احکام شرعی
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي

احكام تقليد آب مطلق و مضاف [انواع آب مطلق] اشاره 1 آب كر 2 آب قليل 3 آب جاري 4 آب باران 5 آب چاه احكام آب ها احكام تخلّي استبراء مستحبات و مكروهات تخلّي اشاره نجاسات نجاسات اشاره 1 و 2 بول و غائط 3 مَني 4 مُردار 5 خون 6 و 7 سگ و خوك 8 كافر 9 شراب 10 فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاست خوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيز پاك احكام نجاسات مطهِّرات اشاره 1 آب 2 زمين 3 آفتاب 4 استحاله 5 انقلاب [برخي احكام] كم شدن دو سوم آب انگور 6 انتقال 7 اسلام 8 تبعيّت 9 برطرف شدن عين نجاست 10 استبراء حيوان نجاست خوار 11 غايب شدن مسلمان احكام ظرف ها وضو [احكام] وضوي ارتماسي شرايط وضو اشاره شرط اول: شرط دوم؛ آنكه مطلق باشد. شرط سوم؛ آنكه آب وضو مباح باشد و بنا بر احتياط فضايي كه در آن وضو مي گيرد نيز مباح باشد. شرط چهارم: شرط پنجم؛ آنكه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ آنكه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد. شرط هفتم؛ آنكه وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ آنكه به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن؛ يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است. شرط نهم: شرط دهم؛ آنكه كارهاي وضو را پشت سرهم انجام دهد. شرط يازدهم؛ آنكه بايد كارهاي وضو را خود انسان انجام دهد. شرط دوازدهم؛ آنكه استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد. شرط سيزدهم؛ آنكه در اعضاء وضو مانعي از رسيدن آب نباشد. احكام وضو چيزهايي كه بايد براي آنها وضو گرفت چيزهايي كه وضو را باطل مي كنند غسل هاي واجب اشاره [جنابت] احكام جنابت چيزهايي كه بر جنب حرام است چيزهايي كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي احكام غسل كردن استحاضه اشاره احكام استحاضه حيض اشاره احكام حائض اقسام زن هاي حائض 1 صاحب عادت وقتيه و عدديه 2 صاحب عادت وقتيه 3 صاحب عادت عدديه 4 مضطربه 5 مبتدئه 6 ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميّت [غسل مس ميّت] احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، حنوط، نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل] اشاره اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از موارد تيمم چيزهايي كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضو دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز اشاره اشاره نمازهاي واجب اشاره نمازهاي واجب يوميه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاي مستحب وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز [برخي احكام] لباس نمازگزار اشاره شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مواردي كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه ست مكان نمازگزار شرايط مكان نمازگزار اشاره شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم شرط هفتم شرط هشتم شرط نهم [برخي ديگر از احكام] جاهايي كه نماز خواندن در آنجا مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنجا مكروه ست احكام مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه [واجبات و مستحبات نماز] واجبات نماز اشاره اركان نماز اشاره نيت تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) [احكام] قرائت ركوع سجود [احكام] چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام كامل تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز اشاره اول: دوم: اشاره سوم: اشاره چهارم: پنجم: اشاره ششم: اشاره هفتم: اشاره هشتم: نهم: اشاره دهم: اشاره يازدهم: دوازدهم: اشاره چيزهايي كه در نماز مكروه ست مواردي كه مي شود نماز واجب را شكست شكيات اشاره شك هاي مبطل شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1 شك در چيزي كه محل آن گذشته ست 2 شك بعد از سلام 3 شك بعد از وقت 4 كثيرالشك (كسي كه زياد شك مي كند) 5 شك امام و مأموم 6 شك در نماز مستحبي شك هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزا و شرايط نماز مسافر [شرايط شكسته خواندن نماز] اشاره شرط اول: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هفتم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر نماز قضا [احكام] نماز قضاي پدر و مادر اشاره نماز جماعت [احكام] شرايط امام جماعت احكام جماعت وظيفه امام و مأموم در نماز جماعت چيزهايي كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات [احكام] دستور نماز آيات نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز نماز جمعه اشاره بعض احكام و آداب نماز جمعه احكام روزه اشاره نيت چيزهايي كه روزه را باطل مي كند اشاره 1 خوردن و آشاميدن 2 جماع 3 استمنا 4 دروغ بستن به خدا و پيغمبر 5 رساندن غبار غليظ به حلق 6 فرو بردن سر در آب 7 باقي ماندن بر جنابت، حيض و نفاس تا اذان صبح 8 اماله كردن 9 قي كردن آنچه براي روزه دار مكروه است جاهايي كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهايي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاي حرام و مكروه روزه هاي مستحب مواردي كه مستحب است انسان از كارهايي كه روزه را باطل مي كند خود داري نمايد احكام خمس [محل درآمد خمس] اشاره 1 منفعت كسب 2 معدن 3 گنج 4 مال حلال مخلوط به حرام 5 جواهري كه به واسطه غواصي به دست مي آيد 6 غنيمت 7 زميني كه كافر ذمي از مسلمانان بخرد مصرف خمس [برخي ديگر از احكام] احكام زكات [زكات مال] [زكات در نُه چيز واجب است] شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر، گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرايط كساني كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره [احكام زكات فطره] مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش (داد و ستد) [برخي احكام] چيزهايي كه در خريد و فروش مستحب است چيزهايي كه در خريد و فروش مكروه ست معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف و شرايط آن [برخي احكام] احكام معامله سلفي فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردي كه انسان مي تواند معامله را به هم بزند [مواردي كه نمي توان معامله را به هم زد ] مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره [احكام ] شرايط مالي كه آن را اجاره مي دهند شرايط استفاده اي كه مال را براي آن اجاره مي دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات (آبياري و تربيت درختان ميوه دار) - مغارسه - (درخت كاري) احكام محجور (كساني كه از تصرف در اموالشان ممنوع هستند) احكام وكالت احكام قرض (دين) احكام حواله احكام رهن احكام ضمانت احكام كفالت احكام وديعه (امانت داري) احكام عاريه احكام ازدواج و زناشويي اشاره احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقت شرايط عقد ازدواج عيب هايي كه به واسطه آنها مي شود عقد را به هم زد عده اي از زن ها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم احكام عقد موقت (متعه) احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويي احكام رضاع (شير دادن) [احكام رضاع ] شرايط شير دادني كه سبب محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق [احكام ] عده طلاق عده زني كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعي احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام لقطه (مالي كه پيدا شده) احكام سر بريدن حيوان - نحر (گلو بريدن) شتر و صيد و شكار حيوانات [برخي احكام] دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر مستحبات و مكروهات سر بريدن حيوانات احكام شكار كردن با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي و ملخ احكام خوردني ها و آشاميدني ها [احكام] [اجزاء حرام حيوانات حلال گوشت] [ساير احكام] چيزهايي كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهايي كه در غذا خوردن مكروه ست مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر احكام عهد احكام قسم احكام وقف احكام وصيت احكام ارث [برخي احكام] ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام امر به معروف و نهي از منكر اشاره [برخي احكام] شرايط امر به معروف و نهي از منكر شرط اول: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: شرط چهارم: اشاره مراتب امر به معروف و نهي از منكر مسأله 2860 : مرتبه اول: اشاره مسأله 2863 : مرتبه دوم: اشاره مسأله 2868 : مرتبه سوم: اشاره احكام حدود حد زنا و لواط حد مساحقه حد قياده (جاكش) لخت خوابيدن دو نفر زير يك پوشش بوسيدن از روي شهوت حد نسبت دادن به زنا و لواط تعزير استمنا حد مشروب خواري حد دزدي حد مُحارب احكام مرتد حكم كسي كه ادعاي پيغمبري كند يا به پيغمبر و ائمه معصومين عَلَيْهم ُالسَّلَام دشنام دهد احكام قصاص و ديات اقسام كشتن اشاره اول؛ كشتن عمدي اشاره دوم؛ كشتن خطاء شبه عمد. اشاره سوم؛ كشتن خطايي محض. اشاره انواع ديه كشتن كفاره قتل قصاص و ديه اعضاء جناياتي كه بر اعضاء وارد مي شود ديه جراحات و ضربات وارده بر سر، صورت و بدن موارد ضمان و عدم ضمان ديه سقط جنين ولي مقتول جنايت بر حيوان

احكام غصب

احكام غصب
مسأله 2577 : غصب آن است كه انسان بر مال يا حق ديگري از روي ظلم مسلط شود. غصب يكي از گناهان بزرگ است كه عقل و شرع آن را تقبيح كرده اند.
هرگاه كسي ظلم كند در دنيا پيامدهاي دردناك و در قيامت مجازات سخت دارد و از رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم روايت شده فرمودند:
هر كس يك وجب زمين از ديگري غصب كند در قيامت آن زمين را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او مي اندازند و نيز از حضرت روايت شده كسي كه زميني را به ناحق از كسي بگيرد او را وادار مي كنند خاك آن زمين را تا محشر حمل نمايد و نيز از آن حضرت روايت شده كسي كه مال مؤمني را به ناحق بردارد همواره خداوند عالم از او اعراض دارد و كارهاي نيك و خير او را دشمن دارد و آنها را در ديوان حسنات او ثبت نمي كند تا اين كه توبه كند و مالي را كه به ناحق گرفته به صاحبش برگرداند.
مسأله 2578 : هرگاه كسي نگذارد مردم از مسجد يا مدرسه يا پل و جاهاي ديگري كه براي عموم ساخته شده استفاده كنند حق آنان را غصب نموده است و همچنين اگر كسي در مسجد و مانند آن جايي را براي خود بگيرد و ديگري نگذارد از آن استفاده كند حق او را غصب كرده است.
مسأله 2579 : مالي را كه نزد طلبكار رهن (گرو) گذاشته بايد پيش او بماند كه اگر طلب او را ندهد طلب خود را از آن به دست آورد؛ پس چنانچه پيش از دادن طلب او آن مال را از او بگيرد حق او را غصب كرده است.
مسأله 2580 : مالي را كه نزد كسي گرو گذاشته اند اگر ديگري آن را غصب كرده صاحب مال و طلبكار هر كدام مي توانند آن را از او مطالبه كنند و چنانچه آن مال را از او بگيرند بازهم در گروست و چنانچه آن مال از بين برود عوض آن را بگيرند آن عوض به جاي آن مال گرو خواهد بود.
مسأله 2581 : هرگاه كسي مالي را غصب كند واجب است هرچه زودتر آن را به صاحبش برگرداند و هر اندازه تأخير كند گناه زيادتر براي او نوشته مي شود و اگر تلف شود بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2582 : هرگاه از مالي كه غصب كرده منفعتي به دست آيد مانند اين كه از گوسفند غصبي بره اي متولد شود يا از درختي كه غصب كرده ميوه اي به دست آيد تمام آن ملك صاحب مال است هر چند كسي كه غصب كرده در تحصيل آن زحمت كشيده باشد و نيز هرگاه كسي خانه اي، يا اتومبيلي را غصب كند بايد اجاره آنها را در مدتي كه در دست اوست مطابق معمول بدهد هر چند از آنها استفاده نكرده باشد.
مسأله 2583 : هرگاه مالي را از بچه يا ديوانه غصب كند بايد آن را به ولي او بدهد و اگر به دست آن بچه يا ديوانه بدهد و از بين برود عوض آن را بايد بدهد.
مسأله 2584 : هرگاه دو نفر با هم مالي را غصب كنند؛ گرچه هر يك به تنهايي مي توانسته اند آن را غصب نمايند؛ هر كدام آنان ضامن نصف آن است مگر اين كه هر كدام از آنان استيلاي كامل بر آن مال داشته به نحوي كه بتواند هر گونه مصرفي در آن بنمايد در اين صورت بعيد نيست هر كدام ضامن همه آن مال باشند.
مسأله 2585 : هرگاه مالي را كه غصب كرده با مال ديگر مخلوط شود؛ مثلاً گندمي را كه غصب كرده با جو مخلوط شود چنانچه جدا كردن آنها ممكن باشد بايد جدا كند و به صاحبش برگرداند گرچه زحمت داشته باشد.
مسأله 2586 : هرگاه ظرف طلا و نقره يا چيز ديگري كه ساختن و نگهداري آن حرام است غصب كند و خراب نمايد لازم نيست مزد ساختن آن را به صاحبش بدهد. ولي اگر مثلاً گوشواره اي را كه غصب كرده خراب نمايد بايد آن را با مزد ساختنش به صاحب آن بدهد و چنانچه بگويد آن را مثل اولش مي سازم مالك مجبور نيست قبول نمايد و همچنين مالك نمي تواند غاصب را مجبور كند كه آن را مثل اولش بسازد فقط مي تواند تفاوت قيمت را بگيرد.
مسأله 2587 : هرگاه مالي را كه غصب كرده طوري آن را تغيير دهد كه از اولش بهتر باشد؛ مثلاً طلايي را كه غصب كرده گوشواره بسازد؛ چنانچه صاحب مال بگويد مال را به همين صورت بده بايد به همان صورت به او بدهد و نمي تواند براي زحمتي كه كشيده مزد بگيرد؛ بلكه نمي تواند بدون اجازه مالك آن را به صورت اول درآورد.
مسأله 2588 : هرگاه مالي را كه غصب كرده طوري تغيير دهد كه از اولش بهتر شود ولي صاحب مال به جهت خاصي بگويد آن را به صورت اول بازگردان واجب است آن را به صورت اولش بازگرداند و اگر عيبي پيدا كند كه قيمت آن از اولش كمتر شود بايد تفاوت آن را به صاحب مال بدهد.
مسأله 2589 : هرگاه در زميني كه غصب كرده زراعت كند يا درخت بنشاند زراعت و درخت و ميوه آن مال غاصب است ولي چنانچه صاحب زمين راضي نباشد كه زراعت و درخت در زمين بماند غاصب بايد فوراً زراعت يا درخت خود را اگر چه ضرر نمايد از زمين بكند و نيز بايد اجاره زمين را در مدتي كه زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمين بدهد و خرابي هايي را كه در زمين پيدا شده درست كند؛ مثلاً جاي درخت ها را پر نمايد و هرگاه به واسطه اينها قيمت زمين از اولش كمتر شود بايد تفاوت آن را هم بدهد و نمي تواند صاحب زمين را مجبور كند كه زمين را به او بفروشد يا اجاره بدهد و نيز صاحب زمين نمي تواند او را مجبور كند كه درخت يا زراعت را به او بفروشد.
مسأله 2590 : هرگاه صاحب زمين راضي شود كه زراعت و درخت در زمين او بماند كسي كه آن را غصب كرده لازم نيست درخت و زراعت را بكند؛ ولي بايد اجاره آن زمين را از وقتي كه غصب كرده تا وقتي كه صاحب زمين راضي شده بدهد.
مسأله 2591 : هرگاه چيزي را كه غصب كرده و از بين رفته مانند گندم و جو باشد كه قيمت افرادش معمولا با هم فرق ندارد؛ بايد مثل همان چيزي را كه غصب كرده بدهد. ولي بايد چيزي را كه مي دهد خصوصياتش مثل چيزي باشد كه آن را غصب كرده و از بين رفته است.
مسأله 2592 : هرگاه چيزي را كه غصب كرده و از بين رفته مانند گوسفند و گاو باشد كه قيمت افراد آن با هم تفاوت دارد؛ بايد قيمت آن را بدهد و چنانچه قيمت بازار آن در حالي كه غصب كرده و زماني كه تلف شده و زماني كه مي خواهد رد كند فرق كرده باشد؛ احتياط لازم آن است كه بالاترين قيمت از روز تلف تا روز ادا كردن را بدهد؛ يا يكديگر را راضي كنند.
مسأله 2593 : هرگاه حيواني را مثل گوسفند كه افراد آن در قيمت با هم فرق دارند غصب نمايد و از بين برود؛ چنانچه قيمت بازاري آن از زماني كه غصب كرده تا زماني كه مي خواهد ادا كند تفاوت نداشته باشد ولي در مدتي كه پيش او بوده مثلاً چاق شده باشد بايد قيمت چاقي را كه از بين رفته بدهد.
مسأله 2594 : هرگاه مالي را كه غصب كرده ديگري از او غصب نمايد و از بين برود؛ صاحب مال مي تواند عوض آن را از هر كدام از آنان بگيرد و يا از هر كدام مقداري از عوض آن را مطالبه نمايد و چنانچه عوض مال را از غاصب اول بگيرد او مي تواند از غاصب دوم بگيرد.
ولي اگر از غاصب دوم بگيرد دومي نمي تواند از اولي مطالبه كند مگر اين كه دومي مال را به اولي برگردانده باشد و نزد او تلف شده در اين صورت اولي ديگر نمي تواند از دومي مطالبه كند.
مسأله 2595 : هرگاه معامله باطلي انجام گيرد؛ مثلاً جنسي را كه بايد با وزن يا پيمانه خريد و فروش شود بدون آنها معامله كنند معامله باطل است؛ نه خريدار مي تواند در جنس و نه فروشنده در قيمت آن تصرف كند و حكم مال غصبي را دارد و بايد آن را برگردانند و در صورتي كه مال هر يك در دست ديگري تلف شود بايد عوض آن را بدهد خواه بداند كه معامله باطل بوده يا نه، ولي اگر هر دو نفر با قطع نظر از معامله راضي باشند كه در مال يكديگر تصرف كنند مي توانند در مال يكديگر تصرف كنند.
مسأله 2596 : هرگاه خريدار مالي را از فروشنده بگيرد كه آن را درست ببيند كه اگر پسنديد بخرد؛ چنانچه آن مال در دست او تلف شود گرچه مشهور فرموده اند بايد عوض آن را به صاحبش بدهد. ولي حكم به ضمان با اين كه با اجازه مالك در اختيارش بوده مشكل است مگر اين كه در نگهداري آن سهل انگاري كرده باشد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم