احکام شرعی
آیت الله العظمی علی گلپایگانی
آیت الله العظمی علی گلپایگانی
آیت الله العظمی علی گلپایگانی

رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی علی گلپایگانی

احکام تقلید احکام طهارت آب مطلق و مضاف 1 - آب کر 2 - آب قلیل 3 - آب جاری 4 - آب باران 5 - آب چاه احکام آبها احکام تخلی بول و غائط کردن استبرا مستحبات و مکروهات تخلی نجاسات نجاسات یازده چیز است 1 و 2 - بول وغائط 3 - منی 4 - مردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوک 8 - کافر 9 - شراب 10 - فقاع 11 - عرق حیوان نجاستخوار راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چیز پاک احکام نجاسات مطهرات پاک کنندها یازده چیز است: 1 - آب 2 - زمین 3 - آفتاب 4 - استحاله 5 - کم شدن دو سم آب انگور 6 - انتقال 7 - اسلام 8 - تبعیت 9 - برطرف شدن عین نجاست 10 - استبرا حیوان نجاستخوار 11 - غایب شدن مسلمان ظرفها احکام ظرفها وضو وضو وضوی ارتماسی دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحب است شرایط وضو احکام وضو اعمالی که باید برای آنها وضو گرفت مبطلات وضو احکام وضوی جبیره ای غسل غسلهای واجب احکام جنابت اعمالی که بر جنب حرام است اعمالی که بر جنب مکروه است غسل جنابت غسل ترتیبی غسل ارتماسی احکام غسل کردن استحاضه احکام استحاضه حیض احکام حایض اقسام زنهای حایض 1 - صاحب عادت وقتیه و عددیه 2 - صاحب عادت وقتیه 3 - صاحب عادت عددیه 4 - مضطربه 5 - مبتدئه 6 - ناسیه مسائل متفرقه حیض نفاس غسل مس میت احکام محتضر احکام بعد از مرگ احکام غسل و کفن و نماز و دفن میت احکام غسل میت احکام حنوط احکام نماز میت احکام دفن مستحبات دفن نماز وحشت نبش قبر غسلهای مستحب تیمم در هفت مورد به جای وضو و غسل باید تیمم کرد چیزهایی که تیمم به آنها صحیح است تیمم بدل از وضو تیمم بدل از غسل احکام تیمم نماز احکام نماز نمازهای واجب وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهای مستحب وقت نافله های یومیه نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز شرایط لباس نمازگزار مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد مستحبات لباس نمازگزار مکروهات لباس نمازگزار مکان نمازگزار احکام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز ارکان نماز نیت تکبیره الاحرام قیام ایستادن قرائت رکوع سجود مستحبات و مکروهات سجده سجده های واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتیب موالات قنوت ترجمه نماز تعقیب نماز صلوات بر پیغمبر (صلی الله علیه و اله) مبطلات نماز چیزهایی که در نماز مکروه است مواردی که می شود نماز واجب را شکست شکیات شکهای باطل شکهایی که نباید به آنها اعتنا کرد شکهای صحیح نماز احتیاط سجده سهو دستور سجده سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزا وشرایط نماز نماز مسافر شرط اول شرط دوم شرط سوم شرط چهارم شرط پنجم شرط ششم شرط هفتم شرط هشتم مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضای پدر و مادر که بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت احکام جماعت چیزهایی که در نماز جماعت مستحب است چیزهایی که در نماز جماعت مکروه است نماز آیات دستور نماز آیات نماز عید فطر و قربان اجیر گرفتن برای نماز روزه احکام روزه نیت چیزهایی که روزه را باطل می کند 1 - خوردن و آشامیدن 2 - جماع 3 - استمنا 4 - دروغ بستن به خدا و پیغمبر (صلی الله علیه و اله) 5 - رساندن غبار غلیظ به حلق 6 - فرو بردن سر در آب 7 - باقی ماندن بر جنابت وحیض ونفاس تا اذان صبح 8 - اماله کردن 9 - قی کردن احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند آنچه برای روزه دار مکروه است مواردی که قضا وکفاره واجب است کفاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه قضا احکام روزه مسافر کسانی که روزه بر آنان واجب نیست راه ثابت شدن اول ماه روزه های حرام و مکروه روزه های مستحب خمس احکام خمس 1 - منفعت کسب 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهری که بواسطه غواصی بدست می آید 6 - غنیمت 7 - زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد زکات احکام زکات شرایط واجب شدن زکات زکات گندم و جو و خرما و کشمش نصاب طلا نصاب نقره زکات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زکات شرایط کسانی که مستحق زکاتند نیت زکات مسائل متفرقه زکات زکات فطره مصرف زکات فطره مسائل متفرقه زکات فطره حج احکام حج خرید و فروش احکام خرید و فروش معاملات مکروه معاملات حرام شرایط فروشنده و خریدار شرایط جنس وعوض آن صیغه خرید و فروش خرید و فروش میوه ها نقد و نسیه معامله سلف شرایط معامله سلف احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردی که می توان معامله را به هم زد مسائل متفرقه احکام شرکت صلح احکام صلح اجاره احکام اجاره شرایط مالی که آن را اجاره می دهند شرایط استفاده ای که مال را برای آن اجاره می دهند مسائل متفرقه اجاره جعاله احکام جعاله مزارعه احکام مزارعه مساقات احکام مساقات کسانی که نمی توانند در مال خودشان تصرف کنند احکام کسانی که نمی توانند در مال خود تصرف کنند وکالت احکام وکالت قرض احکام قرض حواله دادن احکام حواله دادن رهن احکام رهن ضامن شدن احکام ضامن شدن کفالت احکام کفالت ودیعه احکام ودیعه (امانت) نکاح احکام نکاح احکام عقد دستور خواندن عقد دائم دستور خواندن عقد غیر دائم شرایط عقد عیبهایی که بواسطه آنها می شود عقد را به هم زد عده ای از زنانی که ازدواج با آنان حرام است احکام عقد دائم متعه یا عقد غیر دائم احکام نگاه کردن مسائل متفرقه زناشویی احکام شیر دادن شرایط شیر دادنی که علت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرقه شیر دادن طلاق احکام طلاق عده طلاق عده زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احکام رجوع کردن طلاق خلع طلاق مبارات احکام متفرقه طلاق غصب احکام غصب مالی که انسان آن را پیدا می کند احکام مالی که انسان آن را پیدا می کند سر بریدن و شکار نمودن حیوانات احکام سر بریدن وشکار کردن حیوانات دستور سر بریدن حیوان شرایط سر بریدن حیوان دستور کشتن شتر مکروهات سر بریدن حیوان احکام شکار کردن با اسلحه شکار کردن با سگ شکاری صید ماهی صید ملخ خوردنیها و آشامیدنیها احکام خوردنیها و آشامیدنیها مستحبات غذا خوردن مکروهات غذا خوردن مستحبات آب آشامیدن نذر و عهد احکام نذر و عهد قسم خوردن احکام قسم خوردن وقف احکام وقف وصیت احکام وصیت ارث احکام ارث ارث دسته اول ارث دسته دوم ارث دسته سوم ارث زن و شوهر مسائل متفرقه ارث دیه احکام دیه مسائل متفرقه سرقفلی چک و سفته بیمه امر به معروف و نهی از منکر مسائل اجتماعی اسلام

سر بریدن و شکار نمودن حیوانات

سر بریدن و شکار نمودن حیوانات
احکام سر بریدن وشکار کردن حیوانات
(مساله 2592) اگر حیوان حلال گوشت را به دستوری که بعدا گفته می شود سر ببرند - وحشی باشد یا اهلی - بعد از جان دادن، گوشت آن حلال وبدن آن پاک است. ولی حیوانی که نجاست خوار شده، اگر به دستوری که در شرع معین نموده اند، آن را استبرا نکرده باشند، و حیوانی که انسان با آن وطی (نزدیکی) کرده وگوسفندی که شیر خوک بقدری خورده باشد که استخوانش از آن سخت شده باشد بعد از سر بریدن، گوشت آن حلال نیست.
(مساله 2593) حیوان حلال گوشت وحشی مانند آهو و کبک و بز کوهی و حیوان حلال گوشتی که اهلی بوده و بعدا وحشی شده، مثل گاو وشتر اهلی که فرار کرده ووحشی شده است، و به سهولت ذبحش میسر نیست، اگر به دستوری که بعدا گفته می شود آنها را شکار کنند، پاک و حلال است. ولی حیوان حلال گوشت اهلی مانند گوسفند و مرغ خانگی، و حیوان حلال گوشت وحشی که بواسطه تربیت کردن اهلی شده است و ذبحش به سهولت میسور است، با شکار کردن پاک و حلال نمی شود.
(مساله 2594) حیوان حلال گوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال می شود، که بتواند فرار کند یا پرواز نماید، بنابراین بچه آهو که نمی تواند فرار کند، وبچه کبک که نمی تواند پرواز نماید، باشکار کردن پاک و حلال نمی شود. و اگر آهوو بچه اش را که نمی تواند فرار کند، با یک تیر شکار نمایند، آهو حلال و بچه اش حرام است.
(مساله 2595) حیوان حلال گوشتی که مانند ماهی خون جهنده ندارد، اگر بخودی خود بمیرد، یا به غیر دستور شرعی که در صید ماهی گفته می شود، آن را بکشند پاک است، ولی گوشت آن را نمی شود خورد.
(مساله 2596) حیوان حرام گوشتی که خون جهنده ندارد، مانند مار با سربریدن حلال نمی شود، ولی مرده آن پاک است، چه خودش بمیرد یا سرش را ببرند.
(مساله 2597) سگ و خوک بواسطه سربریدن و شکار کردن پاک نمی شوند وخوردن گوشت آنها هم حرام است. وحیوان حرام گوشتی را که درنده وگوشت خوار است. مانند گرگ وپلنگ اگر به دستوری که گفته می شود سر ببرند، یا با تیر ومانند آن شکار کنند پاک است، ولی گوشت آن حلال نمی شود، و اگر با سگ شکاری آن را شکار کنند، پاک شدنش هم اشکال دارد.
(مساله 2598) فیل و خرس و بوزینه و موش و حیواناتی که مانند مار و سوسمار در داخل زمین زندگی می کنند، اگر خون جهنده داشته باشند وبه خودی خود بمیرد نجس اند، بلکه اگر سر آنها را هم ببرند، یا آنها را شکار نمایند، پاک شدن بدنشان اشکال دارد، و احتیاط لازم اجتناب از آنها است.
(مساله 2599) اگر از شکم حیوان زنده، بچه مرده ای بیرون آید، یا آن را بیرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.
دستور سر بریدن حیوان
(مساله 2600) دستور سر بریدن حیوان آن است که حلقوم (مجرای نفس) ومری (مجرای غذا) و دو شاهرگ را که در دو طرف حلقوم است، که به آنها اوداج اربعه (چهار رگ) گفته می شود، از پایین برآمدگی زیر گلو به طور کامل ببرند، و اگر آنها را بشکافند کافی نیست.
(مساله 2601) اگر بعضی از چهار رگ را ببرند و صبر کنند تا حیوان بمیرد بعد بقیه را ببرند فایده ندارد، بلکه اگر به این مقدار هم صبر نکنند، ولی به طور معمول چهار رگ را طوری پشت سرهم نبرند که یک کار شمرده شود، اشکال دارد اگر چه پیش از جان دادن حیوان، بقیه رگها را ببرند.
(مساله 2602) اگر گرگ گلوی گوسفند را بطوری بکند که از چهار رگی که در گردن است و باید بریده شود، چیزی نماند، آن گوسفند حرام می شود، ولی اگر مقداری از گردن را بکند وچهار رگ باقی باشد، یا جای دیگر بدن را بکند، در صورتی که گوسفند زنده باشد، و به دستوری که گفته شد سر آن را ببرند، حلال و پاک می باشد.
شرایط سر بریدن حیوان
(مساله 2603) سر بریدن حیوان پنج شرط دارد: اول - کسی که سر حیوان را می برد - چه مرد باشد چه زن، باید مسلمان باشد واظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر (صلی الله علیه و اله) نکند. وبچه مسلمان هم اگر ممیز باشد یعنی: خوب وبد را بفهمد می تواند سر حیوان را ببرد. دوم - سر حیوان را با چیزی ببرند که از آهن باشد ولی چنانچه آهن پیدا نشود و محتاج به ذبح حیوان باشند با چیز تیزی که چهار رگ را جدا کند - مانند شیشه و سنگ تیز -می شود سر حیوان را برید و احتیاط مستحب این است که در صورتی با این اشیا ذبح نمایند که بیم این باشد که اگر سر حیوان را نبرند بمیرد یا مضطر به سر بریدن آن باشند. سوم - در موقع سر بریدن، صورت ودست وپا وشکم حیوان رو به قبله باشد وکسی که می داند باید رو به قبله سرببرد، اگر عمدا حیوان را رو بقبله نکند، حیوان حرام می شود. ولی اگر فراموش کند، یا مساله را نداند، یا قبله را اشتباه کند، یا نداند قبله کدام طرف است، یا نتواند حیوان را رو به قبله کند، اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که ذبح کننده نیز رو به قبله باشد. چهارم - وقتی می خواهد سر حیوان را ببرد، یا کارد به گلویش بگذارد، به نیت سربریدن نام خدا را ببرد، و همین قدر که بگوید (بسم اللّه) یا (الحمد للّه) یا (اللّه اکبر) کافی است. و اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد، آن حیوان پاک نمی شود، و گوشت آنهم حرام است و همچنین است اگر از روی جهل به مساله نام خدا را نبرد، ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد، اشکال ندارد. پنجم - در صورتیکه زنده بودن حیوان در حال ذبح معلوم نباشد باید حیوان بعد از سر بریدن حرکتی بکند، اگر چه مثلا چشم یا دم خود را حرکت دهد، یا پای خود رابه زمین زند و یا آن که به اندازه معمول خون از بدنش بیرون آید اگرچه احتیاط بنابر اعتبار حرکت است.
دستور کشتن شتر
(مساله 2604) در تذکیه شتر علاوه بر پنج شرطی که برای سر بریدن حیوانات گفته شد، باید کارد یا چیز دیگری را که از آهن وبرنده باشد، در گودی بین گردن وسینه اش فرو کنند.
(مساله 2605) وقتی می خواهند کارد را به گردن شتر فرو ببرند، بهتر است که شتر ایستاده باشد، ولی اگر در حالی که زانوها را به زمین زده، یا به پهلو خوابیده و دست و پا و سینه اش رو به قبله است، کارد را در گودی گردنش فرو کنند اشکال ندارد.
(مساله 2606) اگر به جای این که کارد در گودی گردن شتر فرو کنند سر آن را ببرند، یا گوسفند و گاو و مانند اینها را مثل شتر کارد در گودی گردنشان فرو کنند، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است، ولی اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است کارد در گودی گردنش فرو کنند، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است. و نیز اگر کارد در گودی گردن گاو یا گوسفند و مانند اینها فرو کنند، و تا زنده است سر آن را به دستوری که قبلا گفته شد ببرند، حلال و پاک می باشد.
(مساله 2607) اگر حیوانی سرکش شود، و نتوانند آن را به دستوری که در شرع معین شده بکشند، یا مثلا در چاه بیفتد واحتمال بدهند که در آنجا بمیرد، و کشتن آن به دستور شرع ممکن نباشد، هرجای بدنش را که زخم بزنند و در اثر آن زخم جان بدهد حلال می شود و رو به قبله بودن آن لازم نیست ولی باید شرایط دیگری را که برای سر بریدن حیوان گفته شد، دارا باشد. مستحبات سر بریدن حیوان
(مساله 2608) چند چیز در سر بریدن حیوان مستحب است: اول - موقع سر بریدن گوسفند، دو دست ویک پای آن را ببندند وپای دیگرش را باز بگذارند وموقع سربریدن گاو چهار دست وپایش را ببندند ودم آن را باز بگذارند، و موقع کشتن شتر دو دست آن را از پایین تا زانو، یا زیر بغل به یکدیگر ببندند، و پاهایش را باز بگذارند. و مستحب است مرغ را بعد از سر بریدن رها کنند تا پر و بال بزند. دوم - کسی که حیوان را می کشد رو به قبله باشد. سوم - پیش از کشتن حیوان آب جلوی آن بگذارند. چهارم -کاری کنند که حیوان کمتر اذیت شود، مثلا کارد را خوب تیز کنند و باعجله سر حیوان را ببرند.
مکروهات سر بریدن حیوان
(مساله 2609) چند چیز در سر بریدن حیوان مکروه است: اول - آن که کارد را پشت حلقوم فرو کنند و به طرف جلو بیاورند که حلقوم از پشت آن بریده شود. دوم - آن که پیش از بیرون آمدن روح، سر حیوان را از بدنش جدا کنند، بلکه احتیاط واجب ترک این کار است، اگر چه گوشت ذبیحه بواسطه آن حرام نمی شود، ولی اگر از روی غفلت یا بواسطه تیز بودن کارد بی اختیار سر حیوان جدا شود، مکروه نیست. سوم - آن که پیش از بیرون آمدن روح، پوست حیوان را بکنند، بلکه احتیاط واجب ترک آن است اگر چه گوشت ذبیحه بواسطه آن حرام نمی شود. چهارم - آن که پیش از بیرون آمدن روح، مغز حرام را که در تیره پشت است ببرند بلکه احتیاط ترک این کار است. پنجم - آن که در جایی حیوان را بکشند که حیوان دیگر آن را ببیند. ششم - آن که در شب یا پیش از ظهر روز جمعه سر حیوان را ببرند، ولی در صورت احتیاج عیبی ندارد. هفتم - آن که خود انسان چهار پایی را که پرورش داده است بکشد.
احکام شکار کردن با اسلحه
(مساله 2610) اگر حیوان حلال گوشت وحشی و یا اهلی را که وحشی شده با اسلحه شکار کنند، با پنج شرط حلال و بدنش پاک است: اول - آن که اسلحه شکار مثل کارد و شمشیر برنده باشد، یا مثل نیزه وتیر، تیز باشد که بواسطه تیز بودن، بدن حیوان را پاره کند، و اگر بوسیله دام یا چوب و سنگ ومانند اینها حیوان را شکار کنند پاک نمی شود، و خوردن آن هم حرام است. و اگر حیوانی را با تفنگ شکار کنند، چنانچه گلوله آن تیز باشد که در بدن حیوان فرو رودو آن را پاره کند پاک و حلال است، و اگر گلوله تیز نباشد بلکه با فشار در بدن حیوان فرو رود و حیوان را بکشد، یا بواسطه حرارتش بدن حیوان را بسوزاند و در اثر سوزاندن، حیوان بمیرد، پاک و حلال بودنش اشکال دارد. دوم - کسی که شکار می کند، باید مسلمان باشد یا بچه مسلمان باشد که خوب وبد را بفهمد. و اگر کافر یا کسی که اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر (صلی الله علیه و اله) را می کند حیوانی را شکار نماید، آن شکار حلال نیست. سوم - اسلحه را برای شکار کردن حیوان بکار برد، و اگر مثلا جایی را نشان کند واتفاقا حیوانی را بکشد، آن حیوان پاک نیست وخوردن آن هم حرام است. چهارم - در وقت بکار بردن اسلحه نام خدا را ببرد، و چنانچه عمدا نام خدا را نبرد شکار حلال نمی شود ولی اگر فراموش کند اشکال ندارد. پنجم - وقتی به حیوان برسد که مرده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد و چنانچه به اندازه سربریدن وقت باشد و سر حیوان را نبرد تا بمیرد حرام است.
(مساله 2611) اگر دو نفر حیوانی را شکار کنند، و یکی از آنان مسلمان و دیگری کافر باشد آن حیوان حلال نیست. و اگر هر دو مسلمان باشند و یکی از آن دو نام خدا را ببرد، و دیگری عمدا نام خدا را نبرد، آن حیوان حلال نیست، بنابر احتیاط لازم.
(مساله 2612) اگر بعد از آن که حیوانی را تیر زدند مثلا در آب بیفتد، و انسان بداند که حیوان بواسطه تیر و افتادن در آب جان داده، حلال نیست، بلکه اگر شک کند که فقط برای تیر بوده یا نه، حلال نمی باشد. و اگر حیوانی را شکار کنند و از نظر ناپدید شود و بعد از آن مرده آن حیوان پیدا شود اگر بدانند که موت آن فقط مستند به سلاح شکار بوده حلال، ولی اگر احتمال دهند که سلاح شکار به ضمیمه چیز دیگر سبب مرگ حیوان شده، محکوم به نجاست و حرمت است.
(مساله 2613) اگر با سگ غصبی یا اسلحه غصبی حیوانی را شکار کند، شکار حلال است و مال خود او می شود ولی گذشته از این که گناه کرده، باید اجرت اسلحه یا سگ را به صاحبش بدهد.
(مساله 2614) اگر با شمشیر یا چیز دیگری که شکار کردن با آن صحیح است با شرطهایی که در مساله 2610 گفته شد، حیوانی را دو قسمت کنند، وسر و گردن دریک قسمت بماند، و انسان وقتی برسد که حیوان جان داده باشد، هر دو قسمت حلال است. و همچنین است اگر حیوان زنده باشد، ولی به اندازه سر بریدن وقت نباشد، اما اگر به اندازه سر بریدن وقت باشد، و ممکن باشد که مقداری زنده بماند، قسمتی که سر وگردن ندارد حرام وقسمتی که سرو گردن دارد، اگر سر آن را به دستوری که در شرع معین شده ببرند حلال، وگرنه آن هم حرام می باشد.
(مساله 2615) اگر با چوب یا سنگ یا چیز دیگری که شکار کردن با آن صحیح نیست، حیوانی را دو قسمت کنند، قسمتی که سر و گردن ندارد حرام است، وقسمتی که سر و گردن دارد، اگر زنده باشد و ممکن باشد که مقداری زنده بماند وسر آن را به دستوری که در شرع معین شده ببرند، حلال، وگرنه آن قسمت هم حرام می باشد.
(مساله 2616) اگر حیوانی را شکار کنند، یا سر ببرند وبچه زنده ای از شکم آن بیرون آید، چنانچه آن بچه را به دستوری که در شرع معین شده سر ببرند حلال، وگرنه حرام می باشد.
(مساله 2617) اگر حیوانی را شکار کنند یا سر ببرند، و بچه مرده ای از شکمش بیرون آورند، چنانچه خلقت آن کامل باشد ومو یا پشم در بدنش روییده باشد پاک وحلال است.
شکار کردن با سگ شکاری
(مساله 2618) اگر سگ شکاری، حیوان وحشی و یا اهلی وحشی شده حلال گوشتی را شکار کند، پاک وحلال بودن آن حیوان شش شرط دارد: اول - سگ به طوری تربیت شده باشد که هر وقت آن را برای گرفتن شکار بفرستند برود، و هر وقت از رفتن جلوگیری کنند بایستد. و نیز باید عادتش این باشد که تا صاحبش نرسد از شکار نخورد، ولی اگر اتفاقا از شکار بخورد اشکال ندارد. دوم - صاحبش آن را بفرستد و اگر پیش خود دنبال شکار رود وحیوانی را شکار کند، خوردن آن حیوان حرام است. بلکه اگر پیش خود دنبال شکار رود، و بعدا صاحبش بانگ بزند که زودتر آن را به شکار برساند، اگر چه بواسطه صدای صاحبش شتاب کند، بنابر احتیاط واجب باید از خوردن آن شکار خودداری نمایند. سوم - کسی که سگ را می فرستد باید مسلمان باشد، یا بچه مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد. و اگر کافر یا کسی که اظهار دشمنی با اهل بیت پیغمبر (ص)می کند سگ را بفرستد، شکار آن سگ حرام است. چهارم - وقت فرستادن سگ نام خدا را ببرد، و اگر عمدا نام خدا را نبرد، آن شکار حرام است، ولی اگر فراموش کند اشکال ندارد. پنجم - شکار بواسطه زخمی که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، پس اگر سگ شکار را خفه کند، یا شکار از دویدن یا ترس بمیرد، حلال نیست. ششم - کسی که سگ را فرستاده، وقتی برسد که حیوان مرده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد، و چنانچه وقتی برسد که به اندازه سربریدن وقت باشد، و سر حیوان را نبرد تا بمیرد حلال نیست.
(مساله 2619) کسی که سگ را فرستاده، اگر وقتی برسد که بتواند سر حیوان را ببرد، چنانچه مثلا بواسطه بیرون آوردن کارد ومانند آن وقت بگذرد، و آن حیوان بمیرد حلال است، ولی اگر چیزی همراه او نباشد که با آن سر حیوان را ببرد وحیوان بمیرد، احتیاط واجب آن است که از خوردن آن خودداری کنند.
(مساله 2620) اگر چند سگ را بفرستند و با هم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همه آنها دارای شرایطی که در مساله 2618 گفته شد، بوده اند، شکار حلال است، واگر یکی از آنها دارای شرایط نبوده، شکار حرام است.
(مساله 2621) اگر سگ را برای شکار حیوانی بفرستد، و آن سگ حیوان دیگری را شکار کند، آن شکار حلال و پاک است. و نیز اگر آن حیوان را با حیوان دیگری شکار کند، هر دوی آنها حلال و پاک می باشند.
(مساله 2622) اگر چند نفر با هم سگ را بفرستند، و یکی از آنان کافر باشد، آن شکار حرام است، و اگر همه مسلمان باشند، و یکی از آنان عمدا نام خدا را نبرد، بنابر احتیاط لازم آن شکار حرام است.
(مساله 2623) اگر باز یا حیوان دیگری غیر سگ شکاری حیوانی را شکار کند، آن شکار حلال نیست، ولی اگر وقتی برسند که حیوان زنده باشد، و به دستوری که در شرع معین شده سر آن را ببرند، حلال است.
صید ماهی
(مساله 2624) اگر ماهی فلس دار را زنده از آب بگیرند، و بیرون آب جان دهد پاک و خوردن آن حلال است. و چنانچه در آب بمیرد پاک است ولی خوردن آن حرام می باشد. ولی اگر دامی در آب برای صید ماهی نصب کنند، و ماهی بعد از به دام افتادن، در آب بمیرد حلیت آن بعید نیست، اگرچه احوط ترک خوردن آن است. وماهی بی فلس را اگر چه زنده از آب بگیرند وبیرون آب جان دهد، حرام است.
(مساله 2625) اگر ماهی از آب بیرون بیفتد، یا موج آن را بیرون بیندازد، یا آب فرو رود و ماهی در خشکی بماند، چنانچه پیش از آن که بمیرد، با دست یا بوسیله دیگر کسی آن را بگیرد، بعد از جان دادن حلال است.
(مساله 2626) کسی که ماهی را صید می کند، لازم نیست مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد.
(مساله 2627) ماهی مرده ای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفته اند یا مرده، چنانچه در دست مسلمان باشد و با آن معامله ماهی حلال بنماید، حلال است و اگر در دست کافر باشد، اگر چه بگوید آن را زنده گرفته ام حرام می باشد، مگر آن که یقین حاصل شود یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست می گوید.
(مساله 2628) بنابر احتیاط باید از خوردن ماهی زنده خودداری کرد، هر چند حلیت آن بعد از گرفتن بعید نیست.
(مساله 2629) اگر ماهی زنده را بریان کنند، یا در بیرون آب پیش از جان دادن بکشند، احتیاط آن است که از خوردن آن خودداری نمایند، اگرچه حلیت آن بعید نیست.
(مساله 2630) اگر ماهی را بیرون آب دو قسمت کنند، و یک قسمت آن در حالی که زنده است در آب بیفتد، بنابر احتیاط واجب قسمتی را که بیرون آب مانده نباید خورد.
صید ملخ
(مساله 2631) اگر ملخ را با دست یا بوسیله دیگری زنده بگیرند، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است، و لازم نیست کسی که آن را می گیرد مسلمان باشد، و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد. ولی اگر ملخ مرده ای در دست کافر باشد، و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگر چه بگوید زنده گرفته ام حلال نیست، مگر آن که یقین حاصل شود، یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست می گوید.
(مساله 2632) خوردن ملخی که بال درنیاورده، ونمی تواند پرواز کند حرام است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم