احکام شرعی
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

احكام تقليد احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام آبها احكام تخلى (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلى نجاسات نجاسات راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاست مطهّرات مطهّرات احكام ظرفها وضو وضو وضوى ارتماسى دعاهائى كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احكام وضو چيزهائى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهائى كه وضو را باطل مى كند غسلهاى واجب غسلهاى واجب احكام جنابت احكام جنابت چيزهائى كه بر جنب حرام است چيزهائى كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه استحاضه احكام استحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسلهاى مستحب تيمم تيمم چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء يا غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب احكام وقت نماز نمازهائى كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز لباس نمازگزار لباس نمازگزار مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است مكان نمازگزار احكام مسجد اذان و اقامة واجبات نماز واجبات نماز تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) ركوع سجود سجود چيزهائى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز موالات قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قل هوالله احد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز مبطلات نماز چيزهائى كه در نماز مكروه است. مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست شكيات شكيات شكهاى باطل شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضا نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه نيت چيزهائى كه روزه را باطل مى كند چيزهائى كه روزه را باطل مى كند احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه احكام خمس احكام خمس مصرف خمس احكام زكات احكام زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرائط كسانى كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش چيزهائى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خريدار شرائط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف معامله سلف شرائط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را بهم بزند مسائل متفرقه احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرائط مالى كه آنرا اجاره مى دهند شرائط استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت احكام قرض احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه(امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرائط عقد عده اى از زنها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشوئى احكام شير دادن احكام شير دادن شرائط شير دادنى كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام حيوان و مالى كه انسان آنرا پيدا مى كند احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهائى كه موقع سربريدن حيوانات مستحب است چيزهائى كه در كشتن حيوانات مكروه است احكام شكار كردن با اسلحه احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها و آشاميدنيها احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهائى كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهائى كه موقع غذا خوردن مكروه است مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن احكام وقف احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است حد مرتد احكام ديه مسائل متفرقه

احكام ارث

احكام ارث
احكام ارث
مسأله 2736 كسانى كه به واسطه خويشى ارث مى برند سه دسته هستند:
دسته اول پدر و مادر و اولاد ميت است و با نبودن اولاد، اولاد اولاد هر چه پائين روند، هر كدام آنان كه به ميت نزديكتر است ارث مى برد و تا يكنفر از اين دسته هست دسته دوم ارث نمى برند.
دسته دوم جد يعنى پدربزرگ و جده يعنى مادربزرگ و خواهر و برادر است و با نبودن
برادر و خواهر، اولاد ايشان هر كدام آنان كه به ميت نزديكتر است ارث مى برد و تا يكنفر از اين دسته هست دسته سوم ارث نمى برند.
دسته سوم عمو و عمه و دائى و خاله و اولاد آنان است و تا يكنفر از عموها و عمه ها و دائى ها و خاله هاى ميت زنده اند، اولاد آنان ارث نمى برند ولى اگر ميت عموى پدرى و پسر عموى پدر و مادرى داشته باشد، ارث به پسرعموى پدر و مادرى مى رسد، و عموى پدرى ارث نمى برد. حسب اجماع علماء شيعه، و مرسله شيخ صدوق قدس سره و خبر حسن بن عمارة(1) و فقه الرضا(2) و مرسله طبرسى در مجمع البيان(3).
مسأله 2737 اگر عمو و عمه و دائى و خاله خود ميت و اولاد آنان، و اولاد اولاد آنان نباشند، عمو و عمه و دائى و خاله پدر و مادر ميت ارث مى برند، و اگر اينها نباشند اولادشان ارث مى برند، و اگر اينها هم نباشند، عمو و عمه و دائى و خاله جد و جده ميت و اگر اينها نباشند اولادشان ارث مى برند.
مسأله 2738 زن و شوهر به تفصيلى كه در مسائل (2778) به بعد گفته مى شود از يكديگر ارث مى برند.
ارث دسته اول
مسأله 2739 اگر وارث ميت فقط يك نفر از دسته اول باشد، مثلاً پدر يا مادر، يا يك پسر يا يك دختر باشد همه مال ميت به او مى رسد، و اگر چند پسر يا چند دختر باشند، همه مال بطور مساوى بين آنان قسمت مى شود. و اگر يك پسر و يك
دختر باشند، مال را سه قسمت مى كنند دو قسمت را پسر و يك قسمت را دختر مى برد. و اگر چند پسر و چند دختر باشند، مال را طورى قسمت مى كنند كه هر پسرى دو برابر دختر ببرد.
مسأله 2740 اگر وارث ميت فقط پدر و مادر او باشد، مال سه قسمت مى شود، دو قسمت آن را پدر و يك قسمت را مادر مى برد. ولى اگر ميت دو برادر ياچهار خواهر يا يك برادر و دو خواهر داشته باشد كه همه آنان پدرى باشند، يعنى پدر آنان با پدر ميت يكى باشد، خواه مادرشان هم با مادر ميت يكى باشد يا نه اگر چه تا ميت پدر و مادر دارد، اينها ارث نمى برند اما به واسطه بودن اينها، مادر شش يك مال را مى برد و بقيه را به پدر مى دهند، و نيز شرط است در اين مطلب كه حجبش مى نامند، آنكه برادرها يا خواهرها حر باشند و مملوك نباشند و در حال موت زنده و متولد باشند نه حمل، و مشرك نباشند بلكه مطلق كافر حجب نمى نمايد حسب اجماع علماء و روايت حسن بن صالح(4) و مشهور شرط نموده اند نيز آنكه اخوه(برادرها) قاتل ميت نباشند.
مسأله 2741 اگر وارث ميت فقط پدر و مادر و يك دختر باشد چنانچه ميت دو برادر، يا چهار خواهر، يا يك برادر و دو خواهر پدرى نداشته باشد مال را پنج قسمت مى كنند، پدر و مادر هر كدام يك قسمت و دختر سه قسمت آنرا مى برد. و اگر دو برادر يا چهار خواهر يا يك برادر و
دو خواهر پدرى داشته باشد مال را شش قسمت مى كنند، پدر و
مادر هر كدام يك قسمت و دختر سه قسمت مى برد و يك قسمت باقيمانده را چهار قسمت مى كنند يك قسمت را به پدر و سه قسمت را به دختر مى دهند. مثلاً اگر مال ميت را 24 قسمت كنند 15 قسمت آن را به دختر و 5 قسمت آنرا به پدر و 4 قسمت آنرا به مادر مى دهند. حسب اتفاق علماء مذكور در مفتاح الكرامة(1)
مسأله 2742 اگر وارث ميت فقط پدر و مادر و يك پسر باشد، مال را شش قسمت مى كنند، پدر و مادر هر كدام يك قسمت مى برند و پسر چهار قسمت آنرا مى برد. و اگر چند پسر يا چند دختر باشند، آن چهار قسمت را به طور مساوى بين خودشان قسمت مى كنند. و اگر پسر و دختر باشند آن چهار قسمت را طورى تقسيم مى كنند كه هر پسرى دو برابر دختر ببرد.
مسأله 2743 اگر وارث ميت فقط پدر و يك پسر يا مادر و يك پسر باشد، مال را شش قسمت مى كنند يك قسمت آنرا پدر يا مادر و پنج قسمت را پسر مى برد.
مسأله 2744 اگر وارث ميت فقط پدر يا مادر با پسر و دختر باشد، مال را شش قسمت مى كنند، يك قسمت آنرا پدر يا مادر مى برد و بقيه را طورى قسمت مى كنند كه هر پسرى دو برابر دختر ببرد.
مسأله 2745 اگر وارث ميت فقط پدر و يك دختر يا مادر و يك دختر باشد، مال را چهار قسمت مى كنند،
يك قسمت آنرا پدر يا مادر و بقيه را دختر مى برد.
مسأله 2746 اگر وارث ميت فقط پدر و چند دختر، يا مادر و چند دختر باشد، مال را پنج قسمت مى كنند، يك قسمت را پدر يا مادر مى برد و چهار قسمت را دخترها بطور مساوى بين خودشان قسمت مى كنند، و چنانچه وارث فقط پدر و مادر و چند دختر و شوهر باشد مال را دوازده قسمت مى نمايند سه قسمت كه ربع است شوهر مى برد و پدر و مادر هر يك دو قسمت كه سدس است مى برند و پنج قسمت باقى را كه اقل از ثلثين است بين دخترها قسمت مى نمايند،چونكه شوهر هيچ وقت از ربع كه فرض ادناى اوست كمتر نمى برد، و همچنين زن از ثمن كه فرض ادناى
و اما آيه شريفه سوره نساء آيه (11) كه با وجود اخوه تعيين سدس مى نمايد فقط فرض و نصيب را متعرض است، كما اينكه نسبت به ابوين هم با وجود اولاد تعيين سدس مى نمايد، و مفهومى كه موجب منع از رد شود ندارد، و لذا به هر دو رد مى شود و على فرض اصرار بر مفهموم و اينكه معنى آيه شريفه آن است كه از مجموع ماترك ولد، مادر بيشتر از سدس نمى برد حتى رداً جواب مى گوئيم كه آيه شريفه شامل مورد رد نمى شود، چونكه مفروض آيه عدم وجود اولاد است، كه در اينصورت مى فرمايد اگر اخوه نبود مادر ثلث و اگر اخوه بود مادر سدس مى برد و در مفروض آيه رد مورد ندارد، و جميع مازاد از نصيب
مادر مال پدر است بالقرابه چونكه أب فرض و نصيب معينى ندارد.
و قديستدل بر حجب از رد بعلت وارده در دو حديث زراره كه دومى آن صحيح است(3 و 4 باب 10 ميراث الابوين و الاولاد وسائل) زيرا مى فرمايد: «چونكه اخوه عائله أب مى باشد لذا از ام كم شد و بر اب اضافه شد.»، و اين علت نسبت به رد هم هست كه بايد به ملاحظه كثرت عائله أب به ام رد نشود و بر اب اضافه شود پس كما اينكه اخوه و كثرت عائله اب موجب حجب از نصيب اعلا شد موجب حجب از رد هم بايد بشود. و جواب آن است كه اولاً اين علت كما اينكه نسبت به نصيب ام موجب منع بالكل نشد، بلكه موجب قلت شد كذلك نسبت به رد هم بايد موجب قلت شود نه منع بالكل، و لذا چونكه با وجود اخوه نصيب ام كم مى شود رد به او هم چونكه تابع نصيب است ايضاً بالنسبه كم مى شود.
و ثانياً: اين جهت مذكوره ملاك است و ضابط منصوص العله بر آن منطبق نيست.
و ثالثاً: در كلام خود زراره است، و لعله اجتهاد خود اوست چونكه از امام عليه السلام نقل نكرده است.
و على هذا مدرك حجب از رد فقط اجماع و اتفاق است، و اين هم حجة نيست به جهت آنكه محتمل است كه مدرك اجماع همين سه دليلى باشد كه اشاره نموديم و رد نموديم ولكن مع ذلك كله سزاوار نيست ترك احتياط به تصالح.
اوست هيچ وقت كمتر نمى برد، و پدر و مادر هيچوقت از سدس كه فرض ادناى آنها است كمتر
نمى برند، لذا نقص بر دخترها وارد مى شود.
مسأله 2747 اگر ميت اولاد نداشته باشد، نوه پسرى او اگر چه دختر باشد، سهم پسر ميت را مى برد و نوه دخترى او اگر چه پسر باشد، سهم دختر ميت را مى برد، مثلاً اگر ميت يك پسر از دختر خود و يك دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت مى كنند، يك قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر مى دهند.
ارث دسته دوم
مسأله 2748 دسته دوم از كسانى كه به واسطه خويشى ارث مى برند جد يعنى پدر بزرگ و جده يعنى مادر بزرگ و برادر و خواهر ميت است و اگر برادر و خواهر نداشته باشد، اولادشان ارث مى برند و داشتن جد مانع از ارث اولاد برادر و خواهر نمى شود.
مسأله 2749 اگر وارث ميت فقط يك برادر يا يك خواهر باشد، همه مال به او مى رسد و اگر چند برادر پدر و مادرى، يا چند خواهر پدر و مادرى باشد، مال بطور مساوى بين آنان قسمت مى شود و اگر برادر و خواهر پدر و مادرى با هم باشند، هر برادرى دو برابر خواهر مى برد، مثلاً اگر دو برادر و يك خواهر پدر و مادرى دارد، مال را پنج قسمت مى كنند، هر يك از برادرها دو قسمت و خواهر يك قسمت آنرا مى برد.
مسأله 2750 اگر ميت برادر و خواهر پدر و مادرى دارد، برادر و خواهر پدرى كه از مادر با ميت جدا است ارث نمى برد. و اگر برادر و خواهر پدر و مادرى ندارد، چنانچه فقط
يك خواهر يا يك برادر پدرى داشته باشد، همه مال به او مى رسد و اگر چند برادر يا چند خواهر پدرى داشته باشد، مال بطور مساوى بين آنان قسمت مى شود و اگر هم برادر و هم خواهر پدرى داشته باشد، هر برادرى دو برابر خواهر مى برد.
مسأله 2751 اگر وارث ميت فقط يك خواهر يا يك برادر مادرى باشد كه از پدر با ميت جدا است، همه مال به او مى رسد. و اگر چند برادر مادرى يا چند خواهر مادرى يا چند برادر و خواهر مادرى باشد، مال بطور مساوى بين آنان قسمت مى شود.
مسأله 2752 اگر ميت برادر و خواهر پدر و مادرى، و برادر و خواهر پدرى و يك برادر يا يك خواهر مادرى داشته باشد، برادر و خواهر پدرى ارث نمى برند و مال را شش قسمت مى كنند يك قسمت آن را به برادر يا خواهر مادرى و بقيه را به برادر و خواهر پدر و مادرى مى دهند، و هر برادرى دوبرابر خواهر مى برد.
مسأله 2753 اگر ميت برادر و خواهر پدر و مادرى، و برادر و خواهر پدرى و برادر و خواهر مادرى داشته باشد، برادر و خواهر پدرى ارث نمى برد و مال را سه قسمت مى كنند، يك قسمت آن را برادر و خواهر مادرى بطور مساوى بين خودشان قسمت مى كنند، و بقيه را به برادر و خواهر پدر و مادرى مى دهند، و هر برادرى دو برابر خواهر مى برد.
مسأله 2754 اگر وارث ميت فقط برادر و خواهر پدرى و يك برادر مادرى يا يك خواهر مادرى باشد،
مال را شش قسمت مى كنند، يك قسمت آنرا برادر يا خواهر مادرى مى برد و بقيه را به برادر و خواهر پدرى مى دهند، و هر برادرى دوبرابر خواهر مى برد.
مسأله 2755 اگر وارث ميت فقط برادر و خواهر پدرى و چند برادر و خواهر مادرى باشد، مال را سه قسمت مى كنند، يك قسمت آنرا برادر و خواهر مادرى بطور مساوى بين خودشان قسمت مى كنند، و بقيه را به برادر و خواهر پدرى مى دهند و هر برادرى دوبرابر خواهر مى برد.
مسأله 2756 اگر وارث ميت فقط برادر و خواهر و زن او باشد، زن ارث خود را به تفصيلى كه در مسأله (2779) گفته مى شود مى برد و خواهر و برادر بطورى كه در مسائل گذشته گفته شد ارث خود را مى برند. و نيز اگر زنى بميرد و وارث او فقط خواهر و برادر و شوهر او باشد، شوهر نصف مال را مى برد و خواهر و برادر بطورى كه در مسائل پيش گفته شد ارث خود را مى برند، ولى براى آنكه زن يا شوهر ارث مى برد از سهم برادر و خواهر مادرى چيزى كم نمى شود و از سهم برادر خواهر پدر و مادرى يا پدرى كم مى شود، مثلاً اگر وارث ميت شوهر و برادر و خواهر مادرى و برادر و خواهر پدر و مادرى او باشد نصف مال به شوهر مى رسد و يك قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادرى مى دهند، و آنچه مى ماند مال برادر و خواهر پدر و مادرى است، پس اگر
همه مال او شش تومان باشد سه تومان به شوهر و دو تومان به برادر و خواهر مادرى و يك تومان به برادر و خواهر پدر و مادرى مى دهند.
مسأله 2757 اگر ميت خواهر و برادر نداشته باشد، سهم ارث آنان را به اولادشان مى دهند و سهم برادر و خواهر زاده مادرى بطور مساوى بين آنان قسمت مى شود و از سهمى كه به برادر زاده و خواهر زاده پدرى يا پدر و مادرى مى رسد، هر پسرى دو برابر دختر مى برد.
مسأله 2758 اگر وارث ميت فقط يك جد يا يك جده است، چه پدرى باشد يا مادرى، همه مال به او مى رسد و با بودن جد ميت پدر جد او ارث نمى برد.
مسأله 2759 اگر وارث ميت فقط جد و جده پدرى باشد، مال سه قسمت مى شود، دو قسمت را جد و يك قسمت را جده مى برد و اگر جد و جده مادرى باشد، مال را بطور مساوى بين خودشان قسمت مى كنند.
مسأله 2760 اگر وارث ميت فقط يك جد يا جده پدرى و يك جد يا جده مادرى باشد مال سه قسمت مى شود، دو قسمت را جد يا جده پدرى و يك قسمت را جد يا جده مادرى مى برد.
مسأله 2761 اگر وارث ميت جد و جده پدرى و جد و جده مادرى باشد مال سه قسمت مى شود، يك قسمت آنرا جد و جده مادرى بطور مساوى بين خودشان قسمت مى كنند، و دو قسمت آنرا به جد و جده پدرى مى دهند و جد دوبرابر جده مى برد.
مسأله 2762
اگر وارث ميت فقط زن و جد و جده پدرى و جد و جده مادرى او باشد، زن ارث خود را به تفصيلى كه در مسأله (2779) گفته مى شود مى برد و يك قسمت از سه قسمت اصل مال را به جد و جده مادرى مى دهند كه به طور مساوى بين خودشان قسمت مى كنند و بقيه را به جد و جده پدرى مى دهند و جد دو برابر جده مى برد. و اگر وارث ميت شوهر و جد و جده باشد، شوهر نصف مال را مى برد و جد و جده به دستورى كه در مسائل گذشته گفته شد، ارث خود را مى برند.
ارث دسته سوم
مسأله 2763 دسته سوم عمو و عمه و دائى و خاله و اولاد آنان است به تفصيلى كه گفته شد كه اگر از طبقه اول و دوم كسى نباشد، اينها ارث مى برند.
مسأله 2764 اگر وارث ميت فقط يك عمو يا يك عمه است، چه پدر و مادرى باشد يعنى با پدر ميت از يك پدر و مادر باشد، يا پدرى باشد يا مادرى، همه مال به او مى رسد و اگر چند عمو يا چند عمه باشند و همه پدر و مادرى، يا همه پدرى باشند، مال بطور مساوى بين آنان قسمت مى شود و اگر عمو و عمه هر دو باشند و همه پدر و مادرى يا همه پدرى باشند، عمو دوبرابر عمه مى برد، مثلاً اگر وارث ميت دو عمو و يك عمه باشد، مال را پنج قسمت مى كنند، يك قسمت را به عمه مى دهند و چهار قسمت را عموها بطور
مساوى بين خودشان قسمت مى كنند.
مسأله 2765 اگر وارث ميت فقط چند عموى مادرى يا چند عمه مادرى باشد، مال بطور مساوى بين آنان قسمت مى شود. و همچنين است اگر وارث عمو و عمه مادرى باشد بنابر اشهر و احتياط آنست كه در تقسيم با يكديگر صلح نمايند.
مسأله 2766 اگر وارث ميت عمو و عمه باشد و بعضى پدرى و بعضى مادرى و بعضى پدر و مادرى باشند، عمو و عمه پدرى ارث نمى برد، پس اگر ميت يك عمو يا يك عمه مادرى دارد، مال را شش قسمت مى كنند، يك قسمت را به عمو يا عمه مادرى و بقيه را به عمو و عمه پدر و مادرى مى دهند و عموى پدر و مادرى دوبرابر عمه پدر و مادرى مى برد، و اگر هم عمو و هم عمه مادرى دارد، مال را سه قسمت مى كنند دو قسمت را به عمو و عمه پدر و مادرى مى دهند و عمو دوبرابر عمه مى برد و يك قسمت را به عمو و عمه مادرى مى دهند كه به طور مساوى بين خودشان قسمت مى كنند بنابر مشهور، و احتياط آنست كه در تقسيم با يكديگر صلح كنند.
مسأله 2767 اگر وارث ميت فقط يك دائى، يا يك خاله باشد، همه مال به او مى رسد و اگر هم دائى و هم خاله باشد و همه پدر و مادرى، يا پدرى، يا مادرى باشند، مال بطور مساوى بين آنان قسمت مى شود بنابر اجماع منقول، و احتياط آنست كه در تقسيم با يكديگر صلح كنند.
مسأله 2768 اگر وارث ميت فقط يك
دائى، يا يك خاله مادرى، و دائى و خاله پدر و مادرى و دائى و خاله پدرى باشد، دائى و خاله پدرى ارث نمى برد، و مال را شش قسمت مى كنند، يك قسمت را به دائى يا خاله مادرى و بقيه را به دائى و خاله پدر و مادرى مى دهند و احتياط آنست كه در تقسيم با يكديگر صلح كنند.
مسأله 2769 اگر وارث ميت فقط دائى و خاله پدرى، و دائى و خاله مادرى و دائى و خاله پدر و مادرى باشد، دائى و خاله پدرى ارث نمى برد، و بايد مال را سه قسمت كنند، يك قسمت آنرا دائى و خاله مادرى بطور مساوى بين خودشان قسمت نمايند و بقيه را به دائى و خاله پدر و مادرى بدهند و احتياط آنست كه در تقسيم آن با يكديگر صلح كنند.
مسأله 2770 اگر وارث ميت يك دائى يا يك خاله و يك عمو يا يك عمه باشد مال را سه قسمت مى كنند، يك قسمت را دائى يا خاله و بقيه را عمو يا عمه مى برد.
مسأله 2771 اگر وارث ميت يك دائى يا يك خاله و عمو و عمه باشد، چنانچه عمو و عمه، پدر و مادرى يا پدرى باشند، مال را سه قسمت مى كنند، يك قسمت را دائى يا خاله مى برد و از بقيه دو قسمت به عمو و يك قسمت به عمه مى دهند، بنابراين اگر مال را نه قسمت كنند سه قسمت رابه دائى يا خاله و چهار قسمت را به عمو و دو قسمت را به عمه مى دهند.
مسأله 2772 اگر وارث
ميت يك دائى يا يك خاله و يك عمو يا يك عمه مادرى و عمو و عمه پدر و مادرى يا پدرى باشد، مال را سه قسمت مى كنند، يك قسمت آنرا به دائى يا خاله مى دهند و دو قسمت باقيمانده را شش قسمت مى كنند، يك قسمت را به عمو يا عمه مادرى و بقيه را به عمو و عمه پدرى و مادرى يا پدرى مى دهند و عمو دوبرابر عمه مى برد. بنابراين اگر مال را نه قسمت كنند، سه قسمت را به دائى يا خاله و يك قسمت را به عمو يا عمه مادرى و پنج قسمت ديگر را به عمو و عمه پدر و مادرى يا پدرى مى دهند.
مسأله 2773 اگر وارث ميت يك دائى يا يك خاله و عمو و عمه مادرى و عمو و عمه پدر و مادرى يا پدرى باشد، مال را سه قسمت مى كنند يك قسمت را دائى يا خاله مى برد و دو قسمت باقيمانده را سه سهم مى كنند، يك سهم آنرا بطور مساوى بين عمو و عمه مادرى قسمت مى كنند بنابر مشهور و احوط آنست كه در تقسيم آن با يكديگر صلح نمايند و دو سهم ديگر را بين عمو و عمه پدر و مادرى يا پدرى قسمت مى نمايند و عمو دوبرابر عمه مى برد. بنابراين اگر مال را نه قسمت كنند، سه قسمت آن، سهم خاله يا دائى و دو قسمت سهم عمو و عمه مادرى و چهار قسمت سهم عمو و عمه پدر و مادرى يا پدرى مى باشد.
مسأله 2774 اگر وارث ميت چند دائى و
چند خاله باشد كه همه پدر و مادرى يا پدرى يا مادرى باشند و عمو و عمه هم داشته باشد، مال سه سهم مى شود، دو سهم آنرا به دستورى كه در مسأله پيش گفته شد، عمو و عمه بين خودشان قسمت مى كنند و يك سهم آنرا دائى ها و خاله ها بطورى كه سابقاً بيان شد بين خودشان قسمت مى نمايند.
مسأله 2775 اگر وارث ميت دائى يا خاله مادرى و چند دائى و خاله پدر و مادرى يا پدرى، و عمو و عمه باشد، مال سه سهم مى شود، دو سهم آنرا به دستورى كه سابقاً گفته شد عمو و عمه بين خودشان قسمت مى كنند، پس اگر ميت يك دائى يا يك خاله مادرى دارد، يك سهم ديگر آنرا شش قسمت مى كنند، يك قسمت را به دائى يا خاله مادرى مى دهند و بقيه را به دائى و خاله پدر و مادرى يا پدرى مى دهند، كه بنابر احتياط بايد در تقسيم آن با هم صلح كنند. و اگر چند دائى مادرى يا چند خاله مادرى يا هم دائى مادرى و هم خاله مادرى دارد آن يك سهم را سه قسمت مى كنند، يك قسمت را دائى ها و خاله هاى مادرى بطور مساوى بين خودشان قسمت مى كنند و بقيه را به دائى و خاله پدر و مادرى و يا پدرىمى دهند كه بنابر احتياط در تقسيم آن با هم صلح مى كنند.
مسأله 2776 اگر ميت عمو و عمه و دائى و خاله نداشته باشد، مقدارى كه به عمو و عمه مى رسد، به اولاد آنان و مقدارى
كه به دائى و خاله مى رسد به اولاد آنان داده مى شود.
مسأله 2777 اگر وارث ميت عمو و عمه و دائى و خاله پدر، و عمو و عمه و دائى و خاله مادر او باشند، مال سه سهم مى شود يك سهم آنرا عمو و عمه و دائى و خاله مادر ميت مى برند و دو سهم ديگر آنرا سه قسمت مى كنند يك قسمت را دائى و خاله پدر ميت مى برند و دو قسمت ديگر آنرا به عمو و عمه پدر ميت مى دهند و عمو دوبرابر عمه مى برد.
ارث زن و شوهر
مسأله 2778 اگر زنى كه به عقد دائم عقد شده بميرد و اولاد نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر او و بقيه را ورثه ديگر مى برند و اگر از آن شوهر يا از شوهر ديگر اولاد داشته باشد، چهار يك همه مال را شوهر و بقيه را ورثه ديگر مى برند.
مسأله 2779 اگر مردى بميرد و اولاد نداشته باشد، چهار يك مال او را زن دائمى و بقيه را ورثه ديگر مى برند، و اگر از آن زن يا از زن ديگر اولاد داشته باشد، هشت يك مال را زن و بقيه را ورثه ديگر مى برند، و زن از زمين خانه مسكونى و غيره بطور كلى، نه از خود زمين و نه از قيمت آن ارث نمى برد و از هوائى خانه مانند بنا و درخت ارث نمى برد ولى از قيمت آنها ارث مى برد و همچنين از درخت و زراعت و ساختمانى كه در زمين باغ و زراعت و زمينهاى ديگر است از قيمت
ارث مى برد.
مسأله 2780 اگر زن بخواهد در چيزهائى كه از آنها ارث نمى برد، مانند زمين خانه مسكونى، تصرف كند، بايد از ورثه ديگراجازه بگيرد. و نيز احتياط واجب آنست كه ورثه تا سهم زن را نداده اند، در چيزهائى كه زن از قيمت آنها ارث مى برد، مانند بنا و درخت بدون اجازه او تصرف نكنند، و چنانچه پيش از دادن سهم زن، اينها را بفروشند در صورتى كه زن معامله را اجازه دهد، صحيح وگرنه باطل است.
مسأله 2781 اگر بخواهند بنا و درخت آنرا قيمت نمايند، بايد حساب كنند كه اگر آنها بدون اجاره در زمين بمانند تا از بين بروند، چقدر ارزش دارند و سهم زن را از آن قيمت بدهند.
مسأله 2782 مجراى آب قنات و مانند آن حكم زمين را دارد و آجر و چيزهائى كه در آن بكار رفته، در حكم ساختمان است.
مسأله 2783 اگر ميت بيش از يك زن داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد، چهار يك مال، و اگر اولاد داشته باشد، هشت يك مال به شرحى كه گفته شد، بطور مساوى بين زنهاى او قسمت مى شود، اگر چه شوهر با هيچيك از آنان يا بعض آنان نزديكى نكرده باشد، ولى اگر در مرضى كه به آن مرض از دنيا رفته، زنى را عقد كرده و با او نزديكى نكرده است، آن زن از او ارث نمى برد و حق مهر هم ندارد.
مسأله 2784 اگر زن در حال مرض، شوهر كند و به همان مرض بميرد، شوهرش اگر چه با او نزديكى نكرده باشد، از او ارث مى برد.
مسأله 2785
اگر زنى را به ترتيبى كه در احكام طلاق گفته شد، طلاق رجعى بدهند و در بين عده بميرد، شوهر از او ارث مى برد. و نيز اگر شوهر در بين عده زن بميرد، زن از او ارث مى برد، ولى اگر بعد از گذشتن عده رجعى يا در عده طلاق بائن، يكى از آنان بميرد، ديگرى از او ارث نمى برد.
مسأله 2786 اگر شوهر در حال مرض عيالش را طلاق دهد و پيش از گذشتن دوازده ماه هلالى بميرد، زن با سه شرط از او ارث مى برد:
اول آنكه در اين مدت شوهر ديگر نكرده باشد.
دوم به واسطه بى ميلى به شوهر مالى به او نداده باشد كه به طلاق دادن راضى شود كه در اين صورت ارث بردن او اشكال دارد، بلكه اگر چيزى هم به شوهر ندهد، ولى طلاق به تقاضاى زن باشد، باز هم ارث بردنش اشكال دارد.
سوم شوهر در مرضى كه در آن مرض زن را طلاق داده، به واسطه آن مرض يا به جهت ديگرى بميرد، پس اگر از آن مرض خوب شود و به جهت ديگرى از دنيا برود، زن از او ارث نمى برد.
مسأله 2787 لباسى كه مرد براى پوشيدن زن خود گرفته و به او نبخشيده، اگر چه زن آنرا پوشيده باشد، بعد از مردن شوهر، جزء مال شوهر است.
مسائل متفرقه ارث
مسأله 2788 قرآن و انگشتر و شمشير ميت و لباسى را كه پوشيده مال پسر بزرگتر است و اگر ميت از اين چهار چيز بيشتر از يكى دارد، مثلاً دو قرآن يا دو انگشتر دارد، احتياط واجب آنست كه پسر
بزرگ در آنها با ورثه ديگر صلح كند. و همچنين صلح نمايند در كتابها و رحل او يعنى اثاثى كه در سفر با خود مى برد.
مسأله 2789 اگر پسر بزرگ ميت بيش از يكى باشد مثلاً از دو زن او در يك وقت دو پسر به دنيا آمده باشد، بايد لباس و قرآن و انگشتر و شمشير ميت را بطور مساوى بين خودشان قسمت كنند.
مسأله 2790 اگر ميت قرض داشته باشد، چنانچه قرضش به اندازه مال او يا زيادتر باشد، بايد چهار چيزى هم كه مال پسر بزرگتر است و در مسأله پيش گفته شد، به قرض او بدهند و اگر قرضش كمتر از مال او باشد، بايد از آن چهار چيزى هم كه به پسر بزرگتر مى رسد، به نسبت به قرض او بدهند، مثلاً اگر همه دارائى او شصت تومان است و به مقداربيست تومان آن از چيزهائى است كه مال پسر بزرگتر است و سى تومان هم قرض دارد، پسر بزرگ بايد به مقدار ده تومان از آن چهار چيز را بابت قرض ميت بدهد على الاحوط.
مسأله 2791 مسلمان از كافر ارث مى برد، ولى كافر اگر چه پدر يا پسر ميت باشد از او ارث نمى برد ولى اگر قبل از قسمت نمودن مال بين ورثه كافر مسلمان شود ارث مى برد.
مسأله 2792 اگر كسى يكى از خويشان خود را عمداً و به ناحق بكشد، از او ارث نمى برد، ولى اگر از روى خطا باشد مثل آنكه سنگ را به هوا بيندازد و اتفاقاً به يكى از خويشان او بخورد و او را بكشد از او
ارث مى برد، ولى اقوى ارث نبردن او است از ديه قتل كه بعداً گفته مى شود. و همچنين برادر و خواهر مادرى از ديه، ارث نمى برند و زن و شوهر دائمى از ديه يكديگر ارث مى برند مگر آنكه قاتل باشند.
مسأله 2793 هر گاه بخواهند ارث را تقسيم كنند، براى بچه اى كه در شكم است كه اگر زنده به دنيا بيايد ارث مى برد، سهم دو پسر را كنار مى گذارند، ولى اگر احتمال بدهند بيشتر است مثلاً احتمال بدهند كه زن سه بچه حامله باشد، سهم سه پسر را كنار مى گذارند، و چنانچه مثلاً يك پسر يا يك دختر به دنيا آمد، زيادى را ورثه بين خودشان تقسيم مى كنند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم