احکام شرعی
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي

احكام تقليد آب مطلق و مضاف [انواع آب مطلق] اشاره 1 آب كر 2 آب قليل 3 آب جاري 4 آب باران 5 آب چاه احكام آب ها احكام تخلّي استبراء مستحبات و مكروهات تخلّي اشاره نجاسات نجاسات اشاره 1 و 2 بول و غائط 3 مَني 4 مُردار 5 خون 6 و 7 سگ و خوك 8 كافر 9 شراب 10 فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاست خوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيز پاك احكام نجاسات مطهِّرات اشاره 1 آب 2 زمين 3 آفتاب 4 استحاله 5 انقلاب [برخي احكام] كم شدن دو سوم آب انگور 6 انتقال 7 اسلام 8 تبعيّت 9 برطرف شدن عين نجاست 10 استبراء حيوان نجاست خوار 11 غايب شدن مسلمان احكام ظرف ها وضو [احكام] وضوي ارتماسي شرايط وضو اشاره شرط اول: شرط دوم؛ آنكه مطلق باشد. شرط سوم؛ آنكه آب وضو مباح باشد و بنا بر احتياط فضايي كه در آن وضو مي گيرد نيز مباح باشد. شرط چهارم: شرط پنجم؛ آنكه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ آنكه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد. شرط هفتم؛ آنكه وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ آنكه به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن؛ يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است. شرط نهم: شرط دهم؛ آنكه كارهاي وضو را پشت سرهم انجام دهد. شرط يازدهم؛ آنكه بايد كارهاي وضو را خود انسان انجام دهد. شرط دوازدهم؛ آنكه استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد. شرط سيزدهم؛ آنكه در اعضاء وضو مانعي از رسيدن آب نباشد. احكام وضو چيزهايي كه بايد براي آنها وضو گرفت چيزهايي كه وضو را باطل مي كنند غسل هاي واجب اشاره [جنابت] احكام جنابت چيزهايي كه بر جنب حرام است چيزهايي كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي احكام غسل كردن استحاضه اشاره احكام استحاضه حيض اشاره احكام حائض اقسام زن هاي حائض 1 صاحب عادت وقتيه و عدديه 2 صاحب عادت وقتيه 3 صاحب عادت عدديه 4 مضطربه 5 مبتدئه 6 ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميّت [غسل مس ميّت] احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، حنوط، نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل] اشاره اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از موارد تيمم چيزهايي كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضو دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز اشاره اشاره نمازهاي واجب اشاره نمازهاي واجب يوميه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاي مستحب وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز [برخي احكام] لباس نمازگزار اشاره شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مواردي كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه ست مكان نمازگزار شرايط مكان نمازگزار اشاره شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم شرط هفتم شرط هشتم شرط نهم [برخي ديگر از احكام] جاهايي كه نماز خواندن در آنجا مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنجا مكروه ست احكام مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه [واجبات و مستحبات نماز] واجبات نماز اشاره اركان نماز اشاره نيت تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) [احكام] قرائت ركوع سجود [احكام] چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام كامل تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز اشاره اول: دوم: اشاره سوم: اشاره چهارم: پنجم: اشاره ششم: اشاره هفتم: اشاره هشتم: نهم: اشاره دهم: اشاره يازدهم: دوازدهم: اشاره چيزهايي كه در نماز مكروه ست مواردي كه مي شود نماز واجب را شكست شكيات اشاره شك هاي مبطل شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1 شك در چيزي كه محل آن گذشته ست 2 شك بعد از سلام 3 شك بعد از وقت 4 كثيرالشك (كسي كه زياد شك مي كند) 5 شك امام و مأموم 6 شك در نماز مستحبي شك هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزا و شرايط نماز مسافر [شرايط شكسته خواندن نماز] اشاره شرط اول: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هفتم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر نماز قضا [احكام] نماز قضاي پدر و مادر اشاره نماز جماعت [احكام] شرايط امام جماعت احكام جماعت وظيفه امام و مأموم در نماز جماعت چيزهايي كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات [احكام] دستور نماز آيات نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز نماز جمعه اشاره بعض احكام و آداب نماز جمعه احكام روزه اشاره نيت چيزهايي كه روزه را باطل مي كند اشاره 1 خوردن و آشاميدن 2 جماع 3 استمنا 4 دروغ بستن به خدا و پيغمبر 5 رساندن غبار غليظ به حلق 6 فرو بردن سر در آب 7 باقي ماندن بر جنابت، حيض و نفاس تا اذان صبح 8 اماله كردن 9 قي كردن آنچه براي روزه دار مكروه است جاهايي كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهايي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاي حرام و مكروه روزه هاي مستحب مواردي كه مستحب است انسان از كارهايي كه روزه را باطل مي كند خود داري نمايد احكام خمس [محل درآمد خمس] اشاره 1 منفعت كسب 2 معدن 3 گنج 4 مال حلال مخلوط به حرام 5 جواهري كه به واسطه غواصي به دست مي آيد 6 غنيمت 7 زميني كه كافر ذمي از مسلمانان بخرد مصرف خمس [برخي ديگر از احكام] احكام زكات [زكات مال] [زكات در نُه چيز واجب است] شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر، گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرايط كساني كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره [احكام زكات فطره] مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش (داد و ستد) [برخي احكام] چيزهايي كه در خريد و فروش مستحب است چيزهايي كه در خريد و فروش مكروه ست معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف و شرايط آن [برخي احكام] احكام معامله سلفي فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردي كه انسان مي تواند معامله را به هم بزند [مواردي كه نمي توان معامله را به هم زد ] مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره [احكام ] شرايط مالي كه آن را اجاره مي دهند شرايط استفاده اي كه مال را براي آن اجاره مي دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات (آبياري و تربيت درختان ميوه دار) - مغارسه - (درخت كاري) احكام محجور (كساني كه از تصرف در اموالشان ممنوع هستند) احكام وكالت احكام قرض (دين) احكام حواله احكام رهن احكام ضمانت احكام كفالت احكام وديعه (امانت داري) احكام عاريه احكام ازدواج و زناشويي اشاره احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقت شرايط عقد ازدواج عيب هايي كه به واسطه آنها مي شود عقد را به هم زد عده اي از زن ها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم احكام عقد موقت (متعه) احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويي احكام رضاع (شير دادن) [احكام رضاع ] شرايط شير دادني كه سبب محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق [احكام ] عده طلاق عده زني كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعي احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام لقطه (مالي كه پيدا شده) احكام سر بريدن حيوان - نحر (گلو بريدن) شتر و صيد و شكار حيوانات [برخي احكام] دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر مستحبات و مكروهات سر بريدن حيوانات احكام شكار كردن با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي و ملخ احكام خوردني ها و آشاميدني ها [احكام] [اجزاء حرام حيوانات حلال گوشت] [ساير احكام] چيزهايي كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهايي كه در غذا خوردن مكروه ست مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر احكام عهد احكام قسم احكام وقف احكام وصيت احكام ارث [برخي احكام] ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام امر به معروف و نهي از منكر اشاره [برخي احكام] شرايط امر به معروف و نهي از منكر شرط اول: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: شرط چهارم: اشاره مراتب امر به معروف و نهي از منكر مسأله 2860 : مرتبه اول: اشاره مسأله 2863 : مرتبه دوم: اشاره مسأله 2868 : مرتبه سوم: اشاره احكام حدود حد زنا و لواط حد مساحقه حد قياده (جاكش) لخت خوابيدن دو نفر زير يك پوشش بوسيدن از روي شهوت حد نسبت دادن به زنا و لواط تعزير استمنا حد مشروب خواري حد دزدي حد مُحارب احكام مرتد حكم كسي كه ادعاي پيغمبري كند يا به پيغمبر و ائمه معصومين عَلَيْهم ُالسَّلَام دشنام دهد احكام قصاص و ديات اقسام كشتن اشاره اول؛ كشتن عمدي اشاره دوم؛ كشتن خطاء شبه عمد. اشاره سوم؛ كشتن خطايي محض. اشاره انواع ديه كشتن كفاره قتل قصاص و ديه اعضاء جناياتي كه بر اعضاء وارد مي شود ديه جراحات و ضربات وارده بر سر، صورت و بدن موارد ضمان و عدم ضمان ديه سقط جنين ولي مقتول جنايت بر حيوان

شرايط وضو

شرايط وضو
اشاره
شرايط صحيح بودن وضو سيزده چيز است:
شرط اول:
آنكه آب وضو پاك باشد.
شرط دوم؛ آنكه مطلق باشد.
مسأله 270 : وضو با آب نجس و آب مضاف باطل است؛ گرچه انسان نجس بودن يا مضاف بودن آن را نداند؛ يا فراموش كرده باشد و اگر با آن وضو نمازي هم خوانده باشد بايد آن نماز را دوباره با وضوي صحيح بخواند.
مسأله 271 : اگر غير از آب گِل آلودِ مضاف، آب ديگري براي وضو ندارد؛ چنانچه وقت نماز تنگ است بايد تيمم كند و اگر وقت دارد واجب است صبر كند تا آب صاف شود و وضو بگيرد.
شرط سوم؛ آنكه آب وضو مباح باشد و بنا بر احتياط فضايي كه در آن وضو مي گيرد نيز مباح باشد.
مسأله 272 : وضو با آب غصبي و آبي كه معلوم نيست صاحب آن راضيست يا نه، حرام و باطل است؛ مگر اينكه بداند پيش از اين صاحبش راضي بوده و نداند كه از رضايتش برگشته يا نه، در اين حال جايز و وضويش صحيح است.
مسأله 273 : بنا بر احتياط اگر وضو گرفتن سبب ريختن آب وضو در محل غصبي شود؛ وضو باطل است و در غير اين صورت وضو صحيح است و فرقي نيست بين اينكه بتواند در غير آنجا وضو بگيرد يا نه. پس اگر محل ريزش آب وضو غصبي باشد؛ بنا بر احتياط وضو باطل است؛ گرچه بتواند در غير آنجا و يا آخر وقت وضو بگيرد و اگر محل ريزش آب وضو مباح باشد و پس از ريختن به جاي غصبي برسد وضو صحيح است.
مسأله 274 : وضو گرفتن از حوض مدرسه اي كه انسان نمي داند آن حوض را براي همه مردم وقف كرده اند؛ يا براي محصلين همان مدرسه، در صورتي كه معمولا از آب آن وضو مي گيرند و از وضو گرفتن آنان اطمينان پيدا شود كه وقف عام است؛ اشكال ندارد و الا وضو اشكال دارد.
مسأله 275 : كسي كه نمي خواهد در مسجدي نماز بخواند؛ اگر نداند حوض آن را براي همه مردم وقف كرده اند؛ يا براي كساني كه در آنجا نماز مي خوانند؛ نمي تواند از حوض آن وضو بگيرد.
ولي اگر معمولا كساني هم كه نمي خواهند در آنجا نماز بخوانند از حوض آن وضو مي گيرند؛ اگر از وضو گرفتن آنان اطمينان پيدا شود كه وقف عمومي است؛ مي تواند از حوض آن وضو بگيرد.
والا مشكل است.
مسأله 276 : وضو گرفتن از حوض تيمچه ها و مسافرخانه ها و مانند اينها براي كساني كه ساكن آنجا نيستند؛ در صورتي صحيح است كه از وضو گرفتن كساني كه ساكن آنجا نيستند اطمينان به رضايت صاحبانش حاصل شود و الا مشكل است.
مسأله 277 : سيره متشرّعه بر جواز آشاميدن و وضو گرفتن و مانند اينها در نهرهاي بزرگ است؛ بدون اذن و اجازه و قدر متيقن از آن صورتيست كه نداند صاحب آن راضي نيست؛ يا صاحب آن ديوانه، يا صغير و يا در تصرف غاصب است؛ ولي در صورتي كه صاحب آن راضي نباشد؛ يا مالك آن ديوانه، يا صغير است؛ يا در تصرف غاصب است؛ مخصوصاً در صورتي كه غاصب مجراي آب را عوض كرده باشد؛ از آن آب وضو نگيرد.
مسأله 278 : اگر فراموش كند آب غصبيست و با آن وضو بگيرد؛ صحيح است؛ ولي كسي كه خودش آب را غصب كرده اگر غصبي بودن آن را فراموش كند؛ بنا بر احتياط واجب وضوي او باطل است؛ مگر اينكه پس از غصب كردن توبه كرده و پس از آن فراموش كرده؛ در اين صورت وضويش صحيح است.
شرط چهارم:
آنكه ظرف آب وضو مباح باشد.
شرط پنجم؛ آنكه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد.
مسأله 279 : اگر آب وضو در ظرف غصبي يا طلا و نقره است و غير از آن آب ديگري ندارد؛ در صورتي كه بتواند؛ به وجه شرعي آن آب را در ظرفي ديگر خالي كند و وضو بگيرد و اگر ميسور نشد بايد تيمم كند و اگر آب ديگري دارد؛ چنانچه در ظرف غصبي يا طلا و نقره وضوي ارتماسي بگيرد؛ يا با آنها آب را به صورت و دستها بريزد؛ وضوي او باطل است و در صورتي كه با مشت و يا چيز ديگر آب را بردارد و به صورت و دستها بريزد؛ وضوي او صحيح است.
هر چند از جهت تصرف در ظرف غصبي و طلا و نقره معصيت كرده.
مسأله 280 : بنا بر احتياط واجب بايد در حوضي كه مثلاً يك آجر و يا يك سنگ آن غصبيست وضو نگيرد.
مسأله 281 : اگر در صحن يكي از امامان يا امام زادگان كه سابقاً قبرستان بوده حوض يا نهري بسازند؛ چنانچه انسان نداند كه زمين صحن را براي قبرستان وقف كرده؛ وضو گرفتن در آن حوض و نهر مانعي ندارد.
شرط ششم؛ آنكه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد.
مسأله 282 : اگر پيش از تمام شدن وضو جايي را كه شسته يا مسح كرده نجس شود وضو صحيح است.
مسأله 283 : اگر غير از اعضاء وضو جايي از بدن نجس باشد؛ وضو صحيح است؛ ولي اگر مخرج را از بول يا غائط تطهير نكرده باشد؛ احتياط مستحب آن است كه اول آن را تطهير كند؛ بعد وضو بگيرد.
مسأله 284 : اگر يكي از اعضاء وضو نجس باشد و بعد از وضو شك كند كه پيش از وضو آنجا را آب كشيده يا نه، چنانچه در موقع وضو ملتفت پاك بودن و نجس بودن آنجا نبوده؛ بنا بر احتياط وضو باطل است و همچنين است در صورتي كه شك دارد كه ملتفت بوده يا نه. فقط در صورتي كه يقين، يا اطمينان دارد كه ملتفت بوده؛ وضويش صحيح است و در هر صورت جايي را كه نجس بوده و جاهايي كه نجاست از آنجا به آنها سرايت كرده؛ بايد آب بكشد.
مسأله 285 : اگر در صورت يا دستها بريدگي يا زخميست كه خون آن بند نمي آيد و آب براي آن ضرر ندارد؛ عضو را به قصد وضو در آب كر يا جاري فرو برد و پس از شستن آن عضو از بالا به پايين انگشت خود را روي بريدگي يا زخم بگذارد و قدري فشار دهد تا خون بند بيايد سپس انگشت خود را از بالا به پايين بكشد تا آب بر آن جاري شود؛ چنانچه در مسأله (267) گفته شد؛ بايد ملاحظه شود كه مسح با آب خارجي مخلوط نشود و اگر آب ضرر داشته باشد بايد وضوي جبيره اي كه بعداً گفته مي شود بگيرد
شرط هفتم؛ آنكه وقت براي وضو و نماز كافي باشد.
مسأله 286 : هرگاه وقت به قدري تنگ است كه اگر وضو بگيرد تمام نماز، يا مقداري از آن، بعد از وقت خوانده مي شود؛ بايد تيمم كند؛ ولي اگر براي وضو و تيمم يك اندازه وقت لازم است بايد وضو بگيرد.
مسأله 287 : كسي كه در تنگي وقت نماز بايد تيمم كند؛ اگر به قصد قربت يا براي كار مستحبي مثل خواندن قرآن، وضو بگيرد؛ صحيح است و اگر صرفاً داعي او بر وضو گرفتن؛ آن نماز باشد؛ باطل است.
شرط هشتم؛ آنكه به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن؛ يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است.
مسأله 288 : لازم نيست نيّت وضو را به زبان بياورد؛ يا از قلب خود بگذراند؛ ولي بايد در تمام افعال وضو متوجه باشد كه وضو را به داعي امر الهي انجام دهد. به طوري كه اگر از او بپرسند چه مي كني؛ بگويد وضو مي گيرم.
شرط نهم:
آنكه وضو را به ترتيبي كه گفته شد به جا آورد يعني اول صورت، بعد دست راست، بعد دست چپ را بشويد؛ بعد از آن سر و احتياط واجب آنكه بعد پاي راست را مسح كند و در آخر پاي چپ را مسح كند و اگر به اين ترتيب وضو نگيرد باطل است.
شرط دهم؛ آنكه كارهاي وضو را پشت سرهم انجام دهد.
مسأله 289 : اگر افعال وضو را پي در پي انجام دهد كه عرفاً يك عمل حساب شود؛ وضو صحيح است؛ گرچه عضو قبلي از جهت وزيدن باد و مانند آن خشك شده باشد.
ولي در صورتي كه فاصله زياد باشد كه يك عمل عرفاً حساب نشود؛ وضو باطل است.
در صورتي كه وضو صحيح نباشد؛ باطل كردن وضو لازم نيست. فقط از سر بگيرد.
مسأله 290 : اگر كارهاي وضو را پشت سرهم به جا آورد؛ ولي به واسطه گرماي هوا يا حرارت زياد بدن و مانند اينها، رطوبت خشك شود؛ وضوي او صحيح است؛ در صورتي كه رطوبت براي مسح داشته باشد و الا اگر نتواند وضوي ديگري بگيرد؛ احتياط اينست كه ابتداء با دست بي رطوبت مسح كند؛ سپس با آب خارج مسح نمايد و در آخر هم تيمم نمايد.
مسأله 291 : راه رفتن در بين وضو اشكال ندارد. پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح كند؛ وضوي او صحيح است.
شرط يازدهم؛ آنكه بايد كارهاي وضو را خود انسان انجام دهد.
مسأله 292 : هر كدام از كارهاي وضو را كه مي تواند به تنهايي انجام دهد؛ نبايد در آن كمك بگيرد.
مسأله 293 : كسي كه نمي تواند وضو بگيرد؛ بايد نايب بگيرد كه او را وضو دهد. چنانچه مزد هم بخواهد؛ در صورتي كه بتواند و ضرر به حالش نداشته باشد؛ بايد بدهد. ولي بايد خود او نيّت وضو بكند و احتياط واجب اينست كه نايب هم نيّت وضو داشته باشد و با دست خود مسح نمايد و اگر نمي تواند بايد نايبش دست او را بگيرد و به جاي مسح بكشد و اگر اين هم ممكن نيست بايد از دست او رطوبت بگيرد و با آن رطوبت سر و پاي او را مسح كند و احتياط واجب اينست كه در صورت امكان تيمم هم بنمايد.
شرط دوازدهم؛ آنكه استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد.
مسأله 294 : كسي كه مي ترسد اگر وضو بگيرد؛ مريض مي شود؛ يا اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه مي ماند؛ نبايد وضو بگيرد؛ بلكه بايد تيمم كند.
در صورتي كه تشنگي موجب هلاكت خود يا نفس محترمه ديگري بشود؛ اگر وضو بگيرد وضويش باطل است؛ ولي اگر تحمل تشنگي برايش دشوار است و مشقّت دارد؛ با اين حال وضو بگيرد وضويش صحيح است؛ ولي اگر نداند كه آب براي او ضرر دارد و وضو بگيرد؛ گرچه بعد بفهمد ضرر داشته؛ وضوي او صحيح است.
گرچه احتياط اينست كه اگر ضرر به حدي بوده كه ارتكاب آن جايز نبوده؛ اكتفاء به آن وضو نكند و وضوي ديگري، مثلاً با آب گرم وضو بگيرد؛ اگر ضرر نداشته باشد و اگر آن هم ضرر داشته باشد تيمم كند و اگر نمازي با وضو خوانده احتياطاً اعاده كند.
مسأله 295 : اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار كمي كه وضو با آن صحيح است:
ضرر ندارد و بيشتر از آن ضرر دارد؛ بايد به همان مقدار وضو بگيرد.
شرط سيزدهم؛ آنكه در اعضاء وضو مانعي از رسيدن آب نباشد.
مسأله 296 : اگر مي داند چيزي به اعضاء وضو چسبيده؛ ولي شك دارد كه از رسيدن آب جلوگيري مي كند يا نه، بايد آن را برطرف كند؛ يا آب به زير آن برساند.
مسأله 297 : اگر زير ناخن چرك باشد وضو اشكال ندارد اگر از باطن حساب شود و الا خالي از اشكال نيست. ولي اگر ناخن را بگيرند بايد براي وضو، آن چرك را برطرف كنند و نيز اگر ناخن بيشتر از معمول بلند باشد بايد چرك زير مقداري را كه از معمول بلندتر است؛ برطرف نمايند.
مسأله 298 : اگر در صورت و دستها و جلو سر و روي پاها به واسطه سوختن يا چيز ديگر برآمدگي پيدا شود؛ شستن و مسح روي آن كافيست و چنانچه سوراخ شود رساندن آب به زير پوست لازم نيست؛ بلكه اگر پوست يك قسمت آن كنده شود لازم نيست آب را به زير قسمتي كه كنده نشده برساند. ولي چنانچه پوستي كه كنده شده گاهي به بدن مي چسبد و گاهي بلند مي شود؛ بايد آن را قطع كند يا آب را به زير آن برساند.
مسأله 299 : اگر انسان شك كند كه به اعضاء وضو او چيزي چسبيده يا نه، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد؛ مثل آنكه بعد از گِل كاري شك كند گِل به دست او چسبيده يا نه، بايد وارسي كند كه اگر بوده برطرف شده؛ يا آب به زير آن رسيده است.
مسأله 300 : جايي را كه بايد شست و مسح كرد هرقدر چرك باشد؛ اگر چرك آن مانع رسيدن آب به بدن نباشد اشكال ندارد. همچنين است اگر بعد از گچ كاري و مانند آن چيز سفيدي كه جلوگيري از رسيدن آب به پوست نمي كند؛ بر دست بماند. ولي اگر شك كند كه با بودن آنها آب به بدن مي رسد يا نه، آنها را برطرف كند.
مسأله 301 : اگر پيش از وضو بداند كه در بعضي از اعضاء وضو مانعي از رسيدن آب است و بعد از وضو شك كند كه در موقع وضو آب را به آنجا رسانده يا نه، وضوي او صحيح است؛ در صورتي كه بداند در حال وضو التفات به مانع داشته. وگرنه وضو را اعاده كند.
مسأله 302 : اگر در بعضي از اعضاء وضو مانعي باشد كه گاهي آب به خودي خود زير آن مي رسد و گاهي نمي رسد و انسان بعد از وضو شك كند كه آب به زير آن رسيده يا نه، چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسيدن آب به زير آن نبوده؛ احتياط واجب آن است كه دوباره وضو بگيرد.
مسأله 303 : اگر بعد از وضو چيزي كه مانع از رسيدن آب است در اعضاء وضو ببيند و نداند موقع وضو بوده يا بعد پيدا شده؛ وضوي او صحيح است؛ ولي اگر بداند كه در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده؛ احتياط واجب آن است كه دوباره وضو بگيرد.
مسأله 304 : اگر بعد از وضو شك كند چيزي كه مانع رسيدن آب است در اعضاء وضو بوده يا نه، در صورتي كه بداند در حال وضو ملتفت بوده وضو صحيح است و الا لازم است دوباره وضو بگيرد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم