احکام شرعی
آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي
آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي
آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي

احکام تقلید احکام آب ها آب مطلق و مضاف 1- آب کُر 2- آب قلیل 3- آب جاری 4- آب باران 5- آب چاه احکام آبها * احکام تخلی بول و غائط اسْتِبْراء مستحبات و مکروهات تخلّی * نجاسات اشاره 2 و 2- بول و غائط 3- مَنی 4- مردار 5- خون 7 و 7- سگ و خوک 8- کافر 9- شراب 10- فقّاع  11_ عرق جُنُب از حرام  12- عرق شتر نجاست خوار * راه ثابت شدن نجاست * چگونگی نجس شدن چیزهای پاک * احکام نجاسات * مطهرات اشاره  1- آب : 2- زمین: 4 - آفتاب : 4- اسْتِحاله : 5- انقلاب :  6- اسلام: 7- انتقال: 8- تَبَعیت: 9- برطرف شدن عین نجاست:  10- اسْتِبْراء حیوان نجاست خوار : 11- غائب شدن مسلمان:  * احکام ظرف ها وضو * واجبات وضو * وضوی ارتماسی * ادعیه مستحب هنگام وضو دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحب است * شرائط وضو شرایط صحیح بودن وضو سیزده چیز است:  شرط اول: آن که آب وضو پاک باشد. شرط دوم: آن که آب وضو مطلق باشد. شرط سوم: آن که آب وضو مباح باشد.و همچنین بنابر احتیاط باید فضایی که در آن وضو می گیرد مباح باشد. شرط چهارم: آن که ظرف آب وضو مباح باشد. شرط پنجم: آن که ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم: آن که اعضای وضو موقع شستن و مسح کردن، پاک باشد. شرط هفتم: آن که وقت برای وضو و نماز کافی باشد. شرط هشتم: آن که به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم وضو بگیرد، و اگر برای خنک شدن یا به قصد دیگری وضو بگیرد باطل است بلی اگر مرادش از خنک شدن و یا گرم شدن به نحو داعی و تعدد مطلوب باشد پس وضوی او اشکالی ندارد. شرط نهم: آن که وضو را به ترتیبی که گفته شد به جا آورد، یعنی اول صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشوید و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نماید، و باید پای راست را پیش از پای چپ مسح کند، و اگر به این ترتیب وضو نگیرد باطل است.هر چند صحت وضو در صورتی که هر دو پا را با دو دست و بطور همزمان مسح کند خالی از قوت نیست. شرط دهم: آن که کارهای وضو را پشت سر هم انجام دهد، یعنی موالات را حفظ کند. شرط یازدهم: آن که شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است. شرط دوازدهم: آن که استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد. شرط سیزدهم: آن که در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد. * احکام وضو * موارد وجوب وضو چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت * مبطلات وضو چیزهایی که وضو را باطل می کند * احکام وضوی جبیره غسل * غسلهای واجب * احکام جنابت * احکام جنابت چیزهایی که بر جنب حرام است چیزهایی که بر جنب مکروه است * اقسام غسل اشاره 1_ غسل ترتیبی 2_ غسل ارتماسی * احکام غسل احکام اموات * احکام میت غسل مسّ میت احکام محتضر احکام بعد از مرگ احکام غسل و کفن و نماز و دفن میت * کیفیت غسل میت و احکام آن * احکام کفن میت احکام حُنوط * نماز میت و کیفیت آن احکام نماز میت کیفیت نماز میت مستحبات نماز میت * احکام دفن مستحبات دفن * نماز وحشت * نبش قبر غسلهای مستحب * انواع غسلهای مستحب و احکام آنها غسلهای مستحبی تیمّم * مواردی که به جای وضو و غسل باید تیمم کرد: در هفت مورد به جای وضو و غسل باید تیمم کرد: دوّمین مورد از تیمّم سوّمین مورد از تیمّم چهارمین مورد از تیمّم پنجمین مورد از تیمّم ششمین مورد از تیمّم هفتمین مورد از تیمّم * چیزهایی که تیمّم بر آنها صحیح است * کیفیت تیمّم و احکام آن کیفیت تیمّم احکام تیمّم نماز * احکام نماز اشاره نمازهای واجب * نمازهای واجب یومیه و اوقات آنها نمازهای واجب یومیه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح * احکام وقت نماز * نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود * نمازهای مستحب * وقت نافله های یومیه * نماز غفیله * احکام قبله * پوشانیدن بدن در نماز * لباس نمازگزار اشاره شرط اوّل شرط دوّم شرط سوّم شرط چهارم شرط پنجم مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد چیزهایی که در لباس نمازگزار مستحب است چیزهایی که در لباس نمازگزار مکروه است                 * مکان نمازگزار شرط اوّل: آنکه مباح باشد: شرط دوّم: شرط سوّم: شرط چهارم: آن که مکان نمازگزار شرط پنجم: * جاهایی که نماز خواندن در آنها مستحب و مکروه است جاهایی که نماز خواندن در آنها مستحب است جاهایی که نماز خواندن در آنها مکروه است * احکام مسجد * اذان و اقامه اشاره ترجمه اذان و اقامه * چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است * مستحبات و مکروهات سجده * سجده های واجب قرآن * تشهّد و سلام نماز تشهّد سلام نماز * ترتیب و موالات ترتیب مُوالات * قنوت * ترجمه نماز 1- ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره توحید 3- ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از آنها مستحب است 4- ترجمه قنوت 5- ترجمه تسبیحات اربعه 6- ترجمه تشهد و سلام * تعقیبات نماز * حکم صلوات بر پیغمبر در نماز صلوات بر پیغمبردر نماز * مُبْطِلات نماز * چیزهایی که در نماز مکروه است * مواردی که می شود نماز واجب را شکست * شکیّات نماز/شکهای باطل کننده نماز اشاره شکهای باطل کننده نماز * شکیّات نماز شکهایی که نباید به آنها اعتنا کرد 1- شک در چیزی که محل آن گذشته است: 2- شک بعد از سلام 3- شک بعد از وقت 4- شک کَثیرُ الشَّک (کسی که زیاد شک می کند) 5- شک امام و مأموم 6- شک در نماز مستحبی * شکیّات نماز شکهای صحیح * نماز احتیاط * مواردسجده سهو و کیفیت آن موارد سجده سهو کیفیت سجده سهو * قضای سجده و تشهد فراموش شده * کم و زیاد کردن اجزاء و شرایط نماز * نماز مسافر * مسائل متفرقه نماز مسافر نماز قضا * نماز جماعت شرایط امام جماعت * احکام جماعت * چیزهایی که در نماز جماعت مستحب و مکروه است چیزهایی که در نماز جماعت مستحب است چیزهایی که در نماز جماعت مکروه است * نماز آیات * کیفیت نماز آیات * نماز عید فطر و قربان * اجیر گرفتن برای نماز روزه * احکام روزه اشاره نیّت * چیزهایی که روزه را باطل می کند و احکام آنها چیزهایی که روزه را باطل می کند 1- خوردن و آشامیدن 2- جِماع 3- استمناء 4- دروغ بستن به خدا و پیغمبر 5- رساندن غبار غلیظ به حلق 6- فرو بردن سر در آب 7- باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8- اماله کردن 9- قِیْ کردن احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند * آنچه برای روزه دار مکروه است * جاهایی که قضا و کَفّاره واجب است * کَفّاره روزه * جاهایی که فقط قضای روزه واجب است * احکام روزه قضا * احکام روزه مسافر * کسانی که روزه بر آنها واجب نیست * راه ثابت شدن اوّل ماه * روزه های حرام و مکروه * روزه های مستحب خمس * موارد خمس: احکام خمس 1- منفعت کسب 2- معدن 3_ گنج 4_ مال حلال مخلوط به حرام 6_ غنیمت 7- زمینی که کافر ذِمّی از مسلمان بخرد * مصرف خمس زکات * احکام زکات * شرایط وجوب زکات شرایط واجب شدن زکات * زکات گندم و جو و خرما و کشمش * نِصاب طلا * نِصاب نقره * شرائط زکات شتر و گاو و گوسفند * نِصاب شتر * نصاب گاو و گوسفند نِصاب گاو نِصاب گوسفند * مصرف زکات * شرایط کسانی که مستحق زکاتند * نیّت زکات * مسائل متفرقه زکات * زکات فِطْرَه مصرف زکات فطره * مسائل متفرقه زکات فطره حج * مختصری از احکام حج احکام حجّ احکام خرید و فروش * چیزهایی که در خرید و فروش مستحب است احکام خرید و فروش چیزهایی که در خرید و فروش مستحب است * معاملات مکروه و باطل معاملات مکروه معاملات باطل * شرایط فروشنده و خریدار * شرایط جنس و عوض آن اشاره اول: آن که مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد. دوم: آن که بتوانند آن را تحویل دهند، بنابر این فروختن اسبی که فرار کرده صحیح نیست، ولی اگر بنده ای را که فرار کرده با چیزی که می تواند تحویل دهد مثلاً با یک فرش بفروشد، اگر چه آن بنده پیدا نشود، معامله صحیح است و در غیر بنده مشکل است. سوم: خصوصیاتی را که در جنس و عوض هست و به واسطه آنها میل مردم به معامله فرق می کند معین نماید. چهارم: کسی در جنس، یا در عوض آن حقی نداشته باشد، پس مالی را که انسان پیش کسی گرو گذاشته، بدون اجازه او نمی تواند بفروشد. پنجم: آن که بنابر احتیاط خودِ جنس را بفروشد نه منفعت آن را اگر چه جائز بودن خالی از قوّت نیست، پس اگر مثلاً منفعت یک ساله خانه را بفروشد صحیح است، و چنانچه خریدار به جای پول، منفعت ملک خود را بدهد، مثلاً فرشی را از کسی بخرد و عوض آن منفعت یک ساله خانه خود را به او واگذار کند اشکال ندارد، و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد. * صیغه خرید و فروش * خرید و فروش میوه ها * نقد و نسیه * معامله سَلَف و شرائط و احکام آن معامله سَلَف شرایط معامله سَلَف احکام معامله سَلَف * فروش طلا و نقره، به طلا و نقره * مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند * مسائل متفرقه خرید و فروش مسائل متفرقه احکام شرکت * احکام صلح * احکام اجاره * شرایط مال الاجاره و شرائط استفاده از آن شرایط مال الاجاره شرایط استفاده از مال الاجاره * مسائل متفرقه اجاره * احکام جُعالَه * احکام مُزارَعَه * احکام مُساقات * کسانی که نمی توانند در مال خود تصرف کنند * علائم بلوغ * احکام وکالت * احکام قرض * احکام حواله دادن * احکام رهن * احکام ضامن شدن * احکام کفالت * احکام ودیعه (امانت) * احکام عاریه احکام ازدواج و زناشویی * احکام عقد احکام ازدواج و زناشویی احکام عقد * دستور خواندن عقد دائم و غیر دائم دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غیردائم * شرایط عقد * عیبهائی که بواسطه آنها می شود عقد را به هم زد * عده ای از زنها که ازدواج با آنان حرام است * احکام عقد دائم * متعه یا صیغه(عقد غیر دائم) * احکام نگاه کردن * مسائل متفرقه زناشویی * احکام شیر دادن * شرایط شیر دادنی که سبب محرم شدن می شود * آداب شیر دادن * مسائل متفرقه شیر دادن طلاق * احکام طلاق * عدّه طلاق اشاره عده زنی که شوهرش مرده * طلاق بائن و طلاق رجعی * احکام رجوع کردن * طلاق خلع * طلاق مبارات * احکام متفرقه طلاق غصب * احکام غصب مال پیدا شده * احکام مال پیدا شده احکام مالی که انسان آن ر ا پیدا می کند * احکام سربریدن و شکار حیوانات * دستور و شرائط سر بریدن حیوانات دستور سر بریدن حیوانات شرایط سر بریدن حیوان * دستور کشتن شتر * مستحبات کشتن حیوانات چیزهایی که موقع سربریدن حیوانات مستحب است * احکام شکار با اسلحه * شکار با سگ شکاری * احکام صید ماهی * صید ملخ خوردنی ها و آشامیدنی ها * احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها * مستحبات و مکروهات غذا خوردن چیزهایی که موقع خوردن غذا مستحب است چیزهایی که در غذا خورد ن مکروه است * مستحبات و مکروهات آب آشامیدن مستحبات آب آشامیدن مکروهات آب آشامیدن نذر و عهد * احکام نذر و عهد قسم خوردن * احکام قسم خوردن وقف * احکام وقف * احکام وصیت

* احکام وصیت

* احکام وصیت
مساله 2578- وصیت آن است که انسان سفارش کند بعد از مرگش برای او کارهایی انجام دهند, یا بگوید بعد از مرگش چیزی از مال او ملک کسی باشد, یا برای اولاد خود و کسانی که اختیار آنان با اوست قیم و سرپرست معین کند. وکسی را که به او وصیت می کنند وصی می گویند.
مساله 2579- کسی که می خواهد وصیت کند با اشاره ای که مقصودش را بفهماند می تواند وصیت کند اگرچه لال نباشد.
مساله 2580- اگر نوشته ای به امضاء یا مهر میت ببینند چنانچه مقصود او را بفهماند و معلوم باشد که برای وصیت کردن نوشته، باید مطابق آن عمل کنند.
مساله 2581- وصیت باید از روی اختیار باشد و کسی که وصیت می کند باید عاقل و بالغ باشد ولی بچه ده ساله ای که خوب و بد را تمیز می دهد اگر برای کار خوبی مثل ساختن مسجد و آب انبار و پل، وصیت کند صحیح می باشد. و نیز وصیت کننده باید در حال بالغ شدن سفیه نباشد و حاکم شرع هم او را از تصرف در اموالش جلوگیری نکرده باشد.
مساله 2582- کسی که از روی عمد مثلا زخمی به خود زده یا سمی خورده است که بواسطه آن, یقین یا گمان به مردن او پیدا می شود, اگر وصیت کند که مقداری از مال او را به مصرفی برسانند صحیح نیست.
مساله 2583- اگر انسان وصیت کند که چیزی به کسی بدهند , در صورتی آن کس آن چیز را مال کمی شود که آن را قبول کند اگرچه در حال زنده بودن وصیت کننده باشد.
مساله 2584- وقتی انسان نشانه های مرگ را در خود دید, باید فورا امانت های مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر به مردم بدهکار است و موقع دادن آن بدهی رسیده باید بدهد, و اگر خودش نمی تواند بدهد, یا موقع دادن بدهی او نرسیده , باید وصیت کند و بر وصیت شاهد بگیرد, ولی اگر بدهی او معلوم باشد, و اطمینان دارد که ورثه می پردازند وصیت کردن لازم نیست.
مساله 2585- کسی که نشانه های مرگ را در خود می بیند, اگر خمس و زکات و مظالم بدهکار است باید فوراً بدهد و اگر نمی تواند بدهد چنانچه از خودش مال دارد, یا احتمال می دهد کسی آنها را ادا نماید, باید وصیت کند و همچنین است اگر حج بر او واجب باشد.
مساله 2586 کسی که نشانه های مرگ را در خود می بیند, اگر نماز و یک روزه قضا دارد, باید وصیت کند که از مال خودش برای نها جیر بگیرند, بلکه اگر مال نداشته باشد ولی احتمال بدهد کسی بدون آن که چیزی بگیرد آنها را انجام می دهد, باز هم واجب است وصیت نماید, و اگر قضای نماز و روزه او به تفصیلی که در صفحه 201 و 202 گفته شد, بر پسر بزرگترش واجب باشد, باید به او اطلاع دهد یا وصیت کند که برای او بجا آورند.
مساله 2587- کسی که نشانه های مرگ را در خود می بیند, اگر مالی پیش کسی دارد یا در جایی پنهان کرده است که ورثه نمی دانند چنانچه بواسطه ندانستن, حقشان از بین برود, باید به آنان اطلاع دهد و لازم نیست برای بچه های صغیر
خود قیم و سرپرست معین کند, ولی در صورتی که بدون قیم مالشان از بین می رود, یا خودشان ضایع می شوند, باید برای آنان قیم امینی معین نماید.
مساله 2588- وصی باید مسلمان و بالغ و عاقل و مورد اطمینان باشد.
مساله 2589- اگر کسی چند وصی برای خود معین کند, چنانچه اجازه داده باشد که هر کدام به تنهایی به وصیت عمل کنند. لازم نیست در انجام وصیت از یکدیگر اجازه بگیرند و اگر اجازه نداده باشد, چه گفته باشد که همه با هم به وصیت عمل کنند, یا نگفته باشد, باد به نظر یکدیگر به وصیت عمل نمایند, و اگر حاضر نشوند که با یکدیگر به وصیت عمل کنند, و در تشخیص مصلحت اختلاف داشته باشند در صورتی که تاخیر و مهلت دادن علت شود که عمل به وصیت معطل بماند, حاکم شرع آنها را مجبور می کند که تسلیم نظر کسی شوند که صلاح را تشخیص دهد و اگر اطاعت نکنند, به جای آنان دیگران را معین می نماید. و اگر یکی از آنان قبول نکرد یک نفر دیگر را به جای او تعیین می نماید.
مساله 2590- اگر انسان از وصیت خود برگردد مثلا بگوید ثلث مالش را به کسی بدهند, بعد بگوید به او ندهند وصیت باطل می شود و اگر وصیت خود را تغییر دهد , مثل آن که قیمی برای بچه های خود معین کند بعد دیگری را به جای او قیم نماید, وصیت اولش باطل می شود و باید به وصیت دوم او عمل نمایند.
مساله 2591- اگر وصیت کند چیز معینی را به کسی بدهند, بعد وصیت کند که نصف همان را به دیگری بدهند , باید آن چیز را دو قسمت کنند و به هر کدام از ان دو نفر یک قسمت آن را بدهند.
مساله 2593- اگر کسی در مرضی که به آن مرض می میرد , مقداری از مالش را به کسی ببخشد و وصیت کند که بعد از مردن او هم مقداری به کسی دیگر بدهند, آنچه را که در حال زندگی بخشیده از اصل مال است و احتیاج به اذن ورثه ندارد و چیزی را که وصیت کرده اگر زیادتر از ثلث باشد زیادی آن محتاج به اذن ورثه دارد.
مساله 2594- اگر وصیت کند که ثلث مال او را نفروشند و عایدی آن را به مصرفی برسانند, باید مطابق گفته او عمل نماید.
مساله 2595- اگر در مرضی که به آن مرض می میرد, بگوید مقداری به کسی بدهکار است, چنانچه متهم باشد که برای ضرر زدن به ورثه گفته است باید مقداری را که معین کرده از ثلث او بدهند و اگر متهم نباشد باید از اصل مالش بدهند.
مساله 2596- کسی که انسان وصیت می کند که چیزی به او بدهند باید وجود داشته باشد, پس اگر وصیت کند به بچه ای که ممکن است فلان زن حامله شود چیزی بدهند باطل است. ولی اگر وصیت کند به بچه ای که در شکم مادر است چیزی بدهند, اگرچه هنوز روح نداشته باشد, وصیت صحیح است , پس اگر زنده به دنیا آمد, باید آنچه که وصیت کرده را به او بدهند, و اگر مرده به دنیا آمد, وصیت باطل می شود و آنچه را که برای او وصیت کرده, ورثه
میان خودشان قسمت می کنند.
مساله 2597- اگر انسان بفهمد کسی او را وصی کرده, چنانچه به اطلاع وصیت کننده برساند که برای انجام وصیت او حاضر نیست, لازم نیست بعد از مردن او به وصیت عمل کند. ولی اگر پیش از مردن او نفهمد که او را وصی کرده , یا بفهمد و به او اطلاع ندهد که برای عمل کردن به وصیت حاضر نیست, باید وصیت او را انجام دهد و اگر وصی پیش از مرگ, موقعی ملتفت شود که مریض بواسطه شدت مرض نتواند به دیگری وصیت کند احوط استحبابی واولی آن است که وصیت را قبول نماید.
مساله 2598- اگر کسی که وصیت کرده بمیرد, وصی نمی تواند دیگری را برای انجام کارهای میت معین کند و خود از کار کناره نماید, ولی اگر بداند مقصود میت این نبوده که خود وصی آن کار را انجام دهد , بلکه مقصودش فقط انجام کار بوده, می تواند دیگری را از طرف خود وکیل نماید.
مساله 2599- اگر کسی دو نفر را وصی کند, چنانچه یکی از آن دو بمیرد, یا دیوانه, یا کافر شود, حاکم شرع یک نفر دیگر را به جای او معین می کند و اگر هر دو بمیرند, یا دیوانه, یا کافر شوند, حاکم شرع دو نفر دیگر را معین می کند ولی اگر یک نفر بتواند وصیت را عملی کند , معین کردن دو نفر لازم نیست.
مساله 2600- اگر وصی نتواند به تنهایی کارهای میت را انجام دهد، حاکم شرع برای کمک او یک نفر دیگر را معین می کند.
مساله 2601- اگر مقداری از مال میت در دست وصی تلف شود,
چنانچه در نگهداری آن کوتاهی کرده و یا تعدّی نموده, مثلا میت و صیت کرده است که فلان مقدار را به فقرای فلان شهر بده و او مال را به شهر دیگری بدهد و در راه از بین رود، ضامن است ولی اگر کوتاهی نکرده و تعدی هم ننموده، ضامن نیست.
مساله 2602- هرگاه انسان کسی را وصی کند و بگوید که اگر آن کس بمیرد فلان وصی باشد, بعد از آن که وصی اول مرد, وصی دوم باید کارهای میت را انجام دهد.
مساله 2603- حجی که بر میت واجب است و بدهکاری و حقوقی را که مثل خمس و زکات و رد مظالم، ادا کردن آنها واجب است که باید از اصل مال میت بدهند اگرچه میت برای آنها وصیت نکرده باشد.
مساله 2604- اگر مال میت از بدهی و حج واجب و حقوقی که مثل خمس و زکات و مظالم بر او واجب است زیاد بیاید, چنانچه وصیت کرده باشد که ثلث یا مقداری از ثلث را به مصرفی برسانند باید به وصیت او عمل کنند و اگر وصیت نکرده باشد, آنچه می ماند مال ورثه است.
مساله 2605- اگر مصرفی را که میت معین کرده, از ثلث مال او بیشتر باشد, وصیت او در بیشتر از ثلث در صورتی صحیح است که ورثه حرفی بزنند یا کاری کنند که معلوم شود عملی شدن وصیت را اجازه داده اند و تنها راضی بودن آنها کافی نیست. و اگر مدتی بعد از مردن او هم اجازه بدهند صحیح است.
مساله 2606- اگر مصرفی را که میت معین کرده, از ثلث مال او بیشتر باشد, و پیش از مردن
او ورثه اجازه بدهند که وصیت او عملی شود، بعد از مردن او نمی توانند از اجازه خود برگردند.
مساله 2607- اگر وصیت کند که از ثلث او خمس و زکات یا بدهی دیگر او را بدهند و برای نماز و روزه او اجیر بگیرند و کار مستحبی هم مثل اطعام به فقرا انجام دهند باید اول به واجبات, خواه مالی باشد یا بدنی عمل نماید و در بین واجبات ترتیب معتبر نیست بلکه اگر وصیت او به ترتیب بوده باید ابتدا آن عمل واجبی را که مقدم داشته عمل نمایند اگرچه بدنی باشد, و همچنین به ترتیب وصیت تا آخر واجبات پس اگر ثلث وافی به تمام آن باشد به تمام آن باید عمل شود و چنانچه ثلث وافی نباشد باقیمانده اگر تماما یا قسمتی واجب مالی باشد باید از اصل ترکه برای آن بردارند عمل نمایند و اگر باقیمانده تماما یا قسمتی واجب بدنی باشد ملغی می گردد و چنانچه وصیت میت به ترتیب نباشد باز واجبات مقدم بر مستحبات است ولی در این صورت بین واجبات هیچگونه ترتیب نیست بلکه ثلث بر تمام واجبات اعم از مالی و بدنی توزیع می شود و چنانچه وافی به تمام آن نباشد در باقیمانده واجب مالی از اصل ترکه بردشته می شود و باقیمانده واجب بدنی ملغی می گردد و در هر صورت عمل به مستحبات موقعی واجب است که از ثلث علاوه بر واجبات, برای آن هم وافی باشد.
مساله 2608- اگر وصیت کند که بدهی او را بدهند و برای نماز و روزه او اجیر بگیرند و کار مستحبی هم انجام دهند چنانچه وصیت نکرده
باشد که اینها را از ثلث بدهند, باید بدهی او را از اصل مال بدهند و اگر چیز زیاد آمد, ثلث آن را به مصرف نماز و روزه و کارهای مستحبی که معین کرده برسانند و در صورتی که ثلث کافی نباشد, پس اگر ورثه اجازه بدهند باید وصیت او عملی شود و اگر اجازه ندهند باید نماز و روزه را از ثلث بدهند و اگر چیز زیاد آمد به مصرف کار مستحبی که معین کرده برسانند.
مساله 2609- اگر کسی بگوید که میت وصیت کرده فلان مبلغ را به من بدهند چنانچه دو مرد عادل گفته او را تصدیق کنند, یا قسم بخورد و یک مرد عادل هم گفته او را تصدیق نمایند, یا یک مرد عادل و دو زن عادله یا چهار زن عادله به گفته او شهادت دهند, باید مقداری را که می گوید به او بدهند, و اگر یک زن عادله شهادت بدهد, باید یک چهارم چیزی را که مطالبه می کند به او بدهند و اگر دو زن عادله شهادت دهند, نصف آن را او اگر سه زن عادله شهادت دهند, باید سه چهارم آن را به او بدهند و نیز اگر دو مرد کافر ذمی که در دین خود عادل باشند گفته او را تصدیق کنند, در صورتی که میت ناچار بوده است که وصیت کند و مرد و زن عادلی هم در موقع وصیت نبوده باید چیزی را که مطالبه می کند به او بدهند.
مساله 2610- اگر کسی بگوید من وصی میتم که مال او را به مصرفی برسانم, یا میت مرا قیم بچه های خود قرار داده, در
صورتی باید حرف او را قبول کرد که دو مرد عادل گفته او را تصدیق نمایند.
مساله 2611- اگر وصیت کند چیزی به کسی بدهند و آن کس پیش از آن که قبول کند یا رد نماید بمیرد, تا وقتی ورثه او وصیت را رد نکرده اند می توانند آن چیز را قبول نمایند ولی این در صورتی است که وصیت کننده از وصیت خود بر نگردد و گرنه حقی به آن چیز ندارند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم