احکام شرعی
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي

احكام تقليد آب مطلق و مضاف [انواع آب مطلق] اشاره 1 آب كر 2 آب قليل 3 آب جاري 4 آب باران 5 آب چاه احكام آب ها احكام تخلّي استبراء مستحبات و مكروهات تخلّي اشاره نجاسات نجاسات اشاره 1 و 2 بول و غائط 3 مَني 4 مُردار 5 خون 6 و 7 سگ و خوك 8 كافر 9 شراب 10 فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاست خوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيز پاك احكام نجاسات مطهِّرات اشاره 1 آب 2 زمين 3 آفتاب 4 استحاله 5 انقلاب [برخي احكام] كم شدن دو سوم آب انگور 6 انتقال 7 اسلام 8 تبعيّت 9 برطرف شدن عين نجاست 10 استبراء حيوان نجاست خوار 11 غايب شدن مسلمان احكام ظرف ها وضو [احكام] وضوي ارتماسي شرايط وضو اشاره شرط اول: شرط دوم؛ آنكه مطلق باشد. شرط سوم؛ آنكه آب وضو مباح باشد و بنا بر احتياط فضايي كه در آن وضو مي گيرد نيز مباح باشد. شرط چهارم: شرط پنجم؛ آنكه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ آنكه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد. شرط هفتم؛ آنكه وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ آنكه به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن؛ يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است. شرط نهم: شرط دهم؛ آنكه كارهاي وضو را پشت سرهم انجام دهد. شرط يازدهم؛ آنكه بايد كارهاي وضو را خود انسان انجام دهد. شرط دوازدهم؛ آنكه استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد. شرط سيزدهم؛ آنكه در اعضاء وضو مانعي از رسيدن آب نباشد. احكام وضو چيزهايي كه بايد براي آنها وضو گرفت چيزهايي كه وضو را باطل مي كنند غسل هاي واجب اشاره [جنابت] احكام جنابت چيزهايي كه بر جنب حرام است چيزهايي كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي احكام غسل كردن استحاضه اشاره احكام استحاضه حيض اشاره احكام حائض اقسام زن هاي حائض 1 صاحب عادت وقتيه و عدديه 2 صاحب عادت وقتيه 3 صاحب عادت عدديه 4 مضطربه 5 مبتدئه 6 ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميّت [غسل مس ميّت] احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، حنوط، نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل] اشاره اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از موارد تيمم چيزهايي كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضو دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز اشاره اشاره نمازهاي واجب اشاره نمازهاي واجب يوميه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاي مستحب وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز [برخي احكام] لباس نمازگزار اشاره شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مواردي كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه ست مكان نمازگزار شرايط مكان نمازگزار اشاره شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم شرط هفتم شرط هشتم شرط نهم [برخي ديگر از احكام] جاهايي كه نماز خواندن در آنجا مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنجا مكروه ست احكام مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه [واجبات و مستحبات نماز] واجبات نماز اشاره اركان نماز اشاره نيت تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) [احكام] قرائت ركوع سجود [احكام] چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام كامل تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز اشاره اول: دوم: اشاره سوم: اشاره چهارم: پنجم: اشاره ششم: اشاره هفتم: اشاره هشتم: نهم: اشاره دهم: اشاره يازدهم: دوازدهم: اشاره چيزهايي كه در نماز مكروه ست مواردي كه مي شود نماز واجب را شكست شكيات اشاره شك هاي مبطل شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1 شك در چيزي كه محل آن گذشته ست 2 شك بعد از سلام 3 شك بعد از وقت 4 كثيرالشك (كسي كه زياد شك مي كند) 5 شك امام و مأموم 6 شك در نماز مستحبي شك هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزا و شرايط نماز مسافر [شرايط شكسته خواندن نماز] اشاره شرط اول: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هفتم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر نماز قضا [احكام] نماز قضاي پدر و مادر اشاره نماز جماعت [احكام] شرايط امام جماعت احكام جماعت وظيفه امام و مأموم در نماز جماعت چيزهايي كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات [احكام] دستور نماز آيات نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز نماز جمعه اشاره بعض احكام و آداب نماز جمعه احكام روزه اشاره نيت چيزهايي كه روزه را باطل مي كند اشاره 1 خوردن و آشاميدن 2 جماع 3 استمنا 4 دروغ بستن به خدا و پيغمبر 5 رساندن غبار غليظ به حلق 6 فرو بردن سر در آب 7 باقي ماندن بر جنابت، حيض و نفاس تا اذان صبح 8 اماله كردن 9 قي كردن آنچه براي روزه دار مكروه است جاهايي كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهايي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاي حرام و مكروه روزه هاي مستحب مواردي كه مستحب است انسان از كارهايي كه روزه را باطل مي كند خود داري نمايد احكام خمس [محل درآمد خمس] اشاره 1 منفعت كسب 2 معدن 3 گنج 4 مال حلال مخلوط به حرام 5 جواهري كه به واسطه غواصي به دست مي آيد 6 غنيمت 7 زميني كه كافر ذمي از مسلمانان بخرد مصرف خمس [برخي ديگر از احكام] احكام زكات [زكات مال] [زكات در نُه چيز واجب است] شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر، گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرايط كساني كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره [احكام زكات فطره] مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش (داد و ستد) [برخي احكام] چيزهايي كه در خريد و فروش مستحب است چيزهايي كه در خريد و فروش مكروه ست معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف و شرايط آن [برخي احكام] احكام معامله سلفي فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردي كه انسان مي تواند معامله را به هم بزند [مواردي كه نمي توان معامله را به هم زد ] مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره [احكام ] شرايط مالي كه آن را اجاره مي دهند شرايط استفاده اي كه مال را براي آن اجاره مي دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات (آبياري و تربيت درختان ميوه دار) - مغارسه - (درخت كاري) احكام محجور (كساني كه از تصرف در اموالشان ممنوع هستند) احكام وكالت احكام قرض (دين) احكام حواله احكام رهن احكام ضمانت احكام كفالت احكام وديعه (امانت داري) احكام عاريه احكام ازدواج و زناشويي اشاره احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقت شرايط عقد ازدواج عيب هايي كه به واسطه آنها مي شود عقد را به هم زد عده اي از زن ها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم احكام عقد موقت (متعه) احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويي احكام رضاع (شير دادن) [احكام رضاع ] شرايط شير دادني كه سبب محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق [احكام ] عده طلاق عده زني كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعي احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام لقطه (مالي كه پيدا شده) احكام سر بريدن حيوان - نحر (گلو بريدن) شتر و صيد و شكار حيوانات [برخي احكام] دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر مستحبات و مكروهات سر بريدن حيوانات احكام شكار كردن با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي و ملخ احكام خوردني ها و آشاميدني ها [احكام] [اجزاء حرام حيوانات حلال گوشت] [ساير احكام] چيزهايي كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهايي كه در غذا خوردن مكروه ست مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر احكام عهد احكام قسم احكام وقف احكام وصيت احكام ارث [برخي احكام] ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام امر به معروف و نهي از منكر اشاره [برخي احكام] شرايط امر به معروف و نهي از منكر شرط اول: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: شرط چهارم: اشاره مراتب امر به معروف و نهي از منكر مسأله 2860 : مرتبه اول: اشاره مسأله 2863 : مرتبه دوم: اشاره مسأله 2868 : مرتبه سوم: اشاره احكام حدود حد زنا و لواط حد مساحقه حد قياده (جاكش) لخت خوابيدن دو نفر زير يك پوشش بوسيدن از روي شهوت حد نسبت دادن به زنا و لواط تعزير استمنا حد مشروب خواري حد دزدي حد مُحارب احكام مرتد حكم كسي كه ادعاي پيغمبري كند يا به پيغمبر و ائمه معصومين عَلَيْهم ُالسَّلَام دشنام دهد احكام قصاص و ديات اقسام كشتن اشاره اول؛ كشتن عمدي اشاره دوم؛ كشتن خطاء شبه عمد. اشاره سوم؛ كشتن خطايي محض. اشاره انواع ديه كشتن كفاره قتل قصاص و ديه اعضاء جناياتي كه بر اعضاء وارد مي شود ديه جراحات و ضربات وارده بر سر، صورت و بدن موارد ضمان و عدم ضمان ديه سقط جنين ولي مقتول جنايت بر حيوان

سجده واجب قرآن

سجده واجب قرآن
مسأله 1102 : در هر يك از چهار سوره وَ النَّجْم و اقْرَأْ بِاسْم و الم تنزيل و حم سجده يك آيه سجده است كه اگر انسان بخواند؛ يا گوش به آن فرا دهد؛ بعد از تمام شدن آن آيه بايد فوراً سجده كند و اگر فراموش كرد هر وقت يادش بيايد بايد سجده كند و اگر به آيه سجده گوش فرا نداده باشد؛ بلكه فقط به گوشش برسد؛ سجده بر او واجب نيست گرچه بهتر است سجده نمايد.
مسأله 1103 : اگر انسان موقعي كه آيه سجده را مي خواند از ديگري هم بشنود؛ در صورتي كه گوش فرا داده باشد؛ بنا بر احتياط بايد دو سجده نمايد. ولي اگر به گوشش برسد؛ فقط يك سجده براي خواندن واجب است.
مسأله 1104 : در غير نماز، اگر در حال سجده آيه سجده را بخواند؛ يا گوش فرا دهد؛ بايد سر بر دارد و دوباره سجده كند.
مسأله 1105 : اگر انسان از بچه غيرمميز كه خوب و بد را نمي فهمد؛ يا از كسي كه قصد خواندن قرآن ندارد؛ آيه سجده را بشنود؛ احتياط واجب آن است كه سجده كند و همچنين است اگر از مثل نوار آيه سجده را گوش فرا دهد و همچنين است گوش فرا دادن از راديو، اگر از نوار پخش شود؛ ولي اگر مستقيماً از راديو پخش مي شود؛ واجب است سجده كند.
گوش فرا دادن از بلندگو هم به دو گونه است:
اگر مستقيماً پخش شود سجده واجب و اگر از نوار باشد احتياطاً سجده كند.
مسأله 1106 : در سجده واجب قرآن بنا بر احتياط واجب بايد جاي انسان غصبي نباشد و در صورتي كه صدق سجده بكند مانعي ندارد جاي پيشاني او بيش از چهار انگشت بسته بلندتر از جاي زانوها و انگشتان باشد و لازم نيست با وضو، يا غسل و رو به قبله باشد و عورت خود را بپوشاند و بدن و جاي پيشاني او پاك باشد و نيز چيزهايي كه در لباس نمازگزار شرط است در لباس او شرط نيست. چون سجده تصرف در لباس غصبي نيست؛ اگر لباسش غصبي باشد سجده اش صحيح است.
مسأله 1107 : احتياط واجب آن است كه در سجده واجب قرآن، پيشاني را بر مهر يا چيز ديگر كه سجده بر آن صحيح است بگذارد و بنا بر احتياط مستحب جاهاي ديگر بدن را به دستوري كه در سجده نماز گفته شد بر زمين بگذارد.
مسأله 1108 : هرگاه در سجده واجب قرآن پيشاني را به قصد سجده به زمين بگذارد اگر چه ذكر نگويد؛ كافيست و گفتن ذكر مستحب است و بهتر است بگويد:
لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ حَقّاً حَقّاً، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ ايماناً وَ تَصْديقاً، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عُبُوديَّةً وَ رِقاً، سَجَدْتُ لَك يا رَبِّ تَعَبُداً وَ رِقاً، لا مُسْتَكبِراً عَنْ عِبادَتِك وَ لا مُسْتَنْكفاً وَ لا مُسْتَعْظِماً، بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَليلٌ خائِفٌ مُسْتَجير.
تشهد
مسأله 1109 : در ركعت دوم تمام نمازهاي واجب و ركعت سوم نماز مغرب و ركعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا، انسان بايد بعد از سجده دوم بنشيند و در حال آرام بودن بدن تشهد بخواند يعني بگويد:
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريك لَهُ و اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ،
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد
و بايد تشهد به همين ترتيب و كمتر از اين نباشد.
مسأله 1110 : كلمات تشهد بايد به عربي صحيح و به طوري كه معمول است پشت سرهم گفته شود.
مسأله 1111 : اگر تشهد را فراموش كند و بايستد و پيش از ركوع يادش بيايد كه تشهد را نخوانده؛ بايد بنشيند و تشهد را بخواند و دوباره بايستد و آنچه بايد در آن ركعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام كند و بنا بر احتياط واجب بعد از نماز براي ايستادن بي جا دو سجده سهو به جا آورد و اگر در ركوع، يا بعد از آن يادش بيايد؛ بايد نماز را تمام كند و بعد از سلام نماز تشهد را قضا نمايد و براي تشهد فراموش شده دو سجده سهو به جا آورد.
مسأله 1112 : مستحب است در حال تشهد بر ران چپ بنشيند و روي پاي راست را به كف پاي چپ بگذارد و پيش از تشهد بگويد:
اَلْحَمْدُ للهِِ، يا بگويد:
بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ الْحَمْدُ للهِِ وَ خَيْرُ الاَْسْماءِ للهِِ و نيز مستحب است دستها را بر ران ها بگذارد و انگشت ها را به يكديگر بچسباند و به دامان خود نگاه كند و بعد از تمام شدن تشهد بگويد:
وَ تَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ.
مسأله 1113 : مستحب است زن ها در وقت خواندن تشهد ران ها را به هم بچسبانند.
سلام نماز
مسأله 1114 : بعد از تشهد ركعت آخر نماز مستحب است در حالي كه نشسته و بدن آرام است بگويد:
اَلسَّلامُ عَلَيْك اَيُّهَا النَّبي وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ و بعد از آن بگويد:
اَلسَّلامُ عَلَيْكمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ، يا بگويد:
اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلي عِبادِ اللهِ الصّالِحينَ. ولي اگر اين سلام را بگويد احتياط واجب آن است كه بعد از آن اَلسَّلامُ عَلَيْكمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ. را هم بگويد.
مسأله 1115 : اگر سلام نماز را فراموش كند و موقعي يادش بيايد كه صورت نماز به هم نخورده و كاري هم كه عمدي و سهوي آن، نماز را باطل مي كند؛ مثل پشت به قبله كردن؛ انجام نداده؛ بايد سلام را بگويد و نمازش صحيح است.
مسأله 1116 : اگر سلام نماز را فراموش كند و موقعي يادش بيايد كه صورت نماز به هم خورده است؛ چنانچه پيش از آنكه صورت نماز به هم بخورد كاري كه عمدي و سهوي آن، نماز را باطل مي كند؛ مثل پشت به قبله كردن انجام نداده باشد؛ سلام دهد نمازش صحيح است و اگر پيش از آنكه صورت نماز به هم بخورد كاري كه عمدي و سهوي آن، نماز را باطل مي كند انجام داده باشد؛ نمازش باطل است.
ترتيب
مسأله 1117 : اگر عمداً ترتيب نماز را به هم بزند؛ مثلاً سوره را پيش از حمد بخواند؛ يا سجود را پيش از ركوع به جا آورد؛ نمازش باطل مي شود.
مسأله 1118 : اگر ركني از نماز را فراموش كند و ركن بعد از آن را به جا آورد؛ مثلاً پيش از آنكه ركوع كند؛ دو سجده نمايد؛ نماز باطل است.
مسأله 1119 : اگر ركني از نماز را فراموش كند و چيزي را كه بعد از آن است و ركن نيست به جا آورد؛ مثلاً پيش از آنكه دو سجده كند تشهد بخواند؛ بايد ركن را به جا آورد و آنچه را اشتباهاً پيش از آن خوانده دوباره بخواند و دو سجده سهو براي زيادي تشهد به جا آورد.
مسأله 1120 : اگر چيزي را كه ركن نيست فراموش كند و ركن بعد از آن را به جا آورد؛ مثلاً حمد را فراموش كند و مشغول ركوع شود نمازش صحيح است.
مسأله 1121 : اگر چيزي را كه ركن نيست فراموش كند و چيزي را كه بعد از آن است و آن هم ركن نيست به جا آورد؛ مثلاً حمد را فراموش كند و سوره را بخواند؛ چنانچه مشغول ركن بعدي شده باشد؛ مثلاً در ركوع يادش بيايد كه حمد را نخوانده؛ بايد بگذرد و نماز او صحيح است و اگر مشغول ركن بعد نشده باشد؛ بايد آنچه را فراموش كرده به جا آورد و بعد از آن، چيزي را كه اشتباهاً جلوتر خوانده دوباره بخواند.
مسأله 1122 : اگر سجده اول را به خيال اينكه سجده دوم است؛ يا سجده دوم را به خيال اينكه سجده اول است به جا آورد؛ نماز صحيح است و سجده اول او سجده اول و سجده دوم او سجده دوم، حساب مي شود.
موالات
مسأله 1123 : انسان بايد نماز را با موالات بخواند؛ يعني كارهاي نماز مانند ركوع، سجود و تشهد را پشت سرهم به جا آورد و چيزهايي را كه در نماز مي خواند به طوري كه معمول است پشت سرهم بخواند و اگر به قدري بين آنها فاصله بيندازد كه نگويند نماز مي خواند؛ نمازش باطل است.
مسأله 1124 : اگر در نماز سهواً بين حرف ها يا كلمات فاصله بيندازد و فاصله به قدري نباشد كه صورت نماز از بين برود؛ گرچه صورت قرائت يا ذكر از بين برود؛ چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد بايد آن حرف ها يا كلمات را به طور معمول بخواند و اگر مشغول ركن شده باشد نمازش صحيح است؛ مگر اينكه بين كلمات تكبيرة الاحرام به قدري فاصله شود كه از صورت تكبيرة الاحرام خارج شده باشد؛ در اين صورت نمازش باطل است.
مسأله 1125 : طول دادن ركوع و سجود و خواندن سوره هاي بزرگ، موالات را به هم نمي زند.
[مستحبات نماز]
قنوت
مسأله 1126 : در تمام نمازهاي واجب و مستحب، پيش از ركوع ركعت دوم مستحب است قنوت بخواند و در نماز وتر با آنكه يك ركعت مي باشد؛ قنوت پيش از ركوع مستحب است و نماز جمعه در هر ركعت يك قنوت دارد؛ در ركعت اول پيش از ركوع و در ركعت دوم بعد از ركوع و نماز آيات پنج قنوت دارد و نماز عيد فطر و قربان در ركعت اول پنج قنوت دارد و در ركعت دوم چهار قنوت دارد.
مسأله 1127 : اگر بخواهد قنوت بخواند؛ به احتياط واجب بايد دستها را مقابل صورت بلند كند و شايسته است كف دستها را رو به آسمان و پهلوي هم نگهدارد؛ دستها را به جز ابهام به هم بچسباند و نگاهش هنگام قنوت به كف دستها باشد.
مسأله 1128 : در قنوت هر ذكري بگويد؛ اگر چه يك سُبْحانَ اللهِ باشد؛ كافيست و بهتر است بگويد:
لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْحَليمُ الْكريمُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْعَلي الْعَظيمُ، سُبْحانَ اللهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الاَْرَضينَ السَّبْعِ وَ ما فيهِنَّ وَ ما بَيْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ وَ الْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمينَ.
مسأله 1129 : مستحب است انسان قنوت را بلند بخواند. ولي براي كسي كه نماز را به جماعت مي خواند مستحب نيست بلند بخواند؛ بلكه در صورتي كه امام جماعت صداي او را مي شنود مكروه است بلند بخواند.
مسأله 1130 : اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش كند و پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود يادش بيايد؛ مستحب است بايستد و بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد؛ مستحب است بعد از ركوع قضا كند و اگر در سجده يادش بيايد؛ مستحب است بعد از سلام قضا كند.
ترجمه نماز
1 ترجمه سوره حمد
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يعني:
ابتدا مي كنم به نام خداوندي كه در دنيا بر مؤمن و كافر رحم مي كند و در آخرت بر مؤمن رحم مي نمايد.
الْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمينَ، يعني:
ثنا مخصوص خداونديست كه پرورش دهنده همه موجودات است.
اَلرَّحْمنِ الرَّحيمِ، گذشت معناي آن.
مالِك يَوْمِ الدّينِ، يعني:
حكمران و صاحب اختيار روز جزا.
اِيّاك نَعْبُدُ وَ اِيّاك نَسْتَعينُ.
يعني:
فقط تو را عبادت مي كنم و فقط از تو كمك مي خواهم.
اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، يعني:
هدايت كن ما را به راه راست كه آن دين اسلام است.
صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ، يعني:
به راه كساني كه به آنان نعمت دادي؛ كه آنان پيغمبران و جانشينان پيغمبران هستند.
غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضّالّينَ، يعني:
نه به راه كساني كه غضب كرده اي بر ايشان و نه كساني كه گمراهند.
2 ترجمه سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، گذشت معناي آن.
قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ، يعني:
بگو اي محمد صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم كه خداوند، خداي يگانه است.
اَللهُ الصَّمَدُ، يعني:
خدايي كه از تمام موجودات بي نياز است.
لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ، يعني:
فرزند ندارد و فرزند كسي نيست.
وَ لَمْ يَكنْ لَهُ كفُواً اَحَدٌ، يعني:
هيچ كس از مخلوقات مثل او نيست.
3 ترجمه ذكر ركوع و سجود
و ذكرهايي كه بعد از آنها مستحب است
سُبْحانَ رَبّي الْعَظيمِ وَ بِحَمْدِهِ، يعني:
پروردگار بزرگ من از هر عيب و نقصي پاك
و منزه است و من مشغول ستايش او هستم.
سُبْحانَ رَبّي الاَْعْلي وَ بِحَمْدِهِ، يعني:
پروردگار من كه از همه كس بالاتر مي باشد و از هر عيب و نقص پاك و منزه است و من مشغول ستايش او هستم.
سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَه، يعني:
خدا بشنود و بپذيرد ثناي كسي كه او را ستايش مي كند.
اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّي وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ، يعني:
طلب آمرزش و مغفرت مي كنم از خداوندي كه پرورش دهنده من است و من به طرف او بازگشت مي نمايم.
بِحَوْلِ اللهِ وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقْعُدْ، يعني:
به ياري خداي متعال و قوه او بر مي خيزم و مي نشينم.
4 ترجمه قنوت
لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْحَليمُ الْكريمُ، يعني:
نيست خدايي سزاوار پرستش، مگر خداي يكتاي بي همتايي كه صاحب حلم و كرم است.
لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْعَلي الْعَظيمُ، يعني:
نيست خدايي سزاوار پرستش، مگر خداي يكتاي بي همتايي كه بلند مرتبه و بزرگ است.
سُبْحانَ اللهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الاَْرَضينَ السَّبْعِ، يعني:
پاك و منزه است خداوندي كه پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمين است.
وَ ما فيهِنَّ وَ ما بَيْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ، يعني:
پروردگار هر چيزيست كه در آسمان ها و زمين ها و مابين آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است.
وَ الْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمينَ، يعني:
حمد و ثنا مخصوص خداونديست كه پرورش دهنده تمام موجودات است.
5 ترجمه تسبيحات اربعه
سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ للهِِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَكبَرُ، يعني:
پاك و منزه است خداوند تعالي و ثنا مخصوص اوست و نيست خدايي سزاوار پرستش مگر خداي بي همتا و بزرگتر است از اينكه او را وصف كنند.
6 ترجمه تشهد و سلام كامل
اَلْحَمْدُ للهِ، اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريك لَهُ، يعني:
ستايش مخصوص پروردگار
است و شهادت مي دهم كه خدايي سزاوار پرستش نيست؛ مگر خدايي كه يگانه است و شريك ندارد.
و اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، يعني:
شهادت مي دهم كه محمد صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم بنده خدا و فرستاده او است.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، يعني:
خدايا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد.
وَ تَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ، يعني:
قبول كن شفاعت پيغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند كن.
اَلسَّلامُ عَلَيْك اَيُّهَا النَّبي وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ، يعني:
سلام بر تو اي پيغمبر و رحمت و بركات خدا بر تو باد.
اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلي عِبادِ اللهِ الصّالِحينَ، يعني:
سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان شايسته او.
اَلسَّلامُ عَلَيْكمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ، يعني:
سلام و رحمت و بركات خداوند بر شما مؤمنين باد.
تعقيب نماز
مسأله 1131 : مستحب است انسان بعد از نماز مقداري مشغول تعقيب، يعني خواندن ذكر و دعا و قرآن شود و بهتر است پيش از آنكه از جاي خود حركت كند و وضو و غسل و تيمم او باطل نشده؛ رو به قبله تعقيب خود را بخواند. لازم نيست تعقيب به عربي باشد ولي بهتر است چيزهايي را كه در كتاب هاي دعا دستور داده اند بخواند و از تعقيب هايي كه خيلي سفارش شده است تسبيح حضرت زهرا عَلَيْهاالسَّلَام است كه به اين ترتيب گفته شود:
(34) مرتبه: اَللهُ اَكبَرُ، بعد (33) مرتبه: اَلْحَمْدُ للهِِ، بعد از آن (33) مرتبه: سُبْحانَ اللهِ، مي شود سُبْحانَ اللهِ را پيش از اَلْحَمْدُ للهِِ گفت؛ ولي بهتر است بعد از اَلْحَمْدُ للهِِ گفته شود.
مسأله 1132 : مستحب است بعد از نماز سجده شكر نمايد و همين قدر كه پيشاني را به قصد شكر بر زمين بگذارد كافي است؛ ولي بهتر است صد مرتبه، يا سه مرتبه، شُكراً للهِِ يا صلوات بر پيغمبرشُكراً يا عَفْواً بگويد و نيز مستحب است هر وقت نعمتي به انسان مي رسد؛ يا بلايي از او دور مي شود؛ سجده شكر به جا آورد.
صلوات بر پيغمبر
مسأله 1133 : هر وقت انسان اسم مبارك حضرت رسول صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم مانند، محمد و احمد، يا لقب و كنيه آن جناب مثل مصطفي و ابوالقاسم، را بگويد يا بشنود؛ اگر چه در نماز باشد؛ مستحب است صلوات بفرستد.
مسأله 1134 : موقع نوشتن اسم مبارك حضرت رسول صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم مستحب است صلوات را هم بنويسد و نيز بهتر است هر وقت آن حضرت را ياد مي كند صلوات بفرستد.
مبطلات نماز
اشاره
مسأله 1135 : دوازده چيز نماز را باطل مي كند و آنها را مبطلات نماز مي گويند:
اول:
آنكه در بين نماز يكي از شرطهاي آن از بين برود؛ مثلاً در بين نماز بفهمد مكانش غصبيست و وقت وسعت داشته باشد و بتواند نماز را در مكاني كه مباح است انجام دهد. ولي اگر وقت تنگ است به حدي كه اگر بخواهد نماز را بعد از بيرون رفتن از مكان غصبي بخواند وقت مي گذرد؛ به مجرد التفات به غصبي بودن؛ نماز باطل نمي شود؛ ولي بايد نماز را در حال بيرون رفتن بخواند و همچنين اگر نتواند از آن مكان بيرون رود؛ مثل آنكه در آن مكان زنداني شده باشد؛ در همان جا نماز را تمام كند؛ نمازش صحيح است.
دوم:
اشاره
آنكه در بين نماز عمداً، يا سهواً، يا از روي ناچاري، چيزي كه وضو يا غسل را باطل مي كند پيش آيد؛ مثلاً بول از او بيرون آيد. ولي كسي كه نمي تواند از بيرون آمدن بول يا غائط خود داري كند؛ اگر در بين نماز بول يا غائط از او خارج شود؛ چنانچه به دستوري كه در احكام وضو در مسائل (313 تا 322) گفته شد رفتار نمايد؛ نمازش باطل نمي شود و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود؛ در صورتي كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد نمازش صحيح است.
مسأله 1136 : كسي كه بي اختيار خوابش برده؛ اگر نداند كه در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن، بايد نمازش را دوباره بخواند. ولي اگر تمام شدن نماز را بداند و شك كند كه خواب در بين نماز بوده يا بعد از آن، نمازش صحيح است
مسأله 1137 : اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و شك كند كه بعد از نماز بوده؛ يا در بين نماز يادش رفته مشغول نماز بوده و خوابيده؛ حكم آن از آنچه در مسأله گذشته بيان شد معلوم مي شود.
مسأله 1138 : اگر در حال سجده از خواب بيدار شود و شك كند كه در سجده آخر نماز است يا در سجده شكر، بايد آن نماز را دوباره بخواند؛ در صورتي كه بداند كه بي اختيار خوابش برده. ولي اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و احتمال دهد كه از روي غفلت در سجده نماز خوابيده؛ نمازش صحيح است.
سوم:
اشاره
آنكه مثل بعضي كساني كه شيعه نيستند دستها را روي هم بگذارد.
مسأله 1139 : هرگاه براي ادب دستها را روي هم بگذارد اگر چه مثل آنها نباشد؛ بنا بر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند. ولي اگر از روي فراموشي يا ناچاري، براي كار ديگر مثل خاراندن پشت دست و مانند آن، دستها را روي هم بگذارد؛ اشكال ندارد.
چهارم:
آنكه بعد از خواندن حمد، آمين بگويد. ولي اگر اشتباهاً يا از روي تقيه بگويد نمازش باطل نمي شود.
پنجم:
اشاره
آنكه عمداً، يا از روي فراموشي پشت به قبله كند؛ يا به طرف راست يا چپ قبله برگردد؛ بلكه اگر عمداً به قدري برگردد كه نگويند رو به قبله است؛ اگر چه به طرف راست يا چپ نرسد؛ نمازش باطل است.
مسأله 1140 : اگر عمداً سر را به قدري بگرداند كه بتواند پشت سر را ببيند؛ نمازش باطل است و اگر سهواً سر را به اين مقدار بگرداند؛ احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند و اگر سر را عمداً كمي بگرداند كه استقبال به صورت گفته نشود؛ نمازش باطل است؛ ولي اگر اشتباهاً باشد نمازش صحيح است.
ششم:
اشاره
آنكه عمداً كلمه اي بگويد كه دو حرف يا بيشتر باشد؛ اگر چه معني نداشته باشد؛ بلكه بنا بر احتياط يك حرف هم همين حكم را دارد. ولي اگر سهواً بگويد نماز باطل نمي شود. ولي بهتر است دو سجده سهو براي كلام بي جا بعد از نماز انجام دهد.
مسأله 1141 : اگر كلمه اي بگويد كه يك حرف دارد؛ چنانچه آن كلمه معني داشته باشد مثل (ق) كه در زبان عربي به معناي اينست كه نگهداري كن؛ چه معني آن را بداند و قصد كند؛ چه قصد نداشته باشد؛ نمازش باطل مي شود.
مسأله 1142 : سرفه كردن و آروغ زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد. ولي گفتن آخ و آه و مانند اينها كه دو حرف است؛ اگر عمدي باشد نماز را باطل مي كند؛ مگر اينكه آه را در مقام ترس از خداوند بگويد؛ مخصوصاً اگر ضمن دعا و مناجات باشد؛ مثل اينكه بگويد:
آه مِْن ذُنُوبي در اين صورت نماز باطل نمي شود.
مسأله 1143 : اگر كلمه اي را به قصد ذكر بگويد؛ مثلاً به قصد ذكر بگويد:
اَللهُ اَكبَرُ و در موقع گفتن آن صدا را بلند كند كه چيزي را به ديگري بفهماند؛ اشكال ندارد. ولي چنانچه به قصد اينكه چيزي به كسي بفهماند بگويد؛ اگر چه قصد ذكر هم داشته بنا بر احتياط نماز باطل مي شود. اگر ذكر را به قصد قربت بگويد و فهماندن داعي بر ذكر باشد؛ در اين صورت نماز باطل نمي شود.
مسأله 1144 : خواندن قرآن در نماز، غير از چهار سوره اي كه سجده واجب دارد و در احكام جنابت در مسأله (361) گفته شد و نيز دعا كردن در نماز، اشكال ندارد. ولي احتياط واجب آن است كه به غيرعربي دعا نكند.
مسأله 1145 : اگر چيزي از حمد و سوره و ذكرهاي نماز را عمداً، يا احتياطاً چند مرتبه بگويد؛ اشكال ندارد. ولي اگر از روي وسواس چند مرتبه بگويد بنا بر احتياط واجب نماز باطل مي شود.
مسأله 1146 : در حال نماز انسان نبايد به ديگري سلام كند و اگر ديگري به او سلام كرد به يكي از صيغه هاي معهود در سلام به اينكه بگويد:
سلام عليك، يا سلام عليكم، يا السلام عليك، يا السلام عليكم و صحيح ادا كند؛ بايد همان طور كه او سلام كرده جواب دهد. مثلاً اگر گفته سلام عليكم، در جواب بگويد:
سلام عليكم و بنا بر احتياط قصد قرائت قرآن، يا قصد دعا داشته باشد.
ولي در جواب عليكم السلام، بنا بر احتياط بگويد:
سلام عليكم.
مسأله 1147 : انسان بايد جواب سلام را چه در نماز يا در غير نماز، فوراً بگويد و اگر عمداً يا از روي فراموشي جواب سلام را به قدري طول دهد كه اگر جواب بگويد؛ جواب آن سلام حساب نشود؛ چنانچه در نماز باشد نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد جواب دادن واجب نيست.
مسأله 1148 : بايد جواب سلام را طوري بگويد كه سلام كننده بشنود. ولي اگر سلام كننده كرْ باشد؛ يا اينكه پس از سلام كردن به تندي برود؛ چنانچه انسان به طور معمول جواب او را بدهد كافيست و احتياط اينست كه در جواب سلام كسي كه كرْ است اگر بتواند به حركت دادن لب يا اشاره بفهماند.
مسأله 1149 : جواب سلام در غير نماز بايد به نحوي باشد كه از عنوان تحيت خارج نشود؛ قصد قرآن و دعا كفايت نمي كند مي تواند قصد تحيت كند با در نظر گرفتن دعا.
مسأله 1150 : اگر زن يا مرد نامحرم، يا بچه مميز، يعني بچه اي كه خوب و بد را مي فهمد؛ به نمازگزار سلام كند؛ واجب است نمازگزار جواب او را بدهد. ولي در جواب سلام زن بايد بگويد:
سلام عليك و بنا بر احتياط واجب كاف را زير (-ِ) و زبر (َ) ندهد؛ در صورتي كه زن سلام عليك بدون الف و لام گفته باشد و اگر با الف و لام گفته، بايد با الف و لام جواب دهد.
مسأله 1151 : اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد معصيت كرده ولي نمازش صحيح است.
مسأله 1152 : اگر كسي به نمازگزار غلط سلام كند؛ به طوري كه سلام حساب نشود؛ جوابش جايز نيست و اگر سلام حساب شود؛ جواب آن واجب و همچنين اگر شكسته سلام بگويد؛ ولي بنا بر احتياط جواب بايد صحيح باشد.
مسأله 1153 : جواب سلام كسي كه از روي مسخره يا شوخي سلام مي كند؛ واجب نيست. ولي جواب مرد و زن غيرمسلمان بنا بر احتياط، واجب است و در جواب بگويد:
سلام فقط، يا عليك بدون سلام.
مسأله 1154 : اگر كسي به عده اي سلام كند؛ جواب سلام او بر آنان واجب است؛ ولي اگر يكي از آنان جواب دهد كافي است.
مسأله 1155 : اگر كسي به عده اي سلام كند و كسي كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد؛ باز هم جواب سلام او بر آن عده واجب است.
مسأله 1156 : اگر به عده اي سلام كند و كسي كه بين آنها مشغول نماز است شك كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته يا نه، نبايد جواب بدهد و همچنين است اگر بداند قصد او را هم داشته ولي ديگري جواب سلام را بدهد. اما اگر بداند كه قصد او را هم داشته و ديگري جواب ندهد؛ بايد جواب او را بگويد.
مسأله 1157 : سلام كردن مستحب و خيلي سفارش شده است كه سواره به پياده و ايستاده به نشسته و كوچك تر به بزرگتر سلام كند.
مسأله 1158 : اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند؛ بنا بر احتياط بر هر يك واجب است جواب ديگري را بدهد.
مسأله 1159 : در غير نماز مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد:
مثلا اگر كسي بگويد:
سَلامٌ عَلَيْكمْ، در جواب بگويد:
سَلامٌ عَلَيْكمْ وَ رَحْمَةُ الله.
هفتم:
اشاره
آنكه با صداي بلند و عمداً خنده كند.
چنانچه سهواً با صدا بخندد نمازش باطل نيست؛ مگر اينكه از صورت نمازگزاري خارج شود در اين صورت نمازش باطل است.
مسأله 1160 : اگر براي جلوگيري از صداي خنده حالش تغيير كند؛ مثلاً رنگش سرخ بشود به حدي كه از صورت نمازگزار خارج شود؛ نمازش باطل است.
وگرنه دوباره خواندن لازم نيست گرچه خوب است.
هشتم:
آنكه براي كار دنيا عمداً با صدا گريه كند و احتياط واجب آن است كه براي كار دنيا، بي صدا هم گريه نكند؛ ولي اگر از ترس خدا، يا براي آخرت گريه كند؛ آهسته باشد يا بلند، اشكال ندارد بلكه از بهترين اعمال است.
نهم:
اشاره
آنكه كاري كند كه صورت نماز را به هم بزند؛ مثل كف زدن و به هوا پريدن و مانند اينها، كم باشد يا زياد، عمدي باشد يا از روي فراموشي، ولي كاري كه صورت نماز را به هم نزند؛ مثل اشاره كردن با دست، مانع ندارد.
مسأله 1161 : اگر در بين نماز به قدري ساكت بماند كه نگويند نماز مي خواند نمازش باطل مي شود.
مسأله 1162 : اگر در بين نماز كاري انجام دهد؛ يا مدتي ساكت شود و شك كند كه نماز به هم خورده يا نه، نمازش صحيح است.
دهم:
اشاره
خوردن و آشاميدن است كه اگر در نماز طوري بخورد يا بياشامد كه نگويند نماز مي خواند؛ عمداً باشد يا از روي فراموشي، نمازش باطل است و احتياط واجب آن است كه عمداً از خوردن و آشاميدني كه از حال نماز هم انسان را خارج نمي كند؛ استفاده نشود. بلي بلعيدن باقي مانده غذا كه در بين دندان ها قرار مي گيرد مانعي ندارد. كسي كه در نماز وتر تشنه شود؛ چنانچه بترسد كه اگر نماز را تمام كند صبح شود؛ در صورتي كه آب روبروي او در دو سه قدمي، يا يكي از دو طرف، يا پشت باشد؛ مي تواند در بين نماز وتر آب بياشامد؛ اما بايد كاري كه نماز را باطل مي كند مثل رو گردانيدن از قبله انجام ندهد.
مسأله 1163 : اگر به واسطه خوردن و آشاميدن عمدي موالات نماز به هم خورد يعني طوري شود كه نگويند نماز را پشت سرهم مي خواند؛ بايد نماز را دوباره بخواند؛ بلكه بنا بر احتياط اگر موالات را هم به هم نزند نماز را دوباره بخواند
مسأله 1164 : گذشت اگر در بين نماز غذايي را كه در دهان يا لاي دندان ها مانده؛ فرو برد نمازش باطل نمي شود. ولي اگر قند يا شكر و مانند اينها در دهان مانده باشد و در حال نماز كم كم آب شود و فرورود؛ اشكال دارد.
يازدهم:
شك در ركعت هاي نماز دو ركعتي يا سه ركعتي، يا در دو ركعت اول نمازهاي چهار ركعتي.
دوازدهم:
اشاره
آنكه ركن نماز را عمداً يا سهواً، كم يا زياد كند؛ يا چيزي را كه ركن نيست عمداً كم يا زياد نمايد.
مسأله 1165 : اگر بعد از نماز شك كند كه در بين نماز كاري كه نماز را باطل مي كند انجام داده يا نه، نمازش صحيح است
چيزهايي كه در نماز مكروه ست
مسأله 1166 : مكروه است در نماز صورت را كمي به طرف راست يا چپ بگرداند؛ به نحوي كه نگويند صورت خود را از قبله گردانيده و الا نماز باطل است و چشم ها را هم بگذارد؛ يا به طرف راست و چپ بگرداند و با ريش و دست خود بازي كند و انگشت ها را داخل هم نمايد و آب دهان بيندازد و به خط قرآن يا كتاب يا خط انگشتري نگاه كند و نيز مكروه است موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذكر، براي شنيدن حرف كسي ساكت شود؛ بلكه هر كاري كه خضوع و خشوع را از بين ببرد مكروه است.
مسأله 1167 : موقعي كه انسان خوابش مي آيد و نيز موقع خود داري كردن از بول و غائط، مكروه است نماز بخواند و همچنين پوشيدن جوراب تنگ كه پاها را فشار دهد در نماز مكروه است.
غير از اينها مكروهات ديگري هم در كتاب هاي مفصل گفته شده است.
مواردي كه مي شود نماز واجب را شكست
مسأله 1168 : شكستن نماز واجب از روي اختيار بنا بر احتياط واجب حرام است؛ ولي براي حفظ مال با ارزش، جلوگيري از ضرر مالي يا بدني، مانعي ندارد. جايي كه جايز يا واجب باشد شكستن نماز، در حال شكستن بگويد:
اَلسَّلامُ عَلَيْك اَيُّهَا النَّبي وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ.
مسأله 1169 : اگر حفظ جان خود انسان، يا كسي كه حفظ جان او واجب است؛ يا حفظ مالي كه نگهداري آن واجب مي باشد؛ بدون شكستن نماز ممكن نباشد؛ بايد نماز را بشكند؛ ولي شكستن نماز براي مالي كه اهميت ندارد شايسته نيست.
مسأله 1170 : اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلب كار طلب خود را از او مطالبه كند؛ چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد؛ بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شكستن نماز دادن طلب او ممكن نيست؛ بايد نماز را بشكند و طلب او را بدهد؛ بعد نماز بخواند.
مسأله 1171 : اگر بين نماز بفهمد كه مسجد نجس است؛ چنانچه وقت تنگ باشد؛ بايد نماز را تمام كند و اگر وقت وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را به هم نمي زند؛ بايد در بين نماز تطهير كند؛ بعد بقيه نماز را بخواند و اگر به هم مي زند؛ در صورتي كه بعد از نماز تطهير ممكن باشد بنا بر احتياط واجب نماز را نشكند؛ در صورتي كه تمام كردن نماز منافات با فوريت عرفيه نباشد و بودن نجاست در مسجد باعث هتك نباشد و اگر بعد از نماز تطهير مسجد ممكن نباشد؛ يا تأخير تا بعد از نماز هتك مسجد باشد؛ بايد نماز را بشكند و مسجد را تطهير كند و بعد نماز را بخواند.
مسأله 1172 : كسي كه بايد نماز را بشكند؛ اگر نماز را تمام كند معصيت كرده ولي نماز او صحيح است.
اگر چه احتياط مستحب آن است كه دوباره بخواند.
مسأله 1173 : اگر پيش از آنكه به اندازه ركوع ركعت اول خم شود؛ يادش بيايد كه اذان و اقامه، يا اقامه را فراموش كرده؛ چنانچه وقت نماز وسعت دارد مستحب است براي گفتن آنها نماز را بشكند؛ ولي اگر اذان تنها را فراموش كرده باشد؛ نمي تواند نماز را بشكند.
شكيات
اشاره
شكيات نماز (23) قسم است:
هشت قسم آن شك هاييست كه نماز را باطل مي كند و به شش قسم آن نبايد اعتنا كرد و نُه قسم ديگر آن صحيح است.
شك هاي مبطل
مسأله 1174 : شك هايي كه نماز را باطل مي كند از اين قرار است:
اول:
شك در شماره ركعت هاي نماز دو ركعتي، مثل نماز صبح و نماز مسافر و نماز جمعه. ولي شك در شماره ركعت هاي نماز مستحب دو ركعتي و نماز احتياط، نماز را باطل نمي كند؛ مگر اينكه طرف شكش باعث باطل شدن نماز احتياط شود؛ مثل اينكه شك كند كه ركعت دوم نماز احتياط است يا سوم آن، در اين صورت گذشته بر اينكه نماز احتياط باطل مي شود؛ اصل نماز هم باطل مي شود؛ ولي احتياط در اين صورت آن است كه بنا را بر دو بگذارد؛ نماز را تمام كند و بعد اصل نماز را دوباره بخواند.
دوم:
شك در شماره ركعت هاي نماز سه ركعتي.
سوم:
آنكه در نماز چهار ركعتي شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر.
چهارم:
آنكه در نماز چهار ركعتي پيش از تمام شدن سجده دوم شك كند كه دو ركعت خوانده يا بيشتر و تمام شدن سجده دوم به تمام شدن ذكر واجب آن است چنانچه خواهد آمد.
پنجم:
شك بين دو و پنج، يا دو و بيشتر از پنج، گرچه پس از تمام شدن سجده دوم باشد.
ششم:
شك بين سه و شش، يا سه و بيشتر از شش.
هفتم:
شك در ركعت هاي نماز كه نداند چند ركعت خوانده است.
گرچه اين صورت را فقها مستقلا از ساير شكوك مبطله ذكر كرده اند.
ولي تصوير اينكه انسان نداند اساساً چند ركعت خوانده درست نيست براي اينكه شك در ركعات قدر متيقن دارد ولو اينكه يك ركعت باشد؛ بنا بر
اين بازگشت اين شك، به يكي از شكوك مبطله است.
هشتم:
شك بين چهار و شش، يا چهار و بيشتر از شش، چه پيش از تمام شدن سجده دوم باشد يا بعد از آن.
مسأله 1175 : اگر يكي از شك هاي هشت گانه براي انسان پيش آيد؛ نمي تواند نماز را به هم بزند؛ بايد به مقداري كه شكش پا برجا شد فكر كند سپس نماز را بشكند.
شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد
مسأله 1176 : شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد از اين قرار است:
اول:
شك در چيزي كه محل به جا آوردن آن گذشته است؛ مثل آنكه در ركوع شك كند كه حمد را خوانده يا نه.
دوم:
شك بعد از سلام.
سوم:
شك بعد از گذشتن وقت نماز.
چهارم:
شك كثيرالشك، يعني كسي كه زياد شك مي كند.
پنجم:
شك امام در شماره ركعت هاي نماز، در صورتي كه مأموم شماره آنها را بداند و شك مأموم در صورتي كه امام شماره ركعت هاي نماز را بداند.
ششم:
شك در نماز مستحبي.
تفصيل آنها در مسائل آينده روشن مي شود.
1 شك در چيزي كه محل آن گذشته ست
مسأله 1177 : اگر در بين نماز شك كند كه يكي از كارهاي واجب آن را انجام داده يا نه، مثلاً شك كند كه حمد خوانده يا نه، چنانچه مشغول كاري كه بايد بعد از آن انجام دهد نشده؛ بايد آنچه را كه در انجام آن شك كرده به جا آورد و اگر مشغول كاري كه بايد بعد از آن انجام دهد شده؛ به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1178 : اگر در بين خواندن آيه اي شك كند كه آيه پيش را خواندهيا نه، يا وقتي آخر آيه را مي خواند شك كند كه اول آن را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1179 : اگر بعد از ركوع يا سجود شك كند كه كارهاي واجب آن مانند ذكر و آرام بودن بدن را انجام داده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1180 : اگر در حالي كه به سجده مي رود شك كند كه ركوع كرده يا نه، يا شك كند كه بعد از ركوع ايستاده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1181 : اگر در حال برخاستن شك كند كه سجده را به جا آورده يا نه، بايد برگردد و به جا آورد و اگر شك كند تشهد را به جا آورده يا نه، احتياطاً به نيت رجا به جا آورد.
مسأله 1182 : كسي كه نشسته يا خوابيده نماز مي خواند؛ اگر موقعي كه حمد يا تسبيحات مي خواند شك كند كه سجده يا تشهد را به جا آورده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر پيش از آنكه مشغول حمد يا تسبيحات شود شك كند كه سجده يا تشهد را به جا آورده يا نه، احتياطاً به نيت رجا به جا آورد.
مسأله 1183 : اگر شك كند كه يكي از ركن هاي نماز را به جا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاري كه بعد از آن است نشده؛ بايد آن را به جا آورد. مثلاً اگر پيش از خواندن تشهد شك كند كه دو سجده را به جا آورده يا نه، بايد به جا آورد و چنانچه يادش بيايد كه آن ركن را به جا آورده؛ چون ركن زياد شده؛ نمازش باطل است.
مسأله 1184 : اگر شك كند عملي را كه ركن نيست به جا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاري كه بعد از آن است نشده؛ بايد آن را به جا آورد. مثلاً اگر پيش از خواندن سوره شك كند كه حمد را خوانده يا نه، بايد حمد را بخواند و اگر بعد از انجام آن يادش بيايد كه آن را به جا آورده؛ چون ركن زياد نشده نماز صحيح است.
مسأله 1185 : اگر شك كند كه ركني را به جا آورده يا نه، چنانچه مشغول تشهد است؛ اگر شك كند كه دو سجده را به جا آورده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر يادش بيايد كه آن ركن را به جا نياورده؛ در صورتي كه مشغول ركن بعد نشده؛ بايد آن را به جا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است.
مثلا اگر پيش از ركوع ركعت بعد، يادش بيايد كه دو سجده را به جا نياورده؛ بايد به جا آورد و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد؛ نمازش باطل است.
مسأله 1186 : اگر شك كند عملي را كه ركن نيست به جا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاري كه بعد از آن است شده؛ بايد به شك خود اعتنا نكند.
مثلا موقعي كه مشغول خواندن سوره است؛ اگر شك كند كه حمد را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر بعد يادش بيايد كه آن را به جا نياورده؛ در صورتي كه مشغول ركن بعد نشده بايد به جا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش صحيح است.
بنا بر اين اگر مثلاً در قنوت يادش بيايد كه حمد را نخوانده؛ بايد بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد؛ نماز او صحيح است.
مسأله 1187 : اگر شك كند كه سلام نماز را گفته يا نه، اگر مشغول تعقيب نماز، يا مشغول نماز ديگر شده؛ يا به واسطه انجام كاري كه نماز را به هم مي زند از حال نمازگزار بيرون رفته؛ به شك خود اعتنا نكند و اگر پيش از اينها شك كند بايد سلام را بگويد. ولي اگر شك در اين باشد كه سلام را درست گفته يا نه، در همه صورت هايي كه ذكر شد به شك اعتنا نكند؛ هر چند وارد عمل نشده باشد.
2 شك بعد از سلام
مسأله 1188 : اگر بعد از سلام نماز شك كند كه نمازش صحيح بوده يا نه، مثلاً شك كند كه ركوع كرده يا نه، يا بعد از سلام نماز چهار ركعتي شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت، به شك خود اعتنا نكند؛ ولي اگر هر دو طرف شك او باطل باشد؛ مثلاً بعد از سلام نماز چهار ركعتي شك كند كه سه ركعت خوانده يا پنج ركعت، نمازش باطل است.
3 شك بعد از وقت
مسأله 1189 : اگر بعد از گذشتن وقت نماز شك كند كه نماز خوانده يا نه، يا گمان كند كه نخوانده؛ خواندن آن لازم نيست. ولي اگر پيش از گذشتن وقت شك كند كه نماز را خوانده يا نه، يا گمان كند كه نخوانده؛ بايد آن نماز را بخواند؛ بلكه اگر گمان كند كه خوانده بايد آن را به جا آورد.
مسأله 1190 : اگر بعد از گذشتن وقت شك كند كه نماز را درست خوانده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1191 : اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار ركعت نماز خوانده؛ ولي نداند به نيت ظهر خوانده يا به نيت عصر، بايد چهار ركعت نماز قضا به نيت نمازي كه بر او واجب است بخواند.
مسأله 1192 : اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشا بداند يك نماز خوانده؛ ولي نداند سه ركعتي خوانده يا چهار ركعتي، بايد قضاي نماز مغرب و عشا را بخواند.
4 كثيرالشك (كسي كه زياد شك مي كند)
مسأله 1193 : اگر كسي در يك نماز سه مرتبه شك كند؛ يا در سه نماز پشت سرهم مثلاً در نماز صبح، ظهر و عصر شك كند؛ كثيرالشك است.
مسأله 1194 : كثيرالشك اگر در به جا آوردن چيزي شك كند؛ چنانچه به جا آوردن آن، نماز را باطل نمي كند؛ بايد بنا بگذارد آن را به جا آورده. مثلاً اگر شك كند كه ركوع كرده يا نه، بايد بنا بگذارد كه ركوع كرده است و اگر به جا آوردن آن نماز را باطل مي كند؛ بايد بنا بگذارد كه آن را انجام نداده. مثلاً اگر شك كند كه يك ركوع كرده يا بيشتر، چون زياد شدن ركوع نماز را باطل مي كند؛ بايد بنا بگذارد كه بيشتر از يك ركوع نكرده است.
مسأله 1195 : كسي كه در يك چيز نماز زياد شك مي كند؛ چنانچه در چيزهاي ديگر نماز شك كند بايد به دستور آن عمل نمايد. مثلاً كسي كه زياد شك مي كند سجده كرده يا نه، اگر در به جا آوردن ركوع شك كند بايد به دستور آن رفتار نمايد؛ يعني اگر به سجده نرفته ركوع را به جا آورد و اگر به سجده رفته اعتنا نكند.
مسأله 1196 : كسي كه در نماز مخصوصي، مثلاً در نماز ظهر زياد شك مي كند؛ اگر در نماز ديگر، مثلاً در نماز عصر شك كند؛ بايد به دستور شك رفتار نمايد.
مسأله 1197 : كسي كه وقتي در جاي مخصوصي نماز مي خواند زياد شك مي كند؛ اگر در غير آنجا نماز بخواند و شكي براي او پيش آيد؛ بايد به دستور شك عمل نمايد.
مسأله 1198 : اگر انسان شك كند كه كثيرالشك شده يا نه، به دستور شك عمل نمايد و كثيرالشك تا وقتي يقين نكند كه به حال معمولي مردم برگشته؛ بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1199 : كسي كه زياد شك مي كند؛ اگر شك كند ركني به جا آورده يا نه و اعتنا نكند؛ بعد يادش بيايد كه آن را به جا نياورده؛ چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد بايد آن را به جا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است.
مثلا اگر شك كند ركوع كرده يا نه و اعتنا نكند؛ چنانچه پيش از سجده يادش بيايد كه ركوع نكرده بايد ركوع كند و اگر در سجده يادش بيايد نمازش باطل است.
مسأله 1200 : كسي كه زياد شك مي كند اگر شك كند چيزي را كه ركن نيست به جا آورده يا نه و اعتنا نكند و بعد يادش بيايد كه آن را به جا نياورده؛ چنانچه از محل به جا آوردن آن نگذشته بايد آن را به جا آورد و اگر از محل آن گذشته؛ نمازش صحيح است.
مثلا اگر شك كند كه حمد خوانده يا نه و اعتنا نكند؛ چنانچه در قنوت يادش بيايد كه حمد نخوانده؛ بايد بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد؛ نماز او صحيح است.
5 شك امام و مأموم
مسأله 1201 : اگر امام جماعت در شماره ركعت هاي نماز شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، چنانچه مأموم يقين داشته باشد كه چهار ركعت خوانده و به امام بفهماند كه چهار ركعت خوانده است؛ امام بايد نماز را تمام كند و خواندن نماز احتياط لازم نيست و نيز اگر امام يقين داشته باشد كه چند ركعت خوانده است و مأموم در شماره ركعت هاي نماز شك كند؛ بايد به شك خود اعتنا ننمايد. ولي در مراجعه امام به گمان مأموم، يا به عكس، در صورتي اعتنا نمي شود كه براي مراجعه كننده هم گمان حاصل شود و الا بايد به شك خود اعتنا كند.
6 شك در نماز مستحبي
مسأله 1202 : اگر در شماره ركعت هاي نماز مستحبي شك كند؛ چنانچه طرف بيشتر شك نماز را باطل مي كند بايد بنا را بر كمتر بگذارد. مثلاً اگر در نافله صبح شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بايد بنا را بگذارد كه دو ركعت خوانده است و اگر طرف بيشتر شك، نماز را باطل نمي كند؛ مثلاً شك كند كه دو ركعت نماز خوانده يا يك ركعت، به هر طرف شك عمل كند نمازش صحيح است.
گرچه افضل آن است كه بنا را بر كمتر بگذارد.
مسأله 1203 : كم شدن ركن، نافله را باطل مي كند؛ ولي زياد شدن ركن آن را باطل نمي كند.
پس اگر يكي از كارهاي نافله را فراموش كند و موقعي يادش بيايد كه مشغول ركن بعد از آن شده؛ بايد آن كار را انجام دهد و دوباره آن ركن را به جا آورد. مثلاً اگر در بين ركوع يادش بيايد كه سوره را نخوانده؛ بايد برگردد و سوره را بخواند و دوباره به ركوع رود.
مسأله 1204 : اگر در يكي از كارهاي نافله شك كند؛ خواه ركن باشد يا غيرركن، چنانچه محل آن نگذشته بايد به جا آورد و اگر محل آن گذشته؛ به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1205 : اگر در نماز مستحبي دو ركعتي گمانش به طرف بيشتري كه نماز را باطل مي كند؛ مثل اينكه گمانش به سه ركعت يا بيشتر، برود؛ به شك اعتنا نكند نمازش صحيح است؛ ولي اگر طرف بيشتر، نماز را باطل نمي كند؛ مثل اينكه گمان داشته باشد كه ركعت دوم است؛ به گمان عمل كند و اگر گمانش به طرف كمتر باشد؛ مثل اينكه گمانش يك ركعت است؛ بنا بر احتياط به همان عمل كند و يك ركعت ديگر بخواند.
مسأله 1206 : اگر در نماز نافله كاري كند كه براي آن سجده سهو واجب مي شود؛ يا يك سجده، يا تشهد را فراموش نمايد؛ لازم نيست بعد از نماز، سجده سهو يا قضاي سجده و تشهد را به جا آورد.
مسأله 1207 : اگر شك كند كه نماز مستحبي را خوانده يا نه، چنانچه آن نماز مثل نماز جعفر طيّار وقت معين نداشته باشد؛ بنا بگذارد كه نخوانده است و همچنين است اگر مثل نافله يوميه وقت معين داشته باشد و پيش از گذشتن وقت شك كند كه آن را به جا آورده يا نه، ولي اگر بعد از گذشتن وقت شك كند كه خوانده است يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
شك هاي صحيح
مسأله 1208 : در نُه صورت اگر در شماره ركعت هاي نماز چهار ركعتي شك كند بايد فوراً فكر نمايد؛ پس اگر يقين، يا گمان به يك طرف شك پيدا كرد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند؛ وگرنه به دستورهايي كه گفته مي شود عمل نمايد و آن نُه صورت از اين قرار است:
اول:
اگر بعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم، گرچه سر از سجده بر نداشته باشد؛ شك كند دو ركعت خوانده يا سه ركعت، كه بايد بنا بگذارد سه ركعت خوانده و يك ركعت بخواند و نماز را تمام كند و بعد از نماز، احتياط لازم آن است كه يك ركعت نماز احتياط ايستاده كه بعداً گفته مي شود؛ به جا آورد و اگر خواسته باشد نماز احتياط را دو ركعت نشسته بخواند؛ احتياط آن است كه بعد از خواندن نماز احتياط، نماز را اعاده كند.
دوم:
شك بين دو و چهار، بعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم، كه بايد بنا بگذارد چهار ركعت نماز خوانده و نماز را تمام كند و بعد از نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند.
سوم:
شك بين دو و سه و چهار، بعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم،
كه بايد بنا بگذارد چهار ركعت خوانده؛ نماز را تمام كند و بعد از نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده و بعد دو ركعت نشسته به جا آورد.
چهارم:
شك بين چهار و پنج، بعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم، كه بايد بنا بر چهار بگذارد و نماز را تمام كند و بعد از نماز دو سجده سهو به جا آورد. ولي اگر بعد از سجده اول، يا پيش از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم، يكي از اين چهار شك براي او پيش آيد نمازش باطل است؛ نماز را رها كند و دوباره بخواند.
پنجم:
شك بين چهار و پنج، در حال ايستاده، كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و يك ركعت نماز احتياط ايستاده، يا دو ركعت نشسته به جا آورد؛ چون بعد از نشستن، شك به سه و چهار بر مي گردد؛ احتياط مستحب آن است كه دو ركعت نشسته بخواند و احتياط لازم آن است كه بعد از نماز دو سجده سهو به جا آورد؛ به جهت ايستادن در جايي كه بايد بنشيند؛ يا نشستن در جايي كه بايد بايستد.
هفتم:
شك بين سه و پنج، در حال ايستاده، كه بايد بنشيند و پس از نشستن، شكش بر مي گردد به دو و چهار، پس وظيفه آن صورت را انجام دهد و بعد از نماز دو سجده سهو به جا آورد.
هشتم:
شك بين سه و چهار و پنج، در حال ايستاده، كه بايد بنشيند و پس از نشستن، شكش بر مي گردد به شك دو و چهار، وظيفه آن صورت را انجام دهد و بعد از نماز دو سجده سهو به جا آورد.
نهم:
شك بين پنج و شش، در حال ايستاده، كه بايد بنشيند و به نشستن شكش بر مي گردد به شك بين چهار و پنج، در اين صورت فقط دو سجده سهو واجب است.
مسأله 1209 : اگر يكي از شك هاي صحيح براي انسان پيش آيد؛ نبايد نماز را بشكند و چنانچه نماز را بشكند معصيت كرده است.
پس اگر پيش از انجام كاري كه نماز را باطل مي كند؛ مثل روگرداندن از قبله، نماز را از سر گيرد؛ نماز دومش باطل است و اگر بعد از انجام كاري كه نماز را باطل مي كند مشغول نماز شود؛ نماز دومش صحيح است.
مسأله 1210 : اگر يكي از شك هايي كه نماز احتياط براي آن واجب است در نماز پيش آيد؛ چنانچه انسان نماز را تمام كند و بدون خواندن نماز احتياط نماز را از سر بگيرد؛ معصيت كرده است.
پس اگر پيش از انجام كاري كه نماز را باطل مي كند نماز را از سر گرفته؛ نماز دومش هم باطل است و اگر بعد از انجام كاري كه نماز را باطل مي كند مشغول نماز شده؛ نماز دومش صحيح است.
مسأله 1211 : وقتي يكي از شك هاي صحيح براي انسان پيش آيد؛ چنانچه گفته شد بايد فوراً فكر كند؛ ولي اگر چيزهايي كه به واسطه آنها ممكن است يقين، يا گمان به يك طرف شك پيدا شود؛ از بين نمي رود. چنانچه كمي بعد فكر كند اشكال ندارد. مثلاً اگر در سجده شك كند مي تواند تا بعد از سجده فكر كردن را تأخير بيندازد.
مسأله 1212 : اگر گمانش به يك طرف بيشتر باشد؛ بعد دو طرف در نظر او مساوي شود؛ بايد به دستور شك عمل نمايد و اگر اول دو طرف در نظر او مساوي باشد و به طرفي كه وظيفه اوست بنا بگذارد؛ بعد گمانش به طرف ديگر برود؛ بايد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند.
مسأله 1213 : كسي كه نمي داند گمانش به يك طرف بيشتر است؛ يا هر دو طرف در نظر او مساوي است؛ احتياط واجب جمع بين دو وظيفه است.
اگر شكش از شك هاي صحيح باشد و گمان محتمل او موافق با بيشتر باشد؛ احتياط آن است كه عمل بر طبق گمان محتمل نمايد و بعد از تمام كردن نماز، نماز احتياط به جا آورد. ولي اگر گمان محتمل او موافق با بيشتر نباشد؛ يا اينكه شكش از شك هاي باطل باشد؛ احتياط آن است كه طبق گمان محتمل عمل نمايد؛ نماز را تمام كند؛ دوباره نماز بخواند.
مسأله 1214 : اگر بعد از نماز بداند كه در بين نماز حال ترديدي داشته كه مثلاً دو ركعت خوانده يا سه ركعت و بنا بر سه گذاشته؛ ولي نداند كه گمانش به خواندن سه ركعت بوده يا هر دو طرف در نظر او مساوي بوده؛ بايد نماز احتياط را بخواند.
مسأله 1215 : اگر موقعي كه تشهد مي خواند؛ يا بعد از ايستادن، شك كند كه دو سجده به جا آورده يا نه و در همان موقع يكي از شك هايي كه اگر بعد از تمام شدن دو سجده اتفاق بيفتد صحيح مي باشد؛ براي او پيش آيد. مثلاً شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، چنانچه به دستور آن شك عمل كند؛ نمازش صحيح است و احتياط واجب آن است كه بعد از عمل كردن به دستور آن شك، نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1216 : اگر پيش از آنكه مشغول تشهد شود؛ يا پيش از ايستادن در ركعت هايي كه تشهد ندارد؛ شك كند كه دو سجده يا يك سجده را به جا آورده يا نه و در همان موقع يكي از شك هايي كه بعد از تمام شدن دو سجده يا يك سجده صحيح است برايش پيش آيد؛ نماز باطل است.
مسأله 1217 : اگر موقعي كه ايستاده بين سه و چهار، يا بين سه و چهار و پنج، شك كند و يادش بيايد كه دو سجده از ركعت پيش به جا نياورده؛ نمازش باطل است.
مسأله 1218 : اگر شك او از بين برود و شك ديگري برايش پيش آيد؛ مثلاً اول شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بعد شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، بايد به دستور شك دوم عمل كند.
مسأله 1219 : اگر بعد از نماز شك كند كه در نماز مثلاً بين دو و چهار شك كرده؛ يا بين سه و چهار، احتياط واجب آن است كه به دستور هر دو عمل كند و نماز را هم دوباره بخواند.
مسأله 1220 : اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز شكي براي او پيش آمده؛ ولي نداند از شك هاي باطل بوده يا از شك هاي صحيح و اگر از شك هاي صحيح بوده كدام قسم آن بوده؛ بنا بر احتياط بايد به دستور شك هايي كه صحيح بوده و احتمال مي داده عمل كند و نماز را هم دوباره بخواند.
مسأله 1221 : كسي كه نشسته نماز مي خواند؛ اگر شكي كند كه مخير است براي آن يك ركعت نماز احتياط ايستاده، يا دو ركعت نشسته بخواند؛ بايد دو ركعت نشسته را به جا آورد و اگر شكي كند كه معين است يك ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند؛ مي تواند يك ركعت نشسته بخواند و احتياط آن است كه بعد از نماز احتياط، نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1222 : كسي كه ايستاده نماز مي خواند؛ اگر موقع خواندن نماز احتياط از ايستادن عاجز شود؛ بايد مثل كسي كه نماز را نشسته مي خواند و حكم آن در مسأله پيش گفته شد؛ نماز احتياط را به جا آورد.
مسأله 1223 : كسي كه نشسته نماز مي خواند؛ اگر موقع خواندن نماز احتياط بتواند بايستد؛ بايد به وظيفه كسي كه نماز را ايستاده مي خواند عمل كند.
نماز احتياط
مسأله 1224 : كسي كه نماز احتياط بر او واجب است؛ بعد از سلام نماز بايد فوراً نيت نماز احتياط كند و تكبير بگويد و حمد را بخواند و به ركوع رود و دو سجده نمايد. پس اگر يك ركعت نماز احتياط بر او واجب است بعد از دو سجده تشهد بخواند و سلام دهد و اگر دو ركعت نماز احتياط بر او واجب است بعد از دو سجده يك ركعت ديگر مثل ركعت اول به جا آورد و بعد از تشهد سلام دهد.
مسأله 1225 : نماز احتياط سوره و قنوت ندارد و بايد آهسته بخوانند و نيت آن را به زبان نياورند و احتياط آن است كه بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ آن را هم آهسته بگويند.
مسأله 1226 : اگر پيش از خواندن نماز بفهمد نمازي كه خوانده درست بوده؛ لازم نيست نماز احتياط را بخواند و اگر در بين نماز احتياط بفهمد؛ لازم نيست آن را تمام كند.
مسأله 1227 : اگر پيش از خواندن نماز احتياط بفهمد كه ركعت هاي نمازش كم بوده؛ چنانچه كاري كه نماز را باطل مي كند انجام نداده؛ بايد آنچه از نماز نخوانده بخواند و براي سلام بي جا دو سجده سهو بنمايد و اگر كاري كه نماز را باطل مي كند انجام داده؛ مثلاً پشت به قبله كرده؛ بايد نماز را دوباره به جا آورد.
مسأله 1228 : اگر بعد از نماز احتياط بفهمد كسري نمازش به مقدار نماز احتياط بوده؛ مثلاً در شك بين سه و چهار، يك ركعت نماز بخواند؛ بعد بفهمد نماز را سه ركعت خوانده؛ نمازش صحيح است.
مسأله 1229 : اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسري نماز كمتر از نماز احتياط بوده؛ مثلاً در شك بين دو و چهار، دو ركعت نماز احتياط بخواند؛ بعد بفهمد نماز را سه ركعت خوانده؛ در صورتي كه چيزي كه نماز را باطل مي كند به جا آورد؛ بايد نماز را دوباره بخواند. ولي در صورتي كه منافي به جا نياورده؛ كسري نماز را به نماز متصل كند و دو سجده سهو براي سلام بي جا انجام دهد و احتياطاً نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1230 : اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسري نماز بيشتر از نماز احتياط بوده؛ مثلاً در شك بين سه و چهار، يك ركعت نماز احتياط بخواند؛ بعد بفهمد نماز را دو ركعت خوانده؛ چنانچه بعد از نماز احتياط كاري كه نماز را باطل مي كند انجام داده بايد نماز را دوباره بخواند و اگر كاري كه نماز را باطل مي كند انجام نداده؛ يك ركعت كسري را متصلاً به جا آورد و براي هر يك از زيادي سلام در اصل نماز و نماز احتياط، دو سجده سهو به جا آورد و احتياطاً نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1231 : اگر بين دو و سه و چهار، شك كند و بعد از خواندند و ركعت نماز احتياط ايستاده، يادش بيايد كه نماز را دو ركعت خوانده؛ لازم نيست دو ركعت نماز احتياط نشسته را بخواند؛ ولي دو سجده سهو براي زيادتي دو سجده به جا آورد.
مسأله 1232 : اگر بين سه و چهار، شك كند و موقعي كه دو ركعت نماز احتياط را مي خواند؛ يادش بيايد كه نماز را سه ركعت خوانده؛ اگر نماز احتياط را ايستاده مي خواند؛ نماز را برابر كسري نماز تمام كند و دو سجده سهو براي سلام بي جا به جا آورد و اگر نماز احتياط را نشسته مي خواند؛ اگر قبل از رفتن به ركوع يادش بيايد؛ آن را به هم نزند بايستد نماز را برابر كسري كه دارد تمام كند و دو سجده سهو براي سلام بي جا انجام دهد و احتياطاً نماز را دوباره بخواند و اگر بعد از ركوع يادش بيايد؛ نمازش باطل است.
مسأله 1233 : اگر بين دو و سه و چهار، شك كند و موقعي كه دو ركعت نماز احتياط ايستاده را مي خواند پيش از ركوع ركعت دوم يادش بيايد كه نماز را سه ركعت خوانده؛ بايد بنشيند و نماز احتياط را يك ركعتي تمام كند و براي هر يك از زيادي سلام و قيام بي جا، دو سجده سهو به جا آورد. دوباره خواندن نماز لازم نيست.
مسأله 1234 : اگر در بين نماز احتياط بفهمد كسري نمازش بيشتر يا كمتر از نماز احتياط بوده؛ حكم آن از آنچه در مسأله (1232) گفته شد روشن مي شود.
مسأله 1235 : اگر شك كند نماز احتياطي را كه بر او واجب بوده به جا آورده يا نه، چنانچه وقت نماز گذشته؛ به شك خود اعتنا نكند و اگر وقت دارد؛ در صورتي كه مشغول كار ديگري نشده و از جاي نماز برنخاسته و كاري هم مثل روگرداندن از قبله كه نماز را باطل مي كند انجام نداده؛ بايد نماز احتياط را بخواند و اگر مشغول كار ديگري شده؛ يا كاري كه نماز را باطل مي كند به جا آورده؛ يا بين نماز و شك او زياد طول كشيده؛ واجب نيست نماز احتياط بخواند؛ دوباره نماز را بخواند كافي است.
مسأله 1236 : اگر در نماز احتياط ركني را زياد كند؛ يا مثلاً به جاي يك ركعت دو ركعت بخواند؛ نماز احتياط باطل مي شود. نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1237 : موقعي كه مشغول نماز احتياط است اگر در يكي از كارهاي آن شك كند؛ چنانچه محل آن نگذشته؛ بايد به جا آورد و اگر محلش گذشته؛ بايد به شك خود اعتنا نكند؛ مثلاً اگر شك كند كه حمد را خوانده يا نه، چنانچه به ركوع نرفته؛ بايد بخواند و اگر به ركوع رفته؛ بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1238 : اگر در شماره ركعت هاي نماز احتياط شك كند؛ بنا را بر بيشتر بگذارد و نماز را تمام كند و احتياط آن است كه اصل نماز را اعاده كند؛ ولي چنانچه طرف بيشتر شك، نماز را باطل مي كند؛ لازم نيست نماز احتياط را به جا آورد؛ اصل نماز را از سر بگيرد.
مسأله 1239 : اگر در نماز احتياط چيزي كه ركن نيست سهواً كم يا زياد شود؛ چنانچه از چيزهايي باشد كه در خود نماز دو سجده سهو دارد؛ احتياط لازم آن است كه دو سجده سهو به جا آورد. ولي اگر از چيزهايي باشد كه سجده سهو ندارد؛ در نماز احتياط لازم نيست
مسأله 1240 : اگر بعد از سلام نماز احتياط شك كند كه يكي از اجزاء يا شرايط آن را به جا آورده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1241 : اگر در نماز احتياط تشهد يا يك سجده را فراموش كند؛ احتياط واجب آن است كه بعد از سلام نماز دو سجده سهو براي تشهد يا سجده فراموش شده به جا آورد و نماز را قضا نمايد.
مسأله 1242 : اگر نماز احتياط و قضاي يك سجده، يا قضاي يك تشهد، يا دو سجده سهو بر او واجب شود؛ بايد اول نماز احتياط را به جا آورد؛ بعد دو سجده سهو را و احتياط آن است كه قضاي سجده و تشهد را هم بعد انجام دهد.
مسأله 1243 : حكم گمان در نماز مثل حكم يقين است؛ مثلاً اگر انسان گمان دارد كه نماز را چهار ركعت خوانده؛ نبايد نماز احتياط بخواند و اگر گمان دارد ركوع كرده؛ نبايد آن را به جا آورد و اگر گمان دارد حمد را نخوانده؛ چنانچه به ركوع نرفته؛ بايد بخواند و اگر به ركوع رفته نمازش صحيح است.
مسأله 1244 : حكم شك و سهو و گمان در نمازهاي واجب يوميه و نمازهاي واجب ديگر فرق ندارد؛ مثلاً اگر در نماز آيات شك كند كه يك ركعت خوانده يا دو ركعت، چون شك او در نماز دو ركعتي است؛ نمازش باطل است.
سجده سهو
مسأله 1245 : براي هفت چيز بعد از سلام نماز، انسان بايد دو سجده سهو به دستوري كه بعداً گفته مي شود به جا آورد.
اول:
آنكه در بين نماز سهواً حرف بزند.
دوم:
جايي كه نبايد نماز را سلام دهد؛ مثلاً در ركعت اول، سهواً سلام دهد
سوم:
آنكه يك سجده را فراموش كند؛ بنا بر احتياط واجب.
چهارم:
آنكه تشهد را فراموش كند.
پنجم:
آنكه در نماز چهار ركعتي بعد از سجده دوم شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت.
ششم:
بنا بر احتياط واجب نشستن در جايي كه بايد بايستد؛ مثلاً موقع خواندن حمد و سوره، اشتباهاً بنشيند.
هفتم:
بنا بر احتياط واجب ايستادن در جايي كه بايد بنشيند؛ مثلاً موقع خواندن تشهد، اشتباهاً بايستد؛ بلكه براي هر چيزي كه در نماز كم يا زياد كند؛ تا مي تواند دو سجده سهو بنمايد و احكام اين چند مورد در مسائل آينده گفته مي شود.
مسأله 1246 : اگر انسان اشتباهاً، يا به خيال اينكه نمازش تمام شده حرف بزند؛ بايد دو سجده سهو به جا آورد.
مسأله 1247 : براي حرفي كه از آه كشيدن و سرفه پيدا مي شود؛ سجده سهو واجب نيست. ولي اگر مثلاً سهواً آخ يا آه بگويد؛ بايد سجده سهو نمايد.
مسأله 1248 : اگر چيزي را كه غلط خوانده دوباره به طور صحيح بخواند؛ براي دوباره خواندن آن سجده سهو واجب نيست.
مسأله 1249 : اگر در نماز سهواً چند كلمه اي حرف بزند و تمام آنها يك مرتبه حساب شود؛ دو سجده بعد از نماز كافي است؛ ولي اگر حرف زدن زياد طول بكشد كه از حالت نماز خواندن خارج شود؛ نمازش باطل است.
مسأله 1250 : اگر سهواً تسبيحات اربعه را نگويد؛ يا بيشتر يا كمتر از سه مرتبه بگويد؛ احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز دو سجده سهو به جا آورد.
مسأله 1251 : اگر در جايي كه نبايد سلام نماز را بگويد؛ سهواً بگويد:
اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلي عِبادِ اللهِ الصّالِحينَ، يا بگويد:
اَلسَّلامُ عَلَيْكمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ، بايد دو سجده سهو بنمايد و در صورتي كه اشتباهاً مقداري از دو سلام را بگويد؛ بنا بر احتياط واجب دو سجده سهو به جا آورد و اگر اشتباهاً اَلسَّلامُ عَلَيْك اَيُّهَا النَّبي وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ، بگويد؛ دو سجده سهو واجب نيست.
مسأله 1252 : اگر در جايي كه نبايد سلام دهد هر سه سلام را بگويد؛ احتياط واجب آن است كه دو مرتبه سجده سهو براي دو سلام آخري به جا آورد.
مسأله 1253 : اگر يك سجده، يا تشهد را فراموش كند و پيش از ركوع ركعت بعد يادش بيايد؛ بايد برگردد و به جا آورد و بعد از نماز بنا بر احتياط واجب براي ايستادن بي جا دو سجده سهو بنمايد.
مسأله 1254 : اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد كه يك سجده يا تشهد را از ركعت پيش فراموش كرده؛ بايد بعد از سلام نماز، سجده يا تشهد را قضا نمايد و بعد از آن دو سجده سهو به جا آورد.
مسأله 1255 : اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمداً به جا نياورد؛ معصيت كرده و واجب است هرچه زودتر آن را انجام دهد و چنانچه سهواً به جا نياورد هر وقت يادش آمد بايد فوراً انجام دهد و لازم نيست نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1256 : اگر شك دارد كه سجده سهو بر او واجب شده يا نه، لازم نيست به جا آورد.
مسأله 1257 : كسي كه شك دارد مثلاً دو سجده سهو بر او واجب شده يا چهار تا، اگر دو سجده بنمايد كافي است.
مسأله 1258 : اگر بداند يكي از دو سجده سهو را به جا نياورده و تدارك آن ممكن نباشد؛ بايد دو سجده سهو به جا آورد و الا يك سجده سهو كفايت مي كند و اگر بداند سهواً سه سجده كرده؛ احتياط واجب آن است كه دوباره دو سجده سهو بنمايد.
دستور سجده سهو
مسأله 1259 : دستور سجده سهو اينست كه بعد از سلام نماز فوراً نيت سجده سهو كند و پيشاني را به چيزي كه سجده بر آن صحيح است بگذارد و بگويد:
بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ صَلَّي اللهُ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، يا بگويد:
بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد. ولي احتياط واجب آن است كه بگويد:
بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْك اَيُّهَا النَّبي وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ و احتياط واجب آن است كه سلام را بدون (واو) بگويد؛ چنانچه در كافي و فقيه آمده؛ نه با (واو) چنانچه در تهذيب آمده. براي اينكه آنچه در كافي و فقيه آمده اضبط از تهذيب است و ظاهراً تصريح مرحوم وحيد بهبهاني ( قدس سره ) به ترك (واو) و احتياط مرحوم ميرزا محمدتقي شيرازي ( قدس سره ) به حذف (واو) به همين جهت است.
بعد بايد بنشيند و دوباره به سجده رود و بنا بر احتياط واجب ذكر سوم را به نحوي كه گفته شد بگويد و بنشيند و بعد از خواندن تشهد، سلام آخر نماز را بگويد.
قضاي سجده و تشهد فراموش شده
مسأله 1260 : سجده و تشهدي را كه انسان فراموش كرده و بعد از نماز، قضاي آن را به جا مي آورد؛ بايد تمام شرايط نماز را مانند پاك بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرطهاي ديگر را داشته باشد.
مسأله 1261 : اگر سجده يا تشهد را چند دفعه فراموش كند؛ مثلاً يك سجده از ركعت اول و يك سجده از ركعت دوم را فراموش نمايد؛ بايد بعد از نماز هر دو سجده را به جا آورد و بعد از آن سجده هاي سهوي كه برايش لازم است به جا آورد و اولي و احوط آن است كه معين كند قضاي كداميك از آنهاست و بهتر ملاحظه ترتيب در فوت است.
مسأله 1262 : اگر يك سجده و تشهد را فراموش كند؛ چون قضاي تشهد، احتياطي است؛ احتياط واجب آن است كه اول قضاي سجده را به جا آورد؛ گرچه بعد از تشهد فراموش شده باشد.
مسأله 1263 : اگر در بين سلام نماز و قضاي سجده يا تشهد، كاري كند كه اگر عمداً يا سهواً در نماز اتفاق بيفتد؛ نماز باطل مي شود؛ مثلاً پشت به قبله نمايد؛ واجب نيست كه بعد از قضاي سجده و تشهد دوباره نماز بخواند. گرچه مستحب مؤكد است.
مسأله 1264 : اگر بعد از سلام نماز يادش بيايد كه يك سجده از ركعت آخر، يا تشهد آن را فراموش كرده؛ چنانچه كاري كه عمدي و سهوي آن نماز را باطل مي كند؛ مثل روگرداندن از قبله، انجام نداده؛ سجده يا تشهد را قضا كند و بعد از آن تشهد و سلام و دو سجده سهو به جا آورد.
مسأله 1265 : اگر در بين سلام نماز و قضاي سجده يا تشهد كاري كند كه براي آن سجده سهو واجب مي شود؛ مثل آنكه سهواً حرف بزند؛ بنا بر احتياط واجب بايد سجده يا تشهد را قضا كند و غير از سجده، كه براي قضاي سجده يا تشهد، لازم است؛ دو سجده سهو ديگر بنمايد.
مسأله 1266 : اگر نداند كه سجده را فراموش كرده يا تشهد را، بايد هر دو را قضا نمايد. احتياط لازم اينست كه اول سجده را به جا آورد؛ سپس تشهد و در آخر دو سجده سهو به جا آورد.
مسأله 1267 : اگر شك دارد كه سجده يا تشهد را فراموش كرده يا نه، واجب نيست قضا نمايد.
مسأله 1268 : اگر بداند سجده يا تشهد را فراموش كرده و شك كند كه پيش از ركوع ركعت بعد به جا آورده يا نه، احتياط واجب آن است كه آن را قضا نمايد.
مسأله 1269 : كسي كه بايد سجده يا تشهد را قضا نمايد؛ بايد بعد از نماز، سجده يا تشهد را قضا نمايد؛ بعد دو سجده سهو را به جا آورد و همچنين است اگر سجده سهو براي كار ديگري، مثلاً كلام بي جا واجب شده؛ بايد بعد از قضاي آنها، به جا آورد.
مسأله 1270 : اگر شك دارد كه بعد از نماز قضاي سجده يا تشهد فراموش شده را به جا آورده يا نه، چنانچه وقت نماز گذشته؛ احتياط واجب قضاي آن است.
كم و زياد كردن اجزا و شرايط
مسأله 1271 : هرگاه چيزي از واجبات نماز را عمداً كم يا زياد كند؛ اگر چه يك حرف آن باشد؛ نماز باطل است.
مسأله 1272 : اگر به واسطه ندانستن مسأله چيزي از واجبات نماز را كم يا زياد كند؛ در صورتي كه از اركان نماز باشد؛ نماز باطل است و اگر غيرركن باشد؛ در صورتي كه جاهل قاصر باشد نمازش صحيح است و اگر جاهل مقصر باشد احتياطاً نمازش باطل است.
به هر حال در صورتي كه نمازش باطل است بايد مسأله را ياد بگيرد؛ چنانچه وقت باقيست نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1273 : اگر به واسطه ندانستن مسأله حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را آهسته بخواند؛ يا حمد و سوره نماز ظهر و عصر را بلند بخواند؛ يا در مسافرت نماز ظهر و عصر و عشا را چهار ركعتي بخواند؛ نمازش صحيح است.
مسأله 1274 : اگر در بين نماز بفهمد وضو يا غسلش باطل بوده؛ يا بدون وضو يا غسل مشغول نماز شده؛ بايد نماز را به هم بزند و دوباره با وضو يا غسل بخواند و اگر بعد از نماز بفهمد بايد دوباره نماز را با وضو يا غسل به جا آورد و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1275 : اگر بعد از رسيدن به ركوع يادش بيايد كه دو سجده از ركعت پيش را فراموش كرده؛ نمازش باطل است و اگر پيش از رسيدن به ركوع يادش بيايد؛ بايد برگردد و دو سجده را به جا آورد و برخيزد و حمد و سوره يا تسبيحات را بخواند و نماز را تمام كند و بعد از نماز واجب است براي ايستادن بي جا دو سجده سهو بنمايد.
مسأله 1276 : اگر پيش از گفتن اَلسَّلامُ عَلَيْنا … و اَلسَّلامُ عَلَيْكمْ …، يادش بيايد كه دو سجده ركعت آخر را به جا نياورده؛ بايد دو سجده را به جا آورد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و بنا بر احتياط واجب دو سجده سهو براي زيادي تشهد به جا آورد.
مسأله 1277 : اگر پيش از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر، از آخر نماز نخوانده؛ بايد مقداري را كه فراموش كرده به جا آورد. در صورتي كه يك ركعت بخواند دو سجده سهو براي زيادي تشهد به جا آورد.
مسأله 1278 : اگر بعد از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر، از
آخر نماز را نخوانده؛ چنانچه كاري را انجام داده كه اگر در نماز عمداً يا سهواً اتفاق بيفتد نماز را باطل مي كند؛ مثلاً پشت به قبله كرده؛ نمازش باطل است و اگر آن كار را انجام نداده بايد فوراً مقداري را كه فراموش كرده به جا آورد و براي زيادي هر يك از تشهد بي جا و سلام بي جا، دو سجده سهو به جا آورد.
مسأله 1279 : هرگاه بعد از سلام نماز عملي انجام دهد كه اگر در نماز عمداً يا سهواً اتفاق بيفتد نماز را باطل مي كند؛ مثلاً پشت به قبله نمايد و بعد يادش بيايد كه دو سجده آخر را به جا نياورده؛ نمازش باطل است و اگر پيش از انجام كاري كه نماز را باطل مي كند يادش بيايد؛ بايد دو سجده اي را كه فراموش كرده به جا آورد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجده سهو براي سلامي كه اول گفته است بنمايد. احتياط واجب آن است كه دو سجده سهو ديگر براي تشهد زياد شده به جا آورد.
مسأله 1280 : اگر بفهمد همه نماز را پيش از وقت خوانده؛ بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد. ولي اگر يقين داشته باشد بعضي از نماز در وقت واقع شده؛ دوباره خواندن و قضا لازم نيست و اگر بفهمد نماز را پشت به قبله يا به طرف راست يا به طرف چپ قبله به جا آورده؛ در صورتي كه از روي جهل و غفلت و فراموشي بوده؛ بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد. ولي اگر تفحص در قبله كرده باشد و در تشخيص قبله اشتباه كرده باشد؛ اگر وقت باقيست دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا واجب نيست. گرچه مستحب است.
نماز مسافر
[شرايط شكسته خواندن نماز]
اشاره
مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شكسته به جا آورد؛ يعني دو ركعت بخواند.
شرط اول:
آموزش تصویری مرتبط با این حکم