احکام شرعی
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي

احكام تقليد آب مطلق و مضاف [انواع آب مطلق] اشاره 1 آب كر 2 آب قليل 3 آب جاري 4 آب باران 5 آب چاه احكام آب ها احكام تخلّي استبراء مستحبات و مكروهات تخلّي اشاره نجاسات نجاسات اشاره 1 و 2 بول و غائط 3 مَني 4 مُردار 5 خون 6 و 7 سگ و خوك 8 كافر 9 شراب 10 فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاست خوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيز پاك احكام نجاسات مطهِّرات اشاره 1 آب 2 زمين 3 آفتاب 4 استحاله 5 انقلاب [برخي احكام] كم شدن دو سوم آب انگور 6 انتقال 7 اسلام 8 تبعيّت 9 برطرف شدن عين نجاست 10 استبراء حيوان نجاست خوار 11 غايب شدن مسلمان احكام ظرف ها وضو [احكام] وضوي ارتماسي شرايط وضو اشاره شرط اول: شرط دوم؛ آنكه مطلق باشد. شرط سوم؛ آنكه آب وضو مباح باشد و بنا بر احتياط فضايي كه در آن وضو مي گيرد نيز مباح باشد. شرط چهارم: شرط پنجم؛ آنكه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ آنكه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد. شرط هفتم؛ آنكه وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ آنكه به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن؛ يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است. شرط نهم: شرط دهم؛ آنكه كارهاي وضو را پشت سرهم انجام دهد. شرط يازدهم؛ آنكه بايد كارهاي وضو را خود انسان انجام دهد. شرط دوازدهم؛ آنكه استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد. شرط سيزدهم؛ آنكه در اعضاء وضو مانعي از رسيدن آب نباشد. احكام وضو چيزهايي كه بايد براي آنها وضو گرفت چيزهايي كه وضو را باطل مي كنند غسل هاي واجب اشاره [جنابت] احكام جنابت چيزهايي كه بر جنب حرام است چيزهايي كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي احكام غسل كردن استحاضه اشاره احكام استحاضه حيض اشاره احكام حائض اقسام زن هاي حائض 1 صاحب عادت وقتيه و عدديه 2 صاحب عادت وقتيه 3 صاحب عادت عدديه 4 مضطربه 5 مبتدئه 6 ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميّت [غسل مس ميّت] احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، حنوط، نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل] اشاره اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از موارد تيمم چيزهايي كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضو دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز اشاره اشاره نمازهاي واجب اشاره نمازهاي واجب يوميه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاي مستحب وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز [برخي احكام] لباس نمازگزار اشاره شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مواردي كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه ست مكان نمازگزار شرايط مكان نمازگزار اشاره شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم شرط هفتم شرط هشتم شرط نهم [برخي ديگر از احكام] جاهايي كه نماز خواندن در آنجا مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنجا مكروه ست احكام مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه [واجبات و مستحبات نماز] واجبات نماز اشاره اركان نماز اشاره نيت تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) [احكام] قرائت ركوع سجود [احكام] چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام كامل تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز اشاره اول: دوم: اشاره سوم: اشاره چهارم: پنجم: اشاره ششم: اشاره هفتم: اشاره هشتم: نهم: اشاره دهم: اشاره يازدهم: دوازدهم: اشاره چيزهايي كه در نماز مكروه ست مواردي كه مي شود نماز واجب را شكست شكيات اشاره شك هاي مبطل شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1 شك در چيزي كه محل آن گذشته ست 2 شك بعد از سلام 3 شك بعد از وقت 4 كثيرالشك (كسي كه زياد شك مي كند) 5 شك امام و مأموم 6 شك در نماز مستحبي شك هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزا و شرايط نماز مسافر [شرايط شكسته خواندن نماز] اشاره شرط اول: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هفتم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر نماز قضا [احكام] نماز قضاي پدر و مادر اشاره نماز جماعت [احكام] شرايط امام جماعت احكام جماعت وظيفه امام و مأموم در نماز جماعت چيزهايي كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات [احكام] دستور نماز آيات نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز نماز جمعه اشاره بعض احكام و آداب نماز جمعه احكام روزه اشاره نيت چيزهايي كه روزه را باطل مي كند اشاره 1 خوردن و آشاميدن 2 جماع 3 استمنا 4 دروغ بستن به خدا و پيغمبر 5 رساندن غبار غليظ به حلق 6 فرو بردن سر در آب 7 باقي ماندن بر جنابت، حيض و نفاس تا اذان صبح 8 اماله كردن 9 قي كردن آنچه براي روزه دار مكروه است جاهايي كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهايي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاي حرام و مكروه روزه هاي مستحب مواردي كه مستحب است انسان از كارهايي كه روزه را باطل مي كند خود داري نمايد احكام خمس [محل درآمد خمس] اشاره 1 منفعت كسب 2 معدن 3 گنج 4 مال حلال مخلوط به حرام 5 جواهري كه به واسطه غواصي به دست مي آيد 6 غنيمت 7 زميني كه كافر ذمي از مسلمانان بخرد مصرف خمس [برخي ديگر از احكام] احكام زكات [زكات مال] [زكات در نُه چيز واجب است] شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر، گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرايط كساني كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره [احكام زكات فطره] مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش (داد و ستد) [برخي احكام] چيزهايي كه در خريد و فروش مستحب است چيزهايي كه در خريد و فروش مكروه ست معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف و شرايط آن [برخي احكام] احكام معامله سلفي فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردي كه انسان مي تواند معامله را به هم بزند [مواردي كه نمي توان معامله را به هم زد ] مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره [احكام ] شرايط مالي كه آن را اجاره مي دهند شرايط استفاده اي كه مال را براي آن اجاره مي دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات (آبياري و تربيت درختان ميوه دار) - مغارسه - (درخت كاري) احكام محجور (كساني كه از تصرف در اموالشان ممنوع هستند) احكام وكالت احكام قرض (دين) احكام حواله احكام رهن احكام ضمانت احكام كفالت احكام وديعه (امانت داري) احكام عاريه احكام ازدواج و زناشويي اشاره احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقت شرايط عقد ازدواج عيب هايي كه به واسطه آنها مي شود عقد را به هم زد عده اي از زن ها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم احكام عقد موقت (متعه) احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويي احكام رضاع (شير دادن) [احكام رضاع ] شرايط شير دادني كه سبب محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق [احكام ] عده طلاق عده زني كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعي احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام لقطه (مالي كه پيدا شده) احكام سر بريدن حيوان - نحر (گلو بريدن) شتر و صيد و شكار حيوانات [برخي احكام] دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر مستحبات و مكروهات سر بريدن حيوانات احكام شكار كردن با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي و ملخ احكام خوردني ها و آشاميدني ها [احكام] [اجزاء حرام حيوانات حلال گوشت] [ساير احكام] چيزهايي كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهايي كه در غذا خوردن مكروه ست مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر احكام عهد احكام قسم احكام وقف احكام وصيت احكام ارث [برخي احكام] ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام امر به معروف و نهي از منكر اشاره [برخي احكام] شرايط امر به معروف و نهي از منكر شرط اول: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: شرط چهارم: اشاره مراتب امر به معروف و نهي از منكر مسأله 2860 : مرتبه اول: اشاره مسأله 2863 : مرتبه دوم: اشاره مسأله 2868 : مرتبه سوم: اشاره احكام حدود حد زنا و لواط حد مساحقه حد قياده (جاكش) لخت خوابيدن دو نفر زير يك پوشش بوسيدن از روي شهوت حد نسبت دادن به زنا و لواط تعزير استمنا حد مشروب خواري حد دزدي حد مُحارب احكام مرتد حكم كسي كه ادعاي پيغمبري كند يا به پيغمبر و ائمه معصومين عَلَيْهم ُالسَّلَام دشنام دهد احكام قصاص و ديات اقسام كشتن اشاره اول؛ كشتن عمدي اشاره دوم؛ كشتن خطاء شبه عمد. اشاره سوم؛ كشتن خطايي محض. اشاره انواع ديه كشتن كفاره قتل قصاص و ديه اعضاء جناياتي كه بر اعضاء وارد مي شود ديه جراحات و ضربات وارده بر سر، صورت و بدن موارد ضمان و عدم ضمان ديه سقط جنين ولي مقتول جنايت بر حيوان

چيزهايي كه روزه را باطل مي كند

چيزهايي كه روزه را باطل مي كند
اشاره
مسأله 1581 : نُه چيز روزه را باطل مي كند؛ گرچه باطل كردن بعضي آنها احتياطيست چنانچه خواهد آمد.
اول:
خوردن و آشاميدن.
دوم:
جماع.
سوم:
استمنا، استمنا آن است كه انسان با خود يا با ديگري، به غير از جماع، كاري كند كه مني از او بيرون آيد.
چهارم:
دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم.
پنجم:
رسانيدن غبار غليظ به حلق.
ششم:
فرو بردن تمام سر در آب.
هفتم:
باقي ماندن بر جنابت، حيض و نفاس، تا اذان صبح.
هشتم:
اماله كردن با چيزهاي روان.
نهم:
قي كردن.
احكام اينها در مسائل آينده گفته مي شود.
1 خوردن و آشاميدن
مسأله 1582 : اگر روزه دار عمداً چيزي بخورد يا بياشامد؛ روزه او باطل مي شود. چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد؛ مثل نان و آب و چه معمول نباشد؛ مثل خاك و شيره درخت، چه كم باشد يا زياد، حتي اگر مسواك را از دهان بيرون بياورد و دوباره به دهان فروببرد و رطوبت آن را فرو برد؛ روزه او باطل مي شود؛ مگر آنكه رطوبت مسواك در آب دهان به طوري از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود. ولي در صورتي كه بداند آب خارج در دهان است گرچه مستهلك شده؛ احتياط لزومي آن است كه آن را فرونبرد؛ وگرنه مي توان يك ليوان آب يا ماست را به وسيله سر انگشت مثلاً، در مدت طولاني در دهان قرارداد به نحوي كه در هر دفعه رطوبت سر انگشت در آب دهان مستهلك شود.
مسأله 1583 : اگر موقعي كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده؛ بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداً فرو برد روزه اش باطل است و به دستوري كه بعداً گفته خواهد شد كفاره هم بر او واجب مي شود.
مسأله 1584 : اگر روزه دار سهواً چيزي بخورد يا بياشامد؛ روزه اش باطل نمي شود.
مسأله 1585 : احتياط واجب آن است كه روزه دار از استعمال آمپول و سرمي كه به جاي دوا و غذا به كار مي رود؛ خود داري كند؛ ولي ترزيق آمپولي كه عضو را بي حس مي كند اشكال ندارد. در صورتي كه روزه دار مرضي داشته باشد كه روزه برايش ضرر ندارد؛ ولي در روز ناچار به ترزيق آمپول و سرم است؛ در صورت ترزيق احتياط لازم آن است كه روزه آن روز را به پايان برساند و قضاي آن روز را به جا آورد.
مسأله 1586 : اگر روزه دار چيزي را كه لاي دندان مانده است عمداً فروببرد؛ روزه اش باطل مي شود؛ بلكه اگر آن چيز فاسد شده باشد به نحوي كه از خبائث محسوب شود شبهه خوردن چيز حرام است و كفاره جمع در بين است.
مسأله 1587 : كسي كه مي خواهد روزه بگيرد لازم نيست پيش از اذان دندان هايش را خلال كند؛ ولي اگر بداند غذايي كه لاي دندان مانده در روز فرو مي رود؛ چنانچه خلال نكند و چيزي از آن فرورود روزه اش باطل است؛ بلكه اگر فرو هم نرود باطل است براي اينكه با اين علم، نيت امساك در تمام روز را نكرده است.
مسأله 1588 : فرو بردن آب دهان گرچه به واسطه خيال كردن ترشي و مانند آن در دهان جمع شده باشد؛ روزه را باطل نمي كند؛ ولي احتياط مستحب آن است كه آن آب را فرونبرد؛ مخصوصاً در صورتي كه سبب جمع شدن آب از روي عمد باشد.
مسأله 1589 : فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا به فضاي دهان نرسيده؛ اشكال ندارد. ولي اگر داخل فضاي دهان شود احتياط واجب آن است كه آن را فرونبرند.
مسأله 1590 : اگر روزه دار به قدري تشنه شود كه بترسد از تشنگي بميرد؛ يا اينكه مي ترسد كه تشنگي به او ضرر معتني به مي رساند و يا اينكه اگر آب نخورد در مشقت شديد واقع مي شود؛ مي تواند به اندازه اي كه از مردن، يا از ضرر تشنگي و از مشقت شديد نجات پيدا كند؛ آب بياشامد؛ بلكه در مورد ترس از مردن و ضرر معتني به واجب است به مقداري كه از مرگ و ضرر نجات پيدا كند؛ آب بياشامد. به هر حال در تمام اين موارد روزه او باطل مي شود و اگر ماه رمضان باشد بايد در بقيه روز از به جا آوردن كاري كه روزه را باطل مي كند خود داري كند.
مسأله 1591 : جويدن غذا براي بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولا به حلق نمي رسد؛ در صورتي كه مجرد رسيدن به حلق روزه را باطل بكند؛ اگر اتفاقاً به حلق برسد؛ روزه را باطل نمي كند؛ ولي اگر انسان از اول بداند كه به حلق مي رسد؛ روزه اش باطل مي شود و بايد قضاي آن را بگيرد و اگر به حلق برسد؛ كفاره هم بر او واجب است و الا فقط قضا واجب است.
مسأله 1592 : انسان نمي تواند براي ضعف، روزه را بخورد؛ ولي اگر ضعف به قدريست كه معمولا نمي شود آن را تحمل كرد؛ خوردن روزه اشكال ندارد.
2 جماع
مسأله 1593 : جماع روزه را باطل مي كند؛ گرچه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد.
مسأله 1594 : اگر كمتر از ختنه گاه داخل شود؛ در صورتي كه مني بيرون نيايد روزه باطل نمي شود؛ مگر اينكه ختنه گاهش بريده شده باشد در اين صورت احتياط واجب آن است كه به هر اندازه داخل شود؛ گرچه كمتر از ختنه گاه باشد؛ روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1595 : كسي كه آلتش صحيح است؛ اگر شك كند كه به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه، روزه او صحيح است؛ ولي اگر كسي كه ختنه گاهش بريده است اين شك را بكند؛ بنا بر احتياط واجب روزه اش باطل مي شود و اگر اين شخص شك كند كه داخل شده يا نه، روزه اش صحيح است.
مسأله 1596 : اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد؛ يا او را به جماع مجبور نمايند به نحوي كه از اختيار خارج شود؛ مثل آنكه دست و پاي او را ببندند و با او جماع كنند؛ روزه او باطل نمي شود. ولي اگر او را تهديد به اين كار كنند و از ترس اين عمل را انجام دهد؛ گرچه گناه نكرده ولي روزه اش باطل مي شود بايد قضا كند.
به هر حال كسي كه فراموش كرده بود كه روزه است و جماع كرده؛ يا مجبور به جماع بوده؛ اگر در بين جماع يادش بيايد؛ يا ديگر مجبور نباشد؛ بايد فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود روزه او باطل است.
3 استمنا
مسأله 1597 : اگر روزه دار استمنا كند يعني با خود، يا با ديگري، به غير از نزديكي، كاري كند كه مني از او بيرون آيد روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1598 : اگر بي اختيار مني از او بيرون آيد روزه اش باطل نيست. ولي اگر كاري كند كه بي اختيار مني از او بيرون آيد روزه اش باطل مي شود؛ بلكه در اين صورت اگر علم، يا اطمينان داشته باشد كه از او مني خارج مي شود؛ گرچه مني از او خارج نشود؛ روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1599 : هرگاه روزه دار بداند كه در روز بخوابد محتلم مي شود يعني در خواب مني از او بيرون مي آيد بنا بر احتياط مستحب نخوابد و اگر بخوابد روزه اش باطل نمي شود.
مسأله 1600 : اگر روزه دار در حال بيرون آمدن مني از خواب بيدار شود؛ واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيري كند.
مسأله 1601 : روزه داري كه محتلم شده مي تواند بول كند و به دستوري كه در مسأله (73) گفته شد؛ استبراء نمايد؛ اگر چه بداند به واسطه بول يا استبراء كردن؛ باقي مانده مني از مجري بيرون مي آيد. ولي اگر غسل كرده باشد نمي تواند استبراء يا بول كند؛ در صورتي كه بداند مني بيرون مي آيد.
مسأله 1602 : روزه داري كه محتلم شده اگر بداند مني در مجري مانده و در صورتي كه پيش از غسل بول نكند بعد از غسل مني از او بيرون مي آيد؛ بنا بر احتياط واجب بايد پيش از غسل بول كند و اگر بعد از غسل به اختيار خود بول كند و مني از او خارج شود؛ بنا بر احتياط واجب روزه اش باطل مي شود؛ بلكه خالي از وجه نيست.
مسأله 1603 : كسي كه مي داند اگر عمداً مني از خود بيرون آورد روزه اش باطل مي شود؛ در صورتي كه به قصد بيرون آمدن مني با كسي شوخي و بازي كند؛ روزه اش باطل مي شود و بايد قضاي آن را به جا آورد اگر چه مني از او بيرون نيايد و اگر مني بيرون آيد علاوه بر قضا، كفاره نيز بر او لازم مي شود و در هر دو صورت در ماه رمضان، در بقيه روز از آنچه روزه را باطل مي كند؛ خود داري نمايد.
مسأله 1604 : اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن مني با كسي بازي و شوخي كند؛ چنانچه اطمينان دارد كه مني از او خارج نمي شود؛ اگر چه اتفاقاً مني بيرون آيد روزه او صحيح است؛ ولي اگر اطمينان ندارد؛ اما عادتش اين بوده كه با مثل چنين كاري مني از او خارج مي شود؛ در صورتي كه مني از او بيرون آيد روزه اش باطل است.
4 دروغ بستن به خدا و پيغمبر
مسأله 1605 : اگر روزه دار به گفتن؛ يا به نوشتن؛ يا به اشاره و مانند اينها، به خدا و رسول خدا و ائمه معصومين عَلَيْهم ُالسَّلَام عمداً نسبت دروغ بدهد؛ اگر چه فوراً بگويد دروغ گفتم؛ يا توبه كند؛ روزه او باطل است و همچنين نسبت دروغ به ساير پيغمبران و جانشينانشان، در صورتي كه دروغ به آنان برگردد به دروغ به خدا، مثلاً حكم دروغي به شريعت حضرت عيسي عَلَيْهِ السَّلَام كه از طرف خداست نسبت دهد. اما اگر دروغ به شخص آن حضرت باشد به اينكه آن حضرت لباسش چنين بوده يا فلان غذا را مصرف مي كرده؛ باطل شدن بنا بر احتياط واجب است و همچنين نسبت دروغ به حضرت زهرا عَلَيْهاالسَّلَام، اگر نسبت دروغ به آن حضرت، برگردد به دروغ به خدا و رسول خدا و ائمه معصومين عَلَيْهم ُالسَّلَام روزه را باطل مي كند و اگر به شخص آن حضرت باشد بنا بر احتياط واجب روزه را باطل مي كند.
مسأله 1606 : اگر بخواهد خبري را كه نمي داند راست است يا دروغ نقل كند؛ بايد از كسي كه آن خبر را گفته؛ يا از كتابي كه آن خبر در آن نوشته شده؛ نقل نمايد؛ يا به نحو اجمال بگويد خبري به اين مضمون وارد شده.
مسأله 1607 : اگر چيزي را به اعتقاد اينكه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده؛ روزه اش باطل نمي شود.
مسأله 1608 : اگر بداند دروغ بستن به خدا و پيغمبر روزه را باطل مي كند و چيزي را كه مي داند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را گفته راست بوده؛ روزه اش باطل است براي اينكه قصد مفطِر كرده و در ماه رمضان بايد تا مغرب از آنچه روزه را باطل مي كند خود داري كند و بعداً قضا نمايد.
مسأله 1609 : اگر دروغي را كه ديگري ساخته؛ عمداً به خدا و پيغمبر و جانشينان آن حضرت نسبت دهد؛ روزه اش باطل است؛ ولي اگر از قول كسي كه آن دروغ را ساخته نقل كند؛ روزه اش باطل نمي شود.
مسأله 1610 : اگر از روزه دار بپرسند كه آيا پيغمبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم چنين مطلبي فرموده؟ و او جايي كه در جواب بايد بگويد:
نه، عمداً بگويد:
بلي، يا جايي كه بايد بگويد:
بلي، عمداً بگويد:
نه، روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1611 : اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستي را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم؛ يا در شب دروغي را به آنان نسبت دهد و فرداي آن كه روزه مي باشد بگويد آنچه در شب گفتم راست است؛ روزه اش باطل مي شود.
5 رساندن غبار غليظ به حلق
مسأله 1612 : رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مي كند؛ چه غبار چيزي باشد كه خوردن آن حلال است؛ مثل آرد گندم، يا غبار چيزي باشد كه خوردن آن حرام است؛ مثل خاك و بنا بر احتياط واجب بايد غباري را كه غليظ نيست؛ به حلق نرساند.
مسأله 1613 : اگر به واسطه باد، غبار غليظي پيدا شود و انسان با اينكه متوجه است؛ مواظبت نكند و به حلق برسد؛ روزه اش باطل مي شود.
مسأله 1614 : احتياط واجب آن است كه روزه دار بخار غليظ، دود سيگار، تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند.
مسأله 1615 : در صورتي كه مواظبت نكند و غبار، يا بخار، يا دود و مانند اينها داخل حلق شود؛ چنانچه يقين، يا اطمينان داشته باشد كه به حلق نمي رسد؛ روزه اش صحيح است و اگر در معرض رسيدن به حلق باشد؛ بنا بر احتياط واجب آن روز را قضا كند.
مسأله 1616 : اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند؛ يا عمداً، يا بي اختيار، غبار و مانند آن به حلق او برسد؛ روزه اش باطل نمي شود. چنانچه ممكن است بايد آن را بيرون آورد.
6 فرو بردن سر در آب
مسأله 1617 : اگر روزه دار عمداً تمام سر را در آب فرو برد؛ گرچه باقي بدن او از آب بيرون باشد؛ روزه اش باطل مي شود. ولي اگر تمام بدن را آب بگيرد و مقداري از سر بيرون باشد؛ روزه اش باطل نمي شود.
مسأله 1618 : اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر را دفعه ديگر، در آب فرو برد؛ به طوري كه در يك آن تمام سر زير آب نباشد؛ روزه اش باطل نمي شود
مسأله 1619 : اگر شك كند كه تمام سر زير آب رفته يا نه، روزه اش صحيح است.
مسأله 1620 : اگر تمام سر زير آب برود؛ ولي مقداري از موها بيرون بماند؛ روزه باطل مي شود.
مسأله 1621 : احتياط واجب آن است كه سر را در گلاب كه مضاف است و آب هاي مضاف ديگر فرونبرد. ولي در چيزهاي ديگري كه روان نيست اشكال ندارد.
مسأله 1622 : اگر روزه دار بي اختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب بگيرد؛ يا فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد؛ روزه او باطل نمي شود.
مسأله 1623 : اگر به خيال اينكه آب سر او را نمي گيرد خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد؛ روزه اش اشكال دارد. ولي اگر با اطمينان به اينكه آب سر او را نمي گيرد بوده؛ اشكال ندارد.
مسأله 1624 : اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد؛ يا ديگري به زور سر او را در آب فرو برد؛ چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه است؛ يا آن كس دست خود را بردارد؛ بايد فوراً سر را بيرون آورد. چنانچه بيرون نياورد؛ روزه اش باطل است.
مسأله 1625 : اگر فراموش كند كه روزه است و عمداً براي غسل سر را در آب فرو برد؛ روزه و غسل او صحيح است.
مسأله 1626 : اگر بداند كه روزه است و عمداً براي غسل سر را در آب فرو برد؛ چنانچه روزه او مثل روزه ماه رمضان واجب معين باشد؛ روزه و غسل، هر دو باطل است و اگر روزه مستحب باشد؛ يا روزه واجبي باشد كه مثل روزه كفاره وقت معيني ندارد و شرعاً هم جايز باشد باطل كردن آن، چنانچه پيش از ظهر باشد غسل صحيح و روزه باطل مي شود و اگر بعد از ظهر باشد چون باطل كردن روزه واجب جايز نيست؛ روزه و غسل باطل است.
مسأله 1627 : اگر براي آنكه كسي را از غرق شدن نجات دهد سر را در آب فرو برد؛ گرچه نجات دادن او واجب باشد؛ روزه اش باطل مي شود و اگر روزه واجب معين باشد بايد بقيه روز را امساك كند و قضاي آن را هم بگيرد.
7 باقي ماندن بر جنابت، حيض و نفاس تا اذان صبح
مسأله 1628 : اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نكند؛ يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم ننمايد؛ روزه اش باطل است؛ در صورتي كه در روز ماه رمضان يا قضاي آن باشد و بنا بر احتياط واجب در روزه هاي واجب ديگر، اما در روزه مستحبي ثابت نيست؛ مستحب است قبل از طلوع فجر غسل كند.
مسأله 1629 : اگر در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نكند و تيمم هم نكند؛ ولي به جهت اين باشد كه ديگري اختيار از او سلب كرده و نگذارد غسل و تيمم كند؛ روزه اش صحيح است؛ ولي در صورتي كه مكره باشد قضا دارد.
مسأله 1630 : كسي كه جنب است و مي خواهد روزه واجبي بگيرد؛ كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است؛ چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود؛ معصيت كرده؛ ولي واجب است تيمم كند و روزه اش صحيح است و قضا واجب نيست.
مسأله 1631 : اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد؛ بايد روزه آن روز را قضا نمايد و اگر بعد از چند روز يادش بيايد؛ بايد روزه هر چند روز را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد. مثلاً اگر نمي داند سه روز جنب بوده يا چهار روز، سه روز قضا كند.
مسأله 1632 : كسي كه در شب ماه رمضان براي هيچكدام از غسل و تيمم وقت ندارد؛ اگر خود را جنب كند و با حالت جنابت صبح كند؛ روزه اش باطل، قضا و كفاره بر او واجب مي شود. ولي اگر وقت براي تيمم دارد؛ چنانچه خود را جنب كند؛ گرچه معصيت كرده ولي بايد تيمم كند و روزه اش صحيح است.
مسأله 1633 : اگر گمان كند كه براي غسل وقت دارد و خود را جنب نمايد و بعد بفهمد وقت تنگ بوده؛ چه جستجو كرده باشد چه نكرده؛ واجب است تيمم كند و روزه اش صحيح است.
مسأله 1634 : كسي كه در شب ماه رمضان جنب است و مي داند؛ يا اطمينان دارد؛ اگر بخوابد تا اذان صبح بيدار نمي شود؛ نبايد بخوابد. چنانچه بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود؛ روزه اش باطل و قضا و كفاره بر او واجب مي شود.
مسأله 1635 : هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود؛ در صورتي كه اطمينان به بيدار شدن قبل از اذان صبح را ندارد؛ احتياط واجب آن است كه نخوابد و اگر خوابيد و تا اذان صبح بيدار نشد؛ بايد قضاي روزه را بگيرد و كفاره هم دارد.
مسأله 1636 : كسي كه در شب ماه رمضان جنب است اگر يقين، يا اطمينان به بيدار شدن پيش از اذان صبح دارد؛ با تصميم به اينكه بعد از بيدار شدن غسل كند؛ جايز است بخوابد و چنانچه اتفاقاً تا اذان صبح خواب بماند؛ روزه اش صحيح است.
مسأله 1637 : كسي كه در شب ماه رمضان جنب است و مي داند؛ يا احتمال مي دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود؛ در صورتي كه عادت بر بيدار شدن دارد؛ چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند؛ در صورتي كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند؛ قضا و كفاره بر او نيست و اگر عادت بر بيدار شدن ندارد و تا اذان صبح بخوابد؛ بنا بر احتياط قضا و كفاره واجب است.
مسأله 1638 : كسي كه در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند؛ يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود؛ چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند؛ يا ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه، در صورتي كه بخوابد و بيدار نشود؛ روزه اش باطل است؛ قضا و كفاره دارد.
مسأله 1639 : اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند؛ يا احتمال دهد؛ در صورتي كه عادت بر بيدار شدن باشد؛ به اينكه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مي شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند؛ چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود؛ بايد روزه آن روز را قضا كند و اگر عادت بر بيدار شدن نبوده؛ احتياط واجب كفاره هم هست و اگر از خواب دوم بيدار شود و براي مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود؛ قضاي روزه بر او واجب و بنا بر احتياط واجب كفاره هم واجب مي شود.
مسأله 1640 : خوابي كه انسان در آن محتلم شده؛ خواب اول حساب نمي شود؛ بلكه اگر از آن بيدار شود و دوباره بخوابد؛ خواب اول است و اگر بعد از آن بخوابد خواب دوم و اگر بعد از آن بخوابد خواب سوم است.
مسأله 1641 : اگر روزه دار در روز محتلم شود؛ واجب نيست فوراً غسل كند؛ گرچه بهتر است.
مسأله 1642 : هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده؛ اگر چه بداند پيش از اذان صبح محتلم شده؛ روزه اش صحيح است.
مسأله 1643 : كسي كه مي خواهد قضاي روزه ماه رمضان را بگيرد؛ هرگاه تا اذان صبح جنب بماند؛ اگر از روي عمد نباشد و وقت وسعت داشته باشد؛ روزه او درست نيست و اگر وقت تنگ باشد؛ احتياط واجب گرفتن روزه آن روز و عوض آن است.
مسأله 1644 : كسي كه مي خواهد قضاي روزه ماه رمضان را بگيرد؛ اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان صبح محتلم شده؛ چنانچه وقت قضاي روزه تنگ است؛ مثلاً يك روز قضاي ماه رمضان دارد و روز آخر شعبان است؛ بنا بر احتياط واجب بقيه آن روز را روزه بگيرد و بعد از ماه رمضان عوض آن را به جا آورد و اگر وقت قضاي روزه تنگ نيست؛ روزه باطل است.
مسأله 1645 : اگر در روزه واجب، غير روزه ماه رمضان و قضاي آن، تا اذان صبح جنب بماند ولي از روي عمد نباشد؛ چنانچه وقت آن روز معين باشد؛ مثلاً نذر كرده باشد كه آن روز را روزه بگيرد؛ روزه اش صحيح است و اگر مثل روزه كفاره وقت آن معين نيست؛ احتياط مستحب آن است كه غير از آن روز، روز ديگري را روزه بگيرد.
مسأله 1646 : اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمداً غسل نكند؛ يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم نكند؛ روزه اش باطل است.
مسأله 1647 : اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براي غسل وقت نداشته باشد؛ چنانچه بخواهد روزه واجبي بگيرد كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است؛ بايد تيمم نمايد و بنا بر احتياط واجب تا اذان صبح بيدار بماند و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجبي كه وقت آن معين نيست بگيرد؛ مثل روزه كفاره، نمي تواند با تيمم بگيرد.
مسأله 1648 : اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براي هيچكدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد؛ يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده؛ چنانچه روزه اي را مي گيرد كه مثل روزه ماه رمضان واجب معين باشد؛ صحيح است و اگر روزه مستحب، يا روزه واجب غيرمعين باشد؛ صحيح بودن آن خالي از اشكال نيست.
مسأله 1649 : اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود؛ يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند؛ اگر چه نزديك مغرب باشد روزه او باطل است.
مسأله 1650 : اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك يا چند روز يادش بيايد؛ روزه هايي را كه گرفته خالي از اشكال نيست؛ احتياطاً آنها را قضا كند.
مسأله 1651 : اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كردن كوتاهي كند و تا اذان غسل نكند و در وقت تنگ تيمم هم نكند؛ روزه اش باطل است؛ ولي چنانچه كوتاهي نكند؛ مثلاً منتظر باشد كه حمام زنانه شود؛ اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان صبح غسل نكند؛ در صورتي كه در تنگي وقت تيمم كند؛ يا اينكه از تيمم كردن هم عاجز باشد؛ روزه او صحيح است.
مسأله 1652 : اگر زني كه در حال استحاضه است غسل هاي خود را به تفصيلي كه در احكام استحاضه در مسأله (401 و 405) گفته شد به جا آورد؛ روزه او صحيح است.
مسأله 1653 : كسي كه مس ميت كرده يعني جايي از بدن خود را به بدن ميت رسانده مي تواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد و اگر در حال روزه هم ميت را مس كند؛ روزه او باطل نمي شود.
8 اماله كردن
مسأله 1654 : اماله كردن با چيز روان، اگر چه از روي ناچاري و براي معالجه باشد؛ روزه را باطل مي كند.
9 قي كردن
مسأله 1655 : هرگاه روزه دار عمداً قي كند؛ اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد؛ روزه اش باطل مي شود. ولي اگر سهواً يا بي اختيار قي كند؛ اشكال ندارد.
مسأله 1656 : اگر در شب چيزي بخورد كه مي داند به واسطه خوردن آن در روز، بي اختيار قي مي كند؛ احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1657 : اگر روزه دار بتواند از قي كردن خود داري كند؛ چنانچه براي او ضرر و مشقت نداشته باشد؛ بايد خود داري نمايد. ولي در صورتي كه موجبات قي كردن غيراختياري فراهم شده؛ به نحوي كه عرفاً گفته شود كه قي كردن به اختيار او نبوده؛ لازم نيست از آن خود داري كند.
مسأله1658 : اگر مگس در گلوي روزه دار برود؛ چنانچه ممكن باشد بايد آن را بيرون آورد و روزه او باطل نمي شود. ولي اگر بداند كه به واسطه بيرون آوردن آن قي مي كند؛ در صورتي كه به حدي فرورفته باشد كه به فرورفتن آن خوردن گفته نمي شود؛ واجب نيست او را بيرون آورد و روزه اش صحيح است؛ ولي اگر هنوز بَلْع حاصل نشده به نحوي كه به بلعيدن آن خوردن گفته شود؛ بايد آن را بيرون آورد؛ گرچه سبب قي كردن و باطل شدن روزه بشود. براي اينكه به فرو بردن گذشته بر باطل شدن روزه، چون مگس يكي از خبائث است؛ شبهه كفاره جمع است.
مسأله 1659 : اگر سهواً چيزي را فروببرد؛ اگر پيش از رسيدن به آخرين نقطه حلق يادش بيايد كه روزه است؛ چنانچه ممكن باشد بايد آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است و اگر از آخرين نقطه حلق گذشته باشد؛ نبايد بيرون كشيد.
مسأله 1660 : اگر يقين داشته باشد كه به واسطه آروغ زدن چيزي از گلو بيرون مي آيد؛ نبايد عمداً آروغ بزند؛ بلكه در صورتي كه شك دارد در آروغ زدن چيزي خارج مي شود؛ بنا بر احتياط واجب ترك كند.
مسأله 1661 : اگر آروغ بزند و چيزي قهراً و بي اختيار در گلو يا دهانش بيايد؛ بايد آن را بيرون بريزد و اگر بي اختيار فرورود؛ روزه اش صحيح است.
احكام چيزهايي كه روزه را باطل مي كنند
مسأله 1662 : اگر انسان عمداً و از روي اختيار كاري كه روزه را باطل مي كند انجام دهد؛ روزه او باطل مي شود و چنانچه از روي عمد نباشد اشكال ندارد. ولي جنب اگر بخوابد و به تفصيلي كه در مسأله (1639) گفته شد؛ تا اذان صبح غسل نكند؛ روزه او باطل است.
مسأله 1663 : اگر روزه دار سهواً يكي از كارهايي كه روزه را باطل مي كند انجام دهد و به خيال اينكه روزه اش باطل شده عمداً دوباره يكي از آنها را به جا آورد؛ روزه او باطل مي شود.
مسأله 1664 : اگر چيزي به زور در گلوي روزه دار بريزند؛ يا سر او را به زور در آب فروبرند؛ روزه او باطل نمي شود. ولي اگر مجبورش كنند كه روزه خود را باطل كند؛ مثلاً به او بگويند اگر غذا نخوري ضرر جاني يا مالي به تو مي زنيم و خودش براي جلوگيري از ضرر چيزي بخورد؛ روزه او باطل مي شود؛ گرچه معصيت نكرده است.
مسأله 1665 : روزه دار نبايد جايي برود كه مي داند؛ يا اطمينان دارد كه چيزي در گلويش مي ريزند؛ يا مجبورش مي كنند كه خودش روزه خود را باطل كند؛ اگر برود و چيزي در گلويش بريزند؛ يا از روي ناچاري كاري كه روزه را باطل مي كند انجام دهد؛ روزه او باطل مي شود؛ بلكه اگر قصد رفتن كند گرچه نرود روزه اش باطل مي شود.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم