احکام شرعی
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

احكام تقليد احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام آبها احكام تخلى (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلى نجاسات نجاسات راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاست مطهّرات مطهّرات احكام ظرفها وضو وضو وضوى ارتماسى دعاهائى كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احكام وضو چيزهائى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهائى كه وضو را باطل مى كند غسلهاى واجب غسلهاى واجب احكام جنابت احكام جنابت چيزهائى كه بر جنب حرام است چيزهائى كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه استحاضه احكام استحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسلهاى مستحب تيمم تيمم چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء يا غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب احكام وقت نماز نمازهائى كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز لباس نمازگزار لباس نمازگزار مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است مكان نمازگزار احكام مسجد اذان و اقامة واجبات نماز واجبات نماز تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) ركوع سجود سجود چيزهائى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز موالات قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قل هوالله احد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز مبطلات نماز چيزهائى كه در نماز مكروه است. مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست شكيات شكيات شكهاى باطل شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضا نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه نيت چيزهائى كه روزه را باطل مى كند چيزهائى كه روزه را باطل مى كند احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه احكام خمس احكام خمس مصرف خمس احكام زكات احكام زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرائط كسانى كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش چيزهائى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خريدار شرائط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف معامله سلف شرائط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را بهم بزند مسائل متفرقه احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرائط مالى كه آنرا اجاره مى دهند شرائط استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت احكام قرض احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه(امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرائط عقد عده اى از زنها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشوئى احكام شير دادن احكام شير دادن شرائط شير دادنى كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام حيوان و مالى كه انسان آنرا پيدا مى كند احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهائى كه موقع سربريدن حيوانات مستحب است چيزهائى كه در كشتن حيوانات مكروه است احكام شكار كردن با اسلحه احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها و آشاميدنيها احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهائى كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهائى كه موقع غذا خوردن مكروه است مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن احكام وقف احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است حد مرتد احكام ديه مسائل متفرقه

احكام روزه

احكام روزه
احكام روزه
روزه آنست كه انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چيزهائى كه روزه را باطل مى كند و شرح آنها گفته مى شود خوددارى نمايد.
نيت
مسأله 1559 لازم نيست انسان نيت روزه را از قلب خود بگذراند، مثلاً بگويد فردا را روزه مى گيرم، بلكه همينقدر كه براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد كافيست. و براى آنكه يقين كند تمام اين مدت را روزه بوده ،بايد مقدارى پيش از اذان صبح و مقدارى هم بعد از مغرب، از انجام كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد.
مسأله 1560 انسان مى تواند در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن، نيت كند، و بهتر است كه شب اول ماه هم نيت روزه همه ماه رابنمايد.
مسأله 1561 وقت نيت روزه ماه رمضان از اول شب است تا اذان صبح.
مسأله 1562 وقت نيت روزه مستحبى از اول شب است تا موقعى كه باندازه نيت كردن به مغرب وقت مانده باشد، كه اگر تا اين وقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد و نيت روزه مستحبى كند روزه او صحيح است.
مسأله 1563 كسى كه پيش از اذان صبح بدون نيت روزه خوابيده است ، اگر پيش از ظهر بيدار شود و نيت كند، روزه او صحيح است (1)چه روزه او واجب باشد چه مستحب. و اگر بعد از ظهر بيدار شود، نمى تواند نيت روزه واجب نمايد.
مسأله 1564 اگر بخواهد غير روزه رمضان روزه ديگرى بگيرد، بايد آنرا
معين نمايد، مثلاً نيت كند كه روزه قضايا روزه نذر مى گيرم، ولى در ماه رمضان لازم نيست نيت كند كه روزه ماه رمضان مى گيرم، بلكه اگر نداند ماه رمضان است يا فراموش نمايد و روزه ديگرى را نيت كند، روزه ماه رمضان حساب مى شود.
مسأله 1565 اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نيت روزه غير رمضان كند، نه روزه رمضان حساب مى شود و نه روزه اى كه قصد كرده است.
مسأله 1566 اگر مثلاً به نيت روز اول ماه روزه بگيرد، بعد بفهمد دوم يا سوم بوده، روزه او صحيح است.
مسأله 1567 اگر پيش از اذان صبح نيت كند و بيهوش شود و در بين روز بهوش آيد، احتياط واجب آنست كه روزه آن روز را تمام نمايد، و قضاى آن را هم بجا آورد.
مسأله 1568 اگر پيش از اذان صبح نيت كند و مست شود و در بين روز بهوش آيد، احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را تمام كند و قضاى آن را هم بجا آورد.
مسأله 1569 اگر پيش از اذان صبح نيت كند و بخوابد و بعد از مغرب بيدار شود، روزه اش صحيح است.
مسأله 1570 اگر نداند يا فراموش كند كه ماه رمضان است و پيش از ظهر ملتفت شود، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد، بايد نيت كند و روزه او صحيح است(2). و اگر كارى كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد، يا بعد از ظهر ملتفت شود كه ماه رمضان است، روزه او باطل مى باشد. ولى بايد تا مغرب
كارى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد، و بعد از رمضان هم آن روزه را قضا نمايد.
مسأله 1571 اگر بچه پيش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، بايد روزه بگيرد و اگر بعد از اذان بالغ شود، روزه آن روز بر او واجب نيست اگر نيت روزه نكرده باشد ولى اگر قبل از ظهر كارى كه روزه را باطل مى كند مرتكب نشده باشد احتياط واجب آنست كه روزه را بگيرد و اگر نيت كرده باشد روزه بر او واجب است.
مسأله 1572 كسى كه براى بجا آوردن روزه ميتى اجير شده اگر روزه مستحبى بگيرد اشكال ندارد. ولى كسى كه روزه قضا دارد نمى تواند روزه مستحبى بگيرد و چنانچه فراموش كند و روزه مستحب بگيرد، در صورتى كه پيش از ظهر يادش بيايد، روزه مستحبى او بهم مى خورد و مى تواند نيت خود را به روزه قضا برگرداند و اگر بعد از ظهر ملتفت شود، روزه او باطل است، و اگر بعد از مغرب يادش بيايد اقوى بطلان است.
مسأله 1573 اگر غير از روزه ماه رمضان روزه معين ديگرى بر انسان واجب باشد، مثلاً نذر كرده باشد كه روز معينى را روزه بگيرد، چنانچه عمداً تا اذان صبح نيت نكند، روزه اش باطل است و اگر نداند كه روزه آن روز بر او واجب است، يا فراموش كند و پيش از ظهر يادش بيايد، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند، انجام نداده باشد، و نيت كند روزه او صحيح (1)و گرنه باطل مى باشد.
مسأله 1574 اگر براى روزه واجب غير معينى مثل روزه كفاره
عمداً تا نزديك ظهر نيت نكند اشكال ندارد. بلكه اگر پيش از نيت تصميم داشته باشد كه روزه نگيرد، يا ترديد داشته باشد كه بگيرد يا نه چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد و پيش از ظهر نيت كند، روزه او صحيح است.
مسأله 1575 اگر در ماه رمضان، پيش از ظهر كافر مسلمان شود اگر چه چيزى نخورده باشد روزه او صحيح نيست ولو اينكه نيت روزه را هم قبل از ظهر كرده باشد.
مسأله 1576 اگر مريض پيش از ظهر ماه رمضان خوب شود و از اذان صبح تا آن وقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد، بنابر احتياط واجب بايد نيت روزه كند و آن روز را روزه بگيرد و چنانچه بعد از ظهر خوب شود، روزه آن روز بر او واجب نيست.
مسأله 1577 روزى را كه انسان شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان واجب نيست روزه بگيرد. و اگر بخواهد روزه بگيرد نمى تواند نيت روزه رمضان كند، يا نيت كند كه اگر رمضان است روزه رمضان و اگر رمضان نيست روزه قضا يا مانند آن باشد، بلكه بايد نيت روزه قضا و مانند آن بنمايد، و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب مى شود.
مسأله 1578 اگر روزى را كه شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، به نيت روزه قضا يا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگيرد و در بين روز بفهمد كه ماه رمضان است، بايد نيت روزه رمضان كند.
مسأله 1579 اگر در روزه واجب معينى مثل روزه رمضان مردد
شود كه روزه خود را باطل كند يا نه، يا قصد كند كه روزه را باطل كند، روزه اش باطل مى شود، اگر چه از قصدى كه كرده توبه نمايد و كارى هم كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد ولى در صورتى كه مردد شدن به جهت رخ دادن چيزى باشد كه نداند روزه را باطل مى كند يا نه، روزه اش اگر كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده صحيح است در صورتى كه موجب تردد در نيت روزه نشود.
مسأله 1580 در روزه مستحب و روزه واجبى كه وقت آن معين نيست، مثل روزه كفاره، اگر قصد كند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، يا مردد شود كه بجا آورد يا نه، چنانچه بجا نياورد و پيش از ظهر دوباره نيت روزه كند
روزه او صحيح است.
چيزهائى كه روزه را باطل مى كند
چيزهائى كه روزه را باطل مى كند
مسأله 1581 نه چيز روزه را باطل مى كند: اول خوردن و آشاميدن دوم جماع. سوم استمناء و استمناء آن است كه انسان با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد. چهارم دروغ بستن به خدا و پيغمبر و همچنين جانشينان پيغمبر عليهم السلام على الاحوط. پنجم رساندن غبار غليظ به حلق على الاحوط.
ششم فرو بردن تمام سر در آب. هفتم باقى ماندن بر جنابت و حيض تا اذان صبح و همچنين است نفاس على الاحوط. هشتم اماله كردن با چيزهاى روان. نهم قى كردن و احكام اينها در مسائل آينده گفته مى شود.
1 خوردن و آشاميدن
مسأله 1582 اگر روزه دار عمداً چيزى بخورد يا بياشامد، روزه او
باطل مى شود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز، معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاك و شيره درخت و چه كم باشد يا زياد، حتى اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره ببرد و رطوبت آنرا فرو برد، روزه او باطل مى شود، مگر آنكه رطوبت مسواك در آب دهان بطورى از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود.
مسأله 1583 اگر موقعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداً فرو برد روزه اش باطل است، و به دستورى كه بعداً گفته خواهد شد، كفاره هم بر او واجب مى شود.
مسأله 1584 اگر روزه دار سهواً چيزى بخورد يا بياشامد، روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1585 احتياط واجب آنست كه روزه دار از استعمال آمپولى كه بجاى غذا بكار مى رود خود دارى كند ولى تزريق آمپولى كه عضو را بى حس مى كند اشكال ندارد.
مسأله 1586 اگر روزه دار چيزى را كه لاى دندان مانده عمداً فرو ببرد، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1587 كسى كه مى خواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند، ولى اگر بداند يا اطمينان داشته باشد غذائى كه لاى دندان مانده در روز فرو مى رود چنانچه خلال نكند و چيزى از آن فرو رود روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1588 فرو بردن آب دهان، اگر چه به واسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمى كند.
مسأله 1589 فرو بردن
اخلاط سر و سينه كه به فضاى دهان نرسيده اشكال ندارد، ولى اگر داخل فضاى دهان شود، بنابر احتياط واجب بلكه خالى از قوت نيست كه نبايد آنرا فرو ببرند.
مسأله 1590 اگر روزه دار به قدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد مى تواند به اندازه اى كه از مردن نجات پيدا كند آب بياشامد، ولى روزه او باطل مى شود و اگر ماه رمضان باشد، بايد در بقيه روز از بجا آوردن كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد.
مسأله 1591 جويدن غذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولاً به حلق نمى رسد، اگر چه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمى كند. ولى اگر انسان از اول بداند كه به حلق مى رسد روزه اش باطل مى شود و بايد قضاى آنرا بگيرد و كفاره هم بر او واجب است.
مسأله 1592 انسان نمى تواند براى ضعف، روزه را بخورد ولى اگر ضعف او به قدرى است كه معمولاً نمى شود آنرا تحمل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد.
2 جماع
مسأله 1593 جماع روزه را باطل مى كند، اگر چه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.
مسأله 1594 اگر كمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، روزه باطل نمى شود.
مسأله 1595 اگر شك كند كه به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه، روزه او صحيح است.
مسأله 1596 اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند به طورى كه به فعل
او نباشد، روزه او باطل نمى شود. ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد، يا ديگر مجبور نباشد، بايد فوراً از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود، روزه او باطل است.
3 استمناء
مسأله 1597 اگر روزه دار استمناء كند، يعنى با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1598 اگر بى اختيار منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل نيست. ولى اگر كارى كند كه بى اختيار منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1599 هر گاه روزه دار بداند كه اگر در روز بخوابد محتلم مى شود يعنى در خواب منى از او بيرون مى آيد، واجب نيست نخوابد و اگر هم بخوابد روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1600 اگر روزه دار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى كند.
مسأله 1601 روزه دارى كه محتلم شده، مى تواند بول كند و به دستورى كه در (مسأله 73) گفته شد، استبراء نمايد، اگر چه بداند به واسطه بول يا استبراء كردن باقيمانده منى از مجرى بيرون مى آيد.
مسأله 1602 روزه دارى كه محتلم شده، اگر بداند منى در مجرى مانده و در صورتى كه پيش از غسل بول نكند بعد از غسل منى از او بيرون مى آيد، بنا بر احتياط واجب بايد پيش از غسل بول كند.
مسأله 1603 اگر به قصد بيرون آمدن منى با كسى بازى و شوخى كند، اگر چه منى از او بيرون نيايد روزه او باطل مى شود.
مسأله 1604 اگر
روزه دار بدون قصد بيرون آمدن منى با كسى بازى و شوخى كند، چنانچه اطمينان دارد كه منى از او خارج نمى شود، اگر چه اتفاقاً منى بيرون آيد روزه او صحيح است. ولى اگر اطمينان ندارد، در صورتى كه منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل است.
4 دروغ بستن به خدا و پيغمبر
مسأله 1605 اگر روزه دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر عمداً نسبت دروغ بدهد، اگر چه فوراً بگويد دروغ گفتم يا توبه كند، روزه او باطل است. و احتياط واجب آنست كه به حضرت زهرا سلام الله عليها و پيغمبران ديگر و جانشينان پيغمبران هم نسبت دروغ ندهد.
مسأله 1606 اگر بخواهد خبرى را كه نمى داند راست است يا دروغ نقل كند، بنابر احتياط واجب بايد از كسى كه خبر را گفته، يا از كتابى كه آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.
مسأله 1607 اگر چيزى را به اعتقاد اينكه راست است از قول خدا و پيغمبر نقل كند، و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1608 اگر بداند دروغ بستن به خدا و پيغمبر روزه را باطل مى كند و چيزى را كه مى داند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را گفته راست بوده روزه او باطل مى شود.
مسأله 1609 اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمداً به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد روزه اش باطل مى شود. ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند اشكال ندارد.

مسأله 1610 اگر از روزه دار بپرسند كه آيا پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم چنين مطلبى فرموده اند، و او جائى كه در جواب بايد بگويد نه، عمداً بگويد بلى، يا جائى كه بايد بگويد بلى عمداً بگويد نه، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1611 اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفته، يا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن، كه روزه مى باشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است، روزه اش باطل مى شود.
5 رساندن غبار غليظ به حلق
مسأله 1612 رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مى كند على الاحوط. چه غبار چيزى باشد كه خوردن آن حلال است مثل آرد، يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است مثل خاك. و بنابر احتياط واجب بايد غبارى را هم كه غليظ نيست به حلق نرساند.
مسأله 1613 اگر به واسطه باد غبار غليظى پيدا شود، و انسان با اينكه متوجه است، مواظبت نكند و به حلق برسد، روزه اش باطل مى شود على الاحوط.
مسأله 1614 احتياط واجب آنست كه روزه دار بخار غليظ و دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند.
مسأله 1615 اگر مواظبت نكند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود، چنانچه يقين داشته يا اطمينان كه به حلق نمى رسد روزه اش صحيح است، و اگر گمان مى كرده كه به حلق مى رسد، بنابر احتياط واجب بايد آن روز را قضا كند.
مسأله 1616 اگر فراموش كند كه روزه است
و مواظبت نكند، يا بى اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزه اش باطل نمى شود. و چنانچه ممكن است بايد آنرا بيرون آورد.
6 فرو بردن سر در آب
مسأله 1617 اگر روزه دار عمداً تمام سر را در آب فرو برد اگر چه باقى بدن او از آب بيرون باشد، روزه اش باطل مى شود. ولى اگر تمام بدن را آب بگيرد، و مقدارى از سر بيرون باشد، روزه باطل نمى شود.
مسأله 1618 اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آنرا دفعه ديگر در آب فرو برد، روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1619 اگر شك كند كه تمام سر زير آب رفته يا نه، روزه اش صحيح است.
مسأله 1620 اگر تمام سر زير آب برود، ولى مقدارى از موها بيرون بماند روزه باطل مى شود.
مسأله 1621 احتياط واجب آنست كه سر را در آب مضاف فرو نبرد.
مسأله 1622 اگر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب بگيرد، يا فراموش كند كه روزه است و سر در آب فرو برد، روزه او باطل نمى شود.
مسأله 1623 اگر اطمينان داشته باشد كه آب سر او را نمى گيرد و خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد، روزه اش اشكال ندارد و اگر اطمينان نداشته باشد و خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد بنابر احتياط واجب بايد روزه اش را قضا نمايد.
مسأله 1624 اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد، يا
ديگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه است، يا آن كس دست خود را بردارد، بايد فوراً سر را بيرون آورد، و چنانچه بيرون نياورد، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1625 اگر فراموش كند كه روزه است و به نيت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او صحيح است.
مسأله 1626 اگر بداند كه روزه است و عمداً براى غسل سر را در آب فرو برد، چنانچه روزه او مثل روزه رمضان واجب معين باشد، روزه و غسل هر دو باطل است، و اگر روزه مستحب باشد يا روزه واجبى باشد كه مثل روزه كفاره وقت معينى ندارد، غسل صحيح و روزه باطل مى باشد.
مسأله 1627 اگر براى آنكه كسى را از غرق شدن نجات دهد، سر را در آب فرو برد اگر چه نجات دادن او واجب باشد، روزه اش باطل مى شود.
7 باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
مسأله 1628 اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم ننمايد، روزه اش چنانچه در ماه رمضان و يا قضاى آن باشد باطل است، كما اينكه در واجب معين احوط وجوبى بطلان آنست،و اما در واجب موسع و روزه مستحبى باطل نيست، اگر چه احوط استحبابى آنست كه غسل و يا تيمم را قبل از فجر ترك نكند.
مسأله 1629 اگر در روزه واجبى كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است تا اذان صبح غسل نكند و تيمم هم ننمايد، ولى از
روى عمد نباشد، مثل آنكه ديگرى نگذارد، غسل و تيمم كند روزه اش صحيح است.
مسأله 1630 كسى كه جنب است و مى خواهد روزه واجبى بگيرد كه مثل روزه رمضان وقت آن معين است، چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، بايد تيمم كند و روزه بگيرد و احوط مستحبى آنست كه قضاى آن را هم بجا آورد.
مسأله 1631 اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد، بايد روزه آن روز را قضا نمايد و اگر بعد از چند روز يادش بيايد، بايد روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد، مثلاً اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا كند.
مسأله 1632 كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچكدام از غسل و تيمم وقت ندارد، اگر خود را جنب كند، روزه اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى شود. ولى اگر براى تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب كند، بايد تيمم نمايد و روزه بگيرد و احوط مستحبى آنست كه قضاى آنرا بجا آورد.
مسأله 1633 اگر براى آنكه بفهمد وقت دارد يا نه، جستجو نمايد و گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمم كند روزه اش صحيح است و اگر بدون جستجو گمان كند كه وقت دارد و خود را جنب نمايد و بعد بفهمد وقت تنگ بوده و با تيمم روزه بگيرد، بنابر احتياط مستحب روزه آن روز را
قضا كند.
مسأله 1634 كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند كه اگر بخواند تا صبح بيدار نمى شود، نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزه اش باطل است، و قضا و كفاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1635 هر گاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود جايز است پيش از غسل بخوابد اگر عادت بيدار شدن را داشته باشد و اگر عادت نداشته باشد بنابر احتياط واجب نبايد پيش از غسل بخوابد اگر چه احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود.
مسأله 1636 كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا عادتش چنين است كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند روزه اش صحيح است.
مسأله 1637 كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا عادتش چنين است كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند بنابر احتياط واجب اگر نگوئيم اقوى است، قضا و كفاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1638 كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند، يا ترديد داشته باشد
كه غسل كند يا نه، در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود، روزه اش باطل است و قضا و كفاره دارد.
مسأله 1639 اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا عادتش چنين است كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح، بيدار مى شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند. و اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، قضاى روزه بر او واجب مى شود و احتياط استحبابى دادن كفاره است.
مسأله 1640 بنابر احتياط واجب خوابى را كه در آن محتلم شده، بايد خواب اول حساب كند پس اگر بعد از بيدار شدن دوباره بخوابد و بداند ياعادتش چنين است كه بيدار مى شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه تا اذان خواب بماند، بنابر احتياط واجب بايد قضاى آن روز را بگيرد، و اگر دوباره بيدار شود و بداند يا عادتش چنين است كه اگر بخوابد بيدار مى شود و تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند در صورتى كه باز هم بخوابد و تا اذان خواب بماند، بايد قضاى آن روز را بگيرد، و بنابر احتياط مستحب كفاره هم بايد بدهد.
مسأله 1641 اگر روزه دار در روز محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل كند.
مسأله 1642 هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود، و ببيند محتلم شده، اگر چه بداند
پيش از اذان محتلم شده، روزه او صحيح است.
مسأله 1643 كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، هر گاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روى عمد نباشد روزه او باطل است.
مسأله 1644 كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است. چنانچه وقت قضاى روزه تنگ است، مثلاً پنج روز، روزه قضاى رمضان دارد و پنج روز هم به رمضان مانده است، بنابر احتياط واجب بايد آن روز را روزه بگيرد و بعد از رمضان هم عوض آن را بجا آورد، و اگر وقت قضاى روزه تنگ نيست، روزه او باطل است.
مسأله 1645 اگر در روزه واجبى غير روزه رمضان و قضاى آن تا اذان صبح جنب بماند، ولى از روى عمد نباشد، چنانچه وقت آن روزه معين است مثلاً نذر كرده كه آن روز را روزه بگيرد، روزه اش صحيح است، و اگر مثل روزه كفاره وقت آن معين نيست، احتياط واجب آنست كه غير از آن روز روز ديگرى را روزه بگيرد بلكه خالى از قوت نيست.
مسأله 1646 اگر زن پيش از اذان صبح از حيض پاك شود و عمداً غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم نكند، روزه اش باطل است در روزه رمضان بلكه در قضاى آن و در هر روزه واجب معين بنابر احتياط واجب، و نفاس مثل حيض است على الاحوط.
مسأله 1647 اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك مى شود يا كسى
كه جنب است و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه واجبى بگيرد كه مثل روزه رمضان وقت آن معين است، بايد تيمم نمايد، و بنابر احتياط واجب تا اذان صبح بيدار بماند. و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجبى بگيرد كه مثل روزه كفاره وقت آن معين نيست، كفايت تيمم محل تأمل است.
مسأله 1648 اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچكدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، چنانچه روزه اى را كه مى گيرد مثل روزه رمضان واجب معين باشد صحيح است. و اگر روزه مستحب يا روزه اى باشد كه مثل روزه كفاره وقت آن معين نيست، صحيح بودن آن اشكال دارد.
مسأله 1649 اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است.
مسأله 1650 اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند، و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد، روزه هائى كه گرفته صحيح است.
مسأله 1651 اگر زن پيش از اذان صبح از حيض پاك شود و در غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند، روزه اش باطل است، و همچنين است نفاس على الاحوط. ولى چنانچه كوتاهى نكند مثلاً منتظر باشد كه حمام زنانه شود، اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند روزه او صحيح است.
مسأله 1652 اگر زنى كه در حال استحاضه است، غسلهاى خود
را به تفصيلى كه در احكام استحاضه گفته شد بجا آورد، روزه او صحيح است.
مسأله 1653 كسى كه مس ميت كرده يعنى جائى از بدن خود را به بدن ميت رسانده مى تواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد. و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد، روزه او باطل نمى شود.
8 اماله كردن
مسأله 1654 اماله كردن با چيز روان اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه باشد روزه را باطل مى كند.
9 قى كردن
مسأله 1655 هر گاه روزه دار عمداً قى كند اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزه اش باطل مى شود ولى كفاره ندارد ولى اگر سهواً يا بى اختيار قى كند اشكال ندارد.
مسأله 1656 اگر در شب چيزى بخورد كه مى داند به واسطه خوردن آن، در روز بى اختيار قى مى كند، احتياط واجب آنست كه روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1657 اگر روزه دار بتواند از قى كردن خوددارى كند، چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد، بايد خود دارى نمايد.
مسأله 1658 اگر مگس در گلوى روزه دار برود، چنانچه ممكن باشد، بايد آنرا بيرون آورد و روزه او باطل نمى شود. ولى اگر بداند كه به واسطه بيرون آوردن، قى مى كند، واجب نيست بيرون آورد و روزه او صحيح است.
مسأله 1659 اگر سهواً چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به شكم يادش بيايد كه روزه است، چنانچه ممكن باشد، بايد آنرا بيرون آورد، و روزه او صحيح است.
مسأله 1660 اگر يقين داشته باشد كه به واسطه
آروغ زدن چيزى از گلو بيرون مى آيد، نبايد عمداً آروغ بزند، ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.
مسأله 1661 اگر آروغ بزند و چيزى در گلو يا دهانش بيايد، بايد آنرا بيرون بريزد، و اگر بى اختيار فرو رود، روزه اش صحيح است.
احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى كند
مسأله 1662 اگر انسان عمداً و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، روزه او باطل مى شود، و چنانچه از روى عمد نباشد، اشكال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصيلى كه در مسأله (1639) گفته شد تا اذان صبح غسل نكند، روزه او باطل است.
مسأله 1663 اگر روزه دار سهواً يكى از كارهائى كه روزه را باطل مى كند، انجام دهد و بخيال اينكه روزه اش باطل شده، عمداً دوباره يكى از آنها را بجا آورد روزه او باطل مى شود.
مسأله 1664 اگر چيزى به زور در گلوى روزه دار بريزند، يا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمى شود. ولى اگر مجبورش كنند كه روزه خود را باطل كند مثلاً به او بگويند اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مى زنيم، و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد، روزه او باطل مى شود.
مسأله 1665 روزه دار نبايد جائى برود كه مى داند مجبورش مى كنند كه خودش روزه خود را باطل كند، و اگر از روى ناچارى كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، روزه او باطل مى شود.
آنچه براى روزه دار مكروه است
مسأله 1666 چند چيز براى روزه دار مكروه است، و از آن جمله است: دوا ريختن به چشم و سرمه كشيدن، در صورتى كه مزه يا بوى آن به حلق برسد، انجام دادن هر كارى كه مانند خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف مى شود، انفيه كشيدن، اگر نداند كه به حلق مى رسد و اگر بداند به حلق
مى رسد جايز نيست، بو كردن گياههاى معطر، نشستن زن در آب، استعمال شياف، تر كردن لباسى كه در بدن است، كشيدن دندان و هر كارى كه به واسطه آن از دهان خون بيايد، مسواك كردن به چوب تر، بى جهت آب يا چيزى در دهان كردن. و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى زن خود را ببوسد، يا كارى كند كه شهوت خود را به حركت آورد و اگر به قصد بيرون آمدن منى باشد، روزه او باطل مى شود.
جاهائى كه قضا و كفاره واجب است
جاهائى كه قضا و كفاره واجب است
مسأله 1667 اگر در روزه رمضان عمداً قى كند يا در شب جنب شود و به تفصيلى كه در مسأله (1639) گفته شد بيدار شود و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، فقط بايد قضاى آن روز را بگيرد. ولى اگر كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند، عمداً انجام دهد، در صورتى كه مى دانسته آن كار روزه را باطل مى كند، قضا و كفاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1668 اگر به واسطه ندانستن مسأله كارى انجام دهد كه روزه را باطل مى كند، چنانچه مى توانسته مسأله را ياد بگيرد، كفاره بر او واجب مى شود و اگر نمى توانسته مسأله را ياد بگيرد، كفاره بر او واجب نيست.
كفاره روزه
مسأله 1669 كسى كه كفاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يك بنده آزاد كند، يا به دستورى كه در مسأله بعد گفته مى شود دو ماه روزه بگيرد، يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مُدكه تقريباً ده سير است طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد هر چه مى تواند به فقير طعام بدهد، واگر نتواند روزه بگيرد يا طعام بدهد، بايد استغفار كند، اگر چه مثلاً يك مرتبه بگويد استغفرالله . و احتياط واجب آنست كه هر وقت بتواند، كفاره را بدهد .
مسأله 1670 كسى كه ميخواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد بايد سى و يك روز آن را پى در پى بگيرد، و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشكال ندارد .
مسأله 1671 كسى كه
مى خواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد، نبايد موقعى شروع كند كه در بين سى و يك روز، روزى باشد كه مانند عيد قربان، روزه آن حرام است.
مسأله 1672 كسى كه بايد پى درپى روزه بگيرد، اگر دربين آن بدون عذر يك روز روزه نگيرد، ياوقتى شروع كند كه در بين آن به روزى برسد كه روزه آن واجب است، مثلا به روزى برسد كه نذر كرده آن روز را روزه بگيرد بايد روزها را از سر بگيرد.
مسأله 1673 اگر در بين روزهائى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، عذرى مثل حيض ، يانفاس ، ياسفرى كه دررفتن آن مجبوراست براى او پيش آيد، بعد از بر طرف شدن عذر واجب نيست روزه ها رااز سر بگيرد، بلكه بقيه را بعد از بر طرف شدن عذربجا مى آورد.
مسأله 1674 اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل كند، چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتى حرام شده باشد مثل خوردن غذاى حلالى كه براى انسان ضرر دارد و نزديكى كردن باعيال خود در حال حيض، بنابر احتياط كفاره جمع بر او واجب ميشود، يعنى بايد يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند، يا به هر كدام آنها يك مُدكه تقريباً ده سير است گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مدمويز يا يك مد خرما بدهد. و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها كه ممكن است بايد انجام دهد.
مسأله 1675 اگر روزه دارى دروغى را به خدا
و پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم نسبت دهد، اگر چه روزه خود را به چيز حرام باطل كرده، ولى كفاره جمع كه تفصيل آن در مسأله پيش گفته شد بر او واجب نمى شود.
مسأله 1676 اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند، براى هر دفعه، يك كفاره بر او واجب است. ولى اگر جماع او حرام باشد، براى هر دفعه يك كفاره جمع واجب مى شود.
مسأله 1677 اگر روزه دار در يك روزه ماه رمضان چند مرتبه غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، براى همه آنها يك كفاره كافى است.
مسأله 1678 اگر روزه دار غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، و بعد با حلال خود جماع نمايد، بنابر احتياط براى هر كدام يك كفاره واجب مى شود.
مسأله 1679 اگر روزه دار غير جماع كار ديگرى كه حلال است و روزه را باطل مى كند، انجام دهد مثلاً آب بياشامد و بعد كار ديگرى كه حرام است و روزه را باطل مى كند غير جماع انجام دهد، مثلاً غذاى حرامى بخورد، يك كفاره كافى است.
مسأله 1680 اگر روزه دار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيابد، چنانچه عمداً آنرا فرو ببرد، روزه اش باطل است.
و بايد قضاى آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب مى شود. و اگر خوردن آن چيز حرام باشد مثلاًموقع آروغ زدن، خون يا غذائى كه از صورت غذا بودن خارج شده، به دهان او بيايد و عمداً آنرا فرو برد، بايد قضاى آن روزه را
بگيرد، و بنا بر احتياط كفاره جمع هم بر او واجب مى شود.
مسأله 1681 اگر نذر كند كه روز معينى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل كند، بايد يك بنده آزاد نمايد يا دو ماه پى درپى روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام دهد.
مسأله 1682 كسى كه مى تواند وقت را تشخيص دهد، اگر به گفته كسى كه مى گويد مغرب شده افطار كند، و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و كفاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1683 كسى كه عمداً روزه خود را باطل كرده، اگر بعد از ظهر مسافرت كند، يا پيش از ظهر براى فرار از كفاره سفر نمايد كفاره از او ساقط نمى شود، بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آيد، بنابر اقوى كفاره بر او واجب است.
مسأله 1684 اگر عمداً روزه خود را باطل كند، و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود، كفاره بر او واجب نيست.
مسأله 1685 اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده، كفاره بر او واجب نيست.
مسأله 1686 اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اول شوال، و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود اول شوال بوده كفاره بر او واجب نيست.
مسأله 1687 اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه دار است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفاره روزه خودش و روزه زن را بايد
بدهد، و اگر زن به جماع راضى بوده بر هر كدام يك كفاره واجب مى شود.
مسأله 1688 اگر زنى شوهر روزه دار خود را مجبور كند كه جماع نمايد، يا كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، واجب نيست كفاره روزه شوهر را بدهد.
مسأله 1689 اگر روزه دار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به جماع كند و در بين جماع، زن راضى شود، بنابر احتياط واجب بايد مرد، دو كفاره و زن يك كفاره بدهد.
مسأله 1690 اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه دار خود كه خواب است جماع نمايد، يك كفاره بر او واجب مى شود، و روزه زن صحيح است و كفاره هم بر او واجب نيست.
مسأله 1691 اگر مرد زن خود را مجبور كند كه غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند بجا آورد، كفاره زن را نبايد بدهد، و بر خود زن هم كفاره واجب نيست.
مسأله 1692 كسى كه به واسطه مسافرت يا مرض روزه نمى گيرد، نمى تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع كند، ولى اگر او را مجبور نمايد، كفاره بر مرد واجب نيست.
مسأله 1693 انسان نبايد در بجا آوردن كفاره كوتاهى كند ولى لازم نيست فوراً آنرا انجام دهد.
مسأله 1694 اگر كفاره بر انسان واجب شود و چند سال آنرا بجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمى شود.
مسأله 1695 كسى كه بايد براى كفاره يك روز شصت فقير را طعام بدهد، نبايد به هر كدام از آنها بيشتر از يك مُد كه تقريباً ده سير است طعام
بدهد، يا يك فقير را بيشتر از يك مرتبه سير نمايد، ولى مى تواند براى هر يك از عيالات فقير اگر چه صغير باشند يك مد به آن فقير بدهد.
مسأله 1696 كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً كارى كه روزه راباطل مى كند انجام دهد، بايد به ده فقير هر كدام يك مد كه تقريباً ده سير است طعام بدهد، و اگر نمى تواند، سه روز روزه بگيرد .
جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است
مسأله 1697 در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و كفاره واجب نيست: اول آنكه روزه دار در روز ماه رمضان عمداً قى كند . دوم آنكه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى كه در مسأله (1639) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بيدار نشود . سوم عملى كه روزه را باطل مى كند بجانياورد، ولى نيت روزه نكند، ياريا كند، يا قصد كند كه روزه نباشد، يا قصد كند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد. چهارم آنكه درماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و با حال جنابت يك روز يا چند روز روزه بگيرد . پنجم آنكه درماه رمضان بدون اينكه تحقيق كند صبح شده يا نه، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده. و نيز اگر بعد از تحقيق با اينكه گمان دارد صبح شده، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روز بر او واجب است . بلكه اگر بعد از تحقيق
شك كند صبح شده يانه و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، واجب است كه قضاى روزه آن روز را بجا آورد. ششم آنكه كسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم آنكه كسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند، يا خيال كند شوخى مى كند و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده است. هشتم آنكه كور و مانند آن به گفته كس ديگر افطار كنند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. نهم آنكه در هواى صاف به واسطه تاريكى يقين كند كه مغرب شده و افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولى اگر در هواى ابر به اطمينان اينكه مغرب شده افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نيست. دهم آنكه براى خنك شدن، يا بى جهت مضمضه كند، يعنى آب در دهان بگرداند و بى اختيار فرو رود. ولى اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد، يا براى وضوى نماز واجب مضمضه كند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1698 اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بى اختيار فرو رود، يا آب داخل بينى كند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1699 مضمضه زياد براى روزه دار مكروه است. و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو
برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.
مسأله 1700 اگر انسان بداند كه به واسطه مضمضه بى اختيار، يا از روى فراموشى آب وارد گلويش مى شود، نبايد مضمضه كند.
مسأله 1701 اگر در ماه رمضان، بعد از تحقيق يقين كند كه صبح نشده و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نيست.
مسأله 1702 اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا نه، نمى تواند افطار كند. ولى اگر شك كند كه صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم مى تواند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد.
احكام روزه قضا
مسأله 1703 اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه هاى وقتى را كه ديوانه بوده قضا نمايد.
مسأله 1704 اگر كافر مسلمان شود، واجب نيست روزه هاى وقتى را كه كافر بوده قضا نمايد. ولى اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه هاى وقتى را كه كافر بوده بايد قضا نمايد.
مسأله 1705 روزه اى كه از انسان به واسطه مستى فوت شده بايد قضا نمايد، اگر چه چيزى را كه به واسطه آن مست شده، براى معالجه خورده باشد.
مسأله 1706 اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او برطرف شده اگر وقت رفع عذر را مى دانسته و بعد فراموش كرده بايد مقدار بيشترى را كه احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نمايد، مثلاً كسى كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم بايد شش روز روزه بگيرد اما
كسى كه وقت رفع عذر را نمى داند و قبل از عروض شك هم نمى دانسته مى تواند مقدار كمتر را يعنى پنج روز را قضا كند، اگر چه احتياط مستحب آنست كه مقدار بيشتر يعنى شش روز را قضا نمايد.
مسأله 1707 اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد قضاى هر كدام را كه اول بگيرد مانعى ندارد. ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد، احتياط آنست كه اول قضاى رمضان آخر را بگيرد.
مسأله 1708 اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد، و در نيت معين نكند، روزه اى را كه مى گيرد قضاى كدام رمضان است، قضاى سال اول حساب مى شود.
مسأله 1709 كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد، مى تواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.
مسأله 1710 اگر قضاى روزه ميتى را گرفته باشد مستحب است، كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.
مسأله 1711 اگر به واسطه مرض، يا حيض، يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه هائى را كه نگرفته براى او قضا كنند.
مسأله 1712 اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد، قضاى روزه هائى را كه نگرفته بر او واجب نيست، و بايد براى هر روز يك مد كه تقريباً ده سير است طعام يعنى گندم يا نان آن، يا جو يا نان
آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما به فقير بدهد. ولى اگر به واسطه عذر ديگرى مثلاً براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند بنابر احتياط واجب بايد روزهائى را كه نگرفته قضا نمايد و براى هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.
مسأله 1713 اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد بنا بر احتياط واجب بايد روزه هائى را كه نگرفته قضا نمايد و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد و نيز اگر در ماه رمضان، غير مرض عذر ديگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد، روزه هائى را كه نگرفته بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد و براى هر روز يك مد طعام دهد.
مسأله 1714 اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاى روزه را نگيرد بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مد گندم يا نان آن، يا يك مد جو يا نان آن، يا يك مد خرما يا يك مد مويز هم به فقير بدهد.
مسأله 1715 اگر در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا كند، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مد گندم يا نان آن، يا جو
يا نان آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما به فقير بدهد، ولى اگر موقعى كه عذر دارد، تصميم داشته باشد كه بعد از برطرف شدن عذر روزه هاى خود را قضا كند و پيش از آنكه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند، بنابر احتياط واجب جمع نمايد بين قضا و كفاره.
مسأله 1716 اگر مرض انسان چند سال طول بكشد، بعد از آنكه خوب شد، بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از سالهاى پيش يك مد كه تقريباً ده سير است، طعام يعنى گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما به فقير بدهد.
مسأله 1717 كسى كه بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد، مى تواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد.
مسأله 1718 اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.
مسأله 1719 اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، بايد قضاى آنرا بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت فقير طعام بدهد يا يك بنده آزاد كند و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد، زايد بر كفاره براى هر روز، دادن يك مد لازم است و قضاى روزه هم بر او لازم است.
مسأله 1720 اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد و در روز، مكرر جماع كند، بنابر احتياط واجب كفاره هم مكرر مى شود. ولى اگر چند مرتبه كار ديگرى كه روزه
را باطل مى كند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، يك كفاره كافى است.
مسأله 1721 بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى كه در مسأله (1399) گفته شد بجا آورد و همچنين بعد از مرگ مادر بنابر احتياط مستحب كه ترك آن سزاوار نيست.
مسأله 1722 اگر پدر غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد بنابر احتياط واجب، قضاى آن بر پسر بزرگتر لازم است.
احكام روزه مسافر
مسأله 1723 مسافرى كه بايد نمازهاى چهار ركعتى را در سفر دو ركعت بخواند، نبايد روزه بگيرد، و مسافرى كه نمازش را تمام مى خواند مثل كسى كه شغلش مسافرت، يا سفر او سفر معصيت است، بايد در سفر روزه بگيرد.
مسأله 1724 مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد. ولى اگر براى فرار از روزه باشد مكروه است.
مسأله 1725 اگر غير روزه رمضان، و نذر روزه روز معين، روز معين ديگرى بر انسان واجب باشد تا ناچار نشود بنابر احتياط واجب نمى تواند در آن روز مسافرت كند، و اگر در سفر باشد، چنانچه ممكن است بايد قصد كند كه ده روز در جائى بماند و آن روز را روزه بگيرد.(1)
مسأله 1726 اگر نذر كند روزه بگيرد و روز آنرا معين نكند، نمى تواند آنرا در سفر بجا آورد. ولى چنانچه نذر
كند كه روز معينى را در سفر روزه بگيرد، بايد آنرا در سفر بجا آورد. و نيز اگر نذر كند روز معينى را چه مسافر باشد يا نباشد روزه بگيرد، بايد آن روز را اگر چه مسافر باشد روزه بگيرد.

مسأله 1727 مسافر مى تواند براى خواستن حاجت، سه روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را در مدينه طيبه روزه مستحبى بگيرد با اعمال خاصى كه در وسائل ذكر شده.
مسأله 1728 كسى كه نمى داند روزه مسافر باطل است، اگر در سفر روزه بگيرد و در بين روز مسأله را بفهمد، روزه اش باطل مى شود، و اگر تا مغرب نفهمد، روزه اش صحيح است.
مسأله 1729 اگر فراموش كند كه مسافر است، يا فراموش كند كه روزه مسافر باطل مى باشد، و در سفر روزه بگيرد، روزه او باطل است.
مسأله 1730 اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نمايد، بايد روزه خود را تمام كند. و اگر پيش از ظهر مسافرت كند، وقتى به حد ترخص برسد، يعنى به جائى برسد كه ديوار شهر را نبيند و صداى اذان آنرا نشنود، بايد روزه خود را باطل كند. و اگر پيش از آن، روزه را باطل كند كفاره بنابر احتياط بر او واجب است.
مسأله 1731 اگر مسافر پيش از ظهر به وطنش برسد، يا به جائى برسد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده، بايد آن روز را روزه بگيرد و اگر انجام داده، روزه آن روز بر او واجب نيست.
مسأله 1732 اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، يا به جائى برسد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند، نبايد آن روز را روزه بگيرد.
مسأله 1733 مسافر و كسى كه از روزه گرفتن عذر دارد مكروه است در روز ماه رمضان جماع نمايد، و در خوردن
و آشاميدن كاملاً خود را سير كند.
كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست
مسأله 1734 كسى كه به واسطه پيرى نمى تواند روزه بگيرد، يا براى او مشقت دارد، روزه بر او واجب نيست. ولى بايد براى هر روز يك مد كه تقريباً ده سير است گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما و مانند اينها به فقير بدهد.
مسأله 1735 كسى كه به واسطه پيرى روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگيرد، بايد قضاى روزه هائى را كه نگرفته بجا آورد.
مسأله 1736 اگر انسان مرضى دارد كه زياد تشنه مى شود و نمى تواند تشنگى را تحمل كند، يا براى او مشقت دارد روزه بر او واجب نيست. و بايد براى هر روز يك مد گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما و مانند اينها به فقير بدهد. و احتياط مستحب آنست كه بيشتر از مقدارى كه ناچار است آب نياشامد. و چنانچه بعد بتواند روزه بگيرد، بايد روزه هائى را كه نگرفته قضا نمايد.
مسأله 1737 زنى كه زائيدن او نزديك است و روزه براى خودش يا حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست. و بايد براى هر روز يك مد طعام يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها به فقير بدهد. و روزهائى را كه نگرفته بايد قضا نمايد.
مسأله 1738 زنى كه بچه شير مى دهد و شير او كم است چه مادر بچه و يا دايه او باشد، يا بى اجرت
شير دهد، اگر روزه براى او و يا بچه اى كه شير مى دهد ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست. و بايد براى هر روز يك مد طعام يعنى
گندم يا جو يا نان و مانند اينها به فقير بدهد و روزه هائى را كه نگرفته بايد قضا نمايد، ولى اگر كسى پيدا شود بى اجرت بچه را شير دهد، يا براى شير دادن بچه از پدر يا مادر بچه يا از كس ديگرى كه اجرت او را بدهد اجرت بگيرد، اقوى آنست كه بچه را به او بدهد و روزه بگيرد.
راه ثابت شدن اول ماه
مسأله 1739 اول ماه به پنج چيز ثابت مى شود: اول آنكه خود انسان ماه را ببيند، دوم عده اى كه از گفته آنان يقين پيدا مى شود، بگويند ماه را ديده ايم. و همچنين است هر چيزى كه به واسطه آن يقين پيدا شود. سوم دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را ديده ايم، ولى اگر صفت ماه را برخلاف يكديگر بگويند، اول ماه ثابت نمى شود. چهارم سى روز از اول ماه شعبان بگذرد كه به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت مى شود، و سى روز از اول ماه رمضان بگذرد كه به واسطه آن، اول ماه شوال ثابت مى شود. پنجم حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است.
مسأله 1740 اگر حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است، كسى هم كه تقليد او رانمى كند، بايد به حكم او عمل نمايد. ولى كسى كه مى داند حاكم شرع اشتباه كرده، نمى تواند به حكم او عمل نمايد.
مسأله 1741
اول ماه با پيشگوئى منجمين ثابت نمى شود. ولى اگر انسان از گفته آنان يقين پيدا كند، بايد به آن عمل نمايد.
مسأله 1742 بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن، دليل نمى شود كه شب پيش، شب اول ماه بوده است.
مسأله 1743 اگر اول ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد، چنانچه دو مرد عادل بگويند كه شب پيش ماه را ديده ايم، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1744 اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر ديگر فايده ندارد مگر آن دو شهر با هم نزديك باشند، يا انسان بداند كه افق آنها يكى است يا افق آنها با هم نزديك باشد به نحوى كه ملازمه باشد بين ديدن در يكى از آنها با ديدن در ديگرى.
مسأله 1745 اول ماه به تلگراف ثابت نمى شود، مگر آنكه دو شهرى كه از يكى به ديگرى تلگراف كرده اند، نزديك يا هم افق باشند و انسان بداند كه تلگراف از روى حكم حاكم شرع يا شهادت دو مرد عادل بوده است.
مسأله 1746 روزى را كه انسان نمى داند آخر رمضان است يا اول شوال، بايد روزه بگيرد، ولى اگر پيش از مغرب بفهمد كه اول شوال است بايد افطار كند.
مسأله 1747 اگر زندانى نتواند به ماه رمضان يقين كند، بايد به گمان عمل نمايد. و اگر آن هم ممكن نباشد هر ماهى را كه بداند قبل از رمضان نيست روزه بگيرد صحيح است، ولى بايد بعد از گذشتن يازده ماه از ماهى كه روزه گرفته دوباره يك ماه روزه بگيرد.
روزه هاى حرام و مكروه
مسأله 1748
روزه عيد فطر و قربان، حرام است و نيز روزى را كه انسان نمى داند آخر شعبان است، يا اول رمضان، اگر به نيت اول رمضان روزه بگيرد حرام مى باشد.
مسأله 1749 اگر زن بواسطه گرفتن روزه مستحبى حق شوهرش از بين برود، روزه او حرام است . و احتياط مستحب آنست كه اگر حق شوهر هم از بين نرود، بدون اجازه او روزه مستحبى نگيرد.
مسأله 1750 روزه مستحبى اولاد اگر اسباب اذيت پدر و مادر، يا جد شود حرام است.
مسأله 1751 اگر پسر بدون اجازه پدر روزه مستحبى بگيرد، ودربين روز پدر او را نهى كند، بايد افطار نمايد اگر ترك افطار سبب اذيت پدر شود و اگر سبب اذيت اونشود افطارلازم نيست.
مسأله 1752 كسى كه مى داند روزه براى او ضرر ندارد، اگر چه دكتر بگويد ضرر دارد، بايد روزه بگيرد و كسى كه يقين يا گمان دارد كه روزه برايش ضرر دارد، اگر چه دكتر بگويد ضررندارد، بايد روزه نگيرد و اگر روزه بگيرد صحيح نيست .
مسأله 1753 اگر انسان احتمال بدهد كه روزه برايش ضرر دارد، و از آن احتمال ترس براى اوپيدا شود چنانچه احتمال او درنظر مردم بجا باشد، نبايد روزه بگيرد و اگر روزه بگيرد صحيح نيست .
مسأله 1754 كسى كه عقيده اش اينست كه روزه براى اوضرر ندارد، اگر روزه بگيرد و بعد از مغرب بفهمد روزه براى او ضرر داشته، واجب نيست قضاى آنرا بجا آورد.
مسأله 1755 غير از روزه هائى كه گفته شد، روزه هاى حرام ديگرى هم هست كه در كتابهاى مفصل گفته شده است.
مسأله 1756
روزه روز عاشورا، و روزى كه انسان شك دارد روز عرفه است يا عيد قربان مكروه است .
روزه هاى مستحب
مسأله 1757 روزه تمام روزهاى سال، غير از روزه هاى حرام و مكروه كه گفته شد، مستحب است . و براى بعضى از روزها بيشتر سفارش شده است، كه از آن جمله است:
1 پنجشنبه اول و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اولى كه بعد از روز دهم ماه است و اگر كسى اينها را بجانياورد مستحب است قضا نمايد و چنانچه اصلا نتواند روزه بگيرد، مستحب است براى هر روز يك مد طعام يا 6/12 نخود نقره به فقير بدهد.
2 سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
3 تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از اين دوماه اگر چه يك روز باشد .
4 روز عيد نوروز، روز چهارم تا نهم شوال، روز بيست و پنجم و بيست و نهم ذى قعده، روز اول تا روز نهم ذى حجه ( روز عرفه )، ولى اگر بواسطه ضعف روزه، نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند، روزه آن روز مكروه است، عيد سعيد غدير (18 ذى حجه )، روز مباهله(24 ذى حجه)، روز اول و سوم و هفتم محرم، ميلاد مسعود پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ( 17 ربيع الاول )، پانزدهم جمادى الاولى، روز مبعث حضرت رسول اكرم صلى عليه و آله و سلم (27 رجب ). و اگر كسى روزه مستحبى بگيرد واجب نيست آنرا به آخر رساند، بلكه اگر برادر مؤمنش او رابه غذا دعوت كند مستحب است دعوت او را قبول كند و در بين روز
افطار نمايد.
مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه
روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد
مسأله 1758 براى شش نفر مستحب است در ماه رمضان اگر چه روزه نيستند از كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايند:
اول مسافرى كه در سفركارى كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد و پيش از ظهر به وطنش يا به جائى كه مى خواهد ده روز بماند برسد.
دوم مسافرى كه بعد از ظهر به وطنش يا به جائى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند برسد.
سوم مريضى كه پيش از ظهر خوب شود و كارى كه روزه را باطل مى كند، انجام داده باشد.
چهارم مريضى كه بعد از ظهر خوب شود.
پنجم زنى كه دربين روز از خون حيض يا نفاس پاك شود.
ششم كافرى كه بعد از ظهر مسلمان شود.
مسأله 1759 مستحب است روزه دار نماز مغرب و عشا را پيش از افطار كردن بخواند . ولى اگر كسى منتظر او است يا ميل زيادى به غذا دارد كه نمى تواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اول افطار كند، ولى بقدرى كه ممكن است نماز را در وقت فضيلت آن بجا آورد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم