احکام شرعی
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

احكام تقليد احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام آبها احكام تخلى (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلى نجاسات نجاسات راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاست مطهّرات مطهّرات احكام ظرفها وضو وضو وضوى ارتماسى دعاهائى كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احكام وضو چيزهائى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهائى كه وضو را باطل مى كند غسلهاى واجب غسلهاى واجب احكام جنابت احكام جنابت چيزهائى كه بر جنب حرام است چيزهائى كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه استحاضه احكام استحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسلهاى مستحب تيمم تيمم چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء يا غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب احكام وقت نماز نمازهائى كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز لباس نمازگزار لباس نمازگزار مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است مكان نمازگزار احكام مسجد اذان و اقامة واجبات نماز واجبات نماز تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) ركوع سجود سجود چيزهائى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز موالات قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قل هوالله احد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز مبطلات نماز چيزهائى كه در نماز مكروه است. مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست شكيات شكيات شكهاى باطل شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضا نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه نيت چيزهائى كه روزه را باطل مى كند چيزهائى كه روزه را باطل مى كند احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه احكام خمس احكام خمس مصرف خمس احكام زكات احكام زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرائط كسانى كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش چيزهائى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خريدار شرائط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف معامله سلف شرائط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را بهم بزند مسائل متفرقه احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرائط مالى كه آنرا اجاره مى دهند شرائط استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت احكام قرض احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه(امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرائط عقد عده اى از زنها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشوئى احكام شير دادن احكام شير دادن شرائط شير دادنى كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام حيوان و مالى كه انسان آنرا پيدا مى كند احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهائى كه موقع سربريدن حيوانات مستحب است چيزهائى كه در كشتن حيوانات مكروه است احكام شكار كردن با اسلحه احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها و آشاميدنيها احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهائى كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهائى كه موقع غذا خوردن مكروه است مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن احكام وقف احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است حد مرتد احكام ديه مسائل متفرقه

چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است

چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است
مسأله 873 چند چيز در لباس نمازگزار مستحب است كه از آن جمله است: عمامه با تحت الحنك، پوشيدن
عبا و لباس سفيد و پاكيزه ترين لباسها و استعمال بوى خوش و دست كردن انگشترى عقيق.
چيزهائى كه در لباس نمازگزار مكروه است
مسأله 874 چند چيز در لباس نمازگزار مكروه است و از آنجمله است: پوشيدن لباس سياه و چرك و تنگ و
لباس شرابخوار و لباس كسى كه از نجاست پرهيز نمى كند و لباسى كه نقش صورت دارد. و نيز باز بودن تكمه هاى لباس
و دست كردن انگشترى كه نقش صورت دارد مكروه مى باشد.
مكان نمازگزار
مكان نمازگزار نه شرط دارد:
شرط اول: آنكه مباح باشد.
مسأله 875 كسى كه در ملك غصبى نماز مى خواند اگر چه روى فرش و تخت و مانند اينها باشد، نمازش باطل
است. ولى نماز خواندن در زير سقف غصبى و خيمه غصبى مانعى ندارد.
مسأله 876 نماز خواندن در ملكى كه منفعت آن مال ديگرى است، بدون اجازه كسى كه منفعت ملك، مال او
مى باشد باطل است، مثلاً در خانه اجاره اى اگر صاحب خانه يا ديگرى بدون اجازه كسى كه آن خانه را اجاره كرده نماز
بخواند نمازش باطل است، و همچنين است اگر در ملكى كه ديگرى در آن حقى دارد نماز بخواند، مثلاً اگر ميت
وصيت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفى برسانند، تا وقتى ثلث را جدا نكنند، نمى شود در ملك او نماز خواند.
مسأله 877 كسى كه در مسجد نشسته، اگر ديگرى جاى او را غصب كند و در آنجا نماز بخواند نمازش باطل
است على الاحوط.
مسأله 878 اگر در جائى كه نمى
داند غصبى است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، يا در جائى كه غصبى
بودن آنرا فراموش كرده نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است، ولى كسى كه خودش جائى را
غصب كرده، اگر فراموش كند و در آنجا نماز بخواند اگر چه حكم به بطلان نمازش نمى توان كرد، لكن احوط آنست كه
اكتفا به آن نماز ننموده و در جاى ديگرى دوباره آنرا بخواند.
مسأله 879 اگر بداند جائى غصبى است، ولى نداند كه در جاى غصبى نماز باطل است و در آنجا نماز
بخواند، نماز او باطل مى باشد.
مسأله 880 كسى كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه مثلاً ماشين يا تخت هاى آن يا حيوان
سوارى يا زين آن غصبى باشد نماز او باطل است در صورتى كه سجده بر جاى غصبى نمايد يا فضا مغصوب باشد مثل
فضاء داخل ماشين غصبى. و اما چنانچه فضاء مغصوب نباشد و سجود به نحو ايماء و اشاره باشد و قصد قربت هم
بتواند بكند در اين صورت احتياط مستحبى اعاده آن است و همچنين است اگر بخواهد بر آن حيوان نماز مستحبى
بخواند.
مسأله 881 كسى كه در ملكى با ديگرى شريك است اگر سهم او جدا نباشد بدون اجازه شريكش نمى تواند در
آن ملك تصرف كند و نماز بخواند.
مسأله 882 اگر با عين پولى كه خمس و زكات آنرا نداده ملكى بخرد، تصرف او در آن ملك حرام، و نمازش هم
در آن باطل است.
مسأله 883 اگر صاحب ملك به زبان اجازه نماز خواندن بدهد، وانسان بداند كه قلباً راضى نيست، نماز
خواندن در ملك او باطل است. و اگر اجازه
ندهد و انسان يقين كند كه قلباً راضى است نماز صحيح است.
مسأله 884 تصرف در ملك ميتى كه خمس يا زكات بدهكار است حرام و نماز در آن باطل است، ولى اگر
بدهى او را بدهند يا ضامن شوند كه ادا نمايند، تصرف و نماز در ملك او اشكال ندارد.
مسأله 885 تصرف در ملك ميتى كه به مردم بدهكار است، حرام و نماز در آن باطل است، ولى اگر ضامن
شوند كه قرضهاى او را بپردازند، يا اينكه طلبكارها و وصى ميت يا طلبكارها و حاكم شرع اجازه بدهند، تصرف و نماز
در ملك او مانعى ندارد.
مسأله 886 اگر ميت قرض نداشته باشد، ولى بعضى از ورثه او صغير يا ديوانه يا غائب باشند، تصرف در
ملك او حرام و نماز در آن باطل است.
مسأله 887 نماز خواندن در مسافر خانه و حمام و مانند اينها كه براى واردين آماده است اشكال ندارد، چون
اطمينان به رضا حاصل است، ولى در غير اين قبيل جاها در صورتى مى شود نماز خواند كه مالك آن اجازه بدهد، يا
حرفى بزند كه معلوم شود براى نماز خواندن اذن داده است، مثل اينكه به كسى اجازه دهد در ملك او بنشيند و
بخوابد، كه از اينها فهميده مى شود براى نماز خواندن هم اذن داده است.
مسأله 888 در زمين بسيار وسيعى كه براى او مشكل است موقع نماز از آنجا بجاى ديگر برود، بى اجازه مالك
مى شود نماز خواند.
شرط دوم:
مسأله 889 مكان نمازگزار بايد بى حركت باشد. واگر به واسطه تنگى وقت يا جهت ديگر ناچار باشد در جائى
كه حركت دارد، مانند اتو مبيل و كشتى و ترن نماز
بخواند، به قدرى كه ممكن است بايد، در حال حركت چيزى نخواند
و اگر آنها از قبله به طرف ديگرى حركت كنند، به طرف قبله برگردد.
مسأله 890 نماز خواندن در اتومبيل و كشتى و ترن و مانند اينها، وقتى ايستاده اند مانعى ندارد.
مسأله 891 روى خرمن گندم و جو و مانند اينها كه نمى شود بى حركت ماند نماز باطل است.
شرط سوم:
مسأله 892 در جائى كه به واسطه باد يا باران يازيادتى جمعيت، انسان اطمينان دارد كه نمى تواند نماز را تمام
كند، نمى تواند شروع به نماز نمايد، ولى چنانچه شك دارد و احتمال مى دهد كه بتواند نماز را تمام كند، مى تواند
رجاءاً شروع به نماز نمايد.
شرط چهارم : آنكه در جائى كه ماندن در آن حرام است،مثلاً زير سقفى كه نزديك است خراب شود نماز
نخواند. لكن اقوى آنست كه حرمت ماندن در آن موجب بطلان نماز نمى شود هر چند كه اعاده احوط است.
شرط پنجم : آنكه روى چيزى كه ايستادن و نشستن روى آن حرام است مثل فرشى كه اسم خدا يا قرآن بر آن
نوشته شده نماز نخواند چونكه موجب هتك دين است بلكه در بعضى موارد موجب كفر است و ممكن نيست به اين
گونه نماز قصد قربت نمود.
شرط ششم : آنكه در جائى كه سقف آن كوتاه است و نمى تواند در آنجا راست بايستد، يا به اندازه اى كوچك
است كه جاى ركوع و سجود ندارد، نماز نخواند. و اگر ناچار شود كه در چنين جائى نماز بخواند، بايد به قدرى كه
ممكن است قيام و ركوع و سجود را بجا آورد.
شرط هفتم:
مسأله 893 بنابر اقوى بايد جلوتر از
قبر پيغمبر و امام عليه السلام نماز نخواند، و همچنين مساوى با آن نماز
نخواند بنابر احتياط واجب.
مسأله 894 اگردر نماز چيزى مانند ديوار بين او و قبر مطهر باشد كه بى احترامى نشود اشكال ندارد، ولى
فاصله شدن صندوق شريف و ضريح و پارچه اى كه روى آن افتاده كافى نيست.
شرط هفتم: آنكه مكان نمازگزار اگر نجس است بطورى تر نباشد كه رطوبت آن به بدن يا لباس او برسد، ولى
جائى كه پيشانى را بر آن مى گذارد اگر نجس باشد، در صورتى كه خشك هم باشد نماز باطل است. و احتياط مستحب
آنست كه مكان نمازگزار اصلاً نجس نباشد.
شرط نهم: آنكه جاى پيشانى نمازگزار از جاى زانوها و سر انگشتان پاى او، بيش از چهار انگشت بسته پست تر يا
بلندتر نباشد، و تفصيل اين مسأله در احكام سجده گفته مى شود.
مسأله 895 لازم نيست زن در حال نماز عقب تر از مرد بايستد، و جاى سجده او از جاى ايستادن مرد كمى
عقب تر باشد، اگر چه احوط است. لكن در صورتى كه عقب تر نباشد احتياط واجب آنست كه لااقل به مقدار يك ذراع
بين مرد و زن فاصله باشد.
مسأله 896 مكروه است زن برابر مرد يا جلوتر بايستد و باهم وارد نماز شوند ولى چنانچه بين آنها يك ذراع
فاصله باشد واجب نيست كه نماز را دوباره بخوانند، و اگر يكى زودتر از ديگرى به نماز بايستد نماز او صحيح است، و
همچنين كسى كه بعد مشغول نماز شده واجب نيست نمازش را دوباره بخواند در صورت فاصله يك ذراع.
مسأله 897 اگر بين مرد و زن ديوار يا پرده يا چيز ديگرى باشد كه
يكديگر را نبينند، و يا بين آنان اقلاً ده ذراع كه
تقريباً پنج ذرع مى شود فاصله باشد، و يا آنكه مكان يكى از آنان به قدرى بلند باشد كه نگويند زن جلوتر از مرد يا برابر
او ايستاده است كراهت برطرف مى شود.
مسأله 898 مشهور بين علماء آنست بودن مرد و زن نامحرم در اطاقى كه كسى در آنجا نيست و كسى هم
نمى تواند وارد شود حرام است، لكن ادله حرمت قابل اشكال است سنداً و دلالةً و احتياط مستحب آنست كه در آنجا
نماز نخوانند ولى اگر يكى از آنها مشغول نماز باشد و ديگرى كه با او نامحرم است وارد شود نماز او اشكال ندارد.
مسأله 899 نماز خواندن در جائى كه تار و مانند آن استعمال مى كنند در صورتى كه ضرورتى اقتضا نكند و
وقت هم واسع باشد، باطل است لكن اگر قصد قربت از او متمشى شود اقوى صحت است.
مسأله 900 احتياط واجب آنست كه در خانه كعبه و بر بام آن نماز واجب نخوانند، ولى در حال ناچارى
اشكال ندارد.
مسأله 901 خواندن نماز مستحب در خانه كعبه و بر بام آن اشكال ندارد بلكه مستحب است در داخل خانه
مقابل هر ركنى دو ركعت نماز بخوانند.
جاهائى كه نماز خواندن در آنها مستحب است
مسأله 902 در شرع مقدس اسلام بسيار سفارش شده است كه نماز را درمسجد بخوانند، و بهتر از همه مسجدها
مسجد الحرام است، و بعد از آن مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم وبعد مسجد كوفه و بعد از آن مسجد بيت
المقدس و بعد از مسجد بيت المقدس، مسجد جامع هر شهر و بعد ازآن مسجد
محله و بعد از مسجد محله، مسجد
بازار است.
مسأله 903 براى زنها نماز خواندن در خانه، بلكه در صندوقخانه واطاق عقب بهتر است، ولى اگر بتوانند كاملاً
خود را از نامحرم حفظ كنند، و در مسجد نماز بخوانند فضيلت مسجد را درك خواهند نمود.
مسأله 904 نماز در حرم امامان عليهم السلام مستحب بلكه بهتر از مسجد است، ونماز درحرم مطهر حضرت
امير المؤمنين عليه السلام برابر دويست هزارنماز است .
مسأله 905 زياد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدى كه نمازگزار ندارد مستحب است، و همسايه مسجد
اگرعذرى نداشته باشد مكروه است در غير مسجدنماز بخواند.
مسأله 906 مستحب است انسان باكسى كه در مسجد حاضر نمى شود غذانخورد و در كارها با او مشورت
نكند و همسايه او نشود و از او زن نگيرد و به او زن ندهد.
جاهائى كه نماز خواندن در آنها مكروه است
مسأله 907 نماز خواندن در چند جا بنابرمشهور مكروه است و از آن جمله است : حمام، زمين نمكزار، مقابل
انسان، مقابل درى كه باز است، در جاده، خيابان
و كوچه اگربراى كسانى كه عبور مى كنند زحمت نباشد و چنانچه زحمت باشد حرام و بنابر احتياط واجب نماز باطل
است، مقابل آتش و چراغ، در آشپزخانه و هر جا كه كوره آتش باشد، مقابل چاه و چاله اى كه محل بول باشد، روبروى
عكس و مجسمه چيزى كه روح دارد مگر آنكه روى آن پرده بكشند، در اطاقى كه جنب در آن باشد، در جائى كه عكس
باشد اگر چه روبروى نمازگزار نباشد، مقابل قبر، روى قبر، بين دو قبر، در قبرستان ولكن دليلى بر كراهت بعض
ازمذكورات نداريم .
مسأله 908 كسى كه در
محل عبور مردم نماز مى خواند، يا كسى روبروى اوست مستحب است جلوى خود
چيزى بگذارد، و اگر چوب يا ريسمانى هم باشد كافى است
احكام مسجد
مسأله 909 نجس كردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد حرام است، و هر كس بفهمد كه نجس
شده است بايد فوراً نجاست آنرا برطرف كند، و احتياط واجب آنست كه طرف بيرون ديوار مسجد راهم نجس نكنند،
و اگرنجس شود نجاستش رابر طرف نمايند .
مسأله 910 اگر نتواند مسجد راتطهير نمايد، ياكمك لازم داشته باشد و پيدا نكند، تطهير مسجد بر او واجب
نيست، ولى بنابر احتياط واجب، بايد به كسى كه مى تواند تطهير كند اطلاع دهد.
مسأله 911 اگر جائى از مسجد نجس شود كه تطهير آن بدون كندن ممكن نيست بايد آنجا رابكنند، و اگر تطهير
آنهم متوقف باشد برخراب كردن مقداركمى از آن جايز است آن مقدار كم راخراب نمايند، وپركردن جائى كه كنده اند،
و ساختن مقدار كمى راكه خراب كرده اند، واجب نيست . ولى اگرچيزى مانندآجر مسجد نجس شود در صورتى كه
ممكن باشد، بايد بعد از آب كشيدن بجاى اولش بگذارند.
مسأله 912 اگر مسجدى راغصب كنند و بجاى آن خانه و مانند آن بسازند يا بطورى خراب شود كه نماز
خواندن در آن ممكن نباشد، باز هم نجس كردن آن حرام، و تطهير آن واجب است.
مسأله 913 نجس كردن حرم امامان عليهم السلام حرام است . واگر يكى از آنهانجس شود، چنانچه نجس
ماندن آن بى احترامى باشد تطهير آن واجب است بلكه احتياط مستحب آنست كه اگربى احترامى هم نباشد آن
راتطهيركنند.
مسأله 914 اگر حصيرمسجد نجس شود بايد آن راآب بكشند،
ولى چنانچه بواسطه آب كشيدن خراب
مى شود، و بريدن جاى نجس بهتر است بايد آن را ببرند.
مسأله 915 بردن عين نجس مانندخون در مسجد اگر بى احترامى به مسجد باشد حرام است، بلكه احتياط
واجب آنست كه اگر بى احترامى هم نباشد، عين نجس رادر مسجد الحرام به حدود قديمى آن نبرند، ولى بردن چيزى
كه نجس شده در صورتى حرام است كه بى احترامى به مسجد باشد.
مسأله 916 اگر مسجد رابراى روضه خوانى چادر بزنند و فرش كنندو سياهى بكوبند و اسباب چاى در آن
ببرند، در صورتى كه اين كارها به مسجد ضررنرساند ومانع نماز خواندن نشود اشكال ندارد.
مسأله 917 بنابر احتياط واجب نبايد مسجد رابه طلا زينت نمايند و نبايد صورت چيزهائى كه مثل انسان و
حيوان روح دارد، در مسجد نقش كنند و نقاشى چيزهائى كه روح ندارد، مثل گل و بوته مكروه است.
مسأله 918 اگر مسجد خراب هم شود نمى توانند آنرا بفروشند يا داخل ملك و جاده نمايند. و اين در صورتى
است كه از اجزاء مسجد باشد، و اما اگر چيزى رابعد از ساخته شدن مسجد وقف بر مسجد نمودند و بعداً از استفاده
افتاد و خواستند كه در مسجد ديگر از آن استفاده نمايند، بايد جهت مسجد ديگر آنرا بخرند و وجه آنرا در همان
مسجد اول صرف نمايند.
مسأله 919 فروختن در وپنجره و چيزهاى ديگرمسجد حرام است، واگر مسجد خراب شود بايد اينها راصرف
تعمير همان مسجد كنند، و چنانچه بدرد آن مسجد نخورد بايد در مسجد ديگر مصرف شود، ولى اگر بدرد مسجدهاى
ديگر هم نخورد، مى توانند آنرا بفروشند و پول آنرا اگر ممكن است صرف تعمير همان
مسجد و گرنه صرف تعمير
مسجد ديگر نمايند.
مسأله 920 ساختن مسجد و تعمير مسجدى كه نزديك به خرابى مى باشد مستحب است، واگر مسجدى
طورى خراب شود كه تعمير آن ممكن نباشد مى توانند آنرا خراب كنند و دو باره بسازند، بلكه مى توانند مسجدى راكه
خراب نشده براى احتياج مردم خراب كنند و بزرگتر بسازند يعنى بر زمين آن اضافه نمايند.
مسأله 921 تميز كردن مسجد و روشن كردن چراغ آن مستحب است، و كسى كه مى خواهد مسجد برود
مستحب است خود راخوشبو كند، و لباس پاكيزه و قيمتى بپوشد، و ته كفش خود را وارسى كند كه نجاستى به آن
نباشد، و موقع داخل شدن به مسجد اول پاى راست و موقع بيرون آمدن اول پاى چپ رابگذارد، و همچنين مستحب
است از همه زودتر به مسجد آيد و از همه ديرتر ازمسجد بيرون رود.
مسأله 922 وقتى انسان وارد مسجد مى شود، مستحب است دو ركعت نماز بقصد تحيت و احترام مسجد
بخواند، و اگر نماز واجب يامستحب ديگرى هم بخواند كافى است.
مسأله 923 خوابيدن در مسجد اگر انسان ناچار نباشد، و صحبت كردن راجع به كارهاى دنيا، و مشغول
صنعت شدن، و خواندن شعرى كه نصيحت و مانند آن نباشد مكروه است. و نيز مكروه است آب دهان و بينى و
اخلاط سينه را در مسجد بيندازد و چيز گمشده اى راطلب كند، و صداى خود رابلند كند، ولى بلند كردن صدابراى
اذان مانعى ندارد.
مسأله 924 راه دادن بچه و ديوانه به مسجد مكروه است، و كسى كه پياز و سير و مانند اينها خورده كه بوى
دهانش مردم رااذيت مى كند مكروه است به مسجد برود.
اذان و اقامة
مسأله 925 براى مرد و زن مستحب است پيش از نمازهاى واجب يوميه اذان و همچنين اقامه بگويند، بلكه
ترك اقامه سزاوار نيست، ولى پيش از نمازهاى واجب غير يوميه مثل نماز آيات، مستحب است سه مرتبه بگويند
الصّلوة .
مسأله 926 مستحب است در روز اولى كه بچه به دنيا مى آيد ياپيش از آنكه بند نافش بيفتد، در گوش راست او
اذان و در گوش چپش اقامه بگويند.
مسأله 927 اذان هجده جمله است : اَللهُ اَكْبَرُ چهار مرتبه اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ اللهِ، حَىَّ عَلَى
الصَّلوةِ، حَىَّ عَلى الفَلاح، حَىَّ عَلى خَيرِ العَمَلِ، اللهُ اَكْبَرُ، لا اِلهَ اِلا اللهُ هر يك دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است يعنى دو مرتبه
اَلله اَكْبَرُ از اول اذان و يك مرتبه لا اِلهَ اِلا اللهُ از آخر آن كم مى شود و بعد از گفتن حَىَّ عَلى خَيرِ العَمَلِ، بايد دو مرتبه قَدْ قامَتِ
الصَّلوةُ اضافه نمود.
مسأله 928 اَشْهُدُ اَنَّ عَليّاً وَلىُّ اللهِ جزء اذان و اقامه نيست. ولى خوبست بعد از اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ اللهِ، به قصد
قربت گفته شود.
ترجمه اذان و اقامه
الله اكبر يعنى خداى تعالى بزرگتر از آنست كه او را وصف كنند. اشهد ان لا اله الا الله يعنى شهادت مى دهم كه غير
خدائى كه يكتا و بى همتا است خداى ديگرى سزاوار پرستش نيست. اشهد ان محمداً رسول الله يعنى شهادت مى دهم كه
حضرت محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله وسلم پيغمبر و فرستاده خداست. اشهد ان عليا اميرالمؤمنين ولى الله يعنى
شهادت مى دهم كه حضرت على عليه الصلاة والسلام اميرالؤمنين و ولى خدا بر همه
خلق است. حى على الصلوة يعنى
بشتاب براى نماز. حى على الفلاح يعنى بشتاب براى رستگارى. حى على خيرالعمل يعنى بشتاب براى بهترين كارها كه
نماز است. قد قامت الصلوة يعنى بتحقيق نماز برپاشد. لا اله الاالله يعنى خدائى سزاوار پرستش نيست مگرخدائى كه
يكتا و بى همتا است.
مسأله 929 بين جمله هاى اذان و اقامه بايد خيلى فاصله نشود، و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد،
بايد دوباره آنرا از سربگيرد.
مسأله 930 اگر در اذان و اقامه صدا رادر گلوبيندازد چنانچه غنا شود يعنى بطور آوازه خوانى كه درمجالس لهو
و بازيگرى معمول است، اذان و اقامه را بگويد حرام است، و اگر غنا نشود مكروه مى باشد.
مسأله 931 در پنج نماز اذان ساقط ميشود: اول نماز عصر روز جمعه بنابر مشهور. دوم نماز عصر روز عرفه كه
روز نهم ذيحجه است. سوم نماز عشاء شب عيد قربان، براى كسى كه در مشعر الحرام باشد. چهارم نماز عصر و عشاء
زن مستحاضه بنابر مشهور. پنجم نماز عصر و عشاء كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول خوددارى كند و همچنين
است بنابر مشهور كسى كه نمى تواند از غائط خوددارى كند. و در اين پنج نماز در صورتى اذان ساقط مى شود، كه با
نماز قبلى هيچ فاصله نشود، يا فاصله كمى بين آنها باشد، ولى فاصله شدن نافله ضرر دارد . و هر جاكه جمع بين ظهر و
عصر يا بين مغرب و عشاء نمود ترك اذان در دومى مانعى ندارد و در احاديث صحيحه نقل شده كه حضرت جمع بين
دو نماز نمودند و در دومى اذان نگفتند.
مسأله 932 اگربراى نمازجماعتى اذان و اقامه گفته باشند
كسى كه باآن جماعت نماز مى خواند، مى تواند براى
نماز خود رجاءاً اذان و اقامه بگويد.
مسأله 933 اگر براى خواندن نماز جماعت به مسجد رود و ببيند جماعت تمام شده، تا وقتى كه صفها بهم
نخورده و جمعيت متفرق نشده نمى تواند براى نماز خود اذان و اقامه بگويد .
مسأله 934 در جائى كه عده اى مشغول نماز جماعتند يا نماز آنان تازه تمام شده و صفها بهم نخورده است،
اگر انسان بخواهد فرادى يا با جماعت ديگرى كه برپا مى شود، نماز بخواند، باسه شرط اذان و اقامه از او ساقط
مى شود: اول آنكه براى آن نماز، اذان واقامه گفته باشند. دوم آنكه نماز جماعت باطل نباشد. سوم آنكه نماز او و نماز
جماعت در يك مكان باشد، پس اگر نماز جماعت، داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز
بخواند،مستحب است اذان و اقامه بگويد. لكن چنانچه نماز جماعت در مسجد نباشد سقوط اذان و اقامه محل تامل
است و اگر رجاءاً بجا بياورد مانعى ندارد.
مسأله 935 اگر در شرط دوم از شرطهائى كه در مسأله پيش گفته شد شك كند، يعنى شك كند كه نماز جماعت
صحيح بوده يانه اذان و اقامه از او ساقط است ولى اگر در يكى از دو شرط ديگر شك كند، مستحباً يا رجاءاً اذان و اقامه
بگويد .
مسأله 936 كسى كه اذان و اقامه ديگرى را مى شنود، مستحب است هر قسمتى راكه مى شنود بگويد.
مسأله 937 كسى كه اذان و اقامه ديگرى را شنيده، چه با او گفته باشد يا نه در صورتى كه بين آن اذان و اقامه و
نمازى كه مى خواهد بخواند، زياد
فاصله نشده باشد مى تواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.
مسأله 938 اگر مرد اذان زن رابا قصد لذت بشنود، اذان او ساقط نمى شود بلكه اگر قصد لذت هم نداشته
باشد، ساقط شدن اذان اشكال دارد.
مسأله 939 اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد، ولى در جماعت زنان اگر زن اذان و اقامه بگويد
كافيست.
مسأله 940 اقامه بايد بعد از اذان گفته شود، واگر قبل از اذان بگويند صحيح نيست.
مسأله 941 اگركلمات اذان و اقامه رابدون ترتيب بگويد مثلاً حى على الفلاح راپيش از حى على الصلاة بگويد،
بايد از جائى كه ترتيب بهم خورده، دو باره بگويد.
مسأله 942 بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بين آنها بقدرى فاصله دهد، كه اذانى را كه گفته اذان اين
اقامه حساب نشود مستحب است دو باره اذان و اقامه رابگويد. و نيز اگربين اذان و اقامه و نماز بقدرى فاصله دهد كه
اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است دوباره براى آن نماز، اذان و اقامه بگويد .
مسأله 943 اذان و اقامه بايد به عربى صحيح گفته شود، پس اگر به عربى غلط بگويد، يا بجاى حرفى حرف
ديگر بگويد، يا مثلا ترجمه آنها رابه فارسى بگويد صحيح نيست.
مسأله 944 اذان و اقامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود، و اگر عمداً يااز روى فراموشى پيش از
وقت بگويد باطل است .
مسأله 945 اگر پيش از گفتن اقامه شك كند كه اذان گفته يانه، بايد اذان رابگويد ، ولى اگر مشغول اقامه شود
وشك كندكه اذان گفته يا نه، گفتن اذان لازم نيست.
مسأله 946
اگر در بين اذان يا اقامه پيش از آنكه قسمتى را بگويد شك كندكه قسمت پيش ازآن را گفته يا نه،
بايد قسمتى را كه در گفتن آن شك كرده بگويد
ولى اگردر حال گفتن قسمتى از اذان يا اقامه شك كند كه آنچه پيش از آنست گفته يانه، گفتن آن لازم نيست.
مسأله 947 مستحب است انسان در موقع گفتن اذان رو به قبله بايستد، و با وضو يا غسل باشد، و دستها را به
گوش بگذارد، و صدارا بلند نمايد و بكشد، و بين جمله هاى اذان كمى فاصله دهدو بين آنها حرف نزند.
مسأله 948 مستحب است انسان در موقع گفتن اقامه راه نرود، و آن را از اذان آهسته تر بگويد، و جمله هاى آنرا
بهم نچسباند ولى به اندازه اى كه بين جمله هاى اذان فاصله مى دهد، بين جمله هاى اقامه فاصله ندهد.
مسأله 949 مستحب است بين اذان و اقامه يك قدم بر دارد، يا قدرى بنشيند يا سجده كند، يا ذكر بگويد، يا
دعا بخواند، يا قدرى ساكت باشد، يا حرفى بزند يا دو ركعت نماز بخواند، ولى حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح و
مغرب مستحب نيست.
مسأله 950 مستحب است كسى راكه براى گفتن اذان معين مى كنند، عادل و وقت شناس و صدايش بلند
باشد، و اذان رادر جاى بلند بگويد .
واجبات نماز
آموزش تصویری مرتبط با این حکم