احکام شرعی
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي
آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي

رساله توضیح المسائل آيت الله سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي

احكام تقليد آب مطلق و مضاف [انواع آب مطلق] اشاره 1 آب كر 2 آب قليل 3 آب جاري 4 آب باران 5 آب چاه احكام آب ها احكام تخلّي استبراء مستحبات و مكروهات تخلّي اشاره نجاسات نجاسات اشاره 1 و 2 بول و غائط 3 مَني 4 مُردار 5 خون 6 و 7 سگ و خوك 8 كافر 9 شراب 10 فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاست خوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چيز پاك احكام نجاسات مطهِّرات اشاره 1 آب 2 زمين 3 آفتاب 4 استحاله 5 انقلاب [برخي احكام] كم شدن دو سوم آب انگور 6 انتقال 7 اسلام 8 تبعيّت 9 برطرف شدن عين نجاست 10 استبراء حيوان نجاست خوار 11 غايب شدن مسلمان احكام ظرف ها وضو [احكام] وضوي ارتماسي شرايط وضو اشاره شرط اول: شرط دوم؛ آنكه مطلق باشد. شرط سوم؛ آنكه آب وضو مباح باشد و بنا بر احتياط فضايي كه در آن وضو مي گيرد نيز مباح باشد. شرط چهارم: شرط پنجم؛ آنكه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ آنكه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد. شرط هفتم؛ آنكه وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ آنكه به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن؛ يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است. شرط نهم: شرط دهم؛ آنكه كارهاي وضو را پشت سرهم انجام دهد. شرط يازدهم؛ آنكه بايد كارهاي وضو را خود انسان انجام دهد. شرط دوازدهم؛ آنكه استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد. شرط سيزدهم؛ آنكه در اعضاء وضو مانعي از رسيدن آب نباشد. احكام وضو چيزهايي كه بايد براي آنها وضو گرفت چيزهايي كه وضو را باطل مي كنند غسل هاي واجب اشاره [جنابت] احكام جنابت چيزهايي كه بر جنب حرام است چيزهايي كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي احكام غسل كردن استحاضه اشاره احكام استحاضه حيض اشاره احكام حائض اقسام زن هاي حائض 1 صاحب عادت وقتيه و عدديه 2 صاحب عادت وقتيه 3 صاحب عادت عدديه 4 مضطربه 5 مبتدئه 6 ناسيه مسائل متفرقه حيض نفاس غسل مس ميّت [غسل مس ميّت] احكام محتضر احكام بعد از مرگ احكام غسل، كفن، حنوط، نماز و دفن ميت احكام غسل ميت احكام كفن ميت احكام حنوط احكام نماز ميت دستور نماز ميت مستحبات نماز ميت احكام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل هاي مستحب تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل] اشاره اول از موارد تيمم دوم از موارد تيمم سوم از موارد تيمم چهارم از موارد تيمم پنجم از موارد تيمم ششم از موارد تيمم هفتم از موارد تيمم چيزهايي كه تيمم به آنها صحيح است دستور تيمم بدل از وضو دستور تيمم بدل از غسل احكام تيمم احكام نماز اشاره اشاره نمازهاي واجب اشاره نمازهاي واجب يوميه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام وقت نماز نمازهايي كه بايد به ترتيب خوانده شود نمازهاي مستحب وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله احكام قبله پوشاندن بدن در نماز [برخي احكام] لباس نمازگزار اشاره شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مواردي كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد چيزهايي كه در لباس نمازگزار مستحب است چيزهايي كه در لباس نمازگزار مكروه ست مكان نمازگزار شرايط مكان نمازگزار اشاره شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم شرط هفتم شرط هشتم شرط نهم [برخي ديگر از احكام] جاهايي كه نماز خواندن در آنجا مستحب است جاهايي كه نماز خواندن در آنجا مكروه ست احكام مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه [واجبات و مستحبات نماز] واجبات نماز اشاره اركان نماز اشاره نيت تكبيرة الاحرام قيام (ايستادن) [احكام] قرائت ركوع سجود [احكام] چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است مستحبات و مكروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] قنوت ترجمه نماز 1 ترجمه سوره حمد 2 ترجمه سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد 3 ترجمه ذكر ركوع و سجود 4 ترجمه قنوت 5 ترجمه تسبيحات اربعه 6 ترجمه تشهد و سلام كامل تعقيب نماز صلوات بر پيغمبر مبطلات نماز اشاره اول: دوم: اشاره سوم: اشاره چهارم: پنجم: اشاره ششم: اشاره هفتم: اشاره هشتم: نهم: اشاره دهم: اشاره يازدهم: دوازدهم: اشاره چيزهايي كه در نماز مكروه ست مواردي كه مي شود نماز واجب را شكست شكيات اشاره شك هاي مبطل شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد 1 شك در چيزي كه محل آن گذشته ست 2 شك بعد از سلام 3 شك بعد از وقت 4 كثيرالشك (كسي كه زياد شك مي كند) 5 شك امام و مأموم 6 شك در نماز مستحبي شك هاي صحيح نماز احتياط سجده سهو دستور سجده سهو قضاي سجده و تشهد فراموش شده كم و زياد كردن اجزا و شرايط نماز مسافر [شرايط شكسته خواندن نماز] اشاره شرط اول: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هفتم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر نماز قضا [احكام] نماز قضاي پدر و مادر اشاره نماز جماعت [احكام] شرايط امام جماعت احكام جماعت وظيفه امام و مأموم در نماز جماعت چيزهايي كه در نماز جماعت مكروه است نماز آيات [احكام] دستور نماز آيات نماز عيد فطر و قربان اجير گرفتن براي نماز نماز جمعه اشاره بعض احكام و آداب نماز جمعه احكام روزه اشاره نيت چيزهايي كه روزه را باطل مي كند اشاره 1 خوردن و آشاميدن 2 جماع 3 استمنا 4 دروغ بستن به خدا و پيغمبر 5 رساندن غبار غليظ به حلق 6 فرو بردن سر در آب 7 باقي ماندن بر جنابت، حيض و نفاس تا اذان صبح 8 اماله كردن 9 قي كردن آنچه براي روزه دار مكروه است جاهايي كه قضا و كفاره واجب است كفاره روزه جاهايي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست راه ثابت شدن اول ماه روزه هاي حرام و مكروه روزه هاي مستحب مواردي كه مستحب است انسان از كارهايي كه روزه را باطل مي كند خود داري نمايد احكام خمس [محل درآمد خمس] اشاره 1 منفعت كسب 2 معدن 3 گنج 4 مال حلال مخلوط به حرام 5 جواهري كه به واسطه غواصي به دست مي آيد 6 غنيمت 7 زميني كه كافر ذمي از مسلمانان بخرد مصرف خمس [برخي ديگر از احكام] احكام زكات [زكات مال] [زكات در نُه چيز واجب است] شرايط واجب شدن زكات زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر، گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زكات شرايط كساني كه مستحق زكاتند نيت زكات مسائل متفرقه زكات زكات فطره [احكام زكات فطره] مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج احكام خريد و فروش (داد و ستد) [برخي احكام] چيزهايي كه در خريد و فروش مستحب است چيزهايي كه در خريد و فروش مكروه ست معاملات مكروه معاملات باطل شرايط فروشنده و خريدار شرايط جنس و عوض آن صيغه خريد و فروش خريد و فروش ميوه ها نقد و نسيه معامله سلف و شرايط آن [برخي احكام] احكام معامله سلفي فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردي كه انسان مي تواند معامله را به هم بزند [مواردي كه نمي توان معامله را به هم زد ] مسائل متفرقه خريد و فروش احكام شركت احكام صلح احكام اجاره [احكام ] شرايط مالي كه آن را اجاره مي دهند شرايط استفاده اي كه مال را براي آن اجاره مي دهند مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله احكام مزارعه احكام مساقات (آبياري و تربيت درختان ميوه دار) - مغارسه - (درخت كاري) احكام محجور (كساني كه از تصرف در اموالشان ممنوع هستند) احكام وكالت احكام قرض (دين) احكام حواله احكام رهن احكام ضمانت احكام كفالت احكام وديعه (امانت داري) احكام عاريه احكام ازدواج و زناشويي اشاره احكام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد موقت شرايط عقد ازدواج عيب هايي كه به واسطه آنها مي شود عقد را به هم زد عده اي از زن ها كه ازدواج با آنان حرام است احكام عقد دائم احكام عقد موقت (متعه) احكام نگاه كردن مسائل متفرقه زناشويي احكام رضاع (شير دادن) [احكام رضاع ] شرايط شير دادني كه سبب محرم شدن است آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام طلاق [احكام ] عده طلاق عده زني كه شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعي احكام رجوع كردن طلاق خلع طلاق مبارات احكام متفرقه طلاق احكام غصب احكام لقطه (مالي كه پيدا شده) احكام سر بريدن حيوان - نحر (گلو بريدن) شتر و صيد و شكار حيوانات [برخي احكام] دستور سر بريدن حيوانات شرايط سر بريدن حيوان دستور كشتن شتر مستحبات و مكروهات سر بريدن حيوانات احكام شكار كردن با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي و ملخ احكام خوردني ها و آشاميدني ها [احكام] [اجزاء حرام حيوانات حلال گوشت] [ساير احكام] چيزهايي كه موقع غذا خوردن مستحب است چيزهايي كه در غذا خوردن مكروه ست مستحبات آشاميدن آب مكروهات آشاميدن آب احكام نذر احكام عهد احكام قسم احكام وقف احكام وصيت احكام ارث [برخي احكام] ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام امر به معروف و نهي از منكر اشاره [برخي احكام] شرايط امر به معروف و نهي از منكر شرط اول: اشاره شرط دوم: اشاره شرط سوم: شرط چهارم: اشاره مراتب امر به معروف و نهي از منكر مسأله 2860 : مرتبه اول: اشاره مسأله 2863 : مرتبه دوم: اشاره مسأله 2868 : مرتبه سوم: اشاره احكام حدود حد زنا و لواط حد مساحقه حد قياده (جاكش) لخت خوابيدن دو نفر زير يك پوشش بوسيدن از روي شهوت حد نسبت دادن به زنا و لواط تعزير استمنا حد مشروب خواري حد دزدي حد مُحارب احكام مرتد حكم كسي كه ادعاي پيغمبري كند يا به پيغمبر و ائمه معصومين عَلَيْهم ُالسَّلَام دشنام دهد احكام قصاص و ديات اقسام كشتن اشاره اول؛ كشتن عمدي اشاره دوم؛ كشتن خطاء شبه عمد. اشاره سوم؛ كشتن خطايي محض. اشاره انواع ديه كشتن كفاره قتل قصاص و ديه اعضاء جناياتي كه بر اعضاء وارد مي شود ديه جراحات و ضربات وارده بر سر، صورت و بدن موارد ضمان و عدم ضمان ديه سقط جنين ولي مقتول جنايت بر حيوان

احكام رضاع (شير دادن)

احكام رضاع (شير دادن)
[احكام رضاع ]
مسأله 2497 : يكي از اسباب محرميت، شير دادن كودك و نوزاد است.
هرگاه زني كودكي را با شرايطي كه در مسأله (2507) گفته مي شود؛ شير دهد؛ زني كه او را شير داده به حكم مادر اوست و شوهر آن زن كه صاحب شير است به حكم پدر او و پدر شوهر به حكم جد و مادرش به حكم جده اوست و برادران شوهر به حكم عموي آن كودك و خواهرش عمه او و فرزندان آن زن برادر و خواهر آن كودك محسوب مي شوند و پدر آن زن به حكم جد مادري و مادرش به حكم جده مادري و برادر و خواهرش به حكم دايي و خاله كودك به حساب مي آيند و دختري را كه زن شير داده بر شوهر او حرام است در صورتي كه با آن زن نزديكي كرده باشد و
انسان نمي تواند با مادر رضاعي زن خود ازدواج كند براي آن كه به حكم مادر زن اوست و براي توضيح بيشتر اينكه هرگاه زني كودكي را با شرايطي كه گفته مي شود شير دهد آن كودك بر اين دسته محرم مي شود:
اول:
زني كه او را شير داده و او را مادر رضاعي گويند.
دوم:
شوهر آن زن كه شير مال اوست و او را پدر رضاعي گويند.
سوم:
پدر و مادر آن زن، هرچه بالا روند اگر چه پدر و مادر رضاعي او باشند.
چهارم:
بچه هايي كه از او به دنيا آمده اند يا به دنيا مي آيند.
پنجم:
بچه هاي اولاد آن زن هرچه پايين روند؛ چه از اولاد او به دنيا آمده؛ يا اولاد او آنها را شير داده باشند.
ششم:
خواهر و برادر آن زن، گرچه رضاعي باشند.
هفتم:
عمو و عمه آن زن، گرچه رضاعي باشند.
هشتم:
دايي و خاله آن زن، گرچه رضاعي باشند.
نهم:
اولاد شوهر آن زن كه شير مال آن شوهر است؛ هرچه پايين روند گرچه اولاد رضاعي او باشند.
دهم:
پدر و مادرشوهر آن زن كه شير مال آن شوهر است؛ هرچه بالا روند.
يازدهم:
خواهر و برادر شوهري كه شير مال او است؛ گرچه خواهر و برادر رضاعي او باشند.
دوازدهم:
عمو، عمه، دايي و خاله شوهري كه شير مال او است؛ هرچه بالا روند گرچه رضاعي باشند. همچنين عده ديگري كه در مسائل آينده گفته مي شود؛ به وسيله شير دادن محرم مي شوند.
مسأله 2498 : هرگاه زني بچه اي را با شرايطي كه در مسأله (2507) گفته مي شود شير بدهد پدر آن بچه نمي تواند با دخترهايي كه از آن زن به دنيا آمده اند ازدواج كند و نيز نمي تواند دخترهاي شوهري را كه شير مال او است؛ گرچه دختران رضاعي او باشند؛ براي خود عقد نمايد
ولي جايز است با دخترهاي رضاعي آن زن ازدواج كند گرچه احتياط مستحب، بلكه تا مي شود با آنان ازدواج نكند و نگاه محرمانه، يعني نگاهي كه انسان مي تواند به محرم هاي خود كند؛ به آنان ننمايد.
مسأله 2499 : هرگاه زني بچه اي را با شرايطي كه در مسأله (2507) گفته مي شود شير دهد؛ شوهر آن زن كه صاحب شير است به خواهرهاي آن بچه كه با او شير نخورده اند محرم نمي شود؛ ولي احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج ننمايد و نيز خويشان شوهر به خواهر و برادران آن بچه كه با او شير نخورده اند محرم نمي شود.
مسأله 2500 : هرگاه زني بچه اي را با شرايطي كه گفته مي شود شير دهد به برادرهاي آن بچه كه با او شير نخورده اند محرم نمي شود و نيز خويشان آن زن به برادر و خواهر بچه اي كه با او شير نخورده اند محرم نمي شود.
مسأله 2501 : هرگاه انسان با زني كه دختري را شير كامل داده ازدواج كند و با آن زن نزديكي نمايد؛ ديگر نمي تواند آن دختر را براي خود عقد كند.
مسأله 2502 : هرگاه انسان با دختري ازدواج كند ديگر نمي تواند با زني كه آن دختر را شير كامل داده ازدواج كند.
مسأله 2503 : انسان نمي تواند با دختري كه مادر يا مادربزرگ انسان او را شير كامل داده ازدواج كند و نيز اگر زن پدر انسان از شير پدر او دختري را شير داده باشد؛ انسان نمي تواند با آن دختر ازدواج نمايد و چنانچه دختر شيرخواري را براي خود عقد كند بعد مادر يا مادربزرگ يا زن پدر او از شير همان پدر، آن دختر را شير دهد عقد باطل است.
مسأله 2504 : با دختري كه خواهر، يا زن برادر انساني از شير برادر، او را شير كامل داده نمي شود ازدواج كرد و همچنين است اگر خواهرزاده، يا برادرزاده، يا نوه خواهر، يا نوه برادر انسان آن دختر را شير كامل داده باشد.
مسأله 2505 : اگر زني بچه دختر خود را شير كامل دهد آن دختر به شوهر خود حرام مي شود براي اين كه آن بچه به وسيله شير دادن مادربزرگ خواهر زنش مي شود و ازدواج با خواهر بچه انسان باطل است و همچنين اگر بچه اي را كه شوهر دخترش از زن ديگري دارد شير دهد. ولي اگر بچه پسر خود را شير كامل دهد زن پسرش كه مادر آن طفل شيرخوار است بر شوهر خود حرام نمي شود.
مسأله 2506 : هرگاه زن پدر دختري، بچه شوهر آن دختر را از شير آن پدر شير دهد آن دختر به شوهر خود حرام مي شود چه بچه از همان دختر يا از زن ديگر شوهر باشد.
ولي اگر زن پدر دختر از شوهر سابقش شير داشته باشد و بچه شوهر آن دختر را شير دهد؛ به شوهر حرام نمي شود. علت حرام شدن آن دختر به شوهر خود از آنچه در مسأله گذشته گفته شد روشن است.
شرايط شير دادني كه سبب محرم شدن است
مسأله 2507 : هرگاه زني كودكي را شير دهد با نه شرط، سبب محرم شدن خواهد شد:
اول:
كودك از شير زن زنده شير بخورد؛ پس اگر از پستان زني كه مرده است شير بخورد فايده ندارد.
دوم:
شير آن زن از حرام نباشد؛ پس اگر شير بچه اي را كه از زنا به دنيا آمده به بچه ديگر بدهند به كسي محرم نمي شود.
سوم:
بچه شير را از پستان بمكد؛ ولي احتياط واجب آن است كه اگر شير زن را به وسيله پستانك و مانند آن بمكد؛ با آن زن و محارم او ازدواج نكند و نگاه محرمانه هم به آنها نكند.
چهارم:
شير از زايمان باشد؛ پس اگر شير در پستان زن بدون زايمان به وسيله مكيدن بچه و مانند آن پيدا شود سبب محرميت نمي شود.
پنجم:
شير خالص بوده و با چيزي مخلوط نباشد؛ مگر اين كه آن چيز مانند نبات، به قدري كم باشد كه به حساب نيايد و در شير مستهلك شود.
ششم:
بچه پانزده مرتبه، يا يك شبانه روز به طوري كه در مسأله بعد گفته مي شود شير سير بخورد؛ يا مقداري شير به او بدهند كه بگويند از آن شير استخوانش محكم شده و گوشت در بدنش روييده است؛ بلكه اگر ده
مرتبه به او شير دهند در صورتي كه بين آن ده مرتبه هيچ فاصله، حتي به غذا دادن نباشد؛ احتياط واجب آن است كساني كه به واسطه شير خوردن به او محرم مي شوند با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او نكنند.
هفتم:
شير از يك شوهر باشد؛ پس اگر زن شيردهي را طلاق دهند بعد شوهر ديگري كند و از او آبستن شود و تا موقع زاييدن شيري را كه از شوهر اول داشته باقي باشد؛ مثلاً هشت دفعه پيش از زاييدن از شير شوهر اول و هفت دفعه بعد از زاييدن از شوهر دوم، بچه را شير دهد آن بچه به كسي محرم نمي شود.
هشتم:
بچه به واسطه بيماري شير را قي نكند و اگر قي كند بنا بر احتياط واجب كساني كه به واسطه شير خوردن به آن بچه محرم مي شوند با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند.
نهم:
دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال او را شير دهند به كسي محرم نمي شود. پس اگر پيش از تمام شدن دو سال چند مرتبه و بعد از دو سال يك مرتبه شير بخورد؛ به كسي محرم نمي شود. ولي اگر پيش از تمام شدن دو سال ده مرتبه يا چهارده مرتبه و بعد از آن پنج مرتبه يا يك مرتبه شير بخورد احتياط واجب آن است كساني كه به واسطه شير خوردن به آن بچه محرم مي شوند با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند و همچنين اگر از موقع زاييدن زن شيرده بيشتر از دو سال گذشته باشد و شير او باقي
باشد و بچه كمتر از دو سال را شير دهد؛ بنا بر احتياط واجب كساني كه به واسطه شير خوردن با آن بچه محرم مي شوند با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند.
مسأله 2508 : چنانچه در مسأله گذشته گفته شد به سبب شير خوردن بچه در يك شبانه روز، يا پانزده مرتبه محرميت حاصل، ولي در مورد شير خوردن شبانه روزي نبايد در بين يك شبانه روز غذا يا شير زن ديگري را بخورد مگر اين كه به اندازه اي كم باشد كه به حساب نيايد و در مورد پانزده مرتبه يا ده مرتبه بنا بر احتياط واجب بايد پانزده مرتبه يا ده مرتبه را از شير يك زن بخورد و شير زن ديگري را نخورد و در هر مرتبه بايد به قدري بخورد كه سير شود و در هر دفعه بايد بدون فاصله شير بخورد؛ ولي اگر در بين شير خوردن نفس تازه كند؛ يا كمي صبر كند كه از اولي كه پستان در دهان مي گيرد تا وقتي كه سير مي شود يك دفعه حساب شود اشكال ندارد ولي اگر فاصله زياد شود دو شير را نمي توان دو دفعه حساب كرد و بنا بر احتياط يك دفعه هم حساب نشود.
مسأله 2509 : هرگاه زن از شير خود كودكي را شير كامل دهد و بعد شوهر ديگر كند و از شير شوهر دوم كودكي را شير كامل دهد آن دو بچه به يكديگر محرم نمي شوند اگر چه بهتر است با هم ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به يكديگر ننمايند.
مسأله 2510 : هرگاه زني از شير يك شوهر چندين بچه را شير كامل دهد همه آنان به يكديگر و به شوهر و زني كه آنان را شير داده محرم مي شوند.
مسأله 2511 : هرگاه كسي داراي چند همسر است و هر كدام از آنان بچه اي را شير كامل دهد؛ آن بچه ها به يكديگر و به آن مرد و به همه آن زن ها محرم مي شوند.
مسأله 2512 : هرگاه كسي دو زن شيرده داشته باشد يكي از آن دو بچه اي را مثلاً هشت مرتبه و زن ديگر هفت مرتبه شير بدهد آن بچه به كسي محرم نمي شود.
مسأله 2513 : هرگاه زني از شير يك شوهر پسر و دختري را شير كامل دهد آنها به هم محرم مي شوند ولي خواهر و برادر آن دختر به خواهر و برادر آن پسر محرم نمي شوند. ولي احتياط مستحب آن است كه با يكديگر ازدواج نكنند.
مسأله 2514 : مرد نمي تواند بدون اذن همسر خود با خواهرزاده يا برادرزاده رضاعي زن خود ازدواج كند و نيز اگر با پسري العياذ بالله لواط كرده؛ بنا بر احتياط واجب با دختر، خواهر، مادر، مادربزرگ و نوه هاي دختري و پسري رضاعي آن پسر ازدواج نكند و اين حكم بنا بر احتياط در موردي كه لواط كننده بالغ نباشد؛ يا لواط دهنده بالغ باشد جاري است.
به هر حال اگر عقد واقع شده باشد احتياط واجب آن است كه طلاق داده شود.
مسأله 2515 : در صورتي كه زني برادر شخصي را شير كامل دهد به آن شخص محرم نمي شود؛ گرچه احتياط مستحب آن است كه با او ازدواج نكند.
مسأله 2516 : انسان نمي تواند با دو خواهر، اگر چه رضاعي باشند؛ يعني به واسطه شير خوردن خواهر يكديگر شده باشند؛ ازدواج كند و چنانچه دو زن را عقد كند و بعد بفهمد خواهر بودند؛ در صورتي كه عقد آنان در يك وقت بوده هر دو باطل است و در روايت است اگر هر دو را به يك عقد خوانده مخير است كه يكي از آنها را اختيار كند.
مع ذلك احتياط در اين فرض باطل بودن هر دوست و اگر عقد آنان در يك وقت نبوده عقد اولي صحيح و عقد دومي باطل مي باشد.
مسأله 2517 : در صورتي كه زني از شير شوهر خود كساني را كه در زير گفته مي شود شير كامل دهد شوهرش بر او حرام نمي شود؛ گرچه تا مي شود اين كار را نكند:
اول:
برادر و خواهر خودش را.
دوم:
عمو، عمه، دايي و خاله خودش را.
سوم:
عموزاده و دايي زاده خودش را.
چهارم:
برادرزاده خودش را.
پنجم:
برادر شوهر يا خواهر شوهر خودش را.
ششم:
خواهرزاده خودش يا خواهرزاده شوهرش را.
هفتم:
عمو، عمه، دايي و خاله شوهرش را.
هشتم:
نوه زن ديگر شوهر خود را.
مسأله 2518 : هرگاه زني دختر عمه يا دختر خاله شخصي را شير دهد به آن شخص محرم نمي شود. ولي احتياط مستحب آن است كه با او ازدواج نكند.
مسأله 2519 : مردي كه دو همسر دارد اگر يكي از آن دو همسر فرزند عموي همسر ديگر را شير كامل دهد همسري كه فرزند عموي او شير خورده به شوهرش حرام نمي شود.
آداب شير دادن
مسأله 2520 : بهتر از هر كس براي شير دادن كودك مادر اوست و كسي سزاوارتر از او نيست؛ بهتر است مادر در برابر شير دادن كودك خود مزدي از شوهر نگيرد ولي حق دارد؛ خوب است شوهر مزدي به او بدهد. ولي اگر مادر بخواهد بيشتر از دايه مزد بگيرد شوهر مي تواند كودك را از او بگيرد و به دايه بدهد.
مسأله 2521 : در اخبار آمده دايه اي كه براي كودك خود انتخاب مي كند داراي عقل، ايمان، عفت، خلق خوش، صورت نيكو و دوازده امامي باشد و از گرفتن دايه كم عقل، يا بي ايمان، يا كج خلق و بد صورت، يا زنازاده خود داري شود و از انتخاب دايه اي كه كودك او از زنا به دنيا آمده پرهيز شود.
مسائل متفرقه شير دادن
مسأله 2522 : شايسته است زن ها هر بچه اي را شير ندهند مخصوصاً در اين زمان كه استفاده از شير غيردايه متعارف است زيرا ممكن است فراموش شود به چه كساني شير داده شده و سر انجام دو نفر كه محرم اند با يكديگر ازدواج كنند.
مسأله 2523 : كساني كه به واسطه شير خوردن با يكديگر خويشي پيدا مي كنند شايسته است يكديگر را احترام كنند و رفت و آمد داشته باشند؛ ولي حقوق خويشاوندي كه انسان با خويشان نسبي خود دارد براي آنان نيست و از يكديگر ارث نمي برند.
مسأله 2524 : مستحب است در صورتي كه ممكن باشد بچه را دو سال تمام شير دهد.
مسأله 2525 : زن مي تواند بدون اجازه شوهرش، در صورتي كه حق شوهر از بين نرود بچه ديگري را شير دهد گرچه خلاف ادب است چنانكه از امام معصوم عَلَيْهِ السَّلَام روايت شده. ولي جايز نيست بچه اي را شير كامل دهد كه به واسطه شير دادن به آن بچه، به شوهر خود حرام شود؛ مثلاً اگر شوهر او دختر شيرخواري را براي خود عقد كرده باشد زن نبايد به آن دختر شير دهد؛ چون اگر آن دختر را شير دهد خودش مادرزن شوهرش مي شود و بر او حرام مي گردد.
مسأله 2526 : هرگاه كسي بخواهد زن برادرش به او محرم شود مي تواند دختر شيرخواري را با اجازه ولي او به عقد موقت خود درآورد؛ گذشت احتياط واجب آن است كه مدت عقد موقت به قدري زياد باشد كه دختر به قابليت بهره گيري جنسي برسد و چنين عقدي براي دختر مصلحت باشد و در همان حال كه دختربچه در عقد موقت اوست زن برادرش آن دختر را شير كامل دهد و پس از آن كه شير دادن تمام شد عقد دختر باطل مي شود و براي او محرم و حرام ابدي مي شود؛ براي اين كه آن دختر، بچه برادرش مي شود و دختر برادر بر انسان حرام است.
مسأله 2527 : هرگاه مرد پيش از آن كه با زني ازدواج كند؛ يا زن پيش از آن كه با مردي ازدواج كند؛ مرد در صورت اول بگويد:
آن زن بر او حرام شده و زن در صورت دوم بگويد:
آن مرد بر او حرام شده؛ مثلاً بگويد:
شير مادر او را خورده؛ در صورتي كه معلوم نباشد دروغ مي گويد نمي تواند در صورت اول آن مرد با آن زن و در صورت دوم آن زن با آن مرد ازدواج كند و در هر دو صورت چنانچه بعد از ازدواج بگويند و طرف مقابل هم حرف او را قبول كند؛ عقد ازدواج آنها باطل است؛ پس اگر مرد با او نزديكي نكرده باشد؛ يا نزديكي كرده باشد ولي در وقت نزديكي كردن زن بداند بر آن مرد حرام است؛ مهر ندارد و اگر بعد از نزديكي بفهمد كه بر آن مرد حرام بوده؛ شوهر بايد مهر او را بدهد. در صورتي كه مهري كه براي آن زن در
عقد تعيين شده با مهر زن هايي كه مثل او هستند تفاوت داشته؛ احتياط واجب آن است كه در مقدار تفاوت مصالحه نمايند.
مسأله 2528 : شير دادني كه علت محرم شدن است به دو چيز ثابت مي شود:
اول:
خبر دادن عده اي كه از گفته آنان يقين، يا اطمينان پيدا شود.
دوم:
شهادت دو مرد عادل، يا چهار زن، يا يك مرد و دو زن كه همگي عادل باشند؛ ولي شاهدها بايد شرايط شير دادن را هم بگويند؛ مثلاً بگويند ما ديده ايم كه فلان بچه پانزده بار از پستان فلان زن شير كامل با شرايطي كه در مسأله (2507) گفته شده شير خورده است؛ ولي اگر معلوم باشد كه همه آنها شرايط را مي دانند و در آن توافق دارند شرح دادن لازم نيست و در صورتي كه كمتر از اين تعداد شهادت دهند؛ مثلاً يك مرد يا دو زن شهادت دهند گرچه محرميت حاصل نمي شود ولي احتياط آن است كه با او ازدواج نشود و نگاه محرمانه هم نكنند.
مسأله 2529 : هرگاه شك كند كه كودك به مقداري كه سبب محرميت مي شود شير خورده يا نه، يا گمان داشته باشند كه به آن مقدار شير خورده؛ كودك به كسي محرم نمي شود. ولي بهتر آن است كه احتياط كنند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم