اشاره
«مسألۀ 1409» كسى كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده، بايد قضاى آن را بجا آورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده يا به واسطۀ مستى نماز نخوانده باشد.
«مسألۀ 1410» نمازهاى واجب شبانه روزى كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارند، همچنين نمازهاى واجبى كه از انسان در حال كفر يا جنون يا بى هوشى كه به اختيار خود نبوده ترك شده - در صورتى كه كفر يا جنون يا بى هوشى در همۀ وقت نماز
بوده باشد - قضا ندارند، ولى اگر در وقت نماز، مسلمان يا عاقل شود يا به هوش آيد و يا پاك گردد، بايد نماز خود را بجا آورد، هر چند تنها به مقدار يك ركعت از وقت باقى مانده باشد.
«مسألۀ 1411» اگر در مقدارى از وقت نماز عذر داشته باشد و نتواند نماز بخواند، ولى در بخشى از وقت، به مقدار خواندن نماز (پس از انجام دادن مقدمات آن) وقت داشته باشد و نماز را بجا نياورد، بايد قضاى آن نماز را بجا آورد.
«مسألۀ 1412» اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى كه خوانده باطل بوده، بايد قضاى آن را بخواند.
«مسألۀ 1413» كسى كه نماز قضا دارد، نبايد در خواندن آن كوتاهى كند، ولى واجب نيست فوراً آن را بجا آورد.
«مسألۀ 1414» كسى كه نماز قضا دارد مى تواند نماز مستحبّى بخواند.
«مسألۀ 1415» اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايى دارد يا نمازهايى كه خوانده صحيح نبوده، مستحب است احتياطاً قضاى آن را بجا آورد.
«مسألۀ 1416» در بجا آوردن قضاى نمازهاى واجب شبانه روزى مراعات ترتيب لازم نيست، مگر در قضاى نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشاء از يك روز؛ بنابر اين كسى كه مثلاً يك روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده، لازم نيست اوّل نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد.
«مسألۀ 1417» اگر بخواهد قضاى چند نماز غير از نمازهاى شبانه روزى مانند نماز آيات را بخواند يا مثلاً بخواهد قضاى يك نماز شبانه روزى و چند نماز غير آن را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.
«مسألۀ 1418» اگر كسى نداند كدام يك از نمازهايى كه از او قضا شده مقدم بوده، لازم نيست به نحوى بخواند كه ترتيب حاصل شود بلكه مى تواند هر يك را مقدّم بدارد.
«مسألۀ 1419» اگر كسى كه نمازهايى از او قضا شده بداند كدام يك جلوتر قضا شده، احتياط مستحب آن است كه به ترتيب قضا كند و آنچه اوّل قضا شده را اوّل و دومى را
بعد و به همين نحو بخواند.
«مسألۀ 1420» كسى كه چند نماز از او قضا شده و شمارۀ آنها را نمى داند، مثلاً نمى داند چهار نماز بوده يا پنج نماز، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافى است و همچنين اگر شمارۀ آنها را مى دانسته و فراموش كرده، اگر مقدار كمتر را بخواند كفايت مى كند.
«مسألۀ 1421» كسى كه نماز قضايى از روزهاى پيش دارد، مى تواند قبل از خواندن نمازى كه قضا شده نماز ادا بخواند و لازم نيست نماز قضا را مقدم بدارد، ولى اگر نماز قضا از همان روز باشد - مثل اين كه نماز صبح او قضا شده و بخواهد نماز ظهر بخواند - و وقت نيز براى خواندن آن داشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز قضا را پيش از نماز ادا بخواند و اگر سهواً مشغول نماز ادا شده باشد، چنانچه قبل از گذشتن از محل عدول متوجّه شود، بنابر احتياط واجب بايد نيّت خود را به نماز قضا برگرداند و آن را بخواند.
«مسألۀ 1422» كسى كه مى داند يك نماز چهار ركعتى نخوانده و نمى داند نماز ظهر است يا عصر يا عشاء، اگر به نيّت قضاى نمازى كه نخوانده يك نماز چهار ركعتى بخواند، كافى است و در بلند يا آهسته خواندن اين نماز مخيّر است.
«مسألۀ 1423» كسى كه نماز قضا به عهده دارد و نمى تواند نمازهاى خود را به طور كامل و با رعايت همۀ شرايط آن بخواند، اگر بداند و يا گمان داشته باشد كه در مدت كوتاهى عذر او برطرف خواهد شد، بايد انجام نماز قضا را تا برطرف شدن عذر به تأخير اندازد، وگرنه مى تواند در حال عذر نمازهاى قضاى خود را بجا آورد و اگر بعد از آن عذر او برطرف شد، لازم نيست آنها را اعاده نمايد.
«مسألۀ 1424» تا انسان زنده است، اگرچه از خواندن نمازهاى قضاى خود عاجز باشد، ديگرى نمى تواند نمازهاى او را قضا كند.
«مسألۀ 1425» نماز قضا را با جماعت مى شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا - به شرط اين كه نماز قضاى امام يقينى باشد نه احتياطى - و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند؛ مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند، اشكال ندارد.
«مسألۀ 1426» كسى كه هنگام نماز، آب براى وضو يا غسل ندارد و چيزى هم كه
تيمّم بر آن صحيح است در اختيارش نيست، بايد پس از وقت هرگاه توانست وضو يا غسل يا تيمّم كند و آن را قضا نمايد و احتياط واجب آن است كه در وقت نيز آن نماز را بدون طهارت به جا آورد.
«مسألۀ 1427» كسى كه تا نصف شب خواب مانده و نماز عشاى او قضا شده، مستحب است علاوه بر قضاى نماز، فرداى آن روز را نيز روزه بگيرد و در صورتى كه بيدار بوده و در اثر فراموشى يا به علّت ديگر نماز عشاى او قضا شده باشد، اين حكم جارى نمى شود و فقط قضاى نماز كفايت مى كند.
«مسألۀ 1428» مستحب است بچّۀ مميّز (يعنى بچّه اى كه خوب و بد را مى فهمد) را به نماز خواندن و عبادت هاى ديگر عادت دهند، بلكه مستحب است او را با رعايت اعتدال و بدون اين كه باعث انزجار وى گردند، به قضاى نمازها نيز وادار نمايند.
قضاى نماز و روزۀ پدر
«مسألۀ 1429» اگر پدر نماز خود را بجا نياورده باشد، چنانچه از روى نافرمانى ترك نكرده باشد و مى توانسته قضا كند، بر پسر بزرگ تر واجب است كه بعد از مرگ او قضاى نمازهايش را بجا آورد يا براى آنها اجير بگيرد، بلكه اگر از روى نافرمانى نيز ترك كرده باشد، واجب است به همين نحو عمل كند، مگر اين كه از روى عناد و انكار ترك كرده باشد و يا اين كه در مدت نسبتاً زيادى نماز را به جهت كوتاهى و سستى نخوانده باشد و نيز روزه اى را كه در سفر نگرفته - اگرچه نمى توانسته آن را قضا كند - واجب است كه پسر بزرگ تر قضا نمايد يا براى انجام دادن آن اجير بگيرد و اگر پدر به جهت عذر ديگر (مثل مريضى) روزه نگرفته باشد، چنانچه در حال حيات مى توانسته آن را قضا كند و قضا نكرده، پسر بزرگ تر بايد قضاى آن را به جا آورد، و گرنه قضاى آن بر او واجب نيست.
«مسألۀ 1430» منظور از پسر بزرگ، بزرگ ترين پسر در حال مرگ پدر است و اگر كسى در حال مرگ، پسر نداشته باشد، بنابر احتياط واجب بزرگ ترين مرد كه در نزديك ترين طبقۀ ارث به او قرار دارد، بايد قضاى نمازهاى او را بجا آورد.
«مسألۀ 1431» اگر پدر بعد از داخل شدن وقت نماز و گذشتن مقدارى از آن كه مى توانسته در آن مدّت نماز بخواند بميرد، بر پسر بزرگ تر لازم است آن نماز را بدون نيّت ادا و قضا و به قصد ما فى الذمّه از طرف پدر بجا آورد.
«مسألۀ 1432» اگر پسر بزرگ تر براى انجام قضاى نماز و روزۀ پدر شخصى را اجير كند، اجير بايد نماز و روزه را به نيابت از ميّت بجا آورد نه به نيابت از پسر.
«مسألۀ 1433» اگر پسر بزرگ تر شك داشته باشد كه پدر نماز و روزۀ قضا داشته يا نه، چيزى بر او واجب نيست.
«مسألۀ 1434» اگر پسر بزرگ تر بداند كه پدر او نماز قضا داشته و شك كند كه بجا آورده يا نه، بايد آنها را قضا نمايد.
«مسألۀ 1435» اگر معلوم نباشد پسر بزرگ تر كدام است، قضاى نماز و روزۀ پدر بر هيچ كدام از پسرها واجب نيست؛ ولى احتياط مستحب آن است كه نماز و روزۀ او را بين خود قسمت كنند يا براى انجام آنها قرعه بزنند.
«مسألۀ 1436» كسى كه قضاى نماز پدر به عهدۀ اوست، لازم نيست فوراً آنها را بجا آورد، اگرچه بهتر است به تأخير نيندازد.
«مسألۀ 1437» اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه براى نماز و روزۀ او اجير بگيرند، بعد از آن كه اجير نماز و روزۀ او را به نحو صحيح بجا آورد، بر پسر بزرگ تر چيزى واجب نيست.
«مسألۀ 1438» اگر پسر بزرگ تر بخواهد قضاى نماز پدر را بخواند، بايد در اجزا و شرايط نماز و احكام شك و سهو، بر طبق تكليف خود عمل كند.
«مسألۀ 1439» كسى كه خودش نماز و روزۀ قضا دارد، اگر نماز و روزۀ پدر هم بر او واجب شود، هر كدام را اوّل بجا آورد صحيح است.
«مسألۀ 1440» پسرى كه مكلّف نشده ولى خوب و بد را تشخيص مى دهد و نماز و روزۀ خود را به نحو صحيح به جا مى آورد، مى تواند قضاى نماز و روزۀ پدر خود را بجا آورد.
«مسألۀ 1441» اگر پسر بزرگ تر پيش از آن كه نماز و روزۀ پدر را قضا كند بميرد، بر پسر دوم چيزى واجب نيست، مگر اين كه قبل از گذشتن زمانى كه در آن مدّت
مى توانسته قضاى نماز و روزه را به جا آورد، بميرد كه در اين صورت بر پسر بزرگ تر بعدى واجب است همان مقدار از نماز و روزه پدر را كه پسر اول وقت قضا كردن آنها را نداشته، قضا نمايد.
«مسألۀ 1442» قضاى نماز و روزۀ مادر بر پسر بزرگ تر واجب نيست، اگرچه بهتر است آنها را بجا آورد.
نايب گرفتن براى نماز
«مسألۀ 1443» بعد از مرگِ انسان، مى توان براى نماز و عبادت هاى ديگر او كه در زندگى بجا نياورده، شخص ديگرى را نايب گرفت، يعنى به او مزد داد تا آنها را به نيابت از ميّت بجا آورد و اگر كسى بدون مزد نيز آنها را انجام دهد، صحيح است.
«مسألۀ 1444» انسان مى تواند براى بعضى از كارهاى مستحبّى، مثل حج، عمره، طواف از طرف كسى كه در مكه نيست، قرائت قرآن، زيارت قبر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و امامان عليهم السلام و توابع آن مثل نماز زيارت، از طرف زندگان اجير شود و ظاهراً نيابت تبرّعى (مجانى) در جميع مستحبات از طرف افراد زنده اگر به قصد رجا باشد اشكال ندارد؛ اما صحّت اجير شدن براى غير از مثل مستحبات ذكر شده، محلّ تأمّل است و نيز انسان مى تواند كار مستحبّى را انجام دهد و ثواب آن را به مردگان يا زندگان هديه نمايد.
«مسألۀ 1445» كسى كه براى نماز قضاى ميّت اجير شده، بايد يا مجتهد باشد يا مسائل مورد ابتلاى نماز را از روى تقليد به نحو صحيح بداند.
«مسألۀ 1446» اجير بايد هنگام نيّت، ميّت را معيّن نمايد، ولى لازم نيست اسم او را بداند؛ پس اگر نيّت كند: «از طرف كسى نماز مى خوانم كه براى او اجير شده ام» كافى است.
«مسألۀ 1447» اجير بايد خود را به جاى ميّت فرض كند و عبادت هاى او را قضا نمايد و يا اين كه عمل خود را به منزلۀ عمل او قرار دهد و اگر عملى را انجام دهد و ثواب آن را به او هديه كند، كافى نيست.
«مسألۀ 1448» بايد كسى را اجير كنند كه اطمينان داشته باشند كه نماز را بجا مى آورد
و لازم نيست اطمينان داشته باشند كه به صورت صحيح انجام داده است، بلكه اگر علم به بطلان عمل او نداشته باشند، كافى است.
«مسألۀ 1449» اگر كسى كه ديگرى را براى نمازهاى ميّت اجير كرده، بفهمد كه اجير عمل را بجا نياورده يا باطل انجام داده، بايد دوباره اجير بگيرد.
«مسألۀ 1450» هرگاه شك كند كه اجير عمل را انجام داده يا نه، اگر اجير بگويد:
«انجام داده ام»، انجام دادن مجدّد لازم نيست و همچنين اگر شك كند كه عمل او صحيح بوده يا نه، گرفتن اجير لازم نيست.
«مسألۀ 1451» بنابر احتياط واجب نمى توان كسى را كه عذرى دارد - مثلاً نشسته و يا با تيمّم و يا با وضوى جبيره اى نماز مى خواند - براى نمازهاى ميّت اجير كرد.
«مسألۀ 1452» مرد براى زن و زن براى مرد مى تواند اجير شود و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز، بايد به تكليف خود عمل نمايد.
«مسألۀ 1453» كسى كه براى نماز اجير شده، بايد طبق وظيفۀ خود عمل كند، ولى اگر كيفيّت مخصوصى براى خواندن نماز شرط شده باشد و به نظر اجير آن كيفيّت موجب بطلان نماز نباشد، بايد بر طبق آن عمل كند.
«مسألۀ 1454» اگر با اجير شرط نكنند كه نماز را با چه مقدار از مستحبّات آن بخواند، بايد مقدارى از مستحبّات نماز را كه معمول است بجا آورد.
«مسألۀ 1455» لازم نيست قضاى نمازهاى ميّت به ترتيب خوانده شود، مگر نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشاى قضا شده از يك روز.
«مسألۀ 1456» اگر بخواهند براى ميّت چند نفر را اجير كنند كه نماز بخوانند، لازم نيست براى آنها وقت مرتّب معيّن كنند كه با هم شروع در عمل نكنند، مگر در مورد نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشاى قضا شده از يك روز.
«مسألۀ 1457» اگر كسى اجير شود كه مثلاً در مدت يك سال نمازهاى ميّت را بخواند، ولى پيش از تمام شدن سال بميرد، بايد براى نمازهايى كه مى دانند بجا نياورده، شخص ديگرى را اجير نمايند، بلكه براى نمازهايى هم كه احتمال مى دهند بجا نياورده،
بنابر احتياط واجب بايد اجير بگيرند.
«مسألۀ 1458» اگر كسى كه براى نمازهاى ميّت اجير كرده اند پيش از تمام كردن نمازها بميرد و اجرت همۀ آنها را گرفته باشد، چنانچه قيد شده باشد كه تمام نمازها را خودش بخواند و مدّتى كه مى توانسته در خلال آن، عمل را انجام دهد نگذشته باشد، اجاره باطل است و در غير اين صورت موجر از خيار فسخ برخوردار است، يعنى مى تواند اجاره را فسخ كند و پولى را كه داده پس بگيرد يا از ورثۀ اجير بخواهد كه از مال او براى انجام دادن آن نمازها اجير بگيرند، ولى اگر اجير مال نداشته باشد، بر ورثۀ او چيزى واجب نيست.
«مسألۀ 1459» اگر اجير پيش از تمام كردن نمازهاى ميّت بميرد و خودش نيز نماز قضا داشته باشد، بايد از مال او براى نمازهايى كه اجير بوده، شخص ديگرى را اجير نمايند و اگر چيزى زياد آمد، در صورتى كه وصيّت كرده باشد و ورثه اجازه بدهند، براى تمام نمازهاى او اجير بگيرند و اگر اجازه ندهند، ثلث آن را به مصرف نماز خود او برسانند.
نماز جماعت
اشاره
«مسألۀ 1460» مستحب است نمازهاى واجب شبانه روزى و نماز ميّت و نماز آيات را به جماعت بخوانند و در نمازهاى شبانه روزى به ويژه نمازهاى صبح، مغرب و عشاء مخصوصاً براى همسايۀ مسجد و كسى كه صداى اذان را مى شنود، بيشتر سفارش شده است.
«مسألۀ 1461» در روايتى وارد شده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند، هر ركعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز را دارد و اگر دو نفر اقتدا كنند، هر ركعتى ثواب ششصد نماز را دارد و هر چه بيشتر شوند، ثواب نمازشان بيشتر مى شود تا به ده نفر برسند و عدّۀ آنان كه از ده گذشت، اگر تمام آسمانها كاغذ و درياها مركّب و درختها قلم و جنّ و انس و ملائكه نويسنده شوند، نمى توانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند.
«مسألۀ 1462» حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بى اعتنايى جايز نيست و سزاوار نيست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.
«مسألۀ 1463» مستحب است انسان كمى صبر كند تا نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت در وقت فضيلت از نماز اوّل وقتى كه فرادى (يعنى تنها) خوانده شود، بهتر است و نيز نماز جماعتى كه مختصر بخوانند، از نماز فرادى كه آن را طول بدهند بهتر مى باشد.
«مسألۀ 1464» وقتى كه جماعت بر پا مى شود، مستحب است كسى كه نماز خود را فرادى خوانده، دوباره با جماعت بخواند و اگر بفهمد كه نماز اوّل او باطل بوده، نماز دوم او كافى است.
«مسألۀ 1465» كسى كه نماز را به جماعت خوانده، چه در آن نماز امام بوده باشد و چه مأموم، مستحبّ است همان نماز را دوباره به عنوان امام جماعت بخواند، ولى اگر بخواهد به عنوان مأموم دوباره در جماعت شركت كند، بايد به قصد رجاء نماز را بخواند.
«مسألۀ 1466» كسى كه در نماز وسواس دارد و فقط در صورتى كه نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت مى شود، اگر وسواس او به حدّى باشد كه نماز را باطل كند، بايد نماز را با جماعت بخواند.
«مسألۀ 1467» اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را به جماعت بخواند، چون مخالفت با امر آنان موجب ناراحتى و اذيت آنان مى شود، بايد نماز را به جماعت بخواند.
«مسألۀ 1468» نماز عيد فطر و قربان و همچنين نماز استسقاء - كه براى آمدن باران مى خوانند - را در زمان غيبت امام عليه السلام مى شود با جماعت خواند، امّا نمازهاى مستحبّى را نمى شود با جماعت خواند.
«مسألۀ 1469» هنگامى كه امام جماعت، نماز واجب شبانه روزى را مى خواند، هر يك از نمازهاى واجب شبانه روزى را مى توان به او اقتدا كرد، ولى اگر امام جماعت نماز خود را احتياطاً دوباره بخواند، فقط در صورتى كه احتياط مأموم با احتياط امام از يك جهت باشد - به نحوى كه اگر نماز امام درست بوده، نماز مأموم نيز صحيح بوده
است و اگر نماز امام اشكال داشته، نماز مأموم نيز داراى اشكال بوده است - مى تواند به او اقتدا كند.
«مسألۀ 1470» اگر امام جماعت قضاى نماز واجب روزانۀ خود را بخواند، مى توان به او اقتدا كرد، ولى اگر نماز خود را احتياطاً قضا كند يا قضاى احتياطى نماز شخص ديگرى را بخواند، اگرچه براى آن پول نگرفته باشد، اقتداى به او اشكال دارد؛ ولى اگر انسان بداند كه از شخصى كه امام جماعت براى او نماز قضا مى خواند نماز فوت شده است، اقتداى به امام جماعت اشكال ندارد.
«مسألۀ 1471» اگر انسان نداند نمازى كه شخصى مى خواند نماز واجب شبانه روزى است يا نماز مستحب، نمى تواند به او اقتدا كند.
«مسألۀ 1472» اگر در بين نماز شك كند كه اقتدا كرده يا نه، چنانچه در آن حال با قصد اقتدا مشغول انجام وظيفۀ مأموم باشد، نماز او به جماعت صحيح است، وگرنه بايد نماز را به نيّت فرادى تمام نمايد.
«مسألۀ 1473» انسان در بين نماز جماعت مى تواند نيّت فرادى كند؛ ولى چنانچه از اول قصد او اين باشد كه در وسط نماز، نيّت فرادى كند، بنابر احتياط واجب نمى تواند نماز را به جماعت اقتدا كند.
«مسألۀ 1474» اگر مأموم در اثناء حمد يا سورۀ امام نيّت فرادى كند، بايد حمد و سوره را به قصد قربت مطلقه بخواند، بلكه بنابر احتياط اگر بعد از حمد و سوره و قبل از رفتن به ركوع نيز نيت فرادى كند، بايد حمد و سوره را به قصد قربت مطلقه بخواند.
«مسألۀ 1475» اگر در بين نماز جماعت نيّت فرادى نمايد، بنابر احتياط واجب نمى تواند دوباره نيّت جماعت كند؛ ولى اگر مردّد شود كه نيّت فرادى كند يا نه و بعد تصميم بگيرد نماز را با جماعت تمام كند، نمازش صحيح است.
«مسألۀ 1476» اگر شك كند كه نيّت فرادى كرده يا نه، بايد بنا بگذارد كه نيّت فرادى نكرده است.
«مسألۀ 1477» اگر هنگامى كه امام در ركوع است، اقتدا كند و به ركوع امام برسد،
اگرچه ذكر امام تمام شده باشد، نماز او به نحو جماعت صحيح است و يك ركعت حساب مى شود؛ امّا اگر به مقدار ركوع خم شود و به ركوع امام نرسد، نماز او فرادى مى شود.
«مسألۀ 1478» اگر هنگامى كه امام در ركوع است، اقتدا كند و به مقدار ركوع خم شود و شك كند كه به ركوع امام رسيده يا نه، نماز او فرادى مى شود.
«مسألۀ 1479» اگر هنگامى كه امام در ركوع است، اقتدا كند و پيش از آن كه به اندازۀ ركوع خم شود، امام سر از ركوع بردارد، احتياط مستحب آن است كه در صورت امكان در حالت ايستاده صبر كند تا امام براى ركعت بعد برخيزد و آن را ركعت اوّل نماز خود حساب كند؛ ولى اگر برخاستن امام به قدرى طول بكشد كه نگويند اين شخص نماز جماعت مى خواند، بايد نيّت فرادى نمايد.
«مسألۀ 1480» اگر از اوّل نماز يا بين حمد و سوره اقتدا كند و پيش از آن كه به ركوع رود امام سر از ركوع بردارد، بنابر احتياط واجب بايد نيت فرادى نموده و نماز را تمام كند.
«مسألۀ 1481» اگر هنگامى برسد كه امام مشغول خواندن تشهّد آخر نماز است، چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، بايد بعد از نيّت و گفتن تكبيرة الاحرام بنشيند و تشهّد را به قصد قربت مطلقه و به تبعيّت از امام بخواند، ولى سلام را نگويد و صبر كند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بايستد و بدون آن كه دوباره نيّت كند و تكبير بگويد، حمد و سوره را بخواند و آن را ركعت اوّل نماز خود حساب كند.
«مسألۀ 1482» هنگامى كه مأموم نيّت مى كند، بايد امام را معيّن نمايد، ولى دانستن اسم او لازم نيست؛ مثلاً اگر نيّت كند: «به امام حاضر اقتدا مى كنم»، نماز او صحيح است.
شرايط جماعت
* شرط اوّل: نبودن مانع بين امام و مأموم.
«مسألۀ 1483» در نماز جماعت نبايد بين مأموم و امام و همچنين بين انسان و مأموم ديگرى كه انسان به واسطۀ او به امام متّصل شده است، مانعى كه پشت آن ديده نمى شود فاصله باشد؛ بلكه چنانچه مانعى مثل شيشه كه پشت آن ديده مى شود نيز وجود
داشته باشد، نماز جماعت صحيح نيست؛ ولى اگر امام مرد و مأموم زن باشد، چنانچه بين آن زن و امام يا بين آن زن و مأموم ديگرى كه مرد است و زن به واسطۀ او به امام متّصل شده است، پرده و مانند آن باشد، اشكال ندارد.
«مسألۀ 1484» اگر بر روى چيزى كه مانع از اتصال در صفوف جماعت است سوراخ هايى ايجاد كنند نيز اتصال در جماعت برقرار نمى شود و نماز افرادى كه به واسطۀ اين مانع از جماعت جدا شده اند، به جماعت صحيح نيست.
«مسألۀ 1485» اگر بعد از شروع به نماز بين مأموم و امام يا بين مأموم و كسى كه مأموم به واسطۀ او متّصل به امام است، چيزى كه مانع از اتصال صفوف مى شود ايجاد شود، نماز او فرادى مى شود و بايد به وظيفۀ فرادى عمل كند.
«مسألۀ 1486» اگر امام در محراب باشد و كسى پشت سر او اقتدا نكرده باشد، كسانى كه دو طرف محراب ايستاده اند و به واسطۀ ديوار محراب امام را نمى بينند، نمى توانند اقتدا كنند، بلكه اگر كسى هم پشت سر امام اقتدا كرده باشد، اقتدا كردن كسانى كه دو طرف او ايستاده اند و به واسطۀ ديوار محراب امام را نمى بينند، خالى از اشكال نيست.
«مسألۀ 1487» اگر كسانى كه دو طرف صف ايستاده اند، به واسطۀ طولانى بودن صف اوّل امام را نبينند، مى توانند اقتدا كنند و نيز اگر به واسطۀ طولانى بودن يكى از صف هاى ديگر، كسانى كه دو طرف آن ايستاده اند صف جلوى خود را نبينند، مى توانند اقتدا نمايند.
«مسألۀ 1488» اگر صف هاى جماعت تا در مسجد برسند، نماز كسى كه مقابل در پشت صف ايستاده صحيح است و نيز نماز كسانى كه پشت سر او اقتدا مى كنند صحيح مى باشد، ولى نماز كسانى كه دو طرف او ايستاده اند و به سبب وجود ديوار، او را نمى بينند، خالى از اشكال نيست.
«مسألۀ 1489» اگر كسى كه پشت ستون ايستاده از طرف راست يا چپ به واسطۀ مأموم ديگر به امام متّصل نباشد، نمى تواند اقتدا كند، ولى اگر از دو طرف متّصل باشد، چنانچه از صف جلو كسى را ببيند، جماعت او صحيح است، وگرنه نماز او به جماعت
خالى از اشكال نيست.
* شرط دوم: بلندتر نبودن مكان امام از مكان مأموم.
«مسألۀ 1490» جاى ايستادن امام بايد از جاى مأموم بلندتر نباشد، ولى اگر مكان امام مقدار كمى بلندتر باشد، اشكال ندارد و نيز اگر زمين سراشيب باشد و امام در طرفى كه بلندتر است بايستد، در صورتى كه سراشيبى آن به قدرى كم باشد كه به آن «زمين مسطّح» بگويند، مانعى ندارد.
«مسألۀ 1491» اگر جاى مأموم بلندتر از جاى امام باشد، اشكال ندارد، مگر آن كه بلندى به مقدارى باشد كه عرفاً يك جماعت به حساب نيايند.
* شرط سوم: نبودن فاصلۀ زياد بين امام و مأموم و بين مأمومين.
«مسألۀ 1492» بنابر احتياط واجب بايد بين جاى سجدۀ مأموم و جاى ايستادن امام و نيز بين محل سجدۀ مأموم و محل ايستادن مأموم صف جلو بيشتر از يك گام معمولى فاصله نباشد و احتياط مستحب آن است كه جاى سجدۀ مأموم با جاى كسى كه جلوى او ايستاده، هيچ فاصله نداشته باشد.
«مسألۀ 1493» اگر مأموم به واسطۀ كسى كه طرف راست يا چپ او اقتدا كرده به امام متّصل باشد و از طرف جلو به امام متّصل نباشد، چنانچه كمتر از يك گام بزرگ با مأموم طرف راست يا چپ خود فاصله داشته باشند، نماز او صحيح است، ولى اگر بيشتر از يك قدم بزرگ فاصله پيدا شود، نماز او فرادى مى شود.
«مسألۀ 1494» اگر نماز همۀ كسانى كه در صف جلو هستند تمام شود يا همه نيّت فرادى نمايند، نماز صف هاى بعد به نحو جماعت صحيح نمى باشد، مگر آن كه كسانى كه نمازشان تمام شده، بلافاصله به همان جماعت اقتدا كنند.
«مسألۀ 1495» اگر بين كسانى كه در يك صف ايستاده اند، بچّه اى فاصله شود، هرچند نماز او صحيح نباشد، مى توانند اقتدا كنند و فاصله يك بچّه ضرر نمى زند.
«مسألۀ 1496» اگر بعد از تكبير امام، صف جلو آمادۀ نماز شده و تكبير گفتن آنان نزديك باشد، كسى كه در صف بعد ايستاده، مى تواند تكبير بگويد.
«مسألۀ 1497» اگر بداند نماز يك صف از صفهاى جلو باطل است، نمى تواند اقتدا كند، ولى اگر نداند نماز آنان صحيح است يا نه، مى تواند اقتدا نمايد.
«مسألۀ 1498» هرگاه بداند نماز امام باطل است، مثلاً بداند امام وضو ندارد، اگرچه خود امام متوجّه نباشد، نمى تواند به او اقتدا كند.
«مسألۀ 1499» اگر مأموم در صحّت قرائت امام جماعت شك كند، در صورتى كه شك او به گونه اى باشد كه بتواند حمل بر صحّت نمايد، مى تواند به او اقتدا كند.
* شرط چهارم: جلوتر نبودن مأموم از امام.
«مسألۀ 1500» مأموم نبايد جلوتر از امام بايستد و به احتياط واجب بايد كمى عقب تر از امام بايستد؛ ولى اگر مأموم فقط يك مرد باشد، بنابر احتياط واجب بايد در سمت راست امام بايستد و مى تواند مساوى با امام بايستد و چنانچه قدّ مأموم بلندتر از امام باشد و در ركوع و سجود سر او جلوتر از امام باشد، اشكالى ندارد.
احكام جماعت
«مسألۀ 1501» مأموم بايد غير از حمد و سوره، همه ذكرهاى نماز را خودش بخواند، ولى اگر ركعت اوّل يا دوم مأموم ركعت سوم يا چهارم امام باشد، بايد حمد و سوره را بخواند.
«مسألۀ 1502» اگر مأموم در ركعت اوّل و دوم نماز صبح، مغرب و عشاء صداى حمد و سورۀ امام را بشنود، نبايد حمد و سوره را بخواند و بنابر احتياط واجب بايد به قرائت امام گوش دهد، بلكه اگر كلمات امام را تشخيص ندهد نيز احتياطاً حكم همين است و اگر صداى امام را نشنود، مستحب است حمد و سوره را بخواند، ولى بايد آهسته بخواند و چنانچه سهواً بلند بخواند، اشكال ندارد.
«مسألۀ 1503» اگر مأموم بعضى از كلمات حمد و سورۀ امام را بشنود، احتياط واجب آن است كه حمد و سوره را نخواند.
«مسألۀ 1504» اگر مأموم سهواً حمد و سوره را بخواند يا گمان كند صدايى كه
مى شنود صداى امام نيست و حمد و سوره بخواند و بعد بفهمد صداى امام بوده، نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1505» اگر شك كند كه صداى امام را مى شنود يا نه يا صدايى بشنود و نداند صداى امام است يا صداى شخص ديگر، مى تواند به قصد قربت مطلقه حمد و سوره را بخواند، اگرچه بهتر است آن را نخواند.
«مسألۀ 1506» بنابر احتياط واجب مأموم نبايد در ركعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر، حمد و سوره را به عنوان جزء واجب نماز بخواند، ولى خواندن حمد و سوره به قصد قربت مطلقه اشكال ندارد و اگر حمد و سوره نخواند، مستحب است به جاى آن ذكر بگويد.
«مسألۀ 1507» مأموم نبايد تكبيرة الاحرام را پيش از امام بگويد، بلكه احتياط واجب آن است كه تا تكبير امام تمام نشده، تكبير نگويد.
«مسألۀ 1508» اگر مأموم پيش از امام عمداً نيز سلام دهد، نماز او صحيح است؛ ولى احتياط مستحب آن است كه اگر سلام امام را مى شنود، پيش از امام سلام ندهد.
«مسألۀ 1509» اگر مأموم غير از تكبيرة الاحرام، ذكرهاى ديگر نماز را پيش از امام بگويد، اشكال ندارد؛ ولى اگر آنها را بشنود يا بداند امام چه هنگام ذكرهاى نماز را مى گويد، احتياط مستحب آن است كه پيش از امام نگويد.
«مسألۀ 1510» مأموم بايد غير از آنچه در نماز خوانده مى شود، اعمال ديگر آن مانند ركوع و سجود را با امام يا كمى بعد از امام بجا آورد و اگر عمداً پيش از امام عملى را انجام دهد، نماز او فرادى مى شود؛ اما اگر در حال قرائت امام عمداً به ركوع رود، نمازش باطل مى شود و اگر عمداً عملى را مدت زيادى پس از امام انجام دهد و يا اين كه در يك ركن عمداً امام را درك نكند - مثل اين كه امام سر از ركوع بردارد و مأموم هنوز به ركوع نرفته باشد - نماز او فرادى مى شود، بلكه اگر سهواً نيز امام را در يك ركن درك نكند، بنابر احتياط نمازش فرادى مى شود.
«مسألۀ 1511» اگر سهواً پيش از امام سر از ركوع بردارد، چنانچه امام در ركوع باشد، بايد به ركوع برگردد و با امام سر بردارد و در اين صورت زياد شدن ركوع كه ركن
است، نماز را باطل نمى كند و اگر برنگردد، نماز او فرادى مى شود و اگر به ركوع برگردد و پيش از آن كه به ركوع برسد امام سر بردارد، نماز او صحيح است هرچند احتياط مستحب آن است كه نماز را دوباره بخواند.
«مسألۀ 1512» اگر سهواً سر بردارد و ببيند امام در سجده است، بايد به سجده برگردد و چنانچه برنگردد، نمازش فرادى مى شود و چنانچه در هر دو سجده اين اتّفاق بيفتد و برگردد، براى زياد شدن دو سجده كه ركن است، نماز باطل نمى شود.
«مسألۀ 1513» اگر كسى سهواً پيش از امام سر از سجده بردارد و دوباره به سجده برود، چنانچه امام قبل از رسيدن او به سجده سر بردارد، نماز او صحيح است؛ ولى اگر در هر دو سجده اين اتّفاق بيفتد، احتياط مستحب اين است كه نماز را تمام كند و سپس آن را دوباره بخواند.
«مسألۀ 1514» اگر سهواً سر از ركوع يا سجده بردارد و سهواً يا به گمان اين كه به امام نمى رسد به ركوع يا سجده نرود، نماز او به جماعت صحيح است.
«مسألۀ 1515» اگر سر از سجده بردارد و ببيند امام در سجده است، چنانچه به گمان اين كه سجدۀ اوّل امام است و به قصد اين كه با امام سجده كند، به سجده برود و بفهمد سجدۀ دوم امام بوده و يا به گمان اين كه سجدۀ دوم امام است به سجده برود و بفهمد سجدۀ اوّل امام بوده، احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كرده و دوباره آن را بخواند.
«مسألۀ 1516» اگر سهواً پيش از امام به ركوع برود، بايد سر بردارد و با امام به ركوع برود و نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1517» اگر سهواً پيش از امام به ركوع برود و به گونه اى باشد كه اگر برگردد به چيزى از قرائت امام نرسد، چنانچه برنگردد، نماز او فرادى مى شود؛ ولى اگر به گونه اى باشد كه با برگشتن مقدارى از قرائت امام را درك كند، چنانچه برنگردد نمازش باطل است.
«مسألۀ 1518» اگر پيش از امام به سجده برود، واجب است كه سر بردارد و با امام به سجده رود و نماز او صحيح است و اگر عمداً سر بر نداشت، نماز او فرادى مى شود.
«مسألۀ 1519» اگر قبل از امام به ركوع يا سجده برود، در مواردى كه لازم است
برگردد - و در مسائل قبل گفته شد - بنابر احتياط بايد قبل از سر برداشتن ذكر ركوع يا سجده را حتى به مقدار يك «سبحان اللّه» بگويد و اگر با گفتن يك «سبحان اللّه» نيز به امام نمى رسد، مى تواند ذكر نگويد و از امام متابعت نمايد و يا نيّت فرادى كند و ذكر بگويد و نماز را تمام كند.
«مسألۀ 1520» اگر امام در ركعتى كه قنوت ندارد اشتباهاً قنوت بخواند يا در ركعتى كه تشهّد ندارد اشتباهاً مشغول خواندن تشهّد شود، مأموم نبايد قنوت و تشهّد را بخواند، ولى نمى تواند پيش از امام به ركوع رود يا پيش از ايستادن امام بايستد، بلكه بايد صبر كند تا قنوت يا تشهّد امام تمام شود و بقيّۀ نماز را با او بخواند.
«مسألۀ 1521» اگر مأموم در ركعت دوم اقتدا كند، قنوت و تشهّد را با امام مى خواند و احتياط آن است كه هنگام خواندن تشهّد، انگشتان دست و سينۀ پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند كند و بايد بعد از تشهّد با امام برخيزد و حمد و سوره را بخواند و اگر براى سوره وقت نداشته باشد، حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند و اگر با خواندن حمد به ركوع امام نرسد، بنابر احتياط بايد نيّت فرادى كند و نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1522» اگر هنگامى كه امام در ركعت دوم نماز چهار ركعتى است اقتدا كند، بايد در ركعت دوم نماز خود كه ركعت سوم امام است، بعد از دو سجده بنشيند و تشهّد را به مقدار واجب بخواند و برخيزد و قبل از ركوع خود را به امام برساند و تسبيحات اربعه را بگويد و در ركوع نيز خود را به امام برساند و اگر قبل از ركوع يا در ركوع به امام نرسد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را فرادى تمام كند.
«مسألۀ 1523» اگر امام در حال قيام ركعت سوم يا چهارم باشد و مأموم بداند كه اگر اقتدا كند و حمد را بخواند به ركوع امام نمى رسد، بنابر احتياط واجب بايد صبر كند تا امام به ركوع رود و بعد اقتدا نمايد.
«مسألۀ 1524» اگر در حال قيام ركعت سوم يا چهارم امام اقتدا كند، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر براى سوره وقت نداشته باشد، بايد حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند و اگر در ركوع به امام نرسد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را فرادى تمام كند.
«مسألۀ 1525» كسى كه مى داند اگر سوره را بخواند در ركوع به امام نمى رسد، بايد سوره را نخواند و اگر بخواند و در ركوع به امام نرسد، نماز او به صورت فرادى صحيح است.
«مسألۀ 1526» كسى كه اطمينان دارد كه اگر سوره را شروع كند يا تمام نمايد به ركوع امام مى رسد، احتياط واجب آن است كه سوره را شروع كند يا اگر شروع كرده تمام نمايد.
«مسألۀ 1527» كسى كه اطمينان دارد اگر سوره را بخواند به ركوع امام مى رسد، چنانچه سوره را بخواند و به ركوع نرسد، بنابر احتياط واجب نماز او فرادى مى شود.
«مسألۀ 1528» اگر امام ايستاده باشد و مأموم نداند كه در كدام ركعت است، مى تواند اقتدا كند، ولى بايد حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر بعد بفهمد كه امام در ركعت اوّل يا دوم بوده، نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1529» اگر به گمان اين كه امام در ركعت اوّل يا دوم است حمد و سوره را نخواند و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوم يا چهارم بوده، نمازش صحيح است؛ ولى اگر پيش از ركوع بفهمد، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر وقت نداشته باشد، فقط حمد را بخواند و در ركوع خود را به امام برساند.
«مسألۀ 1530» اگر به گمان اين كه امام در ركعت سوم يا چهارم است، حمد و سوره را بخواند و پيش از ركوع يا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اوّل يا دوم بوده، نماز او صحيح است.
«مسألۀ 1531» اگر هنگامى كه مشغول نماز مستحبّى است جماعت بر پا شود، چنانچه اطمينان نداشته باشد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت مى رسد، مستحب است نماز را رها كند و مشغول نماز جماعت شود، بلكه اگر اطمينان نداشته باشد كه به ركعت اوّل مى رسد، مستحب است به همين دستور رفتار نمايد.
«مسألۀ 1532» اگر هنگامى كه مشغول نماز سه ركعتى يا چهار ركعتى است جماعت برپا شود، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته و اطمينان نداشته باشد كه اگر نماز را تمام
كند به جماعت مى رسد، مستحب است به نيّت نماز مستحبّى نماز را دو ركعتى تمام كند و خود را به جماعت برساند.
«مسألۀ 1533» اگر نماز امام تمام شود و مأموم مشغول تشهّد يا سلام اوّل باشد، لازم نيست نيّت فرادى كند.
«مسألۀ 1534» كسى كه در ركعت دوم به امام اقتدا كرده، مى تواند هنگامى كه امام تشهّد ركعت آخر را مى خواند، برخيزد و نماز را تمام كند و يا انگشتان دست و سينۀ پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند نگهدارد و صبر كند تا امام سلام نماز را بگويد و بعد برخيزد.
«مسألۀ 1535» اگر مأموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده يا كافر بوده يا بدون وضو نماز خوانده، نماز جماعت او صحيح است.
«مسألۀ 1536» اگر پس از نماز معلوم شود كه امام ركنى را ترك كرده يا به واسطۀ فراموشى با بدن يا لباس نجس نماز خوانده، نماز مأموم صحيح است به شرط آنكه خللى در اركان نماز فرادى وارد نشده باشد، مثلاً به جهت متابعت از امام ركن زياد نكرده باشد.
«مسألۀ 1537» بنابر احتياط واجب اگر مأموم يك مرد باشد، بايد طرف راست امام بايستد و اگر چند مرد باشند، بايد پشت سر امام بايستند و اگر يك مرد و يك زن يا يك مرد و چند زن باشند، بايد مرد طرف راست امام و زنها پشت سر امام بايستند و اگر چند زن باشند، بايد پشت سر امام بايستند و اگر چند مرد و چند زن باشند، بايد مردها پشت سر امام و زنها پشت سر مردها بايستند و اگر يك زن باشد، مى تواند در پشت سر امام و يا طرف راست او به نحوى بايستد كه جاى سجده او مساوى با زانو يا محل ايستادن امام باشد.
شرايط امام جماعت
«مسألۀ 1538» امام جماعت بايد عاقل، شيعۀ دوازده امامى، عادل و حلال زاده و بنابر احتياط بالغ باشد و نماز را به نحو صحيح بخواند و نيز اگر مأموم مرد باشد، امام او نيز بايد مرد باشد و احتياط واجب آن است كه امام زنان نيز مرد باشد و اقتدا كردن بچّۀ
ممّيز كه خوب و بد را مى فهمد به بچّۀ ممّيز ديگر بنابر احتياط صحيح نيست.
«مسألۀ 1539» عدالت امام جماعت از چند راه ثابت مى شود:
اوّل: انسان به عدالت امام جماعت وثوق و اطمينان پيدا كند و فرقى نمى كند كه اطمينان از چه راهى حاصل شود، به شرط اين كه انسان از افراد آشنا به مسائل باشد و از افرادى نباشد كه با كمترين چيز به امرى اطمينان كند.
دوم: شهادت دو مرد عادل به شرط آن كه دو مرد عادل ديگر برخلاف آن شهادت ندهند و حتّى اگر يك مرد عادل كه گفتۀ او موجب وثوق است، بر خلاف آن شهادت دهد، نمى توان به شهادت آنها اكتفا كرد.
سوم: حسن ظاهر امام جماعت كه از رفتار او در اجتماع حاصل مى شود.
«مسألۀ 1540» اگر شك كند امامى كه عادل مى دانسته به عدالت خود باقى است يا نه، مى تواند به او اقتدا نمايد.
«مسألۀ 1541» كسى كه ايستاده نماز مى خواند، نمى تواند به كسى كه نشسته يا خوابيده نماز مى خواند اقتدا كند و كسى كه نشسته نماز مى خواند، بنابر احتياط واجب نمى تواند به كسى كه خوابيده نماز مى خواند اقتدا نمايد.
«مسألۀ 1542» كسى كه نشسته نماز مى خواند، مى تواند به كسى كه نشسته نماز مى خواند اقتدا كند و همچنين كسى كه خوابيده است، مى تواند به كسى كه نشسته نماز مى خواند اقتدا كند.
«مسألۀ 1543» اگر امام جماعت به واسطۀ عذرى با تيمّم يا با وضوى جبيره اى نماز بخواند، مى شود به او اقتدا كرد، ولى اگر به واسطۀ عذرى با لباس نجس نماز بخواند، بنابر احتياط واجب نبايد به او اقتدا كرد.
«مسألۀ 1544» اگر شخصى مرضى داشته باشد كه نتواند از بيرون آمدن ادرار و مدفوع خوددارى كند، بنابر احتياط واجب نمى توان به او اقتدا كرد.
«مسألۀ 1545» بنابر احتياط واجب كسى كه بيمارى خوره يا پيسى دارد يا كسى كه حدّ شرعى خورده، نبايد امام جماعت شود.
چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب اند
«مسألۀ 1546» مستحب است امام در وسط صف بايستد و اهل علم و كمال و تقوا در صف اوّل بايستند.
«مسألۀ 1547» مستحب است صف هاى جماعت منظّم باشند و بين كسانى كه در يك صف ايستاده اند، فاصله نباشد و شانۀ آنان در رديف يكديگر باشد.
«مسألۀ 1548» مستحب است بعد از گفتن «قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ»، مأمومين برخيزند.
«مسألۀ 1549» مستحب است امام جماعت، حال مأمومى را كه از ديگران ضعيف تر است رعايت كند و عجله نكند تا افراد ضعيف به او برسند و نيز مستحب است قنوت و ركوع و سجود را طولانى نكند، مگر اين كه بداند همۀ كسانى كه به او اقتدا كرده اند، به اين عمل مايلند.
«مسألۀ 1550» مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذكرهايى كه بلند مى خواند، صداى خود را به قدرى بلند كند كه ديگران بشنوند، ولى نبايد بيش از اندازه صدا را بلند كند.
«مسألۀ 1551» اگر امام در ركوع بفهمد كسى تازه رسيده و مى خواهد اقتدا كند، مستحب است ركوع را دو برابر هميشه طول بدهد و بعد برخيزد، اگرچه بفهمد فرد ديگرى هم براى اقتدا وارد شده است.
چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه اند
«مسألۀ 1552» اگر در صف هاى جماعت جا باشد، مكروه است انسان تنها بايستد.
«مسألۀ 1553» مكروه است مأموم ذكرهاى نماز را به گونه اى بگويد كه امام بشنود.
«مسألۀ 1554» اقتدا نمودن مسافر به غير مسافر و يا غير مسافر به مسافر مكروه است.
نماز آيات
اشاره
«مسألۀ 1555» نماز آيات كه دستور آن بعداً گفته خواهد شد، به واسطۀ
چهار چيز واجب مى شود:
اوّل و دوم: گرفتن خورشيد و گرفتن ماه، اگرچه مقدار كمى از آنها گرفته شود و كسى هم از آن نترسد. سوم: زلزله، اگرچه كسى هم نترسد. چهارم: رعد و برق و بادهاى سياه و سرخ و هر پديدۀ آسمانى در صورتى كه بيشتر مردم از آن بترسند و بنابر احتياط واجب براى پديده هاى زمينى مانند رانش يا فرو رفتن زمين نيز در صورتى كه بيشتر مردم از آن بترسند، بايد نماز آيات بخوانند.
«مسألۀ 1556» اگر بيشتر از يك مورد از چيزهايى كه نماز آيات براى آنها واجب است اتّفاق بيفتد، انسان بايد براى هر يك از آنها يك نماز آيات بخواند، مثلاً اگر خورشيد بگيرد و زلزله هم بشود، بايد دو نماز آيات بخواند.
«مسألۀ 1557» كسى كه چند نماز آيات بر او واجب است، اگر همۀ آنها براى يك چيز بر او واجب شده باشند، مثلاً سه مرتبه خورشيد گرفته و نماز آنها را نخوانده باشد، هنگامى كه قضاى آنها را مى خواند، لازم نيست معيّن كند كه براى كدام مرتبۀ آنها است، ولى اگر براى گرفتن خورشيد و ماه و زلزله يا براى دو تاى اينها نمازهايى بر او واجب شده باشد، بنابر احتياط واجب بايد هنگام نيّت ولو اجمالاً، معيّن كند نماز آياتى كه مى خواند براى كدام يك از آنهاست، ولى در غير از گرفتن خورشيد و ماه و زلزله، لازم نيست تعيين كند كه نماز آيات را به چه سببى مى خواند، اگرچه تعيين آن بهتر است.
«مسألۀ 1558» چيزهايى كه نماز آيات براى آنها واجب است، در هر محلّى اتّفاق بيفتند، فقط مردم همان محل بايد نماز آيات بخوانند و بر مردم جاهاى ديگر حتى اگر مكان آنها به قدرى نزديك باشد كه با آن محل يكى حساب شود، نماز آيات واجب نيست.
«مسألۀ 1559» وقت نماز آيات در خورشيد گرفتگى و ماه گرفتگى از وقتى است كه خورشيد يا ماه شروع به گرفتن مى كند و بنابر احتياط واجب، نبايد نماز آيات را به قدرى تأخير بيندازد كه خورشيد يا ماه شروع به باز شدن كند.
«مسألۀ 1560» اگر خواندن نماز آيات را به قدرى تأخير بيندازد كه خورشيد يا ماه شروع به باز شدن كند، بنابر احتياط واجب نبايد نيّت ادا و قضا كند، ولى اگر بعد از باز
شدن تمام آن نماز بخواند، بايد نيّت قضا نمايد.
«مسألۀ 1561» اگر خواندن نماز آيات را به قدرى تأخير بيندازد كه تا باز شدن خورشيد يا ماه به اندازۀ يك ركعت وقت باقى مانده باشد، بايد نيّت ادا كند؛ ولى اگر كمتر از يك ركعت به شروع باز شدن باقى مانده باشد، بنابر احتياط واجب نبايد نيّت ادا و قضا كند.
«مسألۀ 1562» هنگامى كه زلزله، رعد، برق و مانند آنها اتّفاق مى افتد، بنابر احتياط واجب بايد فوراً نماز آيات را بخواند و به هنگام خواندن آن بايد نيّت ادا كند و اگر نخواند، تا آخر عمر بر او واجب است، ولى بنابر احتياط واجب نبايد نيّت ادا و قضا كند.
«مسألۀ 1563» اگر از گرفتن خورشيد يا ماه باخبر نشود و بعد از باز شدن كامل خورشيد يا ماه بفهمد كه تمام آن گرفته بوده، بايد قضاى نماز آيات را بخواند، ولى اگر بفهمد مقدارى از آن گرفته بوده، قضا بر او واجب نيست.
«مسألۀ 1564» اگر عدّه اى بگويند كه خورشيد يا ماه گرفته است، چنانچه انسان از گفتۀ آنان اطمينان پيدا نكند و نماز آيات نخواند و بعد از باز شدن خورشيد يا ماه معلوم شود راست گفته اند، در صورتى كه تمام خورشيد يا ماه گرفته بوده، بايد نماز آيات را بخواند و اگر قسمتى از آنها گرفته بوده، لازم نيست نماز آيات را بخواند و اگر دو نفر كه عادل بودن آنان معلوم نيست بگويند خورشيد يا ماه گرفته و بعد معلوم شود كه عادل بوده اند، چنانچه تمام خورشيد يا ماه گرفته بوده، بايد نماز آيات را بخواند، بلكه اگر معلوم شود كه مقدارى از آن نيز گرفته بوده، احتياط واجب آن است كه نماز آيات را بخواند.
«مسألۀ 1565» اگر انسان به گفتۀ كسانى كه از روى قاعدۀ علمى وقت گرفتن خورشيد و ماه را مى دانند اطمينان پيدا كند كه خورشيد يا ماه گرفته، بايد نماز آيات را بخواند و نيز اگر بگويند فلان وقت خورشيد يا ماه مى گيرد وفلان مقدار طول مى كشد و انسان به گفتۀ آنان اطمينان پيدا كند، بايد به حرف آنان عمل نمايد، مثلاً اگر بگويند خورشيد فلان ساعت شروع به باز شدن مى كند، احتياطاً نبايد نماز را تا آن وقت تأخير بيندازد.
«مسألۀ 1566» اگر بفهمد نماز آياتى كه خوانده باطل بوده، بايد دوباره آن را بخواند
و اگر وقت گذشته، قضا نمايد.
«مسألۀ 1567» اگر در وقت نماز واجب شبانه روزى، نماز آيات نيز بر انسان واجب شود، چنانچه براى هر دو نماز وقت داشته باشد، هر كدام را اوّل بخواند اشكال ندارد، هرچند بهتر است اوّل نماز واجب شبانه روزى را بخواند و اگر وقت يكى از آن دو تنگ باشد، بايد اوّل آن را بخواند و اگر وقت هر دو تنگ باشد، بايد اوّل نماز واجب شبانه روزى را بخواند.
«مسألۀ 1568» اگر در بين نماز واجب شبانه روزى بفهمد كه وقت نماز آيات تنگ است، چنانچه وقت نماز واجب شبانه روزى هم تنگ باشد، بايد آن را تمام كند و بعد نماز آيات را بخواند و اگر وقت نماز واجب شبانه روزى تنگ نباشد، بايد آن را رها كند و اوّل نماز آيات و بعد نماز واجب شبانه روزى را بجا آورد.
«مسألۀ 1569» اگر در بين نماز آيات بفهمد كه وقت نماز واجب شبانه روزى تنگ است، بايد نماز آيات را رها كند و مشغول نماز شبانه روزى شود و بعد از آن كه نماز را تمام كرد، پيش از انجام عملى كه نماز را به هم مى زند، بقيّه نماز آيات را از همان جا كه رها كرده بخواند.
«مسألۀ 1570» اگر كسى هنگام گرفتن خورشيد يا ماه جنب باشد، چنانچه وقت داشته باشد و متمكّن از غسل كردن باشد، بايد فوراً غسل نمايد و نماز آيات را بخواند و اگر نتواند غسل كند يا وقت آن را نداشته باشد، بايد با تيمّم نماز آيات را بجا آورد.
«مسألۀ 1571» اگر در حال حيض يا نفاس زن، يكى از اسباب وجوب نماز آيات رخ دهد، بنابر احتياط واجب بايد قضاى آن را بعد از پاك شدن بجا آورد.
«مسألۀ 1572» در صورتى كه تمام ماه بگيرد و از روى عمد نماز آيات را نخواند، مستحب است پيش از به جا آوردن قضاى آن غسل كند.
دستور نماز آيات
«مسألۀ 1573» نماز آيات دو ركعت است و در هر ركعت پنج ركوع دارد و دستور آن،
اين است كه انسان بعد از نيّت، تكبير بگويد و يك حمد و يك سورۀ تمام بخواند و به ركوع رود و سر از ركوع بردارد و دوباره يك حمد و يك سوره بخواند و باز به ركوع رود تا پنج مرتبه و بعد از بلند شدن از ركوع پنجم، به سجده برود و دو سجده نمايد و برخيزد و ركعت دوم را نيز مانند ركعت اوّل بجا آورد و تشهّد بخواند و سلام دهد.
«مسألۀ 1574» در نماز آيات انسان مى تواند بعد از نيّت و تكبير و خواندن حمد، آيه هاى يك سوره را پنج قسمت كند و يك آيه يا بيشتر از آن بخواند و به ركوع رود و سر بردارد و بدون اين كه حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به ركوع رود و همين طور تا پيش از ركوع پنجم سوره را تمام نمايد؛ مثلاً به قصد سورۀ توحيد،«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» بگويد و به ركوع رود، بعد بايستد و بگويد:«قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» و دوباره به ركوع رود و بعد از ركوع بايستد و بگويد:«اَللّهُ الصَّمَدُ» و باز به ركوع رود و بايستد و بگويد:
«لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ» و به ركوع رود و باز هم سر بردارد و بگويد:«وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ» و بعد از آن به ركوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، به سجده رفته و دو سجده كند و ركعت دوم را نيز مثل ركعت اوّل بجا آورد و بعد از سجدۀ دوم، تشهّد بخواند و سلام نماز را بگويد.
«مسألۀ 1575» اگر در يك ركعت از نماز آيات، پنج مرتبه حمد و سوره بخواند و در ركعت ديگر يك حمد بخواند و سوره را پنج قسمت كند، مانعى ندارد.
«مسألۀ 1576» چيزهايى كه در نمازهاى شبانه روزى واجب و مستحب اند، در نماز آيات نيز واجب و مستحب مى باشند، ولى نماز آيات اذان و اقامه ندارد و مى تواند قبل از نماز سه مرتبه به قصد و اميد ثواب بگويد: «اَلصَّلاة».
«مسألۀ 1577» مستحب است بعد از ركوع پنجم و دهم بگويد: «سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَه» و نيز پيش از هر ركوع و بعد از آن، تكبير بگويد، ولى بعد از ركوع پنجم و دهم، گفتن تكبير مستحب نيست.
«مسألۀ 1578» مستحب است پيش از ركوع دوم، چهارم، ششم، هشتم و دهم قنوت بخواند و اگر فقط يك قنوت پيش از ركوع دهم بخواند، كافى است.
«مسألۀ 1579» اگر در نماز آيات شك كند كه چند ركعت خوانده و فكر او به جايى
نرسد، نماز باطل است.
«مسألۀ 1580» اگر شك كند كه در ركوع آخر ركعت اوّل است يا در ركوع اوّل ركعت دوم و فكر او به جايى نرسد، نماز باطل است، ولى اگر مثلاً شك كند كه چهار ركوع كرده يا پنج ركوع، چنانچه به سجده نرفته باشد، بايد ركوعى را كه شك دارد بجا آورده يا نه، بجا آورد و اگر به سجده رفته باشد، نبايد به شك خود اعتنا كند.
«مسألۀ 1581» هر يك از ركوع هاى نماز آيات ركن است و اگر عمداً يا اشتباهاً كم يا زياد شود، نماز باطل است.
«مسألۀ 1582» مستحب است نماز آيات به جماعت بجا آورده شود و كيفيّت جماعت آن مانند نمازهاى واجب شبانه روزى است كه به جماعت خوانده مى شوند.
نماز جمعه
اشاره
«مسألۀ 1583» نماز جمعه در صورت فراهم بودن شرايط آن، يك واجب تخييرى است؛ يعنى نمازگزار مى تواند در روزهاى جمعه يكى از نمازهاى ظهر و يا نماز جمعه را به جا بياورد، اگرچه نماز جمعه افضل است و در قرآن و روايات در مورد آن بسيار سفارش شده است.
«مسألۀ 1584» نماز جمعه قضا ندارد و اگر كسى آن را ترك كند، بايد به جاى آن نماز ظهر را بجا آورد و اگر وقت نماز ظهر هم گذشته باشد، بايد نماز ظهر را قضا نمايد.
«مسألۀ 1585» در نماز جمعه علاوه بر شرايطى كه براى صحّت نماز گفته شده است، پنج شرط ديگر نيز وجود دارد:
1 - نماز جمعه بايد به جماعت خوانده شود.
2 - حداقل تعداد نمازگزاران با امام جمعه بايد پنج نفر مرد عاقل و بالغ و بنابر احتياط غير مسافر باشند.
3 - امام جمعه قبل از نماز دو خطبه بخواند.
4 - بين دو محلّى كه نماز جمعه برگزار مى شود، حداقل يك فرسخ شرعى فاصله باشد.
5 - امام جمعه واجد شرايط باشد.
«مسألۀ 1586» امام جمعه بايد بالغ، عاقل، مرد، شيعه دوازده امامى و عادل باشد و توانايى خواندن خطبه ها را در حال ايستاده داشته باشد و بنابر احتياط واجب بيمارى خوره و يا پيسى نمايان نداشته و نيز حدّ شرعى نخورده باشد و بايد امام جمعه از طرف مجتهد جامع الشرايط منصوب باشد و اگر چند مجتهد واجد الشرايط باشند، هر كدام قبلاً اجازه داده باشند كافى است و در صورت تعارض، نظر مجتهد اعلم و اعدل مقدّم است.
«مسألۀ 1587» اگر نماز جمعه با شرايط لازم برگزار شود، كسى كه هنگام خواندن خطبه ها - هرچند از روى عمد - حضور نداشته باشد، مى تواند در نماز شركت كند، بلكه كسى هم كه به ركوع ركعت دوم رسيده، مى تواند اقتدا نمايد و پس از سلام امام، ركعت دوم را خودش بخواند.
وقت نماز جمعه
«مسألۀ 1588» بنابر احتياط بايد شروع نماز جمعه را از وقتى كه عرفاً آن را اول ظهر مى گويند، تأخير نيندازد و بايد احتياطاً مقدارى از خطبه ها در وقت خوانده شود و شروع خواندن خطبه پيش از ظهر، خلاف احتياط مستحب است.
«مسألۀ 1589» بنابر احتياط واجب بايد حدود يك ساعت بعد از ظهر شرعى نماز جمعه تمام شده باشد و اگر تا اين زمان تمام نشده باشد، احتياطاً نماز ظهر را هم بخوانند.
«مسألۀ 1590» اگر شك كنند كه وقت نماز هنوز باقى است يا نه، نماز جمعه صحيح است.
كيفيّت اقامه نماز جمعه
«مسألۀ 1591» نماز جمعه مانند نماز صبح دو ركعت است و مستحب مؤكّد است در ركعت اوّل پس از حمد «سوره جمعه» و در ركعت دوم پس از حمد «سوره منافقين» خوانده شود و نيز در ركعت اوّل پيش از رفتن به ركوع يك قنوت و در ركعت دوم پس از
بلند شدن از ركوع يك قنوت بخوانند و همچنين واجب است امام جمعه پيش از شروع در نماز به تفصيلى كه گفته مى شود دو خطبه بخواند.
«مسألۀ 1592» نمازگزار بايد توجه داشته باشد كه در ركعت دوم پس از قنوت به ركوع نرود و اگر به ركوع برود، نماز باطل مى شود.
«مسألۀ 1593» بنابر احتياط واجب امام جمعه بايد حمد و سورۀ نماز جمعه را بلند بخواند.
«مسألۀ 1594» شك در تعداد ركعت هاى نماز جمعه موجب بطلان آن است و در ساير احكام حكم نماز دو ركعتى را دارد.
«مسألۀ 1595» بنابر احتياط واجب هر يك از دو خطبۀ نماز جمعه بايد مشتمل بر حمد و ثناى پروردگار، صلوات بر پيامبر اكرم و آل پيامبر عليهم السلام، دعوت مردم به پرهيزكارى و تقوا و نيز خواندن يك سورۀ كامل باشد و خطبۀ دوم بايد علاوه بر آن مشتمل بر ذكر نام ائمۀ معصومين عليهم السلام و طلب آمرزش براى مؤمنان باشد.
«مسألۀ 1596» بنابر احتياط حمد و ثناى پروردگار و صلوات بر پيامبر اكرم و آل پيامبر عليهم السلام بايد به عربى گفته شود و در حمد و ثناى خداوند و صلوات بر پيامبر اكرم و آل پيامبر عليهم السلام و دعوت مردم به تقوا و خواندن يك سورۀ كامل در دو خطبه، بايد ترتيب مراعات شود.
«مسألۀ 1597» خطبه هاى نماز جمعه را بايد شخص امام جمعه در حال ايستاده و با صداى رسا بخواند و ميان دو خطبه - هرچند با اندكى نشستن - فاصله شود.
«مسألۀ 1598» بنابر احتياط واجب امام جمعه بايد در حال خطبه با وضو باشد و مستحب است در حال خطبه عمامه بر سر نهاده و به عصا و اسلحه تكيه نمايد و هنگام اذان روى منبر بنشيند و پيش از شروع خطبه به حاضرين سلام كند و بر حاضرين واجب كفايى است كه جواب سلام امام را بدهند.
«مسألۀ 1599» بنابر احتياط واجب حاضرين بايد به خطبه ها گوش دهند و سكوت نمايند و از خواندن نماز در حال خطبه بپرهيزند. همچنين بنابر احتياط به طرف خطيب
نشسته و مثل حال نماز باشند و به راست و چپ نگاه نكنند و جابجا نشوند، ولى پس از پايان خطبه ها صحبت كردن و جابجا شدن و نگاه به چپ و راست كردن اشكال ندارد و اگر نكاتى كه گفته شد رعايت نكنند، خلاف احتياط عمل كرده اند، ولى نماز جمعۀ آنان صحيح است.
«مسألۀ 1600» شعار و تكبير در بين خطبه ها خلاف احتياط است، ولى به صحّت نماز ضررى نمى رساند.
نماز عيد فطر و قربان
«مسألۀ 1601» نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام عليه السلام واجب است و بايد به جماعت خوانده شود و در زمان ما كه امام عليه السلام غايب است، مستحب است و مى توان آن را به جماعت يا فرادى خواند.
«مسألۀ 1602» وقت نماز عيد فطر و قربان از اوّل طلوع آفتاب روز عيد تا ظهر است.
«مسألۀ 1603» مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند و در عيد فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار كنند و زكات فطره را نيز بدهند و بعد نماز عيد را بخوانند.
«مسألۀ 1604» نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است كه در ركعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره، بايد پنج تكبير بگويد و بعد از هر تكبير يك قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم، تكبير ديگرى بگويد و به ركوع رود و دو سجده بجا آورد و برخيزد و در ركعت دوم بعد از خواندن حمد و سوره، چهار تكبير بگويد و بعد از هر تكبير قنوت بخواند و تكبير پنجم را بگويد و به ركوع رود و بعد از ركوع، دو سجده و تشهّد بجا آورد و نماز را سلام دهد.
«مسألۀ 1605» در قنوت نماز عيد فطر و قربان، هر دعا و ذكرى بخوانند كافى است، ولى بهتر است اين دعا را بخوانند: «اَللَّهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرياءِ وَالْعَظَمَةِ وَأَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَأَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَأَهْلَ التَّقْوى وَالمَغْفِرَةِ أسْألُكَ بِحَقِّ هذَا الْيَوْمِ الَّذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِميٖنَ
عيٖداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ذُخْراً وَشَرَفاً وَكَرامَةً وَمَزيٖداً أنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأنْ تُدْخِلَنى فى كُلِّ خَيْرٍ أدْخَلْتَ فيٖهِ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ وَأنْ تُخْرِجَنى مِنْ كُلِّ سُوءٍ أخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ اللَّهُمَّ إنّى أسْألُكَ خَيْرَ ما سَألَكَ بِهِ عِبادُكَ الصّالِحُونَ وَأعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُكَ الْمُخْلَصُونَ».
«مسألۀ 1606» مستحب است در نماز عيد فطر و قربان قرائت را بلند بخوانند.
«مسألۀ 1607» نماز عيد سورۀ مخصوصى ندارد، ولى بهتر است كه در ركعت اوّل آن سورۀ «شمس» (سورۀ 91) و در ركعت دوم سورۀ «غاشيه» (سورۀ 88) را بخوانند، يا در ركعت اوّل سورۀ «أعلى» (سورۀ 87) و در ركعت دوم سورۀ «شمس» را بخوانند.
«مسألۀ 1608» مستحب است روز عيد فطر قبل از نماز عيد، با خرما افطار كند و در عيد قربان بعد از نماز، قدرى از گوشت قربانى بخورد.
«مسألۀ 1609» مستحب است پيش از نماز عيد غسل كنند و دعاهايى را كه پيش از نماز و بعد از آن در كتاب هاى دعا ذكر شده، به اميد ثواب بخوانند.
«مسألۀ 1610» مستحب است در نماز عيد بر زمين سجده كنند و در حال گفتن تكبيرها دست ها را بلند كنند.
«مسألۀ 1611» بعد از نماز مغرب و عشاى شب عيد فطر و بعد از نماز صبح روز عيد و بعد از نماز عيد فطر، مستحب است اين تكبيرها را بگويد: «اَللّهُ اكْبَرُ، اللّهُ اكْبَرُ، لاإلهَ إلَّا اللّهُ وَاللّهُ اكْبَرُ، اللّهُ اكْبَرُ وَللّهِ الْحَمْدُ، اللّهُ اكْبَرُ عَلى ما هَدانا».
«مسألۀ 1612» مستحب است انسان در عيد قربان بعد از ده نماز كه اوّل آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم ذى حجّه است، تكبيرهايى را كه در مسألۀ پيش گفته شد بگويد و بعد از آن بگويد: «اَللّهُ اكْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهيٖمَةِ الْأنْعامِ وَالْحَمْدُ للّهِ عَلى ما أبْلانا»، ولى اگر عيد قربان در مِنى باشد، مستحب است بعد از پانزده نماز كه اوّل آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز سيزدهم ذى حجّه است، اين تكبيرها را بگويد.
«مسألۀ 1613» مأموم بايد در نماز عيد - همچون نمازهاى ديگر - بجز حمد و
سوره، ذكرهاى ديگر نماز را خودش بگويد.
«مسألۀ 1614» اگر مأموم هنگامى برسد كه امام مقدارى از تكبيرها و قنوتها را گفته، بايد بعد از آن كه امام به ركوع رفت، آنچه را از تكبيرها و قنوتها كه با امام نگفته، خودش بگويد و سپس خود را در ركوع به امام برساند و چنانچه در هر قنوت يك بار «سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ للّهِ» بگويد كافى است و اگر در ركوع به امام نرسيد، بنابر احتياط واجب نيّت فرادى كند و خودش نماز را تمام نمايد.
«مسألۀ 1615» اگر مأموم امام جماعت را در ركوع نماز عيد درك كند، مى تواند اقتدا نمايد و به ركوع برود و اگر در ركعت دوم برسد، مى تواند اقتدا نمايد و پس از چهار قنوت امام، قنوت پنجم و تكبير آن را خودش بخواند و در ركوع به امام برسد و پس از سلام امام، برخيزد و ركعت دوم را خودش بجا آورد.
«مسألۀ 1616» خواندن نماز عيد در زير سقف كراهت دارد.
«مسألۀ 1617» اگر در حال خواندن قنوت در گفتن تكبيرها و يا خواندن قنوت هاى قبلى شك كند و يا در حال گفتن تكبير در خواندن قنوت ها و يا گفتن تكبيرهاى قبلى شك نمايد، نبايد به شك خود اعتنا كند.
«مسألۀ 1618» اگر پيش از خواندن قنوت شك كند كه تكبير قبل از آن را گفته يا نه و يا پيش از گفتن تكبير شك كند كه قنوت قبل از آن را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نمايد و آن قنوت يا تكبيرى را كه شك در به جا آوردن آن دارد، به جا آورد.
«مسألۀ 1619» اگر پيش از رفتن به ركوع در تعداد تكبيرهاى نماز يا قنوت هاى آن شك كند، مثلاً شك كند كه سه تكبير گفته يا بيشتر، بنا را بر كمتر بگذارد و بقيۀ قنوتها و تكبيرها را به جا آورد و اگر بعد معلوم شود كه گفته بوده، اشكال ندارد و اگر پس از رفتن به ركوع شك كند، به شك خود اعتنا ننمايد.
«مسألۀ 1620» اگر قرائت يا تكبيرها يا قنوت ها را فراموش كند و بجا نياورد، نمازش صحيح است.
«مسألۀ 1621» اگر ركوع يا دو سجده يا تكبيرة الاحرام را فراموش كند، نمازش
باطل است.
«مسألۀ 1622» اگر در نماز عيد يك سجده يا تشهّد را فراموش كند، احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز آن را به قصد رجاء و اميد ثواب بجا آورد و اگر عملى انجام دهد كه براى انجام آن، سجدۀ سهو در نمازهاى شبانه روزى لازم مى شود، احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز به قصد رجاء و اميد ثواب، دو سجدۀ سهو براى آن بجا آورد.
«مسألۀ 1623» اگر نماز عيد در وقت خود خوانده نشود، قضا ندارد، ولى اگر ماه تا ظهر روز عيد فطر ثابت نشود، بر حسب اخبار وارده، اقامۀ نماز عيد در صبح روز بعد مانعى ندارد، ولى خوب است اين عمل به قصد رجاء و اميد ثواب انجام شود.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم