احکام شرعی
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

احكام تقليد احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام آبها احكام تخلى (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلى نجاسات نجاسات راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاست مطهّرات مطهّرات احكام ظرفها وضو وضو وضوى ارتماسى دعاهائى كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احكام وضو چيزهائى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهائى كه وضو را باطل مى كند غسلهاى واجب غسلهاى واجب احكام جنابت احكام جنابت چيزهائى كه بر جنب حرام است چيزهائى كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه استحاضه احكام استحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسلهاى مستحب تيمم تيمم چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء يا غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب احكام وقت نماز نمازهائى كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز لباس نمازگزار لباس نمازگزار مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است مكان نمازگزار احكام مسجد اذان و اقامة واجبات نماز واجبات نماز تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) ركوع سجود سجود چيزهائى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز موالات قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قل هوالله احد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز مبطلات نماز چيزهائى كه در نماز مكروه است. مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست شكيات شكيات شكهاى باطل شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضا نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه نيت چيزهائى كه روزه را باطل مى كند چيزهائى كه روزه را باطل مى كند احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه احكام خمس احكام خمس مصرف خمس احكام زكات احكام زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرائط كسانى كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش چيزهائى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خريدار شرائط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف معامله سلف شرائط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را بهم بزند مسائل متفرقه احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرائط مالى كه آنرا اجاره مى دهند شرائط استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت احكام قرض احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه(امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرائط عقد عده اى از زنها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشوئى احكام شير دادن احكام شير دادن شرائط شير دادنى كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام حيوان و مالى كه انسان آنرا پيدا مى كند احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهائى كه موقع سربريدن حيوانات مستحب است چيزهائى كه در كشتن حيوانات مكروه است احكام شكار كردن با اسلحه احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها و آشاميدنيها احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهائى كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهائى كه موقع غذا خوردن مكروه است مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن احكام وقف احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است حد مرتد احكام ديه مسائل متفرقه

تيمم

تيمم
تيمم
در هفت مورد بجاى وضو و غسل بايد تيمم كرد.
اول آنكه تهيه آب بقدر وضو يا غسل
ممكن نباشد.
مسأله 655 اگر انسان در آبادى باشد، بايد براى تهيه آب وضو و غسل به قدرى جستجو كند كه از پيدا شدن آن نا اميد شود، و اگر در بيابان باشدچنانچه زمين آن پست و بلند است، بايد در هر يك از چهار طرف به اندازه پرتاب يك تير قديمى كه با كمان پرتاب مى كردند(1)، در جستجوى آب برود و اگر زمين آن پست و بلند نيست بايد در هر طرف به اندازه پرتاب دو تير جستجو نمايد.
مسأله 656 اگر بعضى از چهار طرف هموار و بعض ديگر پست و بلند باشدبايد در طرفى كه هموار است به اندازه پرتاب دو تير و در طرفى كه هموار نيست، به اندازه پرتاب يك تير جستجو كند.
مسأله 657 در هر طرفى كه يقين دارد آب نيست در آنطرف جستجو لازم نيست.
مسأله 658 كسى كه وقت نماز او تنگ نيست و براى تهيه آب وقت دارد اگر يقين دارد در محلى دورتر از مقدارى كه بايد جستجو كند آب هست بايد براى تهيه آب برود، و اگر گمان دارد آب هست رفتن به آن محل لازم نيست، ولى اگر گمان او قوى باشد بنابر احتياط واجب بايد براى تهيه آب به آن محل برود.
مسأله 659 لازم نيست خود انسان در جستجوى آب برود، بلكه مى تواند كسى را كه به گفته او اطمينان دارد بفرستد، و در اين صورت اگر يك نفر از طرف چند نفر برود كافيست.
مسأله 660 اگر احتمال دهد كه داخل بار سفر خود، يا در منزل يا در قافله آب هست، بايد به قدرى جستجو نمايد
كه به نبودن آب يقين كند، يا از پيدا كردن آن نااميد شود.
مسأله 661 اگر پيش از وقت نماز جستجو نمايد و آب پيدا نكند و تا وقت نماز همانجا بماند، چنانچه احتمال دهد كه آب پيدا مى كند، احتياط واجب آنست كه دوباره در جستجوى آب برود.
مسأله 662 اگر بعد از داخل شدن وقت نماز جستجو كند و آب پيدا نكند و تا وقت نماز ديگر در همانجا بماند، چنانچه احتمال دهد كه آب پيدا مى شود، احتياط واجب آنست كه دوباره در جستجوى آب برود.
مسأله 663 اگر وقت نماز تنگ باشد، يا از دزد و درنده بترسد، يا جستجوى آب بقدرى سخت باشد كه نتواند
تحمل كند، جستجو لازم نيست.
مسأله 664 اگر در جستجوى آب نرود تا وقت نماز تنگ شود معصيت كرده، ولى نمازش با تيمم صحيح است.
مسأله 665 كسى كه يقين دارد آب پيدا نمى كند، چنانچه دنبال آب نرود و با تيمم نماز بخواند، و بعد از نماز بفهمد كه اگر جستجو مى كرد آب پيدا مى شد نمازش باطل است.
مسأله 666 اگر بطور متعارف جستجو كرده، و بعد از جستجو آب پيدا نكند و با تيمم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، در جائى كه جستجو كرده آب بوده نماز او صحيح است، مگر آنكه وقت باقى باشد كه در اينصورت بنابر احتياط مستحب نماز را اعاده نمايد.
مسأله 667 كسى كه يقين دارد وقت نماز تنگ است، اگر بدون جستجو با تيمم نماز بخواند، و بعد از نماز بفهمد كه براى جستجو وقت داشته، احتياط واجب آنست كه دورباره نمازش را بخواند،
و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 668 اگر بعد از داخل شدن وقت نماز وضو داشته باشد، و بداند كه اگر وضوى خود را باطل كند تهيه آب براى او ممكن نيست، يا نمى تواند وضو بگيرد چنانچه بتواند وضوى خود را نگهدارد، نبايد آنرا باطل نمايد.
مسأله 669 اگر پيش از وقت نماز وضو داشته باشد، و بداند كه اگر وضوى خود را باطل كند تهيه آب براى او ممكن نيست، چنانچه بتواند وضوى خود را نگهدارد، احتياط مستحب آنست كه آنرا باطل نكند.
مسأله 670 كسى كه فقط به مقدار وضو يا به مقدار غسل آب دارد و مى داند كه اگر آنرا بريزد آب پيدا نمى كند، چنانچه وقت نماز داخل شده باشد، ريختن آن حرام است و احتياط مستحب آنست كه پيش از وقت نماز هم آنرا نريزد.
مسأله 671 كسى كه مى داند آب پيدا نمى كند، اگر بعد از داخل شدن وقت نماز، وضوى خود را باطل كند، يا آبى كه دارد بريزد معصيت كرده، ولى نمازش با تيمم صحيح است، اگر چه احتياط مستحب آنست كه قضاى آن نماز را بخواند.
دوم از موارد تيمم
مسأله 672 اگر بواسطه پيرى، يا ترس از دزد و جانور و مانند اينها، يا نداشتن وسيله اى كه آب از چاه بكشد، دسترسى به آب نداشته باشد، بايد تيمم كند، و همچنين است اگر تهيه كردن آب يا استعمال آن بقدرى مشقت داشته باشد كه تحمل آنرا نتواند نمايد.
مسأله 673 اگر براى كشيدن آب از چاه، دلو و ريسمان و مانند اينها لازم دارد و مجبور است بخرد، يا كرايه نمايد،
اگر چه قيمت آن چند برابر معمول باشد بايد تهيه كند، و همچنين است اگر آب را به چندين برابر قيمتش بفروشند، ولى اگر تهيه آنها بقدرى پول مى خواهد كه نسبت بحال او آن مقدار ضرر دارد، واجب نيست تهيه نمايد.
مسأله 674 اگر ناچار شود كه براى تهيه آب قرض كند، بايد قرض نمايد ولى كسى كه مى داند يا گمان دارد كه نمى تواند قرض خود را بدهد، واجب نيست قرض كند، مگر آنكه مستلزم هتك نباشد و قرض دهنده هم مطلع بر عدم قدرت او بر اداء باشد.
مسأله 675 اگر كندن چاه مشقت ندارد، بايد براى تهيه آب، چاه بكند.
مسأله 676 اگر كسى مقدارى آب بى منت به او ببخشد بايد قبول كند.
سوم از موارد تيمم
مسأله 677 اگر از استعمال آب بر جان خود بترسد، يا بترسد كه به واسطه استعمال آن مرضى يا عيبى در او پيدا شود، يا مرضش طول بكشد يا شدت كند يا به سختى معالجه شود بايد تيمم نمايد، ولى اگر آب گرم براى او ضرر ندارد، بايد با آب گرم وضو بگيرد يا غسل كند.
مسأله 678 لازم نيست يقين كند كه آب براى او ضرر دارد بلكه اگر احتمال ضرر بدهد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد و از آن احتمال، ترس براى او پيدا شود، بايد تيمم كند.
مسأله 679 كسى كه مبتلا به درد چشم است و آب براى او ضرر دارد، بايد تيمم نمايد.
مسأله 680 اگر به واسطه يقين يا ترس ضرر، تيمم كند، و پيش از نماز بفهمد كه آب برايش ضرر ندارد، تيمم
او باطل است. و اگر بعد از نماز بفهمد، بنابر احتياط واجب بايد دوباره نماز را با وضو يا غسل بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 681 كسى كه مى داند آب برايش ضرر ندارد، چنانچه غسل كند يا وضو بگيرد، و بعد بفهمد كه آب براى او ضرر داشته، وضو و غسل او صحيح است.
چهارم از موارد تيمم
مسأله 682 هر گاه بترسد كه اگر آب را به مصرف وضو، يا غسل برساند، خود او يا عيال و اولاد او، يا رفيقش و كسانى كه با او مربوطند مانند نوكر و كلفت از تشنگى بميرند، يا مريض شوند، يا بقدرى تشنه شوند كه تحمل آن مشقت دارد، بايد بجاى وضو و غسل تيمم نمايد و نيز اگر بترسد حيوانى كه مال خود اوست از تشنگى تلف شود بايد آب را به آن بدهد و تيمم نمايد، و همچنين است اگر كسى كه حفظ جان او واجب است به طورى تشنه باشد كه اگر انسان آب را به او ندهد تلف شود، و نيز همچنين است اگر بترسد كه بعداً تشنه شود.
مسأله 683 اگر غير از آب پاكى كه براى وضو يا غسل دارد آب نجس هم به مقدار آشاميدن خود و كسانى كه با او مربوطند داشته باشد، بايد آب پاك را براى آشاميدن بگذارد و با تيمم نماز بخواند، ولى چنانچه آب را براى حيوانش بخواهد بايد آب نجس را به آن بدهد و با آب پاك وضو و غسل را انجام دهد.
پنجم از موارد تيمم
مسأله 684 كسى كه بدن يا لباسش نجس است و كمى آب دارد كه
اگر با آن وضو بگيرد يا غسل كند، براى آب كشيدن بدن يا لباس او نمى ماند، بايد بدن يا لباس را آب بكشد و با تيمم نماز بخواند ولى احتياط مستحب آنست كه اول رفع نجاست نمايد، و اگر چيزى نداشته باشد كه بر آن تيمم كند، بايد آب را به مصرف وضو يا غسل برساند و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
ششم از موارد تيمم
مسأله 685 اگر غير از آب يا ظرفى كه استعمال آن حرام است آب يا ظرف ديگرى ندارد، مثلاً آب يا ظرفش غصبى است و غير از آن، آب و ظرف ديگرى ندارد، بايد بجاى وضو و غسل تيمم كند.
هفتم از موارد تيمم
مسأله 686 هر گاه وقت بقدرى تنگ باشد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند، تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود بايد تيمم كند.
مسأله 687 اگر عمداً نماز را به قدرى تأخير بيندازد كه وقت وضو يا غسل نداشته باشد معصيت كرده، ولى نماز او با تيمم صحيح است، اگر چه احتياط مستحب آنست كه قضاى آن نماز را هم بخواند.
مسأله 688 كسى كه شك دارد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند، وقت براى نماز او مى ماند يا نه، بايد وضو يا غسل را بجا آورد.
مسأله 689 كسى كه بواسطه تنگى وقت تيمم كرده، چنانچه بعد از نماز آبى كه داشته از دستش برود، اگر چه تيمم خود را نشكسته باشد، در صورتى كه وظيفه اش تيمم باشد، بايد دوباره تيمم نمايد، اگر چه بعيد نيست كفايت همان تيمم، در صورتى كه بلا
فصل بعد از نماز آب تلف شود.
مسأله 690 كسى كه آب دارد، اگر به واسطه تنگى وقت با تيمم مشغول نماز شود، و در بين نماز آبى كه داشته از دستش برود، چنانچه وظيفه اش تيمم باشد بعيد نيست كفايت همان تيمم براى نمازهاى بعد.
مسأله 691 اگر انسان به قدرى وقت دارد كه مى تواند وضو بگيرد يا غسل كند و نماز را بدون كارهاى مستحبى آن مثل اقامه و قنوت بخواند، بايد غسل كند يا وضو بگيرد، و نماز را بدون كارهاى مستحبى آن بجا آورد، بلكه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد، بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون سوره بخواند.
چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است
مسأله 692 تيمم به خاك و ريگ و كلوخ و سنگ صحيح است، ولى احوط و اولى آنست كه اگر خاك ممكن باشد به چيز ديگر تيمم نكند، و اگر خاك نباشد، با ريگ و اگر ريگ نباشد، با كلوخ و چنانچه كلوخ هم نباشد، با سنگ تيمم نمايد.
مسأله 693 تيمم بر سنگ گچ و سنگ آهك صحيح است ولى تيمم به گچ و آهك پخته و به سنگ معدن مثل سنگ عقيق باطل مى باشد.
مسأله 694 اگر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ پيدا نشود، بايد به گرد و غبارى كه در فرش و لباس و مانند اينهاست تيمم نمايد. و چنانچه گرد پيدا نشود بايد به گل تيمم كند. و اگر گل هم پيدا نشود، احتياط مستحب آنست كه نماز را بدون تيمم بخواند، و واجب است بعداً قضاى آنرا بجا آورد.
مسأله 695 اگر بتواند با تكاندن فرش و
مانند آن خاك تهيه كند تيمم به گرد باطل است، و اگر بتواند گل را خشك كند و از آن خاك تهيه نمايد، تيمم به گل باطل مى باشد.
مسأله 696 كسى كه آب ندارد اگر برف يا يخ داشته باشد، چنانچه ممكن است بايد آنرا آب كند و با آن وضو بگيرد يا غسل نمايد و اگر ممكن نيست خود برف يا يخ را به صورت و دستها بمالد به نحوى كه صورت و دستها از آن تر شود و اگر اين هم ممكن نيست و چيزى هم كه تيمم به آن صحيح است ندارد، بى طهارت نماز بخواند بنابر احتياط استحبابى، ولى در صورت اخير نمازى را كه خوانده بايد قضا كند.
مسأله 697 اگر به خاك و ريگ، چيزى مانند كاه كه تيمم به آن باطل است مخلوط شود نمى تواند به آن تيمم كند، ولى اگر آن چيز به قدرى كم باشد كه در خاك يا ريگ از بين رفته حساب شود، تيمم به آن خاك و ريگ صحيح است.
مسأله 698 اگر چيزى ندارد كه بر آن تيمم كند چنانچه ممكن است بايد به خريدن و مانند آن تهيه نمايد.
مسأله 699 تيمم به ديوار گلى صحيح است، و احتياط مستحب آنست كه با بودن زمين با خاك خشك، به زمين با خاك نمناك تيمم نكند.
مسأله 700 چيزى كه بر آن تيمم مى كند بايد پاك باشد، و اگر چيز پاكى كه تيمم به آن صحيح است ندارد، نماز بر او واجب نيست، ولى بايد قضاى آنرا بجا آورد.
مسأله 701 اگر يقين داشته باشد كه تيمم به چيزى
صحيح است و به آن تيمم نمايد بعد بفهمد تيمم به آن باطل بوده، نمازهائى را كه با آن تيمم خوانده بايد دوباره بخواند.
مسأله 702 چيزى كه بر آن تيمم مى كند و مكان آن چيز بايد غصبى نباشد، پس اگر بر خاك غصبى تيمم كند، يا خاكى را كه مال خود اوست بى اجازه در ملك ديگرى بگذارد و بر آن تيمم كند، تيمم او باطل مى باشد.
مسأله 703 تيمم در فضاى غصبى باطل است، پس اگر در ملك خود دستها را به زمين بزند و بى اجازه داخل ملك ديگرى شود و دستها را به پيشانى بكشد، تيم او باطل مى باشد.
مسأله 704 تيمم به چيز غصبى يا در فضاى غصبى يا بر چيزى كه در ملك غصبى است در صورتى باطل است كه انسان بداند غصب است و عمداً تيمم كند، چنانچه نداند يا فراموش كرده باشد تيمم او صحيح است، ولى اگر چيزى را خودش غصب كند و فراموش كند كه غصب كرده و بر آن تيمم كند، يا ملكى را غصب نمايد و فراموش كند كه غصب كرده و چيزى را كه بر آن تيمم مى كند در آن ملك بگذارد، يا در فضاى آن ملك تيمم نمايد، هر چند حكم به بطلان تيمم او نمى توان كرد، لكن احوط آنست كه به آن تيمم اكتفا نكند، و اگر نماز هم خوانده است اعاده نمايد.
مسأله 705 كسى كه در جاى غصبى حبس است، اگر آب و خاك او غصبى است،بايد با تيمم نماز بخواند.
مسأله 706 مستحب است چيزى كه بر آن تيمم مى كند، گردى
داشته باشد كه به دست بماند، و بعد از زدن دست بر آن،مستحب است دست را بتكاند كه گرد آن بريزد و اگر گرد به اندازه اى باشد كه حاجب شود تكاندن لازم است.
مسأله 707 تيمم به زمين گود و خاك جاده و زمين شوره زار كه نمك روى آنرا نگرفته مكروه است، و اگر نمك روى آنرا گرفته باشد باطل است.
دستور تيمم بدل از وضوء يا غسل
مسأله 708 در تيمم بدل از وضو يا غسل چهار چيز واجب است: اول نيت. دوم زدن كف دو دست با هم بر چيزى كه تيمم به آن صحيح است. سوم كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشانى و دو طرف آن از جائى كه موى سر مى رويد تا ابروها و بالاى بينى و احتياطاً بايد دستها روى ابروها هم كشيده شود. چهارم كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست، و بعد از آن كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ. و بهتر آنست كه بعد از دست كشيدن به پيشانى دو مرتبه كف دستها را بر چيزى كه تيمم به آن صحيح است بزند جهت كشيدن دستها بلكه ترك آن سزاوار نيست.
مسأله 709 در تيمم بدل از غسل مشهور بين علماء آنست كه زدن دوم دستها بر خاك واجب است ولكن اقوى عدم وجوب است هر چند كه ترك آن سزاوار نيست.
احكام تيمم
مسأله 710 اگر مختصرى از پيشانى و پشت دستها را هم مسح نكند تيمم باطل است، چه عمداً مسح نكند، يا مسأله را نداند، يا فراموش كرده باشد، ولى دقت زياد هم لازم نيست، و همين قدر كه بگويند تمام پيشانى و پشت دست مسح شده كافيست.
مسأله 711 براى آنكه يقين كند تمام پشت دست را مسح كرده، بايد مقدارى بالاتر از مچ را هم مسح نمايد، ولى مسح بين انگشتان لازم نيست.
مسأله 712 پيشانى و پشت دستها را بايد از بالا به پائين مسح نمايد، و كارهاى آنرا بايد پشت سر هم بجا آورد، و اگر بين
آنها بقدرى فاصله دهد كه نگويند تيمم مى كند باطل است.
مسأله 713 در موقع نيت بايد معين كند كه تيمم او جهت رفع حدث جنابت است يا رفع حدث حيض است يا استحاضه است يا رفع حدث اصغر بجاى وضو است مثلاً، و اگر نداند كه بعهده او كدام يك آنها است به عنوان ما فى الذمه كافى است و چنانچه اشتباهاً بجاى نيت رفع حدث جنابت نيت رفع حدث حيض نمود مثلاً اگر بر وجه تقييد باشد تيمم او باطل است.
مسأله 714 در تيمم بايد پيشانى و كف دستها و پشت دستها پاك باشد على الاحوط، و اگر كف دست نجس باشد و نتواند آنرا آب بكشد، لازم نيست كه با پشت دست تيمم نمايد، بلكه تيمم با كف دست نجس كافى است، مگر آنكه نجاست آن طورى باشد كه سرايت كند به آن چيزى كه به آن تيمم مى كند، و خشك كردن آن هم ممكن نباشد كه در اين صورت بايد با پشت دست تيمم نمايد.
مسأله 715 انسان بايد براى تيمم انگشتر را از دست بيرون آورد، و اگر در پيشانى ياپشت دستها يا در كف دستها مانعى باشد، مثلاً چيزى به آنها چسبيده باشد، بايد برطرف نمايد.
مسأله 716 اگر پيشانى يا پشت دستها زخم است و پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته نمى تواند باز كند، بايد دست را روى آن بكشد و نيز اگر كف دست زخم باشد و پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته نتواند باز كند، بايد دست را با همان پارچه به چيزى كه تيمم به آن
صحيح است بزند، و به پيشانى و پشت دستها بكشد.
مسأله 717 اگر پيشانى و پشت دستها مو داشته باشد اشكال ندارد، ولى اگر موى سر روى پيشانى آمده باشد، بايد آنرا عقب بزند.
مسأله 718 اگر احتمال دهد كه در پيشانى و كف دستها يا پشت دستها مانعى هست چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، بايد جستجو نمايد تا يقين كند كه مانعى نيست.
مسأله 719 اگر وظيفه او تيمم است و نمى تواند تيمم كند، بايد نائب بگيرد و كسى كه نائب مى شود بايد او را با دست خود او تيمم دهد، و اگر ممكن نباشد نه بزدن دست و نه به وضع، بايد نائب دست خود را به چيزى كه تيمم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بكشد.
مسأله 720 اگر در بين تيمم شك كند كه قسمتى از آنرا فراموش كرده يا نه، بايد آن قسمت را با آنچه بعد از آنست بجا آورد.
مسأله 721 اگر بعد از مسح دست چپ شك كند كه درست تيمم كرده يا نه تيمم او صحيح است.
مسأله 722 كسى كه وظيفه اش تيمم است، نمى تواند پيش از وقت نماز براى نماز تيمم كند، ولى اگر براى كار واجب ديگر يا مستحبى تيمم كند، و تا وقت نماز عذر او باقى باشد، مى تواند با همان تيمم نماز بخواند.
مسأله 723 كسى كه وظيفه اش تيمم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقى مى ماند، در وسعت وقت مى تواند با تيمم نماز بخواند، ولى اگر بداند كه تا آخر وقت عذر
او برطرف مى شود بايد صبر كند و با وضو يا غسل نماز بخواند. و نيز اگر اميد دارد كه عذرش برطرف شود، بايد صبر كند و با وضو يا غسل نماز بخواند، يا در تنگى وقت با تيمم نماز را بجا آورد.
مسأله 724 كسى كه نمى تواند وضو بگيرد يا غسل كند، اگر احتمال ندهد كه عذرش بزودى برطرف شود، مى تواند نمازهاى قضاى خود را با تيمم بخواند، ولى اگر احتمال دهد به زودى عذر او برطرف مى شود، خواندن نماز قضا براى او اشكال دارد.
مسأله 725 كسى كه نمى تواند وضو بگيرد يا غسل كند، جايز است نمازهاى مستحبى را كه مثل نافله هاى شبانه روز وقت معين دارد با تيمم بخواند، ولى اگر احتمال دهد كه تا آخر وقت آنها عذر او برطرف مى شود، نبايد آنها را در اول وقتشان بجا آورد.
مسأله 726 كسى كه احتياطاً بايد غسل جبيره اى و تيمم نمايد، مثلاً جراحتى در پشت او است اگر بعد از غسل و تيمم نماز بخواند، وبعد از نماز حدث اصغرى از او سر زند مثلاً بول كند براى نمازهاى بعد، بايد بدل از غسل احتياطاً تيمم كند و وضو هم بگيرد.
مسأله 727 اگر به واسطه نداشتن آب يا عذر ديگرى تيمم كند بعد از برطرف شدن عذر، تيمم او باطل مى شود.
مسأله 728 چيزهائى كه وضو را باطل مى كند، تيمم بدل از وضو را هم باطل مى كند، و چيزهائى كه غسل را باطل مى نمايد، تيمم بدل از غسل را هم باطل مى نمايد.
مسأله 729 كسى كه نمى تواند غسل
كند، اگر چند غسل بر او واجب باشد، يك تيمم نمايد كافى است.
مسأله 730 كسى كه نمى تواند غسل كند اگر بخواهد عملى را كه براى آن غسل واجب است انجام دهد، بايد بدل از غسل تيمم نمايد و اگر نتواند وضو بگيرد و بخواهد عملى را كه براى آن وضو واجب است انجام دهد، بايد بدل از وضو تيمم نمايد.
مسأله 731 اگر بدل از غسل جنابت تيمم كند، لازم نيست براى نماز وضو بگيرد، ولى اگر بدل از غسلهاى ديگر تيمم كند، بايد وضو بگيرد، و اگر نتواند وضو بگيرد، بايد تيمم ديگرى هم بدل از وضو بنمايد.
مسأله 732 اگر بدل از غسل تيمم كند، و بعد كارى كه وضو را باطل مى كند براى او پيش آيد، چنانچه براى نمازهاى بعد نتواند غسل كند بايد وضو بگيرد، و بنابر احتياط واجب بدل از غسل تيمم نمايد، و اگر نمى تواند وضو بگيرد بايد دو تيمم كند، يكى بدل از غسل و ديگرى بدل از وضو، ولى اگر تيمم او بدل از غسل جنابت باشد چنانچه يك تيمم نمايد به قصد اينكه آنچه تكليف اوست انجام داده باشد، كافيست.
مسأله 733 كسى كه بايد براى انجام عملى مثلاً براى خواندن نماز، بدل از وضو و بدل از غسل تيمم كند، احتياط واجب آنست كه تيمم سومى هم به قصد اينكه بتواند آن عمل را انجام دهد بنمايد، ولى اگر در تيمم اول نيت بدل از وضو يا نيت بدل از غسل نمايد، و تيمم دوم را به قصد اينكه وظيفه خود را انجام داده باشد بجا آورد تيمم سوم لازم نيست.
مسأله 734 كسى كه وظيفه اش تيمم است، اگر براى كارى تيمم كند تا تيمم و عذر او باقى است، كارهائى را كه بايد با وضو يا غسل انجام داد مى تواند بجا آورد، ولى اگر عذرش تنگى وقت بوده، يا با داشتن آب براى نماز ميت، يا خوابيدن، تيمم كرده، فقط كارى را كه براى آن تيمم نموده، مى تواند انجام دهد.
مسأله 735 در چند مورد مستحب است نمازهائى را كه انسان با تيمم خوانده دوباره بخواند:
اول آنكه از استعمال آب ترس داشته و عمداً خود را جنب كرده و با تيمم نماز خوانده است.
دوم آنكه مى دانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نمى كند و عمداً خود را جنب كرده و با تيمم نماز خوانده است.
سوم آنكه از ترس مزاحمت جمعيت و نرسيدن به نماز جماعت، نماز جمعه را با تيمم خوانده است. بلكه در اين صورت بايد نماز ظهر را با وضو اعاده نمايد على الاقوى. و در چند مورد احتياط مستحب آن است كه نماز را اعاده نمايد. اول آنكه تا آخر وقت عمداً در جستجوى آب نرود و با تيمم نماز بخواند و بعد بفهمد كه اگر جستجو مى كرد، آب پيدا مى شد. دوم آنكه عمداً نماز را تأخير انداخته و در آخر وقت با تيمم نماز خوانده است. سوم آنكه مى دانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نمى شود، و آبى را كه داشته ريخته است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم