احکام شرعی
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي
آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي

احكام تقليد احكام طهارت آب مطلق و مضاف اشاره 1 - آب كُر 2 - آب قليل 3 - آب جارى 4 - آب باران 5 - آب چاه احكام آبها نجاسات اشاره 1 و 2 - ادرار و مدفوع 3 - مَنى 4 - مُردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوك 8 - كافر 9 - شراب و مايعات مست كننده 10 - فُقّاع 11 - عرق شتر نجاستخوار عرق جُنُب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام چيزهايى كه نجس شده اند مُطَهِرّات (پاك كننده ها) اشاره 1 - آب 2 - زمين 3 - آفتاب 4 - اسْتِحاله 5 - كم شدن دو سوم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تَبَعيّت 9 - برطرف شدن عين نجاست 10 - اسْتِبْراء حيوان نجاستخوار 11 - غايب شدن مسلمان راه هايى كه پاك شدن چيز نجس با آنها ثابت مى شود احكام ظرفها احكام تَخَلّى اشاره (دفع ادرار و مدفوع) اِسْتِبْراء مستحبّات و مكروهات تخلّى وضو اشاره احكام شستن صورت و دست ها احكام مسح سر و پا وضوى ارتماسى دعاهايى كه خواندن آنها هنگام وضو گرفتن مستحب است شرايط وضو احكام وضو شك در وضو حكم كسى كه بدون اختيار وضوى خود را باطل مى كند مواردى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهايى كه وضو را باطل مى كنند احكام وضوى جبيره غسل و اقسام آن اشاره غسل ترتيبى غسل ارتماسى احكام غسل غسل هاى واجب اشاره جنابت اشاره چيزهايى كه بر جُنب حرام است چيزهايى كه بر جُنب مكروه است غسل جنابت حيض اشاره اقسام زن هاى حائض اشاره احكام حائض استحاضه اشاره احكام استحاضه نفاس غسل مسّ ميّت غسلى كه با نذر يا سوگند يا عهد واجب مى شود غسل هاى مستحب احكام محتضر و اموات اشاره احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت اشاره احكام غسل ميّت احكام حُنوط احكام كفن ميّت احكام نماز ميّت اشاره دستور نماز ميّت مستحبّات نماز ميّت احكام دفن اشاره مستحبّات دفن نماز شب دفن احكام نبش قبر تيمّم موارد تيمّم چيزهايى كه تيمّم بر آنها صحيح است شيوه تيمّم كردن احكام تيمّم احكام نماز اشاره نمازهاى واجب اشاره نمازهاى واجب يوميّه اشاره وقت نماز صبح وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشاء احكام وقت نماز نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شوند نمازهاى مستحب اشاره وقت نمازهاى نافله يوميّه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز اشاره شرايط لباس نمازگزار اشاره مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است مكان نمازگزار اشاره جاهايى كه نماز خواندن در آنها مستحب است جاهايى كه نماز خواندن در آنها مكروه است احكام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز اشاره 1 - نيّت 2 - تَكبيرةُ الإحرام 3 - قيام (ايستادن) 4 - قرائت 5 - ذكر 6 - ركوع 7 - سجود اشاره چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبّات و مكروهات سجده سجدۀ واجب قرآن 8 - تَشَهُّد 9 - سلام نماز 10 - ترتيب 11 - موالات قُنوت ترجمۀ نماز 1 - ترجمۀ سورۀ حمد 2 - ترجمۀ سورۀ توحيد 3 - ترجمۀ ذكر ركوع و سجود و ذكرهايى كه بعد از آنها مستحب اند 4 - ترجمۀ قنوت 5 - ترجمۀ تسبيحات اربعه 6 - ترجمۀ تشهّد و سلام تعقيب نماز اشاره صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مُبْطِلات نماز اشاره اعمالى كه در نماز مكروه است مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست شكّيات اشاره شك هاى باطل كنندۀ نماز شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد اشاره 1 - شك در چيزى كه محلّ آن گذشته است 2 - شك بعد از سلام 3 - شك بعد از وقت 4 - كَثيرُالشَّك (كسى كه زياد شك مى كند) 5 - شكّ امام و مأموم 6 - شك در نماز مستحبّى شك هاى صحيح اشاره نماز احتياط سجدۀ سهو اشاره دستور سجدۀ سهو قضاى سجده و تشهّد فراموش شده اشاره صورت اوّل: سجده يا تشهّد فراموش شده از ركعت آخر نباشد صورت دوم: سجده يا تشهد فراموش شده از ركعت آخر باشد صورت سوم: يكى از ركعت آخر و ديگرى از ركعت ديگر باشد مسائل مشترك بين سه صورت كم و زياد كردن اجزاء و شرايط نماز نماز مسافر اشاره چيزهايى كه سفر را قطع مى كنند 1 - رسيدن به وطن 2 - ده روز اقامت 3 - يك ماه توقّف در حال ترديد محل هايى كه مسافر مى تواند نماز را در آنها تمام بخواند مسائل متفرّقۀ نماز مسافر نماز قضا اشاره قضاى نماز و روزۀ پدر نايب گرفتن براى نماز نماز جماعت اشاره شرايط جماعت احكام جماعت شرايط امام جماعت چيزهايى كه در نماز جماعت مستحب اند چيزهايى كه در نماز جماعت مكروه اند نماز آيات اشاره دستور نماز آيات نماز جمعه اشاره وقت نماز جمعه كيفيّت اقامه نماز جمعه نماز عيد فطر و قربان احكام روزه اشاره نيّت اعمالى كه روزه را باطل مى كنند اشاره 1 - خوردن و آشاميدن 2 - جِماع 3 - استمناء 4 - دروغ بستن به خدا و معصومان عليهم السلام 5 - رساندن غبار غليظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقى ماندن بر جنابت، حيض يا نفاس تا اذان صبح 8 - اماله كردن 9 - قِى كردن احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كنند آنچه براى روزه دار مكروه است مواردى كه قضا و كفّاره واجب مى شود اشاره كفّارۀ روزه مواردى كه فقط قضاى روزه واجب مى شود احكام روزۀ قضا احكام روزۀ مسافر كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اوّل ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است از انجام مبطلات خوددارى شود اِعتكاف اشاره شرايط اعتكاف مسائل اعتكاف احكام خُمس اشاره چيزهايى كه خُمس در آنها واجب است اشاره 1 - درآمد كسب و كار 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهرى كه به واسطۀ غوّاصى به دست مى آيد 6 - غنيمت 7 - زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمان مى خرد مصرف خُمس احكام انفال احكام زكات اشاره شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش زكات طلا و نقره نصاب طلا و نقره احكام زكات طلا و نقره زكات شتر، گاو و گوسفند اشاره نِصاب شتر نِصاب گاو نِصاب گوسفند احكام زكات شتر، گاو و گوسفند مصرف زكات شرايط كسانى كه مستحق زكاتند نيّت زكات مسائل متفرّقۀ زكات زكات فِطْره اشاره مصرف زكات فطره مسائل متفرّقۀ زكات فطره احكام حج اشاره نيابت در حج اقسام حج اشاره صورت حجّ تمتّع اشاره 1 - عمرۀ تمتّع 2 - حجّ تمتّع عمرۀ مفرده احكام دفاع و جهاد اشاره دفاع از حقوق شخصى احكام امر به معروف و نهى از منكر اشاره شرايط امر به معروف و نهى از منكر مراتب امر به معروف و نهى از منكر احكام خريد و فروش اشاره چيزهايى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط مورد معامله و بهاى آن خريد و فروش اموال وقفى صيغۀ خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها انواع معاملات اشاره اوّل: معاملۀ نقدى دوم: معاملۀ نسيه سوم: معاملۀ سَلَف اشاره شرايط معاملۀ سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه خريد و فروش احكام اقاله (به هم زدن معامله) احكام احتكار و قيمت گذارى احكام شُفْعه احكام يَدْ احكام شركت احكام مُضاربه احكام صُلح احكام اجاره اشاره شرايط مالى كه آن را اجاره مى دهند شرايط استفاده از مورد اجاره مسائل متفرّقۀ اجاره احكام سرقفلى احكام جُعاله احكام بيمه احكام مُزارعه احكام مُساقات احكام وكالت احكام قرض احكام سَفته، چك و معاملات بانكى اشاره معاملات بانكى احكام حواله احكام رَهن (گِرو گذاشتن) احكام ضمانت اشاره اوّل: ضمانت عقدى دوم: ضمانت قهرى احكام كفالت احكام وديعه (امانت) احكام عاريه احكام هِبه (بخشش) و ابراء احكام صدقه احكام وقف اشاره شروط ضمن وقف توليت و نظارت بر وقف حبس ملك احكام محجوران احكام مشاغل و درآمدها احكام مسابقات و سرگرمى ها احكام معاشرت و روابط اجتماعى و بين المللى احكام ازدواج و زناشويى اشاره احكام خواستگارى احكام عقد اشاره دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقّت شرايط عقد عيب هايى كه به واسطۀ آنها مى شود عقد را به هم زد زن هايى كه ازدواج با آنها حرام است احكام ازدواج دائم احكام مَهريّه احكام ازدواج موقّت (مُتعه) مسائل متفرّقۀ زناشويى احكام محرميّت به سبب شير دادن اشاره شرايط شير دادنى كه علّت محرم شدن است احكام تلقيح احكام سقط جنين و جلوگيرى احكام نوزاد اشاره احكام عَقيقه آداب شير دادن احكام حِضانت (نگهدارى و تربيت كودك) حقوق و تكاليف پدر و مادر و فرزندان احكام پوشش و زينت احكام نگاه، لمس و صدا احكام طلاق اشاره اقسام طلاق و احكام آنها اشاره 1 - طلاق بائن اشاره طلاق خُلع طلاق مُبارات 2 - طلاق رِجعى اشاره احكام رجوع كردن احكام و مسائل عدّه اشاره 1 - عدّۀ طلاق 2 - عدّۀ وفات احكام لِعان احكام احياى زمين هاى مَوات اشاره احكام حيازت مباحات مشتركات احكام لُقَطه «اموال پيدا شده» احكام مجهول المالك و حيوان و انسان گم شده احكام غَصْب اشاره احكام تَقاص احكام سر بريدن و شكار حيوانات اشاره دستور سر بريدن حيوانات (ذبح) شرايط سر بريدن حيوان (ذبح) دستور كشتن شتر مستحبّات و مكروهات سر بريدن حيوان احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد مَلخ احكام خوردنى ها و آشاميدنى ها اشاره مستحبّات و مكروهات خوردن و آشاميدن احكام اقرار احكام نَذْر و عَهْد احكام سوگند احكام وصيّت احكام ارث اشاره ارث طبقۀ اوّل ارث طبقۀ دوم ارث طبقۀ سوم ارث زن و شوهر از يكديگر مسائل متفرّقه ارث احكام تشريح و پيوند

معاملات باطل

معاملات باطل
«مسألۀ 2244» در چند مورد معامله باطل است:
اوّل: خريد و فروش عين نجسى كه از آن منفعت حرام برده مى شود، مثل مشروبات الكلى؛ ولى خريد و فروش چيزهايى مثل مدفوع جهت كُود كشاورزى و سگ شكارى تعليم ديده و خون انسان براى تزريق به بيمار كه منفعت حلال دارند، اشكال ندارد.
دوم: خريد و فروش مال غصبى، مگر آن كه صاحب آن، معامله را بپذيرد.
سوم: خريد و فروش چيزهايى كه ماليّت و ارزش عقلايى ندارند.
چهارم: معامله چيزى كه منافع معمولى آن حرام باشد، مثل آلات قمار.
پنجم: معامله اى كه در آن ربا باشد و «غِشّ» در معامله - يعنى فروختن جنسى كه با چيز ديگرى مخلوط است، در صورتى كه آن چيز معلوم نباشد و فروشنده هم به خريدار نگويد مثل شيرى كه در آن آب ريخته است - حرام است. از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم منقول است كه فرمود: «از ما نيست كسى كه در معاملۀ با مسلمانان غِشّ كند (و اين فرمايش را سه بار تكرار فرمودند) و هر كه با برادر مسلمان خود غشّ كند، خداوند بركت روزى او
را مى برد و راه معاش او را مى بندد و او را به خودش و اگذار مى كند.»
«مسألۀ 2245» فروختن چيز پاكى كه نجس شده و آب كشيدن آن ممكن است، اشكال ندارد، ولى اگر مشترى بخواهد آن چيز را بخورد، بنابر احتياط واجب بايد فروشنده نجس بودن آن را به او بگويد.
«مسألۀ 2246» اگر چيز پاكى كه آب كشيدن آن ممكن نيست، مثل روغن، نجس شود، چنانچه خريدار آن را براى خوردن بخرد، معامله باطل و عمل حرام است و اگر براى كارى بخواهد كه شرط آن پاك بودن نيست، مثلاً بخواهند نفت نجس را بسوزانند، فروختن آن اشكال ندارد.
«مسألۀ 2247» معاملۀ دارويى كه عين آن نجس است، در صورت ضرورت و انحصار، اشكال ندارد.
«مسألۀ 2248» خريد و فروش روغن و داروهاى روان و عطرهايى كه از ممالك غير اسلامى مى آورند، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد، اشكال ندارد و همچنين شربتى كه به عنوان دارو از كشورهاى غير اسلامى وارد مى شود - هرچند بعضى از اجزاى آن نجس باشد - اگر جايگزين نداشته باشد، معاملۀ آن جايز و صحيح است؛ ولى روغنى كه از مردار گرفته مى شود - چه از دست كافر و چه از دست مسلمان گرفته شود - نجس و معاملۀ آن باطل است؛ اما روغنى كه معلوم نيست كه از مردار گرفته شده يا نه و شك در ذبح آن وجود دارد، چنانچه از دست مسلمان گرفته شود، پاك و معاملۀ آن صحيح است و اگر از دست كافر گرفته شود، نجس و معامله آن باطل است، مگر آن كه بداند آن كافر آن را از مسلمان خريده است.
«مسألۀ 2249» اگر روباه و مانند آن را به غير دستورى كه در شرع معيّن شده كشته باشند يا خودش مرده باشد، خريد و فروش پوست آن حرام و معاملۀ آن باطل است؛ مگر آن كه در آن منفعت عقلايى حلالى وجود داشته باشد، مانند اين كه با آن لباس تهيه كنند تا در غير نماز و طواف از آن استفاده كنند كه در اين صورت معامله آن3.
جايز و صحيح است.
«مسألۀ 2250» خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى كه از ممالك غير اسلامى مى آورند يا از دست كافر گرفته مى شود، باطل است؛ ولى اگر انسان بداند كه آنها از حيوانى است كه به دستور شرع كشته شده، خريد و فروش آنها اشكال ندارد.
«مسألۀ 2251» خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى كه از دست مسلمان گرفته شود اشكال ندارد، ولى اگر انسان بداند كه آن مسلمان آن را از دست كافر گرفته و تحقيق نكرده كه از حيوانى است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، خريدن آن حرام و معاملۀ آن باطل است.
«مسألۀ 2252» اگر گوشت يا پوست و يا ساير اجزاى مردار به جز استفاده در مواردى كه پاك بودن در آن شرط است، منافع قابل توجّه ديگرى داشته باشند - مانند اين كه براى خوراك دام و طيور و يا تبديل آنها به كود و مانند آن توسط دستگاه هاى جديد مورد بهره بردارى قرار گيرند و يا اين كه با چرم و يا پوست لباس تهيه كنند تا در غير نماز و طواف از آن استفاده كنند - ظاهراً خريد و فروش آنها به همين قصد اشكال ندارد.
«مسألۀ 2253» خريد و فروش خون براى انتفاع حلال جايز است؛ بنابراين خريد و فروش خون براى تزريق به بيمار اشكال ندارد، مگر اين كه گرفتن خون براى خون دهنده ضرر قابل توجه داشته باشد.
«مسألۀ 2254» وزن يا حجم خونى كه مورد خريد و فروش قرار مى گيرد، بايد معلوم باشد، ولى در صورتى كه وزن و مقدار آن را ندانند، مى توانند مصالحه نمايند.
«مسألۀ 2255» انسان مى تواند بعضى از اعضاى خود را مانند كليه، براى پيوند به شخص ديگرى بفروشد، به شرط آن كه براى خود او ضرر قابل توجّهى نداشته باشد.
«مسألۀ 2256» خريد و فروش مست كننده ها و مواد مخدر، حرام و معاملۀ آنها باطل است.
«مسألۀ 2257» اگر قصد خريدار اين باشد كه پول جنس را ندهد، چنانچه قصد جدّى معامله را داشته باشد، معامله صحيح است، ولى پول جنس را مديون است.
«مسألۀ 2258» اگر خريدار بخواهد پول جنس را بعداً از مال حرام بدهد - چه از اوّل قصد او اين باشد يا از اوّل قصد او اين نباشد - معامله صحيح است، ولى بايد مبلغى را كه بدهكار است از مال حلال بدهد.
«مسألۀ 2259» خريد و فروش چيزهاى بى ارزش مانند يك پرِ كاه باطل است.
«مسألۀ 2260» خريد و فروش آلاتى كه براى خصوص لهو به كار مى روند و استفادۀ عقلايى حلالى براى آنها وجود ندارد، حرام و باطل است.
«مسألۀ 2261» اگر چيزى را كه مى شود استفادۀ حلال از آن ببرند، به اين قصد بفروشند كه آن را در حرام مصرف كنند، حرام و باطل بودن آن معامله معلوم نيست، مگر اين كه عرفاً فروش آن را كمك رساندن به انجام عمل حرام بدانند و اگر فروش آن به قصد استفادۀ حرام نباشد، جايز است؛ بنابر اين خريد و فروش چيزهايى مانند تلويزيون، ويدئو و دستگاه گيرندۀ ماهواره كه زمينۀ كاربرد حرام نيز دارند، اگر به قصد استفادۀ حرام نباشد، اشكال ندارد و در انگور اگر آن را به اين قصد بفروشند كه از آن شراب تهيّه نمايند، معاملۀ آن حرام و باطل است.
«مسألۀ 2262» ساختن مجسّمۀ انسان و حيوانات در صورتى كه براى پرستش يا در معرض آن باشد جايز نيست؛ بلكه بنابر احتياط از ساختن آن در هر حال بايد اجتناب شود؛ ولى خريد و فروش مجسّمه و نيز كالايى كه روى آن چهرۀ انسان يا حيوان كنده كارى يا نقاشى شده، اشكال ندارد.
«مسألۀ 2263» خريدن چيزى كه از راه قمار يا غصب و دزدى يا از راه معاملۀ باطل تهيّه شده، باطل و تصرّف در آن مال حرام است و اگر كسى آن را بخرد، بايد به صاحب اصلى آن برگرداند.
«مسألۀ 2264» اگر روغنى را كه با پيه مخلوط است بفروشد، چنانچه آن را معيّن كند، مثلاً بگويد: «اين يك كيلو روغن را مى فروشم»، مشترى مى تواند معامله را به هم بزند؛ ولى اگر آن را معيّن نكند، بلكه يك كيلو روغن بفروشد و بعد روغنى را كه پيه دارد بدهد، مشترى مى تواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص مطالبه نمايد.
«مسألۀ 2265» اگر مقدارى از جنسى را كه با وزن يا پيمانه مى فروشند، به زيادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً يك كيلو گندم را به يك كيلو و نيم گندم بفروشد، ربا و حرام است و گناه يك درهم ربا بزرگ تر از آن است كه انسان هفتاد مرتبه با محرم خود زنا كند. بلكه اگر يكى از دو جنس سالم و ديگرى معيوب باشد يا جنس يكى خوب و جنس ديگرى بد باشد يا با يكديگر تفاوت قيمت داشته باشند، چنانچه بيشتر از مقدارى كه مى دهد بگيرد، باز هم ربا و حرام است؛ پس اگر مِس سالم را بدهد و بيشتر از آن مس شكسته بگيرد يا برنج درجۀ يك را بدهد و بيشتر از آن برنج نامرغوب بگيرد يا طلاى ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاى نساخته بگيرد، ربا و حرام مى باشد. در معاملۀ ربوى علاوه بر آن كه مقدار زيادى حرام است، اصل معامله نيز باطل مى باشد.
«مسألۀ 2266» اگر چيزى كه اضافه مى گيرد غير از جنسى باشد كه مى فروشد، مثلاً يك كيلو گندم را به يك كيلو گندم و يك ريال پول بفروشد، باز هم ربا و حرام است؛ بلكه اگر چيزى زيادتر نگيرد، ولى شرط كند كه خريدار عملى براى او انجام دهد، ربا و حرام مى باشد.
«مسألۀ 2267» اگر چيزى مثل پارچه را كه با متر و ذرع مى فروشند يا چيزى مثل گردو و تخم مرغ را كه با شماره معامله مى كنند، بفروشند و در مقابل از همان جنس زيادتر بگيرند - مثلاً ده تا تخم مرغ بدهند و يازده تا بگيرند، يا يك متر پارچه را بفروشند و يك متر و بيست سانتيمتر پارچه عوض آن بگيرند - اشكال ندارد.
«مسألۀ 2268» جنسى كه در بعضى از شهرها با وزن يا پيمانه آن را مى فروشند و در بعضى از شهرها با شماره آن را معامله مى كنند، اگر در شهرى كه آن را با وزن يا پيمانه مى فروشند، در مقابل فروش آن از همان جنس زيادتر بگيرند، ربا و حرام است ولى در شهر ديگر ربا نيست.
«مسألۀ 2269» اگر چيزى كه مى فروشد و عوضى كه مى گيرد از يك جنس نباشند، گرفتن زيادى اشكال ندارد؛ پس اگر يك كيلو برنج بفروشد و دو كيلو گندم بگيرد، معامله7.
صحيح است.
«مسألۀ 2270» اگر جنسى كه مى فروشد و عوضى كه مى گيرد از يك چيز عمل آمده باشند، بايد در معامله زيادى نگيرد؛ پس اگر يك كيلو ماست بفروشد و در عوض آن يك كيلو و نيم شير بگيرد، ربا و حرام است و احتياط واجب آن است كه اگر ميوۀ رسيده را با ميوۀ نارس معامله مى كند، زيادى نگيرد.
«مسألۀ 2271» جو و گندم در «ربا» يك جنس حساب مى شوند؛ پس اگر يك كيلو گندم بدهد و يك كيلو و نيم جو بگيرد، ربا و حرام است و نيز اگر مثلاً ده كيلو جو بخرد كه سرِ خرمن ده كيلو گندم بدهد، چون جو را نقد گرفته و بعد از مدّتى گندم را مى دهد، مثل آن است كه زيادى گرفته و حرام مى باشد.
«مسألۀ 2272» اگر چيزى به يكى از دو طرف يا به هر دو طرف معامله اضافه كنند كه از بيع مثل به مثل خارج شود، تفاوت وزن يا پيمانه دو طرف معامله موجب ربا نمى شود؛ مثلاً اگر دو كيلو گندم بد را به ضميمه مقدارى پارچه به يك كيلو گندم خوب بفروشند، اشكال ندارد.
«مسألۀ 2273» معامله ربوى با كافرى كه در كشور مسلمين زندگى مى كند جايز نيست، ولى چنانچه معامله صورت بگيرد، ربايى كه از او گرفته است حلال است؛ اما كافرى كه در پناه اسلام نيست ربا گرفتن از او و معاملۀ ربوى با او بدون اشكال است.
همچنين پدر و فرزند و زن دائمى و شوهر مى توانند ازيكديگر ربا بگيرند.
«مسألۀ 2274» خريد و فروش پول هاى غير همجنس نظير معامله «ريال» در مقابل «دلار» يا «پوند» و يا غير آن، اگر به قصد فرار از رباى قرضى نباشد اشكال ندارد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم