احکام شرعی
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

احكام تقليد احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام آبها احكام تخلى (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلى نجاسات نجاسات راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاست مطهّرات مطهّرات احكام ظرفها وضو وضو وضوى ارتماسى دعاهائى كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احكام وضو چيزهائى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهائى كه وضو را باطل مى كند غسلهاى واجب غسلهاى واجب احكام جنابت احكام جنابت چيزهائى كه بر جنب حرام است چيزهائى كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه استحاضه احكام استحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسلهاى مستحب تيمم تيمم چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء يا غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب احكام وقت نماز نمازهائى كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز لباس نمازگزار لباس نمازگزار مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است مكان نمازگزار احكام مسجد اذان و اقامة واجبات نماز واجبات نماز تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) ركوع سجود سجود چيزهائى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز موالات قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قل هوالله احد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز مبطلات نماز چيزهائى كه در نماز مكروه است. مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست شكيات شكيات شكهاى باطل شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضا نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه نيت چيزهائى كه روزه را باطل مى كند چيزهائى كه روزه را باطل مى كند احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه احكام خمس احكام خمس مصرف خمس احكام زكات احكام زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرائط كسانى كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش چيزهائى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خريدار شرائط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف معامله سلف شرائط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را بهم بزند مسائل متفرقه احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرائط مالى كه آنرا اجاره مى دهند شرائط استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت احكام قرض احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه(امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرائط عقد عده اى از زنها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشوئى احكام شير دادن احكام شير دادن شرائط شير دادنى كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام حيوان و مالى كه انسان آنرا پيدا مى كند احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهائى كه موقع سربريدن حيوانات مستحب است چيزهائى كه در كشتن حيوانات مكروه است احكام شكار كردن با اسلحه احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها و آشاميدنيها احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهائى كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهائى كه موقع غذا خوردن مكروه است مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن احكام وقف احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است حد مرتد احكام ديه مسائل متفرقه

احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت

احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت
احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت
مسأله 548 غسل و كفن و نماز و دفن مسلمان اگر چه دوازده امامى نباشد بر هر مكلفى واجب است، و اگر بعضى انجام دهند از ديگران ساقط مى شود، و چنانچه هيچكس انجام ندهد، همه معصيت كرده اند.
مسأله 549 اگر كسى مشغول كارهاى ميت شود بر ديگران واجب نيست اقدام نمايند، ولى اگر او عمل را نيمه كاره بگذارد، بايد ديگران تمام كنند.
مسأله 550 اگر انسان يقين كند كه ديگرى مشغول كارهاى ميت شده واجب نيست به كارهاى ميت اقدام كند، ولى اگر شك يا گمان دارد، بايد اقدام نمايد.
مسأله 551 اگر كسى بداند غسل يا كفن يا نماز يا دفن ميت را باطل انجام داده اند، بايد دوباره انجام دهد، ولى اگر گمان دارد كه باطل بوده، يا شك دارد كه درست بوده يا نه، لازم نيست اقدام نمايد.
مسأله 552 براى غسل و كفن و نماز و دفن ميت، بايد از ولى او اجازه بگيرند.
مسأله 553 ولى زن شوهر او است و بعد از او، مردهائى كه از ميت ارث مى برند مقدم بر زنهاى ايشانند
مسأله 554 اگر كسى بگويد من وصىّ يا ولىّ ميّتم، يا ولى ميت به من اجازه داده كه غسل و كفن و دفن ميت را انجام دهم، چنانچه به حرف او اطمينان دارند و ديگرى هم نمى گويد من ولى يا وصى ميتم يا ولى ميت به من اجازه
داده است، انجام كارهاى ميت با اوست و اگر به حرف او اطمينان ندارند، يا ديگرى مى گويد من ولى يا وصى ميتم، يا ولى ميت به من اجازه داده است، در صورتى كه دو نفر عادل به گفته اولى شهادت دهند بايد حرف او را قبول كرد.
مسأله 555 اگر ميت براى غسل و كفن و دفن و نماز خود غير از ولى كس ديگرى را معين كند، احتياط واجب آن است كه ولى و آن كس، هر دو اجازه بدهند و لازم نيست كسى كه ميت، او را براى انجام اين كارها معين كرده، اين وصيت را قبول كند، ولى اگر قبول كرد، بايد به آن عمل نمايد.
احكام غسل ميت
مسأله 556 واجب است ميت را سه غسل بدهند. اول به آبى كه با سدر مخلوط باشد. دوم به آبى كه با كافور مخلوط باشد. سوم با آب خالص.
مسأله 557 سدر و كافور بايد به اندازه اى زياد نباشد، كه آب را مضاف كند و باندازه اى هم كم نباشد، كه نگويند سدر و كافور با آب مخلوط شده است.
مسأله 558 اگر سدر و كافور باندازه اى كه لازم است پيدا نشود، بنابر احتياط واجب بايد مقدارى كه به آن دسترسى دارند در آب بريزند.
مسأله 559 كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته است اگر پيش از تمام كردن طواف حج يا عمره بميرد، نبايد او را با آب كافور غسل دهند و به جاى آن بايد با آب خالص غسلش بدهند.
مسأله 560 اگر سدر و كافور يا يكى از اينها پيدا نشود، يا استعمال آن
جايز نباشد مثل آنكه غصبى باشد، بايد به جاى هر كدام كه ممكن نيست، ميت را با آب خالص غسل بدهند.
مسأله 561 كسى كه ميت را غسل مى دهد، بايد مسلمان دوازده امامى و بالغ و عاقل باشد و مسائل غسل راهم بداند.
مسأله 562 كسى كه ميت را غسل مى دهد، بايد قصد قربت داشته باشد يعنى غسل را براى انجام فرمان خداوند عالم بجا آورد.
مسأله 563 غسل بچه مسلمان اگر چه از زنا باشد واجب است، و غسل و كفن و دفن كافر و اولاد او جايز نيست، و كسى كه از بچگى ديوانه بوده و به حال ديوانگى بالغ شده چنانچه پدر و مادر او يا يكى از آنان مسلمان باشند، بايد او را غسل داد، و اگر هيچ كدام آنان مسلمان نباشند، غسل دادن او جايز نيست.
مسأله 564 بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد، بايد غسل بدهند و اگر چهار ماه ندارد، بايد در پارچه اى بپيچند و بدون غسل دفن كنند.
مسأله 565 حرام است مرد زن را، و زن مرد را غسل بدهد، ولى زن مى تواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم مى تواند زن خود را غسل دهد، اگر چه احتياط مستحب آنست كه زن، شوهر خود و شوهر، زن خود را غسل ندهد.
مسأله 566 مرد مى تواند دختر بچه اى را كه سن او از سه سال بيشتر نيست غسل دهد، زن هم مى تواند پسر بچه اى را كه سه سال بيشتر ندارد غسل دهد.
مسأله 567 اگر براى غسل دادن ميتى كه مرد است
مرد پيدا نشود، زنانى كه با او نسبت دارند و محرمند، مثل مادر و خواهر و عمه و خاله يا به واسطه شير خوردن با او محرم شده اند، مى توانند از زير لباس يا چيزى كه بدن او را بپوشاند غسلش بدهند و نيز اگر براى غسل ميت زن، زن ديگرى نباشد و مردهائى كه با او نسبت دارند و محرم اند يا به واسطه شير خوردن با او محرم شده اند، مى توانند از زير لباس او را غسل دهند.
مسأله 568 اگر ميت و كسى كه او را غسل مى دهد هر دو مرد يا هر دو زن باشند، بهتر آنست كه غير از عورت، جاهاى ديگر ميت برهنه باشد.
مسأله 569 نگاه كردن به عورت ميت حرام است، و كسى كه او را غسل مى دهد اگر نگاه كند معصيت كرده، ولى غسل باطل نمى شود.
مسأله 570 اگر جائى از بدن ميت نجس باشد، بايد پيش از آنكه آنجا را غسل بدهند آب بكشند، و احتياط مستحب آن است كه تمام بدن ميت، پيش از شروع به غسل پاك باشد.
مسأله 571 غسل ميت مثل غسل جنابت است، و احتياط واجب آن است كه تا غسل ترتيبى ممكن است ميت را غسل ارتماسى ندهند، ولى در غسل ترتيبى هر يك از سه قسمت بدن را مى توانند در آب كثير فرو ببرند.
مسأله 572 كسى را كه در حال حيض يا در حال جنابت مرده، لازم نيست غسل حيض يا غسل جنابت بدهند، بلكه همان غسل ميت براى او كافيست.
مسأله 573 مزد گرفتن براى غسل دادن ميت محل اشكال
است، و اگر كسى براى گرفتن مزد، ميت را غسل دهد در صورتى كه قصد قربت از او متمشى نشود آن غسل باطل است، ولى مزد گرفتن براى كارهاى مقدماتى غسل مانعى ندارد.
مسأله 574 اگر آب پيدا نشود يا استعمال آن مانعى داشته باشد، بنابر اظهر عوض هر سه غسل، ميت را يك تيمم بدهند كافى است، و سزاوار نيست ترك احتياط به سه تيمم عوض هر سه غسل، پس احتياط مستحب آنست كه اولاً يك تيمم بدهند عوض از مجموع اغسال و بعد براى هر غسلى يك تيمم بدهند.
مسأله 575 كسى كه ميت را تيمم مى دهد، بايد دست خود را به زمين بزند و به صورت و پشت دستهاى ميت بكشد، و اگر ممكن باشد احتياط واجب آنست كه با دست ميت هم او را تيمم بدهد.
احكام كفن ميت
مسأله 576 ميت مسلمان را بايد با سه پارچه كه آنها را لنگ و پيراهن و سر تا سرى مى گويند كفن نمايند.
مسأله 577 لنگ بايد از ناف تا زانو بدن را بپوشاند، و بهتر آنست كه از سينه تا روى پا برسد، و پيراهن بايد از سرشانه تا نصف ساق يا تمام بدن را بپوشاند و بهتر آنست كه تا روى پا برسد، و درازاى سرتاسرى بايد به قدرى باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد، و پهناى آن بايد باندازه اى باشد كه يك طرف آن روى طرف ديگر بيايد.
مسأله 578 مقدارى از لنگ كه از ناف تا زانو را مى پوشاند، و مقدارى از پيراهن كه از شانه تا نصف ساق را مى پوشاند مقدار واجب كفن
است،و آنچه بيشتر از اين مقدار كه در مسأله قبل گفته شد مقدار مستحب كفن مى باشد.
مسأله 579 اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند كه بيشتر از مقدار واجب كفن را كه در مسأله قبل گفته شد از سهم آنان بردارند اشكال ندارد. و احتياط واجب آن است كه بيشتر از مقدار واجب كفن را از سهم وارثى كه بالغ نشده برندارند.
مسأله 580 اگر كسى وصيت كرده باشد كه مقدار مستحب كفن را كه در دو مسأله قبل گفته شد از ثلث مال او بردارند، يا وصيت كرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند، ولى مصرف آنرا معين نكرده باشد يا فقط مصرف مقدارى از آن را معين كرده باشد، مى توانند مقدار مستحب كفن را از ثلث مال او بردارند.
مسأله 581 اگر ميت وصيت نكرده باشد كه كفن را از ثلث مال او بردارند مى توانند از اصل مال بردارند، و واجب است كه مقدار واجب كفن را به ارزانترين قيمتى كه ممكن است تهيه نمايند، و لازم نيست ورثه بالغ به مقدار زايد اجازه بدهند تا مقدارى را كه اجازه داده اند، از سهم آنان برداشته شود.
مسأله 582 كفن زن بر شوهر است، اگر چه زن از خود مال داشته باشد و همچنين اگر زن را به شرحى كه در كتاب طلاق گفته مى شود طلاق رجعى بدهند و پيش از تمام شدن عده بميرد شوهرش بايد كفن او را بدهد. و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد ولى شوهر بايد از مال او كفن زن را بدهد.
مسأله 583 كفن ميت بر خويشان
او واجب نيست، اگر چه مخارج او در حال زندگى بر آنان واجب باشد.
مسأله 584 اگر هر يك از سه پارچه كفن به قدرى نازك باشد كه بدن ميت از زير آن پيدا باشد، ولكن با مجموع سه پارچه، بدن ميت پوشيده شود اقوى كفايت است.
مسأله 585 كفن كردن با پوست مردار و چيز غصبى اگر چيز ديگرى هم پيدا نشود جايز نيست. و چنانچه كفن ميت غصبى باشد و صاحب آن راضى نباشد، بايد از تنش بيرون آورند، اگر چه او را دفن كرده باشند.
مسأله 586 كفن كردن ميت با چيز نجس و با پارچه ابريشمى خالص و يا پارچه اى كه با طلا بافته شده جايز نيست، ولى در حال ناچارى اشكال ندارد.
مسأله 587 كفن كردن با پارچه اى كه از پشم يا موى حيوان حرام گوشت تهيه شده در حال اختيار جايز نيست، و احتياط واجب آنست كه با پوست حيوان حلال گوشتى هم كه به دستور شرع كشته شده ميت را كفن نكنند، ولى اگر كفن از مو و پشم حيوان حلال گوشت باشد اشكال ندارد، اگر چه احتياط مستحب آنست كه با اين دو هم كفن ننمايند.
مسأله 588 اگر كفن ميت به نجاست خود او، يا به نجاست ديگرى نجس شود چنانچه كفن ضايع نمى شود،بايد مقدار نجس را بشويند يا ببُرند، اگر چه بعد از گذاشتن در قبر باشد، و اگر شستن يا بريدن آن ممكن نيست در صورتى كه عوض كردن آن ممكن باشد بايد عوض نمايد.
مسأله 589 كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته اگر بميرد بايد مثل ديگران كفن
شود، و پوشاندن سر و صورتش اشكال ندارد.
مسأله 590 مستحب است انسان در حال سلامتى، كفن و سدر و كافور خود را تهيه كند.
احكام حنوط
مسأله 591 بعد از غسل واجب است ميت را حنوط كنند، يعنى به پيشانى و كف دستها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهاى او كافور بمالند. و مستحب است به سر بينى ميت هم كافور بمالند، و بايد كافور سائيده و تازه باشد، و اگر به واسطه كهنه بودن، عطر او از بين رفته باشد كافى نيست.
مسأله 592 احتياط مستحب آنست كه اول كافور را به پيشانى ميت بمالند.
مسأله 593 بهتر آنست كه ميت را پيش از كفن كردن حنوط نمايند، اگر چه در بين كفن كردن و بعد از آن هم مانعى ندارد.
مسأله 594 كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته است اگر پيش از تمام كردن طواف بميرد، حنوط كردن او جايز نيست.
مسأله 595 زنى كه شوهر او مرده و هنوز عده اش تمام نشده اگر چه حرام است خود را خوشبو كند، ولى چنانچه بميرد حنوط او واجب است.
مسأله 596 احتياط واجب آنست كه، ميت را با مشك و عنبر و عود و عطرهاى ديگر خوشبو نكنند، و اينها را با كافور مخلوط ننمايند.
مسأله 597 مستحب است، قدرى تربت حضرت سيدالشهداء عليه السلام با كافور مخلوط كنند، ولى بايد از آن كافور به جاهائى كه بى احترامى مى شود نرسانند، و نيز بايد تربت به قدرى زياد نباشد، كه وقتى با كافور مخلوط شد آنرا كافور نگويند.
مسأله 598 اگر كافور پيدا نشود، يا فقط به
اندازه غسل باشد حنوط لازم نيست، و چنانچه از غسل زياد بيايد ولى به همه هفت عضو نرسد، احوط آنست كه اول به پيشانى و اگر زياد آمد به جاهاى ديگر بمالند.
مسأله 599 مستحب است دو چوب تر و تازه در قبر همراه ميت بگذارند.
احكام نماز ميت
مسأله 600 نماز خواندن بر ميت مسلمان اگر چه بچه باشد واجب است ولى بايد پدر و مادر آن بچه يا يكى از آنان مسلمان باشند، و شش سال بچه تمام شده باشد.
مسأله 601 نماز خواندن بر بچه اى كه شش سال او تمام نشده مستحب است، ولى نماز خواندن بر بچه اى كه مرده به دنيا آمده مستحب نيست.
مسأله 602 نماز ميت بايد بعد از غسل و حنوط و كفن كردن او خوانده شود، و اگر پيش از اينها يا در بين اينها بخوانند، اگر چه از روى فراموشى يا ندانستن مسأله باشد كافى نيست.
مسأله 603 كسى كه مى خواهد نماز ميت بخواند، لازم نيست با وضو يا غسل يا تيمم باشد، و بدن و لباسش پاك باشد، و اگر لباس او غصبى هم باشد اشكال ندارد اگر چه احتياط مستحب آنست كه تمام چيزهائى را كه در نمازهاى ديگر لازم است رعايت كند.
مسأله 604 كسى كه بر ميت نماز مى خواند بايد رو به قبله باشد، و نيز واجبست ميت را مقابل او به پشت بخوابانند، به طورى كه سر او به طرف راست نمازگزار و پاى او به طرف چپ نمازگزار باشد.
مسأله 605 مكان نمازگزار بايد غصبى نباشد، و نيز بايد از جاى ميت پست تر يا بلندتر نباشد، ولى
پستى و بلندى مختصر اشكال ندارد.
مسأله 606 نمازگزار بايد از ميت دور نباشد، ولى كسى كه نماز ميت را به جماعت مى خواند اگر از ميت دور باشد، چنانچه صفها به يكديگر متصل باشد اشكال ندارد.
مسأله 607 نمازگزار بايد مقابل ميت بايستد، ولى اگر نماز به جماعت خوانده شود وصف جماعت از دو طرف ميت بگذرد، نماز كسانى كه مقابل ميت نيستند اشكال ندارد.
مسأله 608 بين ميت و نمازگزار بايد پرده و ديوار يا چيزى مانند اينها نباشد، ولى اگر ميت در تابوت و مانند آن باشد اشكال ندارد.
مسأله 609 در وقت خواندن نماز بايد عورت ميت پوشيده باشد، و اگر كفن كردن او ممكن نيست، بايد عورتش را اگر چه با تخته و آجر و مانند اينها باشد بپوشانند.
مسأله 610 نماز ميت را بايد ايستاده و با قصد قربت بخواند، و در موقع نيت ميت را معين كند، مثلاً نيت كند نماز مى خوانم بر اين ميت قربةً الى الله.
مسأله 611 اگر كسى نباشد كه بتواند نماز ميت را ايستاده بخواند مى شود نشسته بر او نماز خواند.
مسأله 612 اگر ميت وصيت كرده باشد كه شخص معينى بر او نماز بخواند احتياط واجب آنست كه آن شخص از ولى ميت اجازه بگيرد، و بر ولى هم واجب است كه اجازه بدهد.
مسأله 613 مكروه است بر ميت چند مرتبه نماز بخوانند، ولى اگر ميت اهل علم و تقوى باشد مكروه نيست.
مسأله 614 اگر ميت را عمداً يا از روى فراموشى يا به جهت عذرى بدون نماز دفن كنند، يا بعد از دفن معلوم شود، نمازى كه
بر او خوانده شده باطل بوده است تاوقتى جسد او از هم نپاشيده، واجبست با شرطهائى كه براى نماز ميت گفته شده بر قبرش نماز بخوانند.
دستور نماز ميت
مسأله 615 نماز ميت پنج تكبير دارد و اگر نمازگزار پنج تكبير به اين ترتيب بگويد كافى است. بعد از نيت و گفتن تكبير اول بگويد:(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ) و بعد از تكبير دوم بگويد: (اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد) و بعد از تكبير سوم بگويد: (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُومِنينَ وَ الْموُمِناتِ) و بعد از تكبير چهارم اگر ميت مرد است بگويد: ( اَللّهُمَّ اغْفِر لِهذا الْمَيِّتِ) و اگر زن است بگويد:(اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذهِ المَيِّتِ) و بعد تكبير پنجم را بگويد و بهتر است بعد از تكبير اول بگويد: (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبُدُهُ وَ رَسُوُلُه اَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشيراً وَ نَذيراً بَيْنَ يَدَىِ السْاعَةِ) و بعد از تكبير دوم بگويد: (اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد كَأَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى اِبراهيمَ وَ آلِ اِبْراهيمَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ وَصَلِّ عَلى جَميعِ الانبياءِ وَ الْمُرْسَلينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدّيقينَ وَ جَميع عِبادِ الله الصّالحين) و بعد از تكبير سوم بگويد: (اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُومِنينَ وَ المُؤمِناتِ وَ الّمُسّلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ اَلاحياءِ مِنْهُمْ وَ الاَمْواتِ تابِعْ بَينَنا وَ بَيْنَهُم بِالْخَيراتِ اِنَّكَ مُجيبُ الدَّعَواتِ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىء قَديرٌ).
و بعد از تكبير چهارم اگر ميت مرد است بگويد: (اَللّهُمَّ اِنَّ هذا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ اَمَتِكَ
نَزَلَ بِكَ وَ اَنْتَ خَيْرُ مَنْزُول بِهِ اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَيْراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا اَللّهُمَّ اِنْ كانَ مُحسِناً فَزِدْ فى اِحْسانِهِ وَ اِنْ كانَ مُسيئَاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِر لَهُ، اَلّلهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَكَ فى أَعْلى عِلِّيِّينَ وَ اَخْلِفْ عَلى أهْلِهِ فى الغابرينَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِكَ يا ارْحَمَ الرّاحِمين) و بعد تكبير پنجم را بگويد ولى اگر ميت زن است بعد از تكبير چهارم بگويد: (اَللّهُمَّ اِنَّ هذهِ اَمَتُكَ وَ إبْنَةُ عَبْدِكَ وَ ابْنةُ اَمَتِكَ نَزَلَتْ بكَ وَ اَنْتَ خَيْرُ مَنْزُول بِه اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنها اِلا خَيراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بها مِنّا اَللّهُمَّ اِنْ كانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدُ فى اِحْسانِها وَ إِنْ كانَتْ مُسيئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِر لَها اَللّهُمَّ اجْعَلها عِنْدَكَ فى أَعْلى عِلِّييِّنَ وَ اَخلِفْ عَلى أَهْلِها فى الْغابِرينَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ)
مسأله 616 بايد تكبيرها و دعاها را طورى پشت سرهم بخواند، كه نماز از صورت خود خارج نشود.
مسأله 617 كسى كه نماز ميت را به جماعت مى خواند، بايد تكبيرها و دعاهاى آنرا هم بخواند.
مستحبات نماز ميت
مسأله 618 چند چيز در نماز ميت مستحب است: اول كسى كه نماز ميت مى خواند با وضو يا غسل يا تيمم باشد و احتياط مستحب آنست، در صورتى تيمم كند كه وضو و غسل ممكن نباشد، يا بترسد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند به نماز ميت نرسد. دوم اگر ميت مرد است، امام جماعت يا كسى كه فرادى به او نماز مى خواند، مقابل وسط قامت او بايستد، و اگر ميت زن است مقابل سينه اش بايستد. سوم پا برهنه نماز بخواند. چهارم
در هر تكبير دستها را بلند كند. پنجم فاصله او با ميت به قدرى كم باشد كه اگر باد لباسش را حركت دهد به جنازه برسد. ششم نماز ميت را به جماعت بخواند. هفتم امام جماعت تكبير و دعاها را بلند بخواند، و كسانى كه با او نماز مى خوانند، آهسته بخوانند. هشتم در جماعت اگر چه مأموم يك نفر باشد، عقب امام بايستد. نهم نمازگزار به ميت و مؤمنين زياد دعا كند. دهم پيش از نماز سه مرتبه بگويد: الصَّلوة يازدهم نماز را در جائى بخوانند، كه مردم براى نماز ميت بيشتر به آنجا مى روند. دوازدهم زن حائض اگر نماز ميت را به جماعت مى خواند، در صفى تنها بايستد.
مسأله 619 خواندن نماز ميت در مساجد مكروه است، ولى در مسجد الحرام مكروه نيست.
احكام دفن
مسأله 620 واجب است ميت را طورى در زمين دفن كنند كه بوى او بيرون نيايد، و درندگان هم نتوانند بدنش را بيرون آورند، و اگر ترس آن باشد كه جانور بدن او را بيرون آورد، بايد قبر را با آجر و مانند آن محكم كنند.
مسأله 621 اگر دفن ميت در زمين ممكن نباشد، مى توانند به جاى دفن، او را در بنا يا تابوت بگذارند.
مسأله 622 ميت را بايد در قبر به پهلوى راست طورى بخوابانند كه جلوى بدن او رو به قبله باشد.
مسأله 623 اگر كسى در كشتى بميرد، چنانچه جسد او فاسد نمى شود و بودن او در كشتى مانعى ندارد بايد صبر كنند تا به خشكى برسد و او را در زمين دفن كنند. وگرنه بايد در كشتى غسلش بدهند
و حنوط و كفن كنند و پس از خواندن نماز ميت چيز سنگينى به پايش ببندند و به دريا بيندازند، يا او را در خمره بگذارند و درش را ببندند و به دريا بيندازند، و اگر ممكن است بايد او را در جائى بيندازند كه فوراً طعمه حيوانات نشود.
مسأله 624 اگر بترسند كه دشمن، قبر ميت را بشكافد و بدن او را بيرون آورد و گوش يا بينى يا اعضاى ديگر او را ببُرد، چنانچه ممكن باشد بايد به طورى كه در مسأله پيش گفته شد او را به دريا بيندازند.
مسأله 625 مخارج انداختن در دريا و مخارج محكم كردن قبر ميت را در صورتى كه لازم باشد، بايد از اصل مال ميت بردارند.
مسأله 626 اگر زن كافره بميرد و بچه در شكم او مرده باشد، يا هنوز روح به بدن او داخل نشده باشد، چنانچه پدر بچه مسلمان باشد، بايد زن را در قبر به پهلوى چپ پشت به قبله بخوابانند كه روى بچه به طرف قبله باشد.
مسأله 627 دفن مسلمان، در قبرستان كفار و دفن كافر، در قبرستان مسلمانان جايز نيست
مسأله 628 دفن مسلمان در جائى كه بى احترامى به او باشد، مانند جائى كه خاكروبه و كثافت مى ريزند، جايز نيست.
مسأله 629 دفن ميت در جاى غصبى و در زمينى كه مثل مسجد براى غير دفن كردن وقف شده، جائز نيست.
مسأله 630 دفن ميت در قبر مرده ديگر جايز نيست، مگر آنكه قبر كهنه شده و ميت اولى از بين رفته باشد.
مسأله 631 چيزى كه از ميت جدا مى شود، اگر چه مو و
ناخن و دندانش باشد بايد با او دفن شود. و دفن ناخن و دندانى كه در حال زندگى از انسان جدا مى شود مستحب است.
مسأله 632 اگر كسى در چاه بميرد و بيرون آوردنش ممكن نباشد، بايد در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
مسأله 633 اگر بچه در رحم مادر بميرد و ماندنش در رحم براى مادر خطر داشته باشد بايد به آسانترين راه او را بيرون آورند، و چنانچه ناچار شوند كه او را قطعه قطعه كنند اشكال ندارد. ولى بايد به وسيله شوهرش اگر اهل فن است يا زنى كه اهل فن باشد او را بيرون بياورند، و اگر ممكن نيست مرد محرمى كه اهل فن باشد و اگر آنهم ممكن نشود، مرد نامحرمى كه اهل فن باشد بچه را بيرون بياورد،و در صورتى كه آنهم پيدا نشود كسى كه اهل فن نباشد مى تواند بچه را بيرون آورد.
مسأله 634 هر گاه مادر بميرد و بچه در شكمش زنده باشد اگر چه اميد زنده ماندن طفل را نداشته باشند، بايد به وسيله كسانى كه در مسأله پيش گفته شد، پهلوى چپ او را بشكافند و بچه را بيرون آورند و دوباره بدوزند.
مستحبات دفن
مسأله 635 مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود كنند و ميت را در نزديكترين قبرستان دفن نمايند، مگر آنكه قبرستان دورتر از جهتى بهتر باشد، مثل آنكه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، يا مردم براى فاتحه اهل قبور بيشتر به آنجا بروند و نيز مستحب است جنازه را در چند ذرعى قبر، زمين بگذارند و با
سه مرتبه كم كم ببرند و در هر مرتبه زمين بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر كنند، و اگر ميت مرد است در دفعه سوم طورى زمين بگذارند كه سر او طرف پائين قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمايند، و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر كنند، و در موقع وارد كردن پارچه اى روى قبر بگيرند. و نيز مستحب است جنازه را به آرامى از تابوت بگيرند و وارد قبر كنند، و دعاهائى كه دستور داده شده پيش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنكه ميت را در لحد گذاشتند گره هاى كفن را باز كنند، و صورت ميت را را روى خاك بگذارند و بالشى از خاك زير سر او بسازند، و پشت ميت خشت خام يا كلوخى بگذارند كه ميت به پشت بر نگردد. و پيش از آنكه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست ميت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ ميت بگذارند و دهان را نزديك گوش او ببرند و به شدت حركتش دهند و سه مرتبه بگويند:
اسمع افهم يا فُلان بن فلان و بجاى فلان بن فلان اسم ميت و پدرش را بگويند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش على است سه مرتبه بگويند، اسمع افهم يا محمد بن على پس از آن بگويند:
هل انت على العهد الذى فارقتنا عليه من شهادة ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و ان محمداً صلى الله عليه و آله عبده
و رسوله و سيد النبيين و خاتم المرسلين و ان عليا أمير المؤمنين و سيد الوصيين و امام افترض الله طاعته على العالمين و ان الحسن و الحسين و على بن الحسين و محمدبن على و جعفربن محمد و موسى ابن جعفر و على بن موسى و محمدبن على و على بن محمد و الحسن بن على و القائم الحجة المهدى صلوات الله عليهم أئمة المؤمنين و حجج الله على الخلق أجمعين و أئمتك أئمة هدى ابرار يا فلان بن فلان و بجاى فلان بن فلان اسم ميت و پدرش را بگويد و بعد بگويد: اذا أتاك الملكان المقربان رسولين من عندالله تبارك و تعالى و سئلاك عن ربك و عن نبيك و عن دينك و عن كتابك و عن قبلتك و عن ائمتك فلاتخف و لا تحزن و قل فى جوابهما الله ربى و محمد صلى الله عليه و آله نبيى و الاسلام دينى و القرآن كتابى و الكعبه قبلتى و أميرالمؤمنين على بن ابى طالب امامى و الحسن بن على المجتبى امامى و الحسين بن على الشهيد بكربلاء امامى و على زين العابدين امامى و محمد الباقر امامى و جعفر الصادق امامى و موسى الكاظم امامى و على الرضا امامى ومحمد الجواد امامى و على الهادى امامى و الحسن العسكرى امامى و الحجة المنتظر امامى هؤلاء صلوات الله عليهم اجمعين ائمتى و سادتى و قادتى و شفعائى بهم أتولى و من اعدائهم أتبرأ فى الدنيا و الاخرة ثم اعلم يا فلان بن فلان(به جاى فلان بن فلان اسم ميت و پدرش را بگويد بعد بگويد) أن الله تبارك و تعالى نعم الرب و
ان محمد صلى الله عليه و آله نعم الرسول و ان على بن ابيطالب و اولاده المعصومين الائمه الاحد عشر نعم الائمه و ان ماجاء به محمد صلى الله عليه و آله حق و ان الموت حق و سئوال منكر و نكير فى القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و الميزان حق و تطائر الكتب حق و ان الجنة حق و ان الساعة أتية لا ريب فيها و ان الله يبعث من فى القبور پس بگويد: أفهمت يا فلان و بجاى فلان اسم ميت را بگويد پس از آن بگويد: ثبتك الله بالقول الثابت و هداك الله الى صراط مستقيم عرّف الله بينك و بين أوليائك فى مستقر من رحمته پس بگويد: اللهُمَّ جاف الارض عن جنبيه و اصعد بروحه اليك ولقّه منك برهانا اللّهُمَّ عفوك عفوك.
مسأله 636 مستحب است كسى كه ميت را در قبر مى گذارد با طهارت و سر برهنه و پا برهنه باشد، و از طرف پاى ميت از قبر بيرون بيايد، و غير از خويشان ميت كسانى كه حاضرند با پشت دست خاك بر قبر بريزند و بگويند: إِنّا للهِ وَ انّا اِلَيْهِ راجِعُونَ اگر ميت زن است كسى كه با او محرم مى باشد او را در قبر بگذارد، و اگر محرمى نباشد خويشانش او را در قبر بگذارند.
مسأله 637 مستحب است قبر را مربع يا مستطيل بسازند، و به اندازه چهار انگشت از زمين بلند كنند و نشانه اى روى آن بگذارند كه اشتباه نشود، و روى قبر آب بپاشند و بعد از پاشيدن آب كسانى كه حاضرند دستها را بر
قبر بگذارند و انگشتها را باز كرده در خاك فرو برند و هفت مرتبه سوره مباركه انا انزلناه بخوانند و براى ميت طلب آمرزش كنند و اين دعا را بخوانند:
اللّهُمَّ جاف الارض عن جنبيه و اصعد اليك روحه و لقّه منك رضوانا و اسكن قبره من رحمتك ما تغنيه به عن رحمة من سواك.
مسأله 638 پس از رفتن كسانى كه تشييع جنازه كرده اند، مستحب است ولى ميت يا كسى كه از طرف ولى اجازه دارد، دعاهائى را كه دستور داده شده به ميت تلقين كند.
مسأله 639 بعد از دفن، مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتى دهند، ولى اگر مدتى گذشته است كه به واسطه سر سلامتى دادن، مصيبت يادشان مى آيد ترك آن بهتر است، و نيز مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميت غذا بفرستند، و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مكروه است.
مسأله 640 مستحب است انسان در مرگ خويشان مخصوصاً در مرگ فرزند صبر كند، و هر وقت ميت را ياد مى كند انا لله و انا اليه راجعون بگويد، و براى ميت قرآن بخواند، و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد، و قبر را محكم بسازد كه زود خراب نشود.
مسأله 641 جايز نيست انسان در مرگ كسى صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
مسأله 642 پاره كردن يقه در مرگ غير پدر و برادر جايز نيست، ولى در مصيبت آنان يقه پاره كردن جايز است، اگر چه احوط ترك آن است.
مسأله 643 اگر زن در عزاى ميت صورت خود را بخراشد و خون يا
موى خود را بكند، بايد يك بنده آزاد كند يا ده فقير را طعام دهد و يا آنها را بپوشاند، و همچنين است اگر مرد در مرگ زن يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره كند.
مسأله 644 احتياط واجب آن است كه در گريه بر ميت، صدا را خيلى بلند نكند.
نماز وحشت
مسأله 645 در شب اول دفن سه نحو روايت شده:
اول آنكه دو ركعت نماز بخوانند و در ركعت اول بعد از حمد يك مرتبه آية الكرسى، و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره إنّا أنزلناه بخوانند و بعد از سلام نماز بگويند: اَللّهُمَّ صلّ على محمّد و آل محمّد و ابعث ثوابها الى قبر فلان، و بجاى كلمه فلان اسم ميت را بگويند.
دوم آنكه در ركعت اول بعد از حمد دو مرتبه قل هو الله و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه الهيكم التكاثر بخوانند و بعد از سلام اللهم، تا آخر بخوانند.
سوم مثل دوم باضافه آية الكرسى در ركعت اوّل.
مسأله 646 نماز وحشت را در هر موقع از شب اول دفن مى شود خواند ولى بهتر است در اول شب، بعد از نماز عشا خوانده شود.
مسأله 647 اگر بخواهند ميت را به شهر دورى ببرند، يا به جهت ديگر دفن او تأخير بيفتد، بايد نماز وحشت را تا شب اول دفن او تأخير بيندازند.
نبش قبر
مسأله 648 نبش قبر مسلمان، يعنى شكافتن قبر او اگر چه طفل يا ديوانه باشد حرام است، ولى اگر بدنش از بين رفته و خاك شده باشد اشكال ندارد.
مسأله 649 نبش قبر امامزاده ها و شهدا و علما و صلحا اگر چه سالها بر آن گذشته باشد حرام است.
مسأله 650 شكافتن قبر در چند مورد حرام نيست: اول آنكه ميت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالك زمين راضى نشود كه در آنجا بماند. دوم آنكه كفن يا چيز ديگرى كه با ميت دفن شده
غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند و همچنين است اگر چيزى از مال خود ميت كه بورثه او رسيده با او دفن شده باشد و ورثه راضى نشوند كه آن چيز در قبر بماند، ولى اگر وصيت كرده باشد كه دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن كنند، براى بيرون آوردن اينها نمى توانند قبر را بشكافند. سوم آنكه ميت بى غسل يا بى كفن دفن شده باشد، يا بفهمند غسلش باطل بوده، يا به غير دستور شرع كفن شده، يا در قبر او را رو به قبله نگذاشته اند. چهارم آنكه براى ثابت شدن حقى بخواهند بدن ميت را ببينند. پنجم آنكه ميت را در جائى كه بى احترامى به اوست مثل قبرستان كفار يا جائى كه كثافات و خاكروبه مى ريزند دفن كرده باشند. ششم آنكه براى يك مطلب شرعى كه اهميت آن از شكافتن قبر بيشتر است قبر را بشكافند، مثلاً بخواهند بچه زنده را از شكم زن حامله اى كه دفنش كرده اند بيرون آورند. هفتم آنكه بترسند درنده اى بدن ميت را پاره كند، يا سيل او را ببرد، يا دشمن بيرون آورد. هشتم آنكه قسمتى از بدن ميت را كه با او دفن نشده بخواهند دفن كنند، ولى احتياط واجب آنست كه آن قسمت از بدن را طورى در قبر بگذارند كه بدن ميت ديده نشود. و جواز نبش در موارد مذكوره در صورتى است كه موجب هتك ميت نباشد و چنانچه موجب هتك و بيرون آمدن بوى او يا جدا شدن اعضاى او مثلاً باشد بايد ملاحظه اهم را نمود.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم