احکام شرعی
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

احكام تقليد احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام آبها احكام تخلى (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلى نجاسات نجاسات راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاست مطهّرات مطهّرات احكام ظرفها وضو وضو وضوى ارتماسى دعاهائى كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احكام وضو چيزهائى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهائى كه وضو را باطل مى كند غسلهاى واجب غسلهاى واجب احكام جنابت احكام جنابت چيزهائى كه بر جنب حرام است چيزهائى كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه استحاضه احكام استحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسلهاى مستحب تيمم تيمم چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء يا غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب احكام وقت نماز نمازهائى كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز لباس نمازگزار لباس نمازگزار مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است مكان نمازگزار احكام مسجد اذان و اقامة واجبات نماز واجبات نماز تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) ركوع سجود سجود چيزهائى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز موالات قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قل هوالله احد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز مبطلات نماز چيزهائى كه در نماز مكروه است. مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست شكيات شكيات شكهاى باطل شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضا نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه نيت چيزهائى كه روزه را باطل مى كند چيزهائى كه روزه را باطل مى كند احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه احكام خمس احكام خمس مصرف خمس احكام زكات احكام زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرائط كسانى كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش چيزهائى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خريدار شرائط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف معامله سلف شرائط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را بهم بزند مسائل متفرقه احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرائط مالى كه آنرا اجاره مى دهند شرائط استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت احكام قرض احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه(امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرائط عقد عده اى از زنها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشوئى احكام شير دادن احكام شير دادن شرائط شير دادنى كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام حيوان و مالى كه انسان آنرا پيدا مى كند احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهائى كه موقع سربريدن حيوانات مستحب است چيزهائى كه در كشتن حيوانات مكروه است احكام شكار كردن با اسلحه احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها و آشاميدنيها احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهائى كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهائى كه موقع غذا خوردن مكروه است مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن احكام وقف احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است حد مرتد احكام ديه مسائل متفرقه

احكام روزه قضا

احكام روزه قضا
مسأله 1703 اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه هاى وقتى را كه ديوانه بوده قضا نمايد.
مسأله 1704 اگر كافر مسلمان شود، واجب نيست روزه هاى وقتى را كه كافر بوده قضا نمايد. ولى اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه هاى وقتى را كه كافر بوده بايد قضا نمايد.
مسأله 1705 روزه اى كه از انسان به واسطه مستى فوت شده بايد قضا نمايد، اگر چه چيزى را كه به واسطه آن مست شده، براى معالجه خورده باشد.
مسأله 1706 اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او برطرف شده اگر وقت رفع عذر را مى دانسته و بعد فراموش كرده بايد مقدار بيشترى را كه احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نمايد، مثلاً كسى كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم بايد شش روز روزه بگيرد اما
كسى كه وقت رفع عذر را نمى داند و قبل از عروض شك هم نمى دانسته مى تواند مقدار كمتر را يعنى پنج روز را قضا كند، اگر چه احتياط مستحب آنست كه مقدار بيشتر يعنى شش روز را قضا نمايد.
مسأله 1707 اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد قضاى هر كدام را كه اول بگيرد مانعى ندارد. ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد، احتياط آنست كه اول قضاى رمضان آخر را بگيرد.
مسأله 1708 اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد، و در نيت معين نكند، روزه اى را كه مى گيرد قضاى كدام رمضان است، قضاى سال اول حساب مى شود.
مسأله 1709 كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد، مى تواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.
مسأله 1710 اگر قضاى روزه ميتى را گرفته باشد مستحب است، كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.
مسأله 1711 اگر به واسطه مرض، يا حيض، يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه هائى را كه نگرفته براى او قضا كنند.
مسأله 1712 اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد، قضاى روزه هائى را كه نگرفته بر او واجب نيست، و بايد براى هر روز يك مد كه تقريباً ده سير است طعام يعنى گندم يا نان آن، يا جو يا نان
آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما به فقير بدهد. ولى اگر به واسطه عذر ديگرى مثلاً براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند بنابر احتياط واجب بايد روزهائى را كه نگرفته قضا نمايد و براى هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.
مسأله 1713 اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد بنا بر احتياط واجب بايد روزه هائى را كه نگرفته قضا نمايد و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد و نيز اگر در ماه رمضان، غير مرض عذر ديگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد، روزه هائى را كه نگرفته بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد و براى هر روز يك مد طعام دهد.
مسأله 1714 اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاى روزه را نگيرد بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مد گندم يا نان آن، يا يك مد جو يا نان آن، يا يك مد خرما يا يك مد مويز هم به فقير بدهد.
مسأله 1715 اگر در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا كند، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مد گندم يا نان آن، يا جو
يا نان آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما به فقير بدهد، ولى اگر موقعى كه عذر دارد، تصميم داشته باشد كه بعد از برطرف شدن عذر روزه هاى خود را قضا كند و پيش از آنكه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند، بنابر احتياط واجب جمع نمايد بين قضا و كفاره.
مسأله 1716 اگر مرض انسان چند سال طول بكشد، بعد از آنكه خوب شد، بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از سالهاى پيش يك مد كه تقريباً ده سير است، طعام يعنى گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما به فقير بدهد.
مسأله 1717 كسى كه بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد، مى تواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد.
مسأله 1718 اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.
مسأله 1719 اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، بايد قضاى آنرا بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت فقير طعام بدهد يا يك بنده آزاد كند و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد، زايد بر كفاره براى هر روز، دادن يك مد لازم است و قضاى روزه هم بر او لازم است.
مسأله 1720 اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد و در روز، مكرر جماع كند، بنابر احتياط واجب كفاره هم مكرر مى شود. ولى اگر چند مرتبه كار ديگرى كه روزه
را باطل مى كند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، يك كفاره كافى است.
مسأله 1721 بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى كه در مسأله (1399) گفته شد بجا آورد و همچنين بعد از مرگ مادر بنابر احتياط مستحب كه ترك آن سزاوار نيست.
مسأله 1722 اگر پدر غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد بنابر احتياط واجب، قضاى آن بر پسر بزرگتر لازم است.
احكام روزه مسافر
مسأله 1723 مسافرى كه بايد نمازهاى چهار ركعتى را در سفر دو ركعت بخواند، نبايد روزه بگيرد، و مسافرى كه نمازش را تمام مى خواند مثل كسى كه شغلش مسافرت، يا سفر او سفر معصيت است، بايد در سفر روزه بگيرد.
مسأله 1724 مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد. ولى اگر براى فرار از روزه باشد مكروه است.
مسأله 1725 اگر غير روزه رمضان، و نذر روزه روز معين، روز معين ديگرى بر انسان واجب باشد تا ناچار نشود بنابر احتياط واجب نمى تواند در آن روز مسافرت كند، و اگر در سفر باشد، چنانچه ممكن است بايد قصد كند كه ده روز در جائى بماند و آن روز را روزه بگيرد.(1)
مسأله 1726 اگر نذر كند روزه بگيرد و روز آنرا معين نكند، نمى تواند آنرا در سفر بجا آورد. ولى چنانچه نذر
كند كه روز معينى را در سفر روزه بگيرد، بايد آنرا در سفر بجا آورد. و نيز اگر نذر كند روز معينى را چه مسافر باشد يا نباشد روزه بگيرد، بايد آن روز را اگر چه مسافر باشد روزه بگيرد.

مسأله 1727 مسافر مى تواند براى خواستن حاجت، سه روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را در مدينه طيبه روزه مستحبى بگيرد با اعمال خاصى كه در وسائل ذكر شده.
مسأله 1728 كسى كه نمى داند روزه مسافر باطل است، اگر در سفر روزه بگيرد و در بين روز مسأله را بفهمد، روزه اش باطل مى شود، و اگر تا مغرب نفهمد، روزه اش صحيح است.
مسأله 1729 اگر فراموش كند كه مسافر است، يا فراموش كند كه روزه مسافر باطل مى باشد، و در سفر روزه بگيرد، روزه او باطل است.
مسأله 1730 اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نمايد، بايد روزه خود را تمام كند. و اگر پيش از ظهر مسافرت كند، وقتى به حد ترخص برسد، يعنى به جائى برسد كه ديوار شهر را نبيند و صداى اذان آنرا نشنود، بايد روزه خود را باطل كند. و اگر پيش از آن، روزه را باطل كند كفاره بنابر احتياط بر او واجب است.
مسأله 1731 اگر مسافر پيش از ظهر به وطنش برسد، يا به جائى برسد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده، بايد آن روز را روزه بگيرد و اگر انجام داده، روزه آن روز بر او واجب نيست.
مسأله 1732 اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، يا به جائى برسد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند، نبايد آن روز را روزه بگيرد.
مسأله 1733 مسافر و كسى كه از روزه گرفتن عذر دارد مكروه است در روز ماه رمضان جماع نمايد، و در خوردن
و آشاميدن كاملاً خود را سير كند.
كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست
مسأله 1734 كسى كه به واسطه پيرى نمى تواند روزه بگيرد، يا براى او مشقت دارد، روزه بر او واجب نيست. ولى بايد براى هر روز يك مد كه تقريباً ده سير است گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما و مانند اينها به فقير بدهد.
مسأله 1735 كسى كه به واسطه پيرى روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگيرد، بايد قضاى روزه هائى را كه نگرفته بجا آورد.
مسأله 1736 اگر انسان مرضى دارد كه زياد تشنه مى شود و نمى تواند تشنگى را تحمل كند، يا براى او مشقت دارد روزه بر او واجب نيست. و بايد براى هر روز يك مد گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما و مانند اينها به فقير بدهد. و احتياط مستحب آنست كه بيشتر از مقدارى كه ناچار است آب نياشامد. و چنانچه بعد بتواند روزه بگيرد، بايد روزه هائى را كه نگرفته قضا نمايد.
مسأله 1737 زنى كه زائيدن او نزديك است و روزه براى خودش يا حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست. و بايد براى هر روز يك مد طعام يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها به فقير بدهد. و روزهائى را كه نگرفته بايد قضا نمايد.
مسأله 1738 زنى كه بچه شير مى دهد و شير او كم است چه مادر بچه و يا دايه او باشد، يا بى اجرت
شير دهد، اگر روزه براى او و يا بچه اى كه شير مى دهد ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست. و بايد براى هر روز يك مد طعام يعنى
گندم يا جو يا نان و مانند اينها به فقير بدهد و روزه هائى را كه نگرفته بايد قضا نمايد، ولى اگر كسى پيدا شود بى اجرت بچه را شير دهد، يا براى شير دادن بچه از پدر يا مادر بچه يا از كس ديگرى كه اجرت او را بدهد اجرت بگيرد، اقوى آنست كه بچه را به او بدهد و روزه بگيرد.
راه ثابت شدن اول ماه
مسأله 1739 اول ماه به پنج چيز ثابت مى شود: اول آنكه خود انسان ماه را ببيند، دوم عده اى كه از گفته آنان يقين پيدا مى شود، بگويند ماه را ديده ايم. و همچنين است هر چيزى كه به واسطه آن يقين پيدا شود. سوم دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را ديده ايم، ولى اگر صفت ماه را برخلاف يكديگر بگويند، اول ماه ثابت نمى شود. چهارم سى روز از اول ماه شعبان بگذرد كه به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت مى شود، و سى روز از اول ماه رمضان بگذرد كه به واسطه آن، اول ماه شوال ثابت مى شود. پنجم حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است.
مسأله 1740 اگر حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است، كسى هم كه تقليد او رانمى كند، بايد به حكم او عمل نمايد. ولى كسى كه مى داند حاكم شرع اشتباه كرده، نمى تواند به حكم او عمل نمايد.
مسأله 1741
اول ماه با پيشگوئى منجمين ثابت نمى شود. ولى اگر انسان از گفته آنان يقين پيدا كند، بايد به آن عمل نمايد.
مسأله 1742 بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن، دليل نمى شود كه شب پيش، شب اول ماه بوده است.
مسأله 1743 اگر اول ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد، چنانچه دو مرد عادل بگويند كه شب پيش ماه را ديده ايم، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1744 اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر ديگر فايده ندارد مگر آن دو شهر با هم نزديك باشند، يا انسان بداند كه افق آنها يكى است يا افق آنها با هم نزديك باشد به نحوى كه ملازمه باشد بين ديدن در يكى از آنها با ديدن در ديگرى.
مسأله 1745 اول ماه به تلگراف ثابت نمى شود، مگر آنكه دو شهرى كه از يكى به ديگرى تلگراف كرده اند، نزديك يا هم افق باشند و انسان بداند كه تلگراف از روى حكم حاكم شرع يا شهادت دو مرد عادل بوده است.
مسأله 1746 روزى را كه انسان نمى داند آخر رمضان است يا اول شوال، بايد روزه بگيرد، ولى اگر پيش از مغرب بفهمد كه اول شوال است بايد افطار كند.
مسأله 1747 اگر زندانى نتواند به ماه رمضان يقين كند، بايد به گمان عمل نمايد. و اگر آن هم ممكن نباشد هر ماهى را كه بداند قبل از رمضان نيست روزه بگيرد صحيح است، ولى بايد بعد از گذشتن يازده ماه از ماهى كه روزه گرفته دوباره يك ماه روزه بگيرد.
روزه هاى حرام و مكروه
مسأله 1748
روزه عيد فطر و قربان، حرام است و نيز روزى را كه انسان نمى داند آخر شعبان است، يا اول رمضان، اگر به نيت اول رمضان روزه بگيرد حرام مى باشد.
مسأله 1749 اگر زن بواسطه گرفتن روزه مستحبى حق شوهرش از بين برود، روزه او حرام است . و احتياط مستحب آنست كه اگر حق شوهر هم از بين نرود، بدون اجازه او روزه مستحبى نگيرد.
مسأله 1750 روزه مستحبى اولاد اگر اسباب اذيت پدر و مادر، يا جد شود حرام است.
مسأله 1751 اگر پسر بدون اجازه پدر روزه مستحبى بگيرد، ودربين روز پدر او را نهى كند، بايد افطار نمايد اگر ترك افطار سبب اذيت پدر شود و اگر سبب اذيت اونشود افطارلازم نيست.
مسأله 1752 كسى كه مى داند روزه براى او ضرر ندارد، اگر چه دكتر بگويد ضرر دارد، بايد روزه بگيرد و كسى كه يقين يا گمان دارد كه روزه برايش ضرر دارد، اگر چه دكتر بگويد ضررندارد، بايد روزه نگيرد و اگر روزه بگيرد صحيح نيست .
مسأله 1753 اگر انسان احتمال بدهد كه روزه برايش ضرر دارد، و از آن احتمال ترس براى اوپيدا شود چنانچه احتمال او درنظر مردم بجا باشد، نبايد روزه بگيرد و اگر روزه بگيرد صحيح نيست .
مسأله 1754 كسى كه عقيده اش اينست كه روزه براى اوضرر ندارد، اگر روزه بگيرد و بعد از مغرب بفهمد روزه براى او ضرر داشته، واجب نيست قضاى آنرا بجا آورد.
مسأله 1755 غير از روزه هائى كه گفته شد، روزه هاى حرام ديگرى هم هست كه در كتابهاى مفصل گفته شده است.
مسأله 1756
روزه روز عاشورا، و روزى كه انسان شك دارد روز عرفه است يا عيد قربان مكروه است .
روزه هاى مستحب
مسأله 1757 روزه تمام روزهاى سال، غير از روزه هاى حرام و مكروه كه گفته شد، مستحب است . و براى بعضى از روزها بيشتر سفارش شده است، كه از آن جمله است:
1 پنجشنبه اول و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اولى كه بعد از روز دهم ماه است و اگر كسى اينها را بجانياورد مستحب است قضا نمايد و چنانچه اصلا نتواند روزه بگيرد، مستحب است براى هر روز يك مد طعام يا 6/12 نخود نقره به فقير بدهد.
2 سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
3 تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از اين دوماه اگر چه يك روز باشد .
4 روز عيد نوروز، روز چهارم تا نهم شوال، روز بيست و پنجم و بيست و نهم ذى قعده، روز اول تا روز نهم ذى حجه ( روز عرفه )، ولى اگر بواسطه ضعف روزه، نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند، روزه آن روز مكروه است، عيد سعيد غدير (18 ذى حجه )، روز مباهله(24 ذى حجه)، روز اول و سوم و هفتم محرم، ميلاد مسعود پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ( 17 ربيع الاول )، پانزدهم جمادى الاولى، روز مبعث حضرت رسول اكرم صلى عليه و آله و سلم (27 رجب ). و اگر كسى روزه مستحبى بگيرد واجب نيست آنرا به آخر رساند، بلكه اگر برادر مؤمنش او رابه غذا دعوت كند مستحب است دعوت او را قبول كند و در بين روز
افطار نمايد.
مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه
روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد
مسأله 1758 براى شش نفر مستحب است در ماه رمضان اگر چه روزه نيستند از كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايند:
اول مسافرى كه در سفركارى كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد و پيش از ظهر به وطنش يا به جائى كه مى خواهد ده روز بماند برسد.
دوم مسافرى كه بعد از ظهر به وطنش يا به جائى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند برسد.
سوم مريضى كه پيش از ظهر خوب شود و كارى كه روزه را باطل مى كند، انجام داده باشد.
چهارم مريضى كه بعد از ظهر خوب شود.
پنجم زنى كه دربين روز از خون حيض يا نفاس پاك شود.
ششم كافرى كه بعد از ظهر مسلمان شود.
مسأله 1759 مستحب است روزه دار نماز مغرب و عشا را پيش از افطار كردن بخواند . ولى اگر كسى منتظر او است يا ميل زيادى به غذا دارد كه نمى تواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اول افطار كند، ولى بقدرى كه ممكن است نماز را در وقت فضيلت آن بجا آورد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم