احکام شرعی
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي

رساله توضیح المسائل آيت الله شيخ عباس محفوظي

احكام تقليد اشاره احكام طهارت «اقسام آب ها» اشاره آب كُر آب قليل آب جاري آب باران آب چاه «احكام آب ها» «احكام تخلّي» استبراء آداب تخلي نجاسات [نجاسات] اشاره بول و غائط مَني مُردار خون سگ و خوك كافر شراب فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاستخوار «راه ثابت شدن نجاست» نجاست اشياء «احكام نجاسات» مطهِّرات اشاره آب زمين آفتاب انتقال اسلام تبعيّت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار غايب شدن مسلمان «پاك شدن اشياء نجس» «احكام ظرف ها» وضو وضوي ارتماسي دعاهاي وضو «شرايط وضو» اشاره شرط اول و دوم؛ آب وضو پاك و مطلق باشد. شرط سوم؛ وضو گرفتن مستلزم تصرف غاصبانه نباشد. شرط چهارم؛ ظرف آب وضو مباح باشد غصبي نباشد ، ولي مانند شرط سوم ممكن است كسي وضوي صحيح بگيرد به اين صورت كه موقع آب برداشتن قصد وضو نداشته باشد چنان كه در مسأله 271 گذشت شرط پنجم؛ ظرف آب وضو، طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ اعضاي وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد مگر اينكه به وسيله وضو گرفتن و شستن صورت و يا دست ها، اعضاي وضو خود به خود پاك شود شرط هفتم؛ وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است ولي اگر به قصد قربت وضو بگيرد و قصد ديگري مثل خنك شدن تابع قصد وضو باشد، اشكال ندارد شرط نهم؛ وضو را به ترتيبي كه گفته مي شود به جا آورد، اشاره شرط دهم؛ موالات يعني كارهاي وضو را پشت سر هم انجام دهد. شرط يازدهم؛ مباشرت يعني شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر ديگري او را وضو دهد، يا در رساندن آب به صورت و دست ها و مسح سر و پاها به او كمك نمايد، وضو باطل است؛ و منظور كمك در اصل شستن و مسح كردن است، ولي اگر در مقدمات اينها كمك بگيرد مثل اين كه ديگري آب را به صورت او بريزد ولي شخص خودش صورت را بشويد، مانعي ندارد. شرط دوازدهم؛ استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد چنانكه در مسائل تيمم خواهد آمد. شرط سيزدهم؛ در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب نباشد و گرنه وظيفه او وضوي جبيره اي يا تيمم خواهد بود. «احكام وضو» مبطلات وضو وضوي جبيره اشاره غسل [غسل هاي واجب ] اشاره «احكام جنابت» آنچه كه بر جنب حرام است آنچه كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي «احكام غسل» «خون هاي سه گانه» 1 استحاضه اشاره [اقسام] استحاضه احكام استحاضه 2 حيض اشاره اقسام زن هاي حائض احكام حائض 3 نفاس اشاره «احكام اموات» غسل ميّت غسل مسّ ميت كفن ميّت حنوط نماز ميّت دستور نماز ميّت مستحبات نماز ميّت دفن ميّت مسائل متفرقه ميّت نبش قبر «غسل هاي مستحب» اشاره تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل ] اشاره 1 پيدا نكردن آب 2 مشقّت بيش از حد 3 ترس از ضرر 4 نياز به آب براي حفظ جان 5 نياز به آب براي تطهير 6 نداشتن آب مباح 7 نداشتن فرصت براي وضو يا غسل چيزهايي كه تيمّم بر آنها صحيح است دستور تيمّم احكام تيمّم احكام نماز اشاره «نمازهاي واجب» اشاره نمازهاي يوميّه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام اوقات نماز ترتيب نمازها «نمازهاي مستحب» وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله «قبله» «پوشاندن بدن در نماز» «لباس نمازگزار» [شرايط لباس نمازگزار ] اشاره شرط اول: شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: موارد استثناء بدن و لباس نمازگزار مكروهات لباس نمازگزار «مكان نمازگزار» اشاره «احكام مسجد» مكان هايي كه نماز خواندن در آنها مستحب است «اذان و اقامه» «واجبات نماز» اشاره [اركان نماز] نيّت قيام ايستادن تكبيرة الاحرام قرائت ركوع سجود چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است سجده واجب قرآن تشهّد و سلام سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] «قنوت» تعقيبات نماز «مبطلات نماز» اشاره اول: دوم: سوم: [توضيح] چهارم: پنجم: ششم: [توضيح] هفتم: [توضيح] هشتم: نهم: [توضيح] دهم: [توضيح] يازدهم: دوازدهم: [توضيح] مكروهات نماز «شكّيات نماز» اشاره شك هاي مُبطِل اشاره شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد شك هاي صحيح موارد شكستن نماز «نماز احتياط» «سجده سهو» اشاره دستور سجده سهو «نماز مسافر» اشاره شرط اول: اشاره شرط هفتم: شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر «نماز قضا» «نماز جماعت» اشاره شرايط امام جماعت احكام جماعت مكروهات نماز جماعت «نماز جمعه» «نماز آيات» دستور نماز آيات «نماز عيد فطر و قربان» اشاره «اجير گرفتن براي نماز» احكام روزه اشاره نيّت روزه «مبطلات روزه» اشاره خوردن و آشاميدن جماع استمناء دروغ بستن به خدا و پيغمبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) رساندن غُبار به حلق فرو بردن سر در آب باقي ماندن بر جنابت حيض و نفاس تا اذان صبح اِماله كردن قِي كردن «كفّاره روزه» مواردي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست روزه حرام روزه مستحب «راه ثابت شدن اول ماه» اشاره احكام خُمس [خمس بر چه چيزهايي واجب مي شود] اشاره منفعت كسب معدن گنج مال حلال مخلوط به حرام جواهري كه با غواصي به دست مي آيد غنيمت زميني كه كافر ذمّي از مسلمان بخرد «مصرف خمس» احكام زكات اشاره «شرايط وجوب زكات» زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند «مصرف زكات» اشاره شرايط مستحقين زكات نيّت زكات مسائل متفرقه زكات «زكات فطره» مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج [شرايط وجوب حج] اشاره امر به معروف و نهي از منكر اشاره خريد و فروش «اقسام معاملات» اشاره معاملات باطل اشاره معاملات مكروه معاملات مكروه خريد و فروش ميوه معامله سَلَف شرايط معامله سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا به طلا و نقره به نقره «شرايط فروشنده و خريدار» اشاره «شرايط جنس و عوض آن» صيغه خريد و فروش «موارد فسخ معامله» اشاره احكام شركت مضاربه اشاره احكام صلح اشاره احكام اجاره شرايط مال مورد اجاره اشاره شرايط استفاده از مال مورد اجاره مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله اشاره احكام مزارعه اشاره احكام مساقات اشاره احكام محجور اشاره احكام وكالت اشاره احكام قرض اشاره احكام رهن اشاره احكام وَديعه امانت اشاره احكام عاريه اشاره احكام ازدواج اشاره احكام عقد صيغه عقد دائم صيغه عقد غيردائم شرايط عقد موارد فسخ عقد احكام عقد دائم متعه يا صيغه «ازدواج هاي حرام» احكام نگاه كردن مسائل متفرقه ازدواج احكام شير دادن شرايط شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام اولاد حضانت و نفقه احكام طلاق اشاره طلاق دادن زن در حال حيض صيغه طلاق عدّه طلاق عدّه وفات طلاق بائن و رجعي احكام رجوع كردن طلاق خُلع طلاق مُبارات مسائل متفرقه طلاق غصب اشاره «احكام مالي كه پيدا شده» ذبح و شكار [و صيد] دستور ذبح شرايط ذبح دستور كشتن شتر شكار با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي صيد ملخ خوردنيها و آشاميدنيها آداب غذا خوردن احكام قسم نذر و عهد وقف اشاره وصيّت اشاره احكام ارث ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام ديه [اقسام قتل] [احكام] احكام بانك ها اعتبارات بانكي؛ صادرات كالا اشاره صادرات كالا [احكام] واردات كالا مسائل متفرقه

2 حيض

2 حيض
اشاره
خون حيض خوني است كه غالباً در هر ماه چند روزي از رحم زن ها خارج مي شود؛ و زن را در موقع ديدن خون حيض، حائض مي گويند.
خون حيض در بيشتر اوقات غليظ و گرم و رنگ آن سرخ مايل به سياه يا سرخ است و با فشار و كمي سوزش بيرون مي آيد.
مسأله 399 : زن هاي سيّده بعد از تمام شدن شصت سال قمري يائسه مي شوند يعني خون حيض نمي بينند و زن هايي كه سيّده نيستند بعد از تمام شدن پنجاه سال قمري يائسه مي شوند
مسأله 400 : خوني كه دختر پيش از تمام شدن نُه سال مي بيند در صورتي كه معلوم باشد نه سال او تمام نشده است و علامت و نشانه ديگري غير از سن، بر بلوغ او نباشد و همچنين خوني كه زن بعد از يائسه شدن مي بيند حيض نيست
مسأله 401 : زن حامله و زني كه بچه شير مي دهد ممكن است حيض ببيند بنا بر اقوي ولي اگر بيست روز از ايام عادت ديرتر بود هم وظيفه حائض و هم مستحاضه را احتياطاً انجام دهد.
مسأله 402 : اگر دختري نمي داند كه نه سالش تمام شده يا نه و خوني ديد كه يقين كرد خون حيض است بايد آن را خون حيض قرار دهد.
مسأله 403 : زني كه شك دارد يائسه شده يا نه، اگر خوني ببيند و نداند حيض است يا نه بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است.
مسأله 404 : مدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمي شود و اگر مختصري هم از سه روز كمتر باشد حيض نيست.
مسأله 405 : بايد سه روز اول حيض پشت سر هم باشد، پس اگر مثلا دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند حيض نيست.
مسأله 406 : اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند و سپس پاك شود چنانچه دوباره خون ببيند و روزهايي كه خون ديده و در وسط پاك بوده، روي هم از ده روز بيشتر نشود تمام اين مدت را حيض قرار مي دهد
مسأله 407 : اگر زني بيش از سه روز خون ديد و ده روزه يا كمتر از آن پاك شد چنانچه نمي داند خون زخم و جراحت است يا نه، اگر در ايام عادت زن باشد يا اينكه شرايط حيض را داشته باشد آن را خون حيض قرار مي دهد.
مسأله 408 : اگر خوني ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون حيض است يا زخم، اگر قبلا حيض بوده، يعني خون حيض ديده وممكن است اين خون دنباله آن باشد حيض است ليكن اظهر اعتبار خروج از چپ براي حيض و خروج از طرف راست براي زخم است و با عدم امكان وارسي عمل به حالت سابقه مي نمايد و اگر سابقاً پاك بوده وظيفه اي نسبت به حيض ندارد.
مسأله 409 : اگر خوني ببيند و شك كند كه خون حيض است يا خون نفاس، اگر در ايام عادت زن باشد آن را خون حيض قرار مي دهد وگرنه بايد به وظيفه اي كه مشترك بين حيض و نفاس است عمل كند، يعني لازم نيست آنچه بر حائض واجب است ولي بر نفساء واجب نيست و آنچه بر نفساء واجب است و بر حائض واجب نيست به جا آورد. گرچه انجام دادن مجموع وظايف حائض و وظايف نفساء، مطابق احتياط است بلكه اين احتياط در صورت امكان ترك نشود و در صورت عدم امكان احتياط، مخالفت قطعيه ننمايد.
مسأله 410 : اگر خوني ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت، ولي احتمال خون ديگري مثل خون جراحت و زخم را هم نمي دهد، بايد خود را وارسي كند، يعني مقداري پنبه داخل فرج نمايد و كمي صبر كند، بعد بيرون آورد پس اگر اطراف آن آلوده باشد، خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده، حيض مي باشد. البته بايد خون زياد نباشد تا به وسيله فوق بتواند بين خون حيض و بكارت فرق بگذارد و در صورت عدم امكان تشخيص وعدم حصول يقين، در ايام عادت حكم به حيض بودن مي كند و گرنه عمل به حالت سابقه مي نمايد.
مسأله 411 : اگر كمتر از سه روز خون ببيند و سپس پاك شود و بعد سه روز خون ببيند، خون دوم حيض است و خون اول اگر چه در روزهاي عادتش باشد حيض نيست.
مسأله 412 : اگر حائض پاك شد و بعد از گذشتن ده روز يا بيشتر، دوباره خون ديد، اگر از سه روز بيشتر طول بكشد ولي از ده روز بيشتر نباشد و ساير شرايط حيض را داشته باشد، خون دوم نيز حيض است.
اقسام زن هاي حائض
مسأله 413 : زن هاي حائض بر شش قسمند:
1 صاحب عادت وقتيّه و عدديّه؛ و آن زني است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و شماره روزهاي حيض او هم در هر دو ماه يك اندازه باشد، مثل آن كه دو ماه پشت سر هم از اوّل ماه تا هفتم آن خون ببيند.
2 صاحب عادت وقتيّه و آن زني است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند ولي شماره روزهاي حيض او در هر دو ماه يك اندازه نباشد، مثلا دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند ولي ماه اول روز هفتم و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود.
3 صاحب عادت عدديه و آن زني است كه شماره روزهاي حيض او در دو ماه پشت سر هم به يك اندازه باشد، ولي وقت ديدن آن دو خون يكي نباشد، مثل آن كه ماه اول از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند.
4 مضطربه؛ و آن زني است كه چند ماه خون ديده ولي عادت معيني پيدا نكرده يا عادتش بهم خورده و عادت تازه اي پيدا نكرده است.
5 مبتدئه و آن زني است كه دفعه اولِ خون ديدن او است.
6 ناسيه و آن زني است كه عادت خود را فراموش
كرده است.
و هر كدام از اينها احكامي دارند كه در مسائل بعدي گفته مي شود.
مسأله 414 : زني كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت يا دو سه روز جلوتر يا دو سه روز عقب تر خون ببيند، به طوري كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته اگر چه آن خون، نشانه هاي حيض را نداشته باشد، بايد به احكامي كه براي زن حائض گفته مي شود عمل كند و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده، مثل اينكه پيش از سه روز پاك شود، بايد عبادت هايي را كه بجا نياورده قضا نمايد.
مسأله 415 : زني كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر چند روز پيش از عادت و همه روزهاي عادت و چند روز بعد از عادت خون ببيند و روي هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط خوني را كه در روزهاي عادت خود ديده، حيض است و خوني كه پيش از آن و بعد از آن ديده استحاضه مي باشد و بايد عبادتهايي را كه در روزهاي پيش از عادت و بعد از عادت بجا نياورده قضا نمايد و اگر همه روزهاي عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند و روي هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود فقط روزهاي عادت او حيض است و خوني كه جلوتر از آن ديده استحاضه مي باشد و چنانچه در آن روزها عبادت نكرده بايد قضا نمايد و اگر همه روزهاي عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روي هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر بيشتر شود فقط روزهاي عادت حيض و
باقي استحاضه است
مسأله 416 : زني كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر مقداري از روزهاي عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند و روي هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود روزهايي كه در عادت خون ديده با چند روز پيش از آن، كه روي هم به مقدار عادت او شود، حيض و روزهاي اول را استحاضه قرار مي دهد و اگر مقداري از روزهاي عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روي هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است و اگر بيشتر شود، بايد روزهايي كه در عادت خون ديده با چند روز بعد از آن كه روي هم به مقدار عادت او شود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.
مسأله 417 : زني كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند، خوني كه در روزهاي عادت ديده اگر چه نشانه هاي حيض را نداشته باشد، حيض است؛ و خوني كه بعد از روزهاي عادت ديده اگرچه نشانه هاي حيض را داشته باشد استحاضه است. مثلا زني كه عادت حيض او از اول ماه تا هفتم است، اگر از اول تا دوازدهم خون ببيند، هفت روز اول آن حيض و پنج روز بعد استحاضه مي باشد.
مسأله 418 : زني كه عادت وقتيه دارد، اگر در وقت عادت خود يا دو سه روز پيش از عادت يا دو سه روز بعد از عادت خون ببيند به طوري كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته، اگر چه آن خون نشانه هاي حيض را نداشته باشد، بايد به احكامي كه براي زن هاي حائض گفته خواهد شد عمل نمايد و اگر بعد بفهمد حيض نبوده مثل آن كه پيش از سه روز پاك شود بايد عبادت هايي را كه بجا نياورده قضا نمايد
مسأله 419 : زني كه عادت عدديه دارد اگر بيشتر از شماره عادت خود خون ببيند و از ده روز بيشتر شود، چنانچه همه خون هايي كه ديده يك جور باشد بايد از موقع ديدن خون به شماره روزهاي عادتش حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و اگر همه خون هايي كه ديده يك جور نباشد، بلكه چند روز از آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشد، اگر روزهايي كه خون، نشانه حيض را دارد با شماره روزهاي عادت او يك اندازه است بايد همان روزها را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و اگر روزهايي كه خون نشانه حيض دارد از روزهاي عادت او بيشتر است فقط به اندازه روزهاي عادت او حيض و بقيه استحاضه است و اگر روزهايي كه خون نشانه حيض دارد از روزهاي عادت او كمتر است، بايد آن روزها را با چند روز ديگر كه روي هم به اندازه روزهاي عادتش شود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد
مسأله 420 : مضطربه زني كه چند ماه خون ديده ولي عادت معيني پيدا نكرده اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خون هايي كه ديده يك جور باشد، چنانچه عادت خويشان او مشخص است آن مقدار را براي خود حيض و بقيه را استحاضه قرار مي دهد
مسأله 421 : مضطربه اگر بيشتر از ده روز خوني ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر آن نشانه استحاضه دارد، چنانچه خوني كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، همه آن حيض است و اگر خوني كه نشانه حيض را دارد كمتر از سه روز باشد بايد بنا بر احتياط تا هفت روز را حيض قرار دهد.
مسأله 422 : مبتدئه يعني زني كه دفعه اول خون ديدن اوست اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خون هايي كه ديده يك جور باشد بايد عادت خويشان خود را به طوري كه در مضطربه گفته شد حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد
مسأله 423 : مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خوني ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه خوني كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد همه آن حيض است ولي اگر پيش از گذشتن ده روز از خوني كه نشانه حيض دارد دوباره خوني ببيند كه آن هم نشانه خون حيض داشته باشد، مثل آن كه پنج روز خون سياه و نُه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد از اول خون اول كه نشانه حيض دارد، حيض قرار دهد و در عدد رجوع به خويشاوندان خود كند و بقيه را استحاضه قرار دهد.
مسأله 424 : مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خوني ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر آن نشانه استحاضه داشته باشد، چنانچه خوني كه نشانه حيض دارد از سه روز كمتر يا از ده روز بيشتر باشد، بايد از اولي كه خون نشانه حيض دارد، حيض قرار دهد و در عدد به خويشاوندان خود رجوع كند و بقيه را استحاضه قرار دهد.
مسأله 425 : ناسيه يعني زني كه وقت و عدد عادت خود را فراموش كرده است اگر بيشتر از ده روز خون ببيند بايد روزهايي را كه خون او نشانه حيض دارد تا ده روز حيض قرار دهد و بقيه را استحاضه قرار دهد و اگر نتواند حيض را به واسطه نشانه هاي آن تشخيص دهد، بنا بر احتياط واجب بايد هفت روز اول را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، مگر اينكه بداند به طور مسلم در روزهاي اول حيض نمي شده است كه در آن صورت بعد از آن روزها را بايد حيض قرار دهد و اگر ظن اطميناني پيدا كرد كه ايام عادتش مثل خويشان خود است عادت آنها را براي خود انتخاب مي كند.
احكام حائض
مسأله 426 : چند چيز بر حائض حرام است:
1 عبادت هايي كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمم به جا آورده شود، ولي به جا آوردن عبادت هايي كه وضو و غسل و تيمم براي آنها لازم نيست، مانند نماز ميت مانعي ندارد.
2 تمام چيزهايي كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.
3 جماع كردن در فرج، كه هم براي مرد حرام است و هم براي زن، اگر چه به مقدار ختنه گاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد.
مسأله 427 : جماع كردن در روزهايي هم كه حيض زن قطعي نيست ولي شرعاً بايد براي خود حيض قرار دهد حرام است. پس زني كه بيشتر از ده روز خون مي بيند و بايد به دستوري كه قبلاً ذكر شده روزهاي عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، شوهرش نمي تواند در آن روزها با او نزديكي نمايد.
مسأله 428 : اگر شماره روزهاي حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد در قسمت اول آن با زن خود در قُبُل جماع كند، احتياط واجب آن است كه هجده نخود طلا كفاره به فقير بدهد و اگر در قسمت دوم جماع كند، نُه نخود و اگر در قسمت سوم جماع كند، بايد چهار نخود و نيم بدهد، مثلا زني كه شش روز خون حيض مي بيند، اگر شوهرش در شب يا روز اول و دوم با او جماع كند، هجده نخود طلا بدهد و در شب يا روز سوم و چهارم نُه نخود و در شب يا روز پنجم و ششم بايد چهار نخود و نيم بدهد.
مسأله 429 : طلاق دادن زن در حال حيض، به طوري كه در كتاب طلاق گفته مي شود باطل است
مسأله 430 : اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاك شده ام، بايد حرف او را قبول كرد، مگر اينكه اطمينان پيدا شود كه دروغ مي گويد.
مسأله 431 : اگر زن در بين نماز حائض شود، نماز او باطل است.
مسأله 432 : بعد از آن كه زن از خون حيض پاك شد واجب است براي نماز و روزه و عبادت هاي ديگري كه بايد با طهارت وضو يا غسل يا تيمم به جا آورده شود غسل كند و دستور آن مثل غسل جنابت است ولي بنا بر اظهر براي نماز بايد پيش از غسل يا بعد از آن وضو هم بگيرد و اگر پيش از غسل وضو بگيرد بهتر است
مسأله 433 : نمازهاي يوميه اي كه زن در حال حيض نخوانده قضا ندارد ولي روزه هاي واجب را بايد قضا نمايد
مسائل متفرقه حيض
مسأله 434 : مبتدئه مضطربه، ناسيه و زني كه عادت عدديه دارد اگر خوني ببينند كه نشانه هاي حيض را داشته باشد يا يقين كنند كه سه روز طول مي كشد بايد عبادت را ترك كنند و چنانچه بعد بفهمند حيض نبوده بايد عبادت هايي را كه بجا نياورده اند قضا نمايند ولي اگر يقين نكنند كه تا سه روز طول مي كشد و نشانه هاي حيض را هم نداشته باشد، بنا بر احتياط واجب بايد تا سه روز كارهاي استحاضه را به جا آورند و كارهايي را كه بر حائض حرام است ترك نمايند و چنانچه پيش از سه روز پاك نشدند، بايد آن را حيض قرار دهند.
مسأله 435 : اگر زن پيش از ده روز پاك شود و بداند كه در باطن خون نيست، بايد براي عبادت هاي خود غسل كند، ولي اگر يقين داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مي بيند نبايد غسل كند و نمي تواند نماز بخواند و بايد به احكام حائض عمل نمايد.
مسأله 436 : زني كه در حيض عادت عدديه دارد اگر بيش از مقدار عادت خود خون ديد در صورتي كه نشانه هاي حيض را داشته باشد و بداند يا احتمال دهد كه قبل از ده روز پاك خواهد شد عبادت هاي خود را ترك مي كند و اگر در اثناء ده روز در ظاهر پاك شد بنا بر احتياط بايد مقداري پنبه داخل فرج خود كرده كمي صبر كند و بعد بيرون آورد اگر پاك بود غسل مي كند و اگر پاك نبود مي تواند عبادت هاي خود را ترك كند تا از داخل هم پاك شود ولي در صورتي كه مي داند خون بيش از ده روز ادامه خواهد داشت مقدار عادت خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار مي دهد
مسأله 437 : اگر چند روز را حيض قرار دهد و عبادت نكند بعد بفهمد حيض نبوده است بايد نماز و روزه اي را كه در آن روزها بجا نياورده قضا نمايد و اگر چند روز را به گمان اينكه حيض نيست عبادت كند، بعد بفهمد حيض بوده، چنانچه آن روزها روزهايي بوده كه بايد روزه مي گرفته، واجب است
قضا نمايد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم