احکام شرعی
حضرت آيت الله حاج ميرزا يدالله دوزدوزاني تبريزي
حضرت آيت الله حاج ميرزا يدالله دوزدوزاني تبريزي
حضرت آيت الله حاج ميرزا يدالله دوزدوزاني تبريزي

رساله توضیح المسائل حضرت آيت الله حاج ميرزا يدالله دوزدوزاني تبريزي

احکام تقلید احکام طهارت آب مطلق و مُضاف اشاره 1- آب کُرّ 2- آب قلیل 3- آب جاری 4- آب باران 5- آب چاه احکام آبها احکام تخلّی (بول و غائط کردن) استبراء مستحبّات و مکروهات تخلّی نجاسات اشاره 1-2. بول و غائط 3. منی 4. مردار 5. خون 6-7. سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11-12. عرق حیوان نجاستخوار و جُنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چیزهای پاک احکام نجاسات مطهرات (پاک کننده ها) اشاره 1. آب 2. زمین 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. انتقال 7. اسلام 8. تبعیّت 9. برطرف شدن عین نجاست 10. استبرای حیوان نجاستخوار 11. غائب شدن مسلمان 12. رفتن خون متعارف احکام ظرف ها وضو اشاره وضوی ارتماسی دعاهایی هنگام وضو گرفتن شرایط صحّت وضو احکام وضو کارهایی که برای آن ها باید وضو گرفت چیزهایی که وضو را باطل می کند احکام وضوی جبیره غسل های واجب اشاره احکام جنابت کارهایی که بر جُنب حرام است کارهایی که بر جُنب مکروه است غسل جنابت غسل ترتیبی غسل ارتماسی احکام غسل کردن غسل های اختصاصی زنان الف) استحاضه اشاره احکام استحاضه ب) حیض اشاره احکام حائض اقسام زن های حائض صاحب عادت وقتیّه و عددیّه صاحب عادت وقتیّه صاحب عادت عددیّه مُضطربه مبتدئه ناسیه مسائل متفرّقه حیض ج) نفاس غسل مسّ میّت اشاره احکام مُحْتضر احکام پس از مرگ احکام غسل و کفن و نماز و دفن میّت احکام غسل میّت احکام کفن میّت احکام حنوط احکام نماز میّت دستور نماز میّت مستحبات نماز میّت احکام دفن مستحبّات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل های مستحب تیمم موارد تیمم اشاره اوّلین مورد دومین مورد تیمّم سومین مورد تیمّم چهارمین مورد تیمّم پنجمین مورد تیمّم ششمین مورد تیمّم هفتمین مورد تیمم چیزهائی که تیمّم بر آنها صحیح است طریقه تیمم احکام تیمم احکام نماز اشاره نمازهای واجب نمازهای واجب یومیّه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهائی که باید به ترتیب خوانده شود نمازهای مستحب وقت نافله های یومیّه چگونگی نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز لباس نمازگزار اشاره شرط اوّل شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد چیزهایی که در لباس نمازگزار مستحب است مکان نماز گزار اشاره شرط اوّل: شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: جاهایی که نماز خواندن مستحب است جاهایی که نماز خواندن مکروه است آداب و احکام مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه واجبات نماز رکن نماز پنج چیز است: اشاره نیّت تکبیرةالإحرام قیام(ایستادن) قرائت رکوع سجود چیزهایی که سجده بر آن ها صحیح است مستحبات و مکروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتیب موالات قنوت ترجمه سوره حمد ترجمه سوره قُل هُو الله احد ترجمه ذکر رکوع و سجود ترجمه قنوت ترجمه تسبیحات اربعه ترجمه تشهد و سلام تعقیب نماز صلوات بر پیغمبر(ص) مبطلات نماز مکروهات نماز مواردی که می شود نماز واجب را شکست شکیات اشاره شک های باطل شک هایی که نباید به آن ها اعتنا کرد شک در چیزی که محل آن گذشته شک پس از سلام شک پس از وقت کثیرالشک(کسی که زیاد شک می کند) شک امام و مأموم شک در نماز مستحبی شک های صحیح نماز احتیاط سجده سهو طریقه سجده سهو قضای سجده و تشهّد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزا و شرایط نماز نماز مسافر مسائل متفرّقه نماز مسافر نماز قضا نماز قضای پدر که بر پسر بزرگ تر واجب است نماز جماعت شرایط امام جماعت احکام جماعت کارهایی که در نماز جماعت مستحب است کارهایی که در نماز جماعت مکروه است نماز آیات طریقه نماز آیات نماز عید فطر و قربان اجیر گرفتن برای نماز احکام روزه اشاره نیّت چیزهایی که روزه را باطل می کند اشاره 2 - خوردن و آشامیدن 3 – جماع (آمیزش) 4 - استمناء 4- دروغ بستن به خدا و پیغمبر(ص) 6 - رسانیدن غبار غلیظ به حلق 6- فرو بردن سر در آب 7- باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8- اماله 10 - قی کردن احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند آنچه برای روزه دار مکروه است جاهایی که قضا و کفّاره واجب است کفّاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه قضا احکام روزه مسافر راه ثابت شدن اوّل ماه روزه های حرام و مکروه روزه های مستحب مواردی که مستحب است انسان از مبطلات روزه خودداری نماید احکام خمس اشاره 1-منفعت کسب 3 - معدن 4 - گنج 5 - مال حلال مخلوط به حرام 5- جواهری که به واسطه فرو رفتن در دریا به دست می آید 7 - غنیمت 8 - زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد مصرف خمس احکام زکات اشاره شرایط واجب شدن زکات زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نصاب نقره زکات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زکات شرایط کسانی که مستحق زکاتند نیّت زکات مسائل متفرّقه زکات زکات فطره مصرف زکات فطره مسائل زکات فطره احکام حجّ احکام خرید و فروش اشاره چیزهایی که هنگام خرید و فروش مستحب است معاملات مکروه معاملات حرام شرایط فروشنده و خریدار شرایط جنس و عوض آن صیغه خرید و فروش خرید و فروش میوه ها نقد و نسیه معامله سلف شرایط معامله سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه خرید و فروش احکام شراکت احکام صلح احکام اجاره اشاره شرایط مالی که آن را اجاره می دهند مسائل متفرّقه اجاره احکام جُعاله احکام مزارعه احکام مُساقات اشاره کسانی که نمی توانند در مال خود تصرّف کنند احکام وکالت احکام قرض احکام حواله دادن احکام رهن احکام ضامن شدن احکام کفالت احکام ودیعه(امانت) احکام عاریه احکام نکاح اشاره احکام عقد طریقه خواندن عقد دائم طریقه خواندن عقد غیر دائم شرایط عقد عیب هایی که به سبب آن ها می شود عقد را به هم زد عده ای از زن ها که ازدواج با آنان حرام است احکام عقد دائم متعه یا صیغه (عقد موقت) احکام نگاه کردن مسائل متفرّقه زناشوئی احکام شیر دادن اشاره شرائط شیر دادنی که علّت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرّقه شیر دادن احکام طلاق اشاره عدّه طلاق عده زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احکام رجوع طلاق خُلع طلاق مُبارات احکام متفرّقه طلاق احکام غصب احکام مالی که انسان پیدا می کند احکام سر بریدن و شکار کردن حیوانات اشاره طریقه سر بریدن حیوانات شرایط سر بریدن حیوانات طریقه کشتن شتر چیزهایی که موقع سر بریدن حیوانات مستحب است چیزهایی که در کشتن حیوانات مکروه است احکام شکار با اسلحه شکار کردن با سگ شکاری صید ماهی صید ملخ احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها اشاره چیزهایی که موقع غذا خوردن مستحب است چیزهایی که هنگام غذا خوردن مکروه است مستحبات آشامیدن آب مکروهات آشامیدنِ آب احکام نذر و عهد احکام قسم خوردن احکام وقف احکام وصیّت احکام ارث اشاره ارث دسته اوّل ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر احکام متفرّقه ارث احکام حدود احکام دیه احکام اعتکاف امر به معروف و نهی از منکر جهاد اشاره دفاع از ناموس و جان و مال احکام مضاربه اشاره شرایط مضاربه مسائل متفرّقه (مبتلابه) مسائل جدید (مستحدثه) الف: احکام بانکها وام و سپرده گذاری اعتبارات بانکی نگهداری کالا و فروش کالای متروکه کفالت و ضمانت بانکی فروش سهام فروش اوراق قرضه و اوراق مشارکت حواله های داخلی و خارجی جوایز بانکی وصول سفته خرید و فروش ارز اضافه برداشت خرید و فروش سفته اشتغال در بانک مضاربه بانکی ب: قرارداد بیمه ج: سرقفلی د: احکام تشریح ه: احکام پیوند و: تلقیح مصنوعی ز: احکام کنترل جمعیت ح: حکم خیابان ها ط: مسائلی درباره نماز و روزه ی: حکم خرید و فروش برگه های جایزه دار

مسائل متفرّقه اجاره

مسائل متفرّقه اجاره
مسأله 2201 ) مالی را که مستأجر بابت اجاره می دهد باید معلوم باشد، پس اگر از اموالی است که مثل گندم با وزن معامله می کنند، باید وزن آن معلوم باشد. اگر از اموالی است که مثل پول های رایج با شماره معامله می کنند، باید شماره آن معین باشد. اگر مثل اسب و گوسفند است، باید اجاره دهنده آن را ببیند، یا مستأجر خصوصیات آن را بگوید.
مسأله 2202 ) اگر زمینی را برای زراعت اجاره دهد و مال الإجاره را حاصل همان زمین یا زمین دیگر که فعلاً موجود نیست قرار دهد، اجاره صحیح نیست. اگر مال الإجاره اکنون موجود باشد، مانعی ندارد.
مسأله 2203 ) کسی که چیزی مانند خانه یا ماشین یا اسب و الاغ را اجاره دهد، به مجرد اجاره مال الإجاره را مالک می شود ولی حق مطالبه از مال الإجاره منحصر به همان اندازه است که از مدت اجاره بگذرد مثلاً اگر خانه را ماهی سی تومان اجاره دهد، هر روز که بگذرد، حق مطالبه یک تومان دارد. نیز اگر برای انجام عملی اجیر شود گرچه به مجرد اجاره اجرت را مالک می شود، ولی حق مطالبه منحصر به اندازه ای است که از عمل انجام داده ولی اگر اجاره دهنده با اجیر شرط کنند که به مجرد اجاره تمام اجرت یا مال الإجاره را بگیرند یا بین مردم معمول باشد که آن ها را پیش از شروع به کار می گیرند، می توانند به مجرد اجاره تمام آن را درخواست کنند.
مسأله 2204 ) هرگاه چیزی را که اجاره داده تحویل دهد، اگرچه مستأجر تحویل نگیرد، یا تحویل بگیرد و تا آخر مدت اجاره از آن استفاده نکند، باید مال الإجاره آن را بدهد.
مسأله 2205 ) اگر انسان اجیر شود که در روز معینی کاری را انجام دهد و در آن روز برای انجام آن کار حاضر شود، کسی که او را اجیر کرده اگرچه آن کار را به او مراجعه نکند، باید اجرت او را بدهد، مثلاً اگر خیاطی را در روز معینی برای دوختن لباسی اجیر نماید و خیاط در آن روز آماده کار باشد، اگرچه پارچه را به او ندهد که بدوزد، باید اجرتش را بدهد، چه خیاط بیکار باشد، چه برای خودش یا دیگری کار کند.
مسأله 2206 ) اگر پس از تمام شدن مدت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، مستأجر باید مال الإجاره را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد مثلاً اگر خانه ای را یکساله به صد تومان اجاره کند، سپس بفهمد اجاره باطل بوده، چنانچه اجاره خانه معمولاً پنجاه تومان است، باید پنجاه تومان را بدهد. اگر دویست تومان است، باید دویست تومان را بپردازد، نیز اگر پس از گذشتن مقداری از مدت اجاره معلوم شود که اجاره باطل بوده، باید اجاره آن مدت را به مقدار معمول به صاحب ملک بدهد.
مسأله 2207 ) اگر چیزی را که اجاره کرده از بین برود، چنانچه در نگهداری آن کوتاهی نکرده و در استفاده از آن هم زیاده روی ننموده ضامن نیست، نیز اگر مثلاً پارچه ای را که به خیاط داده از بین برود، در صورتی که خیاط زیاده روی نکرده و در نگهداری کوتاهی نکرده باشد، نباید عوض آن را بدهد.
مسأله 2208 ) هرگاه صنعتگر چیزی را که گرفته ضایع کند، ضامن است.
مسأله 2209 ) اگر قصّاب سر حیوانی را ببرد و آن را حرام کند، چه مزد گرفته، چه مجّانی سر بریده باشد، باید قیمت آن را به صاحبش بدهد.
مسأله 2210 ) اگر حیوانی را اجاره کند و معین نماید که چقدر بار بر آن بگذارد، چنانچه بیش تر از آن مقدار بار کند و حیوان بمیرد یا معیوب شود، ضامن است، نیز اگر مقدار بار را معین نکرده باشند و بیش تر از معمول بار کند و حیوان تلف یا معیوب گردد، ضامن می باشد. در هر دو صورت اجرت زیادی بار را بر حسب معمول باید بدهد.
مسأله 2211 ) اگر حیوانی را برای بردن بار شکستنی اجاره دهد، چنانچه حیوان بلغزد یا رَم کند و بار را بشکند، صاحب حیوان ضامن نیست ولی اگر به واسطه زدن و مانند آن کاری کند که حیوان زمین بخورد و بار را بشکند، ضامن است.
مسأله 2212 ) اگر کسی بچه ای را ختنه کند و ضرری به بچه برسد یا بمیرد، چه بیش تر از معمول بریده باشد یا نه، ضامن است، مگر این که به ولیّ بچه بگوید اگر ضرری به او برسد، ضامن نیستم.
مسأله 2213 ) اگر دکتر به دست خود به بیمار دوا بدهد، یا درد و دوای مریض را به او بگوید و بیمار دوا بخورد، چنانچه در معالجه خطا کند و به مریض ضرری برسد یا
بمیرد، دکتر ضامن است ولی اگر فقط بگوید فلان دوا برای فلان بیماری فائده دارد و به واسطه خوردن دوا ضرری به مریض برسد یا بمیرد، دکتر ضامن نیست.
مسأله 2214 ) هرگاه دکتر به بیمار یا ولیّ او بگوید که اگر ضرری به مریض برسد، ضامن نباشد، در صورتی که دقت و احتیاط خود را بکند و حاذق باشد و به بیمار ضرری برسد یا بمیرد، دکتر ضامن نیست.
مسأله 2215 ) مستأجر و کسی که چیزی را اجاره داده، با رضایت یکدیگر می توانند معامله را به هم بزنند، نیز اگر در اجاره شرط کنند که هر دو یا یکی از آنان حق به هم زدن معامله را داشته باشند، می توانند مطابق قراداد، اجاره را به هم بزنند.
مسأله 2216 ) اگر اجاره دهنده، یا مستأجر بفهمد که مغبون شده، چنانچه موقع خواندن صیغه ملتفت نباشد که مغبون است، می تواند اجاره را به هم بزند، ولی اگر در صیغه اجاره شرط کنند که اگر مغبون هم باشند، حق به هم زدن معامله را نداشته باشند، نمی توانند اجاره را به هم بزنند.
مسأله 2217 ) اگر چیزی را اجاره دهد و پیش از آن که تحویل دهد، کسی آن را غصب نماید، مستأجر می تواند اجاره را به هم بزند و چیزی را که به اجاره دهنده داده پس بگیرد، یا اجاره را به هم نزند و اجاره مدتی را که در تصرف غصب کننده بوده به میزان معمول از او بگیرد. پس اگر حیوانی را یک ماهه به ده تومان اجاره نماید و کسی آن را ده روز غصب کند و اجاره معمولی ده روز آن پانزده تومان باشد، می تواند پانزده تومان را از غصب کننده بگیرد.
مسأله 2218 ) اگر چیزی را که اجاره کرده تحویل بگیرد، و سپس دیگری آن را غصب کند نمی تواند اجاره را به هم بزند. فقط حق دارد کرایه آن چیز را به مقدار معمول از غصب کننده بگیرد.
مسأله 2219 ) اگر پیش از آن که مدت اجاره تمام شود، ملک را به مستأجر بفروشد، اجاره بهم نمی خورد و مستأجر باید مال الإجاره را به فروشنده بدهد، همچنین است اگر آن را به دیگری بفروشد.
مسأله 2220 ) اگر پیش از ابتدای مدت اجاره، مِلْک طوری خراب شود که هیچ قابل استفاده نباشد اجاره باطل می شود و پولی که مستأجر به صاحب ملک داده، به او
برمی گردد. چنانچه طوری خراب شده که بتواند استفاده از آن ببرد ولی به اندازه ای که در اجاره معین شده، نباشد، اجاره صحیح است ولی می تواند آن را به هم بزند.
مسأله 2221 ) اگر ملکی را اجاره کند و پس از گذشتن مقداری از مدت اجاره طوری خراب شود که هیچ قابل استفاده نباشد، اجاره مدتی که باقی مانده، باطل می شود و می تواند اجاره مدت گذشته را به هم بزند و اجرةالمثل -یعنی اجرت معمولی آن مدت را- بدهد.
مسأله 2222 ) اگر خانه ای را که مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد و یک اطاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آن را بسازد و استفاده از آن هیچ مقدار از بین نرود، اجاره باطل نمی شود و مستأجر هم نمی تواند اجاره را به هم بزند، ولی اگر ساختن آن به قدری طول بکشد که مقداری از استفاده مستأجر از بین برود، اجاره به آن مقدار باطل می شود و مستأجر می تواند اجاره باقیمانده را به هم بزند و برای استفاده ای که کرده، اجرةالمثل بدهد.
مسأله 2223 ) اگر اجاره دهنده یا مستأجر بمیرد، اجاره باطل نمی شود ولی اگر خانه مال اجاره دهنده نباشد مثلاً دیگری وصیت کرده باشد که تا او زنده است، منفعت خانه مال او باشد، چنانچه خانه را اجاره دهد و پیش از تمام شدن مدت اجاره بمیرد، از وقتی که مرده، اجاره باطل است. اگر مالک فعلی آن اجاره را امضا کند صحیح می شود و مبلغ اجاره ی مدتی که پس از مردن اجاره دهنده باقی مانده، به مالک فعلی داده می شود.
مسأله 2224 ) اگر صاحب کار بنّا را وکیل کند که برای او کارگر بگیرد، چنانچه بنّا کم تر از مقداری که از صاحب کار می گیرد، به کارگران بدهد، زیادی آن بر او حرام است و باید آن را به صاحب کار بدهد ولی اگر اجیر شود که ساختمان را تمام کند و برای خود اختیار بگذارد که خودش بسازد، یا به دیگری بدهد، اگر مقداری خودش کار کرده و باقی را به کم تر از مقداری که اجیر شده به دیگری بدهد، زیادی آن بر او حلال می باشد.
مسأله 2225 ) اگر رنگرز قرار بگذارد که مثلاً پارچه ای را با نیل رنگ کند، چنانچه با رنگ دیگر رنگ نماید، حق ندارد چیزی بگیرد.
احکام جُعاله
مسأله 2226 ) جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام می دهند، مال معینی بدهد، مثلاً بگوید هرکس گمشده مرا پیدا کند، ده تومان به او می دهم. به کسی که این قرار را می گذارد، جاعل و به کسی که کار را انجام می دهد، عامل می گویند. فرق بین جعاله و این که کسی را برای کاری اجیر کنند، این است که در اجاره پس از خواندن صیغه، اجیر باید عمل را انجام دهد و کسی که او را اجیر کرده، اجرت را به او بدهکار می شود، ولی در جعاله عامل می تواند مشغول عمل نشود. تا عمل را انجام ندهد، جاعل بدهکار نمی شود.
مسأله 2227 ) جاعل باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قرارداد کند و شرعاً بتواند در مال خود تصرف نماید. بنابراین جعاله آدم سفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می کند، صحیح نیست.
مسأله 2228 ) کاری را که جاعل می گوید برای او انجام دهند، باید حرام یا بی فائده نباشد، پس اگر بگوید هرکس شراب بخورد، یا در شب به جای تاریکی برود ده تومان به او می دهم، جعاله صحیح نیست.
مسأله 2229 ) اگر مالی را که قرار می گذارد بدهد، معین کند مثلاً بگوید هرکس اسب مرا پیدا کند، این گندم را به او می دهم، لازم نیست بگوید گندم مال کجاست و قیمت آن چیست، ولی اگر مال را معین نکند مثلاً بگوید کسی که اسب مرا پیدا کند، ده من گندم به او می دهم، باید خصوصیات آن را کاملاً معین نماید.
مسأله 2230 ) اگر جاعل مزد معینی برای کار قرار ندهد، مثلاً بگوید هرکس بچه مرا پیدا کند پولی به او می دهم و مقدار آن را معین نکند، چنانچه کسی آن عمل را انجام دهد، باید مزد او را به مقداری که کار او در نظر مردم ارزش دارد، بدهد.
مسأله 2231 ) اگر عامل پیش از قرارداد، کار را انجام داده باشد، یا پس از قرارداد، به قصد این که پول نگیرد انجام دهد، حق مزد ندارد.
مسأله 2232 ) پیش از آن که عامل شروع به کار کند، جاعل و عامل می توانند جعاله را به هم بزنند.
مسأله 2233 ) پس از آن که عامل شروع به کار کرد، اگر جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند می تواند، و برای آنچه عمل شده است، به مقدار معمول باید اجرت بدهد.
مسأله 2234 ) عامل می تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولی اگر تمام نکردن عمل اسباب ضرر جاعل شود، باید آن را تمام نماید. مثلاً اگر کسی بگوید هرکس چشم مرا عمل کند، فلان مقدار به او می دهم و دکتر جراحی شروع به عمل کند، چنانچه طوری باشد که اگر عمل را تمام نکند، چشم معیوب می شود، باید آن را تمام نماید. در صورتی که ناتمام بگذارد، حقی بر جاعل ندارد و عیبی را که از نیمه کاره گذاردن عمل حاصل می شود، ضامن است.
مسأله 2235 ) اگر عامل کار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن کار مثل پیدا کردن اسب است که تا تمام نشود، برای جاعل فایده ندارد، عامل نمی تواند حقی درخواست کند، همچنین است اگر جاعل مزد را برای تمام کردن عمل قرار بگذارد مثلاً بگوید هرکس لباس مرا بدوزد، ده تومان به او می دهم، ولی اگر مقصودش این باشد هر مقدار از عمل که انجام گیرد، برای آن مقدار مزد بدهد، جاعل باید مزد مقداری را که انجام شده به عامل بدهد، اگرچه احتیاط این است که به طور مصالحه یکدیگر را راضی نمایند.
احکام مزارعه
مسأله 2236 ) مزارعه آن است که مالک با زارع این گونه معامله کند که زمین را در اختیار او بگذارد، تا زراعت کند و مقداری مشاعاً مثل نصف یا ثلث (نه معیّناً مثل ده من یا صد من) از حاصل آن را به مالک بدهد.
مسأله 2237 ) مزارعه چند شرط دارد:
اوّل- صاحب زمین به زارع بگوید: زمین را به تو واگذار کردم و زارع هم بگوید: قبول کردم، یا بدون این که حرفی بزنند مالک، زمین را واگذار کند و زارع تحویل بگیرد.
دوم- صاحب زمین و زارع هر دو مکلف و عاقل باشند و با قصد و اختیار خود مزارعه را انجام دهند و سفیه نباشند، یعنی مال خود را در کارهای بیهوده مصرف نکنند.
سوم- مالک و زارع از تمام حاصل زمین ببرند، پس اگر مثلاً شرط کنند که آنچه اوّل یا آخر می رسد، مال یکی از آنان باشد، مزارعه باطل است.
چهارم- سهم هر کدام نصف یا ثلث حاصل و مانند این ها باشد، پس اگر مالک بگوید: در این زمین زراعت کن و هرچه می خواهی، به من بده، صحیح نیست.
پنجم- مدتی را که باید زمین در اختیار زارع باشد، معین کنند. باید مدت به قدری باشد که در آن مدت به دست آمدن حاصل ممکن باشد.
ششم- زمین قابل زراعت باشد و اگر زراعت در آن ممکن نباشد، اما بتوانند کاری کنند که زراعت ممکن شود مزارعه صحیح است.
هفتم- اگر منظور هرکدام زراعت مخصوصی است، چیزی را که زارع باید بکارد معین کنند ولی اگر زراعت معینی را در نظر ندارند، یا زراعتی را که هر دو در نظر دارند، معلوم است، لازم نیست آن را معین نمایند.
هشتم- مالک، زمین را معین کند، پس کسی که چند قطعه زمین دارد و با هم تفاوت دارند، اگر به زارع بگوید: در یکی از این زمین ها زراعت کن و آن را معین نکند، مزارعه باطل است. اگر تفاوت نداشته باشند، تعیین لازم نیست.
نهم- خرجی را که هرکدام از آنان باید بکنند، معین نمایند ولی اگر خرجی را که هرکدام باید بکنند معلوم باشد، لازم نیست آن را معین نمایند.
مسأله 2238 ) اگر مالک با زارع قرار بگذارد که مقداری از حاصل برای او باشد و بقیه را بین خودشان قسمت کنند، مزارعه باطل است، هرچند بدانند که پس از برداشتن آن مقدار، چیزی باقی می ماند.
مسأله 2239 ) اگر مدت مزارعه تمام شود و حاصل به دست نیاید، چنانچه مالک راضی شود که با اجاره یا بدون اجاره زراعت در زمین او بماند و زارع هم راضی باشد مانعی ندارد. اگر مالک راضی نشود، می تواند زارع را وادار کند که زراعت را بچیند اگرچه موجب ضرر زارع باشد مگر در صورتی که امر به چیدن، کار سفیهانه ای باشد. در این صورت بعید نیست واجب باشد به حاکم شرع مراجعه کنند تا امر آن ها را اصلاح نماید.
مسأله 2240 ) اگر به واسطه پیش آمدی زراعت در زمین ممکن نباشد مثلاً آب از زمین قطع شود، مزارعه به هم می خورد. اگر زارع بدون عذر زراعت نکند، چنانچه زمین در تصرف او بوده و مالک در آن تصرفی نداشته است، باید اجاره آن مدت را به مقدار معمول به مالک بدهد.
مسأله 2241 ) مالک و زارع نمی توانند بدون رضایت یکدیگر مزارعه را به هم بزنند، ولی اگر در ضمن معامله مزارعه شرط کرده باشند که هر دو یا یکی حق به هم زدن معامله را داشته باشند، می توانند مطابق قراری که گذاشته اند، معامله را به هم بزنند. همچنین اگر یکی از دو طرف مخالف آنچه بر او شرط شده عمل نماید، طرف دیگر می تواند معامله را به هم بزند.
مسأله 2242 ) اگر پس از قرارداد مزارعه، مالک یا زارع بمیرد، مزارعه به هم نمی خورد و وارث شان به جای آنان است، ولی اگر زارع بمیرد و شرط کرده باشند که خود زارع زراعت را انجام دهد، مزارعه به هم می خورد. چنانچه زراعت نمایان شده باشد، باید سهم او را به ورثه اش بدهد و حقوق دیگری هم که زارع داشته، ورثه او ارث می برند ولی نمی توانند مالک را مجبور کنند که زراعت در زمین باقی بماند.
مسأله 2243 ) اگر پس از زراعت بفهمند که مزارعه باطل بوده، چنانچه بذز، مال مالک بوده حاصلی هم که به دست می آید مال اوست و باید مزد زارع و مخارجی را که کرده و کرایه گاو یا حیوان دیگری را که مال زارع بوده و در آن زمین کار کرده به او بدهد. اگر بذز، مال زارع بوده، زراعت هم مال اوست. باید اجاره زمین و خرج هایی را که مالک کرده و کرایه گاو و یا حیوان دیگری که مال او بوده و در آن زراعت کار کرده به او بدهد.
مسأله 2244 ) اگر بذر، مال زارع باشد و پس از زراعت بفهمند که مزارعه باطل بوده، چنانچه مالک و زارع راضی شوند که با اجرت یا بی اجرت، زراعت در زمین بماند، اشکال ندارد و اگر مالک راضی نشود، پیش از رسیدن زراعت هم می تواند زارع را وادار کند که زراعت را بچیند. اگر باعث کسری قیمت باشد، لازم نیست مالک جبران کند و زارع اگرچه راضی شود چیزی به مالک بدهد، نمی تواند او را مجبور کند که زراعت در زمین بماند.
مسأله 2245 ) اگر پس از جمع کردن حاصل و تمام شدن مدت مزارعه، ریشه زراعت در زمین بماند و سال بعد دو مرتبه حاصل دهد، چنانچه مالک با زارع شرط اشتراک در ریشه کرده باشند، حاصل سال دوم را باید مثل سال اوّل قسمت کنند و گرنه اشکال دارد و باید مصالحه نمایند.
احکام مُساقات
آموزش تصویری مرتبط با این حکم