احکام شرعی
آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي
آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي
آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمدباقر موسوي شيرازي

احکام تقلید احکام آب ها آب مطلق و مضاف 1- آب کُر 2- آب قلیل 3- آب جاری 4- آب باران 5- آب چاه احکام آبها * احکام تخلی بول و غائط اسْتِبْراء مستحبات و مکروهات تخلّی * نجاسات اشاره 2 و 2- بول و غائط 3- مَنی 4- مردار 5- خون 7 و 7- سگ و خوک 8- کافر 9- شراب 10- فقّاع  11_ عرق جُنُب از حرام  12- عرق شتر نجاست خوار * راه ثابت شدن نجاست * چگونگی نجس شدن چیزهای پاک * احکام نجاسات * مطهرات اشاره  1- آب : 2- زمین: 4 - آفتاب : 4- اسْتِحاله : 5- انقلاب :  6- اسلام: 7- انتقال: 8- تَبَعیت: 9- برطرف شدن عین نجاست:  10- اسْتِبْراء حیوان نجاست خوار : 11- غائب شدن مسلمان:  * احکام ظرف ها وضو * واجبات وضو * وضوی ارتماسی * ادعیه مستحب هنگام وضو دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحب است * شرائط وضو شرایط صحیح بودن وضو سیزده چیز است:  شرط اول: آن که آب وضو پاک باشد. شرط دوم: آن که آب وضو مطلق باشد. شرط سوم: آن که آب وضو مباح باشد.و همچنین بنابر احتیاط باید فضایی که در آن وضو می گیرد مباح باشد. شرط چهارم: آن که ظرف آب وضو مباح باشد. شرط پنجم: آن که ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم: آن که اعضای وضو موقع شستن و مسح کردن، پاک باشد. شرط هفتم: آن که وقت برای وضو و نماز کافی باشد. شرط هشتم: آن که به قصد قربت یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم وضو بگیرد، و اگر برای خنک شدن یا به قصد دیگری وضو بگیرد باطل است بلی اگر مرادش از خنک شدن و یا گرم شدن به نحو داعی و تعدد مطلوب باشد پس وضوی او اشکالی ندارد. شرط نهم: آن که وضو را به ترتیبی که گفته شد به جا آورد، یعنی اول صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشوید و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نماید، و باید پای راست را پیش از پای چپ مسح کند، و اگر به این ترتیب وضو نگیرد باطل است.هر چند صحت وضو در صورتی که هر دو پا را با دو دست و بطور همزمان مسح کند خالی از قوت نیست. شرط دهم: آن که کارهای وضو را پشت سر هم انجام دهد، یعنی موالات را حفظ کند. شرط یازدهم: آن که شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است. شرط دوازدهم: آن که استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد. شرط سیزدهم: آن که در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد. * احکام وضو * موارد وجوب وضو چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت * مبطلات وضو چیزهایی که وضو را باطل می کند * احکام وضوی جبیره غسل * غسلهای واجب * احکام جنابت * احکام جنابت چیزهایی که بر جنب حرام است چیزهایی که بر جنب مکروه است * اقسام غسل اشاره 1_ غسل ترتیبی 2_ غسل ارتماسی * احکام غسل احکام اموات * احکام میت غسل مسّ میت احکام محتضر احکام بعد از مرگ احکام غسل و کفن و نماز و دفن میت * کیفیت غسل میت و احکام آن * احکام کفن میت احکام حُنوط * نماز میت و کیفیت آن احکام نماز میت کیفیت نماز میت مستحبات نماز میت * احکام دفن مستحبات دفن * نماز وحشت * نبش قبر غسلهای مستحب * انواع غسلهای مستحب و احکام آنها غسلهای مستحبی تیمّم * مواردی که به جای وضو و غسل باید تیمم کرد: در هفت مورد به جای وضو و غسل باید تیمم کرد: دوّمین مورد از تیمّم سوّمین مورد از تیمّم چهارمین مورد از تیمّم پنجمین مورد از تیمّم ششمین مورد از تیمّم هفتمین مورد از تیمّم * چیزهایی که تیمّم بر آنها صحیح است * کیفیت تیمّم و احکام آن کیفیت تیمّم احکام تیمّم نماز * احکام نماز اشاره نمازهای واجب * نمازهای واجب یومیه و اوقات آنها نمازهای واجب یومیه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح * احکام وقت نماز * نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود * نمازهای مستحب * وقت نافله های یومیه * نماز غفیله * احکام قبله * پوشانیدن بدن در نماز * لباس نمازگزار اشاره شرط اوّل شرط دوّم شرط سوّم شرط چهارم شرط پنجم مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد چیزهایی که در لباس نمازگزار مستحب است چیزهایی که در لباس نمازگزار مکروه است                 * مکان نمازگزار شرط اوّل: آنکه مباح باشد: شرط دوّم: شرط سوّم: شرط چهارم: آن که مکان نمازگزار شرط پنجم: * جاهایی که نماز خواندن در آنها مستحب و مکروه است جاهایی که نماز خواندن در آنها مستحب است جاهایی که نماز خواندن در آنها مکروه است * احکام مسجد * اذان و اقامه اشاره ترجمه اذان و اقامه * چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است * مستحبات و مکروهات سجده * سجده های واجب قرآن * تشهّد و سلام نماز تشهّد سلام نماز * ترتیب و موالات ترتیب مُوالات * قنوت * ترجمه نماز 1- ترجمه سوره حمد 2- ترجمه سوره توحید 3- ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از آنها مستحب است 4- ترجمه قنوت 5- ترجمه تسبیحات اربعه 6- ترجمه تشهد و سلام * تعقیبات نماز * حکم صلوات بر پیغمبر در نماز صلوات بر پیغمبردر نماز * مُبْطِلات نماز * چیزهایی که در نماز مکروه است * مواردی که می شود نماز واجب را شکست * شکیّات نماز/شکهای باطل کننده نماز اشاره شکهای باطل کننده نماز * شکیّات نماز شکهایی که نباید به آنها اعتنا کرد 1- شک در چیزی که محل آن گذشته است: 2- شک بعد از سلام 3- شک بعد از وقت 4- شک کَثیرُ الشَّک (کسی که زیاد شک می کند) 5- شک امام و مأموم 6- شک در نماز مستحبی * شکیّات نماز شکهای صحیح * نماز احتیاط * مواردسجده سهو و کیفیت آن موارد سجده سهو کیفیت سجده سهو * قضای سجده و تشهد فراموش شده * کم و زیاد کردن اجزاء و شرایط نماز * نماز مسافر * مسائل متفرقه نماز مسافر نماز قضا * نماز جماعت شرایط امام جماعت * احکام جماعت * چیزهایی که در نماز جماعت مستحب و مکروه است چیزهایی که در نماز جماعت مستحب است چیزهایی که در نماز جماعت مکروه است * نماز آیات * کیفیت نماز آیات * نماز عید فطر و قربان * اجیر گرفتن برای نماز روزه * احکام روزه اشاره نیّت * چیزهایی که روزه را باطل می کند و احکام آنها چیزهایی که روزه را باطل می کند 1- خوردن و آشامیدن 2- جِماع 3- استمناء 4- دروغ بستن به خدا و پیغمبر 5- رساندن غبار غلیظ به حلق 6- فرو بردن سر در آب 7- باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8- اماله کردن 9- قِیْ کردن احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند * آنچه برای روزه دار مکروه است * جاهایی که قضا و کَفّاره واجب است * کَفّاره روزه * جاهایی که فقط قضای روزه واجب است * احکام روزه قضا * احکام روزه مسافر * کسانی که روزه بر آنها واجب نیست * راه ثابت شدن اوّل ماه * روزه های حرام و مکروه * روزه های مستحب خمس * موارد خمس: احکام خمس 1- منفعت کسب 2- معدن 3_ گنج 4_ مال حلال مخلوط به حرام 6_ غنیمت 7- زمینی که کافر ذِمّی از مسلمان بخرد * مصرف خمس زکات * احکام زکات * شرایط وجوب زکات شرایط واجب شدن زکات * زکات گندم و جو و خرما و کشمش * نِصاب طلا * نِصاب نقره * شرائط زکات شتر و گاو و گوسفند * نِصاب شتر * نصاب گاو و گوسفند نِصاب گاو نِصاب گوسفند * مصرف زکات * شرایط کسانی که مستحق زکاتند * نیّت زکات * مسائل متفرقه زکات * زکات فِطْرَه مصرف زکات فطره * مسائل متفرقه زکات فطره حج * مختصری از احکام حج احکام حجّ احکام خرید و فروش * چیزهایی که در خرید و فروش مستحب است احکام خرید و فروش چیزهایی که در خرید و فروش مستحب است * معاملات مکروه و باطل معاملات مکروه معاملات باطل * شرایط فروشنده و خریدار * شرایط جنس و عوض آن اشاره اول: آن که مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد. دوم: آن که بتوانند آن را تحویل دهند، بنابر این فروختن اسبی که فرار کرده صحیح نیست، ولی اگر بنده ای را که فرار کرده با چیزی که می تواند تحویل دهد مثلاً با یک فرش بفروشد، اگر چه آن بنده پیدا نشود، معامله صحیح است و در غیر بنده مشکل است. سوم: خصوصیاتی را که در جنس و عوض هست و به واسطه آنها میل مردم به معامله فرق می کند معین نماید. چهارم: کسی در جنس، یا در عوض آن حقی نداشته باشد، پس مالی را که انسان پیش کسی گرو گذاشته، بدون اجازه او نمی تواند بفروشد. پنجم: آن که بنابر احتیاط خودِ جنس را بفروشد نه منفعت آن را اگر چه جائز بودن خالی از قوّت نیست، پس اگر مثلاً منفعت یک ساله خانه را بفروشد صحیح است، و چنانچه خریدار به جای پول، منفعت ملک خود را بدهد، مثلاً فرشی را از کسی بخرد و عوض آن منفعت یک ساله خانه خود را به او واگذار کند اشکال ندارد، و احکام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد. * صیغه خرید و فروش * خرید و فروش میوه ها * نقد و نسیه * معامله سَلَف و شرائط و احکام آن معامله سَلَف شرایط معامله سَلَف احکام معامله سَلَف * فروش طلا و نقره، به طلا و نقره * مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند * مسائل متفرقه خرید و فروش مسائل متفرقه احکام شرکت * احکام صلح * احکام اجاره * شرایط مال الاجاره و شرائط استفاده از آن شرایط مال الاجاره شرایط استفاده از مال الاجاره * مسائل متفرقه اجاره * احکام جُعالَه * احکام مُزارَعَه * احکام مُساقات * کسانی که نمی توانند در مال خود تصرف کنند * علائم بلوغ * احکام وکالت * احکام قرض * احکام حواله دادن * احکام رهن * احکام ضامن شدن * احکام کفالت * احکام ودیعه (امانت) * احکام عاریه احکام ازدواج و زناشویی * احکام عقد احکام ازدواج و زناشویی احکام عقد * دستور خواندن عقد دائم و غیر دائم دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غیردائم * شرایط عقد * عیبهائی که بواسطه آنها می شود عقد را به هم زد * عده ای از زنها که ازدواج با آنان حرام است * احکام عقد دائم * متعه یا صیغه(عقد غیر دائم) * احکام نگاه کردن * مسائل متفرقه زناشویی * احکام شیر دادن * شرایط شیر دادنی که سبب محرم شدن می شود * آداب شیر دادن * مسائل متفرقه شیر دادن طلاق * احکام طلاق * عدّه طلاق اشاره عده زنی که شوهرش مرده * طلاق بائن و طلاق رجعی * احکام رجوع کردن * طلاق خلع * طلاق مبارات * احکام متفرقه طلاق غصب * احکام غصب مال پیدا شده * احکام مال پیدا شده احکام مالی که انسان آن ر ا پیدا می کند * احکام سربریدن و شکار حیوانات * دستور و شرائط سر بریدن حیوانات دستور سر بریدن حیوانات شرایط سر بریدن حیوان * دستور کشتن شتر * مستحبات کشتن حیوانات چیزهایی که موقع سربریدن حیوانات مستحب است * احکام شکار با اسلحه * شکار با سگ شکاری * احکام صید ماهی * صید ملخ خوردنی ها و آشامیدنی ها * احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها * مستحبات و مکروهات غذا خوردن چیزهایی که موقع خوردن غذا مستحب است چیزهایی که در غذا خورد ن مکروه است * مستحبات و مکروهات آب آشامیدن مستحبات آب آشامیدن مکروهات آب آشامیدن نذر و عهد * احکام نذر و عهد قسم خوردن * احکام قسم خوردن وقف * احکام وقف * احکام وصیت

احکام اموات

احکام اموات
* احکام میت
غسل مسّ میت
مسأله 398- اگر کسی بدن انسان مرده ای را که سرد شده و غسلش نداده اند مس کند یعنی جایی از بدن خود را به آن برساند باید غسل مس میت نماید، چه در خواب مس کند چه در بیداری، با اختیار مس کند یا بی اختیار، حتی اگر ناخن و استخوان او به ناخن و استخوان میت برسد باید غسل کند، ولی اگر حیوان مرده ای را مس کند غسل بر او واجب نیست.
مسأله 399- برای مس مرده ای که تمام بدن او سرد نشده، غسل واجب نیست اگر چه جایی را که سرد شده مس نماید، لیکن اگر بیشتر بدن سرد شده باشد باید احتیاطاً غسل کند.
مسأله 400- اگر موی خود را به بدن میت برساند یا بدن خود را به موی میت یا موی خود را به موی میت برساند، غسل واجب نیست.
مسأله 401- برای مس بچه مرده، حتی بچه سقط شده ای که چهار ماه او تمام شده غسل مس میت واجب است بلکه بهتر است برای مس بچه سقط شده ای که از چهار ماه کمتر دارد غسل کرد، بنابر این اگر بچه چهارماهه ای مرده به دنیا بیاید، مادر
او باید غسل مس میت کند، بلکه اگر از چهار ماه کمتر هم داشته باشد بهتر است مادر او غسل نماید.
مسأله 402- بچه ای که بعد از مردن مادر به دنیا می آید، وقتی بالغ شد واجب است غسل مس میت کند، و این همه در صورتی است که به طور طبیعی و یا مصنوعی که ملازم با مس و ملاقات جسم مادر از خارج بشود به دنیا بیاید، اما اگر بچه با وسائل جراحی سقط و یا به دنیا بیاید و ملامستی با ظاهر بدن مادر حاصل نشود غسلی بر ذمه مادر نیست.
مسأله 403- اگر انسان، میتی را که سه غسل او کاملاً تمام شده مس نماید، غسل بر او واجب نمی شود، ولی اگر پیش از آن که غسل سوم تمام شود جایی از بدن او را مس کند اگر چه غسل سوم آنجا تمام شده باشد باید غسل مس میت نماید.
مسأله 404- اگر دیوانه یا بچه نابالغی، میت را مس کند، بعد از آن که آن دیوانه، عاقل یا بچه بالغ شد باید غسل مس میت نماید.
مسأله 405- اگر از بدن زنده قسمتی که دارای استخوان است جدا شود و پیش از آن که قسمت جدا شده را غسل دهند، انسان آن را مس نماید، باید غسل مس میت کُنَد. ولی اگر قسمتی که جدا شده، استخوان نداشته باشد، برای مس آن غسل واجب نیست. و از بدن مرده ای که غسلش نداده اند اگر چیزی جدا شود که در حال اتصال مس آن موجب غسل می شد، بعد از انفصال نیز، مس آن موجب غسل است.
مسأله 406- برای مس استخوان و دندانی که از مرده جدا شده
باشد و آن را غسل نداده اند باید غسل کرد، ولی برای مس استخوان و دندانی که از زنده جدا شده و گوشت ندارد، غسل واجب نیست.
مسأله 407- غسل مس میت را باید مثل غسل جنابت انجام دهند ولی کسی که غسل مس میت کرده، اگر بخواهد نماز بخواند، باید وضو هم بگیرد.
مسأله 408- اگر چند میت را مس کند یا یک میت را چند بار مس نماید، یک غسل کافی است.
مسأله 409- برای کسی که بعد از مس میت غسل نکرده است، توقف در مسجد و جماع و خواندن سوره هایی که سجده واجب دارد، مانعی ندارد، ولی برای نماز و مانند آن باید غسل کند و وضو بگیرد.
احکام محتضر
مسأله 410- مسلمانی را که محتضر است یعنی در حال جان دادن می باشد مرد باشد یا زن، بزرگ باشد یا کوچک، باید به پشت بخوابانند بطوری که کف پاهایش به طرف قبله باشد، و اگر خواباندن او کاملاً به این طور ممکن نیست بنابر احتیاط واجب تا اندازه ای که ممکن است باید به این دستور عمل کنند، و چنانچه خواباندن او به هیچ قسم ممکن نباشد به قصد احتیاط او را رو به قبله بنشانند، و اگر آن هم نشود، باز به قصد احتیاط او را به پهلوی راست یا به پهلوی چپ، رو به قبله بخوابانند.
مسأله 411- احتیاط واجب آن است که تا وقتی او را از محل احتضار حرکت نداده اند رو به قبله باشد و بعد از حرکت دادن، این احتیاط واجب نیست.
مسأله 412- رو به قبله کردن محتضر بر هر مسلمان واجب است و اجازه گرفتن از ولی او احوط است.
مسأله 413- مستحب است
شهادتین و اقرار به دوازده امام علیهم السلام و سایر عقاید حقه را، به کسی که در حال جان دادن است طوری تلقین کنند که بفهمد، و نیز مستحب است چیزهایی را که گفته شد تا وقت مرگ تکرار کنند.
مسأله 414- مستحب است این دعاها را طوری به محتضر تلقین کنند که بفهمد اگرچه به ترجمه باشد:
«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الْکَثیرَ مِنْ مَعاصِیکَ وَ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ مِنْ طاعَتِکَ یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیرَ وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ وَ اعْفُ عَنِّی الْکَثیرَ انَّکَ أَنْتَ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ اللَّهُمَّ ارْحَمْنی فَانَّکَ رَحیمٌ.»
مسأله 415- مستحب است کسی را که سخت جان می دهد، اگر ناراحت نمی شود به جایی که نماز می خوانده ببرند.
مسأله 416- مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
مسأله 417- تنها گذاشتن محتضر و گذاشتن چیز سنگین روی شکم او و بودن جُنُب و حائض نزد او و همچنین حرف زدن زیاد، و گریه کردن و تنها گذاشتن زنها نزد او مکروه است، لیکن اگر امر دائر بین تنها گذاشتن زنان نزد میّت و یا جنب و مانند آن شود ترجیح هر یک بر دیگری مشکل و محل تأمّل است.
احکام بعد از مرگ
مسأله 418- بعد از مرگ مستحب است دهان میت را، هم بگذارند که بازنماند و چشمها و چانه میت را ببندند و دست و پای او را دراز کنند و پارچه ای روی او بیندازند و اگر شب مرده است، در جایی که مرده،
چراغ روشن کنند، و برای تشییع جنازه او مؤمنین را خبر کنند، و در دفن او عجله نمایند، ولی اگر یقین به مردن او ندارند، باید صبر کنند تا معلوم شود و نیز اگر میّت حامله باشد و بچه در شکم او زنده باشد، باید به قدری دفن را عقب بیندازند، که پهلوی چپ او را بشکافند و طفل را بیرون آورند و پهلو را بدوزند، لیکن با وسائل امروزی اگر از طرف چپ هم نباشد اشکالی ندارد و علاوه دوختن محل شکاف هم پس از خروج طفل بنابر احتیاط لازم است.
احکام غسل و کفن و نماز و دفن میت
مسأله 419- غسل و کفن و نماز و دفن مسلمان دوازده امامی بر هر مکلفی واجب است، و اگر بعضی انجام دهند، از دیگران ساقط می شود و چنانچه هیچ کس انجام ندهد همه معصیت کرده اند، و بنابر احتیاط واجب حکم مسلمانی هم که دوازده امامی نیست همین طور است.
مسأله 420- اگر کسی مشغول کارهای میت شود بر دیگران واجب نیست اقدام نمایند، ولی اگر او عمل را نیمه کاره بگذارد، باید دیگران تمام کنند.
مسأله 421- اگر انسان یقین کند که دیگری مشغول کارهای میت شده، واجب نیست به کارهای میت اقدام کند، ولی اگر شک یا گمان دارد، باید اقدام نماید.
مسأله 422- اگر کسی بداند غسل یا کفن یا نماز یا دفن میت را باطل انجام داده اند باید دوباره انجام دهد ولی اگر گمان دارد که باطل بوده یا شک دارد که درست بوده یا نه، لازم نیست اقدام نماید.
مسأله 423- برای غسل و کفن و نماز و دفن میت، باید از ولیّ او اجازه بگیرند.
مسأله 424- ولیّ زن که در غسل و
کفن و دفن او دخالت می کند شوهر اوست و بعد از او، مردهایی که از میت ارث می برند مقدم بر زنهای ایشانند و هر کدام که در ارث بردن مقدم هستند در این امر نیز مقدمند.
مسأله 425- اگر کسی بگوید من وصی یا ولیّ میتم یا ولیّ میت به من اجازه داده که غسل و کفن و دفن میت را انجام دهم، چنانچه دیگری نمی گوید من ولیّ یا وصی میتم یا ولیّ میت به من اجازه داده است، انجام کارهای میت با اوست.
مسأله 426- اگر میت برای غسل و کفن و دفن و نماز خود غیر از ولیّ، کس دیگری را معین کند، احتیاط واجب آن است که ولیّ و آن کس هر دو اجازه بدهند، و لازم نیست کسی که میت، او را برای انجام این کارها معین کرده، این وصیت را قبول کند ولی اگر قبول کرد، باید به آن عمل نماید.
* کیفیت غسل میت و احکام آن
مسأله 427- واجب است میت را سه غسل بدهند اول: به آبی که با سدر مخلوط باشد. دوم: به آبی که با کافور مخلوط باشد. سوم: با آب خالص.
مسأله 428- سدر و کافور باید به اندازه ای زیاد نباشد که آب را مضاف کند و به اندازه ای هم کم نباشد، که نگویند سدر و کافور با آب مخلوط شده است.
مسأله 429- اگر سدر و کافور به اندازه ای که لازم است پیدا نشود بنابر احتیاط واجب باید مقداری که به آن دسترسی دارند در آب بریزند.
مسأله 430- کسی که برای حج احرام بسته است، اگر پیش از تمام کردن سعی بین صفا و مروه بمیرد، نباید او را با آب کافور غسل دهند
و به جای آن باید با آب خالص غسلش بدهند، و همچنین اگر در احرام عمره پیش از کوتاه کردن مو، بمیرد.
مسأله 431- اگر سدر و کافور یا یکی از اینها پیدا نشود یا استعمال آن جایز نباشد مثل آن که غصبی باشد، باید به جای هر کدام که ممکن نیست میت را با آب خالص غسل بدهند.
مسأله 432- کسی که میت را غسل می دهد، باید مسلمان دوازده امامی و عاقل باشد و مسائل غسل را هم بداند و بنابر احتیاط واجب بالغ باشد.
مسأله 433- کسی که میت را غسل می دهد، باید قصد قربت داشته باشد یعنی غسل را برای انجام فرمان خداوند عالم به جا آورد، و اگر به همین نیّت تا آخر غسلِ سوم باقی باشد کافی است و تجدید لازم نیست.
مسأله 434- غسل بچه مسلمان اگر چه از زنا باشد، واجب است بنابر احتیاط. و غسل و کفن و دفن کافر و اولاد او در صورتی که اولاد مسلمانی نداشته باشد جایز نیست، لکن اگر میت کافر ÷در و یا مادر شخص مسلمانی باشند در عین اینکه غسل و کفن او واجب نیست امّا دفن او و حتّی کفن او بهقسمی که مص داق و عمل به «و وصّینا الانسان بوالدیه إحساناً» باشد جایز و بلکه به احتمال اقرب لازم است.
مسأله 435- کسی که از بچگی دیوانه بوده و به حال دیوانگی بالغ شده، چنانچه پدر و مادر او یا یکی از آنان مسلمان باشند، باید او را غسل داد و اگر هیچ کدام آنان مسلمان نباشند، غسل دادن او جایز نیست.
مسأله 436- بچه سقط شده را اگر چهار ماه یا بیشتر
دارد، باید غسل بدهند، و اگر چهار ماه ندارد، باید در پارچه ای بپیچند و بدون غسل دفن کنند.
مسأله 437- اگر مرد، زن را و زن، مرد را غسل بدهد باطل است ولی زن می تواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم می تواند زن خود را غسل دهد، اگر چه احتیاط مستحب آن است که زن، شوهر خود و شوهر، زن خود را غسل ندهد و یا از زیر لباس غسل بدهد.
مسأله 438- مرد می تواند دختر بچه ای را که سن او از سه سال بیشتر نیست، غسل دهد، زن هم می تواند پسر بچه ای را که سه سال بیشتر ندارد، غسل دهد.
مسأله 439- اگر برای غسل دادن میتی که مرد است مرد پیدا نشود زنانی که با او نسبت دارند و محرمند مثل مادر و خواهر و عمه و خاله، یا به واسطه شیر خوردن با او محرم شده اند، می توانند غسلش بدهند. و نیز اگر برای غسل میت زن، زن دیگری نباشد مردهایی که با او نسبت دارند و محرمند، یا به واسطه شیر خوردن با او محرم شده اند، می توانند از زیر لباس، او را غسل دهند.
مسأله 440- اگر میت و کسی که او را غسل می دهد هر دو مرد یا هر دو زن باشند جایز است که غیر از عورت، جاهای دیگر میت برهنه باشد و همین طور اگر محرم باشند.
مسأله 441- نگاه کردن به عورت میت، حرام است، و کسی که او را غسل می دهد اگر نگاه کند معصیت کرده ولی غسل باطل نمی شود لیکن در صورتی که غسل دادن توقف به نظر به عورت داشته باشد صحّت و وجوب غسل در این حالت محل تأمّل است.
مسأله 442- اگر جایی از بدن میت نجس باشد، باید پیش از آن که آنجا را غسل بدهند، آب بکشند. و احتیاط مستحب آن است که تمام بدن میت، پیش از شروع به غسل پاک باشد.
مسأله 443- غسل میت مثل غسل جنابت است، و احتیاط واجب آن است که تا غسل ترتیبی ممکن است، میت را غسل ارتماسی ندهند، و احتیاط مستحب آن است که در غسل ترتیبی هر یک از سه قسمت بدن را در آب فرو نبرند بلکه آب را روی آن بریزند، لیکن همانطور که نقل شده اگر به وسائل امروزی که میّت را در آن می گذارند و غسل می دهند مانند ماشین لباسشویی، پس صحّت غسل در این حالت اگر در حین غسل مشرف به دستگاه باشند خالی از قوّت نیست.
مسأله 444- کسی را که در حال حیض یا در حال جنابت مرده، لازم نیست غسل حیض یا غسل جنابت بدهند، بلکه همان غسل میت برای او کافی است، و در مورد شهید اگر در حال جنابت و یا حیض به شهادت رسیده باشد سقوط غسل از آنها محل اشکال است و احوط وجوب غسل دادن است.
مسأله 445- شهیدی که در راه خدا و برای جهاد و یا دفاع از دین و مملکت اسلامی با اجازه امام و یا نائب او در معرکه به شهادت رسیده باشد از وجوب غسل و کفن مستثنی می گرد و باید او را با همان لباس و بدون غسل و پس از نماز دفن کنند البته با سایر شرائطی که در محل خود بیان گردیده از جمله اینکه لباسش ملک غیر نباشد
و اگر هم ملک غیر بود پوشیدن آن بر شهید جایز و یا واجب باشد مانند لباس اولاد که بر پدر و مادر واجب است، و نیز شهید باید با اراده و اختیار خود به جنگ رفته باشد، و امّا سربازهایی که به جبر فرستاده شده باشند، اگر تا آخرین لحظات قصد قربت برایشان حاصل نشود صدق عنوان شهید و جریان احکام آنها بر او مشکل است.
مسأله 446- مراد از اشتراط اراده و اختیار در حکم شهید در مسأله قبل، در صورتی است که شخص مکلّف و بالغ و ملتفت باشد، و امّا اگر به سبب هجوم دشمن و یا وقوع حادثه ای اطفال نابالغ و یا شیرخوار هم در میدان نبرد شهید شدند مانند واقعه کربلا و شهادت حضرت علی اصغر و امثال ایشان، همگی حکم شهید را داشته و بلکه می توان گفت که از بالاترین مصادیق شهادت می باشند و بلکه اگر سقط هم بشوند مانند حضرت محسن در بطن حضرت فاطمه زهرا علیهما السلام که در دفاع از ولایت به شهادت رسیدند، در این حالت هم حکم شهید داشته و غسل ندارند، لیکن خود حضرت زهرا و حضرت امیر المومنین علیهما السلام در عین شهادت تنها به جهت عدم شهادت در میدان مبارزه و معرکه جنگ و جریان حکم شهید بر هر دوی این بزرگواران، غسل داده شده و دفن شدند.
مسأله 447- جائز نیست که برای غسل دادن میت مزد بگیرند ولی مزد گرفتن برای کارهای مقدماتی غسل حرام نیست لکن باید موونه غسّال را از وجوهات شرعیه و یا بیت المال تأمین نمایند.
مسأله 448- اگر آب پیدا نشود، یا استعمال
آن مانعی داشته باشد باید عوض هر غسل، میت را یک تیمم بدهند.
مسأله 449- کسی که میت را تیمم می دهد، می تواند در صورت امکان دست میت را به زمین بزند و به صورت و پشت دستهایش بکشد و اگر به این صورت ممکن باشد و بتوان به دست زنده هم او را تیمم داد احتیاط جمع است.
* احکام کفن میت
مسأله 450- میت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری می گویند کفن نمایند.
مسأله 451- لنگ باید از ناف تا زانو، اطراف بدن را بپوشاند، و بهتر آن است که از سینه تا روی پا برسد. و بنابر احتیاط واجب پیراهن باید از سر شانه تا نصف ساق پا، تمام بدن را بپوشاند و درازی سرتاسری باید بقدری باشد که بستن دو سر آن ممکن باشد، و پهنای آن باید به اندازه ای باشد که یک طرف آن روی طرف دیگر بیاید.
مسأله 452- مقداری از لنگ، که از ناف تا زانو را می پوشاند و مقداری از پیراهن که از شانه تا نصف ساق را می پوشاند، مقدار واجب کفن است، و آنچه بیشتر از این مقدار در مسأله قبل گفته شد، مقدار مستحب کفن می باشد.
مسأله 453- اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند که بیشتر از مقدار واجب کفن را، که در مسأله قبل گفته شد از سهم آنان بردارند، اشکال ندارد، و احتیاط واجب آن است که بیشتر از مقدار واجب کفن و همچنین مقداری را که احتیاطاً لازم است از سهم وارثی که بالغ نشده بر ندارند.
مسأله 454- اگر کسی وصیت کرده باشد که مقدار مستحب کفن را که در دو مسأله
قبل گفته شد، از ثلث مال او بردارند، یا وصیت کرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند ولی مصرف آن را معین نکرده باشد یا فقط مصرف مقداری از آن را معین کرده باشد، می توانند مقدار مستحب کفن را از ثلث مال او بردارند خصوصاً اگر از جهت مراتب ثانویه و چیزهای دیگری را که از واجبات دفن است از اصل مال بردارند.
مسأله 455- اگر میت وصیت نکرده باشد که کفن را از ثلث مال او بردارند می توانند به طور متعارف که لایق شأن میت باشد کفن و چیزهای دیگری را که از واجبات دفن است از اصل مال بردارند.
مسأله 456- کفن زن بر شوهر است، اگر چه زن از خود مال داشته باشد، و همچنین اگر زن را به شرحی که در کتاب طلاق گفته می شود، طلاق رجعی بدهند و پیش از تمام شدن عده بمیرد، شوهرش باید کفن او را بدهد و چنانچه شوهر بالغ نباشد یا دیوانه باشد وَلیِّ شوهر باید از مال او کفن زن را بدهد.
مسأله 457- کفن میت بر خویشان او واجب نیست، اگر چه مخارج او در حال زندگی بر آنان واجب بوده باشد احتیاط واجب آن است که کفن او را هم بدهند.
مسأله 458- احتیاط واجب آن است که هر یک از سه پارچه کفن به قدری نازک نباشد که بدن میت از زیر آن پیدا باشد.
مسأله 459- کفن کردن با چیز غصبی، اگر چیز دیگری هم پیدا نشود جایز نیست و چنانچه کفن میت غصبی باشد و صاحب آن راضی نباشد باید از تنش بیرون آورند، اگر چه او را دفن کرده باشند،
و همچنین جائز نیست با پوست مردار او را کفن کنند.
مسأله 460- کفن کردن میت با چیز نجس و با پارچه ابریشمی خالص، جائز نیست، ولی در حال ناچاری اشکال ندارد و احتیاط واجب آن است که با پارچه طلاباف هم میت را کفن نکنند مگر در حال ناچاری.
مسأله 461- کفن کردن با پارچه ای که از پشم یا موی حیوان حرام گوشت تهیه شده، در حال اختیار جائز نیست، ولی اگر پوست حیوان حلال گوشت را طوری درست کنند که به آن جامه گفته شود، می شود با آن میت را کفن کنند و همچنین اگر کفن از مو و پشم حیوان حلال گوشت باشد اشکال ندارد، اگر چه احتیاط مستحب آن است که با این دو هم کفن ننمایند.
مسأله 462- اگر کفن میت به نجاست خود او، یا به نجاست دیگری نجس شود، چنانچه کفن ضایع نمی شود، باید مقدار نجس را بشویند یا ببُرند ولی اگر در قبر گذاشته باشند بهتر است که ببرند بلکه اگر بیرون آوردن میت اهانت به او باشد بریدن واجب می شود و اگر شستن یا بریدن آن ممکن نیست، در صورتی که عوض کردن آن ممکن باشد، باید عوض کنند، لیکن اولی و احوط عوض کردن کفن است مطلقاً.
مسأله 463- کسی که برای حج یا عمره احرام بسته اگر بمیرد باید مثل دیگران کفن شود و پوشاندن سر و صورتش اشکال ندارد.
مسأله 464- مستحب است انسان در حال سلامتی، کفن و سدر و کافور خود را تهیه کند.
احکام حُنوط
مسأله 465- بعد از غسل واجب است میت را حنوط کنند، یعنی به پیشانی و کف دستها و سر زانوها و سر
دو انگشت بزرگ پاهای او کافور بمالند. و مستحب است به سر بینی میت هم کافور بمالند و باید کافور ساییده و تازه باشد و اگر به واسطه کهنه بودن، عطر او از بین رفته باشد کافی نیست.
مسأله 466- در حنوط میت، مراعات ترتیب بین اعضای سجود لازم نیست اگر چه مستحب است اوّل کافور را به پیشانی میت بمالند.
مسأله 467- بهتر آن است که میت را پیش از کفن کردن، حنوط نمایند اگر چه در بین کفن کردن و بعد از آن هم مانعی ندارد.
مسأله 468- کسی که برای حج احرام بسته است، اگر پیش از تمام کردن سعی بین صفا و مروه بمیرد، حنوط کردن او جائز نیست، و نیز اگر در احرام عمره پیش از آن که موی خود را کوتاه کند بمیرد نباید او را حنوط کنند.
مسأله 469- زنی که شوهر او مرده و هنوز عده اش تمام نشده اگر چه حرام است خود را خوشبو کند، ولی چنانچه بمیرد حنوط او واجب است.
مسأله 470- مکروه است میت را با مشک و عنبر و عود و عطرهای دیگر خوشبو کنند یا برای حنوط اینها را با کافور مخلوط نمایند.
مسأله 471- مستحب است، قدری تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام با کافور مخلوط کنند، ولی باید از آن کافور به جاهایی که بی احترامی می شود نرسانند و نیز باید تربت به قدری زیاد نباشد، که وقتی با کافور مخلوط شد، آن را کافور نگویند.
مسأله 472- اگر کافور به اندازه غسل و حنوط نباشد بنابر احتیاط واجب غسل را مقدم دارند، و اگر برای هفت عضو نرسد بنابر احتیاط واجب پیشانی را مقدم دارند.
مسأله 473-
مستحب است دو چوب تر و تازه در قبر همراه میت بگذارند.
* نماز میت و کیفیت آن
احکام نماز میت
مسأله 474- نماز خواندن بر میت مسلمان، اگر چه بچه باشد واجب است، ولی باید پدر و مادر آن بچه یا یکی از آنان مسلمان باشند و شش سال بچه تمام شده باشد.
مسأله 475- نماز میت باید بعد از غسل و حنوط و کفن کردن او خوانده شود، و اگر پیش از اینها، یا در بین اینها بخوانند، اگر چه از روی فراموشی یا ندانستن مسأله باشد کافی نیست.
مسأله 476- کسی که می خواهد نماز میت بخواند، لازم نیست با وضو یا غسل یا تیمم باشد و بدن و لباسش پاک باشد، لیکن اگر لباس او غصبی باشد ننماز خواندن با آن لباس مشکل استلیکن احتیاط آن است که تمام چیزهایی را که در نماز های دیگر لازم است به غیر از موارد فوق در نماز میّت رعایت کند.
مسأله 477- کسی که به میت نماز می خواند، باید رو به قبله باشد و نیز واجب است میت را مقابل او به پشت بخوابانند، بطوری که سر او به طرف راست نمازگزار و پای او به طرف چپ نمازگزار باشد.
مسأله 478- مکان نمازگزار باید از جای میت پست تر یا بلندتر نباشد ولی پستی و بلندی مختصر اشکال ندارد.
مسأله 479- نمازگزار باید از میت دور نباشد، ولی کسی که نماز میت را به جماعت می خواند اگر از میت دور باشد، چنانچه صفها به یکدیگر متصل باشد اشکال ندارد.
مسأله 480- نمازگزار باید مقابل میت بایستد، ولی اگر نماز به جماعت خوانده شود و صف جماعت از دو طرف میت بگذرد، نماز کسانی که مقابل میت نیستند اشکال ندارد.
مسأله 481- بین میت و نمازگزار، باید پرده و دیوار یا چیزی مانند اینها نباشد ولی اگر میت در تابوت و مانند آن باشد اشکال ندارد.
مسأله 482- در وقت خواندن نماز، باید عورت میت پوشیده باشد و اگر کفن کردن او ممکن نیست، باید عورتش را اگر چه با تخته و آجر و مانند اینها باشد بپوشانند.و در صورتی که میّت و نمازگزاران با هم ممائل و همجنس نباشند یعنی نامحرم باشند، پوشاندن تمام بدن اگرچه با بوریا و امثال باشد اقوی به نظر می رسد.
مسأله 483- نماز میت را باید ایستاده و با قصد قربت بخواند و مثلاً نیت کند نماز می خوانم بر این میت قربهً الی اللَّه.
مسأله 484- اگر کسی نباشد که بتواند نماز میت را ایستاده بخواند، می شود نشسته بر او نماز خواند.
مسأله 485- اگر میت وصیت کرده باشد که شخص معینی بر او نماز بخواند، احتیاط واجب آن است که آن شخص از ولیّ میت اجازه بگیرد و بر ولیّ هم بنابر احتیاط واجب، واجب است که اجازه بدهد.
مسأله 486- مکروه است بر میت چند مرتبه نماز بخوانند، ولی اگر میت اهل علم و تقوی باشد مکروه نیست.
مسأله 487- اگر میت را عمداً یا از روی فراموشی یا به جهت عذری بدون نماز دفن کنند، یا بعد از دفن معلوم شود، نمازی که بر او خوانده شده باطل بوده است تا وقتی جسد او از هم نپاشیده واجب است با شرطهایی که برای نماز میت گفته شد به قبرش نماز بخوانند.
کیفیت نماز میت
مسأله 488- نماز میت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است:
بعد از نیت وگفتن تکبیر اول بگوید أَشْهَدُ انْ لا الهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ.
و بعد از تکبیر دوم بگوید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
و بعد از تکبیر سوم بگوید: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ.
و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَیِّتِ
و اگر زن است بگوید: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیِّتِ و بعد تکبیر پنجم را بگوید.
و بهتر است بعد از تکبیر اول بگوید: أَشْهَدُ انْ لا الهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ  أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ارْسَلَهُ بِالْحقِّ بَشیراً وَ نَذیراً بَیْنَ یَدَیِ السَّاعَهِ.
و بعد از تکبیر دوم بگوید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ کَافْضَلِ مَا صَلَّیْتَ وَ بارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلی ابْراهیمَ وَ آلِ ابراهیمَ انَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَ صَلِّ عَلی جَمیعِ الْانْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدِّیقینَ وَ جَمیعِ عِبادِ اللَّهِ الصّالِحینَ.
و بعد از تکبیر سوم بگوید: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ وَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ الأَحْیاءِ مِنْهُمْ وَ الأَمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالْخَیْراتِ انَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ انَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ.
و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْزولٍ بِهِ اللَّهُمَّ انّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلّا خَیْراً وَ أَنْتَ أعْلَمُ بِهِ مِنّا اللَّهُمَّ انْ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی احسانِهِ وَ انْ کانَ مُسِیئاً فَتَجَاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی أعْلَی عِلِّیّینَ وَ اخْلُفْ عَلَی أَهْلِهِ فِی الْغابِرینَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ.
و بعد تکبیر پنجم را بگوید ولی اگر میت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید:اللَّهُمَّ إِنَّ هذِهِ أَمَتُکَ وَ ابْنَهُ عَبْدِکَ وَ ابْنَهُ أَمَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ اللَّهُمَّ انَّا لا نَعْلَمُ مِنها إِلّا خَیْراً وَ أَنْتَ أعْلَمُ بِهَا مِنَّا اللَّهُمَّ انْ کانَتْ مُحْسِنَهً فَزِدْ فِی احْسانِها وَ انْ کانَتْ مُسِیئَهً فَتَجاوَزْ عَنْهَا وَ اغْفِرْ لَهَا اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا عِنْدَکَ فِی أعْلَی عِلِّیّینَ وَ اخْلُفْ عَلی أَهْلِها فِی الْغابِرِینَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ.
مسأله 489- اولی ذکر شهادت بر ولایت به صورت :« و أشهد أنّ أمیر المؤمنین علی ولی الله» و بلکه « وأولاده المعصومین أولیاء الله» است.
مسأله 490- باید تکبیرها و دعاها را طوری پشت سر هم بخواند که نماز از صورت خود خارج نشود.
مسأله 491- کسی که نماز میت را به جماعت می خواند باید تکبیرها و دعاهای آن را هم بخواند.
مستحبات نماز میت
مسأله 492- چند چیز در نماز میت مستحب است.
اول: کسی که نماز میت می خواند با وضو یا غسل یا تیمم باشد، و احتیاط  مستحب آن است در صورتی تیمم کند که وضو و غسل ممکن نباشد، یا بترسد که اگر وضو بگیرد یا غسل کند به نماز میت نرسد.
دوم: اگر میت مرد است، امام جماعت یا کسی که فرادی به او نماز می خواند مقابل وسط قامت او بایستد و اگر میّت زن است مقابل سینه اش بایستد.
سوم: پابرهنه نماز بخواند.
چهارم: در هر تکبیر دستها را بلند کند.
پنجم: فاصله او با میت بقدری کم باشد که اگر باد لباسش را حرکت دهد به جنازه برسد.
ششم: نماز میت را به جماعت بخواند.
هفتم: امام جماعت تکبیر و دعاها را بلند بخواند
و کسانی که با او نماز می خوانند، آهسته بخوانند.
هشتم: در جماعت اگر چه مأموم یک نفر باشد، عقب امام بایستد.
نهم: نمازگزار به میت و مؤمنین زیاد دعا کند.
دهم: پیش از نماز سه مرتبه بگوید الصَّلاه.
یازدهم: نماز را در جایی بخوانند که مردم برای نماز میت بیشتر به آن جا می روند.
دوازدهم: زن حائض اگر نماز میت را به جماعت می خواند در صفی تنها بایستد، لیکن اگر این عمل سبب بی آبرویی زن باشد به تنهایی ایستادن او لازم نیست.
مسأله 493- خواندن نماز میت در مساجد مکروه است ولی در مسجد الحرام مکروه نیست.
* احکام دفن
مسأله 494- واجب است میت را طوری در زمین دفن کنند، که بوی او بیرون نیاید و درندگان هم نتوانند بدنش را بیرون آورند و در صورتی که ترس درنده و نزدیک شدن انسانی که از بوی میت اذیت شود در بین نباشد اقوی کفایت تنها عنوان دفن در زمین است اگر چه احتیاط مستحب آن است که گودی قبر به همان اندازه مذکور در بالا باشد، و اگر ترس آن باشد که جانور بدن او را بیرون آورد، باید قبر را با آجر و مانند آن محکم کنند.
مسأله 495- اگر دفن میت در زمین ممکن نباشد، می توانند به جای دفن، او را در بنا یا تابوت بگذارند.
مسأله 496- میت را باید در قبر به پهلوی راست طوری بخوابانند که جلوی بدن او رو به قبله باشد.
مسأله 497- اگر کسی در کشتی بمیرد، چنانچه جسد او فاسد نمی شود و بودن او در کشتی مانعی ندارد، باید صبر کنند تا به خشکی برسند و او را در زمین دفن کنند و گر نه، باید
در کشتی غسلش بدهند و حنوط و کفن کنند و پس از خواندن نماز میت چیز سنگینی به پایش ببندند و به دریا بیندازند یا او را در خمره بگذارند و درش را ببندند و به دریا بیندازند و اگر ممکن است باید او را در جایی بیندازند که فوراً طعمه حیوانات نشود.
مسأله 498- اگر بترسند که دشمن، قبر میت را بشکافد و بدن او را بیرون آورد و گوش یا بینی یا اعضای دیگر او را ببرد چنانچه ممکن باشد باید بطوری که در مسأله پیش گفته شد او را به دریا بیندازند.
مسأله 499- مخارج انداختن دردریا و مخارج محکم کردن قبر میت را در صورتی که لازم باشد، باید از اصل مال میت بردارند.
مسأله 500- اگر زن کافره بمیرد و بچه در شکم او مرده باشد، چنانچه پدر بچه مسلمان باشد، باید زن را در قبر به پهلوی چپ پشت به قبله بخوابانند که روی بچه به طرف قبله باشد بلکه اگر هنوز روح هم به بدن او داخل نشده باشد، بنابر احتیاط واجب باید به همین دستور عمل کنند.
مسأله 501- دفن مسلمان، در قبرستان کفار و دفن کافر، در قبرستان مسلمانان جائز نیست.
مسأله 502- دفن مسلمان در جایی که بی احترامی به او باشد، مانند جایی که خاکروبه و کثافت می ریزند، جایز نیست.
مسأله 503- میت را نباید در جای غصبی دفن کنند و دفن کردن در جایی که برای غیر دفن کردن وقف شده و در مسجد اگر ضرر به مسلمانان باشد یا مزاحم نمازشان باشد جایز نیست، بلکه اقوی آن است که اصلاً در مسجد دفن نکنند و در زمینی که مثل
مسجد برای غیر دفن کردن وقف شده جائز نیست.
مسأله 504- دفن میّت در قبر مرده دیگر اگر موجب نبش شود جائز نیست.
مسأله 505- چیزی که از میت جدا می شود، اگر چه مو و ناخن و دندانش باشد، باید با او دفن شود و اگر موجب نبش شود، احتیاط آن است که جدا دفن شود. و دفن ناخن و دندانی که در حال زندگی از انسان جدا می شود مستحب است.
مسأله 506- اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد باید درِ چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند، و در صورتی که چاه مال غیر باشد باید به نحوی او را راضی کنند.
مسأله 507- اگر بچه در رحم مادر بمیرد و ماندنش در رحم برای مادر خطر داشته باشد، باید به آسانترین راه او را بیرون آورند، و چنانچه ناچار شوند که او را قطعه قطعه کنند اشکال ندارد، ولی باید به وسیله شوهرش اگر اهل فن است یا زنی که اهل فن باشد او را بیرون بیاورند و اگر ممکن نیست مرد محرمی که اهل فن باشد، و اگر آن هم ممکن نشود مرد نامحرمی که اهل فن باشد بچه را بیرون بیاورد، و در صورتی که آن هم پیدا نشود کسی که اهل فن نباشد می تواند بچه را بیرون آورد.
مسأله 508- هرگاه مادر بمیرد و بچه در شکمش زنده باشد اگر چه امید زنده ماندن طفل را نداشته باشند باید به وسیله کسانی که در مسأله پیش گفته شد از هر طرفی که بچه سالم بیرون می آید بچه را بیرون آورند و دوباره بدوزند ولی اگر بین پهلوی
چپ و راست در سالم بودن بچه فرقی نباشد احتیاط واجب آن است که از پهلوی چپ بیرون آورند.
مستحبات دفن
مسأله 509- خوب است به امید آن که مطلوب پروردگار باشد قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند،یا بستگان میت خصوصاً پدر و یا مادر او در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند، و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در صورت امکان در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن، پارچه ای روی قبر بگیرند، و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده، پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند، گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت، خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آن که لحد را
بپوشانند، دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند
مسأله 510- مستحب است که دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند:
اسْمَعْ افْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان و به جای فلان اسم میت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند:
اسْمَعْ افْهَمْ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلی و پس از آن بگویند:
هَلْ أَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذِی فَارَقْتَنا عَلَیهِ مِنْ شَهَادَهِ انْ لا الهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَریکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَّبِیّینَ وَ خَاتَمُ الْمُرْسَلِینَ وَ أَنَّ عَلِیاً امیرُ الْمُؤْمِنینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ امامُ افْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالَمِینَ وَ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلیَ بْنَ مُوسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ الْقائِمَ الْحُجَّهَ الْمَهْدِیَّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ ائِمَّهُ الْمُؤمِنینَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ اجْمَعِیْنَ وَ ائِمَّتُکَ ائِمَّهُ هُدیً بِکَ ابْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید، و بعد بگوید: اذا اتاکَ الْمَلَکانِ الْمُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِندِ اللَّهِ تَبارَکَ وَ تَعالَی وَ سَأَلاکَ عَنْ رَبِّکَ وَ عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دِینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ ائِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فی جَوابِهِما اللَّهُ رَبِّی وَ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَبِیِّی وَ الْاسْلامُ
دِینِی وَ الْقُرْآنُ کِتابِی وَ الْکَعْبَهُ قِبْلَتِی وَ أَمیْرُ الْمُؤْمِنینَ عَلِیُ بْنُ ابِی طالِبٍ امَامِی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلیٍّ الْمُجْتَبَی امَامِی وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهیدُ بِکَرْبَلا امامِی وَ عَلِیٌّ زَیْنُ الْعابِدِینَ امَامِی وَ مُحَمَّدٌ الْبَاقِرُ امَامِی وَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ امَامِی، وَ مُوسَی الکاظِمُ امَامی، وَ عَلیٌّ الرِضا امَامی، وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ امَامی، وَ عَلیٌّ الْهَادِی امَامِی وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَریُّ امَامِی وَ الْحُجَّهُ الْمُنْتَظَرُ امَامِی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اجْمَعِینَ ائِمَّتِی وَ سَادَتِی وَ قَادَتِی وَ شُفَعَائِی بِهِمْ اتَولَّی وَ مِنْ أعدائِهِمْ اتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید بعد بگوید أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی نِعْمَ الرَّبُّ وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نِعْمَ الرَّسُولُ وَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ ابِی طالِبٍ وَ أَوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الْائِمَّهَ الْاثْنَیْ عَشَرَ نِعْمَ الْأئِمَّهُ وَ أَنَّ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَقٌ وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَ الْمِیزَانَ حَقٌّ وَ تَطایُرَ الْکُتُبِ حَقٌّ وَ أَنَّ الْجَنَّهَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَهَ آتِیَهٌ لَا رَیْبَ فِیهَا وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ پس بگوید ا فَهِمْتَ یا فُلانُ و به جای فلان اسم میت را بگوید پس از آن بگوید ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَ هَداکَ اللَّهُ الَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ أَوْلیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ پس بگوید اللَّهُمَّ جَافِ الْارضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ الَیکَ وَ لَقِّهِ مِنْکَ بُرهَاناً اللَّهُمَّ عَفوَک عَفْوَک.
مسأله 511- تلقین میّت به زبان عربی همانگونه که ذکر شد در صورتی است که میّت در زمان حیات نیز به زبان عربی آشنایی داشته باشد, و امّا در صورت عدم آشنایی با این زبان آیا باز هم تلقی به عربی خوب و لازم است و اینکه روح به محض انفصال از جسم عراف به تمام لغات می شود و یا آنکه با زبان میّت هم به صورت ترجمه به او تلقین کنند همانگونه که در تلقین در حال احتضار بیان گردید، محل تأمّل است و جمع بین عربی و ترجمه به زبان میّت اولی به نظر می رسد چرا که ظاهر «و وجدوا ما عملو حاضراً» و امثال این آیه شریفه ظهور در اطلاع بر اعمال خود شخص در حال حیات بلافاصله پس از فوت دارد و امّا آنچه که به حسب برخی از روایات نسبت به عربی بودن زبان تمامی اهل بهشت است امر دیگری است.
مسأله 512- خوب است به امید این که مطلوب پروردگار است کسی که میت را در قبر می گذارد، با طهارت و سر برهنه و پابرهنه باشد و از طرف پای میت از قبر بیرون بیاید و غیر از خویشان میت کسانی که حاضرند، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند انَّا لِلّهِ وَ انّا الَیْهِ راجِعُونَ. اگر میت زن است کسی که با او محرم می باشد او را در قبر بگذارد و اگر محرمی نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند.
مسأله 513- خوب است به امید این که مطلوب پروردگار است قبر را مربع یا مربع مستطیل بسازند و به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند
و نشانه ای روی آن بگذارند که اشتباه نشود و روی قبر آب بپاشند، و بعد از پاشیدن آب کسانی که حاضرند، دستها را بر قبر بگذارند و انگشتها را بازکرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره مبارکه انّا أَنْزَلْناهُ بخوانند و برای میت طلب آمرزش کنند و این دعا را بخوانند.
اللَّهُمَّ جَافِ الْارْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ أَصْعِدْ الَیْکَ روُحَهُ وَ لَقِّهِ مِنْکَ رضْواناً وَ أَسْکِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا تُغْنِیهِ بِهِ عَنْ رَحْمَهِ مَنْ سِوَاکَ.
مسأله 514- پس از رفتن کسانی که تشییع جنازه کرده اند مستحب است وَلِیِّ میت یا کسی که از طرف ولیّ اجازه دارد، دعاهایی را که دستور داده شده، به میت تلقین کند.
مسأله 515- بعد از دفن مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتی دهند ولی اگر مدتی گذشته است که به واسطه سر سلامتی دادن، مصیبت یادشان می آید، ترک آن بهتر است، و نیز مستحب است تا سه روز برای اهل خانه میت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مکروه است لیکن اگر غذا دادن از طرف بستگان عرفاً میّت تأثیری در حفظ آبروی میّت داشته باشد صرف این هزینه و خوردن از آن غذا جایز است و بلکه برای ارحام میّت واجب است و بلکه اگر در صورت ترک آن هتکی بر میّت صورت بگیرد مصرف آن از مقدار ترک میّت حتی اگر دارای طفل صغیر هم باشد جایز است.
مسأله 516- اقوی وجوب تشکیل مجالس عزا برای میّت و سر سلامتی صاحبان عزا خصوصاً در صورت هتک میّت عرفاً با عدم انجام آن است.
مسأله 517- مستحب است انسان در مرگ خویشان، مخصوصاً در مرگ
فرزند صبر کند و هر وقت میت را یاد می کند انّا للّهِ وَ انّا الَیْهِ راجِعُونَ بگوید، و برای میت قرآن بخواند و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محکم بسازد که زود خراب نشود.
مسأله 518- جائز نیست انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
مسأله 519- پاره کردن یقه در مرگ غیر پدر و برادر جائز نیست.
مسأله 520- اگر مرد در مرگ زن یا فرزند یقه یا لباس خود را پاره کند یا اگر زن در عزای میت صورت خود را بخراشد به طوری که خون بیاید یا موی خود را بکند، باید یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را طعام دهد و یا آنها را بپوشاند و اگر نتواند باید سه روز روزه بگیرد بلکه اگر خون هم نیاید بنابر احتیاط واجب به این دستور عمل نماید.
مسأله 521- احتیاط واجب آن است که در گریه بر میت صدا را خیلی بلند نکنند مگر در گریه بر علماء و امثال ایشان که به احتمال قوی در این صورت این نوع گریه کردن جایز است.
* نماز وحشت
مسأله 522- مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور آن این است که، در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیه الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره إنّا أنزلناه بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوَابَهَا الَی قَبْرِ فُلانٍ و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند.
مسأله 523- نماز وحشت را در
هر موقع از شب اول قبر می شود خواند، ولی بهتر است در اول شب بعد از نماز عشا خوانده شود.
مسأله 524- اگر بخواهند میت را به شهر دوری ببرند، یا به جهت دیگر دفن او تأخیر بیفتد، باید نماز وحشت را تا شب اول قبر او تأخیر بیندازند.
* نبش قبر
مسأله 525- نبش قبر مسلمان، یعنی شکافتن قبر او اگر چه طفل، یا دیوانه باشد حرام است؛ ولی اگر بدنش از بین رفته و خاک شده باشد اشکال ندارد.
مسأله 526- نبش قبر امامزاده ها و شهدا و علما و صلحا اگر چه سالها بر آن گذشته باشد در صورتی که زیارتگاه باشد حرام است، بلکه اگر زیارتگاه هم نباشد بنابر احتیاط واجب نباید آن را نبش کرد.
مسأله 527- شکافتن قبر در چند مورد حرام نیست:
اول: آن که میت در زمین غصبی دفن شده باشد و مالک زمین راضی نشود که در آنجا بماند و دفن میت هم به صورت غصبیت صورت گرفته باشد و اما اگر از روی فراموشی و عدم توجه تدفین در آن زمین صورت گرفته باشد و مالک آن هم به هیچ وجه حتی به قیمتی بالاتر از قیمت زمین حاضر به بقای میت در آنجا نباشد در این صورت اگر نبش قبر موجب هتک حرمت میت و یا متلاشی شدن جسدش نباشد نبش قبل بلا اشکال است ولی در هر یک از صور مذکور جواز نبش قبل مشکل بوده و لزوم قبول قول مالک با اجره المثل بسیار قوی است.
دوم: آن که کفن یا چیز دیگری که با میت دفن شده غصبی باشد و صاحب آن راضی نشود که در قبر بماند، و همچنین
است اگر چیزی از مال خود میت که به ورثه او رسیده با او دفن شده باشد و ورثه راضی نشوند که آن چیز در قبر بماند، ولی اگر چیز مختصری از مال او که به ورثه به ارث رسیده مانند انگشتر و نحو آن با او دفن شده باشد در جواز نبش برای درآوردن آن تأمل و اشکال است خصوصاً اگر اجحاف بر ورثه نباشد، و اگر وصیت کرده باشد که دعا یا قرآن یا انگشتری را با او دفن کنند در صورتی که وصیتش بیشتر از یک سوم مال او نباشد، برای بیرون آوردن اینها نمی توانند قبر را بشکافند.
سوم: آن که میت بی غسل یا بی کفن دفن شده باشد، یا بفهمند غسلش باطل بوده، یا به غیر دستور شرع کفن شده یا در قبر، او را رو به قبله نگذاشته اند، و در هر صورت جریان حکم در صورتی است که موجب فساد بدن میت و هتک او نباشد.
چهارم: آن که برای ثابت شدن حقی بخواهند بدن میت را ببینند.
پنجم: آن که میت را در جایی که بی احترامی به اوست مثل قبرستان کفار یا جایی که کثافت و خاکروبه می ریزند دفن کرده باشند.
ششم: آن که برای یک مطلب شرعی که اهمیت آن از شکافتن قبر بیشتر است، قبر را بشکافند. مثلاً بخواهند بچه زنده را از شکم زن حامله ای که دفنش کرده اند بیرون آورند.
هفتم: آن که بترسند درنده ای بدن میت را پاره کند، یا سیل او را ببرد یا دشمن بیرون آورد.
هشتم: آن که قسمتی از بدن میت را که با او دفن نشده بخواهند دفن کنند ولی احتیاط واجب آن است که آن قسمت
از بدن را طوری در قبر بگذارند که بدن میت دیده نشود.
نهم: آنکه برای انتقال به مشاهده مشرفه باشد لیکن در صورتی که اولاد مطابق وصیت باشد و ثانیاً فاصله زمانی کمی بین دفن و نبش قبر باشد که موجب فساد جسد میّت نشده باشد، که در این صورت باید از همان ابتدا به صورتی عمل کنند که صدق دفن ننموده و همانند آنچه که مرسوم و معروف است که به صورت امانت می گذارند اگرچه با وسائل امروزی و جدید باشد عمل کنند.
غسلهای مستحب
* انواع غسلهای مستحب و احکام آنها
غسلهای مستحبی
مسأله 528- غسلهای مستحب در شرع مقدس اسلام بسیار است و از آن جمله است:
1- غسل جمعه، و وقت آن از اذان صبح است تا ظهر، و بهتر است نزدیک ظهر به جا آورده شود، و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است که بدون نیت ادا و قضا تا عصر جمعه به جا آورد. و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را به جا آورد. و کسی که می ترسد در روز جمعه آب پیدا نکند می تواند روز پنج شنبه غسل را انجام دهد، بلکه اگر در شب جمعه غسل را به امید آن که مطلوب خداوند عالم است به جا آورد صحیح است، و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید:
أَشْهَدُ انْ لا الَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِی مِنَ التَّوَّابِینَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُتَطَهِّرِینَ.
2- غسل شب اول ماه رمضان و تمام شبهای طاق مثل شب سوم و پنجم و هفتم، ولی از شب
بیست و یکم مستحب است همه شب غسل کند، و برای غسل شب اول و پانزدهم و هفدهم و نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم و بیست و پنجم و بیست و هفتم و بیست و نهم بیشتر سفارش شده است. و وقت غسل شبهای ماه رمضان تمام شب است، و بهتر است مقارن غروب آفتاب به جا آورده شود ولی از شب بیست و یکم تا آخر ماه بهتر است غسل را بین نماز مغرب و عشاء به جا آورد. و نیز مستحب است در شب بیست و سوم غیر از غسل اول شب، یک غسل هم در آخر شب انجام دهد.
3- غسل روز عید فطر و عید قربان، و وقت آن از اذان صبح است تا غروب و بهتر است آن را پیش از نماز عید به جا آورد، و اگر از ظهر تا غروب به جا آورد، احتیاط آن است که به قصد رجاء انجام دهد.
4- غسل شب عید فطر، و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اول شب به جا آورده شود.
5- غسل روز هشتم و نهم ذیحَجّه، و در روز نهم بهتر است آن را نزدیک ظهر به جا آورد.
6- غسل روز اول و پانزدهم و بیست و هفتم و آخر ماه رجب.
7- غسل روز عید غدیر، و بهتر است در وقت چاشت (صدر نهار) آن را انجام دهد.
8- غسل روز بیست و چهارم ذیحَجّه.
9- غسل روز عید نوروز و پانزدهم شعبان و نهم و هفدهم ربیع الاول و روز بیست و پنجم ذی قعده ولی غسل روز پانزدهم شعبان
و غسلهای دیگری که تا آخر مسأله ذکر شده رجاءً انجام دهد.
10- غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا آمده.
11- غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده است.
12- غسل کسی که در حال مستی خوابیده.
13- غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل داده اند رسانده.
14- غسل کسی که در موقع گرفتن خورشید و ماه نماز آیات را عمداً نخوانده در صورتی که تمام ماه و خورشید گرفته باشد.
15- غسل کسی که برای تماشای دار آویخته رفته و آن را دیده باشد ولی اگر اتفاقاً یا از روی ناچاری نگاهش بیفتد یا مثلاً برای شهادت دادن رفته باشد، غسل مستحب نیست.
مسأله 529- پیش از داخل شدن در حرم مکه، شهر مکه، مسجد الحرام، خانه کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه و مسجد پیغمبر مستحب است انسان غسل کند و برای داخل شدن در حرم امامان علیهم السلام رجاء غسل کند، و اگر در یک روز چند مرتبه مشرّف شود یک غسل کافی است و کسی که می خواهد در یک روز داخل حرم مکه و مسجد الحرام و خانه کعبه شود، اگر به نیت همه یک غسل کند کافی است و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله شود، یک غسل برای همه کفایت می کند و برای زیارت پیغمبر و امامان از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سید الشهداء علیه السلام مستحب است انسان غسل کند
و اگر یکی از غسلهایی را که در این مسأله گفته شد به جا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل می نماید مثلاً بخوابد، غسل او باطل می شود و مستحب است دوباره غسل را به جا آورد.
مسأله 530- انسان نمی تواند با غسل مستحبی کاری که مانند نماز وضو لازم دارد انجام دهد.
مسأله 531- اگر چند غسل بر کسی مستحب باشد و به نیّت همه یک غسل به جا آورد کافی است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم