احکام شرعی
حضرت آيت الله حاج ميرزا يدالله دوزدوزاني تبريزي
حضرت آيت الله حاج ميرزا يدالله دوزدوزاني تبريزي
حضرت آيت الله حاج ميرزا يدالله دوزدوزاني تبريزي

رساله توضیح المسائل حضرت آيت الله حاج ميرزا يدالله دوزدوزاني تبريزي

احکام تقلید احکام طهارت آب مطلق و مُضاف اشاره 1- آب کُرّ 2- آب قلیل 3- آب جاری 4- آب باران 5- آب چاه احکام آبها احکام تخلّی (بول و غائط کردن) استبراء مستحبّات و مکروهات تخلّی نجاسات اشاره 1-2. بول و غائط 3. منی 4. مردار 5. خون 6-7. سگ و خوک 8. کافر 9. شراب 10. فقّاع 11-12. عرق حیوان نجاستخوار و جُنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چیزهای پاک احکام نجاسات مطهرات (پاک کننده ها) اشاره 1. آب 2. زمین 3. آفتاب 4. استحاله 5. انقلاب 6. انتقال 7. اسلام 8. تبعیّت 9. برطرف شدن عین نجاست 10. استبرای حیوان نجاستخوار 11. غائب شدن مسلمان 12. رفتن خون متعارف احکام ظرف ها وضو اشاره وضوی ارتماسی دعاهایی هنگام وضو گرفتن شرایط صحّت وضو احکام وضو کارهایی که برای آن ها باید وضو گرفت چیزهایی که وضو را باطل می کند احکام وضوی جبیره غسل های واجب اشاره احکام جنابت کارهایی که بر جُنب حرام است کارهایی که بر جُنب مکروه است غسل جنابت غسل ترتیبی غسل ارتماسی احکام غسل کردن غسل های اختصاصی زنان الف) استحاضه اشاره احکام استحاضه ب) حیض اشاره احکام حائض اقسام زن های حائض صاحب عادت وقتیّه و عددیّه صاحب عادت وقتیّه صاحب عادت عددیّه مُضطربه مبتدئه ناسیه مسائل متفرّقه حیض ج) نفاس غسل مسّ میّت اشاره احکام مُحْتضر احکام پس از مرگ احکام غسل و کفن و نماز و دفن میّت احکام غسل میّت احکام کفن میّت احکام حنوط احکام نماز میّت دستور نماز میّت مستحبات نماز میّت احکام دفن مستحبّات دفن نماز وحشت نبش قبر غسل های مستحب تیمم موارد تیمم اشاره اوّلین مورد دومین مورد تیمّم سومین مورد تیمّم چهارمین مورد تیمّم پنجمین مورد تیمّم ششمین مورد تیمّم هفتمین مورد تیمم چیزهائی که تیمّم بر آنها صحیح است طریقه تیمم احکام تیمم احکام نماز اشاره نمازهای واجب نمازهای واجب یومیّه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهائی که باید به ترتیب خوانده شود نمازهای مستحب وقت نافله های یومیّه چگونگی نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز لباس نمازگزار اشاره شرط اوّل شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد چیزهایی که در لباس نمازگزار مستحب است مکان نماز گزار اشاره شرط اوّل: شرط دوم: شرط سوم: شرط چهارم: شرط پنجم: شرط ششم: جاهایی که نماز خواندن مستحب است جاهایی که نماز خواندن مکروه است آداب و احکام مسجد اذان و اقامه ترجمه اذان و اقامه واجبات نماز رکن نماز پنج چیز است: اشاره نیّت تکبیرةالإحرام قیام(ایستادن) قرائت رکوع سجود چیزهایی که سجده بر آن ها صحیح است مستحبات و مکروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتیب موالات قنوت ترجمه سوره حمد ترجمه سوره قُل هُو الله احد ترجمه ذکر رکوع و سجود ترجمه قنوت ترجمه تسبیحات اربعه ترجمه تشهد و سلام تعقیب نماز صلوات بر پیغمبر(ص) مبطلات نماز مکروهات نماز مواردی که می شود نماز واجب را شکست شکیات اشاره شک های باطل شک هایی که نباید به آن ها اعتنا کرد شک در چیزی که محل آن گذشته شک پس از سلام شک پس از وقت کثیرالشک(کسی که زیاد شک می کند) شک امام و مأموم شک در نماز مستحبی شک های صحیح نماز احتیاط سجده سهو طریقه سجده سهو قضای سجده و تشهّد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزا و شرایط نماز نماز مسافر مسائل متفرّقه نماز مسافر نماز قضا نماز قضای پدر که بر پسر بزرگ تر واجب است نماز جماعت شرایط امام جماعت احکام جماعت کارهایی که در نماز جماعت مستحب است کارهایی که در نماز جماعت مکروه است نماز آیات طریقه نماز آیات نماز عید فطر و قربان اجیر گرفتن برای نماز احکام روزه اشاره نیّت چیزهایی که روزه را باطل می کند اشاره 2 - خوردن و آشامیدن 3 – جماع (آمیزش) 4 - استمناء 4- دروغ بستن به خدا و پیغمبر(ص) 6 - رسانیدن غبار غلیظ به حلق 6- فرو بردن سر در آب 7- باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8- اماله 10 - قی کردن احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند آنچه برای روزه دار مکروه است جاهایی که قضا و کفّاره واجب است کفّاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه قضا احکام روزه مسافر راه ثابت شدن اوّل ماه روزه های حرام و مکروه روزه های مستحب مواردی که مستحب است انسان از مبطلات روزه خودداری نماید احکام خمس اشاره 1-منفعت کسب 3 - معدن 4 - گنج 5 - مال حلال مخلوط به حرام 5- جواهری که به واسطه فرو رفتن در دریا به دست می آید 7 - غنیمت 8 - زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد مصرف خمس احکام زکات اشاره شرایط واجب شدن زکات زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نصاب نقره زکات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زکات شرایط کسانی که مستحق زکاتند نیّت زکات مسائل متفرّقه زکات زکات فطره مصرف زکات فطره مسائل زکات فطره احکام حجّ احکام خرید و فروش اشاره چیزهایی که هنگام خرید و فروش مستحب است معاملات مکروه معاملات حرام شرایط فروشنده و خریدار شرایط جنس و عوض آن صیغه خرید و فروش خرید و فروش میوه ها نقد و نسیه معامله سلف شرایط معامله سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرّقه خرید و فروش احکام شراکت احکام صلح احکام اجاره اشاره شرایط مالی که آن را اجاره می دهند مسائل متفرّقه اجاره احکام جُعاله احکام مزارعه احکام مُساقات اشاره کسانی که نمی توانند در مال خود تصرّف کنند احکام وکالت احکام قرض احکام حواله دادن احکام رهن احکام ضامن شدن احکام کفالت احکام ودیعه(امانت) احکام عاریه احکام نکاح اشاره احکام عقد طریقه خواندن عقد دائم طریقه خواندن عقد غیر دائم شرایط عقد عیب هایی که به سبب آن ها می شود عقد را به هم زد عده ای از زن ها که ازدواج با آنان حرام است احکام عقد دائم متعه یا صیغه (عقد موقت) احکام نگاه کردن مسائل متفرّقه زناشوئی احکام شیر دادن اشاره شرائط شیر دادنی که علّت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرّقه شیر دادن احکام طلاق اشاره عدّه طلاق عده زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احکام رجوع طلاق خُلع طلاق مُبارات احکام متفرّقه طلاق احکام غصب احکام مالی که انسان پیدا می کند احکام سر بریدن و شکار کردن حیوانات اشاره طریقه سر بریدن حیوانات شرایط سر بریدن حیوانات طریقه کشتن شتر چیزهایی که موقع سر بریدن حیوانات مستحب است چیزهایی که در کشتن حیوانات مکروه است احکام شکار با اسلحه شکار کردن با سگ شکاری صید ماهی صید ملخ احکام خوردنی ها و آشامیدنی ها اشاره چیزهایی که موقع غذا خوردن مستحب است چیزهایی که هنگام غذا خوردن مکروه است مستحبات آشامیدن آب مکروهات آشامیدنِ آب احکام نذر و عهد احکام قسم خوردن احکام وقف احکام وصیّت احکام ارث اشاره ارث دسته اوّل ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر احکام متفرّقه ارث احکام حدود احکام دیه احکام اعتکاف امر به معروف و نهی از منکر جهاد اشاره دفاع از ناموس و جان و مال احکام مضاربه اشاره شرایط مضاربه مسائل متفرّقه (مبتلابه) مسائل جدید (مستحدثه) الف: احکام بانکها وام و سپرده گذاری اعتبارات بانکی نگهداری کالا و فروش کالای متروکه کفالت و ضمانت بانکی فروش سهام فروش اوراق قرضه و اوراق مشارکت حواله های داخلی و خارجی جوایز بانکی وصول سفته خرید و فروش ارز اضافه برداشت خرید و فروش سفته اشتغال در بانک مضاربه بانکی ب: قرارداد بیمه ج: سرقفلی د: احکام تشریح ه: احکام پیوند و: تلقیح مصنوعی ز: احکام کنترل جمعیت ح: حکم خیابان ها ط: مسائلی درباره نماز و روزه ی: حکم خرید و فروش برگه های جایزه دار

احکام نکاح

احکام نکاح
اشاره
در دین مقدّس اسلام بسیار به ازدواج سفارش شده است، حتی حضرت صادق(ع) فرمود: دو رکعت نمازی که مردِ زن دار یا زنِ شوهردار می خواند، بهتر است از هفتاد رکعت نمازی که زن بی شوهر یا مرد بی زن می خواند.
نیز سفارش شده است که زن ها احترام شوهر و رفتار نیکو با شوهر داشته باشند. حضرت رسول اکرم(ص) ثواب زیادی برای کشته شدن در راه خدا فرمود، زن ها عرض کردند: برای ما این ثواب نیست «چون جهاد از زن ها برداشته شده است» حضرت فرمود: اگر با شوهرتان خوش رفتاری کنید، ثواب کسی را دارید که در راه خدا کشته شده است.
همچنین در دین مقدس بسیار سفارش شده است که شوهر با همسر خود خوش رفتاری بنماید، حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: بهترین شما کسی است که با خانواده اش، و محبوب ترین بندگان نزد خدا کسی است که به عیالش نیکویی نماید.
مستحب است زن شوهردار برای شوهرش زینت نماید، پیرزن باشد یا شوهرش کور، و زینت برای شوهر کور استعمال بوی خوش است، همچنین مستحب است برای مردی که زن دارد، چیزهائی که موجب تنفّر زن است و در شرع حرام نیست، از خودش دور نماید، مانند کثیفی لباس و بدن.
مردی که می خواهد زن بگیرد باید به دینداری و خوش اخلاقی زن اهتمام داشته باشد و به جمال و مال او بسنده نکند، همچنین زنی که می خواهد شوهر کند، باید نظرش به دیانت و خوش رفتاری مرد باشد. مکروه است مرد فاسد یا شراب خوار یا بداخلاق را انتخاب نماید.
به واسطه عقد ازدواج زن بر مرد حلال می شود و آن دو گونه است: «دائم و غیر دائم».
عقد دائم آن است که زناشویی در آن، مدت نداشته باشد. زنی را که این گونه عقد می کنند، دائمه گویند. عقد غیر دائم آن است که مدت زناشویی معین شود، مثلاً زن را
به مدت یک ساعت یا یک روز یا یک ماه یا یک سال و یا بیش تر عقد نمایند. زنی را که این گونه عقد کنند، مُتعه و صیغه می نامند.
احکام عقد
مسأله 2372 ) در زناشویی چه دائم و چه غیر دائم، باید صیغه خوانده شود. فقط راضی بودن زن و مرد کافی نیست. صیغه عقد را خود زن و مرد می خوانند، یا دیگری را وکیل می کنند که از طرف آنان بخواند.
مسأله 2373 ) وکیل لازم نیست مرد باشد. زن هم می تواند برای خواندن صیغه عقد از طرف دیگری وکیل شود.
مسأله 2374 ) زن و مرد تا یقین نکنند که وکیل صیغه را خوانده است، نمی توانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند. گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است، کفایت نمی کند ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خوانده ام، کافی است.
مسأله 2375 ) اگر زنی کسی را وکیل کند که مثلاً ده روزه او را به عقد مردی درآورد و ابتدای ده روز را معین نکند، وکیل می تواند هر وقت که بخواهد او را ده روزه به عقد مرد درآورد، مشروط بر این که مدت مزبور را متصل به عقد قرار دهد، یعنی مثلاً از همان ساعتی که عقد می خواند تا ده روز در عقد او باشد ولی اگر معلوم باشد که زن، روز یا ساعت معینی را قصد کرده، باید صیغه را مطابق قصد او بخواند.
مسأله 2376 ) یک نفر می تواند در خواندن صیغه عقد دائم یا غیر دائم از طرف دو نفر وکیل شود، نیز انسان می تواند از طرف زن وکیل شود و او را برای خود به طور دائم یا غیر دائم عقد کند ولی در صورتی که زن را برای خود عقد می کند احتیاط آن است که عقد را دو نفر بخوانند.
طریقه خواندن عقد دائم
مسأله 2377 ) اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند اوّل زن بگوید: زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلیَ الصَّداقِ المَعْلُومِ (یعنی خود را به مهری که معین شده زن تو نمودم) و پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ عَلیَ الصَّداقِ المَعْلُومِ و یا
قَبِلْتُ النِّکاحَ عَلیَ الصَّداقِ المَعْلُومِ (یعنی ازدواج را به مهری که معین شده قبول کردم)، عقد صحیح است. اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آن ها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةُ مُوَکِّلَکَ أَحْمَدَ عَلیَ الصَّداقِ المَعْلُومِ و بدون فاصله وکیل مرد بگوید: قَبِلْتُ لِمُوَکِّلِی أَحْمَدَ عَلیَ الصَّداقِ، صحیح می باشد. بنابراحتیاط مستحب باید لفظی را که مرد می گوید با لفظی که زن می گوید، مطابق باشد، مثلاً اگر زن زوِّجت می گوید، مرد هم قبلت التزویج بگوید.
طریقه خواندن عقد غیر دائم
مسأله 2378 ) اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، پس از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: زَوَّجْتُکَ نَفْسِی فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلیَ المَهْرِ المَعْلُومِ، سپس بدون فاصله مرد بگوید: قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلیَ المَهْرِ المَعْلُومِ صحیح است. اگر دیگری را وکیل کنند و اوّل وکیل زن به وکیل مرد بگوید: مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلیَ المَهْرِ المَعْلُومِ، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: قَبِلْتُ لِمُوَکِّلِی هکَذا صحیح می باشد.
شرایط عقد
مسأله 2379 ) عقد ازدواج چند شرط دارد:
اوّل- بنابراحتیاط به عربی صحیح خوانده شود. اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند، چنانچه ممکن باشد، احتیاط آن است کسی را که می تواند به عربی صحیح بخواند وکیل کنند. اگر ممکن نباشد، خودشان می توانند به غیر عربی بخوانند اما باید لفظی بگویند که معنی زَوِّجتُ و قَبِلْتُ را بفهماند.
دوم- مرد و زن، یا وکیل آن ها که صیغه را می خوانند، قصد انشا داشته باشند، یعنی اگر خود مرد و زن صیغه را می خوانند، زن با گفتن زَوِّجْتُکَ نَفْسِی قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد با گفتن قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ زن بودن او را برای خود قبول نماید. اگر وکیل مرد و زن صیغه را می خوانند، به گفتن زوجت و قبلت قصدشان این باشد مرد و زنی که آنان را وکیل کرده اند، زن و شوهر شوند.
سوم- کسی که صیغه را می خواند عاقل و بنابراحتیاط بالغ باشد چه برای خودش بخواند یا از طرف دیگری وکیل باشد.
چهارم- اگر وکیل زن و شوهر یا ولیّ آن ها صیغه را می خوانند، در عقد زن و شوهر را معین کنند مثلاً اسم شان را ببرند یا به آن ها اشاره نمایند. پس کسی که چند دختر دارد، اگر به مردی بگوید: زوجتک احدی بناتی (یعنی یکی از دخترانم را زن تو نمودم) و او بگوید قبلت (یعنی قبول کردم)، چون موقع عقد، دختر را معین نکرده اند، عقد باطل است.
پنجم- زن و مرد به ازدواج راضی باشند ولی اگر زن ظاهراً با کراهت اذن دهد و معلوم شود که قلباً راضی بوده، عقد صحیح است.
مسأله 2380 ) اگر در عقد یک حرف غلط خوانده شود که معنی آن را عوض کند، عقد باطل است.
مسأله 2381 ) کسی که صیغه عقد را می خواند، اگر معنای آن را هرچند به طور اجمال بداند و قصد تحقق آن معنی را بکند، عقد صحیح است و لازم نیست که معنای صیغه را تفصیلاً بداند مثلاً بداند که فعل یا فاعل طبق دستور زبان عربی کدام است.
مسأله 2382 ) اگر زنی را برای مردی بدون اجازه آنان عقد کنند و بعداً زن و مرد بگویند به عقد راضی هستیم، عقد صحیح است.
مسأله 2383 ) اگر زن و مرد یا یکی از آن دو را به ازدواج مجبور کنند و پس از خواندن عقد راضی شوند و بگویند به عقد راضی هستیم، عقد صحیح است و بهتر آن است که دوباره عقد را بخوانند.
مسأله 2384 ) پدر و جدپدری می توانند فرزند نابالغ، یا دیوانه خود را تزویج کنند. پس از آن که آن طفل بالغ شد، یا دیوانه عاقل گردید، اگر ازدواجی که برای او انجام
داده اند، مصلحت داشته، نمی تواند آن را به هم بزند. اگر مفسده ای داشته، می تواند به هم بزند.
مسأله 2385 ) دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، بنابراحتیاط واجب باید از پدر یا جدپدری خود اجازه بگیرد. اجازه مادر و برادر لازم نیست.
مسأله 2386 ) اگر پدر و جد پدری غائب باشند، یا دختر باکره نباشد، اجازه پدر و جد لازم نیست.
مسأله 2387 ) اگر پدر، یا جدپدری برای پسر نابالغ خود زن بگیرد، پسر باید پس از بالغ شدن خرج همسر را بدهد.
مسأله 2388 ) اگر پدر، یا جدپدری برای پسر نابالغ خود زن بگیرد، چنانچه پسر موقع عقد مالی داشته، مدیون مهر زن است. اگر موقع عقد مالی نداشته، پدر یا جد او باید مهر را بدهند.
عیب هایی که به سبب آن ها می شود عقد را به هم زد
مسأله 2389 ) اگر مرد پس از عقد بفهمد که زن یکی از این هفت عیب را دارد، می تواند عقد را به هم بزند:
اوّل- دیوانگی. دوم- بیماری خوره. سوم- بیماری برص. چهارم- کوری. پنجم- زمین گیر بودن و در حکم آن است شلی (شل بودنی که آشکار باشد البته نه مانند کشیدن پا). ششم- افضا شده یعنی راه بول و حیض یا راه حیض و غائط یکی شده باشد. هفتم- گوشت، یا استخوانی در فَرْج باشد که مانع آمیزش شود.
مسأله 2390 ) اگر زن پس از عقد بفهمد که شوهر پیش از عقد دیوانه بوده یا پس از عقد (چه پیش از نزدیکی یا پس از آن) دیوانه شود یا آلت مردی نداشته یا بعد از عقد پیش از نزدیکی بریده شود یا مرضی دارد که نمی تواند آمیزش نماید هرچند آن بیماری پس از عقد و پیش از نزدیکی پیش آمده باشد، بی طلاق می تواند عقد را به هم بزند، ولی در صورتی که شوهر نمی تواند آمیزش نماید، لازم است که زن به حاکم شرع یا وکیل او رجوع نماید و حاکم، شوهر را یک سال مهلت می دهد. چنانچه شوهر
نتوانست با آن زن یا زنی دیگر نزدیکی کند، پس از آن زن می تواند عقد را به هم بزند. اگر آلت مردی پس از نزدیکی بریده شود و زن عقد ازدواج را فسخ کند، فسخ اثری ندارد، اگرچه احتیاط مستحب این است که شوهر او را طلاق دهد.
مسأله 2391 ) اگر مرد یا زن، به واسطه یکی از عیب هایی که در دو مسأله پیش گفته شد عقد را به هم بزند، باید بدون طلاق از هم جدا شوند.
مسأله 2392 ) اگر به واسطه آن که مرد نمی تواند آمیزش کند، زن عقد را به هم بزند، شوهر باید نصف مهر را بدهد. ولی اگر به واسطه یکی از عیب های دیگری که گفته شد مرد، یا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن آمیزش نکرده باشد، چیزی بر او نیست و اگر نزدیکی کرده، باید تمام مهر را بدهد.
عده ای از زن ها که ازدواج با آنان حرام است
مسأله 2393 ) ازدواج با زن هایی که با انسان مَحْرم هستند مثل مادر و خواهر و دختر و عمّه و خاله و دختربرادر و دخترخواهر، حرام است.
مسأله 2394 ) اگر کسی زنی را برای خود عقد نماید، اگرچه با او آمیزش نکند، مادر و مادر مادر آن زن و مادرپدر او هرچه بالا روند، به مرد محرم می شوند.
مسأله 2395 ) اگر زنی را عقد کند و با او نزدیکی نماید، دختر و نوه دختری و پسری آن زن هرچه پایین روند، چه در وقت عقد باشند یا بعداً به دنیا بیایند، به مرد محرم می شوند.
مسأله 2396 ) اگر با زنی که برای خود عقد کرده، آمیزش نکرده باشد تا وقتی که آن زن در عقد اوست نمی تواند با دختر او ازدواج کند.
مسأله 2397 ) عمّه و خاله پدر و عمه و خاله پدر پدر و عمه و خاله مادر و عمه و خاله مادر مادر هرچه بالا روند، به انسان محرمند.
مسأله 2398 ) پدر و جد شوهر، هرچه بالا روند و پسر و نوه پسری و دختری او هرچه پایین آیند چه در موقع عقد باشند، یا بعداً به دنیا بیایند، به زن او محرم هستند.
مسأله 2399 ) اگر زنی را برای خود عقد کند، دائمه باشد، یا صیغه، تا وقتی زن در عقد اوست نمی تواند با خواهر وی ازدواج نماید.
مسأله 2400 ) اگر زن خود را به ترتیبی که در کتاب طلاق گفته می شود، طلاق رِجعی دهد، در بین عده نمی تواند خواهر او را عقد نماید. اگر زنی را متعه کرده و مدت او را بخشیده یا تمام شده باشد، در عدّه او بنابراحتیاط واجب نباید خواهرش را بگیرد. ولی در عده طلاق بائن که بعداً بیان می شود، می تواند با خواهر او ازدواج نماید.
مسأله 2401 ) انسان نمی تواند بدون اجازه زن خود با خواهرزاده و برادرزاده او ازدواج کند ولی اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نماید و بعداً زن بگوید به عقد راضی هستم، اشکال ندارد.
مسأله 2402 ) اگر زن بفهمد شوهرش برادرزاده یا خواهرزاده او را عقد کرده و حرفی نزند، چنانچه بعداً رضایت ندهد، عقد آنان باطل است.
مسأله 2403 ) اگر انسان پیش از آن که دخترعمه یا دخترخاله خود را بگیرد با مادر آنان زنا کند، دیگر نمی تواند با آنان ازدواج نماید.
مسأله 2404 ) اگر با دخترعمه یا دخترخاله خود ازدواج نماید و پیش از آن که با آنان آمیزش کند، با مادرشان زنا کند، احتیاط مستحب آن است که از ایشان جدا شود.
مسأله 2405 ) اگر با زنی غیر از عمه و خاله خود زنا کند، احتیاط واجب آن است که با دختر او ازدواج نکند، ولی اگر زنی را عقد نماید و با او نزدیکی کند، سپس با مادر او زنا نماید، آن زن بر او حرام نمی شود. همچنین است اگر پیش از آن که با او نزدیکی کند با مادر او زنا نماید، ولی در این صورت احتیاط مستحب آن است که از آن زن جدا شود.
مسأله 2406 ) زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید. مرد مسلمان هم نمی تواند با زن کافر غیر اهل کتاب ازدواج نماید ولی متعه کردن زن اهل کتاب مانند یهود و مسیحی مانعی ندارد، بلکه جواز ازدواج با آنان به طور دائم قوی است ولی در صورت توان ازدواج با زن مسلمان، کراهت شدید دارد، بلکه در این صورت احتیاط ترک نشود اما ازدواج با زن مجوسی بنابر احتیاط واجب حتّی به طور موقّت جایز نیست. بعضی از فرقه ها مانند خوارج و غُلات و نواصب که خود را مسلمان می دانند، در حکم کفارند، و مرد و زن مسلمان نمی توانند با آن ها دائم یا موقت ازدواج نمایند.
مسأله 2407 ) اگر با زنی که در عدّه طلاق رجعی است زنا کند، زن بنابراحتیاط بر او حرام می شود. اگر با زنی که در عده متعه یا طلاق بائن، یا عده وفات است زنا کند، بعداً می تواند او را عقد نماید، اگرچه احتیاط مستحب آن است که با او ازدواج نکند. معنای طلاق رجعی و طلاق بائن و عده متعه و عده وفات در احکام طلاق گفته خواهد شد.
مسأله 2408 ) اگر با زن بی شوهری که در عده نیست زنا کند، بعداً می تواند وی را برای خود عقد نماید ولی احتیاط واجب آن است که صبر کند زن حیض ببیند، بعداً او را عقد نماید. اگر دیگری بخواهد زن را عقد کند، مستحب است همین احتیاط را بکند ولی زنی که بین مردم به زناکار مشهور است، احتیاط واجب آن است که با او ازدواج نکند.
مسأله 2409 ) اگر زنی را که در عده دیگری است برای خود عقد کند، چنانچه مرد و زن یا یکی از آنان بدانند که عده زن تمام نشده و بدانند عقد کردن زن در عده حرام است، زن بر او حرام می شود، اگرچه مرد پس از عقد با وی آمیزش نکرده باشد.
مسأله 2410 ) اگر زنی را که در عدّه دیگری است، برای خود عقد کند و با او آمیزش نماید، زن بر او حرام ابدی می شود اگرچه نمی دانسته زن در عده است یا نمی دانسته که عقد زن در عدّه حرام است.
مسأله 2411 ) اگر انسان بداند زنی شوهر دارد و با او ازدواج کند، باید از وی جدا شود و احتیاط واجب آن است که بعداً او را برای خود عقد نکند، همچنین است اگر نداند که آن زن شوهر دارد ولی پس از ازدواج با او آمیزش کرده باشد.
مسأله 2412 ) زن شوهردار اگر زنا بدهد، بر شوهر خود حرام نمی شود اگرچه اصرار به زنا داشته باشد، نیز بر شوهر واجب نیست او را طلاق بدهد اگرچه بهتر است در صورت اصرار، او را طلاق دهد، ولی باید مهریه اش را بدهد.
مسأله 2413 ) زنی را که طلاق داده اند و زنی که صیغه بوده و شوهرش مدت او را بخشیده یا مدتش تمام شده، چنانچه پس از مدتی شوهر کند و بعد شک کند که موقع عقد شوهر دوم، عده شوهر اوّل تمام بود یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.
مسأله 2414 ) مادر و خواهر و دختر پسری که لواط داده، خواه بالغ باشد یا غیر بالغ، بر لواط کننده بالغ حرام است، بلکه بنابراحتیاط واجب حرام است اگرچه لواط کننده بالغ نباشد ولی اگر شک کند که دخول شده، بر او حرام نمی شوند.
مسأله 2415 ) اگر با مادر یا خواهر یا دختر کسی ازدواج نماید و پس از ازدواج با وی لواط کند، آن ها بر او حرام نمی شوند.
مسأله 2416 ) اگر کسی در حال احرام (که یکی از کارهای حج است) با زنی ازدواج نماید، عقد او باطل است. چنانچه می دانسته که زن گرفتن در حال احرام حرام است، دیگر نمی تواند زن را عقد کند.
مسأله 2417 ) اگر زنی که در حال احرام است با مردی که در حال احرام نیست، ازدواج کند، عقد باطل است. اگر زن می دانسته که ازدواج کردن در حال احرام حرام است، احتیاط واجب آن است که بعداً با آن مرد ازدواج نکند.
مسأله 2418 ) اگر مرد طواف نسا را (که یکی از کارهای حج است) به جا نیاورد، زنش بر او حرام می شود، نیز اگر زن طواف نسا نکند، شوهرش بر او حرام می شود ولی اگر بعداً طواف نسا را انجام دهند، به یکدیگر حلال می شوند.
مسأله 2419 ) اگر کسی دختر نابالغی را برای خود عقد کند و پیش از آن که نُه سال دختر تمام شود، با او آمیزش کند، از زوجیّت خارج نمی شود و نزدیکی با او حرام نیست حتی در صورتی که دختر افضا شده، یعنی بر اثر آمیزش، مجرای بول و حیض یا مجرای غائط و حیض یا هر سه یکی شده باشد. احتیاط مستحب آن است که از آمیزش با او خودداری کند. در صورت افضا باید دیه - که نصف دیه مرد است - بدهد گرچه طلاق ندهد.
مسأله 2420 ) زنی را که سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام می شود، ولی اگر با شرایطی که در کتاب طلاق گفته می شود، با مرد دیگری ازدواج کند، پس از طلاق دادن شوهر دوم، شوهر اوّل می تواند دوباره او را عقد نماید.
احکام عقد دائم
مسأله 2421 ) زنی که عقد دائمی شده نباید بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود، نیز باید خود را برای هر لذتی که او می خواهد تسلیم نماید و بدون عذر شرعی از آمیزش کردن وی جلوگیری نکند. اگر در این موارد از شوهر اطاعت کند، تهیه غذا و لباس و منزل او بر شوهر واجب است و اگر تهیه نکند (چه توانایی داشته یا نداشته باشد) مدیون زن است.
مسأله 2422 ) اگر زن در کارهایی که در مسأله پیش گفته شد، اطاعت شوهر را نکند، گناهکار است و حق غذا و لباس و منزل و همخوابی ندارد ولی مهر او از بین نمی رود.
مسأله 2423 ) مرد حق ندارد زن خود را به خدمت خانه مجبور کند.
مسأله 2424 ) مخارج سفر زن اگر بیش تر از مخارج وطن باشد، با شوهر نیست ولی اگر شوهر مایل باشد که زن را به سفر ببرد، باید خرج سفر او را بدهد.
مسأله 2425 ) زنی که از شوهر اطاعت می کند و شوهر خرج او را نمی دهد، اگر ممکن است می تواند خرجی خود را بدون اجازه از مال او بردارد. اگر ممکن نیست، چنانچه ناچار باشد که معاش خود راتهیه کند، در موقعی که مشغول تهیه معاش است، اطاعت شوهر بر او واجب نیست.
مسأله 2426 ) مرد اگر دو زن داشته باشد و نزد یکی از آن ها یک شب بماند، واجب است نزد دیگری نیز یک شب در ضمن چهار شب بماند. در غیر این صورت ماندن نزد زن واجب نیست، بلی لازم است او را به طور کلی ترک ننماید. اَوْلی و احوط این است که مرد در هر چهار شب یک شب نزد زن دائمی خود بماند.
مسأله 2427 ) شوهر نمی تواند بیش از چهار ماه، آمیزش با عیال دائمی خود را ترک کند.
مسأله 2428 ) اگر در عقد دائمی مهر را معین نکنند، عقد صحیح است. چنانچه مرد با زن آمیزش کند، باید مهر او را مطابق مهر زن هایی که مثل او هستند، بدهد.
مسأله 2429 ) اگر موقع خواندن عقد دائمی برای دادن مهر مدتی معین نکرده باشند، زن می تواند پیش از گرفتن مهر از آمیزش کردن شوهر جلوگیری کند (چه شوهر توانایی دادن مهر را داشته، چه نداشته باشد) ولی اگر پیش از گرفتن مهر به آمیزش راضی شود و شوهر با او آمیزش کند، دیگر نمی تواند بدون عذر شرعی از آمیزش شوهر جلوگیری نماید.
متعه یا صیغه (عقد موقت)
مسأله 2430 ) صیغه کردن اگرچه برای لذّت بردن نباشد، صحیح است.
مسأله 2431 ) احتیاط مستحب آن است که شوهر بیش از چهار ماه، آمیزش با متعه خود را ترک نکند.
مسأله 2432 ) زنی که صیغه می شود اگر در عقد شرط کند که شوهر با او آمیزش نکند، عقد و شرط او صحیح است و شوهر فقط می تواند لذت های دیگر از او ببرد، ولی اگر بعداً به نزدیکی راضی شود، شوهر می تواند با او آمیزش نماید.
مسأله 2433 ) زنی که صیغه شده اگرچه آبستن شود، حق خرجی ندارد.
مسأله 2434 ) زنی که صیغه شده، حق همخوابی ندارد و از شوهر ارث نمی برد و شوهر هم از او ارث نمی برد، مگر با شرط و در این صورت باید با ورثه مصالحه شود.
مسأله 2435 ) زنی که صیغه شده اگر نداند که حق خرجی و همخوابی ندارد، عقد او صحیح است و برای آن که نمی دانسته، حقی بر شوهر پیدا نمی کند.
مسأله 2436 ) زنی که صیغه شده، می تواند بدون اجازه شوهر، از خانه بیرون رود ولی اگر به واسطه بیرون رفتن، حق شوهر از بین می رود، بیرون رفتن او حرام است.
مسأله 2437 ) اگر زنی مردی را وکیل کند که به مدت و مبلغ معین او را برای خود صیغه نماید، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود درآورد، یا به غیر از مدت یا مبلغی که معین شده او را صیغه کند، وقتی زن فهمید، اگر فوراً و یا پس از مدتی بگوید راضی هستم، عقد صحیح و گرنه باطل است.
مسأله 2438 ) اگر برای محرم شدن -مثلاً- پدر یا جدپدری، دختر یا پسر نابالغ خود را برای مدت کوتاهی به عقد کسی درآورد، در صورتی که مصلحت باشد، عقد
صحیح است، ولی اگر در مدت ازدواج پسر به طور کلی قابلیت لذتجویی نداشته باشد، یا دختر به طور کلی قابل لذتجویی نباشد، صحت عقد اشکال دارد.
مسأله 2439 ) اگر پدر یا جدپدری، طفل خود را که در محلّ دیگری است و نمی داند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی درآورد، در صورتی که مدت زوجیت آن قدر باشد که با دختر کامجویی کنند، برحسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود. چنانچه بعداً معلوم شود که موقع عقد، دختر زنده نبوده، عقد باطل است و کسانی که به واسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند، نامحرمند.
مسأله 2440 ) اگر مرد مدت صیغه زن را ببخشد، چنانچه با او آمیزش کرده، باید تمام عوضی را که قرار گذاشته به او بدهد و اگر نزدیکی نکرده، باید نصف آن را بدهد.
مسأله 2441 ) مرد می تواند زنی را که صیغه او بوده و هنوز عده اش تمام نشده، به عقد دائم خود درآورد یا این که دوباره صیغه کند.
احکام نگاه کردن
مسأله 2442 ) نگاه کردن مرد به بدن و موی زن نامحرم، چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است. نگاه کردن به صورت و دست ها اگر به قصد لذت باشد، حرام است بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکند، نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام می باشد مگر مقداری که معمولاً آن را نمی پوشانند مانند دست و پا و سر و گردن، ولی نگاه کردن زن به پسری که بالغ نشده و مرد به دختری که بالغ نیست و خوب و بد را می فهمد در صورتی حرام است که سبب تحریک شهوت گردد.
مسأله 2443 ) اگر انسان بدون قصد لذت به صورت و دست های زن های کفار و اعضایی از بدن که عادت آنها به پوشانیدنش نیست، نگاه کند، در صورتی که نترسد به حرام بیفتد، اشکال ندارد.
مسأله 2444 ) زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند، نیز باید بدن و موی خود را از پسری که بالغ نشده ولی نگاه وی به زن سبب تحریک شهوت زن می شود، بنابراحتیاط بپوشاند.
مسأله 2445 ) نگاه کردن به عورت دیگری حتی به عورت بچه ممیزی که خوب و بد را می فهمد حرام است. اگرچه از پشت شیشه یا در آینه یا آب صاف و مانند این ها باشد ولی زن و شوهر می توانند به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.
مسأله 2446 ) مرد و زنی که با یکدیگر محرمند، اگر قصد لذت نداشته باشند می توانند غیر از عورت (بین ناف تا زانو) به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.
مسأله 2447 ) مرد نباید با قصد لذت به بدن مرد دیگر نگاه کند. نگاه کردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذت حرام است.
مسأله 2448 ) مرد نباید عکس زن نامحرم را بگیرد، و اگر زن نامحرمی را بشناسد، نباید به عکس او نگاه کند.
مسأله 2449 ) اگر درحال ناچاری زن بخواهد زن دیگر، یا مردی غیر از شوهر خود را تنقیه کند، یا عورت او را آب بکشد، باید چیزی در دست کند که دست او به
عورت مرد نرسد، همچنین است اگر مرد بخواهد مرد دیگر، یا زنی غیر زن خود را تنقیه کند، یا عورت او را آب بکشد.
مسأله 2450 ) اگر مرد برای معالجه زن نامحرم ناچار باشد که او را نگاه کند و دست به بدن او بزند اشکال ندارد ولی اگر با نگاه کردن بتواند معالجه کند، نباید دست به بدن او بزند و اگر با دست زدن بتواند معالجه کند، نباید او را نگاه کند.
مسأله 2451 ) اگر انسان برای معالجه کسی ناچار شود که به عورت او نگاه کند بنابراحتیاط واجب باید آیینه را در مقابل گذاشته و در آن نگاه کند ولی اگر چاره ای جز نگاه کردن به عورت نباشد، اشکال ندارد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم