احکام شرعی
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي

رساله توضیح المسائل آيت الله شيخ عباس محفوظي

احكام تقليد اشاره احكام طهارت «اقسام آب ها» اشاره آب كُر آب قليل آب جاري آب باران آب چاه «احكام آب ها» «احكام تخلّي» استبراء آداب تخلي نجاسات [نجاسات] اشاره بول و غائط مَني مُردار خون سگ و خوك كافر شراب فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاستخوار «راه ثابت شدن نجاست» نجاست اشياء «احكام نجاسات» مطهِّرات اشاره آب زمين آفتاب انتقال اسلام تبعيّت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار غايب شدن مسلمان «پاك شدن اشياء نجس» «احكام ظرف ها» وضو وضوي ارتماسي دعاهاي وضو «شرايط وضو» اشاره شرط اول و دوم؛ آب وضو پاك و مطلق باشد. شرط سوم؛ وضو گرفتن مستلزم تصرف غاصبانه نباشد. شرط چهارم؛ ظرف آب وضو مباح باشد غصبي نباشد ، ولي مانند شرط سوم ممكن است كسي وضوي صحيح بگيرد به اين صورت كه موقع آب برداشتن قصد وضو نداشته باشد چنان كه در مسأله 271 گذشت شرط پنجم؛ ظرف آب وضو، طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ اعضاي وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد مگر اينكه به وسيله وضو گرفتن و شستن صورت و يا دست ها، اعضاي وضو خود به خود پاك شود شرط هفتم؛ وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است ولي اگر به قصد قربت وضو بگيرد و قصد ديگري مثل خنك شدن تابع قصد وضو باشد، اشكال ندارد شرط نهم؛ وضو را به ترتيبي كه گفته مي شود به جا آورد، اشاره شرط دهم؛ موالات يعني كارهاي وضو را پشت سر هم انجام دهد. شرط يازدهم؛ مباشرت يعني شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر ديگري او را وضو دهد، يا در رساندن آب به صورت و دست ها و مسح سر و پاها به او كمك نمايد، وضو باطل است؛ و منظور كمك در اصل شستن و مسح كردن است، ولي اگر در مقدمات اينها كمك بگيرد مثل اين كه ديگري آب را به صورت او بريزد ولي شخص خودش صورت را بشويد، مانعي ندارد. شرط دوازدهم؛ استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد چنانكه در مسائل تيمم خواهد آمد. شرط سيزدهم؛ در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب نباشد و گرنه وظيفه او وضوي جبيره اي يا تيمم خواهد بود. «احكام وضو» مبطلات وضو وضوي جبيره اشاره غسل [غسل هاي واجب ] اشاره «احكام جنابت» آنچه كه بر جنب حرام است آنچه كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي «احكام غسل» «خون هاي سه گانه» 1 استحاضه اشاره [اقسام] استحاضه احكام استحاضه 2 حيض اشاره اقسام زن هاي حائض احكام حائض 3 نفاس اشاره «احكام اموات» غسل ميّت غسل مسّ ميت كفن ميّت حنوط نماز ميّت دستور نماز ميّت مستحبات نماز ميّت دفن ميّت مسائل متفرقه ميّت نبش قبر «غسل هاي مستحب» اشاره تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل ] اشاره 1 پيدا نكردن آب 2 مشقّت بيش از حد 3 ترس از ضرر 4 نياز به آب براي حفظ جان 5 نياز به آب براي تطهير 6 نداشتن آب مباح 7 نداشتن فرصت براي وضو يا غسل چيزهايي كه تيمّم بر آنها صحيح است دستور تيمّم احكام تيمّم احكام نماز اشاره «نمازهاي واجب» اشاره نمازهاي يوميّه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام اوقات نماز ترتيب نمازها «نمازهاي مستحب» وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله «قبله» «پوشاندن بدن در نماز» «لباس نمازگزار» [شرايط لباس نمازگزار ] اشاره شرط اول: شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: موارد استثناء بدن و لباس نمازگزار مكروهات لباس نمازگزار «مكان نمازگزار» اشاره «احكام مسجد» مكان هايي كه نماز خواندن در آنها مستحب است «اذان و اقامه» «واجبات نماز» اشاره [اركان نماز] نيّت قيام ايستادن تكبيرة الاحرام قرائت ركوع سجود چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است سجده واجب قرآن تشهّد و سلام سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] «قنوت» تعقيبات نماز «مبطلات نماز» اشاره اول: دوم: سوم: [توضيح] چهارم: پنجم: ششم: [توضيح] هفتم: [توضيح] هشتم: نهم: [توضيح] دهم: [توضيح] يازدهم: دوازدهم: [توضيح] مكروهات نماز «شكّيات نماز» اشاره شك هاي مُبطِل اشاره شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد شك هاي صحيح موارد شكستن نماز «نماز احتياط» «سجده سهو» اشاره دستور سجده سهو «نماز مسافر» اشاره شرط اول: اشاره شرط هفتم: شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر «نماز قضا» «نماز جماعت» اشاره شرايط امام جماعت احكام جماعت مكروهات نماز جماعت «نماز جمعه» «نماز آيات» دستور نماز آيات «نماز عيد فطر و قربان» اشاره «اجير گرفتن براي نماز» احكام روزه اشاره نيّت روزه «مبطلات روزه» اشاره خوردن و آشاميدن جماع استمناء دروغ بستن به خدا و پيغمبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) رساندن غُبار به حلق فرو بردن سر در آب باقي ماندن بر جنابت حيض و نفاس تا اذان صبح اِماله كردن قِي كردن «كفّاره روزه» مواردي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست روزه حرام روزه مستحب «راه ثابت شدن اول ماه» اشاره احكام خُمس [خمس بر چه چيزهايي واجب مي شود] اشاره منفعت كسب معدن گنج مال حلال مخلوط به حرام جواهري كه با غواصي به دست مي آيد غنيمت زميني كه كافر ذمّي از مسلمان بخرد «مصرف خمس» احكام زكات اشاره «شرايط وجوب زكات» زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند «مصرف زكات» اشاره شرايط مستحقين زكات نيّت زكات مسائل متفرقه زكات «زكات فطره» مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج [شرايط وجوب حج] اشاره امر به معروف و نهي از منكر اشاره خريد و فروش «اقسام معاملات» اشاره معاملات باطل اشاره معاملات مكروه معاملات مكروه خريد و فروش ميوه معامله سَلَف شرايط معامله سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا به طلا و نقره به نقره «شرايط فروشنده و خريدار» اشاره «شرايط جنس و عوض آن» صيغه خريد و فروش «موارد فسخ معامله» اشاره احكام شركت مضاربه اشاره احكام صلح اشاره احكام اجاره شرايط مال مورد اجاره اشاره شرايط استفاده از مال مورد اجاره مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله اشاره احكام مزارعه اشاره احكام مساقات اشاره احكام محجور اشاره احكام وكالت اشاره احكام قرض اشاره احكام رهن اشاره احكام وَديعه امانت اشاره احكام عاريه اشاره احكام ازدواج اشاره احكام عقد صيغه عقد دائم صيغه عقد غيردائم شرايط عقد موارد فسخ عقد احكام عقد دائم متعه يا صيغه «ازدواج هاي حرام» احكام نگاه كردن مسائل متفرقه ازدواج احكام شير دادن شرايط شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام اولاد حضانت و نفقه احكام طلاق اشاره طلاق دادن زن در حال حيض صيغه طلاق عدّه طلاق عدّه وفات طلاق بائن و رجعي احكام رجوع كردن طلاق خُلع طلاق مُبارات مسائل متفرقه طلاق غصب اشاره «احكام مالي كه پيدا شده» ذبح و شكار [و صيد] دستور ذبح شرايط ذبح دستور كشتن شتر شكار با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي صيد ملخ خوردنيها و آشاميدنيها آداب غذا خوردن احكام قسم نذر و عهد وقف اشاره وصيّت اشاره احكام ارث ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام ديه [اقسام قتل] [احكام] احكام بانك ها اعتبارات بانكي؛ صادرات كالا اشاره صادرات كالا [احكام] واردات كالا مسائل متفرقه

ذبح و شكار [و صيد]

ذبح و شكار [و صيد]
مسأله 2068 : اگر حيوان حلال گوشت را به دستوري كه بعداً گفته مي شود سر ببرند، وحشي باشد يا اهلي، بعد از جان دادن، گوشت آن حلال و بدن آن پاك است، ولي حيوان نجاستخوار كه استبراء نشده و هم چنين حيواني كه انسان با آن نزديكي كرده گوشت آن حلال نيست.
مسأله 2069 : حيوان حلال گوشت وحشي، مانند آهو، كبك و بز كوهي و حيوان حلال گوشتي كه اهلي بوده و بعداً وحشي شده، مثل گاو و شتري كه فرار كرده و وحشي شده است، اگر به دستوري كه بعداً گفته مي شود آنها را شكار كنند، پاك و حلال است، ولي حيوان حلال گوشت اهلي، مانند گوسفند و مرغ خانگي، با شكار كردن پاك و حلال نمي شود.
مسأله 2070 : حيوان حلال گوشت وحشي در صورتي با شكار كردن پاك و حلال مي شود كه بتواند فرار كند يا پرواز نمايد. بنا بر اين، بچه آهو كه نمي تواند فرار كند و بچه كبك كه نمي تواند پرواز نمايد، با شكار كردن پاك و حلال نمي شود.
مسأله 2071 : حيوان حلال گوشتي كه مانند ماهي خون جهنده ندارد، اگر به خودي خود بميرد، پاك است ولي گوشت آن را نمي شود خورد.
مسأله 2072 : حيوان حرام گوشتي كه خون جهنده ندارد، مانند مار، با سر بريدن حلال نمي شود.
مسأله 2073 : سگ و خوك به وسيله سر بريدن و شكار كردن پاك نمي شوند و خوردن گوشت آنها هم حرام است و حيوان حرام گوشت درنده و گوشتخوار، مانند گرگ و پلنگ، اگر به دستوري كه گفته مي شود سر ببرند، بنا بر اظهر پاك است ولي گوشت آن حلال نمي شود.
مسأله 2074 : فيل، خرس، بوزينه، سوسمار موش و حيوان هايي كه مانند مار در داخل زمين زندگي مي كنند، اگر خون جهنده داشته باشند و به خودي خود بميرند نجسند، ولي اگر سر آنها را ببرند پاك شدن بدنشان در سه مورد اول خالي از وجه نيست، ولي در بقيه خلاف احتياط است.
مسأله 2075 : اگر هنگام بريدن سر حيوان، پيش از بيرون آمدن روح، سر حيوان را از بدنش جدا كنند مانعي ندارد و حيوان پاك و حلال است، ولي اگر عمداً بخواهند سرش را از بدن جدا كنند، بنا بر اظهر خوردن گوشت آن مكروه است، بلكه خلاف احتياط است.
مسأله 2076 : اگر از شكم حيوان زنده، بچه مرده اي بيرون آيد يا آن را بيرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.
مسأله 2077 : پيش از بيرون آمدن روح و سرد شدن بدن حيوان مكروه است بلكه خلاف احتياط است پوست حيوان را بكَنَند و يا اين كه اعضاي بدنش را قطع كنند
دستور ذبح
مسأله 2078 : دستور سر بريدن حيوان آن است كه چهار رگ بزرگ گردن آن را از پايين برآمدگي زير گلو به طور كامل ببرند و آن چهار رگ عبارتند از: «حلقوم» كه مجراي تنفس حيوان است و «مري» كه زير حلقوم است و مجراي غذاي حيوان است و دو رگ خوني ديگر كه دو طرف حلقوم است و به آنها «ودج» گفته مي شود و اگر آنها را بشكافند كافي نيست
مسأله 2079 : اگر بعضي از چهار رگ را در حال اختيار ببرند و صبر كنند تا حيوان بميرد بعد بقيه را ببرند، فايده ندارد.
مسأله 2080 : اگر گرگ گلوي گوسفندي را به طوري بكَنَد كه از چهار رگي كه در گردن است و بايد بريده شود، چيزي نماند، آن حيوان حرام مي شود، ولي اگر مقداري از گردن را بكَنَد و چهار رگ باقي باشد، يا جاي ديگر بدن را بكند، در صورتي كه گوسفند زنده باشد و به دستوري كه گفته مي شود سر آن را ببرند، حلال و پاك مي باشد.
شرايط ذبح
مسأله 2081 : سر بريدن حيوان پنج شرط دارد:
1 كسي كه سر حيوان را مي بُرد چه مرد باشد يا زن و يا بچه مميز، بايد مسلمان باشد و اظهار دشمني با اهل بيت پيغمبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) نكند و مرتدّ از مسلمين غُلاة خوارج و منكر ضروريات اسلام محكوم به حكم كافر است
2 سر حيوان را با چيزي ببرند كه از آهن باشد، ولي چنانچه آهن پيدا نشود و طوري باشد كه اگر سر حيوان را نبرند مي ميرد، يا ذبح آن حيوان عرفاً براي انسان ضرورت داشته باشد، با چيز تيزي كه چهار رگ آن را جدا كند، مانند شيشه و سنگ تيز، مي شود سر آن را بريد بلكه اگر آلت ذبح غيرآهن باشد ولي در حدّت و استحكام و تيزي و اطّرادِ تا آخر ذبح مثل آهن باشد به نحو يقين بعيد نيست به الغاء خصوصيت ملحق به آهن باشد
3 در موقع سر بريدن، جلو بدن حيوان رو به قبله باشد و كسي كه مي داند بايد رو به قبله سر ببرد، اگر عمداً حيوان را رو به قبله نكند، حيوان حرام مي شود، ولي اگر فراموش كند، يا مسأله را نداند، يا
قبله را اشتباه كند، يا نداند قبله كدام طرف است، يا نتواند حيوان را رو به قبله كند، بنا بر اظهر، اشكال ندارد.
4 وقتي مي خواهد سر حيوان را ببرد، يا كارد به گلويش بگذارد، به نيت سر بريدن، نام خدا را ببرد و همين قدر كه بگويد:
«بسم الله»، كافيست و اگر بدون قصد سر بريدن، نام خدا را ببرد آن حيوان بنا بر اظهر پاك نمي شود و گوشت آن هم حرام است، ولي اگر از روي فراموشي نام خدا را نبرد، اشكال ندارد.
5 حيوان بعد از سر بريدن حركتي بكند، اگر چه مثلا چشم يا دُم خود را حركت دهد، يا پاي خود را به زمين زند كه معلوم شود زنده بوده و لازم نيست خون از بدنش خارج شود.
دستور كشتن شتر
مسأله 2082 : اگر بخواهند شتر را بكشند كه بعد از جان دادن پاك و حلال باشد، بايد با پنج شرطي كه در مسأله قبل براي سر بريدن حيوانات گفته شد، كارد يا چيز ديگري را كه از آهن و برنده باشد، در گودي بين گردن و سينه اش فرو كنند
مسأله 2083 : اگر شتر در حالي كه زانوها را به زمين زده، يا به پهلو خوابيده و جلو بدنش رو به قبله است، كارد را در گودي گردنش فرو كنند، اشكال ندارد.
مسأله 2084 : اگر به جاي اينكه كارد در گودي گردن شتر فرو كنند سر آن را ببرند يا گوسفند و گاو و مانند اينها را مثل شتر بكشند، يعني كارد در گودي گردنشان فرو كنند، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است. ولي اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است به دستوري كه گفته شد كارد در گودي گردنش فرو كنند، گوشت آن حلال و بدن آن پاك است و نيز اگر كارد در گودي گردن گاو يا گوسفند يا مانند اينها فرو كنند و تا زنده است سر آن را ببرند، حلال و پاك مي باشد.
مسأله 2085 : اگر حيواني سركش شود و نتوانند آن را به دستوري كه در شرع معين شده بكشند، يا مثلا در چاه بيفتد و احتمال بدهند كه در آنجا بميرد و كشتن آن به دستور شرع ممكن نباشد هر جاي بدنش را كه زخم بزنند و در اثر زخم زدن جان بدهد حلال مي شود و رو به قبله بودن آن لازم نيست ولي بايد شرط هاي ديگري را كه براي سربريدن حيوانات گفته شد دارا باشد
شكار با اسلحه
مسأله 2086 : اگر حيوان حلال گوشت وحشي را با اسلحه شكار كنند، با پنج شرط حلال و بدنش پاك است:
1 اسلحه شكار مثل كارد و شمشير برنده باشد، يا مثل نيزه و تير، تيز باشد كه به واسطه تيز بودن، بدن حيوان را پاره كند و اگر به وسيله دام يا چوب و سنگ و مانند اينها حيواني را شكار كنند بنا بر اظهر پاك نمي شود و خوردن آن هم حرام است؛ و اگر حيواني را با تفنگ شكار كنند، چنانچه گلوله آن تيز باشد كه در بدن حيوان فرو رود و آن را پاره كند پاك و حلال است و اگر گلوله تيز نباشد، بلكه با فشار در بدن حيوان فرو رود و حيوان را بكشد، يا به سبب حرارتش بدن حيوان را بسوزاند و در اثر سوزاندن، حيوان بميرد، پاك و حلال بودنش، اشكال دارد.
2 كسي كه شكار مي كند بايد مسلمان باشد يا بچه مسلمان باشد كه خوب و بد را بفهمد و اگر كافر يا كسي كه اظهار دشمني با اهل بيت پيغمبر (ص) مي كند، حيواني را شكار نمايد، آن شكار حلال نيست.
3 اسلحه را براي شكار
كردن حيوان بكار ببرد و اگر مثلا جايي را نشانه گيري كند و ناخواسته حيواني را بكشد، آن حيوان پاك نيست و خوردن آن هم حرام است.
4 در وقت به كار بردن اسلحه، نام خدا را ببرد و چنانچه عمداً نام خدا را نبرد شكار حلال نمي شود ولي اگر فراموش كند، در صورتي كه معتقد به وجوبِ بردنِ نام خدا در اين هنگام بوده و يا اگر معتقد نبوده، عادت به بردن نام خدا را داشت، اشكال ندارد.
5 وقتي به حيوان برسد كه مرده باشد، يا اگر زنده است به اندازه سر بريدن آن وقت نباشد؛ و چنانچه به اندازه سر بريدن وقت باشد و سر حيوان را نبُرد تا بميرد، حرام مي شود.
مسأله 2087 : اگر دو نفر حيواني را شكار كنند و يكي از آنان مسلمان و ديگري كافر باشد، يا يكي از آن دو نام خدا را نبرد، آن حيوان حلال نيست.
مسأله 2088 : اگر بعد از آن كه حيواني را تير زدند در آب بيفتد و انسان بداند كه حيوان به سبب تير و افتادن در آب جان داده، حلال نيست، بلكه اگر شك كند كه مردن حيوان فقط در اثر تير بوده يا نه، حلال نمي باشد.
مسأله 2089 : اگر با سگ غصبي يا اسلحه غصبي حيواني را شكار كند، شكار حلال است و مال خود او مي شود ولي علاوه بر اين كه گناه كرده بايد اجرت اسلحه يا سگ رابه صاحبش بدهد.
مسأله 2090 : اگر با شمشير يا چيز ديگري كه شكار كردن با آن صحيح است، با شرط هايي كه در مسائل گذشته گفته شد، حيواني را شكار كنند و در اثر آن، حيوان دو قسمت شود و سر و گردن در يك قسمت بماند و وقتي انسان برسد كه حيوان جان داده باشد، هر دو قسمت حلال است، در صورتي كه به همين قطع كردن جان داده باشد؛ و اگر حيوان زنده باشد، آن قسمت كه سر ندارد حرام است و آن قسمت ديگر، اگر سر آن را به دستوري كه در شرع معين شده ببرند، حلال است.
مسأله 2091 : اگر با چوب يا سنگ يا چيز ديگري كه شكار كردن با آن صحيح نيست حيواني را دو قسمت كنند، قسمتي كه سر و گردن ندارد، حرام است و قسمتي كه سر و گردن دارد، اگر زنده باشد و سر آن را به دستوري كه در شرع معين شده ببرند حلال است.
مسأله 2092 : اگر حيواني را شكار كنند، يا سر ببرند و بچه زنده اي از آن بيرون آيد، چنانچه آن بچه را به دستوري كه در شرع معين شده سر ببرند، حلال است و اگر خودش بميرد، حرام مي باشد.
مسأله 2093 : اگر حيواني را شكار كنند يا سر ببرند و بچه مرده اي از شكمش بيرون آيد، چنانچه خلقت آن بچه كامل باشد و مو يا پشم در بدنش روييده باشد، پاك و حلال است.
شكار با سگ شكاري
مسأله 2094 : اگر سگ شكاري، حيوان وحشي حلال گوشتي را شكار كند، پاك و حلال بودن حيوان شش شرط دارد:
1 سگ به طوري تربيت شده باشد كه هر وقت آن را براي گرفتن شكار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلو گيري كنند بايستد، ولي اگر در وقت نزديك شدن به شكار با جلو گيري نايستد مانع ندارد؛ و تربيت شدن سگ به اين است كه غالباً موقع كشتن شكار آن را نخورد، ولي اگر اتفاقاً شكار را بخورد، اشكال ندارد.
2 صاحبش آن را بفرستد و اگر از پيش خود دنبال شكار رود و حيواني را شكار كند خوردن آن حيوان حرام است، بلكه اگر از پيش خود دنبال شكار رود و بعداً صاحبش بانگ بزند كه زودتر خود را به شكار برساند، اگر چه به واسطه صداي صاحبش شتاب كند، بنا بر اظهر بايد از خوردن آن شكار، خودداري نمايند.
3 كسي كه سگ را مي فرستد بايد مسلمان باشد يا بچه مسلمان باشد كه خوب و بد را مي فهمد و اگر كافر يا كسي كه اظهار دشمني با اهل بيت پيغمبر (ص) مي كند سگ را بفرستد، شكار آن سگ، حرام است.
4 وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرد و اگر عمداً نام خدا را نبرد، آن شكار حرام است، ولي اگر از روي فراموشي باشد، در صورتي كه معتقد به وجوب بردن نام خدا در اين هنگام بود و يا اگر معتقد نبوده
عادت به بردن نام خدا داشت، اشكال ندارد و اگر وقت فرستادن، نام خدا را عمداً نبرد و پيش از آن كه سگ به شكار برسد نام خدا را ببرد بنا بر احتياط، بايد از آن شكار اجتناب نمايند، اگر چه بنا بر اظهر مانعي ندارد.
5 شكار به وسيله زخمي كه از دندان سگ پيدا كرده بميرد، پس اگر سگ شكار را خفه كند، يا شكار بدليل دويدن يا ترس بميرد، حلال نيست.
6 كسي كه سگ را فرستاده، وقتي برسد كه حيوان مرده باشد، يا اگر زنده است به اندازه سر بريدن آن وقت نباشد و چنانچه وقتي برسد كه به اندازه سر بريدن وقت باشد، مثلا حيوان چشم يا دُم خود را حركت دهد، يا پاي خود را به زمين بزند، چنانچه سر حيوان را نبُرد تا بميرد، حلال نيست و بنا بر احوط، شكارچي بايد خودش را زود به شكار برساند كه اگر زنده است، آن را به دستور شرع سر ببرد و اگر عجله نكرد، چه معذور باشد يا نه و احتمال بدهد كه بعد از شكار كردن هنوز زنده بوده و بعداً مرده است، پاك و حلال بودن شكار، مشكل است.
مسأله 2095 : اگر چند سگ را بفرستد و با هم حيواني را شكار كنند، چنانچه همه آنها داراي شرايطي كه در مسأله قبل گفته شد بوده اند، شكار حلال است و اگر يكي از آنها داراي آن شرايط نبود، شكار حرام است.
مسأله 2096 : اگر سگ را براي شكار حيواني بفرستد و آن سگ حيوان ديگري را شكار كند، آن شكار حلال و پاك است و نيز اگر آن حيوان را با حيوان ديگري شكار كند، هر دوي آنها حلال و پاك مي باشند.
مسأله 2097 : اگر چند نفر با هم سگ را بفرستند و يكي از آنها كافر باشد يا عمداً نام خدا را نبرد، آن شكار حرام است و نيز اگر يكي از سگ هايي را كه فرستاده اند به صورتي كه در مسأله 2066 گفته شد تربيت شده نباشد، آن شكار حرام مي باشد.
مسأله 2098 : اگر باز يا حيوان ديگري غير از سگ شكاري، حيواني را شكار كند، آن شكار حلال نيست، ولي اگر وقتي برسند كه حيوان زنده باشد و به دستوري كه در شرع معين شده سر آن را ببرند، حلال است.
صيد ماهي
مسأله 2099 : اگر ماهي فَلْس دار را زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد، پاك و خوردن آن حلال است و چنانچه در آب بميرد پاك است ولي خوردن آن حرام مي باشد و ماهي بي فلس را اگر چه از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد حرام است و فلس، همان پولك هاييست كه روي پوست ماهي مي باشد.
مسأله 2100 : اگر ماهي بيرون از آب بيفتد، يا آب فرو رود و ماهي در خشكي بماند، چنانچه پيش از آن كه بميرد، كسي با دست يا به وسيله ديگر آن را بگيرد، بعد از جان دادن حلال است.
مسأله 2101 : كسي كه ماهي را صيد مي كند، لازم نيست مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد ولي مسلمان بايد بداند يا اطمينان داشته باشد كه آن را زنده گرفته اند و در خارج آب مرده است.
مسأله 2102 : ماهي مرده اي كه معلوم نيست آن را زنده از آب گرفته اند يا مرده، چنانچه در دست مسلمان باشد، حلال است و اگر در دست كافر باشد، اگر چه بگويد آن را زنده گرفته ام حرام مي باشد مگر آن كه از حرف او يا از راه ديگر علم يا اطمينان حاصل شود.
مسأله 2103 : خوردن ماهي زنده بنا بر احوط جايز نيست
صيد ملخ
مسأله 2104 : اگر ملخ را با دست يا به وسيله ديگري زنده بگيرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است و لازم نيست كسي كه آن را مي گيرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد، ولي اگر ملخ مرده اي در دست كافر باشد و معلوم نباشد كه آن را زنده گرفته يا نه، اگر چه بگويد زنده گرفته ام حلال نيست مگر اين كه انسان بداند يا اطمينان داشته باشد كه آن را زنده گرفته است.
مسأله 2105 : خوردن ملخي كه بال درنياورده و نمي تواند پرواز كند، حرام است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم