احکام شرعی
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره 1 - آب كُر 2 - آب قليل 3 - آب جارى 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آبها نجاسات اشاره 1 و 2 - ادرار و مدفوع 3 - مَنى 4 - مُردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوك 8 - كافر 9 - شراب و مايعات مست كننده 10 - فُقّاع 11 - عرق شتر نجاستخوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام چيزهايى كه نجس شده اند مُطَهِرّات (پاك كننده ها) اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - اسْتِحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تَبَعيّت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - اسْتِبْراء حيوان نجاستخوار 11 - غايب شدن مسلمان راه هايى كه پاك شدن چيز نجس با آنها ثابت مى شود احكام ظرفها احكام تَخَلّى اشاره (دفع ادرار و مدفوع) اِسْتِبْراء مستحبّات و مكروهات تخلّى وضو اشاره احكام شستن صورت و دست ها احكام مسح سر و پا وضوى ارتماسى دعاهايى كه خواندن آنها هنگام وضو گرفتن مستحب است شرايط وضو احكام وضو شك در وضو حكم كسى كه بدون اختيار وضوى خود را باطل مى كند مواردى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهايى كه وضو را باطل مى كنند احكام وضوى جبيره غسل و اقسام آن اشاره غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل غسل هاى واجب اشاره جنابت اشاره چيزهايى كه بر جُنب حرام است چيزهايى كه بر جُنب مكروه است غسل جنابت حيض اشاره اقسام زن هاى حائض اشاره احكام حائض استحاضه اشاره احكام استحاضه نفاس غسل مسّ ميّت غسلى كه با نذر يا سوگند يا عهد واجب مى شود غسل هاى مستحب احكام محتضر و اموات اشاره احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت اشاره احكام غسل ميّت احكام حُنوط احكام كفن ميّت احكام نماز ميّت اشاره دستور نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احكام دفن اشاره مستحبّات دفن نماز شب دفن احكام نبش قبر تيمّم موارد تيمّم چيزهايى كه تيمّم بر آنها صحيح است شيوه تيمّم كردن احكام تيمّم احكام نماز اشاره نمازهاى واجب اشاره نمازهاى واجب يوميّه اشاره وقت نماز صبح وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء احكام وقت نماز نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاى مستحب اشاره وقت نمازهاى نافله يوميّه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز اشاره شرايط لباس نمازگزار اشاره مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نمازگزار اشاره جاهايى كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره 1 - نيّت 2 - تَكبيرةُ الإحرام 3 - قيام (ايستادن) 4 - قرائت 5 - ذكر 6 - ركوع 7 - سجود اشاره چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبّات و مكروهات سجده سجدۀ واجب قرآن 8 - تَشَهُّد 9 - سلام نماز 10 - ترتيب 11 - موالات قُنوت ترجمۀ نماز 1 - ترجمۀ سورۀ حمد 2 - ترجمۀ سورۀ توحيد 3 - ترجمۀ ذكر ركوع و سجود و ذكرهايى كه بعد از آنها مستحب اند 4 - ترجمۀ قنوت 5 - ترجمۀ تسبيحات اربعه 6 - ترجمۀ تشهّد و سلام تعقيب نماز اشاره صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مُبْطِلات نماز اشاره اعمالى كه در نماز مكروه است مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكّيات اشاره شك هاى باطل كنندۀ نماز شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزى كه محلّ آن گذشته است 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كَثيرُالشَّك (كسى كه زياد شك مى كند) 5 - شكّ امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبّى شك هاى صحيح اشاره نماز احتياط سجدۀ سهو اشاره دستور سجدۀ سهو قضاى سجده و تشهّد فراموش شده اشاره صورت اوّل: سجده يا تشهّد فراموش شده از ركعت آخر نباشد صورت دوم: سجده يا تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد صورت سوم: يكى از ركعت آخر و ديگرى از ركعت ديگر باشد مسائل مشترك بين سه صورت كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر اشاره چيزهايى كه سفر را قطع مى كنند 1 - رسيدن به وطن 2 - ده روز اقامت 3 - يك ماه توقّف در حال ترديد محل هايى كه مسافر مى تواند نماز را در آنها تمام بخواند مسائل متفرّقۀ نماز مسافر نماز قضا اشاره قضاى نماز و روزۀ پدر نايب گرفتن براى نماز نماز جماعت اشاره شرايط جماعت احكام جماعت شرايط امام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب اند چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه اند نماز آيات اشاره دستور نماز آيات نماز جمعه اشاره وقت نماز جمعه كيفيّت اقامه نماز جمعه نماز عيد فطر و قربان احكام روزه اشاره نيّت اعمالى كه روزه را باطل مى كنند اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جِماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و معصومان عليهم السلام 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقى ماندن بر جنابت، حيض يا نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قِى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كنند آنچه براى روزه دار مكروه است مواردى كه قضا و كفّاره واجب مى شود اشاره كفّارۀ روزه مواردى كه فقط قضاى روزه واجب مى شود احكام روزۀ قضا احكام روزۀ مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است از انجام مبطلات خوددارى شود اِعتكاف اشاره شرايط اعتكاف مسائل اعتكاف احكام خُمس اشاره چيزهايى كه خُمس در آنها واجب است اشاره 1 - درآمد كسب و كار 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطۀ غوّاصى به دست مى آيد 6 - غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمان مى خرد مصرف خُمس احكام انفال احكام زكات اشاره شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش زكات طلا و نقره نصاب طلا و نقره احكام زكات طلا و نقره زكات شتر، گاو و گوسفند اشاره نِصاب شتر نِصاب گاو نِصاب گوسفند احكام زكات شتر، گاو و گوسفند مصرف زكات شرايط كسانى كه مستحق زكاتند نيّت زكات مسائل متفرّقۀ زكات زكات فِطْره اشاره مصرف زكات فطره مسائل متفرّقۀ زكات فطره احكام حج اشاره نيابت در حج اقسام حج اشاره صورت حجّ تمتّع اشاره 1 - عمرۀ تمتّع 2 - حجّ تمتّع عمرۀ مفرده احكام دفاع و جهاد اشاره دفاع از حقوق شخصى احكام امر به معروف و نهى از منكر اشاره شرايط امر به معروف و نهى از منكر مراتب امر به معروف و نهى از منكر احكام خريد و فروش اشاره چيزهايى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط مورد معامله و بهاى آن خريد و فروش اموال وقفى صيغۀ خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها انواع معاملات اشاره اوّل: معاملۀ نقدى دوم: معاملۀ نسيه سوم: معاملۀ سَلَف اشاره شرايط معاملۀ سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه خريد و فروش احكام اقاله (به هم زدن معامله) احكام احتكار و قيمت گذارى احكام شُفْعه احكام يَدْ احكام شركت احكام مُضاربه احكام صُلح احكام اجاره اشاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده از مورد اجاره مسائل متفرّقۀ اجاره احكام سرقفلى احكام جُعاله احكام بيمه احكام مُزارعه احكام مُساقات احكام وكالت احكام قرض احكام سَفته، چك و معاملات بانكى اشاره معاملات بانكى احكام حواله احكام رَهن (گِرو گذاشتن) احكام ضمانت اشاره اوّل: ضمانت عقدى دوم: ضمانت قهرى احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام هِبه (بخشش) و ابراء احكام صدقه احكام وقف اشاره شروط ضمن وقف توليت و نظارت بر وقف حبس ملك احكام محجوران احكام مشاغل و درآمدها احكام مسابقات و سرگرمى ها احكام معاشرت و روابط اجتماعى و بين المللى احكام ازدواج و زناشويى اشاره احكام خواستگارى احكام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقّت شرايط عقد عيب هايى كه به واسطۀ آنها مى شود عقد را به هم زد زن هايى كه ازدواج با آنها حرام است احكام ازدواج دائم احكام مَهريّه احكام ازدواج موقّت (مُتعه) مسائل متفرّقۀ زناشويى احكام محرميّت به سبب شير دادن اشاره شرايط شير دادنى كه علّت محرم شدن است احكام تلقيح احكام سقط جنين و جلوگيرى احكام نوزاد اشاره احكام عَقيقه آداب شير دادن احكام حِضانت (نگهدارى و تربيت كودك) حقوق و تكاليف پدر و مادر و فرزندان احكام پوشش و زينت احكام نگاه، لمس و صدا احكام طلاق اشاره اقسام طلاق و احكام آنها اشاره 1 - طلاق بائن اشاره طلاق خُلع طلاق مُبارات 2 - طلاق رِجعى اشاره احكام رجوع كردن احكام و مسائل عدّه اشاره 1 - عدّۀ طلاق 2 - عدّۀ وفات احكام لِعان احكام احياى زمين هاى مَوات اشاره احكام حيازت مباحات مشتركات احكام لُقَطه «اموال پيدا شده» احكام مجهول المالك و حيوان و انسان گم شده احكام غَصْب اشاره احكام تَقاص احكام سر بريدن و شكار حيوانات اشاره دستور سر بريدن حيوانات (ذبح) شرايط سر بريدن حيوان (ذبح) دستور كشتن شتر مستحبّات و مكروهات سر بريدن حيوان احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد مَلخ احكام خوردنى ها و آشاميدنى ها اشاره مستحبّات و مكروهات خوردن و آشاميدن احكام اقرار احكام نَذْر و عَهْد احكام سوگند احكام وصيّت احكام ارث اشاره ارث طبقۀ اوّل ارث طبقۀ دوم ارث طبقۀ سوم ارث زن و شوهر از يكديگر مسائل متفرّقه ارث احكام تشريح و پيوند

زكات فِطْره

زكات فِطْره
اشاره
«مسألۀ 2115» كسى كه هنگام غروبِ شب عيد فطر، بالغ، عاقل و هوشيار است و فقير و بندۀ كس ديگر نيست، بايد براى خودش و كسانى كه نان خور او هستند، هر نفر يك صاع كه تقريباً سه كيلو گرم است، از غذايى كه در شهر و منطقۀ او متعارف است، به مستحق بدهد و اگر پول آن را هم بدهد، كافى است.
«مسألۀ 2116» اگر كسى هنگام غروب شب عيد فطر ديوانه باشد، زكات فطره بر او واجب نيست.
«مسألۀ 2117» اگر پيش از غروب، بچّه بالغ شود يا ديوانه عاقل گردد يا فقير غنى شود، در صورتى كه شرايط واجب شدن فطره را دارا باشد، بايد زكات فطره را بدهد.
«مسألۀ 2118» زكات فطره بر كافرى كه بعد از غروب شب عيد فطر مسلمان شده، واجب نيست، ولى مسلمانى كه شيعه نبوده، اگر بعد از ديدن ماه شيعه شود، بايد زكات
فطره را بدهد.
«مسألۀ 2119» اگر كسى به هنگام غروب شب عيد، بى هوش باشد، ولى قبل از ظهر روز عيد به هوش بيايد، بنابر احتياط واجب بايد زكات فطره را بپردازد؛ ولى كسى كه به هنگام غروب شب عيد بقيّۀ شرايط وجوب زكات فطره را ندارد، چنانچه قبل از ظهر روز عيد آن شرايط را دارا شود، احتياط مستحب آن است كه زكات فطره را بپردازد.
«مسألۀ 2120» كسى كه مى خواهد قيمت زكات فطره را بپردازد - چنانچه قيمت ها به حسب زمان و مكان مختلف باشند - قيمت همان مكان و زمانى كه مى خواهد فطره را بپردازد، ملاك مى باشد.
«مسألۀ 2121» كسى كه مخارج سال خود و زن و فرزندان خود را ندارد و كسبى هم ندارد كه بتواند مخارج سال خود و زن و فرزندانش را تأمين كند، فقير است و دادن زكات فطره بر او واجب نيست.
«مسألۀ 2122» انسان بايد فطرۀ كسانى را كه در غروب شب عيد فطر نان خور او حساب مى شوند بدهد، كوچك باشند يا بزرگ، مسلمان باشند يا كافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد يا نه، در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر.
«مسألۀ 2123» اگر كسى همزمان نان خور دو نفر حساب شود، فطرۀ او بنابر احتياط واجب، به شركت بر آن دو نفر واجب است.
«مسألۀ 2124» اگر كسى را كه نان خور او است و در شهر ديگر است و كيل كند كه از مال او فطرۀ خود را بدهد، چنانچه اطمينان داشته باشد كه فطره را مى دهد، لازم نيست خودش فطرۀ او را بدهد.
«مسألۀ 2125» فطرۀ مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر بر صاحبخانه وارد شده و نان خور او حساب مى شود، بر ميزبان واجب است.
«مسألۀ 2126» اگر ميهمان پيش از غروب شب عيد بر صاحبخانه وارد شود ولى پيش او غذا نخورد، احتياط واجب آن است كه هم ميهمان فطريّۀ خودش را بدهد و هم صاحب خانه فطريّۀ او را بپردازد.
«مسألۀ 2127» اگر كسى را مجبور كنند كه مخارج شخص ديگرى را بپردازد، واجب بودن فطريّۀ او بر وى محلّ اشكال است.
«مسألۀ 2128» فطرۀ مهمانى كه بعد از غروب شب عيد فطر وارد مى شود، بر صاحبخانه واجب نيست، اگرچه پيش از غروب او را دعوت كرده باشد و در خانه او هم افطار كند.
«مسألۀ 2129» اگر انسان كسى را براى كارى اجير نمايد و شرط كند كه مخارج او را بدهد، در صورتى كه به شرط خود عمل كند و عرفاً نان خور او حساب شود، بايد فطرۀ او را بپردازد؛ ولى اگر اجير در زندگى مستقل باشد - نظير كارمندان ادارات و كارگران كارخانه ها - بايد زكات فطره را خود او بدهد و بنابر احتياط واجب حكم سربازان پادگان ها نيز همين است.
«مسألۀ 2130» فقيرى كه فقط به اندازۀ يك صاع - كه تقريباً سه كيلو است - گندم و مانند آن دارد، مستحب است زكات فطره را بدهد و چنانچه عائله اى داشته باشد و بخواهد فطرۀ آنها را هم بدهد، مى تواند به قصد فطره، آن يك صاع را به يكى از افراد عائله خود بدهد و او هم به همين قصد به ديگرى بدهد و همچنين تا به نفر آخر برسد و بهتر است نفر آخر، چيزى را كه مى گيرد به كسى بدهد كه از خود آن خانواده نباشد و اگر يكى از آنها صغير باشد، احتياط آن است كه او را در دور دادن زكات فطره داخل نكنند و چنانچه ولىّ صغير از طرف او قبول نمايد، بايد آن زكات فطره را به مصرف صغير برساند و نمى تواند آن را از طرف او به ديگرى بدهد.
«مسألۀ 2131» اگر كسى بعد از غروب شب عيد فطر بچّه دار شود يا كسى نان خور او حساب شود، واجب نيست فطرۀ او را بدهد؛ اگرچه مستحب است فطرۀ كسانى را كه بعد از غروب تا پيش از ظهرِ روز عيد، نان خور او حساب مى شوند، بدهد.
«مسألۀ 2132» اگر انسان نان خور كسى باشد و پيش از غروب نان خور كس ديگر شود، فطرۀ او بر كسى كه نان خور او شده واجب است؛ مثلاً اگر دختر پيش از غروب به خانه شوهر رود، شوهر بايد فطرۀ او را بدهد.
«مسألۀ 2133» كسى كه ديگرى بايد فطرۀ او را بدهد، واجب نيست فطرۀ خود را بدهد.
«مسألۀ 2134» اگر فطرۀ انسان بر كسى واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمى شود؛ ولى چنانچه كسى كه فطريّۀ انسان بر او واجب است، فراموش نمايد كه آن را بدهد، احتياط واجب آن است كه خود انسان فطريّه را پرداخت نمايد.
«مسألۀ 2135» اگر كسى كه فطرۀ او بر ديگرى واجب است، خودش فطره را بدهد، از كسى كه فطره بر او واجب شده، ساقط نمى شود.
«مسألۀ 2136» اگر كسى كه فطريۀ او بر ديگرى واجب است، خودش فطريّه را از طرف او بدهد، چنانچه از او اجازه گرفته باشد، كفايت مى كند، وگرنه كفايت آن محلّ اشكال است.
«مسألۀ 2137» زنى كه شوهرش مخارج او را نمى دهد، چنانچه نان خور كس ديگرى باشد، فطره اش بر آن كس واجب است و اگر نان خور كس ديگرى نباشد، در صورتى كه فقير نباشد، بايد فطرۀ خود را بدهد.
«مسألۀ 2138» كسى كه سيّد نيست، نمى تواند به سيّد فطره بدهد و چنانچه دهندۀ فطريّه سيّد نباشد ولى نانخور او سيّد باشد يا بر عكس، بنابر احتياط واجب نمى تواند فطريّۀ او را به سيّد بدهد.
«مسألۀ 2139» فطرۀ طفلى كه از مادر يا دايه شير مى خورد، بر عهدۀ كسى است كه مخارج مادر يا دايه را مى دهد. البته چنانچه كسى مادر يا دايه را براى شير دادن اجير كرده باشد، فطريّۀ طفل بر عهدۀ اوست، هرچند كس ديگرى نفقۀ مادر يا دايه را بپردازد؛ ولى اگر مادر يا دايه مخارج خود را از مال طفل بردارد، فطرۀ طفل بر كسى واجب نيست.
«مسألۀ 2140» انسان حتّى اگر مخارج زن و فرزندان خود را از مال حرام نيز بدهد، دادن فطريّه آنان بر او واجب است و بايد فطره آنان را از مال حلال بدهد.
«مسألۀ 2141» اگر كسى بعد از غروب شب عيد فطر بميرد، بنابر احتياط واجب بايد فطرۀ او و زن وفرزندان او را از مال او بدهند، ولى اگر پيش از غروب بميرد، واجب نيست فطرۀ او و زن وفرزندان او را از مال او بدهند.
مصرف زكات فطره
«مسألۀ 2142» اگر زكات فطره را به يكى از هشت مصرفى كه سابقاً براى زكات مال گفته شد برسانند كافى است، ولى احتياط مستحب آن است كه زكات فطره را فقط به فقراى شيعه بدهند.
«مسألۀ 2143» اگر طفل شيعه اى فقير باشد، انسان مى تواند فطره را به مصرف او برساند يا به واسطۀ دادن به ولىّ طفل، ملك طفل نمايد.
«مسألۀ 2144» فقيرى كه فطره به او مى دهند، لازم نيست عادل باشد، ولى احتياط واجب آن است كه به شرابخوار و كسى كه آشكارا مرتكب گناه كبيره مى شود، فطره ندهند.
«مسألۀ 2145» به كسى كه فطره را در معصيت مصرف مى كند، نبايد فطره بدهند.
«مسألۀ 2146» احتياط واجب آن است كه به يك فقير بيشتر از مخارج سال او و كمتر از يك صاع - كه تقريباً سه كيلو گرم است - فطره ندهند؛ مگر آن كه گروهى از فقرا وجود داشته باشند و بخواهد به همه آنان فطريّه بدهد و به هر يك از آنان يك صاع از فطريّه نرسد.
«مسألۀ 2147» اگر از جنسى كه قيمت آن دو برابر قيمت معمولى آن است، مثلاً از گندمى كه قيمت آن دو برابر قيمت گندم معمولى است، نصف صاع (حدود 1/5 كيلو گرم) بدهد كافى نيست و بنابر احتياط واجب، آن را به قصد قيمت فطريّه هم نمى تواند بدهد.
«مسألۀ 2148» انسان نمى تواند نصف صاع را از يك جنس - مثلاً گندم - و نصف ديگر آن را از جنس ديگر - مثلاً جو - بدهد و بنابر احتياط واجب، آن را به قصد قيمت فطريّه هم نمى تواند بدهد.
«مسألۀ 2149» بنابر احتياط واجب نمى تواند جنس معيوب را حتّى به عنوان قيمت فطره بدهد؛ بلكه يا بايد جنس صحيح بدهد و يا قيمت آن را با پول رايج بپردازد.
«مسألۀ 2150» گندم يا چيز ديگرى كه براى فطره مى دهد، بايد با جنس ديگر يا خاك مخلوط نباشد، يا اگر مخلوط باشد، چيزى كه مخلوط شده به قدرى كم باشد كه قابل
اعتنا نباشد و اگر بيش از اين مقدار باشد، در صورتى صحيح است كه خالص آن به يك صاع (سه كيلو گرم) برسد؛ ولى اگر مثلاً يك صاع گندم با چند كيلو خاك به گونه اى مخلوط باشد كه خالص كردن آن احتياج به خرج يا كارى بيشتر از متعارف داشته باشد، دادن آن كافى نيست.
«مسألۀ 2151» مستحب است در دادن زكات فطره، ابتدا خويشان فقير خود را و بعد همسايگان فقير خود را و بعد اهل علم فقير را بر ديگران مقدّم دارد؛ ولى اگر ديگران از جهتى برترى داشته باشند، مستحب است آنها را مقدّم كند.
«مسألۀ 2152» اگر انسان به گمان اين كه كسى فقير است به او فطره بدهد و بعد بفهمد كه فقير نبوده، حكم آن مانند حكمى است كه در مسأله 2056 گذشت.
«مسألۀ 2153» اگر كسى بگويد: «فقيرم»، نمى شود به او فطره داد، مگر آن كه انسان از ظاهر حال او اطمينان پيدا كند كه فقير است، يا بداند كه قبلاً فقير بوده است.
مسائل متفرّقۀ زكات فطره
«مسألۀ 2154» انسان بايد زكات فطره را به قصد قربت، يعنى براى انجام دادن فرمان خداوند متعال بدهد و زمان پرداختن آن - و لو اجمالاً - نيّت دادن فطره نمايد.
«مسألۀ 2155» اگر پيش از ماه رمضان فطره را بدهد، صحيح نيست؛ ولى مى تواند در ماه رمضان قبل از غروب شب عيد، فطره را بپردازد و چنانچه پيش از رمضان يا در ماه رمضان به فقير قرض بدهد و بعد از آن كه فطره بر او واجب شد، طلب خود را بابت فطره حساب كند، مانعى ندارد.
«مسألۀ 2156» كسى كه فطرۀ چند نفر را مى دهد، لازم نيست همه را از يك جنس بدهد؛ پس اگر مثلاً فطرۀ بعضى را از گندم و فطرۀ بعضى ديگر را از جو بدهد، كافى است.
«مسألۀ 2157» كسى كه نماز عيد فطر مى خواند، بنابر احتياط واجب بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد، ولى اگر نماز عيد نمى خواند، مى تواند دادن فطره را تا ظهر تأخير بيندازد.
«مسألۀ 2158» اگر فطره را كنار بگذارد، نمى تواند آن را براى خود بردارد و مال ديگرى را براى فطره بگذارد.
«مسألۀ 2159» اگر به نيّت فطره مقدارى از مال خود را كنار بگذارد، چنانچه آن را تا ظهر روز عيد به مستحق ندهد، بايد هر وقت آن را مى دهد، نيّت فطره نمايد.
«مسألۀ 2160» اگر هنگامى كه دادن زكات فطره واجب است، فطره را ندهد و كنار هم نگذارد، احتياط واجب آن است كه بعداً بدون اين كه نيّت ادا يا قضا كند، فطره را بدهد.
«مسألۀ 2161» اگر مالى كه براى فطره كنار گذاشته از بين برود، چنانچه دسترسى به فقير داشته و دادن فطره را تأخير انداخته باشد، بايد عوض آن را بدهد، مگر آن كه براى تأخير انداختن، غرض صحيحى داشته باشد و اگر دسترسى به فقير نداشته، ضامن نيست، مگر آن كه در نگهدارى آن كوتاهى كرده باشد.
«مسألۀ 2162» در صورتى كه زكات فطره را از مال خود جدا كرده باشد، اگر در محل خودش مستحق پيدا شود، احتياط واجب آن است كه فطره را به جاى ديگر نبرد و اگر با وجود مستحقّ در شهر خود، آن را به جاى ديگر ببرد و تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم