احکام شرعی
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي
آيت الله شيخ عباس محفوظي

رساله توضیح المسائل آيت الله شيخ عباس محفوظي

احكام تقليد اشاره احكام طهارت «اقسام آب ها» اشاره آب كُر آب قليل آب جاري آب باران آب چاه «احكام آب ها» «احكام تخلّي» استبراء آداب تخلي نجاسات [نجاسات] اشاره بول و غائط مَني مُردار خون سگ و خوك كافر شراب فُقّاع عرق جنب از حرام عرق شتر نجاستخوار «راه ثابت شدن نجاست» نجاست اشياء «احكام نجاسات» مطهِّرات اشاره آب زمين آفتاب انتقال اسلام تبعيّت برطرف شدن عين نجاست استبراء حيوان نجاستخوار غايب شدن مسلمان «پاك شدن اشياء نجس» «احكام ظرف ها» وضو وضوي ارتماسي دعاهاي وضو «شرايط وضو» اشاره شرط اول و دوم؛ آب وضو پاك و مطلق باشد. شرط سوم؛ وضو گرفتن مستلزم تصرف غاصبانه نباشد. شرط چهارم؛ ظرف آب وضو مباح باشد غصبي نباشد ، ولي مانند شرط سوم ممكن است كسي وضوي صحيح بگيرد به اين صورت كه موقع آب برداشتن قصد وضو نداشته باشد چنان كه در مسأله 271 گذشت شرط پنجم؛ ظرف آب وضو، طلا و نقره نباشد. شرط ششم؛ اعضاي وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد مگر اينكه به وسيله وضو گرفتن و شستن صورت و يا دست ها، اعضاي وضو خود به خود پاك شود شرط هفتم؛ وقت براي وضو و نماز كافي باشد. شرط هشتم؛ به قصد قربت يعني براي انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد و اگر براي خنك شدن يا به قصد ديگري وضو بگيرد باطل است ولي اگر به قصد قربت وضو بگيرد و قصد ديگري مثل خنك شدن تابع قصد وضو باشد، اشكال ندارد شرط نهم؛ وضو را به ترتيبي كه گفته مي شود به جا آورد، اشاره شرط دهم؛ موالات يعني كارهاي وضو را پشت سر هم انجام دهد. شرط يازدهم؛ مباشرت يعني شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر ديگري او را وضو دهد، يا در رساندن آب به صورت و دست ها و مسح سر و پاها به او كمك نمايد، وضو باطل است؛ و منظور كمك در اصل شستن و مسح كردن است، ولي اگر در مقدمات اينها كمك بگيرد مثل اين كه ديگري آب را به صورت او بريزد ولي شخص خودش صورت را بشويد، مانعي ندارد. شرط دوازدهم؛ استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد چنانكه در مسائل تيمم خواهد آمد. شرط سيزدهم؛ در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب نباشد و گرنه وظيفه او وضوي جبيره اي يا تيمم خواهد بود. «احكام وضو» مبطلات وضو وضوي جبيره اشاره غسل [غسل هاي واجب ] اشاره «احكام جنابت» آنچه كه بر جنب حرام است آنچه كه بر جنب مكروه ست غسل جنابت غسل ترتيبي غسل ارتماسي «احكام غسل» «خون هاي سه گانه» 1 استحاضه اشاره [اقسام] استحاضه احكام استحاضه 2 حيض اشاره اقسام زن هاي حائض احكام حائض 3 نفاس اشاره «احكام اموات» غسل ميّت غسل مسّ ميت كفن ميّت حنوط نماز ميّت دستور نماز ميّت مستحبات نماز ميّت دفن ميّت مسائل متفرقه ميّت نبش قبر «غسل هاي مستحب» اشاره تيمّم [تيمم بدل از وضو و غسل ] اشاره 1 پيدا نكردن آب 2 مشقّت بيش از حد 3 ترس از ضرر 4 نياز به آب براي حفظ جان 5 نياز به آب براي تطهير 6 نداشتن آب مباح 7 نداشتن فرصت براي وضو يا غسل چيزهايي كه تيمّم بر آنها صحيح است دستور تيمّم احكام تيمّم احكام نماز اشاره «نمازهاي واجب» اشاره نمازهاي يوميّه اشاره وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احكام اوقات نماز ترتيب نمازها «نمازهاي مستحب» وقت نافله هاي يوميه نماز غفيله «قبله» «پوشاندن بدن در نماز» «لباس نمازگزار» [شرايط لباس نمازگزار ] اشاره شرط اول: شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: موارد استثناء بدن و لباس نمازگزار مكروهات لباس نمازگزار «مكان نمازگزار» اشاره «احكام مسجد» مكان هايي كه نماز خواندن در آنها مستحب است «اذان و اقامه» «واجبات نماز» اشاره [اركان نماز] نيّت قيام ايستادن تكبيرة الاحرام قرائت ركوع سجود چيزهايي كه سجده بر آنها صحيح است سجده واجب قرآن تشهّد و سلام سلام نماز ترتيب موالات [مستحبات نماز] «قنوت» تعقيبات نماز «مبطلات نماز» اشاره اول: دوم: سوم: [توضيح] چهارم: پنجم: ششم: [توضيح] هفتم: [توضيح] هشتم: نهم: [توضيح] دهم: [توضيح] يازدهم: دوازدهم: [توضيح] مكروهات نماز «شكّيات نماز» اشاره شك هاي مُبطِل اشاره شك هايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد شك هاي صحيح موارد شكستن نماز «نماز احتياط» «سجده سهو» اشاره دستور سجده سهو «نماز مسافر» اشاره شرط اول: اشاره شرط هفتم: شرط دوم: اشاره شرط سوم: اشاره شرط چهارم: اشاره شرط پنجم: اشاره شرط ششم: اشاره شرط هشتم: اشاره مسائل متفرقه نماز مسافر «نماز قضا» «نماز جماعت» اشاره شرايط امام جماعت احكام جماعت مكروهات نماز جماعت «نماز جمعه» «نماز آيات» دستور نماز آيات «نماز عيد فطر و قربان» اشاره «اجير گرفتن براي نماز» احكام روزه اشاره نيّت روزه «مبطلات روزه» اشاره خوردن و آشاميدن جماع استمناء دروغ بستن به خدا و پيغمبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) رساندن غُبار به حلق فرو بردن سر در آب باقي ماندن بر جنابت حيض و نفاس تا اذان صبح اِماله كردن قِي كردن «كفّاره روزه» مواردي كه فقط قضاي روزه واجب است احكام روزه قضا احكام روزه مسافر كساني كه روزه بر آنها واجب نيست روزه حرام روزه مستحب «راه ثابت شدن اول ماه» اشاره احكام خُمس [خمس بر چه چيزهايي واجب مي شود] اشاره منفعت كسب معدن گنج مال حلال مخلوط به حرام جواهري كه با غواصي به دست مي آيد غنيمت زميني كه كافر ذمّي از مسلمان بخرد «مصرف خمس» احكام زكات اشاره «شرايط وجوب زكات» زكات گندم، جو، خرما و كشمش نصاب طلا نصاب نقره زكات شتر گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند «مصرف زكات» اشاره شرايط مستحقين زكات نيّت زكات مسائل متفرقه زكات «زكات فطره» مصرف زكات فطره مسائل متفرقه زكات فطره احكام حج [شرايط وجوب حج] اشاره امر به معروف و نهي از منكر اشاره خريد و فروش «اقسام معاملات» اشاره معاملات باطل اشاره معاملات مكروه معاملات مكروه خريد و فروش ميوه معامله سَلَف شرايط معامله سَلَف احكام معامله سَلَف فروش طلا به طلا و نقره به نقره «شرايط فروشنده و خريدار» اشاره «شرايط جنس و عوض آن» صيغه خريد و فروش «موارد فسخ معامله» اشاره احكام شركت مضاربه اشاره احكام صلح اشاره احكام اجاره شرايط مال مورد اجاره اشاره شرايط استفاده از مال مورد اجاره مسائل متفرقه اجاره احكام جعاله اشاره احكام مزارعه اشاره احكام مساقات اشاره احكام محجور اشاره احكام وكالت اشاره احكام قرض اشاره احكام رهن اشاره احكام وَديعه امانت اشاره احكام عاريه اشاره احكام ازدواج اشاره احكام عقد صيغه عقد دائم صيغه عقد غيردائم شرايط عقد موارد فسخ عقد احكام عقد دائم متعه يا صيغه «ازدواج هاي حرام» احكام نگاه كردن مسائل متفرقه ازدواج احكام شير دادن شرايط شير دادن آداب شير دادن مسائل متفرقه شير دادن احكام اولاد حضانت و نفقه احكام طلاق اشاره طلاق دادن زن در حال حيض صيغه طلاق عدّه طلاق عدّه وفات طلاق بائن و رجعي احكام رجوع كردن طلاق خُلع طلاق مُبارات مسائل متفرقه طلاق غصب اشاره «احكام مالي كه پيدا شده» ذبح و شكار [و صيد] دستور ذبح شرايط ذبح دستور كشتن شتر شكار با اسلحه شكار با سگ شكاري صيد ماهي صيد ملخ خوردنيها و آشاميدنيها آداب غذا خوردن احكام قسم نذر و عهد وقف اشاره وصيّت اشاره احكام ارث ارث طبقه اول ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث احكام ديه [اقسام قتل] [احكام] احكام بانك ها اعتبارات بانكي؛ صادرات كالا اشاره صادرات كالا [احكام] واردات كالا مسائل متفرقه

مكروهات نماز جماعت

مكروهات نماز جماعت
مسأله 1208 : اگر در صف هاي جماعت جا باشد، مكروه است انسان تنها بايستد راه دادن افرادي كه از كمال عقل برخوردار نيستند مثل طفل، ديوانه و ابله در صف اول و به خصوص نزديك امام و يا در جايي كه گمان مي رود موجب فساد نماز ديگران شود مكروه است
مسأله 1209 : مكروه است مأموم ذكرهاي نماز را طوري بگويد كه امام بشنود.
مسأله 1210 : در صورتي كه جماعت برپا شد و «قَدْ قامَتِ الصَّلاة» گفته شود خواندن نافله براي مأموم مكروه است و بنا بر اقرب اين كراهت قبل از «قد قامت الصلاة» نيز هست، در صورتي كه بداند به اول جماعت نمي رسد
مسأله 1211 : اقتداي مسافر به غيرمسافر و همچنين برعكس مكروه است و كراهت در اين موارد به معناي كم شدن ثواب جماعت است
«نماز جمعه»
نماز جمعه دو ركعت است مانند نماز صبح و به جاي نماز ظهر خوانده مي شود و داراي دو خطبه و شرائط خاصيست كه خواهد آمد
مسأله 1 وقت نماز جمعه اول ظهر شرعي كه زوال شمس است مي باشد مثل نماز ظهر و بنا بر احوط بايد اول زوال مبادرت به انجام آن بشود با مراعات وقت خطبه ها چنان كه خواهد آمد و در موقعي كه واجب تعييني باشد اگر مبادرت مذكور صورت نگرفت احوط در صورت امكان جمع بين آن و نماز ظهر است كه اول جمعه را اقامه مي كنند و پس از آن ظهر را
مسأله 2 در زمان غيبت نماز جمعه واجب تخييريست و كفايت از نماز ظهر مي كند
مسأله 3 لازم نيست كه امام جمعه فقيه باشد اگرچه در صورت امكان احوط است
مسأله 4 هنگامي كه نماز جمعه وجوب تعييني دارد در همان حال بر مسافري كه نماز را شكسته مي خواند زن پير كور بنده و هر كسي كه حضور او باعث مشقّت و حرج برايش باشد مثل مريض واجب نيست اگرچه نماز جمعه از آنها در صورتي كه شركت بكنند صحيح است و كفايت از ظهر مي كند و اما وجوب تخييري پس براي جميع آنها ثابت است و فرقي با ديگران ندارند بلكه مي توانند نماز جمعه مستقل مثل جماعت مسافرين تشكيل بدهند ولي به جماعت زنان به تنهايي جمعه مستقل منعقد
نمي شود
مسأله 5 فاصله بين دو نماز جمعه كه هر دو واجد شرائط صحت باشند از يك فرسخ بايد كمتر نباشد و اگر كمتر بود هر كدام كه ديرتر شروع كرده باشند يعني در تكبيرة الاحرام متأخّر باشند نماز آنها باطل است خواه از همديگر مطّلع باشند يا نه و اگر مقارن يكديگر شروع كرده اند هر دو نماز باطل است و در صورتي كه وقت باقيست مي توانند از اول يك نماز جمعه در آن وقت باقيمانده بخوانند
مسأله 6 براي تشكيل نماز جمعه بايد جمعيت آنها از پنج نفر مرد كمتر نباشد كه يكي از آنها خود امام مي باشد بنا بر اين غير از امام اگر چهار نفر مرد هم كه نماز جمعه براي آنها وجوب تخييري دارد اگرچه وجوب تعييني نداشته باشد براي نماز جمعه حاضر شوند انعقاد آن جائز و مشروع مي شود
مسأله 7 خواندن دو خطبه و مقدّم بودن آنها بر نماز شرط صحت نماز جمعه است پس اگر عمداً نماز را بدون خطبه خواندند دوباره بعد از خواندن خطبه ها نماز را اعاده مي كنند و اگر از روي فراموشي خطبه را ترك كردند بنا بر احتياط واجب نماز را پس از خطبه اعاده مي كنند
مسأله 8 بنا بر اظهر واجب است واجبات خطبه ها را بعد از زوال ظهر شرعي بخوانند پس اگر خطبه ها قبل از زوال واقع شد بايد واجبات آنها را بعد از زوال اعاده كنند
مسأله 9 بايد هر يك از دو خطبه مشتمل بر حمد الهي باشد و نيز
بنا بر اظهر مشتمل بر صلوات بر پيامبر (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) و آل او ( عليهم السلام ) باشد و نيز بايد در مجموع دو خطبه، موعظه و قرائت قرآن كريم را ترك نكند بلكه بنا بر احتياط واجب هر يك از دو خطبه بايد مشتمل بر موعظه پند و نصيحت و قرائت قرآن باشد بلكه احوط رعايت ترتيب مذكور و نيز قرائت سوره كامل در هر يك از دو خطبه است و نيز احوط لزوم اشتمال خطبه دوم بر صلوات بر معصومين ( عليهم السلام ) به نحو تفصيل است
مسأله 10 بنا بر احتياط واجب بايد خود امام جمعه خطبه ها را بخواند ولي اگر ممكن نشد مي تواند ديگري بخواند
مسأله 11 بنا بر احتياط واجب بايد خطبه ها طوري خوانده شود كه مستمعين تمام محتواي آن را بفهمند اگرچه به غير عربي بيان شود و اين احتياط در بخش موعظه خطبه مؤكّدتر است
مسأله 12 واجب است خطيب در حال خواندن خطبه ايستاده باشد و نيز واجب است بين دو خطبه به مقدار كمي بنشيند و واجب است كه به نحو متعارف صداي خود را بلند كند تا آن عده اي كه مي توانند بشنوند به سمع آنها برساند اگرچه صحت جمعه با اسماعِ عددِ لازم خالي از وجه نيست
مسأله 13 بهتر است كه خطيب در هنگام ايراد خطبه باطهارت باشد اگرچه بنا بر اظهر صحّت خطبه مشروط به طهارت وضوء و غسل و تيمّم نيست و همين حكم در مورد مأمومين هم جاري است
و همچنين صحت خطبه مشروط
به پاك بودن بدن و لباس هم نيست
مسأله 14 حرف زدن خطيب به غير خطبه در اثناء خطبه باطل كننده آن نيست مادامي كه باعث به هم خوردن موالات و وحدت عرفيّه اي كه در يك خطبه شرط است و نيز باعث فوت وقت نماز جمعه نباشد و همچنين است اگر مثلا در اثناء خطبه وضوء بگيرد
مسأله 15 اگر ممكن است كه به وسيله بلندگو كلام خطيب به گوش تمام جمعيت نمازگزار برسد بعيد نيست كه واجب باشد
مسأله 16 در صورتي كه مأموم در شرائطيست كه اگر خطبه ها را گوش بدهد مي شنود واجب است گوش بدهد و نيز حرف زدني كه او را از اين گوش دادنِ واجب باز دارد حرام است اگرچه باعث بطلان خطبه و نماز جمعه نسبت به او نيست و احتياط مستحب آن است كه مأموم از حرف زدني كه او را از گوش دادنِ واجب هم باز نمي دارد اجتناب كند
مسأله 17 اگر مأموم به خطبه ها نرسيد ولي يك ركعت از نماز جمعه را درك كرد نماز جمعه او صحيح است
مسأله 18 واجب است نماز جمعه را به جماعت بخوانند و نيز جماعت شرط صحت آن است ولي اگر بعداً معلوم شد كه امام فاسق بوده و يا طهارت نداشته بنا بر اظهر نماز جمعه صحيح است
مسأله 19 امام جماعت در نماز جمعه بايد از كمال عقل برخوردار باشد و مرد و عادل و بالغ و حلال زاده و شيعه دوازده امامي باشد و لازم نيست نماز جمعه در اصل بر او واجب تعييني باشد پس
مسافر مي تواند امام جمعه شود و نيز ساير اموري كه در جماعت نمازهاي يوميه شرط است مثل فاصله نداشتن و غير آن) در اينجا نيز معتبر است
مسأله 20 در نماز جمعه لازم است كه مأمومين قصد اقتداء به امام را داشته باشند و احتياط مستحب براي امام نيز اين است كه نيّت امامت كند اگرچه با عدم نيّت امامت و تنها قصد وظيفه فعليّه نماز جمعه از همگي صحيح است
مسأله 21 در نماز جمعه سوره معيّني معتبر نيست ولي مستحب است در ركعت اول پس از حمد سوره جمعه و در ركعت دوم بعد از حمد سوره منافقون خوانده شود
مسأله 22 مستحب است كه حمد و سوره در نماز جمعه بلند خوانده شود
مسأله 23 در نماز جمعه دو قنوت مستحب است:
يكي در ركعت اول قبل از ركوع كه پس از خواندن قنوت به ركوع مي رود و ديگري در ركعت دوم بعد از ركوع كه پس از پايان قنوت به سجده مي رود
مسأله 24 اگر نمازگزار اشتباهاً در ركعت دوم پس از قنوت به ركوع رود و پيش از رسيدن به حدّ ركوع يادش بيايد بايد به سجده برود و نيز اگر در حال رسيدن به حدّ ركوع ملتفت شد و در آن حال هيچ مكث ركوعي نكرد به سجده مي رود و نمازش صحيح است اما اگر مكث كرد نمازش باطل است
مسأله 25 اگر مأموم به ركعت اول نماز جمعه نرسيد ولي به ركعت دوم آن كه در وقت نماز جمعه به جا آورده مي شود رسيد اگرچه تنها به ركوع امام
برسد نماز جمعه او صحيح است و ركعت دوم را خودش فرادي مي خواند ولي اگر شك كند كه ركوع امام را درك كرده يا نه نماز جمعه او باطل است و نماز ظهر مي خواند
مسأله 26 در موقعي كه نماز جمعه بر واجد شرائط وجوب تعييني دارد اگر بداند كه در صورت حركت براي حضور در جمعه به ركوع ركعت آخر هم نمي رسد مي تواند نماز ظهر را شروع كند و لازم نيست يقين كند كه نماز جمعه تمام شده است
و همچنين نماز ظهر صحيح است اگر آن را با نيّت قربت خواند و در اثناء آن يا بعد از فراغ معلوم شد كه از اول متمكّن از انجام نماز جمعه نبوده است
مسأله 27 شخص خنثي اگر به نماز جمعه حاضر شود نمازش صحيح است ولي نمي تواند خود امام شود و يا تكميلِ عددِ لازم كند
مسأله 28 اگر بعد از زوال اذان نماز براي جمعه گفته شد براي دفعه دوم اذان گفتن به نحوي كه مخالفين انجام مي دهند بدعت و حرام است و نيز بعد از خواندن نماز جمعه احتياط واجب آن است كه براي نماز عصر اذان نگويند
مسأله 29 اگر در بين نماز براي امام موت يا بي هوشي پيش آيد مأمومين يك نفر از خود را كه با آنها مشغول نماز بود و واجد شرائط امامت است پيش مي اندازند و بقيه نماز را با او مي خوانند و واجب است كه نيّت اقتداء را
تجديد كنند
و همچنين اگر از امام حدثي سر زد خود او يا سايرين
ديگري را امام قرار مي دهند و نماز مأمومين صحيح است
مسأله 30 اگر تعيين شخصي به جاي امام ممكن نشد پس اگر يك ركعت نماز را با جماعت تمام كرده بودند ممكن است گفته شود كه ركعت بعد را به عنوان نماز جمعه ولي فرادي تمام كنند مثل مأمومي كه فقط يك ركعت امام را درك كند و اگر يك ركعت را تمام نكرده بودند ممكن است گفته شود كه نماز خود را به عنوان ظهر تمام كنند و صحيح باشد لكن احتياط به تمام كردن جمعه و پس از آن خواندن ظهر در صورت دوم ترك نشود
مسأله 31 اگر در بين خطبه، افراد پراكنده شدند و براي نماز بازنگشتند و تعداد افراد شركت كننده از پنج نفر كمتر شد بر هر كدام از آنها نماز ظهر واجب است
مسأله 32 اگر بعد از تحقق مقدار واجبِ خطبه يا بعد از تمام شدن خطبه پراكنده شدند و سپس بازگشتند در صورتي كه وقت نماز جمعه نگذشته باشد اعاده خطبه لازم نيست اگرچه طول بكشد و اگر افراد ديگري غير از كساني كه خطبه را گوش داده اند حاضر شدند خطبه اعاده مي شود و نماز جمعه مي خوانند
مسأله 33 اگر بعد از آنكه عددِ لازم در نماز جمعه همگي تكبيرة الاحرام را گفتند متفرق شدنِ آنها پيش آمد پس اگر يك ركعت نماز را با جماعت تمام كرده اند و سپس متفرق شده اند كسي كه نمازش را ادامه مي دهد به عنوان جمعه تمام مي كند و صحيح است و اگر قبل از آن متفرق
شده اند احتياط واجب در تمام كردن نماز به عنوان جمعه و پس از آن خواندن نماز ظهر است
مسأله 34 اگر مأموم در اثر ازدحام جمعيت نتوانست دو سجده ركعت اول را همراه امام انجام دهد پس اگر بعد توانست انجام دهد و تا امام سر از ركوع ركعت ّدوم برنداشته خود را به او برساند نماز جمعه او صحيح است و اگر نتوانست همراه امام در ركعت دوم سجده مي كند به نيّت ركعت اول خودش و بعد از آن يك ركعت ديگر مي خواند و نماز جمعه او صحيح است
«نماز آيات»
مسأله 1212 : نماز آيات كه دستور آن بعداً گفته خواهد شد به واسطه چهار چيز واجب مي شود:
1 و 2 گرفتن خورشيد و گرفتن ماه، اگر چه مقدار كمي از آنها گرفته شود و كسي هم از آن نترسد
3 زلزله، اگر چه كسي هم نترسد.
4 رعد و برق، بادهاي سياه و سرخ و صيحه ترسناك و مانند اينها از چيزهايي كه از آيات آسماني و زميني بوده و موجب ترس بيشتر مردم مي شود بنا بر اظهر.
مسأله 1213 : اگر از چيزهايي كه نماز آيات براي آنها واجب است بيشتر از يكي اتفاق بيفتد، انسان بايد براي هر يك از آنها يك نماز آيات بخواند، مثلا اگر خورشيد بگيرد و زلزله هم بشود، بايد دو نماز آيات بخواند.
مسأله 1214 : چيزهايي كه نماز آيات براي آنها واجب است، در هر جايي اتفاق بيفتد، فقط مردم همان جا بايد نماز آيات بخوانند و بر مردم جاهاي ديگر واجب نيست، اگر چه از توابع يكديگر و به يك اسم معروف باشند.
مسأله 1215 : از وقتي كه خورشيد يا ماه شروع به گرفتن مي كند، انسان بايد نماز آيات را بخواند و بايد به قدري تأخير نيندازد كه شروع به باز شدن كند.
مسأله 1216 : اگر خواندن نماز آيات را به قدري تأخير بيندازد كه خورشيد يا ماه شروع به باز شدن كند، بنا بر احتياط واجب بايد نيت ادا و قضا نكند ولي اگر بعد از باز شدن تمام آن نماز بخواند بايد نيت قضا نمايد.
مسأله 1217 : اگر مدت گرفتن خورشيد يا ماه بيشتر از خواندن يك ركعت باشد ولي انسان نماز را نخواند، تا وقتي كه به اندازه خواندن يك ركعت به وقتِ بازشدن مانده باشد، بايد نيت ادا كند.
مسأله 1218 : موقعي كه زلزله و رعد و برق و مانند اينها اتفاق مي افتد، انسان بايد فوراً نماز آيات را بخواند و اگر نخواند معصيت كرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت بخواند ادا است.
مسأله 1219 : اگر بعد از باز شدن خورشيد يا ماه بفهمد كه تمام آن گرفته بوده، بايد قضاي نماز آيات را بخواند، ولي اگر بفهمد مقداري از آن گرفته بوده قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1220 : اگر عده اي بگويند كه خورشيد يا ماه گرفته است، چنانچه انسان از گفته آنان يقين پيدا نكند و نماز آيات نخواند و بعد معلوم شود راست گفته اند و يا اين كه دو نفر كه عادل بودن آنها معلوم نيست شهادت بدهند و عادل بودن آنها ثابت نشود و انسان نماز آيات نخواند و بعد معلوم شود كه عادل بوده اند، در صورتي كه تمام خورشيد يا ماه گرفته باشد، بايد نماز آيات را بخواند. بلكه اگر معلوم شود كه مقداري از آن گرفته، احتياط در آن است كه نماز آيات را بخواند.
مسأله 1221 : اگر در وقت نماز يوميه نماز آيات نيز بر انسان واجب شود، چنانچه براي هر دو نماز وقت دارد، هر كدام را اول بخواند اشكال ندارد و اگر وقت يكي از آن دو تنگ باشد، بايد اول آن را بخواند و اگر وقت هر دو تنگ باشد، بايد اول نماز يوميه را بخواند.
مسأله 1222 : اگر در بين نماز يوميه بفهمد كه وقت نماز آيات تنگ است، چنانچه وقت نماز يوميه تنگ نباشد، بايد آن را بشكند و اول نماز آيات، بعد نماز يوميه را به جا آورد و اگر وقت نماز يوميه هم تنگ باشد، بايد آن را تمام كند بعد نماز آيات را بخواند.
مسأله 1223 : اگر در بين نماز آيات بفهمد كه وقت نماز يوميه تنگ است، بايد نماز آيات را رها كند و مشغول نماز يوميه شود و بعد از آن كه نماز را تمام كرد، پيش از انجام كاري كه نماز را به هم بزند، بقيه نماز آيات را از همان جا كه رها كرده بخواند.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم