احکام شرعی
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي

رساله توضیح المسائل آيت الله شيخ عباس محفوظي

احكام تقليد اشاره احكام طهارت «اقسام آب ها» اشاره آب كُر آب قليل آب جاري آب باران آب چاه «احكام آب ها» «احكام تخلّي» استبراء آداب تخلي نجاسات [نجاسات] اشاره بول و غائط مَني مُردار خون سگ و خوك كافر شراب فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاستخوار «راه ثابت شدن نجاست» نجاست اشياء «احكام نجاسات» مطهِّرات اشاره آب زمين آفتاب انتقال اسلام تبعيّت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار غايب شدن مسلمان «پاك شدن اشياء نجس» «احكام ظرف ها» وضو وضوي ارتماسي دعاهاي وضو «شرايط وضو» اشاره شرط اول و دوم؛ آب وضو پاك و مطلق باشد. شرط سوم؛ وضو گرفتن مستلزم تصرف غاصبانه نباشد. شرط چهارم؛ ظرف آب وضو مباح باشد غصبي نباشد ، ولي مانند شرط سوم ممكن است كسي وضوي صحيح بگيرد به اين صورت كه موقع آب برداشتن قصد وضو نداشته باشد چنان كه در مسأله 271 گذشت شرط پنجم؛ ظرف آب وضو، طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ اعضاي وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد مگر اينكه به وسيله وضو گرفتن و شستن صورت و يا دست ها، اعضاي وضو خود به خود پاك شود شرط هفتم؛ وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است ولي اگر به قصد قربت وضو بگيرد و قصد ديگري مثل خنك شدن تابع قصد وضو باشد، اشكال ندارد شرط نهم؛ وضو را به ترتيبي كه گفته مي شود به جا آورد، اشاره شرط دهم؛ موالات يعني كارهاي وضو را پشت سر هم انجام دهد. شرط يازدهم؛ مباشرت يعني شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر ديگري او را وضو دهد، يا در رساندن آب به صورت و دست ها و مسح سر و پاها به او كمك نمايد، وضو باطل است؛ و منظور كمك در اصل شستن و مسح كردن است، ولي اگر در مقدمات اينها كمك بگيرد مثل اين كه ديگري آب را به صورت او بريزد ولي شخص خودش صورت را بشويد، مانعي ندارد. شرط دوازدهم؛ استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد چنانكه در مسائل تيمم خواهد آمد. شرط سيزدهم؛ در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب نباشد و گرنه وظيفه او وضوي جبيره اي يا تيمم خواهد بود. «احكام وضو» مبطلات وضو وضوي جبيره اشاره غسل [غسل هاي واجب ] اشاره «احكام جنابت» آنچه كه بر جنب حرام است آنچه كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي «احكام غسل» «خون هاي سه گانه» 1 استحاضه اشاره [اقسام] استحاضه احكام استحاضه 2 حيض اشاره اقسام زن هاي حائض احكام حائض 3 نفاس اشاره «احكام اموات» غسل ميّت غسل مسّ ميت كفن ميّت حنوط نماز ميّت دستور نماز ميّت مستحبات نماز ميّت دفن ميّت مسائل متفرقه ميّت نبش قبر «غسل هاي مستحب» اشاره تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل ] اشاره 1 پيدا نكردن آب 2 مشقّت بيش از حد 3 ترس از ضرر 4 نياز به آب براي حفظ جان 5 نياز به آب براي تطهير 6 نداشتن آب مباح 7 نداشتن فرصت براي وضو يا غسل چيزهايي كه تيمّم بر آنها صحيح است دستور تيمّم احكام تيمّم احكام نماز اشاره «نمازهاي واجب» اشاره نمازهاي يوميّه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام اوقات نماز ترتيب نمازها «نمازهاي مستحب» وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله «قبله» «پوشاندن بدن در نماز» «لباس نمازگزار» [شرايط لباس نمازگزار ] اشاره شرط اول: شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: موارد استثناء بدن و لباس نمازگزار مكروهات لباس نمازگزار «مكان نمازگزار» اشاره «احكام مسجد» مكان هايي كه نماز خواندن در آنها مستحب است «اذان و اقامه» «واجبات نماز» اشاره [اركان نماز] نيّت قيام ايستادن تكبيرة الاحرام قرائت ركوع سجود چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است سجده واجب قرآن تشهّد و سلام سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] «قنوت» تعقيبات نماز «مبطلات نماز» اشاره اول: دوم: سوم: [توضيح] چهارم: پنجم: ششم: [توضيح] هفتم: [توضيح] هشتم: نهم: [توضيح] دهم: [توضيح] يازدهم: دوازدهم: [توضيح] مكروهات نماز «شكّيات نماز» اشاره شك هاي مُبطِل اشاره شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد شك هاي صحيح موارد شكستن نماز «نماز احتياط» «سجده سهو» اشاره دستور سجده سهو «نماز مسافر» اشاره شرط اول: اشاره شرط هفتم: شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر «نماز قضا» «نماز جماعت» اشاره شرايط امام جماعت احكام جماعت مكروهات نماز جماعت «نماز جمعه» «نماز آيات» دستور نماز آيات «نماز عيد فطر و قربان» اشاره «اجير گرفتن براي نماز» احكام روزه اشاره نيّت روزه «مبطلات روزه» اشاره خوردن و آشاميدن جماع استمناء دروغ بستن به خدا و پيغمبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) رساندن غُبار به حلق فرو بردن سر در آب باقي ماندن بر جنابت حيض و نفاس تا اذان صبح اِماله كردن قِي كردن «كفّاره روزه» مواردي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست روزه حرام روزه مستحب «راه ثابت شدن اول ماه» اشاره احكام خُمس [خمس بر چه چيزهايي واجب مي شود] اشاره منفعت كسب معدن گنج مال حلال مخلوط به حرام جواهري كه با غواصي به دست مي آيد غنيمت زميني كه كافر ذمّي از مسلمان بخرد «مصرف خمس» احكام زكات اشاره «شرايط وجوب زكات» زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند «مصرف زكات» اشاره شرايط مستحقين زكات نيّت زكات مسائل متفرقه زكات «زكات فطره» مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج [شرايط وجوب حج] اشاره امر به معروف و نهي از منكر اشاره خريد و فروش «اقسام معاملات» اشاره معاملات باطل اشاره معاملات مكروه معاملات مكروه خريد و فروش ميوه معامله سَلَف شرايط معامله سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا به طلا و نقره به نقره «شرايط فروشنده و خريدار» اشاره «شرايط جنس و عوض آن» صيغه خريد و فروش «موارد فسخ معامله» اشاره احكام شركت مضاربه اشاره احكام صلح اشاره احكام اجاره شرايط مال مورد اجاره اشاره شرايط استفاده از مال مورد اجاره مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله اشاره احكام مزارعه اشاره احكام مساقات اشاره احكام محجور اشاره احكام وكالت اشاره احكام قرض اشاره احكام رهن اشاره احكام وَديعه امانت اشاره احكام عاريه اشاره احكام ازدواج اشاره احكام عقد صيغه عقد دائم صيغه عقد غيردائم شرايط عقد موارد فسخ عقد احكام عقد دائم متعه يا صيغه «ازدواج هاي حرام» احكام نگاه كردن مسائل متفرقه ازدواج احكام شير دادن شرايط شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام اولاد حضانت و نفقه احكام طلاق اشاره طلاق دادن زن در حال حيض صيغه طلاق عدّه طلاق عدّه وفات طلاق بائن و رجعي احكام رجوع كردن طلاق خُلع طلاق مُبارات مسائل متفرقه طلاق غصب اشاره «احكام مالي كه پيدا شده» ذبح و شكار [و صيد] دستور ذبح شرايط ذبح دستور كشتن شتر شكار با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي صيد ملخ خوردنيها و آشاميدنيها آداب غذا خوردن احكام قسم نذر و عهد وقف اشاره وصيّت اشاره احكام ارث ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام ديه [اقسام قتل] [احكام] احكام بانك ها اعتبارات بانكي؛ صادرات كالا اشاره صادرات كالا [احكام] واردات كالا مسائل متفرقه

مسائل متفرقه نماز مسافر

مسائل متفرقه نماز مسافر
مسأله 1101 : مسافر مي تواند در مسجد الحرام و مسجد النّبي (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) و مسجد كوفه نمازش را تمام بخواند و احتياط در اين است كه نماز را شكسته بخواند. ولي اگر بخواهد در جايي كه اول جزء اين مساجد نبوده و بعد به آنها اضافه شده نماز بخواند، احتياط واجب آن است كه شكسته بخواند و نيز مسافر مي تواند در حرم اصلي حضرت سيد الشهداء ( عليه السلام ) نماز را تمام بخواند، ولي اگر در اين چهار مكان نماز او قضا شد بنا بر احتياط واجب به طور شكسته قضا نمايد اگر چه در همان مكان باشد
مسأله 1102 : كسي كه مي داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند اگر در غير چهار مكاني كه در مسأله پيش گفته شد عمداً تمام بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 1103 : مسافري كه نمي داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر تمام بخواند و قصد قربت در نماز داشته باشد نمازش صحيح است.
مسأله 1104 : مسافري كه مي داند بايد نماز را شكسته بخواند اگر بعضي از خصوصيات آن را نداند، مثلا نداند كه در سفر هشت فرسخي بايد شكسته بخواند، چنانچه تمام بخواند در صورتي كه وقت باقيست بايد بنا بر احوط نماز را شكسته بخواند و اگر وقت گذشته به طور شكسته قضا نمايد.
مسأله 1105 : مسافري كه مي داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر به گمان اين كه سفر او كمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند، وقتي بفهمد كه سفرش هشت فرسخ بوده، نمازي را كه تمام خوانده، بنا بر احتياط واجب بايد دوباره شكسته بخواند و اگر وقت هم گذشته، قضا نمايد.
مسأله 1106 : اگر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند، چنانچه در وقت يادش بيايد، بايد شكسته به جا آورد ولي اگر بعد از وقت يادش بيايد، قضاي آن نماز بر او واجب نيست.
مسأله 1107 : اگر از روي فراموشي نماز را شكسته بخواند با اين كه نمي دانست سفرش به اندازه مسافت شرعي هست يا نه، يا اين كه مي دانست به اندازه مسافت نيست ولي بعد معلوم شد كه به اندازه مسافت بوده، بنا بر اظهر اگر نيت قربت داشت اعاده لازم نيست
مسأله 1108 : مسافري كه نماز نخوانده، اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد، يا به جايي برسد كه مي خواهد ده روز در آنجا بماند، بنا بر اصح بايد نماز را تمام بخواند و كسي كه مسافر نيست، اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت كند، بنا بر اقوي در سفر بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1109 : اگر از مسافري كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر يا عصر يا عشا قضا شود، بايد آن را دو ركعتي قضا نمايد، اگر چه در غير سفر بخواهد قضاي آن را به جا آورد و اگر از كسي كه مسافر نيست يكي از اين سه نماز قضا شود، بايد چهار ركعتي قضا نمايد اگر چه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.
مسأله 1110 : مستحب است مسافر بعد از هر نمازي كه شكسته مي خواند سي مرتبه بگويد:
«سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لااِلهَ اِلاّ اللهُ وَ اللهُ اَكْبَرْ».
«نماز قضا»
مسأله 1111 : كسي كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده، بايد قضاي آن را به جا آورد، اگر چه در تمام وقت نماز، خواب مانده يا به سبب مستي نماز نخوانده باشد؛ ولي كسي كه در تمام وقت نماز، هنوز بالغ نشده و يا ديوانه و يا بيهوش است و يا زني كه در تمام وقت نماز در حال حيض يا نفاس است، نمازي كه اينها نخوانده اند قضا ندارد، مگر اين كه قبل از تمام شدن وقت نماز، اين افراد از چنين حالي خارج شوند يعني شخص غيربالغ به تكليف برسد و بيهوش به هوش آيد و زن از حيض و نفاس پاك شود و مجنون عاقل شود، كه دراين صورت نمازي را كه لااقل يك ركعت از آن را ولو با تيمّم و حذف مستحبات، در وقت مي توانسته بخواند و نخوانده، بايد قضا نمايد.
مسأله 1112 : اگر كسي به اختيار خود سبب حصول ديوانگي يا بيهوشي، يا حيض و نفاس در خود شود، بنا بر احتياط واجب بايد نمازهاي فوت شده در آن حال را قضا نمايد، خصوصاً اگر اين عمل بعد از دخول وقت باشد.
مسأله 1113 : نمازهايي كه واجب است قرائت در آنها بلند خوانده شود هنگام قضا هم بايد بلند خوانده شود و همچنين نمازهايي كه واجب است آهسته بخواند هنگام قضا نيز واجب است آهسته بخواند و بلند يا آهسته خواندن قضاي نافله ها تابع خود آنها است
مسأله 1114 : كسي كه وضو، غسل و تيمم برايش ممكن نيست، در خود وقت، نماز بر او واجب نيست و بنا بر احتياط واجب بايد در وقتي كه قادر بر تحصيل طهارت است نماز را قضا نمايد، خصوصاً اگر خودش با اختيار سبب از بين رفتن تمكن شده باشد، بلكه اگر اين عمل بعد از گذشتن وقت كافي براي انجام نماز صورت گيرد، بايد نمازش را قضا كند.
مسأله 1115 : كافر اصلي، به جميع اقسام آن، در صورتي كه مسلمان شود، نمازهاي سابق او قضا ندارد و امّا مسلماني كه نماز نخوانده اگر چه معذور بوده يا مسلماني كه مرتد شده، اگر چه مرتد فطري باشد بنا بر اظهر و يامسلماني كه محكوم به كفر است، مثل خوارج، در صورت توبه بر همه اينها قضا لازم است، ولي مسلماني كه شيعه شده و نمازهايش را قبلاً مطابق مذهب خودش يا مطابق مذهب شيعه با نيت قربت خوانده است بنا بر اظهر قضا براو واجب نيست و امّا اگر اصلاً نمازش را نخوانده بايد قضا كند.
مسأله 1116 : اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازي را كه خوانده باطل بوده، بايد قضاي آن را بخواند.
مسأله 1117 : كسي كه نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن كوتاهي نكند ولي واجب نيست فوراً آن را به جا آورد و كسي كه نماز قضا دارد تا وقتي كه وقت فريضه تنگ نشده مي تواند نماز قضا يا نماز مستحبي بخواند.
مسأله 1118 : قضاي نمازهاي يوميه در صورتي كه ترتيب آنها معلوم باشد بايد به ترتيب خوانده شود مثلا كسي كه يك روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده بنا بر اظهر و احوط بايد اول نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد
مسأله 1119 : اگر بخواهد قضاي چند نماز غير يوميه، مانند نماز آيات را بخواند يا مثلا بخواهد قضاي يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب به جا آورد.
مسأله 1120 : اگر كسي نداند و گمان هم ندارد كه نمازهايي كه از او قضا شده كداميك جلوتر بوده، بنا بر اقوي لازم نيست به طوري بخواند كه ترتيب حاصل شود و مي تواند هر كدام را خواست مقدم بدارد، اگر چه احتياط، در صورتي كه عسر و حرج پيش نيايد و موجب فوت آنچه يقيناً فوت شده، نشود، تحصيل يقين به ترتيب است، پس اگر نداند نماز مغرب و ظهر كه از او فوت شده كداميك جلوتر بوده يك نماز مغرب بين دو ظهر يا يك نماز ظهر بين دو مغرب بنا بر احتياط مستحب بخواند.
مسأله 1121 : اگر نماز ظهر و عصر از او قضا شده ولي نمي داند از يك روز بوده يا از دو روز و نمي داند كدام زودتر قضا شده، مي تواند دو نماز چهار ركعتي بخواند:
چهار ركعت اول به قصد نمازي كه اوّل فوت شده و چهار ركعت دوم به قصد نماز دوم
مسأله 1122 : كسي كه چند نماز از او قضا شده و تعداد آنها را نمي داند مثلا نمي داند چهار تا بوده يا پنج تا چنانچه براي او مشكل نيست و عسر و حرج در كار نباشد لازم است آن قدر نماز بخواند تا علم پيدا كند به مقدار نمازهاي قضا شده يا اينكه بيشتر نماز قضا خوانده است و اگر تحصيل علم ممكن نيست به مقداري كه اطمينان پيدا كند نماز بخواند و اگر آن هم نشد به قدري كه گمان پيدا كند و اين احتياطاً ت در صورتيست كه مي داند يا احتمال مي دهد كه سابقاً مقدار آنها را مي دانسته و الاّ فقط به قدري كه يقين دارد نماز بخواند و در مورد مقدار بيشتر احتياط كردن خوب است ولي ظاهر اين است كه لازم نيست
مسأله 1123 : كسي كه نماز قضا از همين روز يا روزهاي پيش دارد، مي تواند قبل از خواندن نمازي كه قضا شده، نماز ادايي را بخواند و لازم نيست نماز قضا را جلو بيندازد، گر چه مطابق احتياط است.
مسأله 1124 : كسي كه مي داند يك نماز چهار ركعتي نخوانده و نمي داند نماز ظهر است يا عصر است يا عشا، اگر يك نماز چهار ركعتي به نيت قضاي نمازي كه نخوانده بخواند كافي است.
مسأله 1125 : كسي كه مي داند يكي از نمازهاي پنجگانه از او فوت شده و نمي داند كدام بوده، كافيست يك نماز صبح و يك مغرب و يك چهار ركعتي به قصد ما في الذمّه بخواند و در بلند يا آهسته خواندن آن مخيّر است و اگر مسافر بوده كافيست يك مغرب و يك دو ركعتي به قصد ما في الذمه بخواند.
مسأله 1126 : اگر از روزهاي گذشته نمازهاي قضا دارد و يك نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده، چنانچه براي قضاي تمام آنها وقت ندارد، يا نمي خواهد همه را در آن روز بخواند، مستحب است نماز قضاي آن روز را پيش از نماز ادا بخواند، بلكه مطابق احتياط است.
مسأله 1127 : نماز قضا را با جماعت مي شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند مثلا اگر نماز قضاي صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد
مسأله 1128 : نمازهاي مستحبّي كه وقت خاص دارند در صورت ترك، قضاي آنها مستحب است ولي اگر در اثر بيماري فوت شد، استحباب قضا تأكد ندارد و اگر نمازهاي مستحبي فوت شده را قضا نكرد مستحب است براي هر نماز فوت شده يك مُدّ طعام صدقه بدهد
«نماز جماعت»
اشاره
مستحب است نمازهاي واجب خصوصاً نمازهاي يوميه را به جماعت بخوانند و در نماز صبح مغرب و عشاء بيشتر سفارش شده و در روايتي وارد شده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند هر ركعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كنند هر ركعت ثواب ششصد نماز دارد و هرچه بيشتر شوند ثواب نمازشان بيشتر مي شود تا به ده نفر برسند و عده آنان كه از ده گذشت، اگر تمام آسمان ها كاغذ و درياها مركّب و درخت ها قلم و جنّ و انس و ملائكه نويسنده شوند نمي توانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند
مسأله 1129 : وقتي كه جماعت برپا مي شود، مستحب است كسي كه نمازش را فُرادي خوانده دوباره با جماعت بخواند و اگر بعد بفهمد كه نماز اولش باطل بوده، نماز دوم او كافي است.
مسأله 1130 : اگر امام يا مأموم بخواهد نمازي را كه به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند، جواز جماعت محل تأمل است ولي در صورتي كه جماعت دوم داراي مزايايي باشد كه در شرع رجحان داشته باشد و كسي بخواهد به اميد مطلوب بودن دو مرتبه نمازش را به جماعت بخواند، بنا بر اظهر جايز است.
مسأله 1131 : نمازهاي مستحبي را نمي شود به جماعت خواند، ولي خواندن نماز عيد فطر و قربان در زمان غيبت امام ( عليه السلام ) به جماعت مستحب است در صورتي كه شروط وجوب موجود نباشد، همچنين خواندن نماز استسقاء كه براي طلب باران مي خوانند به جماعت مستحب است و بعيد نيست استحباب جماعت در نماز غدير كه به اميد مطلوبيت خوانده شود.
مسأله 1132 : موقعي كه امام جماعت نماز يوميه مي خواند، هر كدام از نمازهاي يوميه را مي شود به او اقتدا كرد ولي اگر نماز يوميه اش را احتياطاً دوباره مي خواند، فقط در صورتي كه مأموم احتياطش با امام يكي باشد مي تواند به او اقتدا كند.
مسأله 1133 : اگر امام جماعت قضاي نماز يوميه خود را مي خواند، مي شود به او اقتدا كرد ولي اگر نمازش را احتياطاً قضا مي كند، يا قضاي نماز شخص ديگر را تبرعاً مي خواند، اقتدا به او اشكال دارد.
مسأله 1134 : اگر امام در محراب باشد و كسي پشت سر او اقتدا نكرده باشد، كساني كه دو طرف محراب ايستاده اند و به واسطه ديوار محراب امام را نمي بينند نمي توانند اقتدا كنند.
مسأله 1135 : اگر به واسطه طولاني بودن صف اول، كساني كه دو طرف صف ايستاده اند امام را نبينند مي توانند اقتدا كنند و نيز اگر به واسطه درازي يكي از صفهاي ديگر كساني كه دو طرف آن ايستاده اند صف جلوي خود را نبينند مي توانند اقتدا نمايند
مسأله 1136 : اگر صفهاي جماعت تا درب مسجد برسد، كسي كه مقابل درب، پشت صف ايستاده، نمازش صحيح است و نيز نماز كساني كه با ديدن او اقتدا مي كنند صحيح مي باشد و در صف نماز جماعت از جهت اتّصال، تهيّأ نمازگزار متّصل، كافي است.
مسأله 1137 : كسي كه پشت ستون ايستاده، اگر از طرف راست يا چپ به واسطه مأموم ديگر به امام متصل نباشد، نمي تواند اقتدا كند، ولي اگر از دو طرف يا يك طرف متصل باشد و مأموم كسي را كه امام را مي بيند مشاهده كند، جماعتش صحيح است و منظور از ديدن امام اين است كه اگر مأمومين نباشند بتواند امام را ببيند ولي غير از مأمومين هر چه حائل شود موجب فرادي شدن نماز است.
مسأله 1138 : محل ايستادن امام بايد از محل مأموم بلندتر نباشد، ولي اگر مكان امام مقدار خيلي كمي، مثلاً كمتر از يك وجب بلندتر باشد، اشكال ندارد و نيز اگر زمين سراشيب باشد و امام در طرفي كه بلندتر است بايستد، در صورتي كه سراشيبي آن زياد نباشد و طوري باشد كه به آن، زمين مسطح بگويند مانعي ندارد.
مسأله 1139 : اگر مكان مأموم بلندتر از مكان امام باشد و ساير لوازم و شرايط اقتدا رعايت شود، اشكال ندارد.
مسأله 1140 : هرگاه بداند نماز امام باطل است، مثلا بداند امام وضو ندارد، اگر چه خود امام ملتفت نباشد، نمي تواند به او اقتدا كند.
مسأله 1141 : اگر مأموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده يا كافر بوده، يا به جهتي نمازش باطل بوده، مثلا بي وضو نماز خوانده، نمازش صحيح است و همچنين اگر در اثناء نماز به يكي از اين سه امر اطلاع پيدا كرد، نيت فرادي مي كند و بقيه نماز را مي خواند و نمازش صحيح است.
مسأله 1142 : انسان در بين نماز جماعتي كه خواندن آن به جماعت واجب نيست بنا بر اظهر مي تواند نيت فُرادي كند اگر چه از اول نماز قصد فرادي داشته باشد، مثلاً نيّت كند كه دو نماز خود را با يك نماز امام بخواند يعني قصد كند كه بين نماز فرادي كند و زودتر تمام كند و دوباره نماز دوم را به او اقتدا كند. ولي ممكن است از جهت اخلال به نظم جماعت و اشتباه انداختن مأمومين ممنوع باشد.
مسأله 1143 : اگر مأموم به واسطه عذري بعد از حمد و سوره امام نيت فُرادي كند لازم نيست حمد و سوره را بخواند، ولي اگر پيش از تمام شدن حمد و سوره نيت فُرادي نمايد، بايد مقداري را كه امام نخوانده بخواند.
مسأله 1144 : اگر در بين نماز جماعت نيت فُرادي نمايد، بنا بر احتياط واجب نبايد دوباره نيت جماعت كند، ولي اگر مردّد شود كه نيت فُرادي كند يا نه و بعد تصميم بگيرد نماز را با جماعت تمام كند، نمازش صحيح است.
مسأله 1145 : اگر موقعي كه امام در ركوع است، مأموم اقتدا كند و به ركوع امام برسد، اگر چه ذكر امام تمام شده باشد، نمازش به طور جماعت صحيح است و يك ركعت حساب مي شود. اما اگر به مقدار ركوع خم شود و به ركوع امام نرسد نمازش به طور فُرادي صحيح مي باشد و بايد آن را تمام نمايد.
مسأله 1146 : اگر موقعي كه امام در ركوع است اقتدا كند و به مقدار ركوع خم شود ولي شك كند كه به ركوع امام رسيده يا نه، نمازش صحيح است و بنا بر احتياط فُرادي مي شود.
مسأله 1147 : اگر موقعي كه امام در ركوع است اقتدا كند و پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود، امام سر از ركوع بردارد، مي تواند نيت فرادي كند يا مي تواند صبر كند تا در ركعت بعد به امام ملحق شود و در صورت ملحق شدن تكبيرِ ديگر لازم نيست.
مسأله 1148 : چنانچه مأموم بترسد كه اگر ملحق به صف شود و اقتدا كند، امام سر از ركوع بردارد مي تواند در همان مكاني كه ايستاده اقتدا كند و تكبير بگويد و به ركوع برود به شرط آن كه مانعي از اقتدا در آن مكان نباشد، مثل وجود حائل يا بلند بودن جاي امام، بنا بر اين دور بودن فاصله بين مأموم و امام يا صف جماعت بنا بر اظهر مانع از اقتدا نيست پس مأموم بعد از رسيدن به ركوع امام، در حال ركوع و يا بعد از ركوع و بنا بر احتياط بعد از سجود، ولو به چند دفعه حركت، خود را به امام يا صف ملحق مي كند و بنا بر احتياط واجب در حال ذكر حركت نكند و اگر توانست، راه رفتن را به بعد از سجده تأخير بيندازد اين كار را مي كند، ولي در هر صورت طي كردن اين فاصله نبايد فعل كثير حساب شود
مسأله 1149 : اگر كسي بعد از سر برداشتن امام از ركوع رسيد، مي تواند به امام اقتدا كند و تكبيرة الاحرام بگويد، اما ركوع بجا نياورد ولي در يك سجده يا دو سجده امام را متابعت كند و در ركعت بعد كه امام برمي خيزد ركعت اول مأموم حساب مي شود و بنا بر اظهر تجديد تكبيرة الاحرام لازم نيست
مسأله 1150 : اگر موقعي برسد كه امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است، چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، بايد بعد از نيت و گفتن تكبيرة الاحرام بنشيند و تشهد را با امام بخواند ولي سلام را نگويد و صبر كند تا امام سلام نماز را بدهد و بنا بر احتياط مستحب در اين حال به صورت تَجافي بنشيند، كه توضيح آن خواهد آمد، بعد بايستد و بدون آن كه دوباره نيت كند و تكبير بگويد، حمد و سوره را بخواند و آن را ركعت اول نماز خود حساب كند و همچنين بنا بر اظهر در غير تشهد ركعت آخر هم مي تواند چنين كند.
مسأله 1151 : در نماز جماعت بايد بين مأموم و امام پرده و مانند آن، كه پشت آن ديده نمي شود، فاصله نباشد و همچنين است بين انسان و مأموم ديگري كه انسان به واسطه او به امام متصل شده است، ولي اگر امام مرد و مأموم زن باشد، چنانچه بين آن زن و امام، يا بين آن زن و مأموم ديگري كه مرد است و زن به واسطه او به امام متصل شده است، پرده و مانند آن باشد اشكال ندارد.
مسأله 1152 : مأموم نبايد بنا بر اظهر جلوتر از امام بايستد و اظهر اين است كه مي تواند مساوي امام بايستد، ولي احتياط در اين است كه مساوي هم نايستد بلكه از امام عقب تر باشد و افضل آن است كه اگر مأموم يك نفر است در طرف راست امام بايستد و اگر بيشتر هستند پشت سر او قرار بگيرند.
مسأله 1153 : اگر بعد از شروع نماز، بين مأموم و امام، يا بين مأموم و كسي كه مأموم به واسطه او متصل به امام است، پرده يا چيز ديگري كه پشت آن را نمي توان ديد فاصله شود، نماز فُرادي مي شود و صحيح است.
مسأله 1154 : بايد بين جاي سجده مأموم و جاي ايستادن امام به قدر يك انسان كه به سجده رفته است فاصله نباشد، بنا بر اين اگر بين آن دو اين مقدار فاصله بود يعني از سر تا نوك انگشتان پاي يك نفر كه در سجده است بنا بر اظهر نماز جماعت اشكال دارد و همچنين اگر بين انسان و مأمومي كه جلوي او ايستاده و به وسيله او به امام متصل است به همين مقدار فاصله باشد نمازش اشكال دارد؛ و احتياط مستحب آن است كه جاي سجده مأموم با جاي كسي كه جلوي او ايستاده، هيچ فاصله نداشته باشد و اگر فاصله به قدر يك گام متعارف و معمولي باشد، بنا بر اظهر اشكالي ندارد.
مسأله 1155 : اگر مأموم به واسطه كسي كه طرف راست يا چپ او اقتدا كرده به امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد، چنانچه كمتر از مقداري كه در مسأله فوق گفته شد فاصله داشته باشد، نماز و جماعتش صحيح است.
مسأله 1156 : اگر در اثناء نماز، بين مأموم و امام، يا بين مأموم و كسي كه مأموم به واسطه او به امام متصل است به مقدار فوق فاصله پيدا شود، نمازش فُرادي مي شود و صحيح است.
مسأله 1157 : اگر نماز همه كساني كه در صف جلو هستند تمام شود، يا همه نيت فُرادي نمايند، چنانچه فاصله به اندازه فوق نباشد نماز صف بعد به طور جماعت صحيح و گرنه نمازشان فُرادي مي شود و صحيح است.
مسأله 1158 : اگر در ركعت دوم اقتدا كند، مستحب است قنوت و تشهد را با امام بخواند و احتياط مستحب آن است كه موقع خواندن تشهد، به حال تَجافي بنشيند، يعني انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند كند و بايد بعد از تشهد، با امام برخيزد و حمد و سوره را بخواند و اگر براي سوره وقت ندارد، حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند و چنانچه طوريست كه اگر بخواهد حمد را بخواند و يا تمام كند به ركوع امام نمي رسد اظهر تمام كردن حمد است اگر چه احتياط در قصد فُرادي است.
مسأله 1159 : اگر موقعي كه امام در ركعت دوم نماز چهار ركعتيست اقتدا كند، بايد در ركعت دوم نمازش كه ركعت سوم امام است بعد از دو سجده بنشيند و تشهد را به مقدار واجب بخواند و برخيزد و چنانچه براي گفتن سه مرتبه تسبيحات وقت ندارد، يك مرتبه بگويد و در ركوع يا سجده خود را به امام برساند و اگر يك مرتبه تسبيحات را هم وقت ندارد كمتر از آن بگويد و به ركوع امام برسد و اگر اصلاً وقت ندارد، قريب است كه هيچ ذكر نگويد و با امام ركوع كند، اگر چه احتياط در قصد انفراد و اتمام است.
مسأله 1160 : اگر در ركعت سوم يا چهارم در حالي كه امام ايستاده و هنوز تكبير ركوع را نگفته اقتدا كند، بنا بر احوط بايد حمد و سوره را بخواند و اگر براي سوره وقت ندارد، بايد حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند و چنانچه طوريست كه اگر حمد بخواند يا حمد را بخواهد تمام كند به ركوع نخواهد رسيد احتياط در اين است كه قصد فرادي كند و حمد را تمام كرده و بقيه نماز را هم خودش بخواند، ولي اگر مأموم در ركعت دوم خود چنانچه طوريست كه اگر بخواهد حمد را تمام كند به ركوع امام نمي رسد، نمي تواند حمد را رها كرده و همراه امام به ركوع برود، بلكه بايد حمد را تمام كند و خود را در سجده به امام برساند، گرچه احوط در اين صورت قصد فرادي است.
مسأله 1161 : كسي كه مي داند اگر سوره را بخواند در ركوع به امام نمي رسد، بايد سوره را نخواند.
مسأله 1162 : كسي كه اطمينان دارد كه اگر سوره را شروع كند يا تمام نمايد به ركوع امام مي رسد احتياط واجب آن است كه سوره را شروع كند يا اگر شروع كرده تمام نمايد
مسأله 1163 : اگر امام ايستاده باشد و مأموم نداند كه در كدام ركعت است مي تواند اقتدا كند، ولي بايد حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر بعداً بفهمد كه امام در ركعت اول يا دوم بوده، نمازش صحيح است.
مسأله 1164 : اگر به خيال اين كه امام در ركعت اول يا دوم است حمد و سوره نخواند و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوم يا چهارم بوده، نمازش صحيح است، ولي اگر پيش از ركوع بفهمد، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد، فقط حمد را بخواند و بعد خود را به امام برساند.
مسأله 1165 : اگر به خيال اين كه امام در ركعت سوم يا چهارم است حمد و سوره بخواند و پيش از ركوع يا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اول يا دوم بوده، نمازش صحيح است.
مسأله 1166 : اگر موقعي كه مشغول نماز مستحبيست جماعت بر پا شود، چنانچه اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت مي رسد، مستحب است نماز را رها كند و مشغول نماز جماعت شود، بلكه اگر اطمينان نداشته باشد كه به ركعت اول برسد مستحب است به همين كيفيّت عمل نمايد.
مسأله 1167 : اگر موقعي كه مشغول نماز سه ركعتي يا چهار ركعتيست جماعت بر پا شود، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته و اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت برسد، مستحب است به نيت نماز مستحبي نماز را دو ركعتي تمام كند و خود را به جماعت برساند.
مسأله 1168 : اگر نماز امام تمام شود و مأموم مشغول تشهد يا سلام اول باشد، لازم نيست نيت فُرادي كند.
شرايط امام جماعت
مسأله 1169 : امام جماعت بايد شيعه دوازده امامي، عاقل، عادل و حلال زاده باشد و نماز را به طور صحيح بخواند و بنا بر احتياط بايد بالغ باشد و نيز اگر مأموم مرد است امام او هم بايد مرد باشد.
مسأله 1170 : عدالت معتبر در امام جماعت عبارت است از حُسن ظاهر يعني دوري جستن از گناهان كبيره، به طوري كه ظاهر احوال شخص بطور ظني دلالت كند كه او بناي بر ترك گناه دارد، نه آن كه اتفاقاً چند روزي گناه را ترك كرده باشد و مأموم بايد اين حسن ظاهر را احراز كند و اصرار بر گناهان صغيره به منزله گناه كبيره است.
مسأله 1171 : كسي كه ايستاده نماز مي خواند بنا بر اظهر نمي تواند به كسي كه نشسته يا خوابيده نماز مي خواند اقتدا كند و همچنين بنا بر احوط كسي كه نشسته نماز مي خواند، نمي تواند به كسي كه خوابيده نماز مي خواند اقتدا نمايد و كسي كه در حال ايستاده به تكيه كردن نياز ندارد اقتداي او به كسي كه نياز دارد محل اشكال و احتياط است
مسأله 1172 : اگر امام جماعت در بين نماز از قيام عاجز شد، لازم است مأموم نيت فرادي كند و نماز خود را بخواند و همچنين است هر نقصي كه مانع از اقتدا است.
مسأله 1173 : كسي كه نشسته نماز مي خواند، مي تواند به كسي كه نشسته نماز مي خواند اقتدا كند و با تساوي در هر نقص اقتدا جايز است مثل اقتداي نشسته به نشسته ولي با اختلاف جهات كمال و نقص، مثل اقتداي ايستاده اي كه براي ركوع اشاره مي كند به نشسته اي كه براي ركوع خم مي شود محل اشكال است
مسأله 1174 : اگر امام جماعت به واسطه عذري با تيمم يا با وضوي جبيره اي نماز مي خواند، كسي كه وظيفه اش وضو بوده مي تواند به او اقتدا كند، ولي اگر امام با لباس نجس نماز مي خواند، بنا بر احتياط واجب نبايد به او اقتدا كرد.
مسأله 1175 : اگر امام مرضي دارد كه نمي تواند از بيرون آمدن بول و غائط خودداري كند بنا بر احتياط واجب نمي شود به او اقتدا كرد و نيز زني كه مستحاضه نيست نمي تواند بنا بر احتياط به زن مستحاضه اقتدا نمايد.
مسأله 1176 : امامت كسي كه مرض خوره يا پيسي دارد، مكروه است مگر براي كسي كه مثل اوست و امامت براي كساني كه تمايل به امامت او ندارند مكروه است و همچنين كسي كه حد شرعي براو اجرا شده، هر چند توبه كرده و حكم به عدالت او شده باشد، مگر براي مثل خودش علي الاظهر، همچنين امامت كسي كه با تيمّم نماز مي خواند براي كسي كه با وضو نماز مي خواند، مكروه است.
احكام جماعت
مسأله 1177 : موقعي كه مأموم نيت مي كند، بايد امام را معين نمايد ولي دانستن اسم او لازم نيست مثلا اگر نيت كند:
اقتدا مي كنم به امام حاضر نمازش صحيح است
مسأله 1178 : اگر كسي به قصد اينكه فلاني است اقتدا كند بعداً معلوم شود كه شخص ديگري است، نماز او به جماعت باطل است ولو آن ديگري هم نزد او عادل باشد و اگر به صورت وجوب يا استحباب يا احتياط، مأموم قرائت نماز خود را خوانده باشد نماز او به طور فُرادي صحيح است، ولي اگر طوري بوده كه اگر قبل از نماز مي فهميد كه دومي است، به او هم مثل اولي اقتدا مي كرد، نمازش به جماعت نيز صحيح است.
مسأله 1179 : مأموم بايد غير از حمد و سوره، همه چيز نماز را خودش بخواند، ولي اگر ركعت اول يا دوم او ركعت سوم يا چهارم امام باشد، بايد حمد و سوره خود را بخواند.
مسأله 1180 : مأموم در نماز با مخالفين غير شيعه واجب است به وظيفه منفرد عمل كند و اگر لازم است تقيه كند، حمد و سوره و لااقل حمد را به صورت آهسته بخواند، ولي در غير اين صورت نماز را اعاده نمايد.
مسأله 1181 : اگر مأموم در ركعت اول و دوم نماز صبح، مغرب و عشا صداي حمد و سوره امام را بشنود، اگر چه كلمات را تشخيص ندهد، بايد بنا بر احتياط حمد و سوره را نخواند و اگر صداي امام را نشنود، مستحب است حمد و سوره بخواند ولي بايد آهسته بخواند و چنانچه سهواً بلند بخواند اشكال ندارد.
مسأله 1182 : اگر مأموم بعضي از كلمات حمد و سوره امام را بشنود بايد بنا بر احتياط همان قدر از حمد و سوره را نخواند.
مسأله 1183 : حمد و سوره خواندن مأموم در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر كراهت دارد
و مستحب است به جاي آن ذكر بگويد.
مسأله 1184 : مأموم نبايد تكبيرة الاحرام را پيش از امام بگويد، بلكه احتياط واجب آن است كه تا تكبير امام تمام نشده تكبير نگويد.
مسأله 1185 : اگر مأموم پيش از امام عمداً هم سلام دهد بنا بر اقوي نمازش صحيح است ولي احتياط در اين است كه اگر عذري ندارد و مي خواهد قبل از امام سلام دهد قصد انفراد كند
مسأله 1186 : اگر مأموم غير از تكبيرة الاحرام و سلام كه حكم آن گذشت چيزهاي ديگر نماز را پيش از امام بگويد اشكال ندارد ولي مستحب آن است كه پيش از امام نگويد
مسأله 1187 : مأموم بايد غير از آنچه در نماز خوانده مي شود و حكم آن گفته شد، كارهاي ديگر نماز، مانند ركوع و سجود را با امام يا كمي بعد از امام به جا آورد و نبايد پيش از امام انجام دهد و همچنين نبايد زياد از امام عقب بماند به طوري كه مثلا امام از ركوع برخيزد ولي مأموم هنوز به ركوع نرفته باشد و احتياط در اين است كه با امام هم انجام ندهد بلكه كمي بعد از امام انجام دهد. ولي اگر پيش از امام مشغول افعال نماز شود يا اينكه از او زياد عقب بماند، چنانچه تكبيرة الاحرام را بعد از امام گفته و جماعت منعقد شده باشد نمازش بنا بر اقوي صحيح است، ولي معصيت كرده است و اگر اين مخالفت در نماز زياد واقع شود، مخصوصاً اگر در چند ركن انجام بگيرد ممكن است از نماز جماعت خارج شود، ولي اصل نماز صحيح است.
مسأله 1188 : اگر مأموم عمداً زودتر از امام سر از ركوع بردارد، بايد بايستد تا امام سر از ركوع بردارد و اگر به قصد متابعت، دوباره به ركوع برگردد نمازش باطل است.
مسأله 1189 : اگر مأموم عمداً در غير ركعت اول خودش، زودتر از امام به ركوع برود، بايد صبر كند تا امام به او برسد و با او ركوع را تمام كند و برگشتن جايز نيست و در صورتي كه تمام قرائت امام را درك كرده باشد نماز او صحيح است و اگر به حالت ايستاده برگشت و با امام دوباره ركوع كرد، نمازش باطل است و اگر دوباره ركوع نكرد نماز و جماعتش صحيح است، اگر چه معصيت كرده است.
مسأله 1190 : اگر سهواً پيش از امام سر از ركوع بردارد، چنانچه امام در ركوع باشد، بايد به ركوع برگردد و با امام سر بردارد و در اين صورت زياد شدن ركوع كه ركن است نماز را باطل نمي كند، ولي اگر به ركوع برگردد و پيش از آن كه به ركوع برسد، امام سر بردارد بنا بر اظهر نمازش باطل است و همچنين در حكم سهو است اگر فراموش كند كه مأموم است و يا گمان كند كه امام سر از ركوع برداشته و يا هر عذري كه موجب ترك متابعت شده باشد.
مسأله 1191 : اگر مأموم سهواً قبل از امام سر از ركوع برداشت در حالي كه ذكر واجب را نگفته بود، بايد به قصد متابعت به ركوع برگردد و ذكر را بگويد ولي اگر ديد كه نمي تواند به ركوع امام برسد و امام زود سر برمي دارد، به ركوع برنگردد و به سبب نگفتن ذكر، نمازش باطل نيست.
مسأله 1192 : اگر اشتباهاً سر بردارد و ببيند امام در سجده است بايد به سجده برگردد و چنانچه در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد براي زياد شدن دو سجده كه ركن است نماز باطل نمي شود.
مسأله 1193 : كسي كه اشتباهاً پيش از امام سر از سجده برداشته هرگاه به سجده برگردد و هنوز به سجده نرسيده امام سر بردارد، نمازش صحيح است، ولي اگر در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد نمازش باطل است.
مسأله 1194 : اگر اشتباهاً سر از ركوع يا سجده بردارد و سهواً يا به خيال اين كه به امام نمي رسد به ركوع يا سجده نرود، نمازش صحيح است.
مسأله 1195 : اگر سر از سجده بردارد و ببيند امام در سجده است، چنانچه به خيال اين كه سجده اول امام است، به قصد اين كه با امام سجده كند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده، سجده دوم مأموم حساب مي شود و نمازش صحيح است و اگر به خيال اين كه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده، سجده اول او خواهد بود و بقيه نماز را با امام مي خواند.
مسأله 1196 : اگر سهواً پيش از امام به ركوع رود و طوري باشد كه اگر سر بردارد به مقداري از قرائت امام مي رسد، بايد سر بردارد و با امام به ركوع رود و نمازش صحيح است.
مسأله 1197 : اگر سهواً پيش از امام به ركوع رود و طوري باشد كه اگر برگردد به چيزي از قرائت امام نمي رسد، بايد سر بردارد و با امام نماز را تمام كند و نمازش صحيح است و اگر سر برندارد تا امام برسد باز هم نمازش صحيح است.
مسأله 1198 : اگر پيش از امام سهواً به سجده رود، بايد سر بردارد و با امام به سجده رود و اگر برنداشت نمازش صحيح است.
مسأله 1199 : اگر امام در ركعتي كه قنوت ندارد اشتباهاً قنوت بخواند، يا در ركعتي كه تشهد ندارد اشتباهاً مشغول خواندن تشهد شود مأموم نبايد قنوت و تشهد را بخواند ولي نمي تواند پيش از امام به ركوع رود، يا پيش از ايستادن امام بايستد بلكه بايد صبر كند تا قنوت و تشهد امام تمام شود و بقيه نماز را با او بخواند.
مسأله 1200 : در تحقق جماعت فقط كافيست كه مأموم نيّت اقتدا داشته باشد و نيّت امامت براي امام معتبر نيست و بدون نيّت او جماعت از طرفين محقق مي شود و احكام آن، از قبيل متابعت و شك جاري است، امّا در استحقاق ثواب جماعت براي امام بدون نيّت تأمل است و در اين صورت احوط براي امام اين است كه احكام جماعت را بر اين نماز جاري نكند
مسأله 1201 : صاحب مسجد و امام راتب امامي كه براي امامت آن مسجد معين شده و صاحب منزل يا مستأجر آن در صورت واجد شرايط بودن، از ديگران در امامت براي جماعت مقدّم هستند
و مستحب است كسي را كه فقيه تر يا قرائتش از ديگران بهتر يا مسنّ تر يا هاشميست امام جماعت قرار دهند.
مسأله 1202 : امام جماعت بايد يك نفر باشد ولي اگر در بين نماز براي امام حادثه اي پيش آمد، مثل مردن، بيهوشي، ديوانگي، حدث، مرض، جاري شدن خون از بيني، احتياج به قضاي حاجت و همينطور است اگر امام متوجه شود كه طهارت نداشته و يا نماز او شكسته بوده است، امام يا مأمومين مي توانند ديگري را امام قرار دهند، خواه آن فرد از اعضاي جماعت باشد و يا كسي باشد كه ابتداءاً مي خواهد نماز بخواند
مستحبات نماز جماعت
مسأله 1203 : اگر مأموم يك مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بايستد و اگر يك زن باشد، مستحب است پشت سر امام بايستد و اگر يك مرد و يك زن، يا يك مرد و چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راست امام و بقيه پشت سر امام بايستند و اگر چند مرد يا چند زن باشند، مستحب است پشت سر امام بايستند و اگر چند مرد و چند زن باشند، مستحب است مردها پشت سر امام و زنها پشت مردها بايستند.
مسأله 1204 : اگر امام و مأموم هر دو زن باشند، بدون تقدم امام بر مأموم كنار هم مي ايستند.
مسأله 1205 : مستحب است امام در وسط صف بايستد و اهل علم، كمال و تقوي در صف اول بايستند.
مسأله 1206 : مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذكرهايي كه بلند مي خواند صداي خود را به قدري بلند كند كه ديگران بشنوند، ولي بايد بيش از اندازه صدا را بلند نكند.
مسأله 1207 : مستحب مؤكّد است كه امام بعد از نماز خود بنشيند تا همه مأمومين از نماز فارغ شوند.
مكروهات نماز جماعت
مسأله 1208 : اگر در صف هاي جماعت جا باشد، مكروه است انسان تنها بايستد راه دادن افرادي كه از كمال عقل برخوردار نيستند مثل طفل، ديوانه و ابله در صف اول و به خصوص نزديك امام و يا در جايي كه گمان مي رود موجب فساد نماز ديگران شود مكروه است
مسأله 1209 : مكروه است مأموم ذكرهاي نماز را طوري بگويد كه امام بشنود.
مسأله 1210 : در صورتي كه جماعت برپا شد و «قَدْ قامَتِ الصَّلاة» گفته شود خواندن نافله براي مأموم مكروه است و بنا بر اقرب اين كراهت قبل از «قد قامت الصلاة» نيز هست، در صورتي كه بداند به اول جماعت نمي رسد
مسأله 1211 : اقتداي مسافر به غيرمسافر و همچنين برعكس مكروه است و كراهت در اين موارد به معناي كم شدن ثواب جماعت است
«نماز جمعه»
نماز جمعه دو ركعت است مانند نماز صبح و به جاي نماز ظهر خوانده مي شود و داراي دو خطبه و شرائط خاصيست كه خواهد آمد
مسأله 1 وقت نماز جمعه اول ظهر شرعي كه زوال شمس است مي باشد مثل نماز ظهر و بنا بر احوط بايد اول زوال مبادرت به انجام آن بشود با مراعات وقت خطبه ها چنان كه خواهد آمد و در موقعي كه واجب تعييني باشد اگر مبادرت مذكور صورت نگرفت احوط در صورت امكان جمع بين آن و نماز ظهر است كه اول جمعه را اقامه مي كنند و پس از آن ظهر را
مسأله 2 در زمان غيبت نماز جمعه واجب تخييريست و كفايت از نماز ظهر مي كند
مسأله 3 لازم نيست كه امام جمعه فقيه باشد اگرچه در صورت امكان احوط است
مسأله 4 هنگامي كه نماز جمعه وجوب تعييني دارد در همان حال بر مسافري كه نماز را شكسته مي خواند زن پير كور بنده و هر كسي كه حضور او باعث مشقّت و حرج برايش باشد مثل مريض واجب نيست اگرچه نماز جمعه از آنها در صورتي كه شركت بكنند صحيح است و كفايت از ظهر مي كند و اما وجوب تخييري پس براي جميع آنها ثابت است و فرقي با ديگران ندارند بلكه مي توانند نماز جمعه مستقل مثل جماعت مسافرين تشكيل بدهند ولي به جماعت زنان به تنهايي جمعه مستقل منعقد
نمي شود
مسأله 5 فاصله بين دو نماز جمعه كه هر دو واجد شرائط صحت باشند از يك فرسخ بايد كمتر نباشد و اگر كمتر بود هر كدام كه ديرتر شروع كرده باشند يعني در تكبيرة الاحرام متأخّر باشند نماز آنها باطل است خواه از همديگر مطّلع باشند يا نه و اگر مقارن يكديگر شروع كرده اند هر دو نماز باطل است و در صورتي كه وقت باقيست مي توانند از اول يك نماز جمعه در آن وقت باقيمانده بخوانند
مسأله 6 براي تشكيل نماز جمعه بايد جمعيت آنها از پنج نفر مرد كمتر نباشد كه يكي از آنها خود امام مي باشد بنا بر اين غير از امام اگر چهار نفر مرد هم كه نماز جمعه براي آنها وجوب تخييري دارد اگرچه وجوب تعييني نداشته باشد براي نماز جمعه حاضر شوند انعقاد آن جائز و مشروع مي شود
مسأله 7 خواندن دو خطبه و مقدّم بودن آنها بر نماز شرط صحت نماز جمعه است پس اگر عمداً نماز را بدون خطبه خواندند دوباره بعد از خواندن خطبه ها نماز را اعاده مي كنند و اگر از روي فراموشي خطبه را ترك كردند بنا بر احتياط واجب نماز را پس از خطبه اعاده مي كنند
مسأله 8 بنا بر اظهر واجب است واجبات خطبه ها را بعد از زوال ظهر شرعي بخوانند پس اگر خطبه ها قبل از زوال واقع شد بايد واجبات آنها را بعد از زوال اعاده كنند
مسأله 9 بايد هر يك از دو خطبه مشتمل بر حمد الهي باشد و نيز
بنا بر اظهر مشتمل بر صلوات بر پيامبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) و آل او ( عليهم السلام ) باشد و نيز بايد در مجموع دو خطبه، موعظه و قرائت قرآن كريم را ترك نكند بلكه بنا بر احتياط واجب هر يك از دو خطبه بايد مشتمل بر موعظه پند و نصيحت و قرائت قرآن باشد بلكه احوط رعايت ترتيب مذكور و نيز قرائت سوره كامل در هر يك از دو خطبه است و نيز احوط لزوم اشتمال خطبه دوم بر صلوات بر معصومين ( عليهم السلام ) به نحو تفصيل است
مسأله 10 بنا بر احتياط واجب بايد خود امام جمعه خطبه ها را بخواند ولي اگر ممكن نشد مي تواند ديگري بخواند
مسأله 11 بنا بر احتياط واجب بايد خطبه ها طوري خوانده شود كه مستمعين تمام محتواي آن را بفهمند اگرچه به غير عربي بيان شود و اين احتياط در بخش موعظه خطبه مؤكّدتر است
مسأله 12 واجب است خطيب در حال خواندن خطبه ايستاده باشد و نيز واجب است بين دو خطبه به مقدار كمي بنشيند و واجب است كه به نحو متعارف صداي خود را بلند كند تا آن عده اي كه مي توانند بشنوند به سمع آنها برساند اگرچه صحت جمعه با اسماعِ عددِ لازم خالي از وجه نيست
مسأله 13 بهتر است كه خطيب در هنگام ايراد خطبه باطهارت باشد اگرچه بنا بر اظهر صحّت خطبه مشروط به طهارت وضوء و غسل و تيمّم نيست و همين حكم در مورد مأمومين هم جاري است
و همچنين صحت خطبه مشروط
به پاك بودن بدن و لباس هم نيست
مسأله 14 حرف زدن خطيب به غير خطبه در اثناء خطبه باطل كننده آن نيست مادامي كه باعث به هم خوردن موالات و وحدت عرفيّه اي كه در يك خطبه شرط است و نيز باعث فوت وقت نماز جمعه نباشد و همچنين است اگر مثلا در اثناء خطبه وضوء بگيرد
مسأله 15 اگر ممكن است كه به وسيله بلندگو كلام خطيب به گوش تمام جمعيت نمازگزار برسد بعيد نيست كه واجب باشد
مسأله 16 در صورتي كه مأموم در شرائطيست كه اگر خطبه ها را گوش بدهد مي شنود واجب است گوش بدهد و نيز حرف زدني كه او را از اين گوش دادنِ واجب باز دارد حرام است اگرچه باعث بطلان خطبه و نماز جمعه نسبت به او نيست و احتياط مستحب آن است كه مأموم از حرف زدني كه او را از گوش دادنِ واجب هم باز نمي دارد اجتناب كند
مسأله 17 اگر مأموم به خطبه ها نرسيد ولي يك ركعت از نماز جمعه را درك كرد نماز جمعه او صحيح است
مسأله 18 واجب است نماز جمعه را به جماعت بخوانند و نيز جماعت شرط صحت آن است ولي اگر بعداً معلوم شد كه امام فاسق بوده و يا طهارت نداشته بنا بر اظهر نماز جمعه صحيح است
مسأله 19 امام جماعت در نماز جمعه بايد از كمال عقل برخوردار باشد و مرد و عادل و بالغ و حلال زاده و شيعه دوازده امامي باشد و لازم نيست نماز جمعه در اصل بر او واجب تعييني باشد پس
مسافر مي تواند امام جمعه شود و نيز ساير اموري كه در جماعت نمازهاي يوميه شرط است مثل فاصله نداشتن و غير آن) در اينجا نيز معتبر است
مسأله 20 در نماز جمعه لازم است كه مأمومين قصد اقتداء به امام را داشته باشند و احتياط مستحب براي امام نيز اين است كه نيّت امامت كند اگرچه با عدم نيّت امامت و تنها قصد وظيفه فعليّه نماز جمعه از همگي صحيح است
مسأله 21 در نماز جمعه سوره معيّني معتبر نيست ولي مستحب است در ركعت اول پس از حمد سوره جمعه و در ركعت دوم بعد از حمد سوره منافقون خوانده شود
مسأله 22 مستحب است كه حمد و سوره در نماز جمعه بلند خوانده شود
مسأله 23 در نماز جمعه دو قنوت مستحب است:
يكي در ركعت اول قبل از ركوع كه پس از خواندن قنوت به ركوع مي رود و ديگري در ركعت دوم بعد از ركوع كه پس از پايان قنوت به سجده مي رود
مسأله 24 اگر نمازگزار اشتباهاً در ركعت دوم پس از قنوت به ركوع رود و پيش از رسيدن به حدّ ركوع يادش بيايد بايد به سجده برود و نيز اگر در حال رسيدن به حدّ ركوع ملتفت شد و در آن حال هيچ مكث ركوعي نكرد به سجده مي رود و نمازش صحيح است اما اگر مكث كرد نمازش باطل است
مسأله 25 اگر مأموم به ركعت اول نماز جمعه نرسيد ولي به ركعت دوم آن كه در وقت نماز جمعه به جا آورده مي شود رسيد اگرچه تنها به ركوع امام
برسد نماز جمعه او صحيح است و ركعت دوم را خودش فرادي مي خواند ولي اگر شك كند كه ركوع امام را درك كرده يا نه نماز جمعه او باطل است و نماز ظهر مي خواند
مسأله 26 در موقعي كه نماز جمعه بر واجد شرائط وجوب تعييني دارد اگر بداند كه در صورت حركت براي حضور در جمعه به ركوع ركعت آخر هم نمي رسد مي تواند نماز ظهر را شروع كند و لازم نيست يقين كند كه نماز جمعه تمام شده است
و همچنين نماز ظهر صحيح است اگر آن را با نيّت قربت خواند و در اثناء آن يا بعد از فراغ معلوم شد كه از اول متمكّن از انجام نماز جمعه نبوده است
مسأله 27 شخص خنثي اگر به نماز جمعه حاضر شود نمازش صحيح است ولي نمي تواند خود امام شود و يا تكميلِ عددِ لازم كند
مسأله 28 اگر بعد از زوال اذان نماز براي جمعه گفته شد براي دفعه دوم اذان گفتن به نحوي كه مخالفين انجام مي دهند بدعت و حرام است و نيز بعد از خواندن نماز جمعه احتياط واجب آن است كه براي نماز عصر اذان نگويند
مسأله 29 اگر در بين نماز براي امام موت يا بي هوشي پيش آيد مأمومين يك نفر از خود را كه با آنها مشغول نماز بود و واجد شرائط امامت است پيش مي اندازند و بقيه نماز را با او مي خوانند و واجب است كه نيّت اقتداء را
تجديد كنند
و همچنين اگر از امام حدثي سر زد خود او يا سايرين
ديگري را امام قرار مي دهند و نماز مأمومين صحيح است
مسأله 30 اگر تعيين شخصي به جاي امام ممكن نشد پس اگر يك ركعت نماز را با جماعت تمام كرده بودند ممكن است گفته شود كه ركعت بعد را به عنوان نماز جمعه ولي فرادي تمام كنند مثل مأمومي كه فقط يك ركعت امام را درك كند و اگر يك ركعت را تمام نكرده بودند ممكن است گفته شود كه نماز خود را به عنوان ظهر تمام كنند و صحيح باشد لكن احتياط به تمام كردن جمعه و پس از آن خواندن ظهر در صورت دوم ترك نشود
مسأله 31 اگر در بين خطبه، افراد پراكنده شدند و براي نماز بازنگشتند و تعداد افراد شركت كننده از پنج نفر كمتر شد بر هر كدام از آنها نماز ظهر واجب است
مسأله 32 اگر بعد از تحقق مقدار واجبِ خطبه يا بعد از تمام شدن خطبه پراكنده شدند و سپس بازگشتند در صورتي كه وقت نماز جمعه نگذشته باشد اعاده خطبه لازم نيست اگرچه طول بكشد و اگر افراد ديگري غير از كساني كه خطبه را گوش داده اند حاضر شدند خطبه اعاده مي شود و نماز جمعه مي خوانند
مسأله 33 اگر بعد از آنكه عددِ لازم در نماز جمعه همگي تكبيرة الاحرام را گفتند متفرق شدنِ آنها پيش آمد پس اگر يك ركعت نماز را با جماعت تمام كرده اند و سپس متفرق شده اند كسي كه نمازش را ادامه مي دهد به عنوان جمعه تمام مي كند و صحيح است و اگر قبل از آن متفرق
شده اند احتياط واجب در تمام كردن نماز به عنوان جمعه و پس از آن خواندن نماز ظهر است
مسأله 34 اگر مأموم در اثر ازدحام جمعيت نتوانست دو سجده ركعت اول را همراه امام انجام دهد پس اگر بعد توانست انجام دهد و تا امام سر از ركوع ركعت ّدوم برنداشته خود را به او برساند نماز جمعه او صحيح است و اگر نتوانست همراه امام در ركعت دوم سجده مي كند به نيّت ركعت اول خودش و بعد از آن يك ركعت ديگر مي خواند و نماز جمعه او صحيح است
«نماز آيات»
مسأله 1212 : نماز آيات كه دستور آن بعداً گفته خواهد شد به واسطه چهار چيز واجب مي شود:
1 و 2 گرفتن خورشيد و گرفتن ماه، اگر چه مقدار كمي از آنها گرفته شود و كسي هم از آن نترسد
3 زلزله، اگر چه كسي هم نترسد.
4 رعد و برق، بادهاي سياه و سرخ و صيحه ترسناك و مانند اينها از چيزهايي كه از آيات آسماني و زميني بوده و موجب ترس بيشتر مردم مي شود بنا بر اظهر.
مسأله 1213 : اگر از چيزهايي كه نماز آيات براي آنها واجب است بيشتر از يكي اتفاق بيفتد، انسان بايد براي هر يك از آنها يك نماز آيات بخواند، مثلا اگر خورشيد بگيرد و زلزله هم بشود، بايد دو نماز آيات بخواند.
مسأله 1214 : چيزهايي كه نماز آيات براي آنها واجب است، در هر جايي اتفاق بيفتد، فقط مردم همان جا بايد نماز آيات بخوانند و بر مردم جاهاي ديگر واجب نيست، اگر چه از توابع يكديگر و به يك اسم معروف باشند.
مسأله 1215 : از وقتي كه خورشيد يا ماه شروع به گرفتن مي كند، انسان بايد نماز آيات را بخواند و بايد به قدري تأخير نيندازد كه شروع به باز شدن كند.
مسأله 1216 : اگر خواندن نماز آيات را به قدري تأخير بيندازد كه خورشيد يا ماه شروع به باز شدن كند، بنا بر احتياط واجب بايد نيت ادا و قضا نكند ولي اگر بعد از باز شدن تمام آن نماز بخواند بايد نيت قضا نمايد.
مسأله 1217 : اگر مدت گرفتن خورشيد يا ماه بيشتر از خواندن يك ركعت باشد ولي انسان نماز را نخواند، تا وقتي كه به اندازه خواندن يك ركعت به وقتِ بازشدن مانده باشد، بايد نيت ادا كند.
مسأله 1218 : موقعي كه زلزله و رعد و برق و مانند اينها اتفاق مي افتد، انسان بايد فوراً نماز آيات را بخواند و اگر نخواند معصيت كرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.
مسأله 1219 : اگر بعد از باز شدن خورشيد يا ماه بفهمد كه تمام آن گرفته بوده، بايد قضاي نماز آيات را بخواند، ولي اگر بفهمد مقداري از آن گرفته بوده قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1220 : اگر عده اي بگويند كه خورشيد يا ماه گرفته است، چنانچه انسان از گفته آنان يقين پيدا نكند و نماز آيات نخواند و بعد معلوم شود راست گفته اند و يا اين كه دو نفر كه عادل بودن آنها معلوم نيست شهادت بدهند و عادل بودن آنها ثابت نشود و انسان نماز آيات نخواند و بعد معلوم شود كه عادل بوده اند، در صورتي كه تمام خورشيد يا ماه گرفته باشد، بايد نماز آيات را بخواند. بلكه اگر معلوم شود كه مقداري از آن گرفته، احتياط در آن است كه نماز آيات را بخواند.
مسأله 1221 : اگر در وقت نماز يوميه نماز آيات نيز بر انسان واجب شود، چنانچه براي هر دو نماز وقت دارد، هر كدام را اول بخواند اشكال ندارد و اگر وقت يكي از آن دو تنگ باشد، بايد اول آن را بخواند و اگر وقت هر دو تنگ باشد، بايد اول نماز يوميه را بخواند.
مسأله 1222 : اگر در بين نماز يوميه بفهمد كه وقت نماز آيات تنگ است، چنانچه وقت نماز يوميه تنگ نباشد، بايد آن را بشكند و اول نماز آيات، بعد نماز يوميه را به جا آورد و اگر وقت نماز يوميه هم تنگ باشد، بايد آن را تمام كند بعد نماز آيات را بخواند.
مسأله 1223 : اگر در بين نماز آيات بفهمد كه وقت نماز يوميه تنگ است، بايد نماز آيات را رها كند و مشغول نماز يوميه شود و بعد از آن كه نماز را تمام كرد، پيش از انجام كاري كه نماز را به هم بزند، بقيه نماز آيات را از همان جا كه رها كرده بخواند.
دستور نماز آيات
مسأله 1224 : نماز آيات دو ركعت است و در هر ركعت پنج ركوع دارد و دستور آن، اين است كه انسان بعد از نيت، تكبير بگويد و يك حمد و يك سوره تمام بخواند و به ركوع رود و سر از ركوع بردارد، دوباره يك حمد و يك سوره بخواند، باز به ركوع رود تا پنج مرتبه و بعد از بلند شدن از ركوع پنجم دو سجده نمايد و برخيزد و ركعت دوم را هم مثل ركعت اول به جا آورد و تشهد بخواند و سلام دهد.
مسأله 1225 : در نماز آيات ممكن است انسان بعد از نيت و تكبير و خواندن حمد، آيه هاي يك سوره را پنج قسمت كند و يك آيه يا بيشتر از آن را بخواند و به ركوع رود و سر بردارد و بدون اين كه حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به ركوع رود و همين طور تا پيش از ركوع پنجم سوره را تمام نمايد، مثلا به قصد سوره توحيد، «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم» بگويد و به ركوع رود، بعد بايستد و بگويد:
«قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ» دوباره به ركوع رود و بعد از ركوع بايستد و بگويد:
«اَللهُ الصَّمَدُ» باز به ركوع رود و بايستد و بگويد:
«لَمْ يَلِدْ و لَمْ يوُلَدْ» و به ركوع برود و باز هم سر بردارد و بگويد:
«وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَد» و بعد از آن به ركوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده كند و ركعت دوم را هم مثل ركعت اول به جا آورد و بعد از سجده دوم تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
مسأله 1226 : اگر در يك ركعت از نماز آيات، پنج مرتبه حمد و سوره بخواند و در ركعت ديگر يك حمد بخواند و سوره را پنج قسمت كند مانعي ندارد.
مسأله 1227 : چيزهايي كه در نماز يوميه واجب
و مستحب است، در نماز آيات هم واجب و مستحب مي باشد ولي در نماز آيات مستحب است به جاي اذان و اقامه سه مرتبه به قصد اميد ثواب بگويند:
«اَلصَّلاة»
و مستحب است نماز آيات را به جماعت بخوانند و در اين صورت مثل نمازهاي يوميه قرائت هاي نماز را امام مي خواند
و مستحب است قرائت اين نماز را، حتي در آفتاب گرفتگي بلند بخوانند.
مسأله 1228 : مستحب است بعد از ركوع پنجم و دهم بگويد:
«سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَه» و نيز قبل از هر ركوع و بعد از آن تكبير بگويد ولي بعد از ركوع پنجم و دهم گفتن تكبير مستحب نيست.
مسأله 1229 : مستحب است پيش از ركوع دوم، چهارم، ششم، هشتم و دهم قنوت بخواند و اگر فقط يك قنوت پيش از ركوع دهم و يا دو قنوت پيش از ركوع پنجم و دهم بخواند كافي است
مسأله 1230 : اگر شك كند كه در ركوع آخر ركعت اول است يا در ركوع اول ركعت دوم و فكرش به جايي نرسد، نماز باطل است، ولي اگر مثلا شك كند كه چهار ركوع كرده يا پنج ركوع، چنانچه هنوز به سجده نرفته بايد ركوعي را كه شك دارد به جا آورده يا نه به جا آورد و اگر به سجده رفته به شك خود اعتنا نكند
مسأله 1231 : هر يك از ركوع هاي نماز آيات ركن است كه اگر عمداً يا اشتباهاً كم يا زياد شود نماز باطل است و اگر در نماز آيات شك كند كه چند ركعت خوانده و فكرش به جايي نرسد، نمازش باطل است.
«نماز عيد فطر و قربان»
اشاره
نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام ( عليه السلام ) واجب است و بايد به جماعت خوانده شود و در زمان ما كه امام ( عليه السلام ) غايب است، بنا بر اظهر مستحب مي باشد.
مسأله 1232 : محل دو خطبه در نماز عيد فطر و قربان بعد از نماز است و هر خطبه بنا بر احوط بايد مشتمل بر همان چيزهايي باشد كه خطبه جمعه مشتمل بر آن است يعني: حمد و ثناي الهي و شهادتين و سفارش به تقوي و قرائت سوره كوتاه قرآن و نشستن امام بين دو خطبه.
مسأله 1233 : در صورتي كه عيد فطر بعد از ظهر ثابت شود، بعيد نيست كه نماز عيد فطر به جماعت در فرداي آن روز، بعد از طلوع آفتاب و قبل از ظهر، به اميد مطلوبيّت، بدون قصد قضا مستحب باشد.
مسأله 1234 : وقت نماز عيد فطر و قربان از اول آفتاب روز عيد است تا ظهر.
مسأله 1235 : مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند و بعد از آن قرباني كنند و از گوشت قرباني قدري بخورند، ولي در عيد فطر مستحب است، بعد از بلند شدن خورشيد افطار كنند و زكات فطره را هم بدهند، بعد نماز عيد را بخوانند.
مسأله 1236 : نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است كه نمازگزار در ركعت اول بعد از خواندن حمد و سوره بنا بر احوط پنج تكبير مي گويد و بعد از هر تكبير يك قنوت مي خواند و بعد از قنوت پنجم تكبير ديگري مي گويد و به ركوع مي رود و دو سجده بجا مي آورد و برمي خيزد و در ركعت دوم بعد از حمد و سوره چهار تكبير مي گويد و بعد از هر تكبير قنوت مي خواند و تكبير پنجم را مي گويد و به ركوع مي رود و بعد از ركوع دو سجده بجا مي آورد و تشهد مي خواند و نماز را سلام مي دهد.
مسأله 1237 : در قنوت نماز عيد فطر و قربان هر دعا و ذكري بخوانند كافيست ولي بهتر است اين دعا را به قصد اميد ثواب بخوانند:
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْكِبْرياءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَروتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوي وَ الْمَغْفِرَةِ أَسألُكَ بِحَقِّ هذَا الْيَوْمِ الَّذي جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمينَ عيداً وَ لِمُحَمَّد صَلَّي اَللهُ عَلَيْهِ وَ آلهِ ذُخْراً وَ شَرَفَاً وَ كَرامَةً وَ مَزِيداً اَن تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَني في كُلِّ خَيْر اَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَن تُخْرِجَني مِنْ كُلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِم اَللّهُمَّ اِنّي أَسْأَلُكَ خَيْرَ ما سَأَلَكَ بِهِ عِبادُكَ الْصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُكَ الْمُخْلَصُوْنَ».
مسأله 1238 : مستحب است در نماز عيد فطر و قربان قرائت را بلند بخواند.
مسأله 1239 : نماز عيد سوره مخصوصي ندارد ولي بهتر است كه در ركعت اول آن سوره شمس سوره 91 و در ركعت دوم سوره غاشيه سوره 88 و يا به عكس را بخوانند يا در ركعت اول سوره اعلي سوره 87 و در ركعت دوم سوره شمس يا به عكس را بخوانند
مسأله 1240 : مستحب است در نماز عيد بر زمين سجده كنند و در حال گفتن تكبيرها دست ها را بلند كنند
مسأله 1241 : شب عيد فطر بعد از نماز مغرب و عشاء و روز عيد بعد از نماز صبح و نيز بعد از نماز عيد فطر مستحب است اين تكبيرها را بگويد:
«اَللهُ اَكبَرُ اَللهُ اَكبَرُ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَكبَر وَ للهِِ الْحَمْدُ عَلي ما هَدانا وَ الْحَمْدُ للهِِ عَلي ما اَبْلانا
مسأله 1242 : مستحب است در عيد قربان بعد از ده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است، اين تكبيرها را بگويد:
«اَللهُ اَكْبَرُ اَللهُ اَكْبَرُ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ و اَللهُ اَكْبَرُ اَللهُ اَكْبَرُ وَ للهِِ الْحَمْدُ اَللهُ اَكْبَرُ عَلي ما هَدانا اَللهُ اَكبَرُ عَلي ما رَزَقَنا مِن بَهِيمَةِ الاْنعامِ ولي اگر عيد قربان را در مني باشد، مستحب است بعد از پانزده نماز، كه اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز سيزدهم ذيحجّه است، اين تكبيرها را بگويد.
مسأله 1243 : مستحب است نماز عيد را زير آسمان بخواند.
مسأله 1244 : اگر در تكبيرهاي نماز و قنوت هاي آن شك كند اگر از محل آن تجاوز نكرده است بنا را بر كمتر بگذارد و اگر بعد معلوم شد كه گفته بوده اشكال ندارد و اگر در حال قنوت شك كرد كه تكبير گفته يا نه، بنا بر اظهر به اين شك اعتنا نكند.
مسأله 1245 : اگر قرائت يا تكبيرها يا قنوت ها را فراموش كند و بجا نياورد نمازش صحيح است.
مسأله 1246 : اگر كاري كند كه در نمازهاي يوميه براي آن سجده سهو لازم است، بنا بر اظهر در نماز عيد سجده سهو لازم نيست، اگر چه احوط آن است كه سجده سهو به جا آورد.
«اجير گرفتن براي نماز»
مسأله 1247 : بعد از مرگ انسان مي توان براي نماز و عبادت هاي ديگر او كه در زمان حيات بجا نياورده ديگري را اجير نمود، يعني به كسي مزد دهند كه آنها را به جا آورد و اگر او بدون مزد هم آنها را انجام دهد صحيح و مجزيست و در اين صورت بر وصي يا وليّ اجير گرفتن لازم نيست
مسأله 1248 : كسي كه براي نماز قضاي ميت اجير شده بايد يا مجتهد باشد يا مسائل نماز را از روي تقليد صحيح، بداند.
مسأله 1249 : اجير بايد هنگام نيت، ميت را معين نمايد ولي لازم نيست اسم او را بداند، پس اگر نيت كند كه از طرف كسي نماز مي خوانم كه براي او اجير شده ام، كافي است.
مسأله 1250 : اجير بايد خود را به جاي ميت فرض كند و عبادتهاي او را به نيابت از او قضا نمايد و يا به قصد به جا آوردن آنچه بر عهده ميت است، انجام دهد، ولي اگر عملي را انجام دهد و ثواب آن را براي ميّت هديه كند كافي نيست.
مسأله 1251 : بايد كسي را اجير كنند كه اطمينان داشته باشند نماز را به صورت صحيح مي خواند.
مسأله 1252 : كسي كه ديگري را براي نمازهاي ميت اجير كرده اگر بفهمد كه عمل را بجا نياورده و يا باطل انجام داده، بايد دوباره اجير بگيرد.
مسأله 1253 : هرگاه شك كند كه اجير عمل را انجام داده يا نه، اگر اجير بگويد، انجام داده ام، گفته او قبول است و اگر شك كند كه عمل او صحيح بوده يا نه، حمل بر صحت مي شود يعني بنا بر اين مي گذارند كه عمل را صحيح انجام داده است.
مسأله 1254 : كسي را كه عذري دارد، مثلاً نشسته نماز مي خواند، بنا بر احتياط نمي توان براي نمازهاي ميت اجير كرد، بلكه كسي را هم كه با تيمم يا وضوي جبيره نماز مي خواند بنا بر احتياط نمي شود اجير كرد
مسأله 1255 : مرد براي زن و زن براي مرد مي تواند اجير شود و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز بايد هر يك به وظيفه خود عمل نمايد
مسأله 1256 : اگر ترتيب قضا شدن نمازهاي ميت معلوم است، قضاي آنها هم بايد به ترتيب خوانده شود و اگر ترتيب نمازها را نمي دانند، چنانچه رعايت ترتيب مستلزم تكرار عمل باشد لازم نيست، حتي اگر بدانند كه ميت ترتيب نمازهاي خود را مي دانسته است.
مسأله 1257 : اگر با اجير شرط كنند كه عمل را به صورت مخصوص انجام دهد، بايد همان طور به جا آورد و اگر با او شرط نكنند، بايد در آن عمل به تكليف خود عمل نمايد.
مسأله 1258 : اگر با اجير شرط نكنند كه نماز را با چه مقدار از مستحبات آن بخواند، مي تواند بدون مستحبات نماز را به جا آورد.
مسأله 1259 : اگر انسان چند نفر را براي نماز قضاي ميت اجير كند، در صورتي كه ترتيب قضا شدن نمازها براي مستأجر معلوم است، بايد براي هر كدام آنها وقتي را معين نمايد، مثلاً اگر با يكي از آنها قرار گذاشت كه از صبح تا ظهر نماز بخواند، با ديگري قرار بگذارد كه از ظهر تا شب بخواند و نيز بايد نماز را كه در هر دفعه شروع مي كند معين نمايد، مثلاً قرار بگذارد نماز اولي كه مي خواند صبح باشد يا ظهر يا عصر و با نفر دوم طوري قرار بگذارد كه ترتيب رعايت شود.
مسأله 1260 : اگر كسي اجير شود كه مثلاً در مدت يك سال نمازهاي ميت را بخواند و پيش از تمام شدن سال بميرد، بايد براي نمازهايي كه مي دانند اجير بجا نياورده، ديگري را اجير نمايند، بلكه براي نمازهايي كه احتمال مي دهند بجا نياورده بنا بر احتياط واجب بايد اجير بگيرند.
مسأله 1261 : كسي را كه براي نمازهاي ميت اجير كرده اند اگر پيش از تمام كردن نمازها بميرد و اجرت همه آنها را گرفته باشد، چنانچه شرط كرده باشد كه تمام نمازها را خودش بخواند، بايد اجرت مقداري را كه نخوانده از مال او به وليّ ميّتي كه براي نماز او اجير شده بود، بدهند، مثلا اگر نصف آنها را نخوانده بايد نصف پولي را كه گرفته از مال او به وليّ ميت بدهند و اگر شرط نكرده باشند، ورثه اجير بايد از مال او كسي را اجير بگيرند تا نمازهاي باقيمانده را بخواند و اگر مال نداشته باشد، بر ورثه چيزي واجب نيست و احتياط در اعلام به مستأجر است كه در صورت تمكّن فرد ديگري را اجير نمايد.
مسأله 1262 : اگر اجير تمام اجرت را بگيرد و پيش از تمام كردن نمازهاي ميّت بميرد و خودش هم نماز قضا داشته باشد، بايد از مال او براي نمازهايي كه اجير بوده ديگري را اجير نمايند و قضاي نماز خودش بر وليّ اوست.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم