احکام شرعی
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي

رساله توضیح المسائل آيت الله شيخ عباس محفوظي

احكام تقليد اشاره احكام طهارت «اقسام آب ها» اشاره آب كُر آب قليل آب جاري آب باران آب چاه «احكام آب ها» «احكام تخلّي» استبراء آداب تخلي نجاسات [نجاسات] اشاره بول و غائط مَني مُردار خون سگ و خوك كافر شراب فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاستخوار «راه ثابت شدن نجاست» نجاست اشياء «احكام نجاسات» مطهِّرات اشاره آب زمين آفتاب انتقال اسلام تبعيّت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار غايب شدن مسلمان «پاك شدن اشياء نجس» «احكام ظرف ها» وضو وضوي ارتماسي دعاهاي وضو «شرايط وضو» اشاره شرط اول و دوم؛ آب وضو پاك و مطلق باشد. شرط سوم؛ وضو گرفتن مستلزم تصرف غاصبانه نباشد. شرط چهارم؛ ظرف آب وضو مباح باشد غصبي نباشد ، ولي مانند شرط سوم ممكن است كسي وضوي صحيح بگيرد به اين صورت كه موقع آب برداشتن قصد وضو نداشته باشد چنان كه در مسأله 271 گذشت شرط پنجم؛ ظرف آب وضو، طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ اعضاي وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد مگر اينكه به وسيله وضو گرفتن و شستن صورت و يا دست ها، اعضاي وضو خود به خود پاك شود شرط هفتم؛ وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است ولي اگر به قصد قربت وضو بگيرد و قصد ديگري مثل خنك شدن تابع قصد وضو باشد، اشكال ندارد شرط نهم؛ وضو را به ترتيبي كه گفته مي شود به جا آورد، اشاره شرط دهم؛ موالات يعني كارهاي وضو را پشت سر هم انجام دهد. شرط يازدهم؛ مباشرت يعني شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر ديگري او را وضو دهد، يا در رساندن آب به صورت و دست ها و مسح سر و پاها به او كمك نمايد، وضو باطل است؛ و منظور كمك در اصل شستن و مسح كردن است، ولي اگر در مقدمات اينها كمك بگيرد مثل اين كه ديگري آب را به صورت او بريزد ولي شخص خودش صورت را بشويد، مانعي ندارد. شرط دوازدهم؛ استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد چنانكه در مسائل تيمم خواهد آمد. شرط سيزدهم؛ در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب نباشد و گرنه وظيفه او وضوي جبيره اي يا تيمم خواهد بود. «احكام وضو» مبطلات وضو وضوي جبيره اشاره غسل [غسل هاي واجب ] اشاره «احكام جنابت» آنچه كه بر جنب حرام است آنچه كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي «احكام غسل» «خون هاي سه گانه» 1 استحاضه اشاره [اقسام] استحاضه احكام استحاضه 2 حيض اشاره اقسام زن هاي حائض احكام حائض 3 نفاس اشاره «احكام اموات» غسل ميّت غسل مسّ ميت كفن ميّت حنوط نماز ميّت دستور نماز ميّت مستحبات نماز ميّت دفن ميّت مسائل متفرقه ميّت نبش قبر «غسل هاي مستحب» اشاره تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل ] اشاره 1 پيدا نكردن آب 2 مشقّت بيش از حد 3 ترس از ضرر 4 نياز به آب براي حفظ جان 5 نياز به آب براي تطهير 6 نداشتن آب مباح 7 نداشتن فرصت براي وضو يا غسل چيزهايي كه تيمّم بر آنها صحيح است دستور تيمّم احكام تيمّم احكام نماز اشاره «نمازهاي واجب» اشاره نمازهاي يوميّه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام اوقات نماز ترتيب نمازها «نمازهاي مستحب» وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله «قبله» «پوشاندن بدن در نماز» «لباس نمازگزار» [شرايط لباس نمازگزار ] اشاره شرط اول: شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: موارد استثناء بدن و لباس نمازگزار مكروهات لباس نمازگزار «مكان نمازگزار» اشاره «احكام مسجد» مكان هايي كه نماز خواندن در آنها مستحب است «اذان و اقامه» «واجبات نماز» اشاره [اركان نماز] نيّت قيام ايستادن تكبيرة الاحرام قرائت ركوع سجود چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است سجده واجب قرآن تشهّد و سلام سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] «قنوت» تعقيبات نماز «مبطلات نماز» اشاره اول: دوم: سوم: [توضيح] چهارم: پنجم: ششم: [توضيح] هفتم: [توضيح] هشتم: نهم: [توضيح] دهم: [توضيح] يازدهم: دوازدهم: [توضيح] مكروهات نماز «شكّيات نماز» اشاره شك هاي مُبطِل اشاره شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد شك هاي صحيح موارد شكستن نماز «نماز احتياط» «سجده سهو» اشاره دستور سجده سهو «نماز مسافر» اشاره شرط اول: اشاره شرط هفتم: شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر «نماز قضا» «نماز جماعت» اشاره شرايط امام جماعت احكام جماعت مكروهات نماز جماعت «نماز جمعه» «نماز آيات» دستور نماز آيات «نماز عيد فطر و قربان» اشاره «اجير گرفتن براي نماز» احكام روزه اشاره نيّت روزه «مبطلات روزه» اشاره خوردن و آشاميدن جماع استمناء دروغ بستن به خدا و پيغمبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) رساندن غُبار به حلق فرو بردن سر در آب باقي ماندن بر جنابت حيض و نفاس تا اذان صبح اِماله كردن قِي كردن «كفّاره روزه» مواردي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست روزه حرام روزه مستحب «راه ثابت شدن اول ماه» اشاره احكام خُمس [خمس بر چه چيزهايي واجب مي شود] اشاره منفعت كسب معدن گنج مال حلال مخلوط به حرام جواهري كه با غواصي به دست مي آيد غنيمت زميني كه كافر ذمّي از مسلمان بخرد «مصرف خمس» احكام زكات اشاره «شرايط وجوب زكات» زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند «مصرف زكات» اشاره شرايط مستحقين زكات نيّت زكات مسائل متفرقه زكات «زكات فطره» مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج [شرايط وجوب حج] اشاره امر به معروف و نهي از منكر اشاره خريد و فروش «اقسام معاملات» اشاره معاملات باطل اشاره معاملات مكروه معاملات مكروه خريد و فروش ميوه معامله سَلَف شرايط معامله سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا به طلا و نقره به نقره «شرايط فروشنده و خريدار» اشاره «شرايط جنس و عوض آن» صيغه خريد و فروش «موارد فسخ معامله» اشاره احكام شركت مضاربه اشاره احكام صلح اشاره احكام اجاره شرايط مال مورد اجاره اشاره شرايط استفاده از مال مورد اجاره مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله اشاره احكام مزارعه اشاره احكام مساقات اشاره احكام محجور اشاره احكام وكالت اشاره احكام قرض اشاره احكام رهن اشاره احكام وَديعه امانت اشاره احكام عاريه اشاره احكام ازدواج اشاره احكام عقد صيغه عقد دائم صيغه عقد غيردائم شرايط عقد موارد فسخ عقد احكام عقد دائم متعه يا صيغه «ازدواج هاي حرام» احكام نگاه كردن مسائل متفرقه ازدواج احكام شير دادن شرايط شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام اولاد حضانت و نفقه احكام طلاق اشاره طلاق دادن زن در حال حيض صيغه طلاق عدّه طلاق عدّه وفات طلاق بائن و رجعي احكام رجوع كردن طلاق خُلع طلاق مُبارات مسائل متفرقه طلاق غصب اشاره «احكام مالي كه پيدا شده» ذبح و شكار [و صيد] دستور ذبح شرايط ذبح دستور كشتن شتر شكار با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي صيد ملخ خوردنيها و آشاميدنيها آداب غذا خوردن احكام قسم نذر و عهد وقف اشاره وصيّت اشاره احكام ارث ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام ديه [اقسام قتل] [احكام] احكام بانك ها اعتبارات بانكي؛ صادرات كالا اشاره صادرات كالا [احكام] واردات كالا مسائل متفرقه

«نماز مسافر»

«نماز مسافر»
اشاره
مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شكسته به جا آورد يعني دو ركعت بخواند:
1 آن كه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعي نباشد
2 از اول مسافرت، قصد هشت فرسخ را داشته باشد
3 در بين راه از قصد خود برنگردد
4 قبل از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود يا جايي كه مي خواهد ده روز يا بيشتر در آنجا بماند نگذرد.
5 براي كار حرام سفر نكند.
6 از صحرانشين هايي نباشد كه در بيابان ها گردش مي كنند.
7 شغل او مسافرت نباشد.
8 از شهر خارج شده به حد ترخُّص برسد
تفصيل شروط ذكر شده در مسائل بعدي بيان مي شود
شرط اول:
اشاره
آن كه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعي نباشد
مسأله 1031 : كسي كه مجموع مسافت رفت و برگشت او هشت فرسخ است و بخواهد همان روز كه رفته است برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند و همچنين اگر رفت و برگشت در شب يا در روز و شب باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1032 : اگر مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ باشد ولي همان روز كه رفته نمي خواهد برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند و روزه را افطار نمايد و اگر رفت و برگشت به تنهايي هشت فرسخ يا بيشتر باشد و در بين راه و مقصد، قصد ماندن ده روز نكرده باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و روزه را افطار نمايد.
مسأله 1033 : اگر علم يا اطمينان داشته باشد و يا دو نفر عادل بگويند كه سفر او هشت فرسخ است بايد ترتيب اثر بدهد و نماز را شكسته بخواند، بلكه كافي بودن مطلق گمان اگر چه اطمينان نداشته باشد خالي از وجه نيست و اگر براي او سؤال كردن مشكل نيست و حرج ندارد بايد بنا بر احتياط سؤال كند.
مسأله 1034 : اگر دو نفر عادل بگويند سفر هشت فرسخ است و دو نفر عادل ديگر بگويند نيست، بنا بر احوط بايد قول دوم را بگيرد و نماز را تمام بخواند و اگر شكسته خوانده اعاده كند، حتي اگر بعداً هم معلوم شود كه هشت فرسخ بوده؛ مگر اينكه نماز اول را با قصد قربت خوانده باشد كه در اين صورت همان نماز كافي است.
مسأله 1035 : كسي كه يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده اگر چه كمي از راه باقي باشد بايد نماز را شكسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شكسته به جا آورد
مسأله 1036 : اگر طفل مميزي كه قصد سفر دارد در بين راه بالغ شود، در صورتي كه مجموع حركت از ابتداي سفر هشت فرسخ باشد واجب است از زمان بلوغ نماز را شكسته بخواند
مسأله 1037 : اگر دو همسفر يكي معتقد به مقدار مسافت شرعي يعني هشت فرسخ است و ديگري معتقد است كه هشت فرسخ نيست، بايد هر كدام به وظيفه خود عمل كند و بنا بر احتياط واجب هيچ كدام به ديگري اقتدا نكند
مسأله 1038 : اگر بين دو محلي كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد كند به نحوي كه به حدّ ترخّص برگردد، اگر چه روي هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1039 : اگر محلي دو راه داشته باشد، يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهي كه هشت فرسخ است، به آنجا برود بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راه ديگر بدون قصد برگشت برود بايد تمام بخواند.
مسأله 1040 : اگر شهر ديوار دارد، بايد ابتداي مسافت را از ديوار شهر حساب كند و اگر ديوار ندارد، بايد از خانه هاي آخر شهر حساب نمايد.
شرط هفتم:
شغل او مسافرت نباشد بنا بر اين شتردار و راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند اينها اگر چه براي بردن اثاثيه منزل خود مسافرت كنند نمازشان تمام است
شرط دوم:
اشاره
از اول مسافرت، قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگر به جايي كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آنجا قصد كند جايي برود كه با مقداري كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته، بايد نماز را تمام بخواند، ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و به وطنش يا به جايي كه مي خواهد ده روز بماند برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1041 : كسي كه نمي داند سفرش چند فرسخ است، مثلا براي پيدا كردن گمشده اي مسافرت مي كند و نمي داند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند، ولي در برگشتن، چنانچه تا وطنش يا جايي كه مي خواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر در بين رفتن مثلاً قصد كند كه چهار فرسخ برود و برگردد، چنانچه رفت و برگشت هشت فرسخ شود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1042 : مسافر در صورتي بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود، پس كسي كه از شهر بيرون مي رود و مثلا قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند، سفر هشت فرسخي برود چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا مي كند، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد بايد تمام بخواند و احتمال دارد كه مطلق گمان كافي باشد.
مسأله 1043 : كسي كه در سفر به اختيار ديگريست مانند نوكري كه با آقاي خود مسافرت مي كند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1044 : كسي كه در سفر به اختيار ديگري است، اگر بداند يا گمان داشته باشد، بلكه اگر احتمال نيز بدهد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مي شود و برمي گردد، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1045 : كسي كه در سفر به اختيار ديگري است، اگر نداند كه آن ديگري قصد هشت فرسخ را دارد يا نه، بنا بر احوط بايد تحقيق كند و اگر تحقيق ممكن نيست بايد نماز را تمام بخواند و اگر معلوم شد كه از اول قصد هشت فرسخ را داشته بنا بر اظهر بايد نماز را شكسته بخواند و احوط جمع بين شكسته و تمام است مگر اين كه مسافت باقيمانده هشت فرسخ باشد كه در اين صورت بايد شكسته بخواند.
شرط سوم:
اشاره
در بين راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، يا مردّد شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1046 : اگر براي رفتن به محلي حركت كند و بعد از رفتن مقداري از راه بخواهد جاي ديگري برود، چنانچه از محل اولي كه حركت كرده تا جايي كه مي خواهد برود، هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1047 : اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد مردّد شود كه بقيه راه را برود يا نه و در موقعي كه مردّد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود، بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1048 : اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد مردّد شود كه بقيه راه را برود يا نه و در موقعي كه مردّد است مقداري راه برود و بعد تصميم بگيرد كه هشت فرسخ ديگر برود يا چهار فرسخ رفته و برگردد و يا اين كه تصميم بگيرد بقيه راه را برود و باقيمانده سفر او هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد ولي بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1049 : اگر در حال سفر بعد از گذشتن از حدّ ترخص مانعي براي مسافرت پيش بيايد تا وقتي كه تصميم او بر سفر باقيست و مشروط به تحقق امر ديگر نيست، بايد نماز را شكسته بخواند، ولي اگر از تصميم سفر برگردد و يا بخواهد در همان مكان ده روز بماند بايد نماز را تمام بخواند.
شرط چهارم:
اشاره
قبل از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود نگذرد، يا نخواهد ده روز يا بيشتر در جايي بماند، پس كسي كه مي خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلي بماند، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1050 : كسي كه نمي داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مي گذرد يا نه، يا ده روز در محلي مي ماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1051 : كسي كه مي خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلي بماند و نيز كسي كه مردّد است كه از وطنش بگذرد يا ده روز در محلي بماند، اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم بايد نماز را تمام بخواند. ولي اگر باقيمانده راهش هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط پنجم:
اشاره
براي كار حرام سفر نكند و اگر براي كار حرامي مانند دزدي سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند و همچنين است اگر خود سفر حرام باشد، مثل آن كه براي او ضرر داشته باشد، يا زن بدون اجازه شوهر و فرزند با وجود نهي پدر و مادر سفري بروند كه بر آنان واجب نباشد، ولي اگر مثل سفر حج واجب باشد، بايد نماز را شكسته بخوانند.
مسأله 1052 : كسي كه سفر او حرام نيست و براي كار حرام هم سفر نمي كند، اگر چه در سفر، معصيتي انجام دهد، مثلا نعوذ بالله غيبت كند يا شراب بخورد، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر مقصود از سفر هم طاعت و هم معصيت باشد اگر هر دو قصد مستقل باشد بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر مقصود اصلي طاعت است و معصيت مقصود فرعي و تبعي است، نماز را شكسته مي خواند.
مسأله 1053 : اگر مخصوصاً براي آن كه كار واجبي را ترك كند، مسافرت نمايد نمازش تمام است، پس كسي كه بدهكار است، اگر بتواند بدهي خود را بدهد و طلبكار هم مطالبه كند، چنانچه در سفر نتواند بدهي خود را بدهد و مخصوصاً براي فرار از دادن بدهي مسافرت نمايد، بايد نماز را تمام بخواند ولي مسافرت براي ترك روزه حرام نيست
مسأله 1054 : اگر سفر او سفر حرام نباشد ولي حيوان سواري يا مركب ديگري كه سوار است غصبي باشد و يا اين كه در زمين غصبي سفر مي كند، بنا بر اظهر نمازش تمام است.
مسأله 1055 : كسي كه با ظالم مسافرت مي كند اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم باشد، بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا مثلا براي نجات دادن مظلومي با او مسافرت كند، نمازش شكسته است.
مسأله 1056 : اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كند حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1057 : اگر براي لهو و خوشگذراني به شكار رود نمازش تمام است و چنانچه براي تهيه معاش به شكار رود، نمازش شكسته است و اگر براي كسب و زياد كردن مال برود، پس اگر از كساني مي شود كه شغلشان در مسافرت كردن است نمازش تمام است و روزه مي گيرد و گرنه احتياط واجب در جمع بين شكسته و تمام است ولي روزه را افطار مي كند
مسأله 1058 : كسي كه سفرش براي معصيت است اگر در بين راه توبه كرده در صورتي كه باقيمانده سفر به اندازه مسافت شرعي باشد نمازش شكسته است و اگر توبه نكرده و پس از ارتكاب معصيت و يا بدون آن برگشت در صورتي كه بقيه سفر به اندازه مسافت شرعي باشد بنا بر اظهر نماز را شكسته مي خواند.
مسأله 1059 : اگر قسمتي از سفر براي كار حرام و قسمتي ديگر براي كار غير حرام باشد آن قسمت سفر كه براي غير حرام است ملاك شروع مسافت شرعي براي شكسته بودن نماز است.
شرط ششم:
اشاره
از صحرانشين هايي نباشد كه در بيابان ها گردش مي كنند و هر جا آب و خوراك براي خود و حيواناتشان پيدا كنند مي مانند و بعد از چندي به جاي ديگر مي روند و صحرانشين ها در اين مسافرت ها بايد نماز را تمام بخوانند
مسأله 1060 : كسي كه شغلش مسافرت است اگر براي كار ديگري، مثلا براي زيارت يا حج مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند، ولي اگر مثلا راننده، عده اي را براي زيارت با اتومبيل خود ببرد و در ضمن خودش هم زيارت كند، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1061 : مسافرت هايي كه هميشه لازمه شغل انسان است، مثل سفر براي پيدا كردن منزل قبل از حركت كاروان، مانند همان شغل است بخلاف مسافرت هاي اتفاقي كه نماز در آن شكسته است.
مسأله 1062 : كسي كه در مقداري از سال شغلش مسافرت است، مثل راننده اي كه فقط در تابستان يا زمستان اتومبيل خود را كرايه مي دهد، در سفري كه مشغول به كارش است اگر به او راننده گفته مي شود، بايد نماز را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1063 : در كثيرالسفر لازم نيست كه انسان سفرهاي متعدد داشته باشد بلكه يك سفر طولاني كه بيشتر سال را فرا گيرد مثل سفرهاي متعدد است؛ پس همين كه بگويند فلاني راننده است و يا شغلش سفر است اگر چه در يك سفر طولاني و بدون تكرار و تعدّد باشد كافي است.
مسأله 1064 : راننده و دوره گردي كه در دو سه فرسخي شهر رفت و آمد مي كند، چنانچه اتفاقاً سفر هشت فرسخي برود ولي اين سفر جزء شغل او باشد، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1065 : كسي كه شغلش مسافرت است، اگر در وطن يا غير وطن خود ده روز بماند، در سفر اولي كه بعد از ده روز مي رود، مانند سفر اوليست كه اين شغل را در ابتدا شروع كرده بود و بنا بر اين تا زماني كه اين سفر، عرفاً شغل او حساب نمي شود، بايد نماز را شكسته بخواند. بلي ماندن ده روز متصل در غيروطن بايد با قصد اقامه باشد ولي در وطن اگرچه بدون قصد هم باشد همين حكم را دارد
مسأله 1066 : كسي كه در شهرها سياحت مي كند و براي خود وطني اختيار نكرده بايد نماز را تمام بخواند
مسأله 1067 : كسي كه شغلش مسافرت نيست اگر مثلا در شهري يا در دهي جنسي دارد كه براي حمل آن مسافرت هاي پي در پي مي كند بايد نماز را شكسته بخواند
شرط هشتم:
اشاره
به حد ترخُّص برسد يعني از وطنش يا جايي كه قصد كرده ده روز در آنجا بماند، به قدري دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداي اذان آن را نشنود ولي بايد در هوا غبار يا چيز ديگري نباشد كه از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيري كند و لازم نيست به قدري دور شود كه مناره ها و گنبدها را نبيند، يا ديوارها هيچ پيدا نباشد، بلكه همين قدر كه ديوارها كاملا معلوم نباشد، كافي است.
مسأله 1068 : كسي كه به سفر مي رود اگر به جايي برسد كه اذان را نشنود ولي ديوار شهر را ببيند، يا ديوارها را نبيند و صداي اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنا بر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1069 : اگر كسي بدون قصد سفر تا حد ترخّص رفته و از آن جا قصد سفر كرده، همين كه از آن محل شروع به حركت كرد به طوري كه عرفاً بگويند سفرش را آغاز كرده، بايد نمازش را شكسته بخواند و در اين صورت ديگر خروج از حد ترخصِ آن محل اعتباري ندارد و ابتداي مسافت شرعي را هم بايد از همان جا حساب كرد؛ و همچنين اگر در جايي بود كه نه وطن او بود و نه قصد ماندن ده روز را در آن جا داشت و نه سي و يك روز به طور ترديد در آنجا مانده بود و در عين حال نمازش در آن شهر يا محل تمام بود مثل اينكه به دنبال گمشده اي، بدون قصد سفر به آن جا رسيده بود و از آن جا قصد سفر كرد، خروج از حد ترخّصِ آن محل اعتباري ندارد و همين كه مسافت شرعي را عرفاً شروع كرد، نمازش را شكسته مي خواند.
مسأله 1070 : اگر مسافر به اجبار يا به اختيار خود بدون اينكه از قصد سفر برگردد به كمتر از حد ترخص برگشت، نمازش در آن جا تمام است، ولي اگر برگشتن او به كمتر از حدّ ترخص نبود نماز شكسته است، مگر آن كه از قصد سفر برگردد.
مسأله 1071 : مسافري كه به وطن خود برمي گردد، براي اين كه نماز را تمام بخواند بنا بر احتياط بايد هم ديوار وطن را ببيند و هم اذان آن جا را بشنود اگر چه اظهر كفايت شنيدن اذان است. ولي مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند، اگر به جايي برسد كه ديوار آن محل را ببيند و صداي اذانش را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنا بر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند
مسأله 1072 : هر گاه شهري در بلندي باشد كه از دور ديده شود، يا به قدري گود باشد كه اگر انسان كمي دور شود ديوار آن را نبيند، كسي كه از آن شهر مسافرت مي كند، وقتي به اندازه اي دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود، ديوارش از آنجا ديده نمي شد، بايد نماز خود را شكسته بخواند و نيز اگر پَستي و بلندي خانه ها بيشتر از معمول باشد، بايد ملاحظه معمول را بنمايد.
مسأله 1073 : در شهرهاي بزرگي، مثل تهران، همين كه عرفاً صدق كند كسي كه در آن شهر زندگي مي كند براحتي مي تواند در نواحي مختلف شهر رفت و آمد كند بدون اين كه عرف او را مسافر حساب كند، بنا بر اظهر آن شهر حكم شهرهاي ديگر را دارد.
مسأله 1074 : اگر از محلي مسافرت كند كه خانه و ديوار ندارد، وقتي به جايي برسد كه اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نمي شد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1075 : اگر به قدري دور شود كه اذان خانه ها را نشنود ولي اذان شهر را كه معمولا در جاي بلند مي گويند بشنود بايد نماز را تمام بخواند
مسأله 1076 : اگر به جايي برسد كه اذان شهر را كه معمولا در جاي بلند مي گويند نشنود ولي اذاني را كه در جاي خيلي بلند مي گويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1077 : اگر چشم يا گوش او يا صداي اذان، غيرمعمول باشد، در محلي بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط ديوار خانه ها را نبيند و گوش متوسط صداي اذان معمولي را نشنود.
مسأله 1078 : مسافري كه در سفر از وطن خود عبور مي كند، وقتي به جايي برسد كه ديوار وطن خود را ببيند و صداي اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1079 : مسافري كه در بين مسافرت به وطنش رسيده، تا وقتي در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند. ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، يا چهار فرسخ برود و برگردد، وقتي به جايي برسد كه ديوار وطن را نبيند و صداي اذان آن را نشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1080 : محلي را كه انسان براي اقامت و زندگي خود اختيار كرده وطن اوست، چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آنجا را براي زندگي اختيار كرده باشد، پس وطن انسان بنا بر اقوي جاييست كه عرفاً آنجا را وطن شخص بدانند و لازم نيست در آنجا ملكي داشته باشد و يا اينكه شش ماه آنجا زندگي كرده باشد بلكه همين قدر كه عرفاً آنجا وطن او به حساب بيايد كافي است.
مسأله 1081 : كسي كه در دو محل زندگي مي كند، مثلا شش ماه در شهري و شش ماه ديگر در شهري ديگر مي ماند، هر دو وطن او است؛ و نيز اگر بيشتر از دو محل را براي زندگي خود اختيار كرده باشد، همه آنها وطن او حساب مي شود و زن در صورتي كه زندگيش در اين گونه وطن به همراه شوهرش است در مسأله وطن تابع شوهر خواهد بود و در صورتي كه فاصله بين دو وطن به اندازه مسافت شرعي باشد، نمازش در آن فاصله شكسته است و در غير اين صورت نمازش تمام است.
مسأله 1082 : غير از وطن اصلي و وطن غير اصلي كه ذكر شد در جاهاي ديگر اگر قصد اقامت ده روز نكند نمازش شكسته است ولي اگر جايي وطن او بوده و در آنجا شش ماه به قصد وطن بودن مانده است و ملك هم داشته و حالا اعراض كرده است، احتياط كردن در جمع بين نماز قصر و تمام و همچنين گرفتن روزه و قضاي آن خوب است و همين احتياط جاريست اگر در جايي شش ماه بدون قصد وطن بودن بماند و ملكي داشته باشد.
مسأله 1083 : اگر به جايي برسد كه وطن او بوده و از آنجا صرف نظر كرده نبايد نماز را تمام بخواند مگر اين كه قبلا شش ماه با داشتن ملك در آنجا مانده باشد كه خوب است احتياط مسأله قبلي رعايت شود، اگر چه وطن ديگر هم براي خود اختيار نكرده باشد.
مسأله 1084 : مسافري كه قصد دارد، ده روز پشت سر هم در محلي بماند، يا مي داند كه بدون اختيار ده روز در محلي مي ماند، در آن محل بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1085 : مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند، لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشته باشد و همين كه قصد كند از اذان صبح روزاول تا غروب روز دهم بماند بايد نماز را تمام بخواند و همچنين اگر مثلا قصدش اين باشد كه از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند بايد نماز را تمام بخواند و احوط اين است كه جبران كمبود را از شب يازدهم حساب نكند
مسأله 1086 : مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند، اگر از اول قصد داشته باشد كه در بين ده روز به اطراف آنجا برود، چنانچه جايي كه مي خواهد برود از مقدار ترخص دورتر نباشد بايد در همه ده روز نماز را تمام بخواند و اگر از مقدار ترخص دورتر باشد ولي كمتر از مقدار مسافت يعني چهار فرسخ شرعي باشد، چنانچه قسمت عمده روز را در محل اقامت باشد كافيست و نمازش تمام است و عرفاً صدق اقامت ده روز در آنجا مي كند.
مسأله 1087 : مسافري كه تصميم ندارد ده روز در جايي بماند مثلا قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد يا منزل خوبي پيدا كند ده روز بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1088 : اگر مسافر قصد كند ده روز در محلي بماند، چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتي از ماندن منصرف شود، يا مردّد شود كه در آنجا بماند يا به جاي ديگر برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي از ماندن منصرف شود يا مردّد شود، تا وقتي در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند و بنا بر اظهر چه اين نماز چهار ركعتي را به طور اداء خوانده باشد يا قضاي يك نماز چهار ركعتي باشد كه در همان محل از او فوت شده باشد، ولي فقط گذشتن وقت نماز چهار ركعتي كافي نيست، مثل اين كه در تمام وقت حائض يا بيهوش يا در حال جنون باشد و اگر قبل از قضاي نمازش از نيت عدول كرده، بايد نمازش را شكسته بخواند.
مسأله 1089 : مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر از ماندن در آنجا منصرف شود، چنانچه يك نماز چهار ركعتي خوانده باشد، روزه اش صحيح است و تا وقتي در آنجا هست بايد نمازهاي خود را تمام بخواند و اگر يك نماز چهار ركعتي نخوانده باشد، روزه آن روزش صحيح است، اما نمازهاي خود را بايد شكسته بخواند و روزهاي بعد هم نمي تواند روزه بگيرد.
مسأله 1090 : اگر مسافر به نيت اين كه نماز را شكسته بخواند مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند، بايد نماز را چهار ركعتي تمام نمايد و اگر بعد از سلام نماز از نيّت خود برگشت، بنا بر اظهر اين برگشت از نيت بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي تأثيري ندارد و بقيه نمازهايش نيز تمام است.
مسأله 1091 : مسافري كه قصد كرده ده روز در جايي بماند، اگر در بين نماز چهار ركعتي از قصد خود برگردد، چنانچه مشغول ركعت سوم نشده، بايد نماز را دو ركعتي تمام نمايد و بقيه نمازهاي خود را شكسته بخواند و اگر داخل ركوع ركعت سوم شده و قبل از سلام نماز از قصد اقامت منصرف شود احتياط در تمام كردن آن نماز و اعاده آن به صورت شكسته است و در بقيه مدتي كه در آنجا مي ماند بنا بر احتياط نمازها را هم شكسته و هم تمام مي خواند.
مسأله 1092 : مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند، تا وقتي مسافرت نكرده بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
مسأله 1093 : مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، بايد روزه واجب را بگيرد و مي تواند روزه مستحبي هم بگيرد و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.
مسأله 1094 : مسافري كه قصد كرده ده روز در جايي بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي بخواهد به جايي كه كمتر از چهار فرسخ است برود و به محل اقامت خود برگردد تا وقتي كه سفر شرعي جديدي را آغاز نكرده بايد نماز را تمام بخواند حتي اگر طوري خارج شود كه به اقامه او صدمه بزند مثل اين كه يك روز آنجا بماند تا وقتي كه قصد سفر جديد شرعي نكرده نماز تمام است
مسأله 1095 : مسافري كه قصد كرده ده روز در جايي بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي بخواهد به جاي ديگري كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند، بايد در رفتن و در جايي كه قصد ماندن ده روز كرده، نمازهاي خود را تمام بخواند، ولي اگر جايي كه مي خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد موقع رفتن نمازهاي خود را شكسته بخواند و چنانچه در آنجا قصد ماندن ده روز كرد نمازش را تمام بخواند.
مسأله 1096 : مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي بخواهد به جايي كه كمتر از چهار فرسخ است برود، چنانچه مردّد باشد كه به محل اولش برگردد يا نه، يا به كلي از برگشتن به آنجا غافل باشد، يا بخواهد برگردد ولي مردّد باشد كه ده روز در آنجا بماند يا نه، يا آن كه از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد، بايد در طول مدتي كه مي رود و برمي گردد و بعد از برگشتن، نمازهاي خود را تمام بخواند.
مسأله 1097 : اگر به خيال اين كه رفقايش مي خواهند ده روز در محلي بمانند، قصد كند كه ده روز در آنجا بماند و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي بفهمد كه آنها قصد نكرده اند، اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتي كه در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1098 : اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ، سي روز در محلي بماند و در تمام سي روز در رفتن و ماندن مردّد باشد، بعد از گذشتن سي روز اگر چه مقدار كمي در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1099 : مسافري كه مي خواهد نُه روز يا كمتر در محلي بماند اگر بعد از آن كه نُه روز يا كمتر در آنجا ماند، بخواهد دوباره نُه روز ديگر يا كمتر بماند و همين طور تا سي روز، روز سي و يكم بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1100 : مسافري كه سي روز مردّد بوده، در صورتي بايد نماز را تمام بخواند كه سي روز در يك جا بماند، پس اگر مقداري از آن را در جايي و مقداري را در جاي ديگر بماند، بعد از سي روز هم بايد نماز را شكسته بخواند، مگر اين كه قسمت عمده روز را در جايي بماند و بقيه روز را در جاي ديگري كه كمتر از چهار فرسخ شرعيست به طوري كه عرفاً صدق كند سي روز يك جا مانده است كه در اين صورت بعد از سي روز مثل محل اقامت، نماز را در آنجا تمام مي خواند.
مسائل متفرقه نماز مسافر
مسأله 1101 : مسافر مي تواند در مسجد الحرام و مسجد النّبي (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) و مسجد كوفه نمازش را تمام بخواند و احتياط در اين است كه نماز را شكسته بخواند. ولي اگر بخواهد در جايي كه اول جزء اين مساجد نبوده و بعد به آنها اضافه شده نماز بخواند، احتياط واجب آن است كه شكسته بخواند و نيز مسافر مي تواند در حرم اصلي حضرت سيد الشهداء ( عليه السلام ) نماز را تمام بخواند، ولي اگر در اين چهار مكان نماز او قضا شد بنا بر احتياط واجب به طور شكسته قضا نمايد اگر چه در همان مكان باشد
مسأله 1102 : كسي كه مي داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند اگر در غير چهار مكاني كه در مسأله پيش گفته شد عمداً تمام بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 1103 : مسافري كه نمي داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر تمام بخواند و قصد قربت در نماز داشته باشد نمازش صحيح است.
مسأله 1104 : مسافري كه مي داند بايد نماز را شكسته بخواند اگر بعضي از خصوصيات آن را نداند، مثلا نداند كه در سفر هشت فرسخي بايد شكسته بخواند، چنانچه تمام بخواند در صورتي كه وقت باقيست بايد بنا بر احوط نماز را شكسته بخواند و اگر وقت گذشته به طور شكسته قضا نمايد.
مسأله 1105 : مسافري كه مي داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر به گمان اين كه سفر او كمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند، وقتي بفهمد كه سفرش هشت فرسخ بوده، نمازي را كه تمام خوانده، بنا بر احتياط واجب بايد دوباره شكسته بخواند و اگر وقت هم گذشته، قضا نمايد.
مسأله 1106 : اگر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند، چنانچه در وقت يادش بيايد، بايد شكسته به جا آورد ولي اگر بعد از وقت يادش بيايد، قضاي آن نماز بر او واجب نيست.
مسأله 1107 : اگر از روي فراموشي نماز را شكسته بخواند با اين كه نمي دانست سفرش به اندازه مسافت شرعي هست يا نه، يا اين كه مي دانست به اندازه مسافت نيست ولي بعد معلوم شد كه به اندازه مسافت بوده، بنا بر اظهر اگر نيت قربت داشت اعاده لازم نيست
مسأله 1108 : مسافري كه نماز نخوانده، اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد، يا به جايي برسد كه مي خواهد ده روز در آنجا بماند، بنا بر اصح بايد نماز را تمام بخواند و كسي كه مسافر نيست، اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت كند، بنا بر اقوي در سفر بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1109 : اگر از مسافري كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر يا عصر يا عشا قضا شود، بايد آن را دو ركعتي قضا نمايد، اگر چه در غير سفر بخواهد قضاي آن را به جا آورد و اگر از كسي كه مسافر نيست يكي از اين سه نماز قضا شود، بايد چهار ركعتي قضا نمايد اگر چه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.
مسأله 1110 : مستحب است مسافر بعد از هر نمازي كه شكسته مي خواند سي مرتبه بگويد:
«سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لااِلهَ اِلاّ اللهُ وَ اللهُ اَكْبَرْ».
آموزش تصویری مرتبط با این حکم