احکام شرعی
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی

رساله توضیح المسائل آیت الله سید موسی شبیری زنجانی

احکام تقلید احکام طهارت آب مطلق و مضاف [اقسام آب مطلق] 1 - آب کر 2 - آب قلیل 3 - آب جاری 4 - آب باران 5 - آب چاه احکام آبها احکام تخلّی تخلّی استبراء مستحبات و مکروهات تخلّی نجاسات اشاره 1 و 2 - بول و غائط 3 - منی 4 - مردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوک 8 - کافر 9 - شراب 10 - فقّاع 11 - بول و غائط و عرق حیوان نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چیزهای پاک احکام نجاسات مطهّرات مطهّرات 1 - آب 2 - زمین 3 - آفتاب 4 - استحاله 5 - انقلاب 6 - کم شدن دوسوم آب انگور 7 - انتقال 8 - اسلام 9 - تبعیت 10 - برطرف شدن عین نجاست 11 - استبراء حیوان نجاستخوار 12 - خارج شدن خون متعارف از ذبیحه راه ثابت شدن طهارت احکام ظرفها وضو [وضوی ترتیبی] وضوی ارتماسی دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحب است شرایط صحت وضو اشاره شرط اول؛ آن که آب وضو پاک باشد شرط دوم؛ آن که با آب مطلق باشد. شرط سوم؛ آن که آب وضو و فضایی که در آن وضو می گیرد، بنا بر احتیاط مستحب مباح باشد. شرط چهارم؛ آن که ظرف آب وضو بنا بر احتیاط مستحب مباح باشد. شرط پنجم؛ آن که ظرف آب وضو بنا بر احتیاط مستحب طلا و نقره نباشد و تفصیل این دو شرط در مسأله بعدی ذکر می شود. شرط ششم؛ آن که اعضای وضو موقع شستن و مسح کردن پاک باشد. شرط هفتم؛ آن که وقت برای وضو و نماز کافی باشد. شرط هشتم؛ آن که به قصد قربت، یعنی برای خداوند عالم وضو بگیرد و اگر برای خنک شدن یا به قصد دیگری وضو بگیرد، باطل است. شرط نهم؛ آن که وضو را به ترتیبی که گفته شد به جا آورد؛ یعنی اول صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشوید و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نماید؛ و باید پای چپ را پیش از پای راست مسح نکند و بنا بر احتیاط همزمان نیز مسح ننماید و اگر به این ترتیب وضو نگیرد باطل است. شرط دهم؛ آن که کارهای وضو را پشت سر هم انجام دهد. شرط یازدهم؛ آن که شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است و کمک کردن در مقدمات وضو مکروه است بنابراین اگر کسی آب در کف دست انسان بریزد و انسان با آن آب وضو بگیرد وضو باطل نیست. شرط دوازدهم؛ آن که استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد. شرط سیزدهم؛ آن که در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد. این امر گاه شرط در صحت وضو نیست، بلکه وظیفه وضوی جبیره است، چنانچه در فصل احکام وضوی جبیره خواهد آمد. احکام وضو چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت چیزهایی که وضو را باطل می کند احکام وضوی جبیره جبیره [غسل] غسلهای واجب اشاره [جنابت] چیزهایی که بر جنب حرام است غسل جنابت [اقسام غسل] غسل ترتیبی غسل ارتماسی احکام غسل کردن استحاضه [اقسام استحاضه] حیض [احکام حیض] احکام حائض اقسام زنهای حائض اشاره 1 - صاحب عادت وقتیه و عددیه 2 - صاحب عادت وقتیه 3 - صاحب عادت عددیه 4 و 5 - مبتدئه و مضطربه 6 - ناسیه نفاس احکام میت غسل مس میت احکام محتضر احکام بعد از مرگ تجهیز میت احکام غسل میت احکام کفن میت احکام حَنوط احکام نماز میت دستور نماز میت مستحبات نماز میت نماز وحشت نبش قبر غسلهای مستحب تیمم [موارد لزوم یا جواز تیمم] اشاره اول؛ نبودن آب به قدر وضو یا غسل. دوم؛ دسترسی نداشتن به آب موجود سوم؛ ترس از ضرر استعمال آب چهارم؛ نیاز مبرم به آب برای آشامیدن پنجم؛ نیاز به آب برای تطهیر بدن یا لباس ششم؛ حرام بودن آب یا ظرف آن هفتم؛ تنگ بودن وقت نماز چیزهایی که تیمم به آنها صحیح است دستور تیمم بدل از وضو یا غسل احکام تیمم احکام نماز اشاره نمازهای واجب [اقسام نمازهای واجب ] نمازهای واجب روزانه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود نمازهای مستحب [برخی احکام] وقت نافله های روزانه نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز [احکام پوشانیدن بدن در نماز] شرایط لباس نمازگزار شرط اول؛ لباس نمازگزار باید پاک باشد. شرط دوم؛ لباس نمازگزار به احتیاط مستحب مباح باشد. شرط سوم؛ لباس نمازگزار از اجزاء مردار نباشد. شرط چهارم؛ لباس نمازگزار باید از حیوان حرام گوشت نباشد. شرط پنجم؛ لباس نمازگزار مرد باید از طلا نباشد. شرط ششم؛ لباس نمازگزار نباید ابریشم خالص باشد. احکام لباس نمازگزار احکام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز نیت تکبیرة الاحرام قیام (ایستادن) قرائت رکوع سجود چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است مستحبات و مکروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتیب موالات قنوت ترجمه نماز تعقیب نماز مبطلات نماز چیزهایی که در نماز مکروه ست شکّیات شکهای باطل کننده نماز شکهایی که می توان به آنها اعتنا نکرد شک در نمازهای مستحبی. 1 - شک در چیزی که محل آن گذشته است. 2 - شک بعد از سلام نماز 3 - شک بعد از وقت 4 - کثیر الشک 5 - شک امام و مأموم 6 - شک در نماز مستحب شکهای صحیح سجده سهو دستور سجده سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزاء و شرایط نماز نماز مسافر شرط اول: «مسافت شرعی» شرط دوم: «قصد مسافت» شرط سوم: «استمرار قصد» شرط چهارم: «نبودن قاطع» شرط پنجم: «سفر حلال باشد» شرط ششم: «صحرانشین نباشد» شرط هفتم: «کثیرالسفر نباشد» شرط هشتم: «به حدّ ترخص برسد» چیزهایی که سفر را قطع می کند اول: رسیدن به وطن دوم: قصد اقامت ده روز سوم: ماندن یک ماه بدون قصد مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضای پدر که بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت شرائط نماز جماعت اول: «بین امام و مأموم حائل نباشد.» دوم: «جای امام از مأموم بلندتر نباشد» سوم: «بین امام و مأموم فاصله نباشد» چهارم: «مأموم نیت جماعت داشته باشد» پنجم: «قبل از تمام شدن رکوع امام به جماعت برسد.» ششم: «مأموم جلوتر از امام نایستد» شرایط امام جماعت احکام جماعت چیزهایی که در نماز جماعت مستحب است چیزهایی که در نماز جماعت مکروه ست نماز آیات دستور نماز آیات نماز عید فطر و قربان نیابت در نماز احکام روزه نیّت روزه چیزهایی که روزه را باطل می کند 1 - خوردن و آشامیدن 2 - جماع 3 - استمنا 4 - رساندن غبار به حلق 5 - باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 6 - اماله کردن 7 - قی کردن احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند آنچه برای روزه دار مکروه ست جاهایی که قضا و کفاره واجب است کفاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه قضا احکام روزه مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اول ماه روزه های حرام و مکروه روزه های مستحب مواردی که مستحب است انسان از کارهایی که روزه را باطل می کند خودداری نماید احکام خمس [آنچه بر آن خمس واجب است] 1 - منفعت کسب و فایده های دیگر 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهری که از دریا و مانند آن بدست می آید 6 - غنیمت جنگی 7 - زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد مصرف خمس احکام زکات [زکات واجب] [زکات مستحب] شرایط واجب شدن زکات زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات طلا و نقره زکات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زکات شرایط کسانی که مستحقّ زکاتند نیّت زکات زکات فطره مصرف زکات فطره مسائل متفرقه زکات فطره احکام حج احکام خرید و فروش مستحبات خرید و فروش معاملات مکروه معاملات باطل و حرام شرایط فروشنده و خریدار شرایط جنس و عوض آن صیغه خرید و فروش خرید و فروش میوه ها نقد و نسیه معامله سلف و شرایط آن احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرقه احکام شرکت احکام صلح احکام اجاره [اقسام «اجاره» ] شرایط موجر و مستأجر و اجیر اشاره شرایط مالی که آن را اجاره می دهند شرایط استفاده یا کار مورد اجاره مسائل متفرّقه اجاره احکام جعاله احکام مزارعه احکام مساقات احکام محجوران محجور احکام وکالت وکالت احکام قرض اشاره احکام حواله دادن احکام رهن احکام ضامن شدن احکام کفالت کفالت: [شرایط کفیل ] احکام ودیعه (امانت) احکام عاریه احکام نکاح (ازدواج) [انواع نکاح] اشاره نکاح دائم نکاح موقّت احکام عقد نکاح دستور خواندن ازدواج دائم دستور خواندن ازدواج موقّت شرایط عقد ازدواج عیبهایی که به واسطه آنها می شود عقد ازدواج را به هم زد عدّه ای از زنها که ازدواج با آنان حرام است احکام ازدواج دائم ازدواج موقّت احکام نگاه کردن مسائل متفرّقه زناشوئی احکام شیر دادن [برخی احکام] شرایط شیر دادنی که علّت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرّقه شیر دادن احکام طلاق [احکام طلاق] [طلاق دادن زن در حال حیض یا نفاس] صیغه طلاق عدّه طلاق عدّه زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احکام رجوع کردن طلاق خلع طلاق مبارات احکام متفرّقه طلاق احکام غصب غصب احکام مالی که انسان آن را پیدا می کند احکام سر بریدن [و صید] و شکار کردن حیوانات [برخی احکام] دستور سر بریدن حیوانات شرایط سر بریدن حیوان دستور کشتن شتر مستحبات سر بریدن حیوان مکروهات سر بریدن حیوان احکام شکارکردن با اسلحه احکام شکارکردن با سگ شکاری احکام صید ماهی احکام صید ملخ احکام خوردنیها و آشامیدنیها [اجزاء حرام حیواناتِ حلال گوشت] آداب غذا خوردن چیزهایی که در غذا خوردن مذموم است آداب آشامیدن چیزهایی که در آشامیدن مذموم است [احکام نذر و عهد و قسم] احکام نذر و عهد احکام قسم خوردن احکام وقف احکام وصیّت احکام ارث مقدمه [قواعد مربوط به طبقات و اصناف وارثان] [قواعد] [برخی مسائل] ارث طبقه اوّل ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر احکام حدود حد [تذکر] احکام دیه

پوشانیدن بدن در نماز

پوشانیدن بدن در نماز
[احکام پوشانیدن بدن در نماز]
مسأله 796: مرد باید در حال نماز، اگر چه کسی او را نمی بیند، عورتین خود را بپوشاند و بهتر است که از ناف تا زانو را بپوشاند.
مسأله 797: زن باید در موقع نماز تمام بدن حتی سر و موی خود را بپوشاند؛ و احتیاط مستحب آن است که کف پاها را هم بپوشاند؛ ولی پوشاندن صورت به مقداری که در وضو شسته می شود و دستها تا مچ و روی پاها تا مچ پا لازم نیست.
مسأله 798: موقعی که انسان نماز احتیاط می خواند یا قضای سجده فراموش شده یا تشهّد فراموش شده را بجا می آورد، باید خود را مثل هنگام نماز بپوشاند و احتیاط آن است که در هنگام به جا آوردن سجده سهو نیز خود را بپوشاند.
مسأله 799: اگر کسی عمداً پوشش لازم را در نماز رعایت نکند نمازش باطل است، خواه حکم پوشش نماز را بداند یا در آن شک داشته باشد، بلکه بنا بر احتیاط در صورت غفلت از مسأله، یا اشتباه در آن نیز نمازش باطل است.
مسأله 800: اگر شخصی در بین نماز بفهمد که پوشش لازم را دارا نیست، باید خود را بپوشاند و نمازش صحیح است ولی نباید پس از فهمیدن، بدون پوشاندن خود کارهای نماز را انجام دهد، همچنین اگر بعد از نماز بفهمد که در نماز پوشش لازم را نداشته نمازش صحیح است.
مسأله 801: اگر در حال ایستاده لباسش او را می پوشاند ولی ممکن است در حال دیگر، مثلاً در حال رکوع و سجود نپوشاند، چنانچه هنگامی که ممکن است لباسش او را نپوشاند به وسیله ای خود را بپوشاند. نماز او صحیح است؛ ولی احتیاط مستحب آن است که با آن لباس نماز نخواند.
مسأله 802: انسان هنگامی که پوشاک ندارد می تواند در نماز خود را به علف و برگ درختان بپوشاند و بنا بر احتیاط، هنگامی که پوشاک دارد با علف و برگ درختان خود را نپوشاند.
مسأله 803: بنا بر احتیاط انسان اگر فقط گل یا لجن یا آب گل آلود و مانند آن در اختیار دارد، دو نماز بخواند: در یک نماز با گل و مانند آن خود را بپوشاند و در نماز دیگر مانند کسی که چیزی ندارد که در نماز خود را با آن بپوشاند رفتار کند، چنانچه در مسأله 805 خواهد آمد.
مسأله 804: اگر چیزی ندارد که در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه مأیوس از پیدا کردن آن تا آخر وقت باشد می تواند در اول وقت نماز بخواند؛ ولی اگر اتّفاقاً تا آخر وقت پیدا شد باید نماز خود را اعاده کند و اگر احتمال دهد پیدا می کند می تواند نماز خود را به تأخیر بیندازد و در آخر وقت مطابق وظیفه اش نماز بخواند و می تواند قبل از آن رجاءً نماز بخواند که اگر تا آخر وقت عذرش باقی بود نماز خوانده شده صحیح، وگرنه باید آن را اعاده کند.
مسأله 805: کسی که می خواهد نماز بخواند، اگر برای پوشاندن خود حتی برگ درخت و علف و گل و لجن و مانند آن پیدا نکند و تا آخر وقت هم چیزی پیدا نکند که خود را با آن بپوشاند، در صورتی که احتمال بدهد که کسی که پوشاندن عورت از او واجب است او را ببیند، باید نشسته نماز بخواند و چنانچه کسی او را از پشت سر می بیند رکوع و سجود را با اشاره به جا آورد و اگر کسی او را از پشت سر نبیند رکوع و سجود را به طور معمولی به جا آورد و در صورتی که اصلاً احتمال ندهد که کسی که پوشاندن عورت از او واجب است او را ببیند، باید ایستاده نماز بخواند و رکوع و سجود را با اشاره به جا آورد.
شرایط لباس نمازگزار
مسأله 806: لباس نمازگزار شش شرط دارد: اول: آن که پاک باشد. دوم: آن که بنا بر احتیاط مستحب مباح باشد. سوم: آن که از اجزاء مردار نباشد. چهارم: آن که از حیوان حرام گوشت نباشد. پنجم و ششم: آن که اگر نمازگزار مرد است لباس او طلاباف و ابریشم خالص نباشد؛ و تفصیل اینها در مسائل آینده خواهد آمد. شرط اول؛ لباس نمازگزار باید پاک باشد.
شرط اول؛ لباس نمازگزار باید پاک باشد.
مسأله 807: اگر کسی با علم و عمد و اختیار با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 808: کسی که شک دارد نماز با بدن و لباس نجس باطل است یا نه، چنانچه بدون تحقیق در مسأله با توجّه و اختیار با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است؛ بلکه بنا بر احتیاط اگر تحقیق هم کرده باشد و شک او برطرف نشده باشد، یا اصلاً از مسأله غافل باشد، یا مسأله را به نحو اشتباه دانسته باشد و با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 809: کسی که به جهت عدم آگاهی از مسأله شرعی، نجس بودن چیزی را نداند، بلکه در آن شک یا غفلت یا علم به خلاف داشته باشد؛ مانند کسیست که نداند نماز خواندن در لباس یا بدن نجس باطل است که حکم آن در مسأله قبل گذشت.
مسأله 810: اگر با آگاهی از مسأله شرعی نداند که بدن یا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده نمازش صحیح است؛ و احتیاط مستحب آن است که اگر وقت دارد آن را دوباره بخواند؛ ولی اگر هنگام شروع نماز در طهارت بدن یا لباسش شک داشته ولی می دانسته که قبلاً نجس بوده است، نمازش با این شرایط باطل است مگر اطلاع پیدا کند که پاک بوده است.
مسأله 811: اگر فراموش کند که بدن یا لباسش نجس است و در بین نماز یا بعد از آن، قبل از گذشتن وقت، یادش بیاید باید نماز را دوباره بخواند، بلکه اگر وقت هم گذشته بنا بر احتیاط نماز را قضا کند.
مسأله 812: کسی که در وسعت وقت مشغول نماز است اگر در بین نماز، بدن یا لباس او نجس شود و پیش از آن که چیزی از نماز را با نجاست بخواند متوجّه شود که نجس شده، یا بفهمد بدن یا لباس او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده یا از پیش نجس بوده، در صورتی که آب کشیدن بدن یا لباس یا عوض کردن لباس یا بیرون آوردن آن نماز را بهم نمی زند، باید در بین نماز بدن یا لباس را آب بکشد یا لباس را عوض کند، یا اگر چیز دیگری عورت او را پوشانده لباس را بیرون آورد؛ ولی چنانچه طوری باشد که اگر بدن یا لباس را آب بکشد یا لباس را عوض کند یا بیرون آورد نماز بهم می خورد، یا اگر لباس را بیرون آورد برهنه می ماند، باید نماز را بشکند و با بدن و لباس پاک نماز بخواند.
مسأله 813: کسی که در تنگی وقت مشغول نماز است اگر در بین نماز لباس او نجس شود و پیش از آن که چیزی از نماز را با نجاست بخواند بفهمد که نجس شده، یا بفهمد که لباس او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده یا از پیش نجس بوده، در صورتی که آب کشیدن یا عوض کردن یا بیرون آوردن لباس، نماز را بهم نمی زند و می تواند لباس را بیرون آورد، باید لباس را آب بکشد یا عوض کند، یا اگر چیز دیگری عورت او را پوشانده لباس را بیرون آورد و نماز را تمام کند. اما اگر چیز دیگری عورت او را نپوشانده و لباس را هم نمی تواند آب بکشد، یا عوض کند پس اگر لباس به منی نجس شده و می تواند آن را بیرون آورد، لباس را بیرون آورده و به دستوری که برای برهنگان در مسأله 805 گفته شد عمل کند و اگر لباس به نجاستی غیر منی نجس شده باشد یا به جهتی مثلاً سرما نتواند آن را بیرون آورد باید با همان لباس نماز بخواند.
مسأله 814: کسی که در تنگی وقت مشغول نماز است، اگر در بین نماز بدن او نجس شود، در صورتی که آب کشیدن بدن نماز را بهم نمی زند باید آب بکشد و اگر نماز را بهم می زند یا باعث می شود که مقداری از نماز خارج وقت واقع شود باید با همان حال نماز را تمام کند و نماز او صحیح است.
مسأله 815: کسی که در پاک بودن بدن یا لباس خود شک کند، چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز متوجّه شود که در هنگام نماز بدن یا لباسش نجس بوده، به احتیاط واجب نمازش باطل است و باید آن را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا کند.
مسأله 816: اگر لباس را آب بکشد و یقین کند که پاک شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاک نشده، نمازش صحیح است.
مسأله 817: اگر خونی در بدن یا لباس خود ببیند و یقین کند که از خونهای نجس نیست، مثلاً یقین کند که خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خونهایی بوده که نمی شود با آن نماز خواند، نماز او صحیح است.
مسأله 818: اگر یقین کند خونی که در بدن یا لباس او است خون نجسیست که نماز با آن صحیح است، مثلاً یقین کند خون زخم و دمل است، چنانچه بعد از نماز بفهمد خونی بوده که نماز با آن باطل است، نمازش صحیح است.
مسأله 819: اگر نجس بودن چیزی را فراموش کند و بدن یا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشی نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نمازش صحیح است؛ مگر به جهت نجاست بدن وضو یا غسلش باطل شده باشد که در نتیجه نمازش نیز باطل خواهد بود.
مسأله 820: کسی که یک لباس دارد، اگر بدن و لباسش نجس شود و به اندازه آب کشیدن یکی از آنها آب داشته باشد، بنا بر احتیاط واجب باید بدنش را آب بکشد و پس از صرف آب اگر لباسش به منی نجس شده و می تواند آن را بیرون آورد، به دستوری که برای برهنگان در مسأله 805 گفته شد عمل کند و اگر به غیر منی نجس شده یا به جهتی؛ مثلاً سرما، نتواند آن را بیرون آورد در لباس نجس نماز بخواند.
مسأله 821: اگر دو جای لباس یا دو جای بدن نجس شده باشد و به اندازه آب کشیدن یکی از دو جا آب داشته باشد بنا بر احتیاط واجب باید نجاست شدیدتر را تطهیر کند؛ مثلاً اگر نجاست یکی بول است که اگر بخواهد با آب قلیل آب بکشد باید دو مرتبه آب روی آن بریزد و دیگری خون است که یک مرتبه آب ریختن روی آن کافی است، بنا بر احتیاط واجب باید آن را که به بول نجس شده آب بکشد و اگر نتواند نجاست لباس یا بدن را به طور کامل از بین ببرد ولی بتواند آن را کم کند، به احتیاط واجب باید آن را کم نماید.
مسأله 822: کسی که دو لباس دارد، اگر بداند یکی از آنها نجس است و نداند کدام یک از آنهاست، چنانچه وقت دارد باید با هر دو لباس نماز بخواند، مثلاً اگر می خواهد نماز ظهر و عصر بخواند باید با هر کدام یک نماز ظهر و یک نماز عصر بخواند یا یکی را آب کشیده در آن نماز بخواند؛ ولی اگر وقت تنگ است چنانچه احتمال نجاست یکی بیشتر باشد یا نجاستش بیشتر یا شدیدتر باشد، (مثلاً به جهت ملاقات با ادرار نجس شده که نیاز به دو بار شستن دارد؛ نه مثل خون که با یک بار شستن پاک می شود) باید در لباس دیگر نماز بخواند و اگر از همه جهات هر دو لباس مانند هم هستند، با هر کدام نماز بخواند کافی است.
شرط دوم؛ لباس نمازگزار به احتیاط مستحب مباح باشد.
مسأله 823: کسی که می داند پوشیدن لباس غصبی حرام است اگر بدون عذر در لباس غصبی یا در لباسی که نخ یا دکمه یا چیز دیگر آن غصبیست نماز بخواند، معصیت کرده؛ بلکه در صورتی که لباس به حرکت نمازگزار حرکت کند نمازش بنا بر احتیاط مستحب باطل است.
مسأله 824: کسی که می داند پوشیدن لباس غصبی حرام است ولی نمی داند نماز را باطل می کند، مانند کسیست که می داند لباس غصبی نماز را باطل می کند.
مسأله 825: اگر نداند که لباس او غصبیست یا فراموش کند و با آن لباس نماز بخواند، نمازش صحیح است؛ ولی اگر خودش غاصب باشد به احتیاط مستحب نمازش باطل است.
مسأله 826: اگر نداند یا فراموش کند که لباس او غصبیست و در بین نماز بفهمد، چنانچه بدون از بین رفتن شرایط نماز؛ مانند ستر عورت، می تواند لباس غصبی را بیرون بیاورد باید آن را بیرون آورد، وگرنه، در صورتی که لااقل به مقدار یک رکعت وقت داشته باشد، باید نماز را بشکند و با لباس غیر غصبی نماز بخواند و اگر به این مقدار هم وقت ندارد باید در حال نماز لباس را بیرون آورد و به دستور برهنگان (که در مسأله 805 گذشت) نماز را تمام نماید.
مسأله 827: اگر کسی برای حفظ جانش با لباس غصبی نماز بخواند، یا مثلاً برای این که دزد لباس غصبی را نبرد با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است؛ ولی غاصب در صورتی که اگر لباس را غصب نمی کرد، لازم نبود در آن لباس نماز بخواند بنا بر احتیاط مستحب نمازش باطل است.
مسأله 828: اگر با عین پولی که خمس آن را نداده لباس بخرد تا حاکم شرع معامله انجام شده را اجازه ندهد لباس در ملک فروشنده باقی است، پس چنانچه بدون احراز رضایت فروشنده در آن نماز بخواند، نمازش به احتیاط مستحب باطل است.
شرط سوم؛ لباس نمازگزار از اجزاء مردار نباشد.
مسأله 829: لباس نمازگزار باید از اجزاء حیوان مرده ای که خون جهنده دارد (یعنی حیوانی که اگر رگش را ببرند خون از آن جستن می کند) نباشد، بلکه اگر از حیوان مرده ای که مانند ماهی و مار خون جهنده ندارد لباس تهیه کنند، احتیاط واجب آن است که با آن نماز نخوانند.
مسأله 830: هر گاه چیزی از مردار مانند گوشت و پوست آن، که روح داشته همراه نمازگزار باشد؛ اگر چه لباس او نباشد، در صورتی که به بدن یا لباسش چسبیده باشد نماز او باطل است.
مسأله 831: اگر چیزی از مردار حلال گوشت مانند مو و پشم که روح ندارد همراه نمازگزار باشد، یا با لباسی که از آنها تهیه کرده اند نماز بخواند، نمازش صحیح است.
شرط چهارم؛ لباس نمازگزار باید از حیوان حرام گوشت نباشد.
مسأله 832: لباس نمازگزار باید از حیوان حرام گوشت نباشد؛ بلکه اگر مویی از حیوان حرام گوشت به بدن یا لباس نمازگزار چسبیده باشد، نماز او باطل است.
مسأله 833: اگر آب دهان یا بینی یا رطوبت دیگری از حیوان حرام گوشتِ پاک مانند گربه بر بدن یا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تر باشد نماز باطل و اگر خشک شده و عین آن برطرف شده باشد نماز او صحیح است.
مسأله 834: اگر مو و عرق و آب دهان مسلمانی بر بدن یا لباس نمازگزار باشد اشکال ندارد، همچنین است اگر مروارید و موم و عسل همراه او باشد.
مسأله 835: اگر شک داشته باشد که لباسی از حیوان حرام گوشت است یا حلال گوشت، احتیاط مستحب آن است که با آن نماز نخواند و فرقی نیست که آن لباس در کشورهای اسلامی تهیه شده باشد یا در کشورهای غیر اسلامی.
مسأله 836: نماز خواندن در صدف جایز است ولی خلاف احتیاط استحبابی است؛ مگر بداند که از اجزاء حیوان حرام گوشت می باشد، که نماز خواندن در آن صحیح نیست.
مسأله 837: پوشیدن پوست خزّ خالص و هم چنین چیزی از سنجاب در نماز اشکال ندارد؛ ولی احتیاط مستحب آن است که با پوست سنجاب نماز نخواند.
مسأله 838: اگر با توجّه به مسأله شرعی با لباسی که غفلت دارد که از حیوان حرام گوشت است، یا فکر می کند از حیوان حرام گوشت نیست نماز بخواند، بنا بر احتیاط مستحب آن نماز را دوباره بخواند؛ اما اگر از روی فراموشی در لباسی که از حیوان حرام گوشت است نماز بخواند، باید آن نماز را دوباره بخواند
شرط پنجم؛ لباس نمازگزار مرد باید از طلا نباشد.
مسأله 839: پوشیدن لباس طلاباف برای مردان حرام است و نماز با آن باطل است؛ ولی برای زنان در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.
مسأله 840: پوشیدن طلا، مثل آویختن زنجیر طلا به سینه و انگشتری طلا به دست و بستن ساعت مچی طلا به دست و عینک طلا گذاشتن، برای مرد حرام و نماز خواندن با آن باطل است؛ ولی برای زن در نماز و غیرنماز اشکال ندارد.
مسأله 841: اگر مردی نداند یا شک داشته باشد که انگشتری یا لباس او از طلاست و با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است و احتیاط مستحب آن است که نماز را دوباره بخواند؛ ولی اگر فراموش کند که انگشتری یا لباس او از طلا است، باید آن نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا کند.
شرط ششم؛ لباس نمازگزار نباید ابریشم خالص باشد.
مسأله 842: لباس مرد نمازگزار؛ حتی عرقچین و بند شلوار او، باید ابریشم خالص نباشد و در غیر نماز هم پوشیدن آن برای مرد حرام است.
مسأله 843: اگر تمام آستر یا مقداری از آن ابریشم خالص باشد پوشیدن آن برای مرد حرام و نماز در آن باطل است.
مسأله 844: لباسی را که نمی داند از ابریشم خالص است یا چیز دیگر، جایز است بپوشد و نماز در آن نیز اشکال ندارد.
مسأله 845: دستمال ابریشمی و مانند آن اگر در جیب مرد باشد اشکال ندارد و نماز را باطل نمی کند.
مسأله 846: پوشیدن لباس ابریشمی خالص برای زن در غیرنماز اشکال ندارد؛ ولی احتیاط واجب آن است که در حال نماز نپوشند.
احکام لباس نمازگزار
مسأله 847: پوشیدن لباس غصبی و ابریشمی خالص و طلاباف در حال ناچاری جایز است و نیز کسی که لباس دیگری غیر از اینها ندارد و ناچار است با لباس نماز بخواند، نماز وی اشکالی ندارد.
مسأله 848: اگر غیر از لباس غصبی و لباسی که از مردار تهیه شده لباس دیگری ندارد و ناچار نیست لباس بپوشد، باید به دستوری که در مسأله 805 برای برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 849: اگر غیر از لباسی که از حیوان حرام گوشت تهیه شده لباس دیگری ندارد، چنانچه در پوشیدن لباس ناچار باشد، می تواند با همان لباس نماز بخواند و اگر ناچار نباشد باید به دستوری که برای برهنگان گفته شد نماز را به جا آورد.
مسأله 850: اگر مرد غیر از لباس ابریشمی خالص یا طلاباف لباس دیگری نداشته باشد، چنانچه در پوشیدن لباس ناچار نباشد، باید به دستوری که برای برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 851: اگر چیزی ندارد که در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگر چه به کرایه کردن یا خریدن باشد تهیه نماید؛ ولی اگر تهیّه آن مشقّتی دارد که نوعاً غیر قابل تحمّل است یا هتک حیثیت وی را به همراه دارد، لازم نیست، بلکه می تواند به دستوری که برای برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 852: کسی که لباس ندارد اگر دیگری لباس به او ببخشد یا عاریه دهد، چنانچه قبول کردن آن برای او مشقّت غیر قابل تحمّل نداشته باشد و مستلزم هتک حیثیت او نباشد، باید قبول کند، بلکه اگر عاریه کردن یا طلب بخشش برای او سختی غیر قابل تحمّل نداشته باشد و مستلزم هتک حیثیت او نباشد، باید از کسی که لباس دارد طلب بخشش یا عاریه نماید.
مسأله 853: پوشیدن لباسی که پارچه یا رنگ یا مدل دوخت آن برای کسی که می خواهد آن را بپوشد معمول نیست؛ مثل آن که اهل علم در شرایط عادی لباس نظامی بپوشند، در صورتی که مستلزم هتک حرمت باشد حرام است و در غیر این صورت کراهت شدید دارد و احتیاط استحبابی در ترک آن است.
مسأله 854: اگر مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه را لباس عادی خود قرار دهد، بنا بر احتیاط واجب حرام است؛ ولی نماز خواندن در آن صحیح است و احتیاط مستحب آن است که اصلاً مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه نپوشد؛ خصوصا در هنگام نماز خواندن.
مسأله 855: کسی که باید خوابیده نماز بخواند اگر لحافش از اجزاء حیوان حرام گوشت باشد، نماز در آن صحیح نیست؛ هر چند برهنه نباشد و اگر نجس یا ابریشم خالص باشد، در صورتی که پوشیدن بر آن صدق کند، نماز در آن باطل است؛ ولی مجرد روی خود کشیدن آن عیبی ندارد و ضرری به نماز نمی رساند و اگر تشکش از اجزاء حیوان حرام گوشت یا نجس یا ابریشم خالص باشد اشکالی ندارد؛ مگر این که مقداری از آن را به خود بپیچد که در عرف پوشیدن گفته شود که در این صورت حکم لحاف را دارد. مواردی که لازم نیست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد
مسأله 856: در سه صورت که تفصیل آنها بعداً گفته می شود، اگر بدن یا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحیح است: اول: آن که به واسطه زخم یا جراحت یا دملی که در بدن او است، لباس یا بدنش به خون آلوده شده باشد. دوم: آن که بدن یا لباس او به مقدار کمتر از درهم به خون آلوده شده باشد (چون قطر درهم متعارف در زمانهای سابق حداقل 23 میلیمتر بوده، لازم است از این مقدار کمتر باشد). سوم: آن که ناچار باشد با بدن یا لباس نجس نماز بخواند.
مسأله 857: در دو صورت اگر فقط لباس نمازگزار نجس باشد نماز او صحیح است: اول: آن که لباسهای کوچک او؛ مانند جوراب و عرقچین، نجس باشد. دوم: آن که لباس زنی که پرستار پسر بچه یا دختر بچه است نجس شده باشد و احکام این دو صورت نیز مفصلاً در مسائل بعد گفته می شود.
مسأله 858: اگر در بدن یا لباس نمازگزار خون زخم یا جراحت یا دمل باشد، تا وقتی که زخم یا جراحت یا دمل خوب نشده است، می تواند با آن خون نماز بخواند و همچنین است اگر چرکی که با خون بیرون آمده یا دوایی که روی زخم گذاشته اند و نجس شده، در بدن یا لباس او باشد.
مسأله 859: اگر جایی از بدن یا لباس که با زخم فاصله دارد، به مقدار درهم یا بیشتر از آن به سبب آن زخم نجس شود نمی تواند با آن نماز بخواند؛ ولی اگر مقداری از بدن یا لباس که معمولاً به سبب آن زخم آلوده می شود به سبب آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعی ندارد.
مسأله 860: اگر از زخمی که داخل دهان و بینی و مانند اینهاست خونی به بدن یا لباس برسد، احتیاط واجب آن است که با آن نماز نخواند (البته خون دماغ، خون زخم به حساب نمی آید پس اگر به مقدار درهم باشد نماز خواندن در آن بی تردید باطل است) و در خون بواسیر نیز در صورتی که دانه هایش بیرون نباشد به احتیاط واجب نماز نخواند؛ ولی با خون بواسیری که دانه های آن بیرون است می تواند نماز بخواند.
مسأله 861: کسی که بدنش زخم است اگر در بدن یا لباس خود خونی ببیند و نداند از زخم است یا خون دیگر، احتیاط مستحب آن است که با آن نماز نخواند.
مسأله 862: اگر چند زخم در بدن باشد و به طوری نزدیک هم باشند که یک زخم به حساب آید، تا وقتی همه خوب نشده اند، نماز خواندن با خون آنها اشکال ندارد؛ ولی اگر به قدری از هم دور باشند که هر کدام یک زخم حساب شود، هر کدام که خوب شد، باید برای نماز، بدن و لباس را از خون آن آب بکشد.
مسأله 863: اگر سر سوزنی خون حیض، نفاس، یا استحاضه، یا خون سگ، خوک، کافر، مردار، یا حیوان حرام گوشت در بدن، یا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است؛ ولی خونهای دیگر مثل خون بدن انسان یا خون حیوان حلال گوشت؛ اگر چه در چند جای بدن و لباس باشد، در صورتی که روی هم کمتر از درهم باشد یا خون زخم یا دمل خود نمازگزار باشد نماز خواندن با آن اشکال ندارد.
مسأله 864: خونی که به لباس بی آستر بریزد و به پشت آن برسد، یک خون حساب می شود؛ ولی اگر پشت آن جدا، خونی شود، در صورتی که به یکدیگر نرسند باید هر کدام را جدا حساب نمود؛ پس اگر خونی که در پشت و روی لباس است روی هم کمتر از درهم باشد، نماز با آن صحیح و اگر به مقدار درهم یا بیشتر باشد، نماز با آن باطل است و در صورتی که به یکدیگر برسند بنا بر احتیاط مستحب همین حکم را دارند.
مسأله 865: اگر خون روی لباسی که آستر دارد بریزد و به آستر آن برسد، یا به آستر بریزد و روی لباس خونی شود، باید هر کدام را جدا حساب نمود پس اگر خون روی لباس و آستر بر روی هم، کمتر از درهم باشد، نماز با آن صحیح و اگر به اندازه درهم یا بیشتر باشد، نماز با آن باطل است.
مسأله 866: اگر خون بدن یا لباس کمتر از درهم باشد و رطوبتی به آن برسد، در صورتی که خون و رطوبتی که به آن رسیده به اندازه درهم یا بیشتر شود یا اطراف را آلوده کند، نماز با آن باطل است؛ ولی اگر رطوبت و خون به اندازه درهم نشود و اطراف را هم آلوده نکند، نماز خواندن با آن ظاهراً صحیح است و احتیاط استحبابی در ترک آن است.
مسأله 867: اگر بدن یا لباس خونی نشود ولی به واسطه رسیدن به خون نجس شود؛ اگر چه مقداری که نجس شده کمتر از درهم باشد، نمی شود با آن نماز خواند.
مسأله 868: اگر خونی که در بدن یا لباس است کمتر از درهم باشد و نجاست دیگری به آن برسد؛ مثلاً یک قطره بول روی آن بریزد، نماز خواندن با آن صحیح نیست.
مسأله 869: اگر لباسهای کوچک نمازگزار؛ مثل عرقچین و جوراب که نمی شود با آن عورت را پوشانید، نجس باشد، چنانچه از ابریشم خالص و مردار و حیوان حرام گوشت درست نشده باشد، نماز با آنها صحیح است و نیز اگر با انگشتری نجس یا عینک نجس نماز بخواند اشکال ندارد.
مسأله 870: چیز نجس مانند دستمال و کلید و چاقوی نجس، جایز است همراه نمازگزار باشد و بعید نیست که هر نوع لباس نجس که همراه او است ضرری به نماز نرساند؛ ولی احتیاط مستحب آن است که از تمام این امور اجتناب کنند، خصوصا اگر از مردار باشد؛ بلی اگر طوری باشد که بگویند در نجس نماز خوانده است؛ مثلاً لباس نجس را به کمر خود ببندد، نماز باطل می شود.
مسأله 871: زنی که پرستار پسر بچه یا دختر بچه است و بیشتر از یک لباس ندارد، چنانچه نتواند لباس دیگری بخرد یا کرایه کند و یا عاریه نماید، هر گاه شبانه روزی یک مرتبه لباس خود را آب بکشد، اگر چه تا روز دیگر لباسش به بول بچه نجس شود، می تواند با آن لباس نماز بخواند و می تواند در هر ساعتی که بخواهد لباسش را آب بکشد ولی احتیاط مستحب آن است که نزدیک غروب برای نماز ظهر و عصر لباسش را آب بکشد که بتواند چهار نماز خود را با لباس پاک یا لباسی که نجاست کمتری دارد بخواند و نیز اگر بیشتر از یک لباس دارد ولی ناچار است که همه آنها را بپوشد، چنانچه شبانه روزی یک مرتبه همه آنها را آب بکشد کافی است.
مسأله 872: احتیاط مستحب آن است که اگر لباس پرستار دختر بچه به بول دختر نجس شود آن را آب بکشد و به آب کشیدن یک بار در روز اکتفا نکند. چیزهایی که در لباس نمازگزار مستحب است
مسأله 873: چند چیز در لباس نمازگزار مستحب است که از آن جمله است: پوشیدن عمامه، بستن تحت الحنک، پوشیدن عبا و لباس سفید و پاکیزه ترین لباسها و نیز استعمال بوی خوش و دست کردن انگشتری عقیق. چیزهایی که در لباس نمازگزار مکروه ست
مسأله 874: چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرک و تنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمی کند و لباسی که تصویر موجود روح دار بر آن نقش بسته باشد و نیز باز بودن دکمه های تنها لباسی که پوشیده و باز بودن دکمه های تمام لباسهایی که پوشیده به طوری که قسمتی از بدن برهنه گردد و دست کردن انگشتری که تصویر موجود روح دار بر آن نقش بسته باشد. مکان نمازگزار مکان نمازگزار هفت شرط دارد: شرط اول: بنا بر احتیاط مستحب مباح باشد.
مسأله 875: نماز خواندن در مکان غصبی حرام است و کسی که در ملک غصبی نماز می خواند اگر چه روی فرش و تخت و مانند اینها باشد نمازش به احتیاط مستحب باطل است، بلکه بنا بر احتیاط مستحب در زیر سقف و خیمه غصبی نیز صحیح نیست؛ و چنانچه نماز خواندن در زیر خیمه غصبی باعث حرکت آن گردد، بی تردید حکم نماز در مکان غصبی را دارد.
مسأله 876: نماز خواندن در ملکی که منفعت آن مال دیگری است، بدون رضایت کسی که منفعت ملک مال او می باشد حرام و به احتیاط مستحب باطل است، مثلاً در خانه اجاره ای اگر صاحب خانه یا دیگری بدون رضایت کسی که آن خانه را اجاره کرده در آنجا نماز بخواند، به احتیاط مستحب نمازش باطل است و همچنین نماز در ملکی که به جهت حقّ دیگری تصرف در آن جایز نیست به احتیاط مستحب باطل می باشد؛ مثلاً اگر میت وصیت کرده باشد که ثلث مشاع مال او را به مصرفی برسانند، در صورتی که عمل به وصیت نشده باشد، به احتیاط مستحب نمی شود در ملک او نماز خواند.
مسأله 877: کسی که در مکانی نشسته؛ مسجد باشد یا نباشد، اگر دیگری جای او را غصب کند و در آن جا نماز بخواند حرام و به احتیاط مستحب نمازش باطل است.
مسأله 878: اگر به جهت عذری در جای غصبی نماز بخواند نمازش بی تردید صحیح است؛ مثلاً اگر تقصیر نکرده باشد و در جایی که شک دارد غصبیست یا نه، یا از غصبی بودن آن غفلت داشته باشد و یا به اشتباه یا به جهت ندانستن مسأله آنجا را مباح بداند یا غصبی بودن آن را فراموش کند و نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او صحیح است؛ و کسی که خودش جایی را غصب کرده، اگر فراموش کند و در آن جا نماز بخواند، فراموشی او عذر نیست و نمازش به احتیاط مستحب باطل است.
مسأله 879: اگر بداند جایی غصبیست ولی نداند که در جای غصبی نماز باطل است و در آن جا نماز بخواند، نمازش به احتیاط مستحب باطل می باشد.
مسأله 880: کسی که ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حیوان سواری یا زین یا نعل آن غصبی باشد نماز او به احتیاط مستحب باطل است؛ و همچنین است اگر بخواهد بر آن حیوان نماز مستحبی بخواند.
مسأله 881: کسی که در ملکی با دیگری شریک است اگر سهم او جدا نباشد، بدون رضایت شریکش نمی تواند در آن ملک تصرفی بکند و نماز بخواند.
مسأله 882: اگر با عین پولی که خمس آن را نداده ملکی بخرد تا حاکم شرع معامله را اجازه ندهد، تصرف او در آن ملک حرام است و به احتیاط مستحب نمازش هم در آن باطل است.
مسأله 883: اگر صاحب ملک به زبان، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضی نیست، نماز خواندن در ملک او جایز نیست و به احتیاط مستحب باطل است و اگر شک داشته باشد که قلباً راضیست نماز او بی تردید صحیح است، همچنین است اگر اجازه نداده و انسان بداند که قلباً راضیست و اگر اجازه نداده و انسان شک داشته باشد که قلباً راضیست یا نه، نماز خواندن در آن ملک حرام و به احتیاط مستحب باطل است.
مسأله 884: تصرف در ملک میتی که خمس یا زکات بدهکار است حرام و به احتیاط مستحب نماز در آن باطل است؛ ولی اگر بدهی او را بدهند یا ضامن شوند که ادا نمایند به نحوی که دین از عهده میت ساقط شود، تصرف و نماز در ملک او بی تردید اشکال ندارد.
مسأله 885: تصرف در ملک میتی که به مردم بدهکار است حرام و نماز در آن به احتیاط مستحب باطل است؛ ولی اگر ضامن شوند که قرضهای او را بپردازند، یا طلبکارها یا کسان دیگری که اختیار بدهی ها به دست آنهاست راضی باشند، تصرف و نماز در ملک او مانعی ندارد.
مسأله 886: اگر میت قرض نداشته باشد ولی بعضی از ورثه او صغیر یا دیوانه یا غایب باشند، تصرف در ملک او بدون رضایت ولیّ آنها حرام و نماز در آن به احتیاط مستحب باطل است.
مسأله 887: نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اینها که برای واردین آماده شده است و اطمینان نوعی، به رضایت مالک می باشد اشکال ندارد؛ ولی در غیر این قبیل جاها، در صورتی می شود نماز خواند که رضایت مالک معلوم باشد هر چند از لازمه حرفش این معنا فهمیده شود؛ مثل این که به کسی اجازه دهد در ملک او بنشیند و بخوابد، که از اینها فهمیده می شود به نماز خواندن هم رضایت دارد و اگر بدون فهمیدن رضایت مالک نماز بخواند، به احتیاط مستحب نمازش باطل است.
مسأله 888: نماز خواندن در زمین بسیار وسیعی که برای بیشتر مردم مشکل است موقع نماز از آن جا به جای دیگر بروند جایز و صحیح است؛ هر چند مالک آن از نماز خواندن در آن جا نهی کرده باشد یا این که انسان بداند راضی نیست یا این که مالک آن صغیر یا مجنون باشد، ولی احتیاط مستحب آن است که در این چند صورت در آنجا نماز نخوانند؛ ولی غاصب نباید در مکان غصبی نماز بخواند هر چند بسیار وسیع باشد و نماز او به احتیاط مستحب باطل است. همچنین کسانی مانند همسر و فرزندان و مهمانهای غاصب که به حساب او در این مکان تصرف می کنند. شرط دوم: استقرار است؛ یعنی مکان نمازگزار باید بی تکان باشد.
مسأله 889: اگر به واسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که تکان دارد؛ مانند اتومبیل و کشتی و قطار، نماز بخواند، به قدری که ممکن است باید استقرار و قبله را رعایت نماید و اگر وسیله نقلیه از قبله به طرف دیگر حرکت کند، به طرف قبله برگردد.
مسأله 890: نماز خواندن در اتومبیل و کشتی و قطار و مانند اینها، وقتی که تکان ندارند با رعایت سایر شرایط نماز مانعی ندارد.
مسأله 891: روی خرمن گندم و جو و مانند اینها که نمی شود بی تکان ماند، نماز باطل است.
مسأله 892: بنا بر احتیاط مستحب در جایی نماز بخواند که اطمینان داشته باشد نماز را تمام می کند و در جایی که به واسطه احتمال باد و باران و زیادی جمعیت و مانند اینها اطمینان ندارد که بتواند نماز را تمام کند، نماز نخواند؛ ولی اگر علم هم داشته باشد که نمی تواند نماز را تمام کند، چنانچه قصد قربت داشته باشد و اتفاقاً نماز را تمام کند، نمازش صحیح است. شرط سوم: آن که بنا بر احتیاط مستحب در جایی که ماندن در آن حرام است؛ مثلاً زیر سقفی که نزدیک است خراب شود نماز نخواند. شرط چهارم: آن که بنا بر احتیاط مستحب روی چیزی که ایستادن و نشستن روی آن حرام است؛ مثل فرشی که اسم خدا بر آن نوشته شده، نماز نخواند. شرط پنجم: جلوتر از مراقد معصومین علیهم السلام نباشد.
مسأله 893: بنا بر احتیاط واجب باید جلوتر از قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام نماز نخواند و چنانچه این کار مستلزم هتک باشد، حرام نیز می باشد. اگر چیزی مانند دیوار بین او و قبر مطهر باشد، نماز خواندن اشکال ندارد؛ ولی فاصله شدن صندوق شریف و ضریح مطهّر و پارچه ای که روی آن افتاده کافی نیست. شرط ششم: در مکان نمازگزار نجاست سرایت کننده نباشد.
مسأله 894: مکان نمازگزار اگر نجس است، به طوری تر نباشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد و آن را به نحوی نجس کند که نتواند در آن نماز بخواند؛ ولی جایی که پیشانی را بر آن می گذارد اگر نجس باشد، در صورتی که خشک هم باشد نماز باطل است؛ بلی چنانچه فقط قسمتی از مهر نمازگزار نجس باشد پس اگر نجاست آن به بدن نمازگزار سرایت نکند نماز اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که مکان نمازگزار اصلاً نجس نباشد.
مسأله 895: در غیر مکّه مکرّمه اگر زن و مرد در کنار هم نماز بخوانند یا زن جلوتر از مرد نماز بخواند شایسته است که بین آنها بیش از ده ذراع فاصله باشد و چون ذراعهای متعارف با یکدیگر تفاوت دارند بزرگترین ذراع متعارف را در نظر بگیرند و نماز خواندن در کمتر از این فاصله مکروه است و اگر فاصله از یک وجب کمتر باشد کراهت بیشتری دارد و این مسأله در مسجد الحرام و اطراف نزدیک آن - که محلّ تراکم نمازگزاران است - جاری نیست، بلکه بانوان می توانند در کنار مردان بلکه جلوتر از آنان نماز بخوانند و این امر کراهت هم ندارد. در سایر اماکن مکه شایسته است فاصله رعایت شود.
مسأله 896: اگر زن برابر مرد یا جلوتر، بدون رعایت فاصله مناسب بایستد و با هم وارد نماز شوند احتیاط مستحب آن است که نماز را دوباره بخوانند و اگر یکی بعد از دیگری به نماز بایستد احتیاط مستحب آن است که دومی نمازش را دوباره بخواند.
مسأله 897: اگر بین مرد و زن دیوار یا پرده یا چیز دیگری باشد که یکدیگر را نبینند یا مکان یکی از آنان به قدری بلند باشد که نگویند زن جلوتر از مرد یا برابر او ایستاده است، نماز هر دو بی تردید صحیح است. شرط هفتم: هم سطحی جای پیشانی و پاها یعنی جای پیشانی نمازگزار از جای پاهای او، بیش از چهار انگشت بسته پست تر یا بلندتر نباشد و تفصیل این مسأله در احکام سجده می آید.
مسأله 898: بودن مرد و زن نامحرم در جایی که کسی در آنجا نیست و کسی هم نمی تواند وارد شود در صورتی که احتمال وقوع در معصیت را بدهند حرام؛ بلکه اگر چنین احتمالی را هم ندهد بنا بر احتیاط حرام است و در هر حال نمازشان در آنجا به احتیاط مستحب باطل است و اگر مشغول نماز باشد و کسی که با او نامحرم است وارد شود نیز همین حکم جاری است.
مسأله 899: ماندن در مجالس لهو و لعب که در آن آوازه خوانی می کنند یا تار و مانند آن استعمال می کنند، حرام و نماز خواندن در آنجا بنا بر احتیاط مستحب باطل است.
مسأله 900: احتیاط مستحب آن است که بر بام خانه کعبه در حال اختیار نماز واجب یا مستحب نخوانند؛ ولی در حال ناچاری بی تردید مانعی ندارد.
مسأله 901: خواندن نماز واجب در خانه کعبه در حال اختیار مکروه و احتیاط استحبابی در ترک آن است و خواندن نماز مستحب در خانه کعبه اشکال ندارد، بلکه مستحب است در داخل خانه، مقابل هر رکنی دو رکعت نماز بخوانند. جاهایی که نماز خواندن در آنها مستحب است
مسأله 902: در شرع مقدس اسلام بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند و بهتر از همه مسجدها مسجد الحرام است و بعد از آن مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بیت المقدس و بعد از مسجد بیت المقدس، مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محله و بعد از مسجد محله، مسجد بازار است.
مسأله 903: برای زنها نماز خواندن در خانه بهتر است و در حدیث شریف از امام جعفر صادق علیه السلام آمده است که: «خیر مساجد نساءکم البیوت».
مسأله 904: نماز در حرم امامان علیهم السلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برابر دویست هزار نماز است.
مسأله 905: زیاد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدی که نمازگزار ندارد مستحب است و همسایه مسجد اگر عذری نداشته باشد، مکروه است در غیر مسجد نماز بخواند.
مسأله 906: مستحب است انسان با کسی که در مسجد حاضر نمی شود غذا نخورد و در کارها با او مشورت نکند و همسایه او نشود و از او زن نگیرد و به او زن ندهد. جاهایی که نماز خواندن در آنها مکروه ست
مسأله 907: نماز خواندن در چند جا مکروه است و از آن جمله است: 1 - حمام . 2 - زمین نمکزار. 3 - مقابل انسان. 4 - مقابل دری که باز است. 5 - در جاده و خیابان و کوچه اگر برای کسانی که عبور می کنند مزاحمت نداشته باشد - و چنانچه مزاحم باشد حرام و به احتیاط مستحب نماز باطل است - 6 - مقابل آتش و چراغ. 7 - در آشپزخانه و هر جا که کوره آتش است. 8 - مقابل چاه و چاله ای که محل بول است. 9 - روبروی عکس و مجسمه چیزی که روح دارد، مگر آن که روی آن پرده بکشند. 10 - در اطاقی که جنب در آن باشد. 11 - در جایی که عکس باشد؛ اگر چه روبروی نمازگزار نباشد. 12 - مقابل قبر. 13 - روی قبر. 14 - بین دو قبر. 15 - در قبرستان.
مسأله 908: اگر انسان در جایی نماز می خواند که مردم از جلوی او عبور می کنند، یا کسی روبروی اوست، مستحب است جلوی خود چیزی بگذارد و اگر عصا، یا تسبیح، یا ریسمانی هم باشد کافی است.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم