احکام شرعی
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

احكام تقليد احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام آبها احكام تخلى (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلى نجاسات نجاسات راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاست مطهّرات مطهّرات احكام ظرفها وضو وضو وضوى ارتماسى دعاهائى كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احكام وضو چيزهائى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهائى كه وضو را باطل مى كند غسلهاى واجب غسلهاى واجب احكام جنابت احكام جنابت چيزهائى كه بر جنب حرام است چيزهائى كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه استحاضه احكام استحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسلهاى مستحب تيمم تيمم چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء يا غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب احكام وقت نماز نمازهائى كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز لباس نمازگزار لباس نمازگزار مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است مكان نمازگزار احكام مسجد اذان و اقامة واجبات نماز واجبات نماز تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) ركوع سجود سجود چيزهائى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز موالات قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قل هوالله احد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز مبطلات نماز چيزهائى كه در نماز مكروه است. مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست شكيات شكيات شكهاى باطل شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضا نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه نيت چيزهائى كه روزه را باطل مى كند چيزهائى كه روزه را باطل مى كند احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه احكام خمس احكام خمس مصرف خمس احكام زكات احكام زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرائط كسانى كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش چيزهائى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خريدار شرائط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف معامله سلف شرائط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را بهم بزند مسائل متفرقه احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرائط مالى كه آنرا اجاره مى دهند شرائط استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت احكام قرض احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه(امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرائط عقد عده اى از زنها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشوئى احكام شير دادن احكام شير دادن شرائط شير دادنى كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام حيوان و مالى كه انسان آنرا پيدا مى كند احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهائى كه موقع سربريدن حيوانات مستحب است چيزهائى كه در كشتن حيوانات مكروه است احكام شكار كردن با اسلحه احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها و آشاميدنيها احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهائى كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهائى كه موقع غذا خوردن مكروه است مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن احكام وقف احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است حد مرتد احكام ديه مسائل متفرقه

سجده واجب قرآن

سجده واجب قرآن
مسأله 1102 در هر يك از چهار سوره «والنجم» و «اقرء» و «الم تنزيل» و «حم سجده» يك آيه سجده است، كه
اگر انسان بخواند يا بشنود بعد از تمام شدن آن آيه بايد فوراً سجده كند، و اگر فراموش كرد هر وقت يادش آمد بايد
سجده نمايد.
مسأله 1103 اگر انسان موقعى كه آيه سجده را مى خواند، از ديگرى هم بشنود بنابر احتياط واجب، بايد دو
سجده نمايد.
مسأله 1104 در غير نماز اگر در حال سجده آيه سجده را بخواند يا بشنود بايد سر از سجده بر دارد و دوباره
سجده كند.
مسأله 1105 اگر انسان از بچه غير مميز كه خوب و بد را نمى فهمد، يا از كسى كه قصد خواندن قرآن ندارد آيه
سجده را بشنود احتياط واجب آنست كه سجده كند و همچنين است اگر مثلاً از گرامافون و راديو آيه سجده را بشنود.
مسأله 1106 در سجده واجب قرآن بايد جاى انسان غصبى نباشد، و جاى پيشانى او از جاى زانوها و سر
انگشتانش بيش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد، ولى لازم نيست با وضو يا غسل و رو به قبله باشد و عورت خود را
بپوشاند و بدن و جاى پيشانى او پاك باشد، و نيز چيزهائى كه در لباس نمازگزار شرط مى باشد، درلباس او شرط نيست
اما اگر لباس او غصبى است چنانچه سجده كردن، تصرف در آن لباس باشد سجده باطل است.
مسأله 1107
احتياط واجب آنست كه در سجده واجب قرآن، پيشانى را بر مهر يا چيز ديگرى كه سجده بر آن
صحيح است گذاشته و جاهاى ديگر بدن را به دستورى كه در سجده نماز گفته شد بر زمين بگذارد.
مسأله 1108 هر گاه در سجده واجب قرآن پيشانى را به قصد سجده به زمين بگذارد، اگر چه ذكر نگويد
كافيست، و گفتن ذكر، مستحب است و بهتر است بگويد:
لا اِلهَ اِلاّ اللهُ حَقَّا حَقَّاً لا اِلهَ الاّ اللهُ ايماناً وَ تَصْديقاً لا اِلهَ الاّ اللهُ عُبُوديَّةً وَ رِقّاً سَجَدْتُ لَكَ يارَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً لا مُسْتَنْكِفاً وَ لا
مُسْتَكْبِراً بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَليلٌ ضَعيفٌ خائِفٌ مُسْتَجيرٌ.
تشهد
مسأله 1109 در ركعت دوم تمام نمازهاى واجب، و ركعت سوم نماز مغرب و ركعت چهارم نماز ظهر و عصر و
عشاء، بايد انسان بعد از سجده دوم بنشيند، و در حال آرام بودن بدن تشهد بخواند يعنى بگويد: اَشْهَدُ اَن لا اِلهَ اِلاّاللهُ
وُحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه اَللهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد. و احتياط واجب آنست كه به غير اين
ترتيب نگويد.
مسأله 1110 كلمات تشهد بايد به عربى صحيح و به طورى كه معمول است پشت سر هم گفته شود.
مسأله 1111 اگر تشهد را فراموش كند و بايستد و پيش از ركوع يادش بيايد كه تشهد را نخوانده بايد بنشيند و
تشهد را بخواند و دوباره بايستد و آنچه بايد در آن ركعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام كند، و بنابر احتياط واجب
بايد بعد از نماز براى ايستادن بيجا دو سجده سهو بجا آورد، و اگر در ركوع يا بعد از آن
يادش بيايد، بايد نماز را تمام
كند، و بعد از سلام نماز تشهد را قضا كند، و براى تشهد فراموش شده دو سجده سهو بجا آورد.
مسأله 1112 مستحب است در حال تشهد بر ران چپ بنشيند و روى پاى راست را به كف پاى چپ بگذارد و
پيش از تشهد بگويد: اَلْحَمْدُ لِلّهِ، يا بگويد:
بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ الحَمْدُ للهِ وَ خَيْرُ الاَسماءِ للهِ و نيز مستحب است دستها را بر رانها بگذارد و انگشتها را به يكديگر
بچسباند و به دامان خود نگاه كند، و بعد از تمام شدن تشهد بگويد: وَ تَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ.
مسأله 1113 مستحب است زنها در وقت خواندن تشهد، رانها را بهم بچسبانند.
سلام نماز
مسأله 1114 بعد از تشهد ركعت آخر نماز، مستحب است در حالى كه نشسته و بدن آرام است بگويد:«اَلسَّلامُ
عَلَيْكَ اَيُّها النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُه» و بعد از آن بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ» به اضافه «وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ» بنابر احتياط
واجب، يا بگويد: «اَلسّلامُ عَلَيْنا وَ عَلى عِبادِ اللهِ الصالِحين» ولى اگر اين سلام را بگويد احتياط مستحب آنست كه بعد از آن
«اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُه» را هم بگويد.
مسأله 1115 اگر سلام نماز را فراموش كند و موقعى يادش بيايد كه صورت نماز بهم نخورده، و كارى هم كه
عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند مثل پشت به قبله كردن انجام نداده، بايد سلام را بگويد و نمازش صحيح
است.
مسأله 1116 اگر يادش بيايد كه سلام نماز را نگفته است، باد و شراط نمازش صحيح است و احتياطاً دو
سجده سهو بجا آورد:
1 بعد از تشهد حالت نمازگزار را
حفظ كرده باشد به اندازه اى كه در اثر گذشت زمان از حال نمازگزار خارج
شده باشد.
2 در مدت مذكور، مرتكب عملى كه عمدى و سهوى آن مبطل نماز است(مثل پشت به قبله كردن يا خروج
حدث) نشده باشد. در غير اينصورت نماز او باطل است.
ترتيب
مسأله 1117 اگر عمداً ترتيب نماز را بهم بزند، مثلاً سوره را پيش از حمد بخواند، يا سجود را پيش از ركوع بجا
آورد، نماز باطل مى شود.
مسأله 1118 اگر ركنى از نماز را فراموش كند و ركن بعد از آنرا بجا آورد، مثلاً پيش از آنكه ركوع كند دو سجده
نمايد، نماز باطل است.
مسأله 1119 اگر ركنى را فراموش كند و چيزى را كه بعد از آنست و ركن نيست بجا آورد، مثلاً پيش از آنكه دو
سجده كند تشهد بخواند، بايد ركن را بجا آورد و آنچه را اشتباهاً پيش از آن خوانده دوباره بخواند.
مسأله 1120 اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند و ركن بعد از آن را بجا آورد، مثلاًحمد را فراموش كند و
مشغول ركوع شود، نمازش صحيح است.
مسأله 1121 اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند و چيزى را كه بعد از آنست و آن هم ركن نيست بجا آورد،
مثلاً حمد را فراموش كند و سوره را بخواند چنانچه مشغول ركن بعد شده باشد، مثلاً در ركوع يادش بيايد كه حمد را
نخوانده بايد بگذرد و نماز او صحيح است، و اگر مشغول ركن بعد نشده باشد، بايد آنچه را فراموش كرده بجا آورد و
بعد از آن، چيزى را كه اشتباهاً جلوتر خوانده دوباره بخواند.
مسأله 1122 اگر سجده اول را به
خيال اينكه سجده دوم است، يا سجده دوم را به خيال اينكه سجده اول
است بجا آورد نماز صحيح است، و سجده اول سجده اول، و سجده دوم او سجده دوم حساب مى شود.
موالات
مسأله 1123 انسان بايد نماز را با موالات بخواند، يعنى كارهاى نماز مانند ركوع و سجود و تشهد را پشت سر
هم بجا آورد، و چيزهائى را كه در نماز مى خواند به طورى كه معمول است پشت سر هم بخواند، و اگر به قدرى بين آنها
فاصله بيندازد كه نگويند نماز مى خواند نمازش باطل است.
مسأله 1124 اگر در نماز سهواً بين حرفها يا كلمات فاصله بيندازد و فاصله به قدرى نباشد كه صورت نماز از
بين برود، چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد بايد آن حرفها يا كلمات را به طور معمول بخواند، و اگر مشغول ركن بعد
شده باشد نمازش صحيح است.
مسأله 1125 طول دادن ركوع و سجود و خواندن سوره هاى بزرگ موالات را بهم نمى زند.
قنوت
مسأله 1126 در تمام نمازهاى واجب و مستحب، پيش از ركوع ركعت دوم مستحب است قنوت بخواند بلكه
در نمازهاى واجب، احتياط در ترك نكردن آنست ولكن در ركعت دوم از نماز شفع رجاءاً بياورد، و در نماز وتر با آنكه
يك ركعت مى باشد خواندن قنوت پيش از ركوع مستحب است، و نماز جمعه در هر ركعت يك قنوت دارد، و نماز
آيات پنج قنوت، و نماز عيد فطر و قربان در ركعت اول پنج قنوت و در ركعت دوم چهار قنوت دارد، و احتياط واجب
آنست كه قنوتهاى نماز عيد فطر و قربان را ترك نكند.
مسأله 1127 مستحب است در قنوت دستها مقابل صورت و كف آنها را رو به آسمان و پهلوى هم نگهدارد، و
غير شست انگشتهاى ديگر را بچسباند، و به كف دستها نگاه كند.
مسأله 1128 در قنوت هر ذكرى بگويد، اگر
چه يك«سُبْحانَ الله» باشد كافيست و بهتر است بگويد:«لا اِلهَ اِلاّ اللهُ
الْحَليمُ الْكَريمُ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ العَلىُّ الْعَظيمُ سُبحانَ اللهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبعِ وَ رَبِّ الاَرَضينَ السَّبعِ و ما فيهِنَّ و ما بَيْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ
الْعَظيمِ وَ الحَمْدُللهِ رَبِّ العالَمينَ».
مسأله 1129 مستحب است انسان قنوت را بلند بخواند، ولى براى كسى كه نماز را به جماعت مى خواند اگر
امام جماعت صداى او را بشنود، بلند خواندن قنوت مستحب نيست.
مسأله 1130 اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد، و اگر فراموش كند و پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود
يادش بيايد مستحب است بايستد و بخواند، و اگر در ركوع يادش بيايد مستحب است بعد از ركوع قضا كند، و اگر در
سجده يادش بيايد مستحب است بعد از سلام نماز قضا نمايد.
ترجمه نماز
1 ترجمه سوره حمد
بِسْمِ اللهِ الَّرحمنِ الرَّحيمِ، يعنى ابتداء مى كنم به نام خداوندى كه در دنيا بر مؤمن و كافر رحم مى كند و در آخرت بر
مؤمن رحم مى نمايد.
اَلْحَمْدُ للهِ رَبِّ العالَمينَ، يعنى ثنا مخصوص خداونديست كه پرورش دهنده همه موجودات است. اَلرَّحمنِ الرَّحيمِ،
يعنى در دنيا بر مؤمن و كافر و در آخرت بر مؤمن رحم مى كند. مالِكِ يَوْمِ الدّينِ، يعنى پادشاه و صاحب اختيار روز
قيامت است. اِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعينَ، يعنى فقط تو را عبادت مى كنيم و فقط از تو كمك مى خواهيم. اِهْدِنَاالصِّراطَ
الْمُسْتَقيمَ، يعنى هدايت كن ما را به راه راست كه آن دين اسلام است. صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ، يعنى به راه كسانى كه به
آنان نعمت دادى كه آنان پيغمبران و جانشينان پيغمبران هستند. غَيْرِ المَغْضُوبِ عَلَيْهِم وَ لا الضّالِّينَ، يعنى نه
براه كسانى كه
غضب كرده اى برايشان و نه آن كسانى كه گمراهند.
2 ترجمه سوره قل هوالله احد
بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ، قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ، يعنى بگو اى محمد(ص) كه خداوند، خدائيست يگانه. اللهُ الصَّمَدُ، يعنى
خدائى كه از تمام موجودات بى نياز است. لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ. فرزند ندارد و فرزند كسى نيست. وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَد، يعنى
هيچ كس از مخلوقات، مثل او نيست.
3 ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است
سُبْحانَ رَبِّىَ العَظيمِ وَ بِحَمْدِه، يعنى پرورگار بزرگ من از هر عيب و نقصى پاك و منزه است و من مشغول ستايش او
هستم. سُبْحانَ رَبِّىَ الاَعْلى وَ بِحَمْدِه، يعنى پروردگار من كه از همه كس بالاتر مى باشد از هر عيب و نقصى پاك و منزه است
و من مشغول ستايش او هستم. سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَه، يعنى خدا بشنود و بپذيرد ثناى كسى كه او را ستايش مى كند. اَسْتَغْفِرُ
اللهَ رَبِّى وَ اَتُوبُ اِلَيْه، يعنى طلب آمرزش و مغفرت مى كنم از خداوندى كه پرورش دهنده من است و من به طرف او
بازگشت مى نمايم، بِحَولِ اللهِ وَ قُوَّتِهِ اَقوُمُ وَ اَقْعُدْ، يعنى بيارى خداى متعال و قوه او بر مى خيزم و مى نشينم.
4 ترجمه قنوت
لا اله الله الحليم الكريم، يعنى نيست خدائى سزاوار پرستش مگر خداى يكتاى بى همتائى كه صاحب حلم و كرم
است. لا اله الا الله العلى العظيم، يعنى نيست خدائى سزاوار پرستش مگر خداى يكتاى بى همتائى كه بلند مرتبه و بزرگ
است. سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضين السبع، يعنى پاك و منزه است خداوندى كه پروردگار
هفت آسمان و
پروردگار هفت زمين است. و ما فيهن و ما بينهن و رب العرش العظيم، پروردگار هر چيزيست كه در آسمانها و زمينها و ما بين
آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است. و الحمدلله رب العالمين، يعنى حمد و ثنا مخصوص خداونديست كه پرورش
دهنده تمام موجودات است.
5 ترجمه تسبيحات اربعه
سبحان الله والحمد للهولا اله الا اللهوالله اكبر، يعنى پاك و منزه است خداوند تعالى و ثنا مخصوص اواست و نيست
خدائى سزاوار پرستش مگر خداى بى همتا و بزرگتر است از اينكه او را وصف كنند.
6 ترجمه تشهد و سلام
الحمدلله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له، يعنى ستايش مخصوص پروردگار است و شهادت مى دهم كه
خدائى سزاوار پرستش نيست، مگر خدائى كه يگانه است و شريك ندارد. و اشهد ان محمداً عبده و رسوله، يعنى شهادت
مى دهم كه محمد صلى الله عليه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. اللهم صل على محمد و آل محمد، يعنى خدايا رحمت
بفرست بر محمد و آل محمد. وتقبل شفاعته و ارفع درجته، يعنى قبول كن شفاعت پيغمبر را و درجه آنحضرت را نزد خود
بلند كن.
السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته، يعنى سلام بر تو اى پيغمبر و رحمت و بركات خدا بر تو باد.السلامُ علينا
و على عبادالله الصالحين، يعنى سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او.
السلام عليكم و رحمة الله و بركاته، يعنى سلام و رحمت و بركات خداوند بر شما مؤمنين باد.
تعقيب نماز
مسأله 1131 مستحب است انسان بعد از نماز مقدارى مشغول تعقيب، يعنى خواندن ذكر و دعا و قرآن شود.
و بهتر است پيش
از آنكه از جاى خود حركت كند و وضو و غسل و تيمم او باطل شود، رو به قبله تعقيب را بخواند. و
لازم نيست تعقيب به عربى باشد، ولى بهتر است چيزهائى را كه در كتابهاى دعا دستور داده اند بخواند، و از تعقيبهائى
كه خيلى سفارش شده است، تسبيح حضرت زهراسلام الله عليها است كه بايد به اين ترتيب گفته شود: 34 مرتبه
الله اكبر، بعد 33 مرتبه الحمدلله ، بعد از آن 33 مرتبه سبحان الله. و مى شود سبحان الله را پيش از الحمدلله گفت، ولى
بهتر است بعد از الحمدلله گفته شود.
مسأله 1132 مستحب است بعد از نماز، سجده شكر نمايد و همين قدر كه پيشانى را به قصد شكر بر زمين
بگذارد كافيست. ولى بهتر است صد مرتبه يا سه مرتبه يا يك مرتبه، شكراًلِلّه يا عَفُواً بگويد. و نيز مستحب است هر
وقت نعمتى به انسان مى رسد يا بلائى از او دور مى شود سجده شكر بجا آورد.
صلوات بر پيغمبر
مسأله 1133 هر وقت انسان اسم مبارك حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم مانند محمد و احمد يالقب و
كنيه آنجناب را مثل مصطفى و ابوالقاسم، بگويد يا بشنود، اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد.
مسأله 1134 موقع نوشتن اسم مبارك حضرت رسول صلى الله عليه و آله وسلم مستحب است صلوات را هم
بنويسد. و نيز بهتر است هر وقت آن حضرت را ياد مى كند صلوات بفرستد.
مبطلات نماز
مسأله 1135 دوازده چيز نماز را باطل مى كند، و آنها را مبطلات مى گويند.
اول آنكه در بين نماز يكى از شرطهاى آن از بين برود، مثلاً در
نماز بفهمد مكانش غصبى است.
دوم آنكه در بين نماز عمداً يا سهواً يا از روى نا چارى، چيزى كه وضو يا غسل را باطل مى كند پيش آيد، مثلاً
بول از او بيرون آيد ولى كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند، اگر در بين نماز بول يا غائط از او
خارج شود چنانچه به دستورى كه در احكام وضو گفته شد(1) رفتار نمايد، نمازش باطل نمى شود و نيز اگر در بين نماز
از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتى كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد، نمازش صحيح است.
مسأله 1136 كسى كه بى اختيار خوابش برده، اگر نداند كه در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن، بايد نمازش را
دوباره بخواند.
مسأله 1137 اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و شك كند كه بعد از نماز بوده يا در بين نماز، نمازش صحيح
است.
مسأله 1138 اگر در حال سجده از خواب بيدار شود و شك كند كه در سجده آخر نماز است، يا در سجده
شكر، بايد آن نماز را دوباره بخواند.
سوم از مبطلات نماز آنست كه مثل بعضى كسانى كه شيعه نيستند دستها را روى هم بگذارد، بنابر احتياط
واجب.
مسأله 1139 هر گاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد اگر چه مثل آنها نباشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز
را دوباره بخواند، ولى اگر از روى فراموشى يا ناچارى يا براى كار ديگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را رويهم
بگذارد اشكال ندارد.
چهارم از مبطلات نماز آنست كه بعد از خواندن حمد، آمين بگويد، ولى اگر اشتباهاً يا از روى تقيه بگويد،
نمازش باطل نمى
شود.
پنجم از مبطلات نماز آنست كه عمداً يا از روى فراموشى پشت به قبله كند، يا بطرف راست يا چپ قبله
برگردد، بلكه اگر عمداً به قدرى برگردد كه نگويند رو به قبله است، اگر چه به طرف راست يا چپ نرسد، نمازش باطل
است.
مسأله 1140 اگر عمداً يا سهواً سر را به قدرى بگرداند كه بتواند پشت سر را ببيند نمازش باطل است، ولى اگر
سر را كمى بگرداند عمداً باشد يا اشتباهاً نمازش باطل نمى شود.
ششم از مبطلات نماز آنست كه عمداً كلمه اى بگويد كه دو حرف يا بيشتر باشد اگر چه معنى هم نداشته باشد،
ولى اگر سهواً بگويد نماز باطل نمى شود.
مسأله 1141 اگر كلمه اى بگويد كه يك حرف دارد، چنانچه آن كلمه معنى داشته باشد مثل(ق) كه در زبان
عرب به معناى اين است كه نگهدارى كن، چنانچه معناى آنرا بداند و قصد آنرا نمايد، نمازش باطل مى شود. بلكه اگر
قصد معناى آنرا نكند ولى ملتفت معناى آن باشد، احتياط واجب آنست كه نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1142 سرفه كردن و آروغ زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد ولى گفتن آخ و آه و مانند اينها كه دو
حرف است اگر عمدى باشد، نماز را باطل مى كند.
مسأله 1143 اگر كلمه اى را به قصد ذكر بگويد مثلاً بقصد ذكر بگويد: الله اكبر و در موقع گفتن آن ، صدا را بلند
كند كه چيزى را به ديگرى بفهماند اشكال ندارد، ولى چنانچه بقصد اينكه چيزى به كسى بفهماند بگويد، اگر چه قصد
ذكر هم داشته باشد نماز باطل مى شود.
مسأله 1144 خواندن قرآن در نماز، غير
از چهار سوره اى كه سجده واجب دارد و در احكام جنابت گفته
شد(1) و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد، ولى احتياط واجب آنست كه به غير عربى دعا نكند.
مسأله 1145 اگر چيزى از حمد و سوره و ذكرهاى نماز را احتياطاً چند مرتبه بگويد اشكال ندارد. و همچنين
است اگر عمداً بگويد و به قصد جزئيت نباشد. ولى اگر از روى وسواس چند مرتبه بگويد، نماز باطل مى شود.
مسأله 1146 در حال نماز انسان نبايد به ديگرى سلام كند، و اگر ديگرى به او سلام كند، بايد همانطور كه او
سلام كرده جواب دهد، مثلاً اگر گفته سلام عليكم در جواب بگويد سلام عليكم.
مسأله 1147 انسان بايد جواب سلام را چه در نماز يا در غير نماز فوراً بگويد و اگر عمداً يا از روى فراموشى
جواب سلام را به قدرى طول دهد كه اگر جواب بگويد جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نبايد
جواب بدهد، و اگر در نماز نباشد جواب دادن واجب نيست.
مسأله 1148 بايد جواب سلام را طورى بگويد كه سلام كننده بشنود، ولى اگر سلام كننده كر باشد، چنانچه
انسان بطور معمول جواب او را بدهد كافيست.
مسأله 1149 واجب نيست كه نمازگزار جواب سلام را به قصد دعا بگويد به اين معنى كه از خداوند عالم براى
كسى كه سلام كرده سلامتى بخواهد، بلكه به قصد تحيّت هم جايز است.
مسأله 1150 اگر زن يا مرد نامحرم يا بچه مميز يعنى بچه اى كه خوب و بد را مى فهمد به نمازگزار سلام كند،
نمازگزار مى تواند بلكه واجب است جواب او را به عنوان رد تحييت بدهد،
ولى در جواب سلام زن بگويد، سلام
عليك و كاف را زير و زبر و پيش ندهد.
مسأله 1151 اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد معصيت كرده، ولى نمازش صحيح است.
مسأله 1152 اگر كسى به نمازگزار غلط سلام كند، به طورى كه سلام حساب نشود جواب او واجب نيست.
مسأله 1153 جواب سلام كسى كه از روى مسخره يا شوخى سلام مى كند واجب نيست.
مسأله 1154 اگر كسى به عده اى سلام كند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولى اگر يكى از آنان
جواب دهد كافيست.
مسأله 1155 اگر كسى به عده اى سلام كند و كسى كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد،
بازهم جواب سلام او بر آن عده واجب است.
مسأله 1156 اگر به عده اى سلام كند و كسى كه بين آنها مشغول نماز است شك كند كه سلام كننده قصد سلام
كردن به او را هم داشته يا نه، نبايد جواب بدهد. و همچنين است اگر بداند قصد او را هم داشته ولى ديگرى جواب
سلام را بدهد، اما اگر بداند كه قصد او را هم داشته و ديگرى جواب ندهد بايد جواب او را بگويد.
مسأله 1157 سلام كردن مستحب است، و خيلى سفارش شده است كه سواره به پياده و ايستاده به نشسته و
كوچكتر به بزرگتر سلام كند.
مسأله 1158 اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند، بر هر يك واجب است جواب سلام ديگرى را بدهد.
مسأله 1159 در غير نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد مثلاً اگر كسى گفت سلام عليكم در جواب بگويد سلام عليكم و رحمة الله.


هفتم از مبطلات نماز خنده با صدا است چه عمدى و چه اضطرارى و اما چنانچه سهواً با صدا بخندد، نمازش
اشكال ندارد مگر آنكه از صورت نماز خارج شود، و همچنين لبخند نماز را باطل نمى كند.
مسأله 1160 اگر براى جلوگيرى از صداى خنده حالتش تغيير كند، مثلاً رنگش سرخ شود، بنابر احتياط
مستحب بايد نمازش را دوباره بخواند، مگر آنكه از صورت نماز خارج شود كه واجب است نمازش را دوباره بخواند.
هشتم از مبطلات نماز آنست كه براى كار دنيا عمداً با صدا گريه كند. و احتياط واجب آنست كه براى كار دنيا
بى صدا هم گريه نكند، ولى اگر از ترس خدا يا براى آخرت گريه كند، آهسته باشد يا بلند اشكال ندارد، بلكه از بهترين
اعمال است.
نهم از مبطلات نماز كاريست كه صورت نماز را بهم بزند مثل دست زدن و به هوا پريدن و مانند اينها كم باشد يا
زياد، عمداً باشد يا از روى فراموشى، ولى كارى كه صورت نماز را بهم نزند مثل اشاره كردن با دست اشكال ندارد.
مسأله 1161 اگر در بين نماز به قدرى ساكت بماند كه نگويند نماز مى خواند نمازش باطل مى شود.
مسأله 1162 اگر در بين نماز كارى انجام دهد، يا مدتى ساكت شود و شك كند كه نماز بهم خورده يا نه، نمازش
صحيح است.
دهم از مبطلات نماز خوردن و آشاميدن است، كه اگر در نماز طورى بخورد يا بياشامد كه نگويند نماز
مى خواند عمداً باشد يا از روى فراموشى نمازش باطل مى شود، ولى كسى كه مى خواهد روزه بگيرد اگر پيش از اذان
صبح مشغول به خواندن نماز وتر باشد
و تشنه باشد چنانچه بترسد كه اگر نماز را تمام كند صبح شود، در صورتى كه
آب روبروى او در دو سه قدمى باشد مى تواند در بين نماز آب بياشامد اما بايد كارى كه نماز را باطل مى كند، مثل رو
گرداندن از قبله انجام ندهد.
مسأله 1163 اگر به واسطه خوردن يا آشاميدن عمدى، موالات نماز بهم بخورد يعنى طورى شود كه نگويند
نماز را پشت سر هم مى خواند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1164 اگر در بين نماز، غذائى را كه در دهان يا لاى دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمى شود. و نيز
اگر قند يا شكر و مانند اينها در دهان مانده باشد و در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود اشكال ندارد.
يازدهم از مبطلات نماز شك در ركعتهاى نماز دو ركعتى يا سه ركعتى، يا در دو ركعت اول نمازهاى چهار
ركعتى است.
دوازدهم از مبطلات نماز آنست كه ركن نماز را عمداً ياسهواً كم يا زياد كند، ولكن زيادى تكبيرة الاحرام سهواً
نماز را باطل نمى كند، يا چيزى را كه ركن نيست، عمداً كم يا زياد نمايد.
مسأله 1165 اگر بعد از نماز شك كند كه در بين نماز كارى كه نماز را باطل مى كند انجام داده يا نه، نمازش
صحيح است.
چيزهائى كه در نماز مكروه است.
مسأله 1166 مكروه است در نماز صورت را كمى به طرف راست يا چپ بگرداند و چشمها را، هم بگذارد يا به
طرف راست و چپ بگرداند، و باريش و دست خود بازى كند و انگشتها را داخل هم نمايد و آب دهان، بيندازد، و به
خط قرآن يا كتاب يا خط انگشترى
نگاه كند و نيز مكروه است موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذكر براى شنيدن
حرف كسى ساكت شود، بلكه هر كارى كه خضوع و خشوع را از بين ببرد مكروه مى باشد.
مسأله 1167 موقعى كه انسان خوابش مى آيد، و نيز موقع خوددارى كردن از بول و غائط، مكروه است نماز
بخواند. و همچنين پوشيدن جوراب تنگ كه پا را فشار دهد در نماز مكروه مى باشد، و غير از اينها مكروهات ديگرى
هم در كتابهاى مفصل گفته شده است.
مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست
مسأله 1168 بنابر احتياط مستحب نبايد نماز واجب را اختياراً بشكند، ولى براى حفظ مال و جلوگيرى از
ضرر مالى يا بدنى مانعى ندارد.
مسأله 1169 اگر حفظ جان خود انسان يا كسى كه حفظ جان او واجب است يا حفظ مالى كه نگهدارى آن
واجب مى باشد بدون شكستن نماز ممكن نباشد، بايد نماز را بشكند، ولى شكستن نماز براى مالى كه اهميت ندارد
مكروه است.
مسأله 1170 اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار طلب خود را از او مطالبه كند، چنانچه بتواند در
بين نماز طلب او را بدهد، بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شكستن نماز، دادن طلب او ممكن نباشد، بايد نماز را
بشكند و طلب او را بدهد بعد نماز را بخواند.
مسأله 1171 اگر در بين نماز بفهمد كه مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد، بايد نماز را تمام كند، و
اگر وقت وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را بهم نمى زند بايد در بين نماز تطهير كندبعد بقيه نماز را بخواند و اگر نماز را
بهم مى زند در صورتى كه بعد از نماز تطهير مسجد ممكن
باشد، نشكستن نماز اولى است، مگر آنكه بودن نجاست در
مسجد موجب هتك مسجد باشد كه در اين صورت هم مثل وقتى كه اگر بعد از نماز تطهير مسجد ممكن نباشد، بايد
نماز را بشكند و مسجد را تطهير نمايد، بعد نماز را بخواند.
مسأله 1172 كسى كه بايد نماز را بشكند، اگر نماز را تمام كند معصيت كرده ولى نماز او صحيح است. اگر چه
احتياط مستحب آنست كه دوباره بخواند.
مسأله 1173 اگر پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود، يادش بيايد كه اذان و اقامه را فراموش كرده، چنانچه
وقت نماز وسعت دارد، مستحب است براى گفتن آنها نماز را بشكند.
شكيات
شكيات
شكيات نماز 23 قسم است: هشت قسم آن شكهائى است كه نماز را باطل مى كند و به شش قسم آن نبايد اعتنا كرد، و نه قسم ديگر آن صحيح است.
شكهاى باطل
مسأله 1174 شكهائى كه نماز را باطل مى كند از اين قرار است:
اول شك در شماره ركعتهاى نماز دو ركعتى مثل نماز صبح و نماز مسافر ولى شك در شماره ركعتهاى نماز مستحب دو ركعتى و نماز احتياط نماز را باطل نمى كند.
دوم شك در شماره ركعتهاى نماز سه ركعتى.
سوم آنكه در نماز چهار ركعتى شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر.
چهارم آنكه در نماز چهار ركعتى پيش از تمام شدن سجده دوم، شك كند كه دو ركعت خوانده يا بيشتر (تفصيل اين مسأله در صورت چهارم در مسأله 1208).
پنجم شك بين دو و پنج يا دو و بيشتر از پنج.
ششم شك بين سه و شش يا سه و بيشتر از شش.
هفتم شك در ركعتهاى نماز كه نداند چند ركعت خوانده است.
هشتم شك بين چهار و شش يا چهار و بيشتر از شش، پيش از تمام شدن سجده دوم. ولى اگر بعد از سجده دوم شك بين چهار و شش يا چهار و بيشتر از شش براى او پيش آيد، احتياط واجب آنست كه بنابر چهار بگذارد و نماز را تمام كند، و بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد و نماز را هم دوباره بخواند. و مى تواند هم نماز را بشكند و از سر بگيرد.
مسأله 1175 اگر يكى از شكهاى باطل براى انسان پيش آيد مى تواند نماز را بهم
بزند، و بهتر آنست كه به قدرى فكر كند كه صورت نماز بهم بخورد، يا از پيدا شدن يقين يا گمان نا اميد شود.
شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد
مسأله 1176 شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد از اين قرار است:
اول شك در چيزى كه محل آوردن آن گذشته است، مثل آنكه در ركوع شك كند كه حمد را خوانده يا نه.
د و م شك بعد از سلام نماز.
سوم شك بعد از گذشتن وقت نماز.
چهارم شك كثير الشك يعنى كسى كه زياد شك مى كند.
پنجم شك امام در شماره ركعتهاى نماز، در صورتى كه مأموم شماره آنها را بداند و همچنين شك مأموم در صورتى كه امام شماره ركعتهاى نماز را بداند.
ششم شك در نماز مستحبى
1 شك در چيزى كه محل آن گذشته است
مسأله 1177 اگر در بين نماز شك كند كه يكى از كارهاى واجب آنرا انجام داده يا نه، مثلاً شك كند كه حمد خوانده يا نه، چنانچه مشغول كارى كه بايد بعد از آن انجام دهد نشده، بايد آنچه را كه در انجام آن شك كرده بجا آورد، و اگر مشغول كارى كه بايد بعد از آن انجام دهد شده، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1178 اگر در بين خواندن آيه اى شك كند كه آيه پيش را خوانده يا نه و همچنين اگر آخر آيه را مى خواند شك كند كه اول آنرا خوانده يا نه بنابر احتياط استحبابى بايد جزء مشكوك را به قصد قربت مطلقه بخواند.
مسأله 1179 اگر بعد از ركوع يا سجود شك كند كه كارهاى واجب آن مانند ذكر و
آرام بودن بدن را انجام داده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1180 اگر در حالى كه به سجده مى رود شك كند كه ركوع كرده يا نه، يا شك كند كه بعد از ركوع ايستاده يا نه، اظهر عدم اعتناء به شك است لكن احتياط به اعاده نماز يا از سر گرفتن ترك نشود.
مسأله 1181 اگر در حال برخاستن شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه، بايد برگردد و بجا آورد.
مسأله 1182 كسى كه نشسته يا خوابيده نماز مى خواند، اگر موقعى كه حمد يا تسبيحات مى خواند، شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند، و اگر پيش از آنكه مشغول حمد يا تسبيحات شود، شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه، بايد بجا آورد.
مسأله 1183 اگر شك كند كه يكى از ركنهاى نماز را بجا آورده يا نه، چنانچه مشغول كارى كه بعد از آنست نشده، بايد آنرا بجا آورد، مثلاً اگر پيش از خواندن تشهد شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، بايد بجا آورد و چنانچه بعد يادش بيايد كه آن ركن را بجا آورده بوده، چون ركن زياد شده نمازش باطل است.
مسأله 1184 اگر شك كند عملى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه،چنانچه مشغول كارى كه بعد از آنست نشده، بايد آنرا بجا آورد، مثلاً اگر پيش از خواندن سوره شك كند كه حمد را خوانده يا نه بايد حمد را بخواند، و اگر بعد از انجام آن يادش بيايد
كه آنرا بجا آورده بوده، چون ركن زياد نشده نمازش صحيح است.
مسأله 1185 اگر شك كند كه ركنى را بجا آورده يا نه، چنانچه مشغول تشهد است اگر شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر يادش بيايد كه آن ركن را بجا نياورده، در صورتى كه مشغول ركن بعد نشده بايد آنرا بجا آورد، و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است، مثلاً اگر پيش از ركوع ركعت بعد يادش بيايد كه دو سجده را بجا نياورده بايد بجا آورد، و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد نمازش باطل است.
مسأله 1186 اگر شك كند عملى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه، چنانچه مشغول كارى كه بعد از آنست شده، بايد به شك خود اعتنا نكند، مثلاً موقعى كه مشغول خواندن سوره است، اگر شك كند كه حمد را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر بعد يادش بيايد كه آنرا بجا نياورده، در صورتى كه مشغول ركن بعد نشده بايد بجا آورد، و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش صحيح است، بنابر اين اگر مثلاً در قنوت يادش بيايد كه حمد را نخوانده بايد بخواند، و اگر در ركوع يادش بيايد نماز او صحيح است.
مسأله 1187 اگر شك كند كه سلام نماز را گفته يا نه، يا شك كند درست گفته يا نه، چنانچه مشغول تعقيب نماز يا مشغول نماز ديگر شده، يا به واسطه انجام كارى كه نماز را بهم مى زند، از حال نمازگزار بيرون رفته، بايد به شك
خود اعتنا نكند، و اگر پيش از اينها شك كند، بايد سلام را بگويد.
2 شك بعد از سلام
مسأله 1188 اگر بعد از سلام نماز شك كند كه نمازش صحيح بوده يا نه، مثلاً شك كند ركوع كرده يا نه، يا بعد از سلام نماز چهار ركعتى شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت، به شك خود اعتنا نكند، ولى اگر هر دو طرف شك او باطل باشد، مثلاً بعد از سلام نماز چهار ركعتى شك كند كه سه ركعت خوانده يا پنج ركعت نمازش باطل است.
3 شك بعد از وقت
مسأله 1189 اگر بعد از گذشتن وقت نماز، شك كند كه نماز خوانده يا نه يا گمان كند كه نخوانده خواندن آن لازم نيست، ولى اگر پيش از گذشتن وقت شك كند كه نماز خوانده يا نه، يا گمان كند كه نخوانده، بايد آن نماز را بخواند بلكه اگر گمان كند كه خوانده، بايد آنرا بجا آورد.
مسأله 1190 اگر بعد از گذشتن وقت ش كند كه نماز را درست خوانده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1191 اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار ركعت نماز خوانده، ولى نداند به نيت ظهر خوانده يا به نيت عصر، بايد چهار ركعت نماز قضا به نيت نمازى كه بر او واجب است بخواند.
مسأله 1192 اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشا بداند يك نماز خوانده، ولى نداند سه ركعتى خوانده يا چهار ركعتى، بايد قضاى نماز مغرب و عشا را بخواند.
4 كثير الشك(كسى كه زياد شك مى كند)
مسأله 1193 اگر
كسى در يك نماز سه مرتبه شك كند، يا در سه نماز پشت سر هم مثلاً در نماز صبح و ظهر و عصر شك كند، كثيرالشك است. و چنانچه زياد شك كردن او از غضب يا ترس يا پريشانى حواس نباشد، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1194 كثير الشك اگر در بجا آوردن چيزى شك كند، چنانچه بجا آوردن آن، نماز را باطل نمى كند، بايد بنا بگذارد كه آنرا بجا آورده، مثلاً شك كند كه ركوع كرده يا نه، بايد بنا بگذارد كه ركوع كرده است، و اگر بجا آوردن آن، نماز را باطل مى كند، بايد بنا بگذارد كه آنرا انجام نداده، مثلاً اگر شك كند كه يك ركوع كرده يا بيشتر، چون زياد شدن ركوع نماز را باطل مى كند، بايد بنا بگذارد كه بيشتر از يك ركوع نكرده است.
مسأله 1195 كسى كه در يك چيز نماز زياد شك مى كند چنانچه در چيزهاى ديگر نماز شك كند، بايد به دستور آن عمل نمايد، مثلاً كسى كه زياد شك مى كند سجده كرده يا نه، اگر در بجا آوردن ركوع شك كند، بايد به دستور آن رفتار نمايد، يعنى اگر ايستاده ركوع را بجا آورد، و اگر به سجده رفته اعتنا نكند.
مسأله 1196 كسى كه در نماز مخصوصى مثلاً در نماز ظهر زياد شك مى كند اگر در نماز ديگر مثلاً در نماز عصر شك كند، بايد به دستور شك رفتار نمايد.
مسأله 1197 كسى كه وقتى در جاى مخصوصى نماز مى خواند، زياد شك مى كند اگر در غير آنجا نماز بخواند و شكى براى او پيش آيد،
بايد به دستور شك عمل نمايد.
مسأله 1198 اگر انسان شك كند كه كثير الشك شده يا نه، بايد به دستور شك عمل نمايد. و كثير الشك تا وقتى يقين نكند كه به حال معمولى مردم برگشته بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1199 كسى كه زياد شك مى كند، اگر شك كند ركنى را بجا آورده يا نه و اعتنا نكند، بعد يادش بيايد كه آنرا بجا نياورده چنانچه مشغول ركن بعد نشده بايد آنرا بجا آورد، و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است، مثلاً اگر شك كند ركوع كرده يا نه و اعتنا نكند، چنانچه پيش از سجده يادش بيايد كه ركوع نكرده، بايد ركوع كند و اگر در سجده دوم يادش بيايد نمازش باطل است.
مسأله 1200 كسى كه زياد شك مى كند، اگر شك كند چيزى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه اعتنا نكند و بعد يادش بيايد كه آنرا بجا نياورده، چنانچه از محل آن گذشته نمازش صحيح است، مثلاً اگر شك كند كه حمد خوانده يا نه و اعتنا نكند، چنانچه در قنوت يادش بيايد كه حمد نخوانده بايد بخواند، و اگر در ركوع يادش بيايد نماز او صحيح است.
5 شك امام و مأموم
مسأله 1201 اگر امام جماعت در شماره ركعتهاى نماز شك كند، مثلاً شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، چنانچه مأموم يقين داشته باشد كه چهار ركعت خوانده و به امام بفهماند كه چهار ركعت خوانده است، امام بايد نماز را تمام كند و خواندن نماز احتياط لازم نيست. و نيز اگر امام يقين داشته باشد كه
چند ركعت خوانده است و مأموم در شماره ركعتهاى نماز شك كند، بايد به شك خود اعتنا ننمايد.
6 شك در نماز مستحبى
مسأله 1202 اگر در شماره ركعتهاى نماز مستحبى شك كند، چنانچه طرف بيشتر شك نماز را باطل مى كند، بايد بنا را بر كمتر بگذارد، مثلاً اگر در نافله صبح شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بايد بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده است. و اگر طرف بيشتر شك نماز را باطل نمى كند، مثلاً شك كند كه دو ركعت خوانده يا يك ركعت به هر طرف شك عمل كند، نمازش صحيح است.
مسأله 1203 كم شدن ركن، نافله را باطل مى كند، ولى زياد شدن ركن، آنرا باطل نمى كند، پس اگر يكى از كارهاى نافله را فراموش كند و موقعى يادش بيايد كه مشغول ركن بعد از آن شده بايد آن كار را انجام دهد، و دوباره آن ركن را بجا آورد مثلاً اگر در بين ركوع يادش بيايد كه سوره را نخوانده، مى تواند بر گردد و سوره را بخواند و دوباره به ركوع رود.
مسأله 1204 اگر در يكى از كارهاى نافله شك كند، خواه ركن باشد يا غير ركن، چنانچه محل آن نگذشته، بايد بجا آورد، و اگر محل آن گذشته به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1205 اگر در نماز مستحبى دو ركعتى گمانش به سه ركعت يا بيشتر برود، بايد اعتنا نكند و نمازش صحيح است، و اگر گمانش به دو ركعت يا كمتر برود احتياط مستحب آنست كه به همان گمان عمل كند، مثلاً اگر گمانش به يك ركعت مى رود
بنابر احتياط مستحب يك ركعت ديگر بخواند.
مسأله 1206 اگر در نماز نافله كارى كند كه براى آن سجده سهو واجب مى شود، يا يك سجده يا تشهد را فراموش نمايد، لازم نيست بعد از نماز، سجده سهو يا قضاى سجده و تشهد را بجا آورد.
مسأله 1207 اگر شك كند كه نماز مستحبى را خوانده يا نه چنانچه آن نماز مثل نماز جعفر طيار وقت معين نداشته باشد بنا بگذارد كه نخوانده است، و همچنين است اگر مثل نافله يوميه وقت معين داشته باشد، و پيش از گذشتن وقت شك كند كه آنرا بجا آورده يا نه، ولى اگر بعد از گذشتن وقت شك كند كه خوانده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
شكهاى صحيح
مسأله 1208 در نه صورت، اگر در شماره ركعتهاى نماز چهار ركعتى، شك كند، بايد فوراً فكر نمايد. پس اگر يقين يا گمان به يك طرفِ شك پيدا كرد، همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند. وگرنه به دستورهائى كه گفته مى شود، عمل نمايد و آن نه صورت از اين قرار است:
اول آنكه بعد از سر برداشتن از سجده دوم شك كند دو ركعت خوانده يا سه ركعت، كه بايد بنا بگذارد سه ركعت خوانده و يك ركعت ديگر بخواند و نماز را تمام كند، و بعد از نماز يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته به دستورى كه بعداً گفته مى شود بجا آورد.
دوم شك بين دو و چهار بعد از سر برداشتن از سجده دوم كه بايد بنا بگذارد چهار ركعت خوانده و نماز را تمام كند، و بعد از
نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند.
سوم شك بين دو و سه و چهار بعد از سر برداشتن از سجده دوم كه بايد بنا بر چهار بگذارد، و بعد از نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده و بعد دو ركعت نشسته بجا آورد.
چهارم شك بين چهار و پنج بعد از سر برداشتن از سجده دوم كه بايد بنا بر چهار بگذارد و نماز را تمام كند، و بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد، ولى اگر بعد از گفتن ذكر، و پيش از سر برداشتن از سجده دوم، يكى از اين چهار شك، براى او پيش آيد بنابر احتياط واجب بايد به دستور همان شك عمل كند، و نماز را هم دوباره بخواند.
پنجم شك بين سه و چهار، كه در هر جاى نماز باشد، بايد بنابر چهار بگذارد و نماز را تمام كند، و بعد از نماز يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بجا آورد.
ششم شك بين چهار و پنج در حال ايستادن كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بجا آورد، و بنا بر احتياط واجب بايد دو سجده سهو هم براى قيام بيجا بنمايد.
هفتم شك بين سه و پنج در حال ايستادن كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد، و دو ركعت نماز احتياط ايستاده بجا آورد. و بنابر احتياط واجب بايد دو سجده سهو هم براى قيام بيجا بنمايد.
هشتم شك بين سه و چهار و پنج در حال ايستادن، كه بايد بنشيند و تشهد
بخواند و بعد از سلام نماز، دو ركعت نماز احتياط و بعد دو ركعت نشسته بجا آورد و بنابر احتياط واجب بايد دو سجده سهو هم براى قيام بيجا بنمايد.
نهم شك بين پنج و شش در حال ايستادن كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد، و دو سجده سهو بجا آورد، و بنابر احتياط واجب بايد دو سجده سهو ديگر براى ايستادن بيجا بنمايد.
مسأله 1209 اگر يكى از شكهاى صحيح براى انسان پيش آيد و به وظيفه شك عمل ننمايد بلكه از سر بگيرد چنانچه پيش از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند مثل رو گرداندن از قبله، نماز را از سر گيرد نماز دومش هم باطل است. و اگر بعد از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند، مشغول نماز شود نماز دومش صحيح است.
مسأله 1210 اگر يكى از شكهائى كه نماز احتياط براى آنها واجب است در نماز پيش آيد، چنانچه انسان نماز را تمام كند و بدون خواندن نماز احتياط نماز را از سر بگيرد. پس اگر پيش از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند نماز را از سر گرفته نماز دومش هم باطل است، و اگر بعد از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند، مشغول نماز شده، نماز دومش صحيح است.
مسأله 1211 وقتى يكى از شكهاى صحيح براى انسان پيش آيد، چنانكه گفته شد، بايد فوراً فكر كند، ولى اگر چيزهائى كه به واسطه آنها ممكن است يقين يا گمان به يك طرف شك پيدا شود، از بين نمى رود، چنانچه كمى بعد فكر كند اشكال
ندارد، مثلاً اگر در سجده شك كند مى تواند تابعد از سجده فكر كردن را تأخير بيندازد.
مسأله 1212 اگر اول گمانش به يك طرف بيشتر باشد، بعد دو طرف در نظر او مساوى شود، بايد به دستور شك عمل نمايد. و اگر اول دو طرف در نظر او مساوى باشد و به طرفى كه وظيفه اوست بنا بگذارد، بعد گمانش بطرف ديگر برود، بايد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند.
مسأله 1213 كسى كه نمى داند گمانش به يك طرف بيشتر است يا هر دو طرف در نظر او مساويست بايد طبق حالت سابق خود عمل نمايد.
مسأله 1214 اگر بعد از نماز بداند كه در بين نماز حال ترديدى داشت كه مثلاً دو ركعت خوانده يا سه ركعت و بنا را به سه گذاشته، ولى نداند كه گمانش به خواندن سه ركعت بوده، يا هر دو طرف در نظر او مساوى بوده، بايد نماز احتياط را بخواند.
مسأله 1215 اگر موقعى كه تشهد مى خواند، يا بعد از ايستادن شك كند كه دو سجده را بجا آورد يا نه، و در همان موقع يكى از شكهائى كه اگر بعد از تمام شدن دو سجده اتفاق بيفتد صحيح مى باشد، براى او پيش آيد، مثلاً شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت چنانچه به دستور آن شك عمل كند نمازش صحيح است.
مسأله 1216 اگر پيش از آنكه مشغول تشهد شود، يا پيش از ايستادن، شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، و در همان موقع يكى از شكهائى كه بعد از تمام شدن دو سجده
صحيح است، برايش پيش آيد نماز باطل است.
مسأله 1217 اگر موقعى كه ايستاده بين سه و چهار يا بين سه و چهار و پنج شك كند و يادش بيايد كه دو سجده از ركعت پيش بجا نياورده، نمازش باطل است.
مسأله 1218 اگر شك او از بين برود و شك ديگرى برايش پيش آيد، مثلاً اول شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بعد شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، بايد به دستور شك دوم عمل نمايد.
مسأله 1219 اگر بعد از نماز شك كند كه در نماز مثلاً بين دو و چهار شك كرده يا بين سه و چهار، واجب است كه به دستور هر دو عمل كند، و بنابر احتياط واجب نماز را هم دوباره بخواند. و مى تواند كه نماز را بشكند و بعد از شكستن از سر بگيرد.
مسأله 1220 اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز شكى براى او پيش آمده ولى نداند از شكهاى باطل بوده يا از شكهاى صحيح و اگر از شكهاى صحيح بوده كدام قسم آن بوده است، بايد دو ركعت نماز احتياط ايستاده، و دو ركعت نشسته و دو سجده سهو بجا آورد، و نماز را هم دوباره بخواند و مى تواند كه نماز را بشكند و بعداً از سر بگيرد.
مسأله 1221 كسى كه نشسته نماز مى خواند، اگر شكى كند كه بايد براى آن يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بخواند، بايد دو ركعت نشسته بجا آورد، و اگر شكى كند كه بايد براى آن دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند، بايد دو
ركعت نشسته بجا آورد.
مسأله 1222 كسى كه ايستاده نماز مى خواند، اگر موقع خواندن نماز احتياط از ايستادن عاجز شود، بايد مثل كسى كه نماز را نشسته مى خواند و حكم آن در مسأله پيش گفته شد، نماز احتياط را بجا آورد.
مسأله 1223 كسى كه نشسته نماز مى خواند، اگر موقع خواندن نماز احتياط بتواند بايستد، بايد به وظيفه كسى كه نماز را ايستاده مى خواند عمل كند.
نماز احتياط
مسأله 1224 كسى كه نماز احتياط بر او واجب است، بعد از سلام نماز بايد فوراً نيت نماز احتياط كند و تكبير بگويد و حمد را بخواند و به ركوع رود و دو سجده نمايد، پس اگر يك ركعت نماز احتياط بر او واجب است، بعد از دو سجده تشهد بخواند و سلام دهد، و اگر دو ركعت نماز احتياط بر او واجب است، بعد از دو سجده، يك ركعت ديگر مثل ركعت اول بجا آورد، و بعد از تشهد سلام دهد.
مسأله 1225 نماز احتياط سوره و قنوت ندارد، و بايد آنرا آهسته بخوانند و نيت آنرا بزبان نياورند، و احتياط واجب آنست كه بسم الله آنرا هم آهسته بگويند.
مسأله 1226 اگر پيش از خواندن نماز احتياط بفهمد، نمازى كه خوانده درست بوده، لازم نيست نماز احتياط را بخواند. و اگر در بين نماز احتياط بفهمد، لازم نيست آنرا تمام نمايد.
مسأله 1227 اگر پيش از خواندن نماز احتياط بفهمد كه ركعتهاى نمازش كم بوده، چنانچه كارى كه نماز را باطل مى كند انجام نداده، بايد آنچه از نماز نخوانده بخواند ، و براى سلام بيجا دو سجده سهو بنمايد . و
اگر كارى كه نماز راباطل مى كند انجام داده مثلاً پشت به قبله كرده ، بايد نماز را دوباره بجا آورد .
مسأله 1228 اگر بعد از نماز احتياط بفهمد كسرى نمازش به مقدار نماز احتياط بوده، مثلاً در شك بين سه و چهار يك ركعت نماز احتياط بخواند، بعد بفهمد نماز را سه ركعت خوانده، نمازش صحيح است.
مسأله 1229 اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسرى نماز كمتر از نماز احتياط بوده، مثلاً در شك بين دو و چهار، دو ركعت نماز احتياط بخواند، بعد بفهمد نماز را سه ركعت خوانده بايد نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1230 اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسرى نماز بيشتر از نماز احتياط بوده، مثلاً در شك بين سه و چهار يك ركعت نماز احتياط بخواند، بعد بفهمد نماز را دو ركعت خوانده، چنانچه بعد از نماز احتياط كارى كه نماز را باطل مى كند انجام داده مثلاً پشت به قبله كرده، بايد نماز را دوباره بخواند، و اگر كارى كه نماز را باطل مى كند انجام نداده، بايد دو ركعت كسرى نمازش را بجا آورد، و نماز را هم دوباره بخواند.
مسأله 1231 اگر بين دو و سه و چهار شك كند و بعد از خواندن دو ركعت نماز احتياط ايستاده، يادش بيايد كه نماز را دو ركعت خوانده، لازم نيست دو ركعت نماز احتياط نشسته را بخواند.
مسأله 1232 اگر بين سه و چهار شك كند و موقعى كه دو ركعت نماز احتياط نشسته يا يك ركعت ايستاده را مى خواند، يادش بيايد كه نماز را سه ركعت خوانده بايد نماز احتياط
را تمام كند، و بنابر احتياط واجب نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1233 اگر بين دو و سه و چهار شك كند و موقعى كه دو ركعت نماز احتياط ايستاده را مى خواند، پيش از ركوع ركعت دوّم يادش بيايد كه نماز را سه ركعت خوانده، بايد بنشيند و نماز احتياط را يك ركعتى تمام كند، و بنابر احتياط واجب نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1234 اگر در بين نماز احتياط بفهمد كسرى نمازش بيشتر يا كمتر از نماز احتياط بوده، چنانچه نتواند نماز احتياط را مطابق كسرى نمازش تمام كند، بايد آنرا رها كند و كسرى نماز را بجا آورد، و بنا بر احتياط واجب، نماز را دوباره بخواند، مثلاً در شك بين سه و چهار اگر موقعى كه دو ركعت نماز احتياط نشسته را مى خواند يادش بيايد كه نماز را دو ركعت خوانده، چون نمى تواند دو ركعت نشسته را بجاى دو ركعت ايستاده حساب كند، بايد نماز احتياط نشسته را رها كند، و دو ركعت كسرى نمازش را بخواند، و احتياطاً نماز را هم دوباره بجا آورد.
مسأله 1235 اگر شك كند نماز احتياطى را كه بر او واجب بوده بجا آورده يا نه، چنانچه وقت نماز گذشته، به شك خود اعتنا نكند، و اگر وقت دارد، در صورتى كه مشغول كار ديگرى نشده و از جاى نماز بر نخاسته و كارى هم مثل رو گرداندن از قبله كه نماز را باطل مى كند انجام نداده، بايد نماز احتياط را بخواند. و اگر كارى كه نماز را باطل مى كند بجا آورده، يا بين نماز و شك او زياد طول كشيده،
بنابر احتياط واجب بايد اصل نماز را دوباره بخواند، و اما اگر فقط مشغول كار ديگرى شده، بنابر احتياط واجب بايد نماز احتياط را بجا آورد، و ترك احتياط به اعاده اصل نماز سزاوار نيست.
مسأله 1236 اگر در نماز احتياط، ركنى را زياد كند يا مثلاً بجاى يك ركعت دو ركعت بخواند، نماز احتياط باطل مى شود، بايد دوباره نماز احتياط واصل نماز را بخواند.
مسأله 1237 موقعى كه مشغول نماز احتياط است اگر در يكى از كارهاى آن شك كند، چنانچه محل آن نگذشته، بايد بجا آورد، و اگر محلش گذشته، بايد به شك خود اعتنا نكند، مثلاً اگر شك كند كه حمد خوانده يا نه، چنانچه به ركوع نرفته بايد بخواند. و اگر به ركوع رفته بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1238 اگر در شماره ركعتهاى نماز احتياط شك كند، چنانچه طرف بيشتر شك نماز را باطل مى كند، بايد بنا را بر كمتر بگذارد، و اگر طرف بيشتر شك نماز را باطل نمى كند، بايد بنا را بر بيشتر بگذارد. مثلاً موقعى كه مشغول خواندن دو ركعت نماز احتياط است، اگر شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، چون طرف بيشتر شك نماز را باطل مى كند، بايد بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده و اگر شك كند كه يك ركعت خوانده يا دو ركعت، چون طرف بيشتر شك نماز را باطل نمى كند، بايد بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده است، و معذلك احتياط واجب آنست كه نماز احتياط با اصل نماز را اعاده نمايد.
مسأله 1239 اگر در نماز احتياط چيزى كه ركن نيست سهواً
كم يا زياد شود، احتياط واجب آنست كه دو سجده سهو بجا آورد.
مسأله 1240 اگر بعد از سلام نماز احتياط، شك كند كه يكى از اجزاء يا شرائط آنرا بجا آورده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1241 اگر در نماز احتياط، تشهد يا يك سجده را فراموش كند، احتياط واجب آنست كه بعد از سلام نماز، آنرا قضا نمايد.
مسأله 1242 اگر نماز احتياط و قضاى يك سجده يا قضاى يك تشهد يا دو سجده سهو بر او واجب شود، بايد اول نماز احتياط را بجا آورد.
مسأله 1243 حكم گمان در عدد ركعات نماز مثل حكم يقين است مگر گمان به چيزى كه سبب بطلان نماز باشد كه در اين صورت حكم يقين را ندارد و اما گمان در افعال نماز اگر چه به حكم شك است على الاظهر لكن ترك احتياط سزاوار نيست.
مسأله 1244 حكم شك و سهو و گمان در نمازهاى واجب يوميه و نمازهاى واجب ديگر فرق ندارد، مثلاً اگر در نماز آيات شك كند كه يك ركعت خوانده يا دو ركعت، چون شك او در نماز دو ركعتى است، نمازش باطل مى شود.
سجده سهو
مسأله 1245 براى پنج چيز بعد از سلام نماز، انسان بايد دو سجده سهو به دستورى كه بعداً گفته مى شود بجا آورد:
اول آنكه در بين نماز، سهواً حرف بزند.
دوم جائى كه نبايد نماز را سلام دهد، مثلاً در ركعت اول سهواً سلام بدهد.
سوم آنكه يك سجده را فراموش كند.
چهارم آنكه تشهد را فراموش كند.
پنجم آنكه در نماز چهار ركعتى بعد از سجده دوم شك كند
كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت، و نيز اگر در جائى كه بايد بايستد مثلاً موقع خواندن حمد و سوره اشتباهاً بنشيند يا در جائى كه بايد بنشيند مثلاً موقع خواندن تشهد اشتباهاً بايستد، بنابر احتياط واجب، بايد دو سجده سهو بجا آورد. بلكه براى هر چيزى كه در نماز اشتباهاً كم يا زياد كند بنابر احتياط واجب بايد دو سجده سهو بنمايد. و احكام اين چند صورت در مسائل آينده گفته مى شود.
مسأله 1246 اگر انسان اشتباهاً يا بخيال اينكه نمازش تمام شده حرف بزند، بايد دو سجده سهو بجا آورد.
مسأله 1247 براى حرفى كه از آه كشيدن و سرفه پيدا مى شود سجده سهو واجب نيست. ولى اگر مثلاً سهواً آخ يا آه بگويد بايد سجده سهو نمايد.
مسأله 1248 اگر چيزى را كه غلط خوانده دوباره بطور صحيح بخواند، براى آن غلط سجده سهو واجب نيست.
مسأله 1249 اگر در نماز سهواً مدتى حرف بزند و تمام آنها يك مرتبه حساب شود، دو سجده سهو بعد از سلام نماز كافيست.
مسأله 1250 اگر سهواً تسبيحات اربعه را بيشتر از سه مرتبه بگويد بنا بر احتياط واجب بايد بعد از نماز دو سجده سهو آورد.
مسأله 1251 اگر در جائى كه نبايد سلام نماز را بگويد سهواً بگويد: السلام علينا و على عبادالله الصالحين يا بگويد السلام عليكم و رحمة الله و بركاته، بايد دو سجده سهو بنمايد، ولى اگر اشتباهاً مقدارى از اين دو سلام را بگويد، يا بگويد السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته بنابر احتياط واجب بايد دو سجده سهو بجا آورد.
مسأله 1252
اگر درجائى كه نبايد سلام دهد اشتباهاً هر سه سلام را بگويد دو سجده سهو كافيست.
مسأله 1253 اگر يك سجده يا تشهد را فراموش كند و پيش از ركوع ركعت بعد يادش بيايد، بايد برگردد و بجا آورد، و بعد از نماز بنابر احتياط واجب بايد براى ايستادن بيجا دو سجده سهو بنمايد.
مسأله 1254 اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد كه يك سجده يا تشهد را از ركعت پيش فراموش كرده، بايد بعد از سلام نماز سجده يا تشهد را قضا نمايد و بعد از آن دو سجده سهو بجا آورد.
مسأله 1255 اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمداً بجا نياورد، معصيت كرده و واجب است هر چه زودتر آنرا انجام دهد و چنانچه سهواً بجا نياورد، هر وقت يادش آمد بايد فوراً انجام دهد، و لازم نيست نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1256 اگر شك دارد كه سجده سهواً بر او واجب شده يا نه، لازم نيست بجا آورد.
مسأله 1257 كسى كه شك دارد مثلاً دو سجده سهو بر او واجب شده يا چهار تا، اگر دو سجده بنمايد كافيست.
مسأله 1258 اگر بداند يكى از دو سجده سهو را بجا نياورده، بايد دو سجده سهو بجا آورد، و اگر بداند سهواً سه سجده كرده. احتياط واجب آنست كه دوباره دو سجده سهو بنمايد.
دستور سجده سهو
مسأله 1259 دستور سجده سهو اينست كه بعد از سلام نماز نيت سجده سهو كند و پيشانى را به چيزى كه سجده بر آن صحيح است بگذار دو هر ذكرى كه بخواهد بگويد و احتياط مستحب آنست كه بگويد: «بِسْمِ
اللهِ وَ بِاللهِ وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحمد وَ آلهِ » يا «بِسْمِ اللهِ و بِاللهِ اَللهمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد» ولى بهتر است بگويد: «بِسمِ اللهِ وَ بِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهاَ النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ» بعد بايد بنشيند و دوباره به سجده رود و يكى از ذكرهائى را كه گفته شد بگويد و بنشيند، و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.
قضاى سجده و تشهد فراموش شده
مسأله 1260 سجده و تشهد را كه انسان فراموش كرده و بعد از نماز قضاى آنرا بجا مى آورد، بايد تمام شرائط نماز: مانند پاك بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرطهاى ديگر را داشته باشد.
مسأله 1261 اگر سجده را چند دفعه فراموش كند، مثلاً يك سجده از ركعت اول و يك سجده از ركعت دوم فراموش نمايد، بايد بعد از نماز قضاى هر دو را با سجده هاى سهوى كه براى آنها لازم است بجا آورد، و لازم نيست معين كند كه قضاى كدام يكِ آنها است و اگر يك سجده از ركعت اول و يك سجده از ركعت آخر فراموش نمايد و يا دو تشهد را فراموش نمايد بنا بر اقوى بايد اول سجده آخر را كه فراموش شده و بعد از آن تشهد و سلام بجا آورد و بعد سجده اول را قضاء نمايد و همچنين بنا بر اقوى بايد تشهد آخر را كه فراموش شده و سلام را بجا آورد و بعد تشهد اول را قضا نمايد اين در صورتى است كه كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند انجام نداده باشد و اگر انجام
داده باشد بايد اصل نماز را اعاده نمايد.
مسأله 1262 اگر يك سجده و تشهد را فراموش كند، احتياط واجب آنست كه هر كدام را اول فراموش كرده، اول قضا نمايد. و اگر نداند كدام اول فراموش شده، بايد احتياطاً يك سجده و تشهد و بعد يك سجده ديگر بجا آورد، يا يك تشهد و يك سجده و بعد يك تشهد ديگر بجا آورد، تا يقين كند سجده و تشهد را به ترتيببى كه فراموش كرده قضا نموده است.
مسأله 1263 اگر به خيال اينكه اول، سجده را فراموش كرده اول قضاى آنرا بجا آورد، و بعد از خواندن تشهد يادش بيايد كه اول تشهد را فراموش كرده، احتياط واجب آنست كه دوباره سجده را قضا نمايد. و نيز اگر بخيال اينكه اول تشهد را فراموش كرده، اول بجا آورد، و بعد از سجده يادش بيايد كه اول سجده را فراموش كرده، بنابر احتياط واجب بايد دوباره تشهد را بخواند.
مسأله 1264 اگر بين سلام نماز و قضاى سجده يا تشهد كارى كند كه اگر عمداً يا سهواً در نماز اتفاق بيفتد نماز باطل مى شود مثلاً پشت به قبله نمايد، احتياط واجب آنست كه بعد از قضاى سجده و تشهد دوباره نماز را بخواند اين در صورتى است كه سجده يا تشهدى كه فراموش شده از غير ركعت آخر باشد و اما اگر از ركعت آخر باشد بنابر اقوى بايد اصل نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1265 اگر بعد از سلام نماز يادش بيايد كه يك سجده از ركعت آخر فراموش كرده، چنانچه كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند،
مثل رو گرداندن از قبله انجام نداده، بنابر اقوى بايد بقصد اينكه وظيفه خود را انجام داده باشد، سجده فراموش شده و بعد از آن تشهد و سلام و دو سجده سهو بجا آورد. و نيز اگر يادش بيايد كه تشهد ركعت آخر را فراموش كرده،بنابر اقوى بايد بقصد اينكه وظيفه خود را انجام داده باشد، تشهد را بخواند و بعد از آن سلام دهد و دو سجده سهو بنمايد.
مسأله 1266 اگر بين سلام نماز و قضاى سجده يا تشهدى كه از ركعت سابق فراموش شده كارى كند كه براى آن سجده سهو واجب مى شود، مثل آنكه سهواً حرف بزند، بايد سجده يا تشهد را قضا كند و غير از سجده سهوى كه براى قضاى سجده يا تشهد لازم است لازم نيست كه دو سجده سهو ديگر بنمايد.
مسأله 1267 اگر نداند كه سجده را فراموش كرده يا تشهد را بايد هر دو را قضا نمايد، و هر كدام را اول بجا آورد اشكال ندارد.
مسأله 1268 اگر شك دارد كه سجده يا تشهد را فراموش كرده يا نه واجب نيست قضا نمايد.
مسأله 1269 اگر بداند سجده يا تشهد را فراموش كرده و شك كند كه پيش از ركوع ركعت بعد بجا آورده يا نه، احتياط واجب آنست كه آنرا قضا نمايد.
مسأله 1270 كسى كه بايد سجده يا تشهد را قضا نمايد، اگر براى كار ديگرى هم سجده سهو بر او واجب شود، بايد بعد از نماز سجده يا تشهد را قضا نمايد، بعد سجده سهو را بجا آورد.
مسأله 1271 اگر شك دارد كه بعد از نماز، قضاى سجده يا
تشهد فراموش شده را بجا آورده يا نه، چنانچه وقت نماز نگذشته بايد سجده يا تشهد را قضا نمايد و اگر وقت نماز گذشته، قضاى آن احوط است.
كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز
مسأله 1272 هر گاه چيزى از واجبات نماز را عمداً كم يا زياد كند، اگر چه يك حرف آن باشد، نماز باطل است.
مسأله 1273 اگر به واسطه ندانستن مسأله، چيزى از واجبات نماز را كم يا زياد كند، نماز باطل است. ولى چنانچه به واسطه ندانستن مسأله حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را آهسته بخواند، يا حمد و سوره نماز ظهر و عصر را بلند بخواند، يا در مسافرت نماز ظهر و عصر و عشا را چهار ركعتى بخواند، نمازش صحيح است.
مسأله 1274 اگر در بين نماز بفهمد وضو يا غسلش باطل بوده، يا بدون وضو يا غسل مشغول نماز شده، بايد نماز را بهم بزند، و دوباره با وضو يا غسل بخواند. و اگر بعد از نماز بفهمد، بايد دوباره نماز با وضو يا غسل بجا آورد و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1275 اگر بعد از رسيدن به ركوع يادش بيايد كه دو سجده از ركعت پيش فراموش كرده، نمازش باطل است. و اگر پيش از رسيدن به ركوع يادش بيايد، بايد برگردد و دو سجده را بجا آورد و برخيزد و حمد و سوره باتسبيحات را بخواند و نماز را تمام كند، و بعد از نماز بنا بر احتياط واجب بايد براى ايستادن بيجا دو سجده سهو بنمايد.
مسأله 1276 اگر پيش از گفتن السلام علينا والسلام عليكم يادش بيايد كه دو سجده ركعت آخر را
بجا نياورده، بايد دو سجده را بجا آورد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
مسأله 1277 اگر پيش از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نماز نخوانده، بايد مقدارى را كه فراموش كرده بجا آورد.
مسأله 1278 اگر بعد از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نماز را نخوانده، چنانچه كارى انجام داده كه اگر در نماز عمداً يا سهواً اتفاق بيفتد نماز را باطل مى كند، مثلاً پشت به قبله كرده، نمازش باطل است. و اگر كارى كه عمدى و سهوى آن، نماز را باطل مى كند انجام نداده، بايد فوراً مقدارى را كه فراموش كرده بجا آورد.
مسأله 1279 هر گاه بعد از سلام نماز عملى انجام دهد كه اگر در نماز عمداً يا سهواً اتفاق بيفتد نماز را باطل مى كند، مثلاً پشت به قبله نمايد و بعد يادش بيايد كه دو سجده آخر را بجا نياورده نمازش باطل است. و اگر پيش از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند يادش بيايد، بايد دو سجده اى را كه فراموش كرده بجا آورد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجده سهو براى سلامى كه اول گفته است بنمايد.
مسأله 1280 اگر بفهمد نماز را پيش از وقت خوانده، يا پشت به قبله يا به طرف راست يا به طرف چپ قبله بلكه مطلق انحراف به زيادتر از آن مقدار كه عمداً جائز است بجا آورده، بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
نماز مسافر
نماز مسافر
مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را
با هشت شرط شكسته بجا آورد، يعنى دو ركعت بخواند:
شرط اول: آنكه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد و فرسخ شرعى تقريباً پنج كيلومتر و نيم است.
مسأله 1281 كسى كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است، اگر در يك شب و يك روز يا به فاصله كمتر از ده روز برود و برگردد مثلاً اگر روز برود و همان روز يا شب آن برگردد، چنانچه رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد و همچنين برگشتن او، بايد نماز را شكسته بخواند. ولى اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد يا به عكس اظهر آنست كه بايد تمام بخواند اگر چه در هر دو صورت ترك احتياط به جمع بين شكسته و تمام سزاوار نيست.
مسأله 1282 اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد، ولى روزى كه مى رود، همان روز يا شب آن يا بعد از چند روز ديگر برنگردد مثلاً امروز برود و فردا و يا بعد از چند روز برگردد، نماز را شكسته بخواند و روزه را هم نگيرد، بلكه قضاى آنرا بجا آورد.
مسأله 1283 اگر سفر مختصرى از هشت فرسخ كمتر باشد، يا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شكسته بخواند. و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه در صورتى كه تحقيق كردن برايش مشقت دارد، بايد نمازش را تمام بخواند و اگر مشقت ندارد، بنابر احتياط واجب بايد تحقيق كند كه اگر دو عادل بگويند، يا بين مردم معروف باشد به طورى كه سبب اطمينان شود كه سفر او هشت فرسخ است،
نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1284 اگر يك عادل خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند، و روزه بگيرد و قضاى آنرا هم بجا آورد.
مسأله 1285 كسى كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است، اگر نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده، بايد آنرا چهار ركعتى بجا آورد و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1286 كسى كه يقين دارد از جاى خود تا جائى كه قصد رفتن به آنجا را دارد هشت فرسخ نيست، يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد كه هشت فرسخ بوده، اگر چه كمى از راه باقى باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد.
مسأله 1287 اگر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد كند، اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1288 اگر محلى دو راه داشته باشد، يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است به آنجا برود، بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود، بايد تمام بخواند.
مسأله 1289 اگر شهر ديوار دارد، بايد ابتداى هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب كند، و اگر ديوار ندارد، بايد از خانه هاى آخر شهر حساب نمايد.
شرط دوم آنكه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را
داشته باشد، پس اگر به جائى كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آنجا قصد كند جائى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته، بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، يا چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن يا روز ديگر به وطنش يا به جائى كه مى خواهد ده روز بماند برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1290 كسى كه نمى داند سفرش چند فرسخ است، مثلاًبراى پيدا كردن گمشده اى مسافرت مى كند و نمى داند كه چه مقدار بايد برود تا آنرا پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند. ولى در برگشتن چنانچه تا وطنش يا جائى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شكسته بخواند. و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن يا بعد از چند روز ديگر برگردد، چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1291 مسافر در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود، پس كسى كه از شهر بيرون مى رود و مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند، سفر هشت فرسخى برود، چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا مى كند، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد، بايد تمام بخواند.
مسأله 1292 كسى كه قصد هشت فرسخ دارد، اگر چه در هر روز مقدار كمى
راه برود وقتى به جائى برسد كه ديوار شهر را نبيند و اذان آنرا نشنود، بايد نماز را شكسته بخواند. ولى اگر در هر روز مقدار خيلى كمى راه برود كه نگويند مسافر است، بايد نمازش را تمام بخواند و احتياط مستحب آنست كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1293 كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، مانند نوكرى كه با آقاى خود مسافرت مى كند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر نداند بنابر احتياط واجب بايد از او بپرسد، كه اگر سفر او هشت فرسخ باشد، نماز را شكسته بجا آورد.
مسأله 1294 كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1295 كسى كه در سفر به اختيار ديگريست، اگر شك دارد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود يا نه، بايد نماز را تمام بخواند. ولى اگر شك او از اينجهت است كه احتمال مى دهد مانعى براى سفر او پيش آيد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط سوم آنكه در بين راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، يا مردد شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1296 اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه همانجا بماند يا بعد از ده روز برگردد يا در
برگشتن و ماندن مردد باشد، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1297 اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد كه همان روز يا شب آن برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند بلكه اگر بعد از چند روز هم برگردد بايد شكسته بخواند.
مسأله 1298 اگر براى رفتن به محلى حركت كند و بعد از رفتن مقدارى از راه بخواهد جاى ديگرى برود، چنانچه از محل اولى كه حركت كرده تا جائى كه مى خواهد برود، هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1299 اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد، مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و در موقعى كه مردد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود، بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1300 اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد، مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه و در موقعى كه مردد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه هشت فرسخ ديگر برود، يا چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن يا بعد از چند روز ديگر برگردد تا آخر مسافرت بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1301 اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد، مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه، و در موقعى كه مردد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود، چنانچه باقيمانده سفر او كمتر از هشت فرسخ باشد و نخواهد همان روز يا شب آن يا بعد از چند روز
ديگربرگردد بايد نماز را تمام بخواند. ولى اگر راهى كه پيش از مردد شدن و راهى كه بعد از آن مى رود، روى هم هشت فرسخ باشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
شرط چهارم آنكه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد، يا ده روز يا بيشتر در جائى بماند، پس كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلى بماند، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1302 كسى كه نمى داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مى گذرد يا نه، يا ده روز در محلى مى ماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1303 كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلى بماند، و نيز كسى كه مردد است كه از وطنش بگذرد يا ده روز در محلى بماند، اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر باقيمانده راه هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و همان روز يا شب آن يا بعد از چند روز ديگر برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط پنجم آنكه براى كار حرام سفر نكند و اگر براى كار حرامى مانند دزدى سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند، و همچنين است اگر خود سفر حرام باشد، مثل آنكه براى او ضرر داشته باشد، يا زن بدون اجازه شوهر و فرزند با نهى پدر و مادر و
اذيت شدن آنها سفرى بروند كه بر آنان واجب نباشد، ولى اگر مثل سفر حج واجب باشد، بايد نماز را شكسته بخوانند.
مسأله 1304 سفرى كه اسباب اذيت پدر و مادر باشد حرام است، و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگيرد.
مسأله 1305 كسى كه سفر او حرام نيست و براى كار حرام هم سفر نمى كند، اگر چه در سفر، معصيتى انجام دهد، مثلاً غيبت كند يا شراب بخورد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1306 اگر مخصوصاً براى آنكه كار واجبى را ترك كند، مسافرت نمايد نمازش تمام است. پس كسى كه بدهكار است، اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طلبكار هم مطالبه كند، چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و مخصوصاً براى فرار از دادن قرض مسافرت نمايد، بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر مخصوصاً براى ترك واجب مسافرت نكند، بايد نماز را شكسته بخواند و احتياط مستحب آنست كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1307 اگر سفر او سفر حرام نباشد ولى حيوان سوارى يا مركب ديگرى كه سوار است غصبى باشد، يا در زمين غصبى مسافرت كند، بنا بر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1308 كسى كه با ظالم مسافرت مى كند اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم باشد، بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا مثلاً براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت كند، نمازش شكسته است.
مسأله 1309 اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كند، حرام نيست و بايد نماز را
شكسته بخواند.
مسأله 1310 اگر براى لهو و خوش گذرانى به شكار رود، نمازش تمام است و چنانچه براى تهيه معاش به شكار رود نمازش شكسته است و همچنين اگر براى كسب و زياد كردن مال برود، ولى احتياط مستحب آنست كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند، ولى بايد روزه نگيرد.
مسأله 1311 كسى كه براى معصيت سفر كرده، موقعى كه از سفر برمى گردد اگر توبه كرده و برگشتن او هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند. و همچنين اگر توبه نكرده، بايد شكسته بخواند، اگر چه احتياط مستحب آنست كه در اين صورت هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1312 كسى كه سفر او سفر معصيت است، اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد، چنانچه باقيمانده راه هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و همان روز يا شب آن يا چند روز ديگر برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1313 كسى كه براى معصيت سفر نكرده، اگر در بين راه قصد كند كه بقيه راه براى معصيت برود، بايد نماز را تمام بخواند، ولى نمازهائى را كه شكسته خوانده صحيح است.
شرط ششم آنكه از صحرا نشينهائى نباشد كه در بيابانها گردش مى كنند و هر جا آب و خوراك براى خود و حشمشان پيدا كنند، مى مانند و بعد از چندى به جاى ديگر مى روند، و صحرا نشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.
مسأله 1314 اگر يكى از صحرا نشينها براى پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر كند چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد، احتياط واجب
آنست كه هم شكسته و هم تمام بخواند اگر لوازم زندگى با او نباشد والا بنابر اقوى بايد تمام بخواند.
مسأله 1315 اگر صحرا نشين براى زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط هفتم آنكه شغل او مسافرت نباشدبنا بر اين شتر دارو راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند اينها، اگر چه براى بردن اثاثيه منزل خود مسافرت كنند، در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخوانند. ولى در سفر اول اگر چه طول بكشد، نمازشان شكسته است.
مسأله 1316 كسى كه شغلش مسافرت است اگر براى كار ديگرى مثلاً براى زيارت يا حج مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند ولى اگر مثلاً شوفر، اتومبيل خود را براى زيارت كرايه بدهد و در ضمن، خودش هم زيارت كند، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1317 حمله دار يعنى كسى كه براى رساندن حاجيها به مكه مسافرت مى كند، چنانچه شغلش مسافرت باشد، بايد نماز را تمام بخواند و اگر شغلش مسافرت نباشد، بايد شكسته بخواند.
مسأله 1318 كسى كه شغل او حمله داريست و حاجيها را از راه دور به مكه مى برد چنانچه تمام سال يا بيشتر سال را در راه باشد، بايد نمازش را تمام بخواند.
مسأله 1319 كسى كه در مقدارى از سال شغلش مسافرت است، مثل شوفرى كه فقط در تابستان يا زمستان اتومبيل خود را كرايه مى دهد، بايد در سفر نماز را تمام بخواند و احتياط مستحب آنست كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1320 راننده و دوره گردى كه در دو سه فرسخى شهر
رفت و آمد مى كند، چنانچه اتفاقاً سفر هشت فرسخى برود، بايد نماز را شكسته بخواند. ولى اگر مردم بگويند شغل او مسافرت است، در صورتى كه سفر هشت فرسخى برود، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1321 كسى كه شغلش مسافرت است اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند، چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد و چه بدون قصد بماند بايد در سفر اولى كه بعد از ده روز مى رود نماز را شكسته بخواند ولكن در غير چاروادار(مُكارى) احوط وجوبى جمع است.
مسأله 1322 كسى كه شغلش مسافرت است، اگر در غير وطن خود ده روز بماند، چنانچه از اول قصد ماندن ده روز را داشته، در سفر اولى كه بعد از ده روز مى رود، بايد نماز را شكسته بخواند ولكن در غير چار وادار(مُكارى) احوط وجوبى جمع است. و اگر از اول قصد ماندن ده روز را نداشته، بايد در سفر اول تمام بخواند. و احتياط مستحب آنست كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1323 كسى كه شغلش مسافرت است، اگر شك كند كه در وطن خود يا جاى ديگر ده روز مانده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1324 كسى كه در شهرها سياحت مى كند و براى خود وطنى اختيار نكرده، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1325 كسى كه شغلش مسافرت نيست، اگر مثلاً در شهرى يا در دهى جنسى دارد كه براى حمل آن مسافرتهاى پى درپى مى كند، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1326 كسى كه از وطنش
صرف نظر كرده و مى خواهد وطن ديگرى براى خود اختيار كند، اگر شغلش مسافرت نباشد و عنوان ديگرى هم از عناوينى كه موجب تمام نماز مى شود بر او صادق نباشد، بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند.
شرط هشتم آنكه به حد ترخص برسد، يعنى از وطنش و همچنين بنابر احتياط واجب از جائى كه قصد كرده ده روز در آنجا بماند،به قدرى دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداى اذان آنرا نشنود. ولى بايد در هوا غبار يا چيز ديگرى نباشد كه از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيرى كند و لازم نيست به قدرى دور شود كه مناره ها و گنبدها را نبيند، يا ديوارها هيچ پيدا نباشد، بلكه همينقدر كه ديوارها كاملاً معلوم نباشد، كافى است.
مسأله 1327 كسى كه به سفر مى رود اگر به جائى برسد كه صداى اذان را نشنود ولى ديوار شهر را ببيند، يا ديوارها را نبيند و صداى اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1328 مسافرى كه به وطنش برمى گردد، وقتى ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آنرا بشنود، بايد نماز را تمام بخواند. و اما مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند وقتى ديوار آنجا را ببيند و صداى اذانش را بشنود بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند و يا نمازش را تأخير بيندازد تا به منزل برسد.
مسأله 1329 هر گاه شهر در بلندى باشد كه از دور ديده شود، يا به قدرى گود باشد
كه اگر انسان كمى دور شود ديوار آنرا نبيند، كسى كه از آن شهر مسافرت مى كند، وقتى به اندازه اى دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود، ديوارش از آنجا ديده نمى شد، بايد نماز خود را شكسته بخواند، و نيز اگر پستى و بلندى خانه بيشتر از معمول باشد، بايد ملاحظه معمول بنمايد.
مسأله 1330 اگر از محلى مسافرت كند كه خانه و ديوار ندارد وقتى به جائى برسد كه اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نمى شد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1331 اگر به قدرى دور شود كه نداند صدائى را كه مى شنود صداى اذان است يا صداى ديگر نماز را شكسته بخواند و بنابر احتياط مستحب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند. ولى اگر بفهمد اذان مى گويند و كلمات آنرا تشخيص ندهد، بايد تمام بخواند.
مسأله 1332 اگر به قدرى دور شود كه اذان خانه ها را نشنود ولى اذان شهر را كه معمولاً در جاى بلند مى گويند بشنود، نبايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1333 اگر به جائى برسد كه اذان شهر را كه معمولاً در جاى بلند مى گويند نشنود ولى اذانى را كه در جاى خيلى بلند مى گويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1334 اگر چشم يا گوش او يا صداى اذان غير معمولى باشد، در محلى بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط ديوار خانه ها را نبيند و گوش متوسط صداى اذان معمولى را نشنود.
مسأله 1335 اگر موقعى كه سفر مى رود شك كند كه به حد ترخص
يعنى جائى كه اذان را نشنود و ديوار را نبيند رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند. و در موقع برگشتن، اگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه، بايد شكسته بخواند. به شرط آنكه نماز در رفتن و برگشتن در يك جا نباشد.
مسأله 1336 مسافرى كه در سفر از وطن خود عبور مى كند وقتى به جائى برسد كه ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آنرا بشنود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1337 مسافرى كه در بين مسافرت به وطنش رسيده تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند. ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، يا چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن يا چند روز ديگر برگردد. وقتى به جائى برسد كه ديوار وطن را نبيند و صداى اذان آنرا نشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1338 محلى را كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرده وطن اوست، چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آنجا را براى زندگى اختيار كرده باشد و در نظر مردم وطن او محسوب گردد.
مسأله 1339 اگر قصد دارد در محلى كه وطن اصلى اش نيست مدتى بماند و بعد به جاى ديگر رود، آنجا وطن او حساب نمى شود.
مسأله 1340 جائى را كه انسان قصد دارد مدت زيادى بماند مثلاً سى سال يا بيشتر اگر چه دور نيست اينجا وطن عرفى او باشد، ولكن مع ذلك اگر مسافرتى براى او پيش آيد و دوباره به همان جا بر گردد تا مادامى كه
قصد اقامه نكرده بنابر احتياط واجب بايد نمازش را هم تمام و هم شكسته بخواند.
مسأله 1341 كسى كه در دو محل زندگى مى كند، مثلاً شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگرى مى ماند، هر دو وطن اوست و نيز اگر بيشتر از دو محل را براى زندگى خود اختيار كرده باشد، همه آنها وطن او حساب مى شوند.
مسأله 1342 كسى كه در محلى ملك دارد، اگر موقعى كه آن ملك را دارد شش ماه بقصد توطن در آنجا بماند، تا وقتى كه آن ملك، مال اوست هر وقت در مسافرت به آنجا برسد، بايد نماز را تمام بخواند تا مادامى كه از آنجا صرف نظر نكرده و اما اگر صرف نظر كرده باشد بايد نمازش را شكسته بخواند و احتياط مستحب آنست كه نمازش را هم تمام و هم شكسته بخواند.
مسأله 1343 اگر به جائى برسد كه وطن او بوده و از آنجا صرف نظر كرده، نبايد نماز را تمام بخواند، اگر چه وطن ديگرى هم براى خود اختيار نكرده باشد.
مسأله 1344 مسافرى كه قصد دارد ده روز پشت سر هم در محل بماند، يا مى داند كه بدون اختيار ده روز در محلى مى ماند، در آن محل بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1345 مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند، لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشته باشد، و همين كه قصد كند از اذان صبح روز اول تا غروب روز دهم بماند، بايد نماز را تمام بخواند. و همچنين اگر مثلاً قصدش اين باشد كه از ظهر
روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند، واجب نيست كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند، بلكه تمام خواندن كفايت مى كند.
مسأله 1346 مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يكجا بماند پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و كوفه بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1347 مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند، اگر از اول قصد داشته باشد كه در بين ده روز به اطراف آنجا برودتا كمتر از مسافت اگر چند ساعتى بيش معطل نشود ضرر به اقامه ندارد و بايد نمازش را تمام بخواند.
مسأله 1348 مسافرى كه تصميم ندارد ده روز در محلى بماند مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد يا منزل خوبى پيدا كند ده روز بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1349 كسى كه تصميم دارد، ده روز در محلى بماند، اگر چه احتمال بدهد كه براى ماندن او مانعى برسد، بايد نماز را تمام بخواند، اين در صورتى است كه احتمالى كه مى دهد عقلائى نباشد كه منافات با تصميم بر ماندن ده روزش داشته باشد و الا بايد قصر بخواند.
مسأله 1350 اگر مسافر بداند كه مثلاً ده روز يا بيشتر به آخر ماه مانده و قصد كند كه تا آخر ماه در جائى بماند، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد كند كه تا آخر ماه بماند بايد نماز را شكسته بخواند. اگر چه از موقعى كه قصد كرده تا
آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد.
مسأله 1351 اگر مسافر قصد كند ده روز در محلى بماند، چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتى از ماندن منصرف شود، يا مردد شود كه در آنجا بماند يا به جاى ديگر برود، بايد نماز را شكسته بخواند. و اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى از ماندن منصرف شود، يا مردد شود، تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1352 مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند، اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر از ماندن در آنجا منصرف شود، چنانچه يك نماز چهار ركعتى خوانده باشد روزه اش صحيح است و تا وقتى در آنجا هست بايد نمازهاى خود را تمام بخواند. و اگر يك نماز چهار ركعتى نخوانده باشد، روزه آن روزش صحيح است، اما نمازهاى خود را بايد شكسته بخواند و روزهاى بعد هم نمى تواند روزه بگيرد.
مسأله 1353 مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند، اگر از ماندن منصرف شود و شك كند پيش از آنكه از قصد ماندن برگردد، يك نماز چهار ركعتى خوانده يا نه، بايد نمازهاى خود را شكسته بخواند.
مسأله 1354 اگر مسافر به نيت اينكه نماز را شكسته بخواند، مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند، بايد نماز را چهار ركعتى تمام نمايد.
مسأله 1355 مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر در بين نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد، چنانچه داخل ركوع ركعت سوم نشده، بايد نماز را دو ركعتى تمام نمايد و
بقيه نمازهاى خود را شكسته بخواند. و اگر به ركوع ركعت سوم رفته، بنابر احتياط واجب بايد نماز را چهار ركعتى تمام كند و دوباره شكسته بخواند، و تا در آنجا هست نمازهايش را هم تمام و هم شكسته بجا آورد.
مسأله 1356 مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند، اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند، تا وقتى مسافرت نكرده، بايد نمازش را تمام بخواند، و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
مسأله 1357 مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند، بايد روزه واجب را بگيرد و مى تواند روزه مستحبى را هم بجا آورد، و نماز جمعه و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.
مسأله 1358 مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى بخواهد به جائى كه كمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد و دوباره در جاى اول خود ده روز بماند، از وقتى كه مى رود تا برمى گردد و بعد از برگشتن، بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر نخواهد بعد از برگشتن، ده روز بماند در موقع رفتن به جائى كه كمتر از چهار فرسخ است و در مدتى كه آنجا مى ماند و در موقع برگشتن و بعد از آنكه بر گشت بنابر اقوى بايد نمازش را تمام بخواند و احتياط مستحب آنست كه هم تمام و هم شكسته بخواند خصوصاًدر برگشتن و محل اقامت، اين در صورتى است كه قصد مسافرت نكرده باشد و اما اگرقصد مسافرت كرده باشد بايد در رفتن به جائى كه قصد
دارد و در مدتى كه آنجا مى ماند و در موقع برگشتن و بعد از آنكه برگشت نمازش را شكسته بخواند.
مسأله 1359 مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى بخواهد به جاى ديگرى كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماندبايد در رفتن و در محلى كه قصد ماندن ده روز دارد،نمازهاى خود راتمام بخواند، ولى اگر محلى كه مى خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد و نخواهد ده روزدر آنجا بماند، بايد موقع رفتن و مدتى كه در آنجا مى ماند نمازهاى خود راشكسته بخواند.
مسأله 1360 مسافرى قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى بخواهد به جائى كه كمتر از چهار فرسخ است برود چنانچه مردد باشد كه به محل اولش برگردديا نه، يا بكلى از برگشتن به آنجا غافل باشد، يا بخواهد برگردد ولى مردد باشد كه ده روز در آنجا بماند يا نه، يا آنكه از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد، بايد از وقتى كه مى رود تا برمى گردد و بعد از برگشتن، نمازهاى خود را تمام بخواند.
مسأله 1361 اگر بخيال اينكه رفقايش مى خواهند ده روز در محلى بمانند، قصد كند كه ده روز در آنجا بماند، و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى بفهمد كه آنها قصد نكرده اند، اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتى كه در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1362 اگر مسافر بعد از رسيدن
به چهار فرسخ سى روز در محلى بماند و در تمام سى روز در رفتن و ماندن مردد باشد بعد از گذشتن سى روز اگر چه مقدار كمى در آنجا بماند بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ در رفتن بقيه راه مردد شود، از وقتى كه مردد شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1363 مسافرى كه مى خواهد نه روز يا كمتر در محلى بماند، اگر بعد از آنكه نه روز يا كمتر در آنجا ماند، بخواهد دوباره نه روز ديگر يا كمتر بماند و همينطور تا سى روز، روز سىويكم بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1364 مسافرى كه سى روز مردد بود، در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه سى روز را در يكجا بماند، پس اگر مقدارى از آنرا در جائى و مقدارى را در جاى ديگر بماند، بعد از سى روز هم بايد نماز را شكسته بخواند.
مسائل متفرقه
مسأله 1365 مسافر مى تواند در مسجد الحرام، و مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم، و مسجد كوفه نمازش را تمام بخواند. ولى اگر بخواهد در جائى كه اول جزء اين مساجد نبوده و بعد به اين مساجد اضافه شده نماز بخواند، احتياط واجب آنست كه شكسته بخواند، و نيز مسافر مى تواند در حائر حضرت سيدالشهداء عليه السلام نماز را تمام بخواند. ولى احتياط واجب آنست كه در غير حرم مطهر شكسته بخواند و مسجد پشت سر كه ملحق به حرم شده خارج از حرم است و اگر دورتر از اطراف قبر مطهر به مقدار بيست و پنج ذراع نماز بخواند،
شكسته بجا آورد.
مسأله 1366 كسى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند اگر در غير چهار مكانى كه در مسأله پيش گفته شد عمداً تمام بخواند، نمازش باطل است و همچنين است اگر فراموش كند كه نماز مسافر شكسته است و تمام بخواند در وقت اعاده نمايد و چنانچه بعد از گذشتن وقت متذكر شود بنا بر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
مسأله 1367 كسى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند، اگر غفلتاً تمام بخواند نمازش باطل است.
مسأله 1368 مسافرى كه نمى داند بايد نماز را شكسته بخواند اگر تمام بخواند نمازش صحيح است.
مسأله 1369 مسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند اگر بعضى از خصوصيات آنرا نداند، مثلاً نداند كه در سفر هشت فرسخى بايد شكسته بخواند، چنانچه تمام بخواند نمازش باطل است.
مسأله 1370 مسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر به گمان اينكه سفر او كمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند، وقتى بفهمد كه سفرش هشت فرسخ بوده، نمازى را كه تمام خوانده بايد دوباره شكسته بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1371 اگر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند. چنانچه در وقت يادش بيايد، بايد شكسته بجا آورد، و اگر بعد از وقت يادش بيايد، قضاى آن نماز بر او واجب نيست.
مسأله 1372 كسى كه بايد نماز را تمام بخواند، اگر شكسته بجا آورد در هر صورت نمازش باطل است.
مسأله 1373 اگر مشغول نماز چهار ركعتى شود و در بين نماز يادش بيايد كه مسافر
است، يا ملتفت شود كه سفر او هشت فرسخ است، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته، بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و اگر به ركوع ركعت سوم رفته نمازش باطل است. و در صورتى كه به مقدار خواندن يك ركعت هم وقت داشته باشد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1374 اگر مسافر بعضى از خصوصيات نماز مسافر را نداند، مثلاً نداند كه چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن برگردد بايد شكسته بخواند چنانچه به نيت نماز چهار ركعتى مشغول نماز شود و پيش از ركوع ركعت سوم مسأله را بفهمد بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و اگر در ركوع ملتفت شود نمازش باطل است و در صورتى كه به مقدار يك ركعت از وقت هم مانده باشد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1375 مسافرى كه بايد نماز را تمام بخواند اگر به واسطه ندانستن مسأله به نيت نماز دو ركعتى مشغول نماز شود و در بين مسأله را بفهمد، بايد نماز را چهار ركعتى تمام كند و احتياط مستحب آنست كه بعد از تمام شدن نماز دوباره آن نماز را چهار ركعتى بخواند.
مسأله 1376 مسافرى كه نماز نخوانده اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد يا به جائى برسد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند. و كسى كه مسافر نيست، اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت كند، در سفر بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1377 اگر از مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر يا عصر يا عشا قضا شود، بايد آنرا دو
ركعتى قضا نمايد اگر چه در غير سفر بخواهد قضاى آنرا بجا آورد، و اگر از كسى كه مسافر نيست يكى از اين سه نماز قضا شود، بايد چهار ركعتى قضا نمايد اگر چه در سفر بخواهد آنرا قضا نمايد.
مسأله 1378 مستحب است مسافر بعد از هر نماز سى مرتبه بگويد، سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُللهِ وَ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَ اللهُ اَكْبَر و در تعقيب نماز ظهر و عصر و عشا بيشتر سفارش شده است. بلكه بهتر است در تعقيب اين سه نماز شصت مرتبه بگويد.
نماز قضا
نماز قضا
مسأله 1379 كسى كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاى آنرا بجا آورد، اگر چه در تمام وقت نماز خواب مانده يا به واسطه مستى يا بيهوشى كه به اختيار خودش بوده نماز نخوانده باشد، ولى نمازهاى يوميه اى را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده، قضا ندارد.
مسأله 1380 اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده، بايد قضاى آنرا بخواند.
مسأله 1381 كسى كه نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن كوتاهى نكند ولى واجب نيست فوراً آنرا بجا آورد.
مسأله 1382 كسى كه نماز قضا دارد مى تواند نماز مستحبى بخواند.
مسأله 1383 اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضائى دارد يا نمازهائى را كه خوانده صحيح نبوده، مستحب است احتياطاً قضاى آنها را بجا آورد.
مسأله 1384 قضاى نمازهاى يوميه كه در اداء آنها ترتيب شرط است مثل ظهر و عصر از يك روز و مغرب و عشا از يك شب بايد به ترتيب خوانده شود و در غير آنها بنابر احتياط
استحبابى كه تركش سزاوار نيست مراعات ترتيب را نمايد.
مسأله 1385 اگر بخواهد قضاى چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند، يا مثلاًبخواهد قضاى يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.
مسأله 1386 اگر ترتيب نمازهائى را كه نخوانده فراموش كند، مستحب است طورى آنها را بخواند كه يقين كند به ترتيبى كه قضا شده بجا آورده است مثلاً اگر قضاى يك نماز ظهر و يك نماز مغرب بر او واجب است و نمى داند كدام اول قضا شده، احتياطاً بايد اول يك نماز مغرب و بعد از آن يك نماز ظهر و دوباره نماز مغرب را بخواند، يا اول يك نماز ظهر و بعد از آن يك نماز مغرب و دوباره نماز ظهر را بخواند، تا يقين كند هر كدام را كه اول قضا شده اول خوانده است، ولى اگر نمازهائى كه ترتيب آنها را فراموش كرده به قدرى زياد باشد كه اگر بخواهد به ترتيب بخواند خيلى مشقت دارد بدون ترتيب بجا آورد.
مسأله 1387 اگر نماز ظهر يك روز و نماز عصر روز ديگر يا دو نماز ظهر يا دو نماز عصر از او قضا شده و نمى داند كدام اول قضا شده است. چنانچه دو نماز چهار ركعتى بخواند به نيت اينكه اولى قضاى نماز روز اول و دومى قضاى نماز روز دوم باشد كافيست.
مسأله 1388 اگر يك نماز ظهر و يك نماز عشا يا يك نماز عصر و يك نماز عشا از او قضا شود و نداند كدام اول قضا شده است مستحب است طورى آنها
را بخواند كه يقين كند به ترتيب بجا آورده است، مثلاً اگر يك نماز ظهر و يك نماز عشا از او قضا شده و اوّلى آنها را نمى داند، بايد اول يك نماز ظهر بعد يك نماز عشا دوباره يك نماز ظهر، يا اول يك نماز عشا بعد يك نماز ظهر، دوباره يك نماز عشا بخواند.
مسأله 1389 كسى كه مى داند يك نماز چهار ركعتى نخوانده ولى نمى داند ظهر است يا نماز عصر، اگر يك نماز چهار ركعتى به نيت قضاى نمازى كه نخوانده بجا آورد كافيست.
مسأله 1390 كسى كه پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمى داند اولى آنها كدامست پنج نماز بايد بجا آورد و اگر بخواهد ترتيب استحبابى را مراعات نمايد بايد نه نماز به ترتيب بخواند مثلاً از نماز صبح شروع كند و بعد از آنكه ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند دو مرتبه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را بخواند، و اگر شش نماز پشت سر هم از او قضا شده و اولى آنها را نمى داند، بايد ده نماز به ترتيب قضا كند، و همينطور براى هر يك نمازى كه به نمازهاى قضاى او اضافه مى شود در صورتى كه پشت سر هم قضا شده باشد، بايد يك نماز بر مقدارى كه گفته شد اضافه نمايد، مثلاً اگر هفت نماز او قضا شده و اولى آنها را نمى داند بايد يازده نماز به ترتيب بجا آورد.
مسأله 1391 كسى كه مى داند نمازهاى پنجگانه او هر كدام از يك روز قضا شده و ترتيب آنها را
نمى داند، اگر بخواهد ترتيب استحبابى را مراعات نمايد بايد پنج شبانه روز نماز بخواند، و اگر شش نماز از شش روز از او قضا شده بايد شش شبانه روز نماز بخواند، و همچنين براى هر نمازى كه به نمازهاى قضاى او اضافه شود، بايد يك شبانه روز بيشتر بخواند تا يقين كند به ترتيبى كه قضا شده بجا آورده است، مثلاً اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد، بايد هفت شبانه روز قضا نمايد.
مسأله 1392 كسى كه مثلاً چند نماز صبح يا چند نماز ظهر از او قضا شده و شماره آنها را نمى داند، مثلاً نمى داند كه سه يا چهار يا پنج نماز بوده، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافيست. ولى اگر شماره آنها را مى دانسته و فراموش كرده، بنابر احتياط واجب بلكه خالى از قوت نيست كه بايد به قدرى نماز بخواند كه يقين كند تمام آنها را خوانده است مثلاً اگر فراموش كرده كه چند نماز صبح از او قضا شده است و يقين دارد كه بيشتر از ده تا نبوده، احتياطاً بايد ده نماز صبح بخواند.
مسأله 1393 كسى كه فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش دارد لازم نيست كه اول آنرا بخواند و بعد مشغول نماز آنروز شود. ولى اگر يك نماز يا بيشتر، از همانروز از او قضا شده، در صورتى كه ممكن باشد بنا بر احتياط واجب بايد نماز قضاى آنروز را پيش از نماز اداء بخواند.
مسأله 1394 اگر در بين نماز يادش بيايد كه يك نماز يا بيشتر از همانروز از او قضا شده، چنانچه وقت وسعت دارد و ممكن
است نيت را به نماز قضا برگرداند، بنا بر احتياط واجب بايد نيت نماز قضا كند. مثلاً اگر در نماز ظهر پيش از تمام شدن ركعت دوم يادش بيايد كه نماز صبح آنروز قضا شده در صورتى كه وقت نماز ظهر تنگ نباشد، احتياطاً بايد نيت را به نماز صبح برگرداند و آن را دو ركعتى تمام كند بعد نماز ظهر را بخواند، ولى اگر وقت تنگ است يا نمى تواند نيت را به نماز قضا برگرداند مثلاً در ركوع ركعت سوم نماز ظهر يادش بيايد كه نماز صبح را نخوانده، چون اگر بخواهد نيت نماز صبح كند يك ركوع كه ركن است زياد مى شود، نبايد نيت را به قضاى صبح برگرداند.
مسأله 1395 اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا دارد و يك نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده چنانچه براى قضاى تمام آنها وقت ندارد، يا نمى خواهد همه را در آنروز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد نماز قضاى آن روز را پيش از نماز ادا بخواند ولى اگر مى خواهد مراعات ترتيب استحبابى را نمايد بعد از خواندن قضاى نمازهاى سابق دوباره نماز قضائى را كه در آن روز پيش از نماز ادا خوانده بجا آورد.
مسأله 1396 تا انسان زنده است اگر چه از خواندن نماز قضاهاى خود عاجز باشد. ديگرى نمى تواند نمازهاى او را قضا نمايد.
مسأله 1397 نماز قضا را با جماعت مى شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا، و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر
امام بخواند اشكال ندارد.
مسأله 1398 مستحب است بچه مميز يعنى بچه اى كه خوب و بد را مى فهمد به نماز خواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند بلكه مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند.
نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است
مسأله 1399 اگر پدر نماز و روزه خود را بجا نياورده باشد، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگش بجا آورد، يا براى او اجير بگيرد. ولى روزه اى را كه در سفر نگرفته، اگر چه نمى توانسته قضا كند، احتياط واجب آنست كه پسر بزرگتر قضا نمايد يا براى آن اجير بگيرد. و نسبت به مادر دليل معتبرى بر وجوب قضاى نماز و روزه بر پسر بزرگتر نداريم، لكن ترك احتياط سزاوار نيست.
مسأله 1400 اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر و مادرش نماز و روزه قضا داشته اند يا نه، چيزى بر او واجب نيست.
مسأله 1401 اگر پسر بزرگتر بداند كه پدرش نماز قضا داشته و شك كند كه بجا آورده يا نه، بنابر احتياط واجب بلكه اقوى بايد قضا نمايد.
مسأله 1402 اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است قضاى نماز و روزه پدر و مادر بر هيچ كدام از پسرها واجب نيست. ولى احتياط مستحب آنست كه نماز و روزه آنان را بين خودشان قسمت كنند، يا براى انجام آن قرعه بزنند.
مسأله 1403 اگر ميت وصيت كرده باشد كه براى نماز و روزه او اجير بگيرند، بعد از آنكه اجير، نماز و روزه او را بطور صحيح بجا آورد، بر پسر بزرگتر چيزى واجب نيست.
مسأله 1404 اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر و مادر
را بخواند، بايد به تكليف خود عمل كند، مثلاً قضاى نماز صبح و مغرب و عشاء مادرش را بايد بلند بخواند.
مسأله 1405 كسى كه خودش نماز و روزه قضا دارد، اگر نماز و روزه پدر و مادر هم بر او واجب شود، هر كدام را اول بجا آورد صحيح است.
مسأله 1406 اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر يا مادر نابالغ يا ديوانه باشد، وقتى كه بالغ شد يا عاقل گرديد، بايد نماز و روزه پدر را قضا نمايد. و چنانچه پيش از بالغ شدن يا عاقل شدن بميرد بر پسر دوم چيزى واجب نيست.
مسأله 1407 اگر پسر بزرگتر پيش از آنكه نماز و روزه پدر يا مادر را قضا كند بميرد بر پسر دوم چيزى نيست.
نماز جماعت
نماز جماعت
مسأله 1408 مستحب است نمازهاى واجب مخصوصاً نمازهاى يوميه را به جماعت بخوانند و در نماز صبح و مغرب و عشا، خصوصاً براى همسايه مسجد و كسى كه صداى اذان مسجد را مى شنود بيشتر سفارش شده است.
مسأله 1409 اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند، هر ركعت از نماز آنان ثواب صدو پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كنند هر ركعتى ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بيشتر شوند ثواب نمازشان بيشتر مى شود تا به ده نفر برسند وعده آنان كه از ده گذشت، اگر تمام آسمانها كاغذ و درياها مركب و درختهاقلم و جن و انس و ملائكه نويسنده شوند، نمى توانند ثواب يك ركعت آنرا بنويسند.
مسأله 1410 حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بى اعتنائى جايز نيست. و سزاوار نيست كه انسان بدون عذر
نماز جماعت را ترك كند.
مسأله 1411 مستحب است انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت كه فرادى يعنى تنها خوانده شود بهتر است. و نيز نماز جماعتى را كه مختصر بخوانند از نماز فرادائى كه آنرا طول بدهند بهتر مى باشد.
مسأله 1412 وقتى كه جماعت بر پا مى شود، مستحب است كسى كه نمازش را فرادى خوانده دوباره با جماعت بخواند. و اگر بعد بفهمد كه نماز اولش باطل بوده، نماز دوم او كافيست.
مسأله 1413 اگر امام يا مأموم بخواهد نمازى را كه به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند اشكال دارد.
مسأله 1414 كسى كه در نماز وسواس دارد و فقط در صورتى كه نماز را با جماعت بخواند، از وسواس راحت مى شود، بنابر احتياط واجب بايد نماز را با جماعت بخواند.
مسأله 1415 اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را به جماعت بخواند، نماز جماعت بر او به صرف امرشان واجب نمى شود.
مسأله 1416 نماز مستحب را نمى شود به جماعت خواند، مگر نماز استسقاء كه براى آمدن باران مى خوانند، و نمازى كه واجب بوده و به جهتى مستحب شده است، مانند نماز عيد فطر و قربان كه در زمان امام عليه السلام واجب بوده و به واسطه غائب شدن ايشان مستحب مى باشد.
مسأله 1417 موقعى كه امام جماعت نماز يوميه مى خواند، هر كدام از نمازهاى يوميه را مى شود به او اقتدا كرد، ولى اگر نماز يوميه اش را احتياطاً دوباره مى خواند، اقتدا كردن به او اشكال دارد. مگر
در دو صورت :
1 آنكه مأموم هم مثل امام باشد در اينكه نمازش را احتياطاً دوباره بخواند و در سبب احتياط به نحوى كه اگر نماز قبلى مأموم باطل بوده نماز قبلى امام هم باطل بوده مثلاً هر دو نماز را احتياطاً اعاده نمايند به جهت اينكه در نماز قبل در ذكر ركوع يا سجود عمداً اكتفاء به يك سبحان الله نموده اند.
2 آنكه امام نماز قبلى را منفرداً خوانده باشد و فعلاً به قصد امر واقعى به جماعت اعاده نمايد، چه فعلاً واجب باشد به جهت باطل بودن نماز قبلى و چه مستحب باشد به جهت اينكه به جماعت اعاده نموده و در هر دو صورت اقتدا به او صحيح است.
مسأله 1418 اگر امام جماعت قضاى نماز يوميه خود را مى خواند مى شود به او اقتدا كرد، ولى اگر نمازش را احتياطاً قضا مى كند، يا احتياطاً قضاى نماز كس ديگر را مى خواند، اگر چه براى آن پول نگرفته باشد، اقتداى به او اشكال دارد مگر آنكه قضاى قطعى غير باشد.
مسأله 1419 اگر انسان نداند نمازى را كه امام مى خواند نماز واجب يوميه است يا نماز مستحب، نمى تواند به او اقتدا كند.
مسأله 1420 اگر امام در محراب باشد و كسى پشت سر او اقتدا نكرده باشد، كسانى كه دو طرف محراب ايستاده اند و به واسطه ديوار محراب امام را نمى بينند نمى توانند اقتدا كنند.
مسأله 1421 اگر به واسطه درازى صف اول، كسانى كه دو طرف صف ايستاده اند، امام را نبينند مى توانند اقتدا كنند. و نيز اگر به واسطه درازى يكى
از صفهاى ديگر كسانى كه دو طرف آن ايستاده اند، صف جلوى خود را نبينند مى توانند اقتدا نمايند.
مسأله 1422 اگر صفهاى جماعت تا درب مسجد برسد كسى كه مقابل درب پشت صف ايستاده نمازش صحيح است، و نيز نماز كسانى كه پشت سر او اقتدا مى كنند صحيح مى باشد، ولى نماز كسانى كه دو طرف او ايستاده اند وصف جلو را نمى بيند صحيح نيست.
مسأله 1423 كسى كه پشت ستون ايستاده، اگر از طرف راست يا چپ به واسطه مأموم ديگر به امام متصل نباشد نمى تواند اقتدا كند.
مسأله 1424 جاى ايستادن امام بايد از جاى مأموم بلندتر نباشد، ولى اگر مكان امام مقدار خيلى كمى بلندتر باشد اشكال ندارد و نيز اگر زمين سراشيب باشد و امام در طرفى كه بلندتر است بايستد در صورتى كه سراشيبى آن زياد نباشد و طورى باشد كه به آن، زمين مسطح بگويند مانعى ندارد.
مسأله 1425 اگر جاى مأموم بلندتر از جاى امام باشد اشكال ندارد، ولى اگر بقدرى بلند باشد كه نگويند اجتماع كرده اند، جماعت صحيح نيست.
مسأله 1426 اگر بين كسانى كه در يك صف ايستاده اند بچه مميز يعنى بچه اى كه خوب و بد را مى فهمد فاصله شود، چنانچه ندانند نماز او باطل است مى توانند اقتدا كنند.
مسأله 1427 بعد از تكبير امام اگر صف جلو آماده نماز، و تكبير گفتن آنان نزديك باشد، بنابر احتياط واجب كسى كه در صف بعد ايستاده، نمى تواند تكبير بگويد و بايد صبر كند تا تكبير شخص جلو او تمام شود.
مسأله 1428 اگر بداند نماز يك صف
از صفهاى جلو باطل است، در صفهاى بعد نمى تواند اقتدا كند، ولى اگر نداند نماز آنان صحيح است يا نه، مى تواند اقتدا نمايد.
مسأله 1429 هر گاه بداند نماز امام باطل است، مثلاً بداند امام وضو ندارد، اگر چه خود امام ملتفت نباشد، نمى تواند به او اقتدا كند.
مسأله 1430 اگر مأموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده، يا كافر بوده، يا به جهتى نمازش باطل بوده، مثلاً بىوضو نماز خوانده چنانچه به وظيفه منفرد عمل كرده باشد غير از ترك قرائت نمازش صحيح است.
مسأله 1431 اگر در بين نماز شك كند كه اقتدا كرده يا نه چنانچه در حالى باشد كه وظيفه مأموم است مثلاً به حمد و سوره امام گوش مى دهد بنابر احتياط واجب بايد نمازش را به نيت فرادى تمام نمايد. لكن اگر خود را مقتدى ببيند و مشغول به نماز جماعت بداند اظهر عدم اعتنا به شك است. و اگر مشغول كارى باشد كه هم وظيفه امام و هم وظيفه مأموم است مثلاً در ركوع يا سجده باشد، بايد نماز را به نيت فرادى تمام نمايد.
مسأله 1432 احتياط واجب آنست كه در بين نماز جماعت تا ناچار نشود چنانچه جماعت خواندن از برايش واجب باشد، نيت فرادى نكند. بلى بهتر بلكه احوط آنست كه اگر جماعت هم واجب نباشد، از اول قصد فرادى را نداشته باشد.
مسأله 1433 اگر مأموم به واسطه عذرى يا بدون عذر بعد از حمد و سوره امام نيت فرادى كند، لازم نيست حمد و سوره را بخواند ولى اگر پيش از تمام شدن حمد و سوره نيت فرادى
نمايد، بايد مقدارى را كه امام نخوانده بخواند.
مسأله 1434 اگر در بين نماز جماعت نيت فرادى نمايد، نمى تواند دوباره نيت جماعت كند، ولى اگر مردد شود كه نيت فرادى كند يا نه و بعد تصميم بگيرد كه نماز را با جماعت تمام كند، نمازش صحيح است.
مسأله 1435 اگر شك كند كه نيت فرادى كرده يا نه، بايد بنا بگذارد كه نيت فرادى نكرده است.
مسأله 1436 اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند و به ركوع امام برسد، اگر چه ذكر امام تمام شده باشد، نمازش صحيح است و يك ركعت حساب مى شود. اما اگر به مقدار ركوع خم شود و به ركوع امام نرسد نمازش باطل است، و احتياط مستحب آنست كه نماز را تمام نموده و بعد اعاده نمايد مگر آنكه يقين داشته كه به امام مى رسد در اين صورت اقوى صحت نماز و احوط اعاده است.
مسأله 1437 اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند و بمقدار ركوع خم شود و شك كند كه به ركوع امام رسيده يا نه نمازش باطل است . و احتياط مستحب آنست كه نماز را تمام نموده و بعداًاعاده نمايد مگر آنكه يقين داشته كه به امام مى رسد كه اقوى در اين صورت صحت نماز و احوط اعاده است .
مسأله 1438 اگرموقعى كه امام در ركوع است اقتداكند و پيش از آنكه باندازه ركوع خم شود، امام سر از ركوع بر دارد واجب نيست بايستد تا امام براى ركعت بعد بر خيزد و آنرا ركعت اول نماز خود حساب كند. بلكه مى تواند نيت فرادى
نمايد، و اگر برخاستن امام بقدرى طول بكشد كه نگويند اين شخص نماز جماعت مى خواند، بايد نيت فرادى نمايد.
مسأله 1439 اگراول نماز يا بين حمد و سوره اقتدا كند و پيش از آنكه به ركوع رود، امام سر از ركوع بر دارد نماز اوصحيح است.
مسأله 1440 اگر موقعى برسد كه امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است، چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، بايد بعد از نيت و گفتن تكبيرة الاحرام بنشيند و تشهد را به قصد قربت مطلق با امام بخواند ولى سلام را نگويد و صبر كند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بايستد و بدون آنكه دوباره نيت كند و تكبير بگويد، حمد و سوره را بخواند و آنرا ركعت اول نماز خود حساب كند.
مسأله 1441 مأموم نبايد جلوتر از امام بايستد و اگر مساوى او بايستد اشكال ندارد، ولى اگر قد او بلندتر از امام است، بنابر احتياط واجب بايد طورى بايستد كه در ركوع و سجود جلوتر از امام نباشد.
مسأله 1442 در نماز جماعت بايد بين مأموم و امام پرده و مانند آن كه پشت آن ديده نمى شود فاصله نباشد، و همچنين است بين انسان و مأموم ديگرى كه انسان به واسطه او به امام متصل شده است، ولى اگر امام مرد و مأموم زن باشد، چنانچه بين آن زن و امام يا بين آن زن و مأموم ديگرى كه مرد است، و زن به واسطه او به امام متصل شده است پرده و مانند آن باشد اشكال ندارد.
مسأله 1443 اگر بعد از شروع به نماز بين مأموم و امام، يا بين
مأموم و كسى كه مأموم به واسطه او متصل به امام است، پرده يا چيز ديگرى كه پشت آنرا نمى توان ديد فاصله شود، قهراً فرادى مى شود، و چنانچه به وظيفه منفرد عمل نمايد نمازش صحيح است.
مسأله 1444 احتياط واجب آنست كه بين جاى سجده مأموم و جاى ايستادن امام بيشتر از مقدارى كه بشود به يك گام از آن رد شد فاصله نباشد. و نيز اگر انسان به واسطه مأمومى كه جلوى او ايستاده به امام متصل باشد، احتياط واجب آنست كه فاصله جاى سجده اش از جاى ايستادن او بيشتر از اين مقدار نباشد.
مسأله 1445 اگر مأموم به واسطه كسى كه طرف راست يا چپ او اقتدا كرده به امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد، مستحب آنست كه با كسى كه در طرف راست يا چپ او اقتدا كرده، بيشتر از يك قدم معمولى فاصله نداشته باشد.
مسأله 1446 اگر در نماز، بين مأموم و امام، يا بين مأموم و كسى كه مأموم به واسطه او به امام متصل است، فاصله بيش از حد پيدا شود قهراً فرادى مى شود، و نمازش اگر به وظيفه منفرد عمل نموده باشد صحيح است.
مسأله 1447 اگر نماز همه كسانى كه در صف جلو هستند تمام شود، يا همه نيت فرادى نمايند، نماز كسانى كه در صف بعد ايستاده اند قهراً فرادى مى شود، و صحيح است اگر به وظيفه منفرد عمل نموده باشند.
مسأله 1448 اگر در ركعت دوم اقتدا كند، لازم نيست حمد و سوره بخواند، ولى قنوت و تشهد را با امام بخواند، و احتياط آنست
كه موقع خواندن تشهد انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند كند، و بايد بعد از تشهد با امام برخيزد و حمد و سوره را بخواند و اگر براى سوره وقت ندارد سوره را نخواند و خود را به امام برساند و اگر براى حمد وقت ندارد بنابر احتياط واجب قصد فرادى نمايد و عمل به وظيفه منفرد نمايد.
مسأله 1449 اگر موقعى كه امام در ركعت دوم نماز چهار ركعتى است، اقتدا كند، بايد در ركعت دوم نمازش كه ركعت سوم امام است بعد از دو سجده، بنشيند و تشهد را به مقدار واجب بخواند و برخيزد، و چنانچه براى گفتن سه مرتبه تسبيحات وقت ندارد، يك مرتبه بگويد و در ركوع خود را به امام برساند.
مسأله 1450 اگر امام در ركعت سوم يا چهارم باشد و مأموم بداند كه اگر اقتدا كند و حمد را بخواند به ركوع امام نمى رسد، بنابر احتياط واجب بايد صبر كند تا امام به ركوع رود، بعد اقتدا نمايد.
مسأله 1451 اگر در ركعت سوم يا چهارم امام اقتدا كند، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر براى سوره وقت ندارد، بايد حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند.
مسأله 1452 كسى كه مى داند اگر سوره يا قنوت را تمام كند به ركوع امام نمى رسد، چنانچه عمداً سوره يا قنوت را بخواند و به ركوع نرسد نمازش فرادى مى شود و صحيح است اگر به وظيفه منفرد عمل نمايد.
مسأله 1453 كسى كه اطمينان دارد كه اگر سوره را شروع كند يا
تمام نمايد به ركوع امام مى رسد، احتياط واجب آنست كه سوره را شروع كند، يا اگر شروع كرده تمام نمايد.
مسأله 1454 كسى كه يقين دارد، اگر سوره را بخواند به ركوع امام مى رسد، چنانچه سوره را بخواند و به ركوع نرسد نمازش صحيح است.
مسأله 1455 اگر امام ايستاده باشد و مأموم نداند كه در كدام ركعت است مى تواند اقتدا كند، ولى بايد حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر چه بعد بفهمدكه امام در ركعت اول يا دوم بوده، نمازش صحيح است.
مسأله 1456 اگر بخيال اينكه امام در ركعت اول يا دوم است، حمد و سوره نخواند و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوم يا چهارم بوده نمازش صحيح است. ولى اگر پيش از ركوع بفهمد، بايد حمد و سوره را بخواند، و اگر وقت ندارد، فقط حمد را بخواند و در ركوع خود را به امام برساند.
مسأله 1457 اگر بخيال اينكه امام در ركعت سوم يا چهارم است حمد و سوره بخواند و پيش از ركوع يا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اول يا دوم بوده، نمازش صحيح است. و اگر در بين حمد و سوره بفهمد لازم نيست آنها را تمام كند.
مسأله 1458 اگر موقعى كه مشغول نماز مستحبى است جماعت برپا شود، چنانچه اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد، مستحب است نماز را رها كند و مشغول نماز جماعت شود. بلكه اگر اطمينان نداشته باشد كه به ركعت اول برسد مستحب است به همين دستور رفتار نمايد.
مسأله 1459 اگر موقعى كه
مشغول نماز سه ركعتى يا چهار ركعتى است جماعت برپا شود، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته و اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد، مستحب است به نيت نماز مستحبى نماز را دو ركعتى تمام كند و خود را به جماعت برساند.
مسأله 1460 اگر نماز امام تمام شود و مأموم مشغول تشهد يا سلام اول باشد، لازم نيست نيت فرادى كند.
مسأله 1461 كسى كه يك ركعت از امام عقب مانده، مستحب است وقتى امام تشهد ركعت آخر را مى خواند، انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند نگهدارد و صبر كند تا امام سلام نماز را بگويد و بعد برخيزد.
شرائط امام جماعت
مسأله 1462 امام جماعت بايد بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامى و عادل و حلال زاده باشد و نماز را به طور صحيح بخواند، و نيز اگر مأموم مرد است امام او هم بايد مرد باشد و اقتدا كردن بچه مميز كه خوب و بد را مى فهمد به بچه مميز ديگر مانعى ندارد.
مسأله 1463 امامى را كه عادل مى دانسته، اگر شك كند به عدالت خود باقيست يا نه، مى تواند به او اقتدا نمايد.
مسأله 1464 كسى كه ايستاده نماز مى خواند، نمى تواند به كسى كه نشسته يا خوابيده نماز مى خواند اقتدا كند، و كسى كه نشسته نماز مى خواند نمى تواند به كسى كه خوابيده نماز مى خواند اقتدا نمايد.
مسأله 1465 كسى كه نشسته يا خوابيده نماز مى خواند، مى تواند به كسى كه نشسته نماز مى خواند اقتدا كند. و كسى كه
خوابيده نماز مى خواند مى تواند به كسى كه خوابيده نماز مى خواند اقتدا نمايد.
مسأله 1466 اگر امام جماعت به واسطه عذرى با لباس نجس يا با تيمم يا با وضوى جبيره اى نماز بخواند، مى شود به او اقتدا كرد.
مسأله 1467 اگر امام مرضى دارد كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند، مى شود به او اقتدا كرد. و نيز زنى كه مستحاضه نيست مى تواند به زن مستحاضه اقتدا نمايد.
مسأله 1468 بنابر احتياط واجب كسى كه مرض خوره يا پيسى دارد، امام جماعت نشود.
احكام جماعت
مسأله 1469 موقعى كه مأموم نيت مى كند، بايد امام را معين نمايد ولى دانستن اسم او لازم نيست، مثلاً اگر نيت كند اقتدا مى كنم به امام حاضر، نمازش صحيح است.
مسأله 1470 مأموم بايد غير از حمد و سوره همه چيز نماز را خودش بخواند، ولى اگر ركعت اول يا دوم او ركعت سوم يا چهار امام باشد، بايد حمد و سوره را بخواند.
مسأله 1471 اگر مأموم در ركعت اول و دوم نماز صبح و مغرب و عشاء صداى حمد و سوره امام را بشنود، اگر چه كلمات را تشخيص ندهد، بايد حمد و سوره را نخواند، و اگر صداى امام را نشنود، مستحب است حمد و سوره را بخواند ولى بايد آهسته بخواند و چنانچه سهواً بلند بخواند اشكال ندارد.
مسأله 1472 اگر مأموم بعضى از كلمات حمد و سوره امام را بشنود، احتياط واجب آنست كه حمد و سوره نخواند.
مسأله 1473 اگر مأموم سهواً حمد و سوره بخواند، يا خيال كند صدائى را كه مى
شنود صداى امام نيست و حمد و سوره بخواند و بعد بفهمد صداى امام بوده، نمازش صحيح است .
مسأله 1474 اگر شك كند كه صداى امام را مى شنود يانه، يا صدائى بشنود و نداند صداى امام است يا صداى كس ديگر، مى تواند حمد و سوره بخواند.
مسأله 1475 احتياط واجب آنست كه مأموم در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر حمد و سوره نخواند و مستحب است بجاى آن ذكر بگويد .
مسأله 1476 مأموم نبايد تكبيرة الاحرام را پيش از امام بگويد بلكه احتياط مستحب آنست كه تا تكبير امام تمام نشده تكبير نگويد .
مسأله 1477 اگر مأموم سلام امام را بشنود، يا بداند چه وقت سلام مى گويد، واجب نيست كه پيش از امام سلام نگويد، و چنانچه عمداً پيش از امام سلام دهد نمازش صحيح است و لازم نيست دوباره با امام سلام دهد.
مسأله 1478 اگر مأموم غير از تكبيرة الاحرام و سلام، چيزهاى ديگر نماز را پيش از امام بگويد اشكال ندارد . ولى اگر آنها را بشنود، يا بداند امام چه وقت مى گويد، احتياط مستحب آنست كه پيش از امام نگويد.
مسأله 1479 مأموم بايد غير از آنچه در نماز خوانده مى شود، كارهاى ديگر آن، مانند ركوع و سجود را با امام يا كمى بعد از امام بجا آورد . و اگر عمداًپيش از امام يا مدت بيش ازحدى بعد از امام انجام دهد، معصيت كرده على الاحوط . و نمازش صحيح است اگر به وظيفه منفرد عمل نمايد و احتياط مستحب آنست كه نماز را اعاده نمايد .
مسأله 1480
اگر سهواً پيش از امام سر از ركوع بر دارد، چنانچه امام در ركوع باشد، بايد به ركوع بر گردد و با امام سر بر دارد و دراين صورت زياد شدن ركوع كه ركن است نماز را باطل نمى كند ولى اگر به ركوع برگردد و پيش از آنكه به ركوع برسد، امام سر بر دارد نمازش باطل است.
مسأله 1481 اگر اشتباهاً سر بر دارد و ببيند امام در سجده است بايد به سجده بر گردد، و چنانچه در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد براى زياد شدن دو سجده كه ركن است نماز باطل نمى شود.
مسأله 1482 كسى كه اشتباهاً پيش از امام سر از سجده بر داشته هر گاه به سجده بر گردد، و هنوز به سجده نرسيده امام سر بر دارد، نمازش صحيح است، ولى اگر در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد نمازش باطل است .
مسأله 1483 اگر اشتباهاً سر از ركوع يا سجده بر دارد، و سهواً يا بخيال اينكه به امام نمى رسد، به ركوع يا سجده نرود، نمازش صحيح است .
مسأله 1484 اگر سر از سجده بر دارد و ببيند امام در سجده است، چنانچه بخيال اينكه سجده اول امام است، بقصد اينكه با امام سجده كند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده، سجده دوم او حساب مى شود. واگر بخيال اينكه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده، بايد بقصد اينكه با امام سجده كند تمام كند و دو باره با امام به سجده رود. و در هر دو صورت احتياط مستحب آنست كه
نماز را بهجماعت تمام كند و دوباره بخواند.
مسأله 1485 اگر سهواًپيش از امام به ركوع رود و طورى باشد كه اگر سر بر دارد به مقدارى از قرائت امام مى رسد، بايد بر گردد و با امام به ركوع رود، و احتياط مستحب اعاده نماز است، و اگر عمداً بر نگردد، احتياط واجب آنست كه نماز را به جماعت تمام كند و دوباره بخواند يا بشكند و از سر بگيرد.
مسأله 1486 اگر سهواً پيش از امام به ركوع رود و طورى باشد كه اگر بر گردد به چيزى از قرائت امام نمى رسد، در صورتى كه صبر كند تا امام به او برسد، نمازش صحيح است، و همچنين اگر بقصد اينكه با امام نماز بخواند، سر بر دارد و با امام به ركوع رود، نيز نمازش صحيح است .
مسأله 1487 اگر سهواً پيش از امام به سجده رود، در صورتى كه صبر كند تا امام به او برسد نمازش صحيح است، و چنانچه بقصد اينكه با امام نماز بخواند سر بر دارد و با امام به سجده رود، احتياط واجب اعاده نماز است .
مسأله 1488 اگر امام درركعتى كه قنوت ندارد اشتباهاً قنوت بخواند،يا در ركعتى كه تشهد ندارد اشتباهاً مشغول خواندن تشهد شود، مأموم نبايد قنوت و تشهد را بخواند، ولى نمى تواند پيش از امام به ركوع رود يا پيش ازايستادن امام بايستد بلكه بايد صبر كند تا قنوت و تشهد امام تمام شود و بقيه نماز را با او بخواند .
چيزهائى كه در نماز جماعت مستحب است
مسأله 1489 اگر مأموم يك مرد باشد مستحب است طرف راست
امام بايستد و اگر يك زن باشد، مستحب است در طرف راست امام طورى بايستد كه جاى سجده اش مساوى زانو يا قدم امام باشد و اگريك مرد و يك زن يا يك مرد و چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راست امام و باقى پشت سر امام بايستند، و اگر چند مرد يا چند زن باشند، مستحب است پشت سر امام بايستند، و اگر چند مرد و چند زن باشند، مستحب است مردها عقب امام و زنها پشت مردها بايستند.
مسأله 1490 اگر امام و مأموم هر دو زن باشند بهتر است كه رديف يكديگر بايستند و امام جلوتر از ديگران نايستد.
مسأله 1491 مستحب است امام در وسط صف بايستد و اهل علم و كمال و تقوى در صف اول بايستند.
مسأله 1492 مستحب است صفهاى جماعت منظم باشد و بين كسانى كه در يك صف ايستاده اند فاصله نباشد و شانه آنان رديف يكديگر باشد .
مسأله 1493 مستحب است بعد از گفتن قد قامت الصلوة مأمومين برخيزند.
مسأله 1494 مستحب است امام جماعت حال مأمومى را كه از ديگران ضعيف تر است رعايت كند و قنوت و ركوع و سجود راطول ندهد مگربداند همه كسانى كه به او اقتدا كرده اند مايلند.
مسأله 1495 مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذكرهائى كه بلند مى خواند، صداى خود رابقدرى بلند كند كه ديگران بشنوند، ولى بايد بيش از اندازه صدا را بلند نكند.
مسأله 1496 اگر امام در ركوع بفهمد كسى تازه رسيده و مى خواهد اقتدا كند مستحب است ركوع را دو برابر هميشه طول بدهد و
بعد برخيزد، اگر چه بفهمد كس ديگرى هم براى اقتدا وارد شده است.
چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است
مسأله 1497 اگر در صفهاى جماعت جا باشد، مكروه است انسان تنها بايستد.
مسأله 1498 مكروه است مأموم ذكرهاى نماز را طورى بگويد كه امام بشنود.
مسأله 1499 مسافرى كه نماز ظهر و عصر و عشا را دو ركعت مى خواند مكروه است در اين نمازها به كسى كه مسافر نيست اقتدا كند. و كسى كه مسافر نيست مكروه است در اين نمازها به مسافر اقتدا نمايد .
نماز آيات
نماز آيات
مسأله 1500 نماز آيات كه دستور آن بعداً گفته خواهد شد، بواسطه چهار چيز واجب ميشود : اول گرفتن خورشيد. دوم گرفتن ماه اگر چه مقدار كمى از آنها گرفته شود و كسى هم از آن نترسد. سوم زلزله اگر چه كسى هم نترسد. چهارم رعد و برق و بادهاى سياه وسرخ و مانند اينها در صورتى كه بيشتر مردم بترسند.
مسأله 1501 اگر از چيزهائى كه نماز آيات براى آنها واجب است بيشتر از يكى اتفاق بيفتد، انسان بايدبراى هر يك از آنها يك نماز آيات بخواند، مثلا اگر خورشيد بگيرد و زلزله هم بشود، بايد دو نماز آيات بخواند .
مسأله 1502 كسى چندنماز آيات بر او واجب است، اگر همه آنها براى يك چيز بر او واجب شده باشد، مثلاً سه مرتبه خورشيد گرفته ونماز آنها رانخوانده است، موقعى كه قضاى آنها را ميخواند، لازم نيست معين كند كه براى كدام دفعه آنها باشد. و همچنين است اگر چند نماز براى رعد و برق و بادهاى سياه و سرخ و مانند اينها بر او واجب شده باشد، ولى اگر براى آفتاب گرفتن و ماه گرفتن و زلزله، يا
براى دو تاى اينها نمازهائى بر او واجب شده باشد، بنابر احتياط واجب، بايد موقع نيت معين كند نماز آياتى را كه مى خواند براى كدام يك آنهااست.
مسأله 1503 چيزهائى كه نماز آيات براى آنها واجب است، در هر شهرى اتفاق بيفتد، فقط مردم همان شهر بايد نماز آيات بخوانند و بر مردم جاهاى ديگر واجب نيست، ولى اگر مكان آنها بقدرى نزديك باشد كه با آن شهريكى حساب شود، نماز آيات بر آنها هم واجب است .
مسأله 1504 از وقتى كه خورشيد يا ماه شروع به گرفتن مى كند انسان بايد نماز آيات را بخواند، و احتياط واجب آن است كه بقدرى تأخير نيندازد كه شروع به باز شدن كند.
مسأله 1505 اگر خواندن نماز آيات را بقدرى تأخير بيندازد كه آفتاب يا ماه شروع به باز شدن كند نماز را بخواند بقصد قربت مطلقه و نيت اداء و قضاء لازم نيست و همچنين است اگر بعد از باز شدن تمام آن ، نماز بخواند .
مسأله 1506 اگر مدت گرفتن خورشيد يا ماه باندازه خواندن يك ركعت نماز يا كمتر باشد، نمازى را كه مى خواند بقصد قربت مطلقه بجا آورد. و همچنين است اگر مدت گرفتن آنها بيشتر باشد، ولى انسان نماز را نخواند، تا باندازه خواندن يك ركعت به آخر وقت آن مانده باشد.
مسأله 1507 موقعى كه زلزله و رعد و برق و مانند اينها اتفاق مى افتد، انسان بايد فوراًنماز آيات را بخواند و اگر نخواند معصيت كرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند اداء است.
مسأله 1508 اگر بعد از
باز شدن آفتاب يا ماه بفهمد كه تمام آن گرفته بوده، بايد قضاى نماز آيات را بخواند. ولى اگر بفهمد مقدارى از آن گرفته بوده قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1509 اگر عده اى بگويند كه خورشيد يا ماه گرفته است، چنانچه انسان از گفته آنان يقين پيدا نكند و نماز آيات نخواند و بعد معلوم شود راست گفته اند، در صورتى كه تمام خورشيد يا ماه گفته باشد بايد نماز آيات را بخواند بلكه اگر مقدارى از آن هم گرفته باشد، احتياط استحبابى خواندن نماز آيات است. و همچنين است اگر دو نفر كه عادل بودن آنان معلوم نيست، بگويند خورشيد يا ماه گرفته، بعد معلوم شود كه عادل بوده اند.
مسأله 1510 اگر انسان به گفته كسانى كه كه از روى قاعده علمى وقت گرفتن خورشيد و ماه را مى دانند، اطمينان پيداكند كه خورشيد يا ماه گرفته، بنابر احتياط واجب بايد نماز آيات را بخواند و نيز اگر بگويند فلان وقت خورشيد يا ماه مى گيرد و فلان مقدار طول مى كشد و انسان به گفته آنان اطمينان پيدا كند، بنابر احتياط واجب بايد به حرف آنان عمل نمايد، مثلاً اگر بگويند آفتاب فلان ساعت شروع به باز شدن مى كند، احتياطاً بايد نماز را تا آن وقت تأخير نيندازد.
مسأله 1511 اگر بفهمد نماز آياتى كه خوانده باطل بوده بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1512 اگر وقت نماز يوميه، نماز آيات هم برانسان واجب شود، چنانچه براى هر دو نماز وقت دارد، هر كدام را اول بخواند اشكال ندارد و اگر وقت يكى از آن
دو تنگ باشد، بايد اول آنرا بخواند و اگر وقت هر دوتنگ باشد، بايد اول نماز يوميه را بخواند .
مسأله 1513 اگر در بين نماز يوميه بفهمد كه وقت نماز آيات تنگ است، چنانچه وقت نماز يوميه هم تنگ باشد، بايد آنرا تمام كند بعد نماز آيات را بخواند. و اگر وقت نماز يوميه تنگ نباشد، بايد آنرا بشكند و اول نماز آيات، بعد نماز يوميه را بجا آورد.
مسأله 1514 اگر در بين نماز آيات بفهمد كه وقت نماز يوميه تنگ است، بايد نماز آيات را رها كند و مشغول نماز يوميه شود، و بعد از آنكه نماز را تمام كرد پيش از انجام كارى كه نماز را بهم بزند، بقيه نماز آيات را از همانجا كه رها كرده بخواند.
مسأله 1515 اگردرحال حيض يا نفاس زن، آفتاب يا ماه بگيرد، نماز آيات بر او واجب نيست و قضاهم ندارد. ولى اگر زلزله يا رعد و برق و مانند اينها اتفاق بيفتد، بنابر احتياط واجب بايد بعد از پاك شدن، نماز آيات را بخواند بلكه گفتن به وجوب آن خالى از قوت نيست.
دستور نماز آيات
مسأله 1516 نماز آيات دو ركعت است و در هر ركعت پنج ركوع دارد و دستور آن اينست كه انسان بعد از نيت، تكبير بگويد و يك حمد و يك سوره تمام بخواند و به ركوع رود و سر از ركوع بردارد دوباره يك حمد و يك سوره بخواند، باز به ركوع رود تا پنج مرتبه و بعد از بلند شدن از ركوع پنجم دو سجده نمايد و برخيزد و ركعت دوم را هم مثل ركعت اول بجا آورد
و تشهد بخواند و سلام دهد.
مسأله 1517 در نماز آيات ممكن است انسان بعد از نيت و تكبير و خواندن حمد، آيه هاى يك سوره را پنج قسمت كند، و يك آيه يا بيشتر از آن را بخواند و به ركوع رود و سر بردارد و بدون اينكه حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به ركوع رود و همينطور تا پيش از ركوع پنجم سوره را تمام نمايد. مثلاً به قصد سوره قل هو الله احد، بسم الله الرحمن الرحيم بگويد و به ركوع رود، بعد بايستد و بگويد: قل هوالله احد دوباره به ركوع رود و بعد از ركوع بايستد و بگويد: الله الصمد باز به ركوع رود و بايستد و بگويد: لم يلد ولم يولد و به ركوع رود باز هم سر بردارد و بگويد: و لم يكن له كفواً احد و بعد از آن به ركوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده كند، و ركعت دوم را هم مثل ركعت اول بجا آورد و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
مسأله 1518 اگر در يك ركعت از نماز آيات پنج مرتبه حمد و سوره بخواند و در ركعت ديگر يك حمد بخواند و سوره را پنج قسمت كند مانعى ندارد.
مسأله 1519 چيزهائى كه در نماز يوميه واجب و مستحب است در نماز آيات هم واجب و مستحب مى باشد. ولى در نماز آيات مستحب است بجاى اذان و اقامه سه مرتبه بگويند الصلوة.
مسأله 1520 مستحب است بعد از ركوع پنجم و دهم بگويد سمع الله لمن حمده
و نيز پيش از هر ركوع و بعداز آن تكبير بگويد ولى بعداز ركوع پنجم ودهم گفتن تكبير مستحب نيست.
مسأله 1521 مستحب است پيش از ركوع دوم وچهارم وششم و هششتم ودهم قنوت بخواند و اگر فقط يك قنوت پيش از ركوع دهم بخواند كافيست.
مسأله 1522 اگر در نماز آيات شك كند كه چند ركعت خوانده و فكرش بجائى نرسدنماز باطل است.
مسأله 1523 اگر شك كند كه در ركوع آخر ركعت اول است يادر ركوع اول ركعت دوم وفكرش به جائى نرسد نماز باطل است. ولى اگر مثلاً شك كند كه چهار ركوع كرده يا پنج ركوع چنانچه به سجده نرسيده بايد ركوعى را كه شك دارد بجا آورده يا نه، بجا آورد. و اگربه سجده رسيده بايد به شك خود اعتنانكند.
مسأله 1524 هر يك از ركوعهاى نماز آيات ركن است كه اگر عمداً يا اشتباهاً كم يا زياد شود باطل است.
نماز عيد فطر وقربان
مسأله 1525 نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام عليه السلام واجب است و بايد به جماعت خوانده شود و در زمان ماكه امام عليه السلام غائب است مستحب مى باشد. و مى شود آنرا به جماعت يا فرادى خواند.
مسأله 1526 وقت نماز عيدفطر و قربان از اول آفتاب روز عيد است تا ظهر.
مسأله 1527 مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند و در عيد فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار كنند و زكات فطره را هم بدهند بعد نماز عيد را بخوانند.
مسأله 1528 نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است كه در ركعت
اول بعد از خواندن حمدوسوره بايد پنج تكبير بگويد وبعد از هر تكبير يك قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تكبير ديگرى بگويد و به ركوع رود و دو سجده بجا آورد. و بر خيزد و در ركعت دوم چهارتكبير بگويد و بعد از هر تكبير قنوت بخواند و تكبير پنجم را بگويد و به ركوع رود وبعد از ركوع دوسجده كند وتشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
مسأله 1529 در قنوت نماز عيدفطر و قربان هر دعا و ذكرى بخوانند كافيست. ولى بهتر است اين دعا را بخوانند: «اَللّهُمَّ اَهْلَ الْكِبرِياءِ وَالْعَظَمَةِ وَ اَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَروُتِ وَ اهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوى وَالمَغْفِرَةِ اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذا الْيَومِ الذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلمينَ عيداً و لِمُحَمَّد صَلّى اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ ذُخراً و شَرَفاً و مَزيداً أَن تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد وَ أَن تُدْخِلَنى فى كُلِّ خَيْر أَدْخَلْتَ فيه مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ أَن تَخْرِجَنى مِنْ كُلِّ سُوء أَخْرَجْتَ مِنهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُكَ عَلَيْهِ و عَلَيْهِمْ، اَللّهُمَّ إنى أَسْئَلُكَ خَيْرَ ما سئَلَكَ مِنْهُ عِبادُكَ الصّالِحوُنَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمّا اسْتَعاذ مِنْهُ عِبادُكَ الْمُخْلَصون».
مسأله 1530 در زمان غائب بودن امام عليه السلام مستحب است بعد از نماز عيد فطر و قربان دو خطبه بخوانند. و بهتر است كه در خطبه عيدفطر احكام زكات فطره و در خطبه عيد قربان احكام قربانى را بگويند.
مسأله 1531 نماز عيد سوره مخصوصى ندارد ولى بهتر است كه در ركعت اول آن سوره شمس «سوره 91 » ودرركعت دوم سوره غاشيه «سوره 88» را بخوانند يا در ركعت اول سوره سبح اسم«سوره 87»
و در ركعت دوم سوره شمس را بخوانند.
مسأله 1532 مستحب است نماز عيد را در صحرا بخوانند ولى در مكه مستحب است در مسجدالحرام خوانده شود.
مسأله1533 مستحب است پياده و پابرهنه و با وقار به نماز عيد بروند و پيش از نماز غسل كنند و عمامه سفيد برسر بگذارند.
مسأله 1534 مستحب است در نماز عيد بر زمين سجده كنند و در حال گفتن تكبيرها دستها را بلند كنند و كسى كه نماز عيد ميخواند اگر امام جماعت است، يا فرادى نماز مى خواند، نماز را بلند بخواند.
مسأله 1535 بعد از نماز مغرب و عشاء شب عيد فطر و بعد از نماز صبح آن و بعد از نماز عيد فطر، مستحب است اين تكبيرها را بگويد : «اَللهُ اَكْبرُ اَللهُ اَكْبرُ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَ اللهُ اَكْبَرُ اللهُ اَكْبر وَلِلّهِ الْحَمْدُ اَلْحَمْدُ للهِ عَلى ما هَدينا وَلَهُ الشُّكْرُ عَلى ما اَوْلينا».
مسأله 1536 مستحب است انسان در عيد قربان بعد از ده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است ، تكبيرهائى را كه در مسأله پيش گفته شد تا على ماهدينا بگويد و بعد از آن بگويد : « اَللهُ اَكْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الاَنْعامِ وَالْحَمْدُ للهِ عَلى ما اَبْلانا» ولى اگر عيد قربان را در منى باشد، مستحب است بعد از پانزده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد وآخر آنها نماز صبح روز سيزدهم ذى حجه است، اين تكبيرها رابگويد.
مسأله 1537 احتياط مستحب آنست كه زنها از رفتن به نماز عيد خوددارى كنند، ولى اين احتياط
براى زنهاى پير نيست .
مسأله 1538 در نماز عيد هم مثل نمازهاى ديگر، مأموم بايد غير از حمد و سوره چيزهاى ديگر نماز را خودش بخواند.
مسأله 1539 اگر مأموم موقعى برسد كه امام مقدارى از تكبيرها را گفته، بعد از آنكه امام به ركوع رفت، بايد آنچه از تكبيرها و قنوتها را كه با امام نگفته خودش بگويد، و اگر در هر قنوت يك سبحان الله يا يك الحمدالله بگويد كافيست.
مسأله 1540 اگر در نماز عيد موقعى برسد كه امام در ركوع است، مى تواند نيت كند و تكبير اول نماز را بگويد و به ركوع رود.
مسأله 1541 اگر در نماز عيد يك سجده يا تشهد را فراموش كند، احتياط آنست كه بعد از نماز آنرا بجا آورد. و نيز اگر كارى كه براى آن سجده سهو لازم است پيش آيد، بنابر احتياط بايد بعد از نماز دو سجده سهو بنمايد.
اجير گرفتن براى نماز
مسأله 1542 بعد از مرگ انسان، مى شود براى نماز و عبادتهاى ديگر او كه در زندگى بجا نياورده، ديگرى را اجير كنند يعنى به او مزد دهند كه آنها را بجا آورد. و اگر كسى بدون مزد هم آنها را انجام دهد صحيح است.
مسأله 1543 انسان مى تواند براى بعضى از كارهاى مستحبى مثل زيارت قبر پيغمبر و امامان عليهم السلام، از طرف زندگان اجير شود. و نيز مى تواند كار مستحبى انجام دهد و ثواب آن را براى مردگان يا زندگان هديه نمايد.
مسأله 1544 كسى كه براى نماز قضاى ميت اجير شده، بايد يا مجتهد باشد يا مسائل نماز را از روى تقليدى صحيح بداند.

مسأله 1545 اجير بايد موقع نيت، ميت را معين نمايد. و لازم نيست اسم او را بداند پس اگر نيت كند از طرف كسى نماز مى خوانم كه براى او اجير شده ام كافيست.
مسأله 1546 اجير بايد عبادتهاى ميت را به قصد ما فى الذمه او بجا آورد.
مسأله 1547 بايد كسى را اجير كنند كه اطمينان داشته باشند عمل را بطور صحيح انجام مى دهد.
مسأله 1548 كسى كه ديگرى را براى نمازهاى ميت اجير كرده اگر بفهمد كه عمل را بجا نياورده، يا باطل انجام داده، بايد دوباره اجير بگيرد.
مسأله 1549 هر گاه شك كند كه اجير عمل را انجام داده يا نه، اگر چه بگويد انجام داده ام، بنابر احتياط واجب بايد دوباره اجير بگيرد. ولى اگر شك كند كه عمل صحيح بوده يا نه، گرفتن اجير لازم نيست.
مسأله 1550 كسى را كه عذرى دارد و مثلاً با تيمم يا نشسته نماز مى خواند، نمى شود براى نمازهاى ميت اجير كرد، اگر چه نماز ميت هم همانطور قضا شده باشد.
مسأله 1551 مرد براى زن و زن براى مرد مى تواند اجير شود و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز بايد به تكليف خود عمل نمايد.
مسأله 1552 قضاى نمازهاى ميت بنابر احتياط مستحب كه ترك آن سزاوار نيست در صورتى كه ترتيب آنها معلوم باشد، بايد به ترتيب خوانده شود، اما اگر ترتيب آنها را نمى دانند، بنابر احتياط مستحب با اجير شرط كنند كه به قدرى نماز بخواند كه ترتيب به عمل آيد و اگر به دستورى كه در آخر (مسأله 1555)داده مى شود، عمل شود
رعايت احتياط شده، چه يك نفر نمازها را بخواند و چه چند نفر.
مسأله 1553 اگر با اجير شرط كنند كه عمل را بطور مخصوصى انجام دهد چنانچه در نظر او باطل نباشد بايد همانطور بجا آورد. و اگر با او شرط نكنند، بايد در آن عمل به تكليف خود رفتار نمايد و احتياط مستحب آنست كه از وظيفه خودش و ميت هر كدام به احتياط نزديكتر است به آن عمل كند مثلاً اگر وظيفه ميت گفتن سه مرتبه تسبيحات اربعه بوده و تكليف او يك مرتبه است، سه مرتبه بگويد.
مسأله 1554 اگر با اجير شرط نكنند كه نماز را با چه مقدار از مستحبات آن بخواند، بايد مقدارى از مستحبات نماز را كه معمول است بجا آورد.
مسأله 1555 اگر انسان چند نفر را براى نماز قضاى ميت اجير كند، بنا بر احتياط مستحب كه ترك آن سزاوار نيست بايد براى هر كدام آنها وقتى را معين نمايد، مثلاً اگر با يكى از آنها قرار گذاشت كه از صبح تا ظهر نماز قضا بخواند، با ديگرى قرار بگذارد كه از ظهر تا شب بخواند و نيز بايد نمازى را كه در هر دفعه شروع مى كند، معين نمايد مثلاً قرار بگذارد، اول نمازى را كه مى خواند صبح باشد يا ظهر يا عصر و همچنين بايد با آنها قرار بگذارد كه در هر دفعه، نماز يك شبانه روز را تمام كنند و اگر ناقص بگذارند آنرا حساب نكنند و در دفعه بعد نماز يك شبانه روز را از سر شروع نمايند.
مسأله 1556 اگر كسى اجير شود كه مثلاً در مدت يك سال
نمازهاى ميت را بخواند و پيش از تمام شدن سال بميرد، بنابر احتياط واجب بايد براى نمازهائى كه مى دانند يا احتمال مى دهند بجا نياورده، ديگرى را اجير نمايند.
مسأله 1557 كسى را كه براى نمازهاى ميت اجير كرده اند، اگر پيش از تمام كردن نمازها بميرد و اجرت همه آنها را گرفته باشد چنانچه شرط كرده باشند كه تمام نمازها را خودش بخواند، بايد اجرت مقدارىرا كه نخوانده از مال او به ولىّ ميت بدهند. مثلاً اگر نصف آنها را نخوانده، بايد نصف پولى را كه گرفته از مال او به ولىّ ميت بدهند، و اگر شرط نكرده باشند، بايد ورثه اش از مال او اجير بگيرند اما اگر مال نداشته باشد برورثه او چيزى واجب نيست.
مسأله 1558 اگر اجير پيش از تمام كردن نمازهاى ميت بميرد وخودش هم نماز قضا دشته باشد ، بايد از مال او براى نمازهائى كه اجير بوده ديگرى را اجير نمايند و اگر چيزى زياد آمد ،در صورتى كه وصيت كرده باشد و ورثه اجازه بدهند ، براى تمام نمازهاى او اجير بگيرند، و اگر اجازه ندهند ثلث آنرا به مصرف نماز خودش برسانند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم