احکام شرعی
آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي
آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي
آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي

احکام تقلید احکام آب ها آب مطلق و مضاف 1- آب کُر 2- آب قلیل 3- آب جاری 4- آب باران 5- آب چاه احکام آبها * احکام تخلی بول و غائط اسْتِبْراء مستحبات و مکروهات تخلّی * نجاسات اشاره 2 و 2- بول و غائط 3- مَنی 4- مردار 5- خون 7 و 7- سگ و خوک 8- کافر 9- شراب 10- فقّاع  11_ عرق جُنُب از حرام  12- عرق شتر نجاست خوار * راه ثابت شدن نجاست * چگونگی نجس شدن چیزهای پاک * احکام نجاسات * مطهرات اشاره  1- آب : 2- زمین: 4 - آفتاب : 4- اسْتِحاله : 5- انقلاب :  6- اسلام: 7- انتقال: 8- تَبَعیت: 9- برطرف شدن عین نجاست:  10- اسْتِبْراء حیوان نجاست خوار : 11- غائب شدن مسلمان:  * احکام ظرف ها وضو * واجبات وضو * وضوی ارتماسی * ادعیه مستحب هنگام وضو دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحب است * شرائط وضو شرایط صحیح بودن وضو سیزده چیز است:  شرط اول: آن که آب وضو پاک باشد. شرط دوم: آن که آب وضو مطلق باشد. شرط سوم: آن که آب وضو مباح باشد.و همچنین بنابر احتیاط باید فضایی که در آن وضو می گیرد مباح باشد. شرط چهارم: آن که ظرف آب وضو مباح باشد. شرط پنجم: آن که ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم: آن که اعضای وضو موقع شستن و مسح کردن، پاک باشد. شرط هفتم: آن که وقت برای وضو و نماز کافی باشد. شرط هشتم: آن که به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم وضو بگیرد، و اگر برای خنک شدن یا به قصد دیگری وضو بگیرد باطل است بلی اگر مرادش از خنک شدن و یا گرم شدن به نحو داعی و تعدد مطلوب باشد پس وضوی او اشکالی ندارد. شرط نهم: آن که وضو را به ترتیبی که گفته شد به جا آورد، یعنی اول صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشوید و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نماید، و باید پای راست را پیش از پای چپ مسح کند، و اگر به این ترتیب وضو نگیرد باطل است.هر چند صحت وضو در صورتی که هر دو پا را با دو دست و بطور همزمان مسح کند خالی از قوت نیست. شرط دهم: آن که کارهای وضو را پشت سر هم انجام دهد، یعنی موالات را حفظ کند. شرط یازدهم: آن که شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است. شرط دوازدهم: آن که استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد. شرط سیزدهم: آن که در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد. * احکام وضو * موارد وجوب وضو چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت * مبطلات وضو چیزهایی که وضو را باطل می کند * احکام وضوی جبیره غسل * غسلهای واجب * احکام جنابت * احکام جنابت چیزهایی که بر جنب حرام است چیزهایی که بر جنب مکروه است * اقسام غسل اشاره 1_ غسل ترتیبی 2_ غسل ارتماسی * احکام غسل احکام اموات * احکام میت غسل مسّ میت احکام محتضر احکام بعد از مرگ احکام غسل و کفن و نماز و دفن میت * کیفیت غسل میت و احکام آن * احکام کفن میت احکام حُنوط * نماز میت و کیفیت آن احکام نماز میت کیفیت نماز میت مستحبات نماز میت * احکام دفن مستحبات دفن * نماز وحشت * نبش قبر غسلهای مستحب * انواع غسلهای مستحب و احکام آنها غسلهای مستحبی تیمّم * مواردی که به جای وضو و غسل باید تیمم کرد: در هفت مورد به جای وضو و غسل باید تیمم کرد: دوّمین مورد از تیمّم سوّمین مورد از تیمّم چهارمین مورد از تیمّم پنجمین مورد از تیمّم ششمین مورد از تیمّم هفتمین مورد از تیمّم * چیزهایی که تیمّم بر آنها صحیح است * کیفیت تیمّم و احکام آن کیفیت تیمّم احکام تیمّم نماز * احکام نماز اشاره نمازهای واجب * نمازهای واجب یومیه و اوقات آنها نمازهای واجب یومیه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح * احکام وقت نماز * نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود * نمازهای مستحب * وقت نافله های یومیه * نماز غفیله * احکام قبله * پوشانیدن بدن در نماز * لباس نمازگزار اشاره شرط اوّل شرط دوّم شرط سوّم شرط چهارم شرط پنجم مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد چیزهایی که در لباس نمازگزار مستحب است چیزهایی که در لباس نمازگزار مکروه است                 * مکان نمازگزار شرط اوّل: آنکه مباح باشد: شرط دوّم: شرط سوّم: شرط چهارم: آن که مکان نمازگزار شرط پنجم: * جاهایی که نماز خواندن در آنها مستحب و مکروه است جاهایی که نماز خواندن در آنها مستحب است جاهایی که نماز خواندن در آنها مکروه است * احکام مسجد * اذان و اقامه اشاره ترجمه اذان و اقامه * چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است * مستحبات و مکروهات سجده * سجده های واجب قرآن * تشهّد و سلام نماز تشهّد سلام نماز * ترتیب و موالات ترتیب مُوالات * قنوت * ترجمه نماز 1- ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره توحید 3- ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از آنها مستحب است 4- ترجمه قنوت 5- ترجمه تسبیحات اربعه 6- ترجمه تشهد و سلام * تعقیبات نماز * حکم صلوات بر پیغمبر در نماز صلوات بر پیغمبردر نماز * مُبْطِلات نماز * چیزهایی که در نماز مکروه است * مواردی که می شود نماز واجب را شکست * شکیّات نماز/شکهای باطل کننده نماز اشاره شکهای باطل کننده نماز * شکیّات نماز شکهایی که نباید به آنها اعتنا کرد 1- شک در چیزی که محل آن گذشته است: 2- شک بعد از سلام 3- شک بعد از وقت 4- شک کَثیرُ الشَّک (کسی که زیاد شک می کند) 5- شک امام و مأموم 6- شک در نماز مستحبی * شکیّات نماز شکهای صحیح * نماز احتیاط * مواردسجده سهو و کیفیت آن موارد سجده سهو کیفیت سجده سهو * قضای سجده و تشهد فراموش شده * کم و زیاد کردن اجزاء و شرایط نماز * نماز مسافر * مسائل متفرقه نماز مسافر نماز قضا * نماز جماعت شرایط امام جماعت * احکام جماعت * چیزهایی که در نماز جماعت مستحب و مکروه است چیزهایی که در نماز جماعت مستحب است چیزهایی که در نماز جماعت مکروه است * نماز آیات * کیفیت نماز آیات * نماز عید فطر و قربان * اجیر گرفتن برای نماز روزه * احکام روزه اشاره نیّت * چیزهایی که روزه را باطل می کند و احکام آنها چیزهایی که روزه را باطل می کند 1- خوردن و آشامیدن 2- جِماع 3- استمناء 4- دروغ بستن به خدا و پیغمبر 5- رساندن غبار غلیظ به حلق 6- فرو بردن سر در آب 7- باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8- اماله کردن 9- قِیْ کردن احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند * آنچه برای روزه دار مکروه است * جاهایی که قضا و کَفّاره واجب است * کَفّاره روزه * جاهایی که فقط قضای روزه واجب است * احکام روزه قضا * احکام روزه مسافر * کسانی که روزه بر آنها واجب نیست * راه ثابت شدن اوّل ماه * روزه های حرام و مکروه * روزه های مستحب خمس * موارد خمس: احکام خمس 1- منفعت کسب 2- معدن 3_ گنج 4_ مال حلال مخلوط به حرام 6_ غنیمت 7- زمینی که کافر ذِمّی از مسلمان بخرد * مصرف خمس زکات * احکام زکات * شرایط وجوب زکات شرایط واجب شدن زکات * زکات گندم و جو و خرما و کشمش * نِصاب طلا * نِصاب نقره * شرائط زکات شتر و گاو و گوسفند * نِصاب شتر * نصاب گاو و گوسفند نِصاب گاو نِصاب گوسفند * مصرف زکات * شرایط کسانی که مستحق زکاتند * نیّت زکات * مسائل متفرقه زکات * زکات فِطْرَه مصرف زکات فطره * مسائل متفرقه زکات فطره حج * مختصری از احکام حج احکام حجّ احکام خرید و فروش * چیزهایی که در خرید و فروش مستحب است احکام خرید و فروش چیزهایی که در خرید و فروش مستحب است * معاملات مکروه و باطل معاملات مکروه معاملات باطل * شرایط فروشنده و خریدار * شرایط جنس و عوض آن اشاره اول: آن که مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد. دوم: آن که بتوانند آن را تحویل دهند، بنابر این فروختن اسبی که فرار کرده صحیح نیست، ولی اگر بنده ای را که فرار کرده با چیزی که می تواند تحویل دهد مثلاً با یک فرش بفروشد، اگر چه آن بنده پیدا نشود، معامله صحیح است و در غیر بنده مشکل است. سوم: خصوصیاتی را که در جنس و عوض هست و به واسطه آنها میل مردم به معامله فرق می کند معین نماید. چهارم: کسی در جنس، یا در عوض آن حقی نداشته باشد، پس مالی را که انسان پیش کسی گرو گذاشته، بدون اجازه او نمی تواند بفروشد. پنجم: آن که بنابر احتیاط خودِ جنس را بفروشد نه منفعت آن را اگر چه جائز بودن خالی از قوّت نیست، پس اگر مثلاً منفعت یک ساله خانه را بفروشد صحیح است، و چنانچه خریدار به جای پول، منفعت ملک خود را بدهد، مثلاً فرشی را از کسی بخرد و عوض آن منفعت یک ساله خانه خود را به او واگذار کند اشکال ندارد، و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد. * صیغه خرید و فروش * خرید و فروش میوه ها * نقد و نسیه * معامله سَلَف و شرائط و احکام آن معامله سَلَف شرایط معامله سَلَف احکام معامله سَلَف * فروش طلا و نقره، به طلا و نقره * مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند * مسائل متفرقه خرید و فروش مسائل متفرقه احکام شرکت * احکام صلح * احکام اجاره * شرایط مال الاجاره و شرائط استفاده از آن شرایط مال الاجاره شرایط استفاده از مال الاجاره * مسائل متفرقه اجاره * احکام جُعالَه * احکام مُزارَعَه * احکام مُساقات * کسانی که نمی توانند در مال خود تصرف کنند * علائم بلوغ * احکام وکالت * احکام قرض * احکام حواله دادن * احکام رهن * احکام ضامن شدن * احکام کفالت * احکام ودیعه (امانت) * احکام عاریه احکام ازدواج و زناشویی * احکام عقد احکام ازدواج و زناشویی احکام عقد * دستور خواندن عقد دائم و غیر دائم دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غیردائم * شرایط عقد * عیبهائی که بواسطه آنها می شود عقد را به هم زد * عده ای از زنها که ازدواج با آنان حرام است * احکام عقد دائم * متعه یا صیغه(عقد غیر دائم) * احکام نگاه کردن * مسائل متفرقه زناشویی * احکام شیر دادن * شرایط شیر دادنی که سبب محرم شدن می شود * آداب شیر دادن * مسائل متفرقه شیر دادن طلاق * احکام طلاق * عدّه طلاق اشاره عده زنی که شوهرش مرده * طلاق بائن و طلاق رجعی * احکام رجوع کردن * طلاق خلع * طلاق مبارات * احکام متفرقه طلاق غصب * احکام غصب مال پیدا شده * احکام مال پیدا شده احکام مالی که انسان آن ر ا پیدا می کند * احکام سربریدن و شکار حیوانات * دستور و شرائط سر بریدن حیوانات دستور سر بریدن حیوانات شرایط سر بریدن حیوان * دستور کشتن شتر * مستحبات کشتن حیوانات چیزهایی که موقع سربریدن حیوانات مستحب است * احکام شکار با اسلحه * شکار با سگ شکاری * احکام صید ماهی * صید ملخ خوردنی ها و آشامیدنی ها * احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها * مستحبات و مکروهات غذا خوردن چیزهایی که موقع خوردن غذا مستحب است چیزهایی که در غذا خورد ن مکروه است * مستحبات و مکروهات آب آشامیدن مستحبات آب آشامیدن مکروهات آب آشامیدن نذر و عهد * احکام نذر و عهد قسم خوردن * احکام قسم خوردن وقف * احکام وقف * احکام وصیت

طلاق

طلاق
* احکام طلاق
مسأله 2382_ مردی که زن خود را طلاق می دهد، باید عاقل و بنابر احتیاط واجب بالغ باشد، و به اختیار خود طلاق دهد، و اگر او را مجبور کنند که زنش را طلاق دهد طلاق باطل است، و نیز باید قصد طلاق داشته باشد، پس اگر صیغه طلاق را به شوخی بگوید صحیح نیست.
مسأله 2383_ زن باید در وقت طلاق از خون حیض و نفاس پاک باشد و شوهرش در آن پاکی یا در حال نفاس یا حیض که پیش از این پاکی بوده با او نزدیکی نکرده باشد و تفضیل این دو شرط در مسائل آینده گفته می شود.
مسأله 2384_ طلاق دادن زن در حال حیض یا نفاس در سه صورت صحیح است :
اول: آن که شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیکی نکرده باشد.
دوم: آبستن باشد، و اگر معلوم نباشد که آبستن است و شوهر
در حال حیض طلاقش بدهد، بعد بفهمد آبستن بوده، اشکال ندارد.
سوم: مرد بواسطه غایب بودن نتواند یا برایش مشکل باشد که پاک بودن زن را بفهمد.
مسأله 2385_ اگر زن را از خون حیض پاک بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود که موقع طلاق در حال حیض بوده، طلاق او باطل است و اگر او را در حیض بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود پاک بوده طلاق او صحیح است.
مسأله 2386_ کسی که می داند زنش در حال حیض یا نفاس است، اگر غایب شود مثلاً مسافرت کند و بخواهد او را طلاق دهد، باید تا مدتی که معمولاً زنها از حیض یا نفاس پاک می شوند صبر کند.
مسأله 2387_ اگر مردی که غایب است بخواهد زن خود را طلاق دهد چنانچه بتواند اطلاع پیدا کند که زن او در حال حیض یا نفاس است سا نه، اگر چه اطلاع او از روی عادت حیض زن، یا نشانه های دیگری باشد که در شرع معین شده، باید تا مدتی که معمولاً زنها از حیض یا نفاس پاک می شوند صر کند.
مسأله 2388_ اگر با عیالش که از خون حیض و نفاس پاک است نزدیکی کند و بخواهد طلاقش دهد، باید صبر کند تا دوباره حیض ببیند و پاک شود، ولی زنی را که نه سالش تمام نشده، یا آبستن است، اگر بعد از نزدیکی طلاق دهند، اشکال ندارد، همچنین است اگر یائسه باشد یعنی اگر سیده است بیشتر از شصت سال و اگر سیده نیست بیشتر از پنجاه سال داشته باشد.
مسأله 2389_ هر گاه با زنی که از خون حیض و نفاس پاک است
نزدیکی کند و در همان پاکی طلاقش دهد اگر بعد معلوم شود که موقع طلاق آبستن بوده اشکال ندارد.
مسأله 2390_ اگر با زنی که از خون حیض و نفاس پاک است نزدیکی کند و مسافرت نماید، چنانچه بخواهد در سفر طلاقش دهد، باید بقدری که زن معمولاً بعد از آن پاکی، خون می بیند و دوباره پاک می شود صبر کند.
مسأله 2391_ اگر مرد بخواهد زن خود را که بواسطه مرضی حیض نمی بیند طلاق دهد. باید از وقتی که با او نزدیکی کرده تا سه ماه از جماع با او خودداری نماید بعد او را طلاق دهد.
مسأله 2392_ طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید » «زوجتی فاطمه طالق» زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید : «زوجه موکلی فاطمه طالق».
مسأله 2393_ زنی که صیغه شده، مثلاً یک ماهه یا یک ساله او را عقد کرده اند طلاق ندارد، و رها شدن او به این است که مدتش تمام شود، یا مرد مدت را به او ببخشد به این ترتیب که بگوید » مدت را به تو بخشیدم و شاهد گرفتن و پاک بودن زن از حیض لازم نیست.
* عدّه طلاق
اشاره
مساله 2394- زنی که بالغه نشده و زن یائسه عده ندارد، یعنی اگرچه شوهرش با او نزدیکی کرده باشد، بعد از طلاق می تواند فورا شوهر کند.
مساله 2395- زنی که نه سالش تمام شده و یائسه نیست اگر شوهرش با او
نزدیکی کند و طلاقش دهد، بعد از طلاق باید عده نگهدارد یعنی بعد از آن که در پاکی طلاقش داد، بقدری صبر کند که دوبار حیض ببیند و پاک شود، و همین که حیض سوم را دید عده او تمام می شود و می تواند شوهر کند ولی اگر پیش از نزدیکی کردن با او طلاقش بدهد عده ندارد یعنی می تواند بعد از طلاق فورا شوهر کند.
مساله 2396- زنی که حیض نمی بیند اگر در سن زن هایی باشد که حیض می بینند، چنانچه شوهرش بعد از نزدیکی کردن او را طلاق دهد، باید بعد از طلاق تا سه ماه عده نگهدارد.
مساله 2397- زنی که عده او سه ماه است، اگر اول ماه طلاقش بدهند باید سه ماه هلالی یعنی از موقعی که ماه دید می شود تا سه ماه عده نگهدارد. و اگر در بین ماه طلاقش بدهند، باید باقی ماه را با دو ماه بعد از آن و نیز کسری ماه اول را از ماه چهارم عده نگهدارد تا سه ماه تمام شود، مثلا اگر غروب روز بیستم ماه طلاقش بدهند و آن ماه بیست و نه روز باشد باید نه روز باقی ماه را با دو ماه بعد از آن و بیست روز از ماه چهارم عده نگهدارد، و احتیاط مستحب آن است که از ماه چهارم بیست و یک روز عده نگهدارد تا با مقداری که از اول ماه عده نگهداشته سی روز شود.
مساله 2398- اگر زن ابستن راطلاق دهند، عده اش تا دنیا آمدن یا سقط شدن بچه او است، بنابراین اگر مثلا یک ساعت بعد از طلاق بچه
او به دنیا آید، عده اش تمام می شود.
مساله 2399- زنی که نه سالش تمام شده و یائسه نیست اگر صیغه شود مثلا یک ماهه، یا یک ساله چنانچه شوهرش با او نزدیکی نماید و مدت آن زن تمام شود یا شوهر مدت را به او ببخشد در صورتی که حیض می بیند باید به مقدار دو حیض و اگر حیض نمی بیند ، چهل و پنج روز باید از ازدواج مجدد خودداری نماید.
مساله 2400- ابتدای عده طلاق از موقعی است که خواندن صیغه طلاق تمام شود، چه زن بداند طلاقش داده اند یا نداند ، پس اگر بعد از تمام شدن عده بفهمد که او را طلاق داده اند، لازم نیست دوباره عده نگهدارد.
عده زنی که شوهرش مرده
مساله 2401- زنی که شوهرش مرده اگر آبستن نباشد، باید تا چهار ماه و ده روز عده نگهدارد یعنی از شوهر کردن خودداری نماید اگرچه یائسه یا صیغه باشد، یا شوهرش با او نزدیکی نکرده باشد و اگر آبستن باشد، باید تا موقع زاییدن عده نگهدارد، ولی اگر پیش از گذشتن چهار ماه و ده روز، بچه اش به دنیا آید باید تا چهار ماه و ده روز از مرگ شوهرش صبر کند و این عده را عده وفات می گویند.
مساله 2402- زنی که در عده وفات می باشد،حرام است لباس الوان بپوشد و سرمه بکشد و همچنین کارهای دیگری که زینت حساب شود بر او حرام می باشد.
مساله 2403- اگر زن یقین کند که شوهرش مرده وبعد از تمام شده ن عده وفات شوهر کند، چنانچه معلوم شود شوهر او بعدا مرده است، باید از شوهر دوم جدا شود
و در صورتی که آبستن باشد، به مقداری که در عده طلاق گفته شد، برای شوهر دوم عده طلاق و بعد برای شوهر اول عده وفات نگهدارد و اگر آبستن نباشد برای شوهر اول عده وفات و بعد برای شوهر دوم عده طلاق نگهدارد.
مساله 2404- ابتدای عده وفات از موقعی است که زن از مرگ شوهر مطلع شود.
مساله 2405- اگر زن بگوید عده ام تمام شده، با دو شرط از او قبول می شود: اول: آنکه مورد تهمت نباشد. دوم: از طلاق یا مردن شوهرش بقدری گذشته باشد که در ان مدت تمام شدن عده ممکن باشد.
* طلاق بائن و طلاق رجعی
مساله 2406- طلاق بائن آن است که بعد از طلاق، مرد حق ندارد به زن خود رجوع کند، یعنی بدون عقد او را به زنی قبول نماید و آن بر پنج قسم است:
اول: طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد. دوم: طلاق زنی که یائسه باشد یعنی اگر سیده است بیشتر از شصت سال و اگر سیده نیست بیشتر از پنجاه سال داشته باشد. سوم: طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد. چهارم: طلاق سوم زنی که ا ورا سه دفعه طلاق داده اند. پنجم: طلاق خلع و مبارات و احکام اینها بعدا گفته خواهد شد و غیر اینها طلاق رجعی است که بعد از طلاق تا زن در عده است مرد می تواند به او رجوع نماید.
مساله 2407- کسی که زنش را طلاق رجعی داده، حرام است او را از خانه ای که موقع طلاق دادن در آن خانه بوده بیرون کندع ولی در بعضی از ماقع که در کتاب های
مفصل گفته شده،بیون کردن او اشکال ندارد، و نیز حرام است زن برای کارهای غیر لازم از خانه بیرون رود.
* احکام رجوع کردن
مساله 2408- در طلاق رجعی مرد به دو قسم می تواند به زن خود رجوع کند:
اول: حرفی بزند که معنایش این باشد که او را دوباره زن خود قرار داده است. دوم: کاری کند که از آن بفهمند رجوع کرده است.
مساله 2409- برای رجوع کردن لازم نیست مرد شاهد بگیرد، یا به زن خبر دهد، بلکه اگر بدون این که کسی بفهمد، بگوید به زنم رجوع کردم صحیح است.
مساله 2410- مردی که زن خود را طلاق رجعی داده، اگر مالی از او بگیرد و با او صلح کند که دیگر به او رجوع نکند، حق رجوع از بین نمی رود.
مساله 2411- اگر زنی را دو بار طلاق دهند و به او رجوع کند. یا دوبار او را طلاق دهد و بعد از هر طلاق عقدش کند، بعد از طلاق سوم آن زن بر او حرام است،ولی اگر بعد از طلاق سوم به دیگری شوهر کند، با چهار شرط به شوهر اول حلال می شود، یعنی می تواند آن زن را دوباره عقد نماید:
اول: آن که عقد شوهر دوم همیشگی باشد،و اگر مثلا یک ماهه یا یک ساله او را صیغه کند، بعد از آن که از او جدا شد، شوهر اول نمی تواند او را عقد کند. دوم: شوهر دوم بالغ باشد و با او نزدیکی و دخول کند. و بنابر احتیاط واجب باید انزال شود. سوم: شوهر دوم طلاقش دهد یا بمیرد. چهارم: عده طلاق یا عده وفات شوهر دوم تمام شود.
* طلاق خلع
مساله 2412- طلاق زنی را که به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به او می بخشد که طلاقش دهد طلاق خلع گویند.
مساله 2413- اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: «زَوجَتی فاطِمهُ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هِیّ طالِقٌ» ؛ زنم فاطمه را طلاق خلع دادم و او رها است.
مساله 2414- اگر زنی کسی را وکیل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر، همان کس را وکیل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه مثلا اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد وکیل صیغه طلاق را اینطورمی خواند: «عَنْ مُوکّلتی فاطِمَهَ بَذَلْتُ مَهْرَهَا لِمُوَکَلَی مُحَمَدٍ لِیَخلَعَها علیه» پس از آن بدون فاصله می گوید: «زَوْجَه مُوَکِلِی خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِقٌ» واگر زنی کسی را وکیل کند که غیر از مهر چیز دیگری را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد وکیل باید به جای کلمه (مهرها) آن چیز را بگوید، مثلا اگر صد تومان داده باید بگوید: «بَذَلْتُ مَأهَ تُومانْ».
* طلاق مبارات
مساله 2415- اگر زن و شوهر یکدیگر را نخواهند و زن مالی به مرد بدهد که او را طلاق دهد آن طلاق را مبارات گویند.
مساله 2416- اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: «بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ» یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: « بارَأتُ زَوْجَهَ مُوَکِّلی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ» و در هر دو صورت اگر به جای کلمه «علی مَهْرِها »، «بِمَهْرِها» بگوید اشکال ندارد.
مساله 2417- صیغه طلاق خلع و مبارات باید به عربی صحیح خوانده شود،ولی
اگر زن برای آن که مال خود ر ا به شوهر ببخشد مثلا به فارسی بگوید برای طلاق فلان مال را به تو بخشیدم اشکال ندارد.
مساله 2418- اگر زن در بین عده طلاق خلع ، یا مبارات از بخشش خود برگردد، شوهر می تواند رجوع کند و بدون عقد دوباره او را زن خود قرار دهد.
مساله 2419- مالی را که شوهر برای طلاق مبارات می گیرد، باید بیشتر از مهر نباشد ولی در طلاق خلع اگر بیشتر باشد اشکال ندارد.
* احکام متفرقه طلاق
مساله 2420- اگر با زن نامحرمی به گمان این که عیال خود اوست نزدیکی کند، چه زن بداند که او شوهرش نیست،یا گمان کند شوهرش می باشد،باید عده نگهدارد.
مساله 2421- اگر با زنی که می داند عیالش نیست زنا کند، چنانچه زن نداند که آن مرد شوهر او نیست، بنابر احتیاط واجب باید عده نگهدارد.
مساله 2422- اگر مرد، زنی را گول بزند که از شوهرش طلاق بگیرد و زن او شود طلاق و عقد آن زن صحیح است،ولی هر دو معصیت بزرگی کرده اند.
مساله 2423- هرگاه زن در ضمن عقد با شوهر شرط کند که اگر شوهر مسافرت نماید، یا مثلا شش ماه به او خرجی ندهد اختیار طلاق با او می باشد، این شرط باطل است، ولی چنانچه شرط کند که اگر مرد مسافرت کند، یا مثلا تا شش ماه خرجی ندهد، از طرف او برای طلاق خود وکیل باشدع چنانچه پس از مسافرت مرد یا خرجی ندادن شش ماه، خود را طلاق دهد صحیح است.
مساله 2424- زنی که شوهرش گم شده، اگر بخواهد به دیگری شوهر کند، باید نزد مجتهد عادل برود و
به دستور او عمل کند.
مساله 2425- پدر و جد پدری دیوانه، اگر مصلحت باشد می توانند زن او را طلاق بدهند.
مساله 2426- اگر پدر یا جد پدری برای طفل خود زنی را صیغه کند، اگرچه مقداری از زمان تکلیف بچه جزء مدت صیغه باشد مثلا برای پسر چهارده ساله خودش زنی را دوساله صیغه کند، چنانچه صلاح بچه باشد، می تواند مدت آن زن را ببخشد ولی زن دائمی او را نمی تواند طلاق دهد.
مساله 2427- اگر از روی علاماتی که در شرع معین شده،مرد دو نفر را عادل بداند و زن خود را پیش آنان طلاق دهد، دیگری که آنان را عادل نمی داند بنابر احتیاط واجب نباید آن زن را برای خود یا برای کس دیگر عقد کند.
مساله 2428- اگر کسی زن خود را بدون اینکه او بفهمد طلاق دهد چنانچه مخارج او را مثل وقتی که زنش بوده بدهد و مثلا بعد از یکسال بگوید یکسال پیش تو را طلاق دادم و شرعا هم ثابت کند، می تواند چیزهایی را که در آن مدت برای زن تهیه نموده و او مصرف نکرده است از او پس بگیرد، ولی چیزهایی را که مصرف کرده نمی تواند از او مطالبه نماید.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم