احکام شرعی
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي

رساله توضیح المسائل آيت الله شيخ عباس محفوظي

احكام تقليد اشاره احكام طهارت «اقسام آب ها» اشاره آب كُر آب قليل آب جاري آب باران آب چاه «احكام آب ها» «احكام تخلّي» استبراء آداب تخلي نجاسات [نجاسات] اشاره بول و غائط مَني مُردار خون سگ و خوك كافر شراب فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاستخوار «راه ثابت شدن نجاست» نجاست اشياء «احكام نجاسات» مطهِّرات اشاره آب زمين آفتاب انتقال اسلام تبعيّت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار غايب شدن مسلمان «پاك شدن اشياء نجس» «احكام ظرف ها» وضو وضوي ارتماسي دعاهاي وضو «شرايط وضو» اشاره شرط اول و دوم؛ آب وضو پاك و مطلق باشد. شرط سوم؛ وضو گرفتن مستلزم تصرف غاصبانه نباشد. شرط چهارم؛ ظرف آب وضو مباح باشد غصبي نباشد ، ولي مانند شرط سوم ممكن است كسي وضوي صحيح بگيرد به اين صورت كه موقع آب برداشتن قصد وضو نداشته باشد چنان كه در مسأله 271 گذشت شرط پنجم؛ ظرف آب وضو، طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ اعضاي وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد مگر اينكه به وسيله وضو گرفتن و شستن صورت و يا دست ها، اعضاي وضو خود به خود پاك شود شرط هفتم؛ وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است ولي اگر به قصد قربت وضو بگيرد و قصد ديگري مثل خنك شدن تابع قصد وضو باشد، اشكال ندارد شرط نهم؛ وضو را به ترتيبي كه گفته مي شود به جا آورد، اشاره شرط دهم؛ موالات يعني كارهاي وضو را پشت سر هم انجام دهد. شرط يازدهم؛ مباشرت يعني شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر ديگري او را وضو دهد، يا در رساندن آب به صورت و دست ها و مسح سر و پاها به او كمك نمايد، وضو باطل است؛ و منظور كمك در اصل شستن و مسح كردن است، ولي اگر در مقدمات اينها كمك بگيرد مثل اين كه ديگري آب را به صورت او بريزد ولي شخص خودش صورت را بشويد، مانعي ندارد. شرط دوازدهم؛ استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد چنانكه در مسائل تيمم خواهد آمد. شرط سيزدهم؛ در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب نباشد و گرنه وظيفه او وضوي جبيره اي يا تيمم خواهد بود. «احكام وضو» مبطلات وضو وضوي جبيره اشاره غسل [غسل هاي واجب ] اشاره «احكام جنابت» آنچه كه بر جنب حرام است آنچه كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي «احكام غسل» «خون هاي سه گانه» 1 استحاضه اشاره [اقسام] استحاضه احكام استحاضه 2 حيض اشاره اقسام زن هاي حائض احكام حائض 3 نفاس اشاره «احكام اموات» غسل ميّت غسل مسّ ميت كفن ميّت حنوط نماز ميّت دستور نماز ميّت مستحبات نماز ميّت دفن ميّت مسائل متفرقه ميّت نبش قبر «غسل هاي مستحب» اشاره تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل ] اشاره 1 پيدا نكردن آب 2 مشقّت بيش از حد 3 ترس از ضرر 4 نياز به آب براي حفظ جان 5 نياز به آب براي تطهير 6 نداشتن آب مباح 7 نداشتن فرصت براي وضو يا غسل چيزهايي كه تيمّم بر آنها صحيح است دستور تيمّم احكام تيمّم احكام نماز اشاره «نمازهاي واجب» اشاره نمازهاي يوميّه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام اوقات نماز ترتيب نمازها «نمازهاي مستحب» وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله «قبله» «پوشاندن بدن در نماز» «لباس نمازگزار» [شرايط لباس نمازگزار ] اشاره شرط اول: شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: موارد استثناء بدن و لباس نمازگزار مكروهات لباس نمازگزار «مكان نمازگزار» اشاره «احكام مسجد» مكان هايي كه نماز خواندن در آنها مستحب است «اذان و اقامه» «واجبات نماز» اشاره [اركان نماز] نيّت قيام ايستادن تكبيرة الاحرام قرائت ركوع سجود چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است سجده واجب قرآن تشهّد و سلام سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] «قنوت» تعقيبات نماز «مبطلات نماز» اشاره اول: دوم: سوم: [توضيح] چهارم: پنجم: ششم: [توضيح] هفتم: [توضيح] هشتم: نهم: [توضيح] دهم: [توضيح] يازدهم: دوازدهم: [توضيح] مكروهات نماز «شكّيات نماز» اشاره شك هاي مُبطِل اشاره شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد شك هاي صحيح موارد شكستن نماز «نماز احتياط» «سجده سهو» اشاره دستور سجده سهو «نماز مسافر» اشاره شرط اول: اشاره شرط هفتم: شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر «نماز قضا» «نماز جماعت» اشاره شرايط امام جماعت احكام جماعت مكروهات نماز جماعت «نماز جمعه» «نماز آيات» دستور نماز آيات «نماز عيد فطر و قربان» اشاره «اجير گرفتن براي نماز» احكام روزه اشاره نيّت روزه «مبطلات روزه» اشاره خوردن و آشاميدن جماع استمناء دروغ بستن به خدا و پيغمبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) رساندن غُبار به حلق فرو بردن سر در آب باقي ماندن بر جنابت حيض و نفاس تا اذان صبح اِماله كردن قِي كردن «كفّاره روزه» مواردي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست روزه حرام روزه مستحب «راه ثابت شدن اول ماه» اشاره احكام خُمس [خمس بر چه چيزهايي واجب مي شود] اشاره منفعت كسب معدن گنج مال حلال مخلوط به حرام جواهري كه با غواصي به دست مي آيد غنيمت زميني كه كافر ذمّي از مسلمان بخرد «مصرف خمس» احكام زكات اشاره «شرايط وجوب زكات» زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند «مصرف زكات» اشاره شرايط مستحقين زكات نيّت زكات مسائل متفرقه زكات «زكات فطره» مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج [شرايط وجوب حج] اشاره امر به معروف و نهي از منكر اشاره خريد و فروش «اقسام معاملات» اشاره معاملات باطل اشاره معاملات مكروه معاملات مكروه خريد و فروش ميوه معامله سَلَف شرايط معامله سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا به طلا و نقره به نقره «شرايط فروشنده و خريدار» اشاره «شرايط جنس و عوض آن» صيغه خريد و فروش «موارد فسخ معامله» اشاره احكام شركت مضاربه اشاره احكام صلح اشاره احكام اجاره شرايط مال مورد اجاره اشاره شرايط استفاده از مال مورد اجاره مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله اشاره احكام مزارعه اشاره احكام مساقات اشاره احكام محجور اشاره احكام وكالت اشاره احكام قرض اشاره احكام رهن اشاره احكام وَديعه امانت اشاره احكام عاريه اشاره احكام ازدواج اشاره احكام عقد صيغه عقد دائم صيغه عقد غيردائم شرايط عقد موارد فسخ عقد احكام عقد دائم متعه يا صيغه «ازدواج هاي حرام» احكام نگاه كردن مسائل متفرقه ازدواج احكام شير دادن شرايط شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام اولاد حضانت و نفقه احكام طلاق اشاره طلاق دادن زن در حال حيض صيغه طلاق عدّه طلاق عدّه وفات طلاق بائن و رجعي احكام رجوع كردن طلاق خُلع طلاق مُبارات مسائل متفرقه طلاق غصب اشاره «احكام مالي كه پيدا شده» ذبح و شكار [و صيد] دستور ذبح شرايط ذبح دستور كشتن شتر شكار با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي صيد ملخ خوردنيها و آشاميدنيها آداب غذا خوردن احكام قسم نذر و عهد وقف اشاره وصيّت اشاره احكام ارث ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام ديه [اقسام قتل] [احكام] احكام بانك ها اعتبارات بانكي؛ صادرات كالا اشاره صادرات كالا [احكام] واردات كالا مسائل متفرقه

نبش قبر

نبش قبر
مسأله 549 : نبش قبر مسلمان يعني شكافتن قبر او اگر چه طفل يا ديوانه باشد حرام است ولي اگر بدنش از بين رفته و خاك شده باشد اشكال ندارد
مسأله 550 : فرموده اند شكافتن قبر در چند مورد جايز است:
1 ميّت در زمين غصبي دفن شده باشد و مالك زمين راضي نشود كه در آنجا بماند
2 كفن يا چيز ديگري كه با ميّت دفن شده غصبي باشد و صاحب آن راضي نشود كه در قبر بماند و همچنين است اگر چيز گرانبهايي با او دفن شود و بدون نبش قبر نشود آن را بيرون آورد
3 ميّت بدون غسل يا كفن يا حنوط دفن شده باشد، يا بفهمند غسلش باطل بوده يا به غير دستور شرع كفن شده، يا در قبر او را رو به قبله نگذاشته اند. ولي احوط اين است كه اگر موجب هتك و بي احترامي ميّت شود نبش قبر نشود و اگر برهنه دفن شده بايد ملاحظه كنند كه كفن كردن مهمتر است يا نبش قبر نكردن و هر كدام براي ميّت اهميت بيشتري دارد رعايت نمايند
4 بترسند درنده اي بدن ميّت را پاره كند، يا سيل او را ببرد، يا دشمن بيرون آورد، يا بخواهند ميّت را به مشاهد مشرّفه منتقل كنند اگر چه وصيت به اين مطلب نكرده باشد بنا بر اظهر
«غسل هاي مستحب»
اشاره
غسل هاي مستحب در شرع مقدس اسلام بسيار است و از آن جمله است:
1 غسل جمعه و وقت آن از اذان صبح است تا ظهر و بهتر است نزديك ظهر به جا آورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد، بنا بر احوط بدون نيت ادا و قضا تا عصر جمعه به جا آورد و اگر در روز جمعه غسل نكند، مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضاي آن را به جا آورد
و كسي كه مي ترسد در روز جمعه آب پيدا نكند مي تواند روز پنجشنبه غسل را انجام دهد
و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگويد:
«اَشهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ الله وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اجْعَلْني مِنَ التوّابينَ وَ اجْعَلْني مِنَ الْمُتَطَهِّرين».
2 غسل شب اول ماه رمضان و تمام شب هاي فرد مثل شب سوم و پنجم و هفتم ولي از شب بيست و يكم به بعد مستحب است همه شب غسل كند و براي غسل شب اول پانزدهم هفدهم نوزدهم بيست و يكم بيست و سوم بيست و پنجم بيست و هفتم بيست و نهم بيشتر سفارش شده است و زمان مخصوصي براي اين غسل ها معين نيست ولي بهتر است كه در اوّل شب آنها را به جا آورد و نيز مستحب است در شب بيست و سوم غير از غسل اول شب يك غسل هم در آخر شب انجام دهد
3 غسل روز عيد فطر و عيد قربان؛ و وقت آن از اذان صبح است تا غروب؛ و بهتر است آن را پيش از نماز عيد به جا آورد و اگر از ظهر تا غروب به جا آورد، به قصد رجاء انجام دهد.
4 غسل شب عيد فطر؛ و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اول شب به جا آورده شود.
5 غسل روز هشتم و نهم ذي الحجة.
6 غسل روز اول، پانزدهم، بيست و هفتم و آخر ماه رجب.
7 غسل روز عيد غدير.
8 غسل
روز بيست و چهارم ذي الحجة.
9 غسل روز عيد نوروز، پانزدهم شعبان و هفدهم ربيع الاول.
10 غسل كسي كه در موقع گرفتن خورشيد و ماه، نماز آيات را عمداً نخوانده در صورتي كه تمام ماه و خورشيد گرفته باشد
11 غسل كسي كه براي تماشاي دار آويخته رفته و آن را ديده باشد
12 غسل براي احرام، طواف، وقوف به عرفات و مشعر، براي قرباني كردن و سر تراشيدن در مني و براي توبه از معاصي، اگر چه گناه صغيره باشد و براي طلب حاجت و استخاره يعني طلب خير از خداوند.
مسأله 551 : پيش از داخل شدن در حرم مكه، شهر مكه، مسجد الحرام، خانه كعبه، حرم مدينه، شهر مدينه، مسجد پيغمبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) و حرم امامان ( عليهم السلام ) مستحب است انسان غسل كند و اگر در يك روز چند مرتبه مشرف شود، يك غسل كافي است، بلكه اگر در روز غسل كند، مي تواند اين اعمال را در شبي كه متصل به آن است نيز انجام دهد و همچنين به عكس؛ و براي زيارت پيغمبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) و امامان ( عليهم السلام ) از دور يا نزديك مستحب است انسان غسل كند
اگر يكي از غسل هايي را كه در اين مسأله گفته شد به جا آورد و بعد كاري كند كه وضو را باطل مي نمايد، مثلا بخوابد غسل او باطل نمي شود ولي مستحب است دوباره غسل را به جا آورد
* تذكر داده مي شود كه هيچ يك از غسل هاي مستحب كفايت از وضو نمي كند
تيمّم
[تيمم بدل از وضو و غسل ]
اشاره
در هفت مورد به جاي وضو و غسل بايد تيمم كرد:
1 پيدا نكردن آب.
2 مشقت بيش از حد.
3 ترس از ضرر.
4 نياز به آب براي حفظ جان.
5 نياز به آب براي تطهير.
6 نداشتن آب مباح.
7 نداشتن وقت براي وضو يا غسل.
و تفصيل هر كدام به ترتيب ذكر مي شود.
1 پيدا نكردن آب
مسأله 552 : اگر انسان در آبادي باشد، بايد براي تهيه آب وضو و غسل، به قدري جستجو كند كه از پيدا كردن آب نااميد شود و اگر در بيابان باشد، چنانچه زمين آن سخت است و يا پست و بلند است و يا به سبب وجود درخت و مانند آن عبور در آن زمين مشكل است بايد در هر يك از چهار طرف به اندازه پرتاب يك تير كه در قديم با كمان پرتاب مي كردند و در حدود دويست قدم مي شود در جستجوي آب برود و اگر زمين آن اين طور نيست بايد در هر طرف به اندازه پرتاب دو تير جستجو نمايد.
مسأله 553 : اگر بعضي از چهار طرف هموار و بعضي ديگر پست و بلند يا عبور در آن مشكل باشد، بايد در طرفي كه هموار است به اندازه پرتاب دو تير و در طرفي كه اين طور نيست به اندازه پرتاب يك تير جستجو كند؛ و همين طور است اگر در يك طرف قسمتي هموار و قسمت ديگر ناهموار باشد.
مسأله 554 : كسي كه وقت نماز او تنگ نيست و براي تهيه آب وقت دارد اگر يقين يا اطمينان دارد كه در محلي دورتر از مقداري كه بايد جستجو كند آب هست، در صورتي كه مانعي نباشد و مشقت هم نداشته باشد بايد براي تهيه
آب برود.
مسأله 555 : لازم نيست خود انسان در جستجوي آب برود، بلكه مي تواند كسي را كه به گفته او اطمينان دارد بفرستد و در اين صورت اگر يك نفر ازطرف چند نفر برود كافي است؛ و همچنين اگر كسي اهل آن ناحيه باشد و خبر از نبودن آب بدهد به همان اكتفا مي شود.
مسأله 556 : اگر احتمال دهد كه داخل بار سفر خود، يا در منزل يا در قافله آب هست، بايد به قدري جستجو نمايد كه به نبودن آب يقين كند، يا از پيدا كردن آن نااميد شود.
مسأله 557 : اگر پيش از وقت نماز جستجو نمايد و آب پيدا نكند و تا وقت نماز همان جا بماند، لازم نيست كه دوباره در جستجوي آب برود.
مسأله 558 : اگر بعد از داخل شدن وقت نماز جستجو كند و آب پيدا نكند و تا وقت نماز ديگر در همان جا بماند، جستجوي دوباره لازم نيست.
مسأله 559 : اگر از درنده بترسد، يا جستجوي آب به قدري سخت باشد كه نتواند تحمل كند، يا وقت نماز به قدري تنگ باشد كه هيچ نتواند جستجو كند، جستجو لازم نيست ولي اگر بتواند مقداري جستجو كند همان مقدار جستجو لازم است و اگر از دزد بر جان يا مال خودش بترسد نبايد در جستجوي آب برود.
مسأله 560 : اگر در جستجوي آب نرود تا وقت نماز تنگ شود، معصيت كرده ولي نمازش با تيمم صحيح است.
مسأله 561 : كسي كه يقين دارد آب پيدا نمي كند، چنانچه دنبال آب نرود و با تيمم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد كه اگر جستجو مي كرد آب پيدا مي شد، بايد بنا بر احتياط واجب نماز را اعاده نمايد.
مسأله 562 : اگر بعد از جستجو آب پيدا نكند و با تيمم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد در جايي كه جستجو كرده آب بوده، نماز را احتياطاً اعاده كند گرچه واجب نبودن اعاده خالي از وجه نيست.
مسأله 563 : اگر بعد از داخل شدن وقت نماز، وضو داشته باشد و بداند كه اگر وضوي خود را باطل كند نمي تواند وضو بگيرد، چنانچه بتواند بدون ضرر و مشقت وضوي خود را نگاه دارد، نبايد آن را باطل نمايد و همچنين است اگر بداند كه تهيه آب براي او ممكن نيست
مسأله 564 : اگر پيش از وقت نماز وضو داشته باشد و بداند يا احتمال عقلايي دهد يا دو شاهد عادل خبر دهند كه اگر وضوي خود را باطل كند، تهيه آب براي او ممكن نيست، چنانچه بتواند بدون ضرر و مشقت وضوي خود را نگاه دارد، احتياط در آن است كه آن را باطل نكند.
مسأله 565 : كسي كه فقط به مقدار وضو يا به مقدار غسل آب دارد اگر بداند كه اگر آن را بريزد آب پيدا نمي كند، چنانچه وقت نماز داخل شده باشد، ريختن آن حرام است و احتياط در آن است كه پيش از وقت نماز هم آن را نريزد.
مسأله 566 : كسي كه مي داند يا دو شاهد عادل خبر دهند كه آب پيدا نمي كند، اگر بعد از داخل شدن وقت نماز وضوي خود را باطل كند يا آبي كه دارد بريزد معصيت كرده ولي نمازش با تيمّم صحيح است.
2 مشقّت بيش از حد
مسأله 567 : اگر به سبب پيري يا ترس از دزد و جانور و مانند اينها، يا نداشتن وسيله اي كه آب از چاه بكشد، دسترسي به آب نداشته باشد، بايد تيمّم كند و همچنين است اگر تهيه كردن آب يا استعمال آن به قدري مشقت داشته باشد كه مردم آن را تحمل نكنند
مسأله 568 : اگر براي كشيدن آب از چاه دلو و ريسمان و مانند اينها لازم دارد و مجبور است بخرد يا كرايه نمايد اگر چه قيمت آن چند برابر معمول باشد در صورتي كه اجحاف نباشد بايد تهيه كند و همچنين است اگر آب را به چندين برابر قيمتش بفروشند ولي اگر تهيه آنها به قدري پول مي خواهد كه نسبت به حال او آن مقدار ضرر دارد واجب نيست تهيه نمايد
مسأله 569 : اگر ناچار شود كه براي تهيه آب قرض كند، بايد قرض نمايد ولي كسي كه مي ترسد نتواند قرض خود را بدهد واجب نيست قرض كند
مسأله 570 : اگر حفر چاه مشقّت ندارد بايد براي تهيه آب چاه حفر كند مگر اين كه ضرر غير مالي مهمي در اين كار باشد كه به خاطر آن، ديگر اين كار واجب نباشد
مسأله 571 : اگر كسي مقداري آب بي منّت به او ببخشد بايد قبول كند
3 ترس از ضرر
مسأله 572 : اگر از استعمال آب بر جان خود بترسد يا بترسد كه به علّت استعمال آن، مرض يا عيبي در او پيدا شود يا مرضش طول بكشد يا شدت كند يا به سختي معالجه شود بايد تيمّم نمايد ولي اگر آب گرم براي او ضرر ندارد بايد با آب گرم وضو بگيرد يا غسل كند در صورتي كه مخارج گرم كردن در حد متعارف باشد نه خارج از حد معمول
مسأله 573 : لازم نيست يقين كند كه آب براي او ضرر دارد، بلكه اگر احتمال ضرر بدهد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد و از آن احتمال ترس براي او پيدا شود، بايد تيمّم كند.
مسأله 574 : كسي كه مبتلا به درد چشم است و آب براي او ضرر دارد؛ بايد تيمم نمايد.
مسأله 575 : اگر به دليل يقين يا ترس به ضرر، تيمم كند و قبل از نماز بفهمد كه آب برايش ضرر ندارد تيمم او باطل است و اگر بعد از نماز بفهمد، اگر قطع او بر اساس منشأ و علامت معتبري بوده نمازش صحيح است و گرنه بنا بر احتياط نمازش را بايد دو مرتبه بخواند
مسأله 576 : كسي كه مي داند آب برايش ضرر ندارد، چنانچه غسل كند يا وضو بگيرد و بعد بفهمد كه آب براي او ضرر داشته وضو و غسل او صحيح است
4 نياز به آب براي حفظ جان
مسأله 577 : هرگاه بترسد كه اگر آب را به مصرف وضو يا غسل برساند خود او يا عيال و اولاد او، يا رفيقش و كساني كه به او مربوطند، مانند خدمتكار از تشنگي بميرند يا مريض شوند، يا به قدري تشنه شوند كه تحمل آن مشقت دارد بايد به جاي وضو و غسل تيمّم نمايد و نيز اگر بترسد حيواني از تشنگي تلف شود در صورتي كه ذبح آن حيوان براي او ضرر داشته باشد، بايد آب را به آن بدهد و تيمم نمايد اگر چه حيوان مال خودش نباشد و همچنين است اگر كسي كه حفظ جان او واجب است به طوري تشنه باشد كه اگر انسان آب را به او ندهد تلف شود
مسأله 578 : اگر غير از آب پاكي كه براي وضو يا غسل دارد آب نجسي هم به مقدار آشاميدن خود و كساني كه به او مربوطند داشته باشد، بايد آب پاك را براي آشاميدن بگذارد و با تيمّم نماز بخواند ولي چنانچه آب را براي حيوانش بخواهد بايد آب نجس را به آن بدهد و با آب پاك وضو و غسل را انجام دهد
5 نياز به آب براي تطهير
مسأله 579 : كسي كه بدن يا لباسش نجس است و كمي آب دارد كه اگر با آن وضو بگيرد يا غسل كند براي آب كشيدن بدن يا لباس او نمي ماند، بايد بدن يا لباس را آب بكشد و با تيمّم نماز بخواند. ولي اگر چيزي نداشته باشد كه بر آن تيمم كند، بايد آب را به مصرف وضو يا غسل برساند و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
6 نداشتن آب مباح
مسأله 580 : اگر غير از آب يا ظرفي كه استعمال آن حرام است آب يا ظرف ديگري ندارد، مثلاً آب يا ظرفش غصبي است، بايد به جاي وضو و غسل
تيمم كند.
7 نداشتن فرصت براي وضو يا غسل
مسأله 581 : هرگاه وقت به قدري تنگ باشد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند تمام نماز بعد از وقت خوانده مي شود بايد تيمم كند و در صورتي كه اگر وضو بگيرد يك ركعت از نماز را در وقت مي خواند و بقيه را خارج وقت، ولي اگر تيمم كند تمام نماز را در وقت مي خواند، مي تواند بنا بر اظهر هر كدام را خواست انجام دهد ولي احتياط مستحب در تيمم و خواندن تمام نماز در وقت است و اگر با تيمّم هم تمام نماز را نمي تواند در وقت بخواند بايد بنا بر احوط بلكه اقرب وضو بگيرد و يك ركعت نماز را در وقت با وضو بخواند
مسأله 582 : اگر عمداً نماز را به قدري تأخير بيندازد كه وقت وضو يا غسل نداشته باشد، معصيت كرده ولي نماز او با تيمّم صحيح است.
مسأله 583 : كسي كه شك دارد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند وقت براي نماز او مي ماند يا نه، بايد تيمم كند.
مسأله 584 : كسي كه به واسطه تنگي وقت تيمّم كرده، چنانچه بعد از نماز آبي كه داشته از دستش برود، اگر چه تيمّم خود را نشكسته باشد، در صورتي كه براي نمازهاي بعد وظيفه اش تيمّم باشد بايد دوباره تيمم نمايد
مسأله 585 : كسي كه آب دارد، اگر به واسطه تنگي وقت با تيمّم مشغول نماز شود و در بين نماز آبي كه داشته از دستش برود، براي نمازهاي بعد مي تواند با همان تيمّم نماز بخواند
مسأله 586 : اگر انسان به قدري وقت دارد كه مي تواند وضو بگيرد يا غسل كند و نماز را بدون كارهاي مستحبي آن مثل اقامه و قنوت بخواند، بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون كارهاي مستحبي آن به جا آورد، بلكه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد، بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون سوره بخواند.
چيزهايي كه تيمّم بر آنها صحيح است
مسأله 587 : تيمم به خاك، ريگ، كلوخ و سنگ اگر پاك باشند صحيح است و به آجر و كوزه قبل از پخته شدن نيز صحيح است، ولي اگر پخته شده باشد و چيز ديگري براي تيمم ندارد احتياطاً هم به اينها و هم به مانند گِل يا غبار تيمم نمايد
مسأله 588 : تيمّم بر سنگ گچ و سنگ آهك قبل از پخته شدن صحيح است و اگر سنگ گچ و آهك پخته شده است و چيز ديگري ندارد احتياطاً هم به آنها و هم به گِل يا غبار، اگر برايش ممكن است، تيمم نمايد. ولي تيمّم به جواهر، مانند سنگ عقيق و فيروزه باطل مي باشد.
مسأله 589 : اگر خاك، ريگ، كلوخ و سنگ پيدا نشود، بايد با تكان دادن لباس و فرش و مانند آن خاك تهيه كند. همچنين اگر با خشك كردن گِل بتواند خاك تهيه كند بايد اين كار را انجام دهد؛ و اگر تهيه خاك به هيچ صورتي ممكن نيست، دست خود را بر لباس يا فرش و مانند آن بزند تا روي آن غبار آلود شود و بر آن تيمم كند و اگر غبار در لاي لباس يا فرش باشد تيمم بر آن صحيح نيست؛ چنانچه گرد و غبار هم پيدا نشود بايد به گِل تيمم كند و اگر گِل هم پيدا نشود، احتياط مستحب آن است كه نماز را بدون تيمم بخواند و بنا بر اقوي بعداً قضاي آن را به جا آورد.
مسأله 590 : كسي كه آب ندارد اگر برف يا يخ داشته باشد، چنانچه ممكن است بايد آن را آب كند و با آن وضو بگيرد يا غسل نمايد و اگر ممكن نيست و چيزي هم كه تيمّم به آن صحيح است ندارد، احتياط مستحب آن است كه نماز را بدون وضو و تيمّم بخواند و بعداً بايد قضاي آن را هم بخواند.
مسأله 591 : اگر با خاك و ريگ چيزي مانند كاه، كه تيمم به آن باطل است مخلوط شود، نمي تواند به آن تيمّم كند ولي اگر آن چيز به قدري كم باشد كه در خاك يا ريگ، از بين رفته حساب شود، تيمم به آن خاك و ريگ صحيح است؛ بلكه اگر آن چيز كم باشد و از بين رفته هم حساب نشود ولي عرفاً خاك و ريگ گفته شود، بعيد نيست تيمم صحيح باشد.
مسأله 592 : تيمّم به ديوار گِلي صحيح است و همچنين است تيمّم به زمين و خاك نمناك و تيمم به گِل سفت شده نيز صحيح است بنا بر اين گِلي كه تيمم به آن با وجود زمين و خاك خشك صحيح نيست گِليست كه تَر باشد
مسأله 593 : چيزي كه بر آن تيمّم مي كند بايد پاك باشد و اگر چيز پاكي كه تيمّم به آن صحيح است ندارد احتياط در اين است كه نماز را بدون تيمم بخواند و بعداً با وضو يا غسل يا تيمم نماز را دو مرتبه بخواند
مسأله 594 : چيزي كه بر آن تيمم مي كند نبايد غصبي باشد
مسأله 595 : كسي كه در جاي غصبي محبوس است، اگر آب و خاك او غصبي است بايد با تيمّم نماز بخواند در صورتي كه تيمم موجب تصرفي بيشتر از ماندن در آنجا نشود يا صاحب آن زمين به تيمم كردن او راضي باشد
مسأله 596 : مستحب است بعد از زدن دست بر چيزي كه تيمم بر آن صحيح است دست را بتكاند كه گرد آن بريزد
دستور تيمّم
مسأله 597 : در تيمّم چهار چيز واجب است:
اول:
نيت
دوم:
زدن تمام كف دو دست با هم بر چيزي كه تيمّم به آن صحيح است و بنا بر احتياط واجب همراه با ضربه باشد و گذاشتن دو دست بر زمين كافي نيست
سوم:
كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشاني و دو طرف آن، از جايي كه موي سر مي رويَد تا ابروها و بالاي بيني و بنا بر احتياط واجب بايد دست ها روي ابروها هم كشيده شود
چهارم:
كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ
مسأله 598 : تيمّم بدل از غسل و بدل از وضو با هم فرقي ندارند ولي احتياط مستحب آن است كه در تيمم بدل از غسل بلكه در هر تيمّمي بعد از مسح پيشاني يك بار ديگر كف دست ها را به زمين بزند و پشت دست ها را به همان صورتي كه گفته شد با كف دست ديگر مسح نمايد
احكام تيمّم
مسأله 599 : پيشاني و پشت دست ها را بايد از بالا به پايين مسح نمايد و كارهاي تيمّم را بايد پشت سر هم به جا آورد و اگر بين آنها به قدري فاصله دهد كه نگويند تيمّم مي كند باطل است
مسأله 600 : در تيمّم بايد پيشاني و كف دست ها و پشت دست ها پاك باشد و اگر كف دست نجس باشد و نتواند آن را آب بكشد بايد با همان كف دست نجس تيمّم كند و احتياط واجب در اين است كه اگر روي دست نجس نيست هم با كف دست و هم با روي دست تيمم نمايد
مسأله 601 : انسان بايد براي تيمّم انگشتر را از دست بيرون آورد و اگر در پيشاني يا پشت دست ها يا در كف دست ها مانعي باشد مثلا چيزي به آنها چسبيده باشد بايد برطرف نمايد
مسأله 602 : اگر پيشاني يا پشت دست ها زخم است و پارچه يا چيز ديگري را كه بر آن بسته نمي تواند باز كند بايد دست را روي آن بكشد و نيز اگر كف دست زخم باشد و پارچه يا چيز ديگري را كه بر آن بسته نتواند باز كند، بايد دست را با همان پارچه به چيزي كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشاني و پشت دست ها بكشد و اگر كف دست به سبب شكستگي يا عارضه ديگري به طوري در ميان گچ باشد كه قابل برداشتن نيست براي تيمم از ديگران كمك بگيرد
مسأله 603 : اگر پيشاني و پشت دست ها مو داشته باشد اشكال ندارد ولي اگر موي سر روي پيشاني آمده باشد و بيش از حدّ معمول باشد بايد آن را
عقب بزند
مسأله 604 : كسي كه وظيفه اش تيمّم است بنا بر احتياط واجب نبايد پيش از وقت نماز براي نماز تيمّم كند، ولي اگر براي كار واجب ديگر يا مستحبي تيمّم كند و تا وقت نماز عذر او باقي باشد، مي تواند با همان تيمّم نماز بخواند.
مسأله 605 : كسي كه وظيفه اش تيمّم است اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقي مي ماند در وسعت وقت مي تواند با تيمّم نماز بخواند و همچنين اگر اميد برطرف شدن عذر در آخر وقت را دارد اظهر جواز مبادرت به نماز با تيمم است اگر چه تأخير افضل و احوط است
مسأله 606 : كسي كه نمي تواند وضو بگيرد يا غسل كند، مي تواند نمازهاي قضاي خود را با تيمّم بخواند هر چند احتمال بدهد كه به زودي عذر او برطرف مي شود.
مسأله 607 : كسي كه نمي تواند وضو بگيرد يا غسل كند، جايز است نمازهاي مستحبي را كه مثل نافله هاي شبانه روز وقت معين دارد باتيمّم بخواند، حتي دراول وقت.
مسأله 608 : اگر به واسطه نداشتن آب يا عذر ديگري تيمّم كند، بعد از برطرف شدن عذر، تيمّم او باطل مي شود.
مسأله 609 : كسي كه وظيفه اش تيمّم است اگر براي كاري تيمّم كند، تا تيمّم و عذر او باقي است كارهايي را كه بايد با وضو يا غسل انجام داد مي تواند به جا آورد ولي اگر عذرش تنگي وقت بوده، يا با داشتن آب براي نماز ميّت يا خوابيدن تيمّم كرده فقط كاري را كه براي آن تيمّم نموده مي تواند انجام دهد
آموزش تصویری مرتبط با این حکم