احکام شرعی
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي
آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمد حسيني شاهرودي

احكام تقليد احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام طهارت(آب مطلق و مضاف) احكام آبها احكام تخلى (بول و غائط كردن) استبراء مستحبات و مكروهات تخلى نجاسات نجاسات راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيزهاى پاك احكام نجاست مطهّرات مطهّرات احكام ظرفها وضو وضو وضوى ارتماسى دعاهائى كه موقع وضو گرفتن مستحب است شرائط وضو احكام وضو چيزهائى كه بايد براى آنها وضو گرفت چيزهائى كه وضو را باطل مى كند غسلهاى واجب غسلهاى واجب احكام جنابت احكام جنابت چيزهائى كه بر جنب حرام است چيزهائى كه بر جنب مكروه است غسل جنابت غسل ارتماسى احكام غسل كردن استحاضه استحاضه احكام استحاضه حيض حيض احكام حائض اقسام زنهاى حائض مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميت احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسلهاى مستحب تيمم تيمم چيزهائى كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضوء يا غسل احكام تيمم احكام نماز احكام نماز نمازهاى واجب احكام وقت نماز نمازهائى كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاى مستحب وقت نافله هاى يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز لباس نمازگزار لباس نمازگزار مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهائى كه در لباس نماز گزار مستحب است مكان نمازگزار احكام مسجد اذان و اقامة واجبات نماز واجبات نماز تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) ركوع سجود سجود چيزهائى كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز موالات قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قل هوالله احد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام تعقيب نماز مبطلات نماز چيزهائى كه در نماز مكروه است. مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست شكيات شكيات شكهاى باطل شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد شكهاى صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاى سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز نماز مسافر نماز مسافر مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضا نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت نماز جماعت شرائط امام جماعت احكام جماعت چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات نماز آيات دستور نماز آيات نماز عيد فطر وقربان اجير گرفتن براى نماز احكام روزه احكام روزه نيت چيزهائى كه روزه را باطل مى كند چيزهائى كه روزه را باطل مى كند احكام چيزهائى كه روزه را باطل مى كند آنچه براى روزه دار مكروه است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است جاهائى كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهائى كه فقط قضاى روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر راه ثابت شدن اول ماه روزه هاى حرام و مكروه روزه هاى مستحب مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه احكام خمس احكام خمس مصرف خمس احكام زكات احكام زكات شرايط واجب شدن زكات زكات گندم و جو و خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرائط كسانى كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره زكات فطره مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش چيزهائى كه در خريد و فروش مستحب است معاملات مكروه معاملات حرام شرائط فروشنده و خريدار شرائط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف معامله سلف شرائط معامله سلف احكام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردى كه انسان مى تواند معامله را بهم بزند مسائل متفرقه احكام شركت احكام صلح احكام اجاره احكام اجاره شرائط مالى كه آنرا اجاره مى دهند شرائط استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات كسانى كه نمى توانند در مال خود تصرف كنند احكام وكالت احكام قرض احكام حواله دادن احكام رهن احكام ضامن شدن احكام كفالت احكام وديعه(امانت) احكام عاريه احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى احكام نكاح يا ازدواج و زناشوئى دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غير دائم شرائط عقد عده اى از زنها كه ازدواج با آنها حرام است احكام عقد دائم متعه يا صيغه احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشوئى احكام شير دادن احكام شير دادن شرائط شير دادنى كه علت محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق احكام طلاق عده طلاق عده زنى كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعى احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام حيوان و مالى كه انسان آنرا پيدا مى كند احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات احكام سربريدن و شكار كردن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات دستور سر بريدن حيوانات شرائط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر چيزهائى كه موقع سربريدن حيوانات مستحب است چيزهائى كه در كشتن حيوانات مكروه است احكام شكار كردن با اسلحه احكام شكار كردن با اسلحه شكار كردن با سگ شكارى صيد ماهى صيد ملخ احكام خوردنيها و آشاميدنيها احكام خوردنيها و آشاميدنيها چيزهائى كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهائى كه موقع غذا خوردن مكروه است مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر و عهد احكام قسم خوردن احكام وقف احكام وصيت احكام ارث احكام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است احكام حدى كه براى بعضى از گناهان معين شده است حد مرتد احكام ديه مسائل متفرقه

احكام اجاره

احكام اجاره
احكام اجاره
مسأله 2180 اجاره دهنده و كسى كه چيزى را اجاره مى كند بايد مكلف و عاقل باشند و به قصد و اختيار خودشان اجاره را انجام دهند، و نيز بايد در مال خود حق تصرف داشته باشند، پس سفيهى كه مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف مى كند چون حق ندارد در مال خود تصرف نمايد اگر چيزى را اجاره كند، يا اجاره دهد صحيح نيست.
مسأله 2181 انسان مى تواند از طرف ديگرى وكيل شود و مال او را اجاره دهد.
مسأله 2182 اگر ولى يا قيم بچه، مال او را اجاره دهد، يا خود او را اجير ديگرى نمايد اشكال ندارد، و اگر مدتى از زمان بالغ شدن او را جزء مدت اجاره قرار دهد، بعد از آنكه بچه بالغ شد، مى تواند بقيه اجاره را بهم بزند مگر آنكه مصلحت ملزمه اى در اجاره دادن تمام مدت بوده.
مسأله 2183 بچه صغيرى را كه ولى ندارد، بدون اجازه مجتهد نمى شود اجير كرد و كسى كه به مجتهد دسترسى ندارد، مى تواند از چند نفر مؤمن كه عادل باشند، اجازه بگيرد و او را اجير نمايد.
مسأله 2184 اجاره دهنده و مستأجر لازم نيست صيغه عربى بخوانند، بلكه اگر مالك به كسى بگويد، ملك خود را به تو اجاره دادم و او هم بگويد قبول كردم اجاره صحيح است، و نيز اگر حرفى نزنند و مالك به قصد اين كه ملك را اجاره دهد، آن را به مستأجر واگذار كند، و او هم به قصد
اجاره كردن بگيرد، اجاره صحيح مى باشد.
مسأله 2185 اگر انسان بدون صيغه خواندن بخواهد براى انجام عملى اجير شود، همين كه مشغول آن عمل شد، اجاره صحيح است.
مسأله 2186 كسى كه نمى تواند حرف بزند، اگر با اشاره بفهماند كه ملك را اجاره داده، يا اجاره كرده، صحيح است.
مسأله 2187 اگر خانه يا دكان يا اطاقى را اجاره كند و صاحب ملك با او شرط كند كه فقط خود او از آنها استفاده نمايد، مستأجر نمى تواند آنرا به ديگرى اجاره دهد، واگر شرط نكند مى تواند آنرا به ديگرى اجاره دهد ولى اگر بخواهد به زيادتر از مقدارى كه اجاره كرده آنرا اجاره دهد، بايد در آن كارى مانند تعمير و سفيدكارى انجام داده باشد.
مسأله 2188 اگر اجير با انسان شرط كند كه فقط براى خود انسان كار كند، نمى شود او را به ديگرى اجاره داد و اگر شرط نكند، بايد زيادتر نگيرد.
مسأله 2189 اگر غير خانه و دكان و اطاق و اجير، چيز ديگر مثلاً زمين را اجاره كند و مالك با او شرط نكند كه فقط خودش از آن استفاده نمايد، اگر چه بيشتر از مقدارى كه اجاره كرده آنرا اجاره دهد اشكال ندارد.
مسأله 2190 اگر خانه يا دكانى را مثلاً يكساله به صدتومان اجاره كند و از نصف آن خودش استفاده نمايد، مى تواند نصف ديگر آن را به صدتومان اجاره دهد ولى اگر بخواهد نصف آن را به زيادتر از مقدارى كه اجاره كرده مثلاً به صدوبيست تومان اجاره دهد، بايد در آن، كارى مانند تعمير انجام داده باشد.
شرائط مالى كه آنرا اجاره مى دهند
مسأله 2191 مالى
را كه اجاره مى دهند چند شرط دارد:
اول آنكه معين باشد، پس اگر بگويد يكى از خانه هاى خود را اجاره دادم درست نيست.
دوم مستأجر آن را ببيند، يا كسى كه آنرا اجاره مى دهد طورى خصوصيات آنرابگويد كه كاملاً معلوم باشد(1).
سوم تحويل دادن آن ممكن باشد، پس اجاره دادن اسبى كه فرار كرده باطل است.
چهارم آن مال بواسطه استفاده كردن از بين نرود، پس اجاره دادن نان و ميوه و خوردنيهاى ديگر صحيح نيست.
پنجم استفاده اى كه مال را براى آن اجاره داده اند ممكن باشد، پس اجاره دادن زمين براى زراعت در صورتى كه آب باران كفايت آنرا نكند و از آب نهر هم مشروب نشود صحيح نيست.
ششم چيزى را كه اجاره مى دهد مال خود او باشد، و اگر مال كس ديگر را اجاره دهد، در صورتى صحيح است كه صاحبش رضايت دهد.
مسأله 2192 اجاره دادن درخت براى آن كه از ميوه اش استفاده كنند اشكال دارد.
مسأله 2193 زن مى تواند براى آنكه از شيرش استفاده كنند اجير شود، و لازم نيست از شوهر خود اجازه بگيرد، ولى اگر بواسطه شير دادن حق شوهر از بين برود، بدون اجازه او نمى تواند اجير شود.
شرائط استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند
مسأله 2194 استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند چهار شرط دارد:
اول آنكه حلال باشد. بنابر اين اجاره دادن دكان براى شراب فروشى، يا نگهدارى شراب، و كرايه دادن حيوان براى حمل و نقل شراب باطل است.
دوم پول دادن براى آن استفاده، درنظر مردم بيهوده نباشد.
سوم اگر چيزى را كه اجاره مى دهند
چند استفاده دارد، استفاده اى را كه مستأجر بايد از آن ببرد معين نمايند. مثلاً اگر حيوانى را كه سوارى مى دهد و بار مى برد اجاره دهند، بايد در موقع اجاره معين كنند كه سوارى يا باربرى آن مال مستأجر است يا همه استفاده هاى آن.
چهارم مدت استفاده را معين نمايند و اگر مدت معلوم نباشد ولى عمل را معين كنند مثلاً با خياط قرار بگذارند كه لباس معينى را بطور مخصوصى بدوزد كافيست.
مسأله 2195 اگر ابتداى مدت اجاره را معين نكنند، ابتداى آن بعد از خواندن صيغه اجاره است.
مسأله 2196 اگر خانه اى را مثلاً يكساله اجاره دهند، و ابتداى آنرا يك ماه بعد از خواندن صيغه قرار دهند، اجاره صحيح است، اگر چه موقعى كه صيغه مى خوانند خانه در اجاره ديگرى باشد.
مسأله 2197 اگر مدت اجاره را معلوم نكند و بگويد هر وقت در خانه نشستى، اجاره آن ماهى ده تومان است اجاره صحيح نيست.
مسأله 2198 اگر به مستأجر بگويد خانه را ماهى ده تومان به تو اجاره دادم يا بگويد خانه را يك ماهه به ده تومان به تو اجاره دادم، و بعد از آن هم هر قدر بنشينى اجاره آن ماهى ده تومان است، در صورتى كه ابتداى مدت اجاره را معين كنند يا ابتداى آن معلوم باشد، اجاره ماه اول صحيح است.
مسأله 2199 خانه اى را كه غريب و زوار در آن منزل مى كنند و معلوم نيست چقدر در آن مى مانند، اگر قرار بگذارند كه مثلاً شبى يك تومان بدهند و صاحبخانه راضى شود، استفاده از آن خانه اشكال ندارد،
ولى چون مدت اجاره را معلوم نكرده اند اجاره صحيح نيست و صاحب خانه هر وقت بخواهد مى تواند آنان را بيرون كند.
مسائل متفرقه اجاره
مسأله 2200 مالى را كه مستأجر بابت اجاره مى دهد بايد معلوم باشد، پس اگر از چيزهائى است كه مثل گندم با وزن معامله مى كنند، بايد وزن آن معلوم باشد على الاحوط. و اگر از چيزهائى است كه مثل تخم مرغ با شماره معامله مى كنند، بايد شماره آن معين باشد على الاحوط. و اگر مثل اسب و گوسفند است، بايد اجاره دهنده آنرا ببيند، يا مستأجر خصوصيات آنرا به او بگويد.
مسأله 2201 اگر زمينى را براى زراعت جو يا گندم اجاره دهد و مال الاجاره را جو يا گندم همان زمين قرار دهد، اجاره صحيح نيست.
مسأله 2202 كسى كه چيزى را اجاره داده، تا آن چيز را تحويل ندهد، حق ندارد اجرت آنرا مطالبه كند، و نيز اگر براى انجام عملى اجير شده باشد، پيش از انجام عمل حق مطالبه اجرت ندارد.
مسأله 2203 هر گاه چيزى را كه اجاره داده تحويل دهد، اگر چه مستأجر تحويل نگيرد، يا تحويل بگيرد و تا آخر مدت اجاره از آن استفاده نكند، بايد مال الاجاره آنرا بدهد.
مسأله 2204 اگر انسان اجير شود كه در روز معينى كارى را انجام دهد و در آن روز براى انجام آن كار حاضر شود، كسى كه او را اجير كرده اگر چه آن كار را به او مراجعه نكند، بايد اجرت او را بدهد، مثلاً اگر خياطى را در روز معينى براى دوختن لباسى اجير نمايد و خياط در آن روز آماده
كار باشد، اگر چه پارچه را به او ندهد كه بدوزد، بايد اجرتش را بدهد، چه خياط بيكار باشد، چه براى خودش يا ديگرى كار كند.
مسأله 2205 اگر بعد از تمام شدن مدت اجاره معلوم شود كه اجاره باطل بوده، مستأجر بايد مال الاجاره را به مقدار معمول به صاحب ملك بدهد، مثلاً اگر خانه اى را يكساله به صدتومان اجاره كند بعد بفهمد اجاره باطل بوده، چنانچه اجاره آن خانه معمولاً پنجاه تومان است بايد پنجاه تومان را بدهد، و اگر دويست تومان است، بايد دويست تومان را بپردازد. و نيز اگر بعد از گذشتن مقدارى از مدت اجاره معلوم شود كه اجاره باطل بوده، بايد اجاره آن مدت را به مقدار معمول به صاحب ملك بدهد.
مسأله 2206 اگر چيزى را كه اجاره كرده از بين برود، چنانچه در نگهدارى آن كوتاهى نكرده و در استفاده بردن از آن هم زياده روى ننموده ضامن نيست و نيز اگر مثلاً پارچه اى را كه به خياط داده از بين برود در صورتى كه خياط زياده روى نكرده و در نگهدارى آن هم كوتاهى نكرده باشد، نبايد عوض آنرابدهد.
مسأله 2207 هر گاه صنعتگر چيزى را كه گرفته ضايع كند ضامن است.
مسأله 2208 اگر قصاب سر حيوانى را ببرد، و آنرا حرام كند چه مزد گرفته باشد، چه مجانى سر بريده باشد، بايد قيمت آنرا به صاحبش بدهد.
مسأله 2209 اگر حيوانى را اجاره كند و معين نمايد كه چقدر بار بر آن بگذارد، چنانچه بيشتر از آن مقدار باركند، و آن حيوان بميرد يا معيوب شود ضامن است و نيز اگر مقدار
بار را معين نكرده باشند و بيشتر از معمول باركند و حيوان تلف شود، يا معيوب گردد ضامن مى باشد.
مسأله 2210 اگر حيوانى را براى بردن بار شكستنى اجاره دهد، چنانچه آن حيوان بلغزد، يا رم كند و بار را بشكند، صاحب حيوان ضامن نيست ولى اگر بوسطه زدن و مانند آن كارى كند كه حيوان زمين بخورد و بار را بشكند ضامن است.
مسأله 2211 اگر كسى بچه اى را ختنه كند و ضررى به آن بچه برسد يا بميرد چنانچه بيشتر از معمول بريده باشد ضامن است و اگر بيشتر از معمول نبريده باشد ضامن نيست.
مسأله 2212 اگر دكتر بدست خود به مريض دوا بدهد، چنانچه در معالجه خطا كند و به مريض ضررى برسد يا بميرد، دكتر ضامن است، و اما اگر درد و دواى مريض را بگويد و مريض دوا را بخورد، نمى توان حكم به ضمان كرد، مگر آنكه سبب از مباشر اقوى باشد. بلى اگر فقط بگويد فلان دوا براى فلان مرض فايده دارد، و بواسطه خوردن دوا ضررى به مريض برسد، يا بميرد دكتر ضامن نيست.
مسأله 2213 هر گاه دكتر به مريض يا ولى او بگويد، كه اگر ضررى به مريض برسد ضامن نيستم، در صورتى كه دقت و احتياط خود را بكند و به مريض ضررى برسد، يا بميرد دكتر ضامن نيست.
مسأله 2214 مستأجر و كسى كه چيزى را اجاره داده، با رضايت يكديگر مى توانند معامله رابهم بزنند و نيز اگر در اجاره شرط كنند كه هر دو يا يكى از آنان حق بهم زدن معامله را داشته باشند، مى توانند مطابق
قرارداد، اجاره را بهم بزنند.
مسأله 2215 اگر اجاره دهنده يا مستأجر بفهمد كه مغبون شده است، چنانچه در موقع خواندن صيغه ملتفت نباشد كه مغبون است، مى تواند اجاره را بهم بزند، ولى اگر در صيغه اجاره شرط كنند كه اگر مغبون هم باشند حق بهم زدن معامله را نداشته باشند، نمى توانند اجاره را بهم بزنند.
مسأله 2216 اگر چيزى را اجاره دهد و پيش از آنكه تحويل دهد كسى آنرا غصب نمايد، مستأجر مى تواند اجاره را بهم بزند و چيزى را كه به اجاره دهنده داده پس بگيرد، يا اجاره را بهم نزند و اجاره مدتى را كه در تصرف غصب كننده بوده به ميزان معمول از او بگيرد، پس اگر حيوانى را يك ماهه به ده تومان اجاره نمايد و كسى آنرا ده روز غصب كند، و اجاره معمولى ده روز آن پانزده تومان باشد، مى تواند پانزده تومان را از غصب كننده بگيرد.
مسأله 2217 اگر چيزى را كه اجاره كرده تحويل بگيرد، و بعد ديگرى آنرا غصب كند، نمى تواند اجاره را بهم بزند، و فقط حق دارد كرايه آن چيز را به مقدار معمول از غصب كننده بگيرد.
مسأله 2218 اگر پيش از آنكه مدت اجاره تمام شود، ملك را به مستأجر بفروشد، اجاره بهم نمى خورد و مستأجر بايد مال الاجاره را به فروشنده بدهد، و همچنين است اگر آنرا به ديگرى بفروشد.
مسأله 2219 اگر پيش از ابتداى مدت اجاره، ملك بطورى خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفاده اى كه شرط كرده اند نباشد، اجاره باطل مى شود و پولى كه
مستأجر به صاحب ملك داده به او برمى گردد، بلكه اگر طورى باشد كه بتواند استفاده مختصرى هم از آن ببرد، مى تواند اجاره را بهم بزند.
مسأله 2220 اگر ملكى را اجاره كند و بعد از گذشتن مقدارى از مدت اجاره به طورى خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفاده اى كه شرط كرده اند نباشد، اجاره مدتى كه باقيمانده باطل مى شود، و اگر استفاده مختصرى هم بتواند از آن ببرد، مى تواند اجاره مدت باقيمانده را بهم بزند.
مسأله 2221 اگر خانه اى را كه مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد و يك اطاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آنرا بسازد و هيچ مقدار از استفاده آن از بين نرود، اجاره باطل نمى شود، و مستأجر هم نمى تواند اجاره را بهم بزند، و اگر ساختن آن بقدرى طول بكشد كه مقدارى از استفاده مستأجر از بين برود، اجاره به آن مقدار باطل مى شود و مستأجر مى تواند اجاره باقيمانده را بهم بزند.
مسأله 2222 اگر اجاره دهنده يا مستأجر بميرد، اجاره باطل نمى شود، ولى اگر خانه مال اجاره دهنده نباشد، مثلاً ديگرى وصيت كرده باشد كه تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد، چنانچه آن خانه را اجاره دهد، و پيش از تمام شدن مدت اجاره بميرد، از وقتى كه مرده اجاره باطل است.
مسأله 2223 اگر صاحب كار، بنّا را وكيل كند كه براى او عمله بگيرد، چنانچه بنّا كمتر از مقدارى كه از صاحب كار مى گيرد به عمله بدهد، زيادى آن بر او حرام است، و بايد آنرا به صاحب كار
بدهد، ولى اگر اجير شود كه ساختمان را تمام كند و براى خود اختيار بگذارد كه خودش بسازد، يا به ديگرى بدهد، در صورتى كه كمتر از مقدارى كه اجير شده به ديگرى بدهد، زيادى آن براى او حلال مى باشد.
مسأله 2224 اگر رنگرز قرار بگذارد كه مثلاً پارچه را با نيل رنگ كند، چنانچه با رنگ ديگر رنگ نمايد، حق ندارد چيزى بگيرد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم