احکام شرعی
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

احكام تقليد احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام آبها احكام تخلى (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلى نجاسات نجاسات راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاست مطهّرات مطهّرات احكام ظرفها وضو وضو وضوى ارتماسى دعاهائى كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احكام وضو چيزهائى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهائى كه وضو را باطل مى كند غسلهاى واجب غسلهاى واجب احكام جنابت احكام جنابت چيزهائى كه بر جنب حرام است چيزهائى كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه استحاضه احكام استحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسلهاى مستحب تيمم تيمم چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء يا غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب احكام وقت نماز نمازهائى كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز لباس نمازگزار لباس نمازگزار مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است مكان نمازگزار احكام مسجد اذان و اقامة واجبات نماز واجبات نماز تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) ركوع سجود سجود چيزهائى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز موالات قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قل هوالله احد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز مبطلات نماز چيزهائى كه در نماز مكروه است. مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست شكيات شكيات شكهاى باطل شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضا نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه نيت چيزهائى كه روزه را باطل مى كند چيزهائى كه روزه را باطل مى كند احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه احكام خمس احكام خمس مصرف خمس احكام زكات احكام زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرائط كسانى كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش چيزهائى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خريدار شرائط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف معامله سلف شرائط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را بهم بزند مسائل متفرقه احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرائط مالى كه آنرا اجاره مى دهند شرائط استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت احكام قرض احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه(امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرائط عقد عده اى از زنها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشوئى احكام شير دادن احكام شير دادن شرائط شير دادنى كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام حيوان و مالى كه انسان آنرا پيدا مى كند احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهائى كه موقع سربريدن حيوانات مستحب است چيزهائى كه در كشتن حيوانات مكروه است احكام شكار كردن با اسلحه احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها و آشاميدنيها احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهائى كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهائى كه موقع غذا خوردن مكروه است مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن احكام وقف احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است حد مرتد احكام ديه مسائل متفرقه

جاهائى كه قضا و كفاره واجب است

جاهائى كه قضا و كفاره واجب است
جاهائى كه قضا و كفاره واجب است
مسأله 1667 اگر در روزه رمضان عمداً قى كند يا در شب جنب شود و به تفصيلى كه در مسأله (1639) گفته شد بيدار شود و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، فقط بايد قضاى آن روز را بگيرد. ولى اگر كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند، عمداً انجام دهد، در صورتى كه مى دانسته آن كار روزه را باطل مى كند، قضا و كفاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1668 اگر به واسطه ندانستن مسأله كارى انجام دهد كه روزه را باطل مى كند، چنانچه مى توانسته مسأله را ياد بگيرد، كفاره بر او واجب مى شود و اگر نمى توانسته مسأله را ياد بگيرد، كفاره بر او واجب نيست.
كفاره روزه
مسأله 1669 كسى كه كفاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يك بنده آزاد كند، يا به دستورى كه در مسأله بعد گفته مى شود دو ماه روزه بگيرد، يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مُدكه تقريباً ده سير است طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد هر چه مى تواند به فقير طعام بدهد، واگر نتواند روزه بگيرد يا طعام بدهد، بايد استغفار كند، اگر چه مثلاً يك مرتبه بگويد استغفرالله . و احتياط واجب آنست كه هر وقت بتواند، كفاره را بدهد .
مسأله 1670 كسى كه ميخواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد بايد سى و يك روز آن را پى در پى بگيرد، و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشكال ندارد .
مسأله 1671 كسى كه
مى خواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد، نبايد موقعى شروع كند كه در بين سى و يك روز، روزى باشد كه مانند عيد قربان، روزه آن حرام است.
مسأله 1672 كسى كه بايد پى درپى روزه بگيرد، اگر دربين آن بدون عذر يك روز روزه نگيرد، ياوقتى شروع كند كه در بين آن به روزى برسد كه روزه آن واجب است، مثلا به روزى برسد كه نذر كرده آن روز را روزه بگيرد بايد روزها را از سر بگيرد.
مسأله 1673 اگر در بين روزهائى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، عذرى مثل حيض ، يانفاس ، ياسفرى كه دررفتن آن مجبوراست براى او پيش آيد، بعد از بر طرف شدن عذر واجب نيست روزه ها رااز سر بگيرد، بلكه بقيه را بعد از بر طرف شدن عذربجا مى آورد.
مسأله 1674 اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل كند، چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتى حرام شده باشد مثل خوردن غذاى حلالى كه براى انسان ضرر دارد و نزديكى كردن باعيال خود در حال حيض، بنابر احتياط كفاره جمع بر او واجب ميشود، يعنى بايد يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند، يا به هر كدام آنها يك مُدكه تقريباً ده سير است گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مدمويز يا يك مد خرما بدهد. و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها كه ممكن است بايد انجام دهد.
مسأله 1675 اگر روزه دارى دروغى را به خدا
و پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم نسبت دهد، اگر چه روزه خود را به چيز حرام باطل كرده، ولى كفاره جمع كه تفصيل آن در مسأله پيش گفته شد بر او واجب نمى شود.
مسأله 1676 اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند، براى هر دفعه، يك كفاره بر او واجب است. ولى اگر جماع او حرام باشد، براى هر دفعه يك كفاره جمع واجب مى شود.
مسأله 1677 اگر روزه دار در يك روزه ماه رمضان چند مرتبه غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، براى همه آنها يك كفاره كافى است.
مسأله 1678 اگر روزه دار غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، و بعد با حلال خود جماع نمايد، بنابر احتياط براى هر كدام يك كفاره واجب مى شود.
مسأله 1679 اگر روزه دار غير جماع كار ديگرى كه حلال است و روزه را باطل مى كند، انجام دهد مثلاً آب بياشامد و بعد كار ديگرى كه حرام است و روزه را باطل مى كند غير جماع انجام دهد، مثلاً غذاى حرامى بخورد، يك كفاره كافى است.
مسأله 1680 اگر روزه دار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيابد، چنانچه عمداً آنرا فرو ببرد، روزه اش باطل است.
و بايد قضاى آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب مى شود. و اگر خوردن آن چيز حرام باشد مثلاًموقع آروغ زدن، خون يا غذائى كه از صورت غذا بودن خارج شده، به دهان او بيايد و عمداً آنرا فرو برد، بايد قضاى آن روزه را
بگيرد، و بنا بر احتياط كفاره جمع هم بر او واجب مى شود.
مسأله 1681 اگر نذر كند كه روز معينى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل كند، بايد يك بنده آزاد نمايد يا دو ماه پى درپى روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام دهد.
مسأله 1682 كسى كه مى تواند وقت را تشخيص دهد، اگر به گفته كسى كه مى گويد مغرب شده افطار كند، و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و كفاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1683 كسى كه عمداً روزه خود را باطل كرده، اگر بعد از ظهر مسافرت كند، يا پيش از ظهر براى فرار از كفاره سفر نمايد كفاره از او ساقط نمى شود، بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آيد، بنابر اقوى كفاره بر او واجب است.
مسأله 1684 اگر عمداً روزه خود را باطل كند، و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود، كفاره بر او واجب نيست.
مسأله 1685 اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده، كفاره بر او واجب نيست.
مسأله 1686 اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اول شوال، و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود اول شوال بوده كفاره بر او واجب نيست.
مسأله 1687 اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه دار است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفاره روزه خودش و روزه زن را بايد
بدهد، و اگر زن به جماع راضى بوده بر هر كدام يك كفاره واجب مى شود.
مسأله 1688 اگر زنى شوهر روزه دار خود را مجبور كند كه جماع نمايد، يا كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، واجب نيست كفاره روزه شوهر را بدهد.
مسأله 1689 اگر روزه دار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به جماع كند و در بين جماع، زن راضى شود، بنابر احتياط واجب بايد مرد، دو كفاره و زن يك كفاره بدهد.
مسأله 1690 اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه دار خود كه خواب است جماع نمايد، يك كفاره بر او واجب مى شود، و روزه زن صحيح است و كفاره هم بر او واجب نيست.
مسأله 1691 اگر مرد زن خود را مجبور كند كه غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند بجا آورد، كفاره زن را نبايد بدهد، و بر خود زن هم كفاره واجب نيست.
مسأله 1692 كسى كه به واسطه مسافرت يا مرض روزه نمى گيرد، نمى تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع كند، ولى اگر او را مجبور نمايد، كفاره بر مرد واجب نيست.
مسأله 1693 انسان نبايد در بجا آوردن كفاره كوتاهى كند ولى لازم نيست فوراً آنرا انجام دهد.
مسأله 1694 اگر كفاره بر انسان واجب شود و چند سال آنرا بجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمى شود.
مسأله 1695 كسى كه بايد براى كفاره يك روز شصت فقير را طعام بدهد، نبايد به هر كدام از آنها بيشتر از يك مُد كه تقريباً ده سير است طعام
بدهد، يا يك فقير را بيشتر از يك مرتبه سير نمايد، ولى مى تواند براى هر يك از عيالات فقير اگر چه صغير باشند يك مد به آن فقير بدهد.
مسأله 1696 كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً كارى كه روزه راباطل مى كند انجام دهد، بايد به ده فقير هر كدام يك مد كه تقريباً ده سير است طعام بدهد، و اگر نمى تواند، سه روز روزه بگيرد .
جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است
مسأله 1697 در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و كفاره واجب نيست: اول آنكه روزه دار در روز ماه رمضان عمداً قى كند . دوم آنكه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى كه در مسأله (1639) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بيدار نشود . سوم عملى كه روزه را باطل مى كند بجانياورد، ولى نيت روزه نكند، ياريا كند، يا قصد كند كه روزه نباشد، يا قصد كند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد. چهارم آنكه درماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و با حال جنابت يك روز يا چند روز روزه بگيرد . پنجم آنكه درماه رمضان بدون اينكه تحقيق كند صبح شده يا نه، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده. و نيز اگر بعد از تحقيق با اينكه گمان دارد صبح شده، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روز بر او واجب است . بلكه اگر بعد از تحقيق
شك كند صبح شده يانه و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، واجب است كه قضاى روزه آن روز را بجا آورد. ششم آنكه كسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. هفتم آنكه كسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند، يا خيال كند شوخى مى كند و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده است. هشتم آنكه كور و مانند آن به گفته كس ديگر افطار كنند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. نهم آنكه در هواى صاف به واسطه تاريكى يقين كند كه مغرب شده و افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است. ولى اگر در هواى ابر به اطمينان اينكه مغرب شده افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نيست. دهم آنكه براى خنك شدن، يا بى جهت مضمضه كند، يعنى آب در دهان بگرداند و بى اختيار فرو رود. ولى اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد، يا براى وضوى نماز واجب مضمضه كند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1698 اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بى اختيار فرو رود، يا آب داخل بينى كند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1699 مضمضه زياد براى روزه دار مكروه است. و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو
برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.
مسأله 1700 اگر انسان بداند كه به واسطه مضمضه بى اختيار، يا از روى فراموشى آب وارد گلويش مى شود، نبايد مضمضه كند.
مسأله 1701 اگر در ماه رمضان، بعد از تحقيق يقين كند كه صبح نشده و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نيست.
مسأله 1702 اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا نه، نمى تواند افطار كند. ولى اگر شك كند كه صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم مى تواند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد.
احكام روزه قضا
مسأله 1703 اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه هاى وقتى را كه ديوانه بوده قضا نمايد.
مسأله 1704 اگر كافر مسلمان شود، واجب نيست روزه هاى وقتى را كه كافر بوده قضا نمايد. ولى اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه هاى وقتى را كه كافر بوده بايد قضا نمايد.
مسأله 1705 روزه اى كه از انسان به واسطه مستى فوت شده بايد قضا نمايد، اگر چه چيزى را كه به واسطه آن مست شده، براى معالجه خورده باشد.
مسأله 1706 اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او برطرف شده اگر وقت رفع عذر را مى دانسته و بعد فراموش كرده بايد مقدار بيشترى را كه احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نمايد، مثلاً كسى كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم بايد شش روز روزه بگيرد اما
كسى كه وقت رفع عذر را نمى داند و قبل از عروض شك هم نمى دانسته مى تواند مقدار كمتر را يعنى پنج روز را قضا كند، اگر چه احتياط مستحب آنست كه مقدار بيشتر يعنى شش روز را قضا نمايد.
مسأله 1707 اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد قضاى هر كدام را كه اول بگيرد مانعى ندارد. ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد، احتياط آنست كه اول قضاى رمضان آخر را بگيرد.
مسأله 1708 اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد، و در نيت معين نكند، روزه اى را كه مى گيرد قضاى كدام رمضان است، قضاى سال اول حساب مى شود.
مسأله 1709 كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد، مى تواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.
مسأله 1710 اگر قضاى روزه ميتى را گرفته باشد مستحب است، كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.
مسأله 1711 اگر به واسطه مرض، يا حيض، يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه هائى را كه نگرفته براى او قضا كنند.
مسأله 1712 اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد، قضاى روزه هائى را كه نگرفته بر او واجب نيست، و بايد براى هر روز يك مد كه تقريباً ده سير است طعام يعنى گندم يا نان آن، يا جو يا نان
آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما به فقير بدهد. ولى اگر به واسطه عذر ديگرى مثلاً براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند بنابر احتياط واجب بايد روزهائى را كه نگرفته قضا نمايد و براى هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.
مسأله 1713 اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد بنا بر احتياط واجب بايد روزه هائى را كه نگرفته قضا نمايد و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد و نيز اگر در ماه رمضان، غير مرض عذر ديگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد، روزه هائى را كه نگرفته بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد و براى هر روز يك مد طعام دهد.
مسأله 1714 اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاى روزه را نگيرد بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مد گندم يا نان آن، يا يك مد جو يا نان آن، يا يك مد خرما يا يك مد مويز هم به فقير بدهد.
مسأله 1715 اگر در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا كند، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مد گندم يا نان آن، يا جو
يا نان آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما به فقير بدهد، ولى اگر موقعى كه عذر دارد، تصميم داشته باشد كه بعد از برطرف شدن عذر روزه هاى خود را قضا كند و پيش از آنكه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند، بنابر احتياط واجب جمع نمايد بين قضا و كفاره.
مسأله 1716 اگر مرض انسان چند سال طول بكشد، بعد از آنكه خوب شد، بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از سالهاى پيش يك مد كه تقريباً ده سير است، طعام يعنى گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مد مويز، و يا يك مد خرما به فقير بدهد.
مسأله 1717 كسى كه بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد، مى تواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد.
مسأله 1718 اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.
مسأله 1719 اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، بايد قضاى آنرا بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت فقير طعام بدهد يا يك بنده آزاد كند و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد، زايد بر كفاره براى هر روز، دادن يك مد لازم است و قضاى روزه هم بر او لازم است.
مسأله 1720 اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد و در روز، مكرر جماع كند، بنابر احتياط واجب كفاره هم مكرر مى شود. ولى اگر چند مرتبه كار ديگرى كه روزه
را باطل مى كند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، يك كفاره كافى است.
مسأله 1721 بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى كه در مسأله (1399) گفته شد بجا آورد و همچنين بعد از مرگ مادر بنابر احتياط مستحب كه ترك آن سزاوار نيست.
مسأله 1722 اگر پدر غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد بنابر احتياط واجب، قضاى آن بر پسر بزرگتر لازم است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم