احکام شرعی
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی

رساله توضیح المسائل آیت الله سید موسی شبیری زنجانی

احکام تقلید احکام طهارت آب مطلق و مضاف [اقسام آب مطلق] 1 - آب کر 2 - آب قلیل 3 - آب جاری 4 - آب باران 5 - آب چاه احکام آبها احکام تخلّی تخلّی استبراء مستحبات و مکروهات تخلّی نجاسات اشاره 1 و 2 - بول و غائط 3 - منی 4 - مردار 5 - خون 6 و 7 - سگ و خوک 8 - کافر 9 - شراب 10 - فقّاع 11 - بول و غائط و عرق حیوان نجاستخوار عرق جنب از حرام راه ثابت شدن نجاست راه نجس شدن چیزهای پاک احکام نجاسات مطهّرات مطهّرات 1 - آب 2 - زمین 3 - آفتاب 4 - استحاله 5 - انقلاب 6 - کم شدن دوسوم آب انگور 7 - انتقال 8 - اسلام 9 - تبعیت 10 - برطرف شدن عین نجاست 11 - استبراء حیوان نجاستخوار 12 - خارج شدن خون متعارف از ذبیحه راه ثابت شدن طهارت احکام ظرفها وضو [وضوی ترتیبی] وضوی ارتماسی دعاهایی که موقع وضو گرفتن مستحب است شرایط صحت وضو اشاره شرط اول؛ آن که آب وضو پاک باشد شرط دوم؛ آن که با آب مطلق باشد. شرط سوم؛ آن که آب وضو و فضایی که در آن وضو می گیرد، بنا بر احتیاط مستحب مباح باشد. شرط چهارم؛ آن که ظرف آب وضو بنا بر احتیاط مستحب مباح باشد. شرط پنجم؛ آن که ظرف آب وضو بنا بر احتیاط مستحب طلا و نقره نباشد و تفصیل این دو شرط در مسأله بعدی ذکر می شود. شرط ششم؛ آن که اعضای وضو موقع شستن و مسح کردن پاک باشد. شرط هفتم؛ آن که وقت برای وضو و نماز کافی باشد. شرط هشتم؛ آن که به قصد قربت، یعنی برای خداوند عالم وضو بگیرد و اگر برای خنک شدن یا به قصد دیگری وضو بگیرد، باطل است. شرط نهم؛ آن که وضو را به ترتیبی که گفته شد به جا آورد؛ یعنی اول صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشوید و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نماید؛ و باید پای چپ را پیش از پای راست مسح نکند و بنا بر احتیاط همزمان نیز مسح ننماید و اگر به این ترتیب وضو نگیرد باطل است. شرط دهم؛ آن که کارهای وضو را پشت سر هم انجام دهد. شرط یازدهم؛ آن که شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر دیگری او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید، وضو باطل است و کمک کردن در مقدمات وضو مکروه است بنابراین اگر کسی آب در کف دست انسان بریزد و انسان با آن آب وضو بگیرد وضو باطل نیست. شرط دوازدهم؛ آن که استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد. شرط سیزدهم؛ آن که در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد. این امر گاه شرط در صحت وضو نیست، بلکه وظیفه وضوی جبیره است، چنانچه در فصل احکام وضوی جبیره خواهد آمد. احکام وضو چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت چیزهایی که وضو را باطل می کند احکام وضوی جبیره جبیره [غسل] غسلهای واجب اشاره [جنابت] چیزهایی که بر جنب حرام است غسل جنابت [اقسام غسل] غسل ترتیبی غسل ارتماسی احکام غسل کردن استحاضه [اقسام استحاضه] حیض [احکام حیض] احکام حائض اقسام زنهای حائض اشاره 1 - صاحب عادت وقتیه و عددیه 2 - صاحب عادت وقتیه 3 - صاحب عادت عددیه 4 و 5 - مبتدئه و مضطربه 6 - ناسیه نفاس احکام میت غسل مس میت احکام محتضر احکام بعد از مرگ تجهیز میت احکام غسل میت احکام کفن میت احکام حَنوط احکام نماز میت دستور نماز میت مستحبات نماز میت نماز وحشت نبش قبر غسلهای مستحب تیمم [موارد لزوم یا جواز تیمم] اشاره اول؛ نبودن آب به قدر وضو یا غسل. دوم؛ دسترسی نداشتن به آب موجود سوم؛ ترس از ضرر استعمال آب چهارم؛ نیاز مبرم به آب برای آشامیدن پنجم؛ نیاز به آب برای تطهیر بدن یا لباس ششم؛ حرام بودن آب یا ظرف آن هفتم؛ تنگ بودن وقت نماز چیزهایی که تیمم به آنها صحیح است دستور تیمم بدل از وضو یا غسل احکام تیمم احکام نماز اشاره نمازهای واجب [اقسام نمازهای واجب ] نمازهای واجب روزانه وقت نماز ظهر و عصر وقت نماز مغرب و عشا وقت نماز صبح احکام وقت نماز نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود نمازهای مستحب [برخی احکام] وقت نافله های روزانه نماز غفیله احکام قبله پوشانیدن بدن در نماز [احکام پوشانیدن بدن در نماز] شرایط لباس نمازگزار شرط اول؛ لباس نمازگزار باید پاک باشد. شرط دوم؛ لباس نمازگزار به احتیاط مستحب مباح باشد. شرط سوم؛ لباس نمازگزار از اجزاء مردار نباشد. شرط چهارم؛ لباس نمازگزار باید از حیوان حرام گوشت نباشد. شرط پنجم؛ لباس نمازگزار مرد باید از طلا نباشد. شرط ششم؛ لباس نمازگزار نباید ابریشم خالص باشد. احکام لباس نمازگزار احکام مسجد اذان و اقامه واجبات نماز نیت تکبیرة الاحرام قیام (ایستادن) قرائت رکوع سجود چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است مستحبات و مکروهات سجده سجده واجب قرآن تشهد سلام نماز ترتیب موالات قنوت ترجمه نماز تعقیب نماز مبطلات نماز چیزهایی که در نماز مکروه ست شکّیات شکهای باطل کننده نماز شکهایی که می توان به آنها اعتنا نکرد شک در نمازهای مستحبی. 1 - شک در چیزی که محل آن گذشته است. 2 - شک بعد از سلام نماز 3 - شک بعد از وقت 4 - کثیر الشک 5 - شک امام و مأموم 6 - شک در نماز مستحب شکهای صحیح سجده سهو دستور سجده سهو قضای سجده و تشهد فراموش شده کم و زیاد کردن اجزاء و شرایط نماز نماز مسافر شرط اول: «مسافت شرعی» شرط دوم: «قصد مسافت» شرط سوم: «استمرار قصد» شرط چهارم: «نبودن قاطع» شرط پنجم: «سفر حلال باشد» شرط ششم: «صحرانشین نباشد» شرط هفتم: «کثیرالسفر نباشد» شرط هشتم: «به حدّ ترخص برسد» چیزهایی که سفر را قطع می کند اول: رسیدن به وطن دوم: قصد اقامت ده روز سوم: ماندن یک ماه بدون قصد مسائل متفرقه نماز قضا نماز قضای پدر که بر پسر بزرگتر واجب است نماز جماعت شرائط نماز جماعت اول: «بین امام و مأموم حائل نباشد.» دوم: «جای امام از مأموم بلندتر نباشد» سوم: «بین امام و مأموم فاصله نباشد» چهارم: «مأموم نیت جماعت داشته باشد» پنجم: «قبل از تمام شدن رکوع امام به جماعت برسد.» ششم: «مأموم جلوتر از امام نایستد» شرایط امام جماعت احکام جماعت چیزهایی که در نماز جماعت مستحب است چیزهایی که در نماز جماعت مکروه ست نماز آیات دستور نماز آیات نماز عید فطر و قربان نیابت در نماز احکام روزه نیّت روزه چیزهایی که روزه را باطل می کند 1 - خوردن و آشامیدن 2 - جماع 3 - استمنا 4 - رساندن غبار به حلق 5 - باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 6 - اماله کردن 7 - قی کردن احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند آنچه برای روزه دار مکروه ست جاهایی که قضا و کفاره واجب است کفاره روزه جاهایی که فقط قضای روزه واجب است احکام روزه قضا احکام روزه مسافر کسانی که روزه بر آنها واجب نیست راه ثابت شدن اول ماه روزه های حرام و مکروه روزه های مستحب مواردی که مستحب است انسان از کارهایی که روزه را باطل می کند خودداری نماید احکام خمس [آنچه بر آن خمس واجب است] 1 - منفعت کسب و فایده های دیگر 2 - معدن 3 - گنج 4 - مال حلال مخلوط به حرام 5 - جواهری که از دریا و مانند آن بدست می آید 6 - غنیمت جنگی 7 - زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد مصرف خمس احکام زکات [زکات واجب] [زکات مستحب] شرایط واجب شدن زکات زکات گندم و جو و خرما و کشمش زکات طلا و نقره زکات شتر و گاو و گوسفند نصاب شتر نصاب گاو نصاب گوسفند مصرف زکات شرایط کسانی که مستحقّ زکاتند نیّت زکات زکات فطره مصرف زکات فطره مسائل متفرقه زکات فطره احکام حج احکام خرید و فروش مستحبات خرید و فروش معاملات مکروه معاملات باطل و حرام شرایط فروشنده و خریدار شرایط جنس و عوض آن صیغه خرید و فروش خرید و فروش میوه ها نقد و نسیه معامله سلف و شرایط آن احکام معامله سلف فروش طلا و نقره به طلا و نقره مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند مسائل متفرقه احکام شرکت احکام صلح احکام اجاره [اقسام «اجاره» ] شرایط موجر و مستأجر و اجیر اشاره شرایط مالی که آن را اجاره می دهند شرایط استفاده یا کار مورد اجاره مسائل متفرّقه اجاره احکام جعاله احکام مزارعه احکام مساقات احکام محجوران محجور احکام وکالت وکالت احکام قرض اشاره احکام حواله دادن احکام رهن احکام ضامن شدن احکام کفالت کفالت: [شرایط کفیل ] احکام ودیعه (امانت) احکام عاریه احکام نکاح (ازدواج) [انواع نکاح] اشاره نکاح دائم نکاح موقّت احکام عقد نکاح دستور خواندن ازدواج دائم دستور خواندن ازدواج موقّت شرایط عقد ازدواج عیبهایی که به واسطه آنها می شود عقد ازدواج را به هم زد عدّه ای از زنها که ازدواج با آنان حرام است احکام ازدواج دائم ازدواج موقّت احکام نگاه کردن مسائل متفرّقه زناشوئی احکام شیر دادن [برخی احکام] شرایط شیر دادنی که علّت محرم شدن است آداب شیر دادن مسائل متفرّقه شیر دادن احکام طلاق [احکام طلاق] [طلاق دادن زن در حال حیض یا نفاس] صیغه طلاق عدّه طلاق عدّه زنی که شوهرش مرده طلاق بائن و طلاق رجعی احکام رجوع کردن طلاق خلع طلاق مبارات احکام متفرّقه طلاق احکام غصب غصب احکام مالی که انسان آن را پیدا می کند احکام سر بریدن [و صید] و شکار کردن حیوانات [برخی احکام] دستور سر بریدن حیوانات شرایط سر بریدن حیوان دستور کشتن شتر مستحبات سر بریدن حیوان مکروهات سر بریدن حیوان احکام شکارکردن با اسلحه احکام شکارکردن با سگ شکاری احکام صید ماهی احکام صید ملخ احکام خوردنیها و آشامیدنیها [اجزاء حرام حیواناتِ حلال گوشت] آداب غذا خوردن چیزهایی که در غذا خوردن مذموم است آداب آشامیدن چیزهایی که در آشامیدن مذموم است [احکام نذر و عهد و قسم] احکام نذر و عهد احکام قسم خوردن احکام وقف احکام وصیّت احکام ارث مقدمه [قواعد مربوط به طبقات و اصناف وارثان] [قواعد] [برخی مسائل] ارث طبقه اوّل ارث طبقه دوم ارث طبقه سوم ارث زن و شوهر احکام حدود حد [تذکر] احکام دیه

احکام روزه

احکام روزه
روزه، آن است که انسان برای خداوند متعال از اذان صبح تا مغرب از چیزهایی که روزه را باطل می کند و شرح آنها بعداً گفته می شود خودداری نماید.
نیّت روزه
مسأله 1559: لازم نیست انسان نیّت روزه را به زبان آورد یا از قلب خود بگذراند؛ مثلاً در قلب خود بگوید: فردا را روزه می گیرم قربةً الی اللَّه، بلکه همین قدر که با قصد برای خداوند متعال از اذان صبح تا مغرب کاری که روزه را باطل می کند انجام ندهد کافیست
مسأله 1560: انسان می تواند در هر شب از ماه رمضان برای روزه فردای آن نیّت کند و بهتر آن است که شب اول ماه هم نیت روزه همه ماه را بنماید.
مسأله 1561: نیّت روزه ماه رمضان وقت معیّن ندارد و همین که تا قبل از اذان صبح نیت کرده باشد، کفایت می کند، بنابراین کسی که مثلاً در روز قبل نیت روزه کند و بعد بخوابد و تا اذان صبح هم بیدار نشود، روزه اش صحیح است.
مسأله 1562: در روزه مستحبّی اگر کسی کاری که روزه را باطل می کند انجام نداده باشد و پیش از ظهر نیت روزه مستحبی کند، روزه او صحیح است و همانند کسیست که از اوّل طلوع فجر نیّت روزه کرده باشد و اگر بعد از ظهر هم نیّت روزه مستحبی کند، روزه او صحیح است ولی از هنگام نیّت کردن روزه دار بشمار می آید.
مسأله 1563: اگر عمداً در ماه رمضان هنگام اذان صبح نیّت روزه - حتی نیّت ارتکازی - نداشته باشد مثلاً عمداً بدون نیّت روزه بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، روزه اش باطل است ولی باید در روز از انجام کارهایی که روزه را باطل می کند خودداری ورزد و اگر در اثر غفلت بدون نیت روزه تا اذان صبح خواب بماند و قبل از ظهر بیدار شود و تا آن وقت یکی از مبطلات روزه را بجا نیاورده، بنا بر احتیاط واجب باید روزه آن روز را بگیرد و قضا نیز بنماید و چنانچه بعد از ظهر بیدار شود یا یکی از مبطلات روزه را انجام داده، نمی تواند نیت روزه کند ولی باید در بقیه روز از مبطلات روزه اجتناب نماید و بعداً روزه آن روز را قضا کند.
مسأله 1564: اگر بخواهد غیر روزه ماه رمضان روزه دیگری بگیرد، باید آن را معیّن نماید؛ مثلاً نیت کند که: روزه قضا یا روزه نذر می گیرم.
مسأله 1565: در ماه رمضان لازم نیست نیت کند که روزه ماه رمضان می گیرم؛ و اگر نداند ماه رمضان است یا فراموش کند و روزه دیگری را نیت کند، روزه ماه رمضان حساب می شود؛ بلکه اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نیت روزه غیر ماه رمضان کند روزه ماه رمضان حساب می شود، هرچند احتیاط مستحب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
مسأله 1566: لازم نیست در موقع نیّت مشخص کند که روز چندم ماه است، بلکه اگر مثلاً به نیت روز اول ماه روزه بگیرد، بعد بفهمد دوم یا سوم بوده، روزه او صحیح است.
مسأله 1567: اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بی هوش شود و در بین روز به هوش آید، بنا بر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام نماید و اگر تمام نکرد قضای آن را به جا آورد.
مسأله 1568: اگر پیش از اذان صبح نیت کند و مست شود و در بین روز هشیار گردد، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و قضای آن را هم به جا آورد.
مسأله 1569: اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بخوابد و بعد از مغرب بیدار شود، روزه اش صحیح است.
مسأله 1570: اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و پیش از ظهر متوجّه شود، چنانچه کاری که روزه را باطل می کند انجام نداده باشد، بنا بر احتیاط واجب باید نیت روزه نماید و بعداً روزه آن روز را قضا کند و اگر کاری که روزه را باطل می کند انجام داده باشد، یا بعد از ظهر متوجه شود، روزه او باطل است؛ ولی باید تا مغرب کاری که روزه را باطل می کند انجام ندهد و بعد از ماه رمضان هم آن روز را قضا نماید.
مسأله 1571: اگر بچه پیش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود و دیگر شرایط وجوب روزه را داشته باشد باید روزه بگیرد و اگر بعد از اذان بالغ شود، روزه آن روز بر او واجب نیست.
مسأله 1572: کسی که برای به جا آوردن روزه میتی اجیر شده، اگر وقت آن وسعت داشته باشد می تواند روزه مستحبی بگیرد و در صورتی که وقت، تنگ باشد اگر روزه مستحبی بگیرد گناهکار است، ولی روزه او صحیح می باشد. کسی که روزه قضای ماه رمضان؛ یا بنا بر احتیاط روزه واجب دیگری - غیر ماه رمضان - دارد، نمی تواند روزه مستحبی بگیرد، مگر این که به جهتی نتواند روزه واجب بگیرد ولی بتواند روزه مستحبی بگیرد، مثلاً اگر در سفر باشد و نذر کرده باشد که در آن سفر روزه مستحبی بگیرد، روزه اش صحیح است و در جایی که نمی تواند روزه مستحبی بگیرد چنانچه فراموش کند و روزه مستحبی بگیرد چنانچه بعد از مغرب یادش بیاید روزه مستحبی او صحیح است و اگر در اثناء روز متوجه شود، روزه مستحبی او باطل است و حکم کسی را دارد که هنوز نیت روزه نکرده است و در برخی موارد می تواند نیت خود را به روزه واجب برگرداند، به تفصیلی که در مسأله 1573 و 1574 خواهد آمد. و کسی که روزه قضای ماه رمضان دارد می تواند برای به جا آوردن روزه دیگری اجیر شود.
مسأله 1573: کسی که قضای روزه ماه رمضان خودش بر عهده اش می باشد؛ وقت آن وسعت داشته باشد یا تنگ باشد، اگر در اثناء روز حتی بعد از ظهر نیت کند روزه اش صحیح است، هر چند احتیاط مستحب آن است که اگر وقت وسعت داشته باشد تا قبل از ظهر نیت کند و اگر وقت تنگ باشد قبل از طلوع فجر نیت کند و در غیر این صورت به آن روزه اکتفا نکند.
مسأله 1574: کسی که روزه واجب دیگری بر عهده اوست؛ وقت آن وسعت داشته باشد یا تنگ باشد، مانند روزه نذری و روزه کفاره و روزه بدل قربانی حجّ و همچنین کسی که روزه نیابی بجا می آورد، باید قبل از طلوع فجر نیت کند و اگر در اثر غفلت نیز تا طلوع فجر نیت نکرد، نمی تواند به روزه آن روز اکتفا کند؛ هر چند احتیاط استحبابی این است که اگر وقت آن تنگ باشد قبل از ظهر نیت روزه کند و روزه آن روز را نیز بگیرد.
مسأله 1575: اگر کافری مسلمان شود قضای روزه های قبلی بر او واجب نیست؛ بلی چنانچه در ماه رمضان قبل از ظهر مسلمان شده و از اذان صبح تا آن وقت کاری که روزه را باطل می کند انجام نداده، احتیاط واجب آن است که در بقیه روز، نیت روزه کند و اگر آن روز را روزه نگرفت قضای آن را به جا آورد و اگر بعد از ظهر مسلمان شده لازم نیست نیت روزه کند.
مسأله 1576: اگر مریض در اثناء روز ماه رمضان خوب شد، چنانچه اجتناب از مبطلات روزه در طول روز برایش ضرر داشته گرفتن روزه و اجتناب از مبطلات آن در بقیه روز بر او واجب نیست و اگر ضرر نداشته، معلوم می شود که واقعاً روزه آن روز بر او واجب بوده، پس باید در بقیه روز از مبطلات روزه اجتناب کند و اگر قبل از ظهر خوب شده و از اذان صبح تا آن وقت کاری که روزه را باطل می کند انجام نداده، بنا بر احتیاط واجب باید در بقیه روز نیت روزه کند و قضای آن را نیز به جا آورد، ولی اگر یکی از مبطلات روزه را به جا آورده یا بعد از ظهر خوب شده، لازم نیست نیت روزه کند، اگر چه واجب است از مبطلات روزه اجتناب نماید و روزه را نیز بعداً قضا کند.
مسأله 1577: روزی را که انسان شک دارد آخر شعبان است یا اول رمضان، واجب نیست روزه بگیرد و اگر بخواهد روزه بگیرد، باید به نیت روزه قضا یا روزه مستحبی و مانند آن روزه بگیرد و نمی تواند نیت روزه ماه رمضان کند بلکه ظاهراً نمی تواند قصد کند آنچه را که فعلاً خداوند متعال از او خواسته است انجام می دهد یا چنین نیت کند که اگر ماه رمضان است روزه ماه رمضان و اگر ماه رمضان نیست روزه قضا یا روزه مستحبی و مانند آن باشد و در صورتی که به نیّت روزه قضا یا روزه مستحبی و مانند آن روزه بگیرد، بعد معلوم شود ماه رمضان بوده، از ماه رمضان حساب می شود.
مسأله 1578: اگر روزی را که شک دارد آخر شعبان است یا اول رمضان، به نیت روزه قضا یا روزه مستحبی و مانند آن روزه بگیرد و در بین روز بفهمد که ماه رمضان است، نباید در بقیه روز نیت غیر ماه رمضان را داشته باشد.
مسأله 1579: اگر در اثناء روزه واجب؛ وقت آن وسعت داشته یا وقت آن تنگ باشد، قصد کند که در بقیه روز روزه نباشد، یا مردّد باشد که در بقیه روز، روزه باشد یا نه، یا با توجّه به مفطر بودن چیزی قصد کند آن را به جا آورد، حکم کسی را دارد که تا آن وقت قصد روزه نکرده است و تفصیل آن در مسائل قبل گذشت و اگر مردّد شود که با آوردن یکی از مبطلات روزه، روزه را باطل کند یا نه، اگر به امید مطلوبیت از مبطلات روزه اجتناب کند، روزه اش صحیح است.
مسأله 1580: در روزه مستحب، اگر قصد کند کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، یا مردّد شود که به جا آورد یا نه، چنانچه بجا نیاورد و پیش از مغرب دوباره نیت روزه کند، روزه او صحیح است.
چیزهایی که روزه را باطل می کند
مسأله 1581: هفت چیز روزه را باطل می کند: اول: خوردن و آشامیدن. دوم: جماع. سوم: استمنا؛ چهارم: دروغ بستن بر خدا یا پیغمبر صلی الله علیه و آله یا یکی از امامان علیهم السلام. پنجم: باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح. ششم: اماله کردن. هفتم: قی کردن. به جز این هفت چیز، بر روزه دار حرام است سر را در آب فرو برد ولی ظاهراً روزه را باطل نمی کند و احتیاط مستحب آن است که از رساندن غبار به حلق خودداری کند. احکام اینها در مسائل آینده گفته می شود.
1 - خوردن و آشامیدن
مسأله 1582: اگر روزه دار، عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل می شود؛ چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد، مثل نان و آب، چه معمول نباشد، مثل خاک و شیره درخت و چه کم باشد یا زیاد، حتی اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو ببرد، روزه اش باطل می شود، مگر آن که رطوبت مسواک در دهان بسیار کم باشد و منظور از کلمه «عمداً» در این مسأله و مسائل بعدی آن است که انسان با توجّه به روزه دار بودن خود، کاری انجام دهد.
مسأله 1583: اگر موقعی که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد و چنانچه عمداً فرو برد، روزه اش باطل می شود و به دستوری که در مسأله 1670 گفته می شود، کفاره نیز بر او واجب می گردد.
مسأله 1584: اگر روزه دار سهواً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه اش باطل نمی شود.
مسأله 1585: احتیاط واجب آن است که روزه دار از استعمال سرم و آمپولی که به جای غذا بکار می رود خودداری کند، ولی تزریق آمپول دوایی و آمپولی که عضو را بی حس می کند، اشکال ندارد.
مسأله 1586: اگر روزه دار چیزی را که لای دندان مانده عمداً فرو ببرد، روزه اش باطل می شود.
مسأله 1587: کسی که می خواهد روزه بگیرد لازم نیست پیش از اذان صبح خلال کند، ولی اگر بداند غذایی که لای دندان مانده در روز فرو می رود چنانچه عمداً خورده های غذا را بیرون نیاورد روزه اش باطل می باشد؛ هر چند در روز فرو نرود، امّا چنانچه توجه نداشته باشد که این کار روزه را باطل می کند با خلال نکردن روزه اش باطل نمی شود مگر در روز خورده های غذا فرو رود.
مسأله 1588: فرو بردن آب دهان؛ اگر چه به واسطه خیال کردن ترشی و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمی کند.
مسأله 1589: فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده هیچ اشکالی ندارد، ولی اگر داخل فضای دهان شود، احتیاط مستحب آن است که آن را فرو نبرد.
مسأله 1590: اگر روزه دار اتفاقاً به قدری تشنه شود که از ادامه روزه بر جان خود بترسد یا روزه بر او حرجی یا ضرری باشد، می تواند به قدری که سیراب نشود، آب بیاشامد و روزه او باطل می شود و اگر ماه رمضان باشد باید در بقیه روز از به جا آوردن کاری که روزه را باطل می کند، خودداری کند؛ بلکه بنا بر احتیاط در روزه واجب غیر ماه رمضان نیز امساک نماید.
مسأله 1591: جویدن غذا برای بچه یا پرنده یا چشیدن غذا و مانند اینها که معمولاً فرو نمی رود، اگر چه اتفاقاً فرو رود روزه را باطل نمی کند، ولی در روزه ماه رمضان اگر انسان از اول بداند که فرو می رود و روزه باطل می شود، اگر قصد کند که این کار را انجام دهد، روزه اش باطل است؛ هر چند آن را انجام ندهد و اگر در اثر انجام این کار غذا فرو رود، کفاره نیز دارد.
مسأله 1592: انسان نمی تواند برای ضعف، روزه خود را بخورد ولی اگر ضعف او به حدیست که معمولاً نمی شود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد، بلی بعضی از اشخاص مانند پیرمردها و پیرزنان می توانند به جهت مشقت روزه را بخورند.
2 - جماع
مسأله 1593: جماع روزه را باطل می کند، اگر چه منی هم بیرون نیاید.
مسأله 1594: اگر کمتر از مقدار ختنه گاه هم داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل می شود.
مسأله 1595: اگر فراموش کند که روزه است و جماع نماید یا او را به جماع مجبور نمایند به طور یکه از اختیار او خارج باشد، روزه او باطل نمی شود و کسی که مکره به جماع شده به طوری که جماع کردن از اختیار او خارج نیست، ولی برای دفع شر دیگری، جماع می کند روزه اش باطل می شود ولی کفاره ندارد.
مسأله 1596: اگر روزه دار فراموش کند که روزه است و جماع کند و در بین جماع یادش بیاید یا او را به جماع مجبور کنند و در بین جماع اجبار برطرف شود، باید فوراً از حال جماع خارج شود و اگر فوراً خارج نشود روزه او باطل است.
3 - استمنا
مسأله 1597: اگر روزه دار استمنا کند (یعنی با خود یا دیگری - همسر یا غیر او - کاری غیر از جماع انجام دهد که منی از او بیرون آید)، روزه اش باطل می شود.
مسأله 1598: اگر بی اختیار منی از او خارج شود، روزه اش باطل نیست.
مسأله 1599: هر گاه روزه دار احتمال دهد یا بداند اگر در روز بخوابد، محتلم می شود؛ یعنی در خواب منی از او بیرون می آید، جائز است بخوابد؛ هر چند به سبب نخوابیدن به زحمت نیفتد و اگر محتلم شود روزه اش باطل نمی شود.
مسأله 1600: اگر روزه دار در حال بیرون آمدن منی از خواب بیدار شود، واجب نیست از بیرون آمدن آن جلوگیری کند.
مسأله 1601: روزه داری که محتلم شده می تواند بول کند و به دستوری که در مسأله 73 گفته شد، بعد از بول استبراء نماید؛ اگر چه بداند به واسطه بول یا استبراء کردن باقیمانده منی از مجری بیرون می آید.
مسأله 1602: روزه داری که محتلم شده، اگر بداند منی در مجری مانده و در صورتی که پیش از غسل بول نکند بعد از غسل منی از او بیرون می آید، بنا بر احتیاط مستحب پیش از غسل بول کند.
مسأله 1603: در ماه رمضان اگر روزه دار با توجّه به این که بیرون آوردن منی روزه را باطل می کند، تصمیم بگیرد کاری را انجام دهد که موجب بیرون آمدن منی می گردد، روزه اش باطل می شود؛ هر چند از تصمیمش برگردد و کاری نکند و اگر بی توجّه کاری را انجام دهد یا توجّه نداشته باشد که موجب خارج شدن منی می شود، روزه اش صحیح است؛ هر چند منی خارج شود و اگر توجّه نداشته باشد که روزه را باطل می کند و چنین تصمیمی بگیرد، پس اگر عمداً منی از خود خارج کند روزه اش باطل می شود والّا روزه اش صحیح است.
مسأله 1604: اگر روزه دار بدون قصد بیرون آوردن منی، مثلاً با زن خود بازی و شوخی کند، چنانچه اطمینان دارد که منی از او خارج نمی شود؛ اگر چه اتفاقاً منی از او بیرون آید، روزه او صحیح است؛ ولی اگر اطمینان ندارد، در صورتی که منی از او بیرون آید، روزه اش باطل است. 4 - دروغ بستن به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام
مسأله 1605: اگر روزه دار به گفتن یا نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا یا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یا یکی از امامان معصوم علیهم السلام عمداً نسبتی را بدهد که دروغ است؛ اگر چه فوراً بگوید: دروغ گفتم یا توبه کند، روزه او باطل است، بلکه اگر به حضرت زهرا علیهاالسلام و سایر پیامبران و جانشینان ایشان علیهم السلام هم به دروغ نسبتی بدهد بنا بر احتیاط روزه او باطل می شود.
مسأله 1606: اگر بخواهد خبری را که نمی داند راست است یا دروغ، نقل کند، بنا بر احتیاط نباید به خداوند یا پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیه السلام نسبت دهد، بلکه باید مثلاً چنین بگوید: چنین روایت شده است.
مسأله 1607: اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر یا امام نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه اش باطل نمی شود.
مسأله 1608: اگر بداند دروغ بستن به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و امام علیه السلام روزه را باطل می کند و چیزی را که دروغ می داند به آنان نسبت دهد روزه اش باطل می شود و اگر در ماه رمضان باشد باید در بقیه روز امساک کند و اگر بعداً بفهمد که آنچه را گفته راست بوده، همانند کسیست که قصد روزه نکرده باشد که تفصیل آن در مسأله های 1563 و 1573 و 1574 گذشت.
مسأله 1609: اگر دروغی را که دیگری ساخته عمداً به خدا و پیغمبر و امام نسبت دهد روزه اش باطل می شود؛ ولی اگر از قول کسی که آن دروغ را ساخته نقل کند اشکال ندارد.
مسأله 1610: اگر از روزه دار بپرسند که آیا پیغمبر یا امام چنین مطلبی فرموده اند؟ و او جایی که در جواب باید بگوید: نه، عمداً بگوید: بله؛ یا جایی که باید بگوید: بلی، عمداً بگوید: نه، روزه اش باطل می شود.
مسأله 1611: اگر از قول خدا یا پیغمبر یا امام حرف راستی را بگوید، بعد بگوید: دروغ گفتم، یا در شب دروغی را به آنان نسبت دهد و فردای آن که روزه می باشد بگوید: آنچه دیشب گفتم راست است، روزه اش باطل می شود.
4 - رساندن غبار به حلق
مسأله 1612: بنا بر احتیاط مستحب، رساندن غبار غلیظ یا غیرغلیظ به حلق، روزه را باطل می کند؛ چه غبار از چیزی باشد که خوردن آن حلال است، مثل آرد یا غبار چیزی باشد که خوردن آن حرام است، مثل خاک، ولی اگر غبار را فرو برد و به قدری غلیظ باشد که به فرو بردن آن عرفاً خوردن گفته می شود، بنا بر احتیاط روزه باطل می گردد.
مسأله 1613: اگر به واسطه باد، غباری پیدا شود و انسان با این که متوجه است مواظبت نکند و به حلق برسد، بنا بر احتیاط مستحب روزه اش باطل می شود.
مسأله 1614: در ماه مبارک رمضان سیگار کشیدن و استعمال سایر دخانیات به صورت آشکار به گونه ای که بی احترامی به روزه بشمار آید جایز نیست، بلکه بنا بر احتیاط در غیر این صورت نیز استفاده نشود و چنانچه روزه دار در ماه رمضان از دخانیات استفاده کند، بنا بر احتیاط در بقیه روز از کارهایی که روزه را باطل می کند خودداری نماید و روزه آن روز را نیز قضا کند.
مسأله 1615: اگر مواظبت نکند و غبار یا بخار یا دود و مانند اینها داخل حلق شود، چنانچه اطمینان داشته که به حلق نمی رسد روزه اش صحیح است و اگر احتمال عقلایی می داده که به حلق می رسد، بنا بر احتیاط مستحب آن روزه باطل می باشد و اگر غبار و مانند آن به نحوی باشد که به فرو بردن آن خوردن گفته شود و آن را هم احتمال می داده، چنانچه تمام کردن روزه لازم باشد، بنا بر احتیاط آن را تمام کند و چنانچه قضای آن در صورت بطلان لازم است بنا بر احتیاط آن را قضا هم بنماید.
مسأله 1616: اگر فراموش کند که روزه است و عمداً یا در اثر عدم مواظبت یا بی اختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزه اش باطل نمی شود. فرو بردن سر در آب
مسأله 1617: بر روزه دار حرام است که عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگر چه باقی بدن او از آب بیرون باشد، ولی چنانچه معصیت کرده و این کار را انجام دهد، ظاهراً روزه اش باطل نمی شود و احتیاط مستحب در روزه واجب، آن است که دوباره به جا آورد و اگر تمام بدن را آب بگیرد ولی تمام یا مقداری از سر بیرون باشد، اشکال ندارد.
مسأله 1618: اگر نصف سر را یک دفعه و نصف دیگر آن را دفعه دیگر در آب فرو برد، اشکالی ندارد.
مسأله 1619: اگر شک کند که تمام سر زیر آب می رود یا نه، می تواند سر را زیر آب کند.
مسأله 1620: جایز نیست روزه دار تمام سر را زیر آب ببرد؛ هر چند مقداری از موها بیرون بماند.
مسأله 1621: احتیاط مستحب آن است که روزه دار سر را در گلاب و آبهای مضاف و مایعات دیگر فرو نبرد.
مسأله 1622: اگر روزه دار بی اختیار در آب بیفتد و تمام سر او را آب بگیرد، یا فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، اشکال ندارد و روزه او باطل نمی شود.
مسأله 1623: اگر به خیال این که آب سر او را نمی گیرد، خود را در آب بیندازد و آب تمام سر او را بگیرد، اشکال ندارد.
مسأله 1624: اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، یا دیگری به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زیر آب یادش بیاید که روزه است یا آن کس دست بردارد، باید فوراً سر را بیرون آورد و چنانچه بیرون نیاورد معصیت کرده است.
مسأله 1625: اگر به جهت عذری به نیت غسل سر را در آب فرو برد؛ مثل اینکه فراموش کند که روزه است یا بدون تقصیر مسأله را نداند، غسل او صحیح است و معصیتی نکرده است.
مسأله 1626: اگر بداند که روزه است و بدون عذر در روزه واجب معیّن برای غسل، سر را در آب فرو برد، معصیت کرده و بنا بر احتیاط مستحب غسلش باطل می شود؛ ولی روزه اش صحیح است.
مسأله 1627: سر به زیر آب بردن برای روزه دار همیشه حرام نیست، بلکه ممکن است به جهتی همچون نجات دادن کسی جایز یا لازم باشد.
5 - باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح
مسأله 1628: اگر جنب عمداً در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نکند روزه اش باطل است و جنبی که وظیفه اش تیمّم است اگر عمداً تیمّم ننماید روزه اش باطل است.
مسأله 1629: در غیر رمضان اگر در روزه واجبی که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معیّن است، تا اذان صبح غسل نکند و تیمم هم ننماید روزه اش صحیح است؛ خصوصاً اگر عمداً نباشد، مگر در قضای ماه رمضان که حکم آن در مسأله 1643 و 1644 خواهد آمد.
مسأله 1630: جنبی که روزه ماه رمضان بر او واجب است باید تا اذان صبح غسل جنابت کند و چنانچه غسل نکند تا وقت تنگ شود باید تیمّم کند و روزه بگیرد و اگر در تأخیر غسل معذور نباشد بنا بر احتیاط مستحب قضای آن روزه را هم به جا آورد و اگر تیمم هم نکند روزه اش باطل است.
مسأله 1631: اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از گذشتن ماه رمضان یادش بیاید، باید روزه هر چند روزی را که یقین دارد جنب بوده قضا کند؛ مثلاً اگر نمی داند سه روز جنب بوده یا چهار روز، باید روزه سه روز را قضا کند و اگر در ماه رمضان یادش بیاید قضا واجب نیست؛ لکن بنا بر احتیاط مستحب اگر بعد از گذشتن یک هفته یادش بیاید روزه را قضا کند بلکه به احتیاط مستحب اگر بعد از گذشتن روز جمعه هم یادش بیاید، روزه را قضا نماید.
مسأله 1632: کسی که در شب ماه رمضان برای هیچ کدام از غسل و تیمم وقت ندارد نباید خود را جنب کند و اگر با توجه به این مسأله خود را جنب کند روزه اش باطل است و قضا و کفاره دارد؛ بلی اگر خیال می کرده جنب کردن بر او حرام نیست یا از این حکم غفلت داشت قضا دارد ولی کفاره ندارد، بلکه اگر فقط برای تیمم وقت دارد، نباید خود را جنب کند و چنانچه خود را جنب کند، باید تیمم کند و روزه آن روز را بگیرد و به احتیاط مستحب قضای آن را نیز به جا آورد و کفاره هم بدهد.
مسأله 1633: اگر در ماه رمضان برای آن که بفهمد وقت دارد یا نه، جستجو نماید و گمان کند که به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب کند بعد بفهمد وقت تنگ بوده و تیمم کند، روزه اش بی اشکال صحیح است؛ بلکه اگر بدون جستجو گمان کند که وقت دارد و خود را جنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده و با تیمم روزه بگیرد، روزه اش صحیح است؛ هر چند احتیاط مستحب در قضا و کفاره است.
مسأله 1634: کسی که در شب ماه رمضان جنب است و می داند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نمی شود، نباید بخوابد و چنانچه با اختیار بخواند و تا صبح بیدار نشود، روزه اش باطل است و قضا بر او واجب می شود و کفاره نیز لازم است، مگر آن که خیال می کرده بقاء بر جنابت حرام نیست یا از این حکم غفلت داشت و در هر حال باید در روز از مبطلات روزه پرهیز کند.
مسأله 1635: هر گاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود، چنانچه تردید داشته باشد که اگر بخوابد بیدار می شود یا نه، احتیاط مستحب آن است که پیش از غسل نخوابد.
مسأله 1636: کسی که در شب ماه رمضان جنب است و می داند یا احتمال می دهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار می شود، چنانچه تصمیم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل یا تیمم کند و با این تصمیم بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزه اش بدون اشکال صحیح است.
مسأله 1637: کسی که در شب ماه رمضان جنب است و می داند یا احتمال می دهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار می شود، چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بیدار شدن باید غسل یا تیمم کند، در صورتی که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، بنا بر احتیاط مستحب روزه آن روز را قضا کند.
مسأله 1638: کسی که در شب ماه رمضان جنب است و می داند یا احتمال می دهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار می شود، چنانچه نخواهد بعد از بیدار شدن غسل یا تیمم کند، اگر بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند روزه اش باطل و قضا و کفاره لازم است؛ و اگر تردید داشته باشد که غسل یا تیمم کند یا نه، بنا بر احتیاط روزه اش باطل و قضا و کفاره لازم است.
مسأله 1639: اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و بداند یا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدار می شود و تصمیم هم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل یا تیمم کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بیدار نشود، باید روزه آن روز را قضا کند؛ همچنین اگر از خواب دوم بیدار شود و برای مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، باید روزه آن روز را قضا کند و بنا بر احتیاط مستحبی کفاره نیز بدهد، بلکه بنا بر احتیاط مستحب در خواب دوم و همچنین در خواب اول در صورتی که عادت به بیدار شدن نداشته باشد، کفاره بدهد.
مسأله 1640: اگر انسان در خواب محتلم شود و بعد بیدار شود و ببیند جنب شده و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، باید در آن روز از کارهایی که بر روزه دار حرام است خودداری کند و بعد روزه آن روز را قضا کند.
مسأله 1641: اگر روزه دار در روز محتلم شود، واجب نیست فوراً غسل کند.
مسأله 1642: هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده، اگر چه بداند پیش از اذان محتلم شده، روزه اش صحیح است.
مسأله 1643: کسی که در وسعت وقت می خواهد قضای روزه ماه رمضان را بگیرد هر گاه جنب باشد - به جهت احتلام یا به سبب دیگر - و تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روی عمد نباشد، نمی تواند آن روز را روزه بگیرد و باید در روز دیگری به جا آورد.
مسأله 1644: اگر وقت قضای روزه ماه رمضان تنگ شده و تا اذان صبح جنب بماند، - اگر چه از روی عمد نباشد - بنا بر احتیاط واجب روزه آن روز را بگیرد و عوض آن را هم به جا آورد.
مسأله 1645: اگر در غیر روزه ماه رمضان در روزه واجب دیگری؛ مثل روزه کفاره و نذر غیر معیّن، که وقت آن وسعت دارد، عمداً تا اذان صبح جنب بماند، اظهر این است که روزه اش صحیح است ولی احتیاط مستحب آن است که غیر از آن روز، روز دیگری را روزه بگیرد.
مسأله 1646: اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود باید پیش از اذان برای روزه آن روز غسل کند و چنانچه غسل نکند تا وقت تنگ شود یا به جهت دیگری از انجام غسل معذور باشد، باید تیمم نماید و اگر بدون عذر تیمم هم نکند در روزه ماه رمضان، روزه اش باطل است و در غیر آن باطل نیست.
مسأله 1647: اگر زن پیش از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و از غسل معذور باشد باید تیمّم نماید و بنا بر احتیاط مستحب تا اذان صبح از مبطلات وضو اجتناب نماید و همچنین است حکم جنب در صورتی که وظیفه اش تیمّم باشد.
مسأله 1648: اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و برای هیچ کدام از غسل یا تیمم وقت نداشته باشد، روزه اش صحیح است؛ خواه در روزه ماه مبارک رمضان باشد یا روزه واجب دیگری - وقت آن وسعت داشته باشد یا تنگ باشد - یا روزه مستحبی باشد؛ ولی احتیاط مستحب آن است که در روزه واجب که وقت آن وسعت دارد، به آن اکتفا نکند، مخصوصاً در روزه قضای ماه رمضان.
مسأله 1649: اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود، یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند؛ اگر چه نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.
مسأله 1650: اگر زن غسل حیض را فراموش کند و روزه بگیرد، روزه او صحیح است.
مسأله 1651: اگر زن در ماه رمضان پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و در غسل کردن و تیمم کوتاهی کند و آن دو را تا اذان صبح انجام ندهد روزه اش باطل است ولی چنانچه کوتاهی نکند، مثلاً منتظر باشد که حمام، زنانه شود؛ اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان صبح غسل یا تیمم نکند، روزه او صحیح است.
مسأله 1652: زنی که در حال استحاضه است اگر غسلهای خود را به تفصیلی که در احکام استحاضه گذشت به جا آورد، بی اشکال روزه او صحیح است؛ بلکه اگر غسلهای خود را انجام ندهد، ظاهراً روزه اش صحیح است، ولی احتیاط مستحب آن است که روزه را قضا نیز بنماید.
مسأله 1653: کسی که مسّ میت کرده؛ یعنی جایی از بدن خود را به بدن میت رسانده، می تواند بدون غسل مس میت روزه بگیرد و اگر در حال روزه هم میت را مس نماید، روزه او باطل نمی شود.
6 - اماله کردن
مسأله 1654: اماله کردن با چیز روان؛ اگر چه از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل می کند.
7 - قی کردن
مسأله 1655: هر گاه روزه دار عمداً قی کند؛ اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزه اش باطل می شود؛ ولی اگر سهواً یا بی اختیار قی کند، اشکال ندارد.
مسأله 1656: اگر در شب چیزی بخورد که می داند به واسطه خوردن آن در روز بی اختیار قی می کند، روزه اش صحیح است؛ ولی احتیاط مستحب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
مسأله 1657: اگر مقدمات قی کردن برای روزه دار، بی اختیار حاصل شود لازم نیست از قی کردن خودداری کند ولی چنانچه برای او ضرر یا مشقّت شدید نداشته باشد، بنا بر احتیاط مستحب از آن خودداری کند.
مسأله 1658: اگر مگس در گلوی روزه دار برود، چنانچه ممکن باشد، باید آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است؛ ولی اگر مجبور باشد که یا آن را ببلعد یا با قی کردن آن را بیرون آورد، واجب است آن را بیرون آورد و در هر دو صورت: بلعیدن و قی کردن، روزه او باطل می شود.
مسأله 1659: اگر سهواً چیزی را فرو ببرد، اگر به قدری فرو رفته باشد که به آن خوردن بگویند، بیرون آوردن آن لازم نیست؛ ولی اگر به قدری فرو رفته است که به آن خوردن نمی گویند پس اگر می تواند، نباید آن را بخورد؛ بلی چنانچه بیرون آوردن آن قی کردن به حساب می آید یا با قی کردن همراه می شود اگر آن را بیرون آورد، روزه اش باطل می شود، همچنانکه خوردن آن نیز روزه را باطل می کند.
مسأله 1660: اگر یقین داشته باشد که به واسطه آروغ زدن، چیزی از گلو بیرون می آید به گونه ای که به آن قی کردن می گویند، نباید عمداً آروغ بزند و اگر احتمال آن را بدهد آروغ زدن، خلاف احتیاط استحبابیست و اگر این احتمال را هم ندهد آروغ زدن هیچ اشکالی ندارد؛ هر چند آروغ زدن باعث قی گردد.
مسأله 1661: اگر آروغ بزند و چیزی در گلو یا دهانش بیاید، باید آن را بیرون بریزد و اگر بی اختیار فرو رود، روزه اش صحیح است.
احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند
مسأله 1662: اگر انسان عمداً و از روی اختیار کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، روزه او باطل می شود؛ و چنانچه از روی عمد نباشد یا متوجه نباشد که روزه است، روزه اش باطل نمی شود. ولی بقاء بر جنابت در سه مورد باعث بطلان روزه می گردد؛ هر چند عمدی نباشد: 1 - بقاء بر جنابت در خواب دوم به بعد (با توضیحی که در مسأله 1639 و 1640 گذشت). 2 - قضای ماه رمضان. 3 - اگر غسل جنابت را فراموش کند و پس از گذشتن ماه رمضان متوجه شود. و همچنین است اگر برای خنک شدن یا بی جهت آب در دهان بگرداند و بی اختیار فرو رود به تفصیلی که در مسأله 1697 می آید.
مسأله 1663: اگر روزه دار سهواً یکی از کارهایی که روزه را باطل می کند انجام دهد و به خیال این که روزه اش باطل شده، در ادامه روز نیّت روزه نکند روزه اش باطل است، هرچند کاری که روزه را باطل می کند انجام ندهد.
مسأله 1664: اگر چیزی را به زور در گلوی روزه دار بریزند، روزه او باطل نمی شود؛ همچنین است در سایر مبطلات؛ مگر عمداً خود را در چنین شرایطی قرار داده باشد، ولی اگر مجبورش کنند که کارهایی را که روزه را باطل می کند انجام دهد، مثلاً به او بگویند: اگر غذا نخوری، ضرر جانی به تو می زنیم و خودش برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد، روزه او باطل می شود.
مسأله 1665: روزه دار در روزه های واجب که وقت آن تنگ است، مانند روزه ماه رمضان و روزه قضای ماه رمضان که وقتش تنگ شده، نباید جایی برود که می داند چیزی در گلویش می ریزند، یا مجبورش می کنند که خودش روزه خود را باطل کند و اگر با توجه به این امر به چنین جایی برود و چیزی در گلویش بریزند، یا از روی ناچاری کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، روزه او باطل می شود، بلکه اگر با توجّه به مسأله، تصمیم به رفتن داشته باشد، روزه اش باطل می شود، اگر چه از تصمیمش منصرف شده و به آنجا نرود و در این صورت همانند کسیست که قصد روزه نکرده باشد که تفصیل آن در مسأله های 1563 و 1573 و 1574 گذشت.
آنچه برای روزه دار مکروه ست
مسأله 1666: چند چیز برای روزه دار مکروه است و از آن جمله است: 1 - دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن، در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد. 2 - انجام دادن هر کاری که مانند خون گرفتن و حمام رفتن، باعث ضعف می شود. 3 - انفیه کشیدن، اگر نداند که بلعیده می شود و اگر بداند بلعیده می شود، جایز نیست. 4 - بو کردن گیاهان معطر. 5 - نشستن زن در آب. 6 - استعمال شیاف. 7 - تر کردن لباسی که در بدن است. 8 - کشیدن دندان و هر کاری که به واسطه آن از دهان، خون بیاید. 9 - مسواک کردن با چوب تر. 10 - بی جهت آب یا چیز روانی در دهان کردن. 11 - بدون قصد بیرون آمدن منی زن خود را ببوسد، یا کاری کند که شهوت خود را به حرکت آورد و اگر با توجّه به مسأله و به قصد بیرون آمدن منی باشد، روزه او باطل می شود. همچنین اگر به قصد بیرون آمدن منی نباشد ولی اطمینان داشته باشد که با این کار منی بیرون می آید و در این دو صورت اگر منی بیرون نیاید همانند کسیست که قصد روزه نکرده است.
جاهایی که قضا و کفاره واجب است
مسأله 1667: اگر روزه دار در روزه ماه رمضان عمداً و بدون اضطرار و اکراه یا رعایت واجب مهمتر یا مساوی کاری که روزه را باطل می کند، انجام دهد در صورتی که می دانسته که آن کار بر روزه دار حرام است یا در حرام بودن یا حلال بودن آن تردید داشته، قضا و کفاره بر او واجب می شود، ولی در پاره ای موارد که در مسأله 1697 گفته خواهد شد تنها قضا واجب می باشد.
مسأله 1668: اگر کاری را که روزه را باطل می کند انجام دهد ولی به جهت غفلت یا به واسطه ندانستن مسأله خیال می کرده که این کار حلال است، فقط قضا بر او واجب است، هر چند می توانسته مسأله را یاد بگیرد و در یاد گرفتن آن کوتاهی کرده که در این صورت؛ اگر چه گناهکار است، ولی کفاره لازم نیست.
کفاره روزه
مسأله 1669: کسی که کفاره روزه ماه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند، یا به دستوری که در مسائل بعد گفته می شود دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را اطعام کند یا به هر کدام یک مد طعام بدهد. و اگر مقدار شصت مد برایش ممکن نباشد، هر چند مد که می تواند، به فقرا طعام بدهد و اگر یک مد هم نتواند طعام دهد استغفار می کند و احتیاط مستحب آن است که هر مقدار که می تواند به فقیر طعام دهد و احتیاط واجب آن است که هر وقت بتواند، کفاره بدهد و اگر مقداری داده، آن را تکمیل کند.
مسأله 1670: مدّ بنا بر مشهور کمی بیش از نه سیر و نیم است ولی ظاهراً بیش از این مقدار است و بنا بر نظر برخی از محققان تقریبا 900 گرم است و احتیاط واجب در رعایت این قول است. توضیح بیشتر درباره مدّ (که معادل 14 صاع است) در مسأله 1872 و 1999 خواهد آمد و در طعام نیز احتیاط مستحب آن است که تنها گندم یا آرد گندم یا نان گندم داده شود، هر چند ظاهراً هر طعامی که بدهد، کافی است.
مسأله 1671: کسی که می خواهد به جهت کفاره روزه ماه رمضان، دو ماه روزه بگیرد، باید یک ماه تمام و یک روز از ماه بعد از آن را پی در پی بگیرد و نباید موقعی شروع کند که در بین یک ماه و یک روز، روزی مانند عید قربان باشد که روزه آن حرام است یا روزی باشد که روزه آن به جهت دیگری واجب است و با روزه کفاره قابل تداخل نیست؛ و اگر بقیه آن پی در پی نباشد اشکال ندارد.
مسأله 1672: کسی که باید پی در پی روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد، باید روزه ها را از سر بگیرد.
مسأله 1673: اگر در بین روزهایی که باید پی در پی روزه بگیرد عذری؛ مثل حیض، یا نفاس، یا سفری که در رفتن آن مجبور است، پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر، واجب نیست روزه ها را از سر بگیرد، بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر، بجا می آورد.
مسأله 1674: اگر به چیز حرامی روزه خود را باطل کند، چنانچه آن مفطر، جماع حرام یا خوردن و آشامیدن حرام باشد - چه آن چیز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا و یا به جهتی حرام شده باشد، مثل خوردن غذای حلالی که برای انسان ضرری دارد که موجب فساد بدن می شود و نزدیکی کردن با زن خود در حال حیض - کفاره جمع بر او واجب می شود؛ یعنی باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مد طعام بدهد و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد، هر کدام آنها را که ممکن است باید انجام دهد و اگر آن چیز حرام غیر از جماع و خوردن و آشامیدن باشد کفاره تخییری به تفصیلی که در مسأله 1670 گذشت واجب می شود و احتیاط مستحب آن است که کفاره جمع بدهد.
مسأله 1675: اگر روزه دار عمداً دروغی را به خدا یا پیغمبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهم السلام نسبت دهد بنا بر احتیاط، کفاره تخییری بر او واجب می شود.
مسأله 1676: اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، برای هر دفعه یک کفاره بر او واجب است و اگر جماع او حرام باشد برای هر دفعه یک کفاره جمع واجب می شود و ظاهر این است که استمنا نیز در تکرر کفاره حکم جماع را دارد.
مسأله 1677: اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه غیر جماع و استمنا، کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد، برای همه آنها یک کفاره کافی است.
مسأله 1678: اگر روزه دار غیر از جماع و استمنا، کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد و بعد جماع یا استمنا نماید، برای هر کدام کفاره واجب می شود.
مسأله 1679: اگر روزه دار غیر از جماع و استمناء کار دیگری که حلال است و روزه را باطل می کند، انجام دهد؛ مثلاً آب بیاشامد و بعد کار دیگری که حرام است و روزه را باطل می کند - غیر از جماع و استمنا - انجام دهد؛ مثلاً غذای حرامی بخورد، کفاره افطار به حلال کافی است.
مسأله 1680: اگر روزه دار آروغ بزند و چیزی در دهانش بیاید چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزه اش باطل است و باید قضای آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب می شود و اگر خوردن آن چیز حرام باشد، مثلاً موقع آروغ زدن، خون به دهان او بیاید و عمداً آن را فرو برد، باید قضای آن روزه را بگیرد و کفاره جمع هم بر او واجب می شود.
مسأله 1681: اگر نذر کند که روز معیّنی را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، کفاره ای مانند کفاره افطار روزه ماه رمضان، بر وی لازم می گردد؛ یعنی باید یک بنده آزاد نماید، یا دو ماه پی در پی روزه بگیرد، یا به شصت فقیر به اندازه یک مد طعام دهد یا آنها را سیر کند.
مسأله 1682: کسی که می تواند وقت را تشخیص دهد اگر به گفته کسی که می گوید مغرب شده و او گفته او را مورد اعتماد نمی داند، افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است یا شک کند که مغرب بوده است یا نه، قضا و کفاره بر او واجب می شود.
مسأله 1683: کسی که عمداً و بدون عذر روزه خود را باطل کرده، اگر بعد از ظهر مسافرت کند کفاره از او ساقط نمی شود؛ همچنین است اگر پیش از ظهر مسافرت کند و از شب در فکر سفر - حتی به نحو تردید - نباشد، ولی اگر از شب در فکر سفر باشد و پیش از ظهر مسافرت کند کفاره بر او واجب نیست؛ هر چند به جهت فرار از کفاره سفر نماید و احتیاط مستحب این است که در مسافرت پیش از ظهر هم کفاره بدهد.
مسأله 1684: اگر عمداً روزه خود را باطل کند و بعد عذری مانند حیض یا نفاس یا مرض برای او پیدا شود، کفاره بر او واجب نیست.
مسأله 1685: اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده، کفاره بر او واجب نیست.
مسأله 1686: اگر انسان شک کند که آخر ماه رمضان است یا اول شوال، یا یقین کند که آخر ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند بعد معلوم شود اول شوال بوده، کفاره بر او واجب نیست.
مسأله 1687: اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزه دار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، باید علاوه بر کفاره روزه خودش، کفاره روزه زن را نیز بدهد و اگر زن به جماع راضی بوده، بر هر کدام یک کفاره، واجب می شود.
مسأله 1688: اگر زنی شوهر روزه دار خود را مجبور کند که با او جماع کند، واجب نیست به خاطر باطل کردن روزه شوهر کفاره بدهد و بر شوهر او نیز کفاره، واجب نیست.
مسأله 1689: اگر روزه دار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به جماع کند و در بین جماع زن راضی شود بنا بر احتیاط، مرد دو کفاره و زن یک کفاره بدهد.
مسأله 1690: اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه دار خود که خواب است جماع نماید، یک کفاره بر او واجب می شود و روزه زن صحیح است و کفاره هم بر او واجب نیست.
مسأله 1691: اگر مرد زن خود را یا زن شوهر خود را مجبور کند که غیر از جماع، کاری دیگر که روزه را باطل می کند به جا آورد، بر هیچ یک از آنها واجب نیست کفاره دیگری را بپردازد.
مسأله 1692: کسی که به واسطه مسافرت یا مرض روزه نمی گیرد، نمی تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع نماید، ولی اگر او را مجبور نماید بر مرد هیچ گونه کفاره ای - نه برای خود نه از جانب زن - واجب نیست.
مسأله 1693: انسان لازم نیست کفاره را فوراً ادا کند، ولی نباید آن را به قدری به تأخیر بیندازد که بگویند در انجام دستور الهی، کوتاهی و مسامحه کرده است.
مسأله 1694: اگر کفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد، چیزی بر آن اضافه نمی شود.
مسأله 1695: کسی که برای کفاره یک روز، شصت فقیر را طعام می دهد، نمی تواند همان مقدار را بین کمتر از شصت نفر تقسیم کند؛ ولی می تواند برای هر یک از عیالات فقیر، اگر چه صغیر باشند، یک مد دیگر به آن فقیر بدهد.
مسأله 1696: کسی که قضای روزه ماه رمضان را گرفته، اگر از شب نیت روزه کرده و پیش از ظهر عمداً کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد و یا این کار را بعد از ظهر انجام دهد - چه از شب نیت روزه کرده باشد یا نه - باید به ده فقیر هر کدام یک مد طعام بدهد یا آنها را سیر کند و اگر نمی تواند سه روز روزه بگیرد.
جاهایی که فقط قضای روزه واجب است
مسأله 1697: در چند صورت فقط قضای روزه واجب است و کفاره واجب نیست: اول: آن که در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلی که در مسأله «1639» گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم یا بیشتر بیدار نشود و کسی که در خواب محتلم شود و بعد بیدار شود و ببیند جنب شده و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود باید روزه آن روز را قضا کند چنانچه در مسأله 1640 گفته شد. دوم: عملی که روزه را باطل می کند بجا نیاورد ولی نیت روزه نکند، یا ریا کند، یا قصد کند که روزه نباشد، یا قصد کند که کاری که متوجّه است روزه را باطل می کند انجام دهد. سوم: آن که در ماه رمضان، غسل جنابت را فراموش کند و بعد از گذشتن ماه رمضان متوجه شود و اگر در ماه رمضان بعد از گذشتن یک هفته متوجّه شود به احتیاط مستحب روزه را قضا نماید. چهارم: آن که کسی بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. پنجم: آن که کسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او اطمینان نکند، یا خیال کند که شوخی می کند و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. ششم: آن که برای خنک شدن یا بی جهت مضمضه کند؛ یعنی آب در دهان بگرداند و بی اختیار فرو رود و همچنین است بنا بر احتیاط واجب اگر مضمضه برای وضوی غیر نماز واجب باشد، ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا برای وضوی نماز واجب مضمضه کند و بی اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست. هفتم: آن که افطار کردن به جهتی؛ چون اکراه یا اضطرار یا تقیه یا رعایت واجب مهمتر یا مساوی، جایز یا واجب باشد. هشتم: اگر در سحر ماه رمضان افق ابری باشد و افطار کند، بعد معلوم شود که در روز، افطار کرده است، در این صورت باید روزه آن روز را قضا نماید؛ هر چند یقین داشته که صبح نشده است. نهم: آن که در سحر ماه رمضان افق صاف باشد و بدون نگاه کردن به افق، کاری را که روزه را باطل می کند انجام دهد مثلاً غذا بخورد، همچنین اگر نگاه کرده و در حالی که تردید داشته که صبح شده یا نه، کاری را انجام دهد که روزه را باطل می کند و در هر دو صورت؛ بعد معلوم شود صبح بوده است. دهم: اگر در ماه رمضان گمان کند که مغرب شده و به خیال این که می تواند به گمان خود اعتماد کند، یکی از کارهایی که روزه را باطل می کند به جا آورد، که در این صورت باید روزه خود را قضا کند. مگر بعداً معلوم شود که مغرب بوده است و در این مسأله فرقی نیست که هوا صاف باشد یا ابری، مکلّف بینا باشد یا کور و روزه نذر معیّن در سه مورد اخیر حکم روزه ماه رمضان را دارد.
مسأله 1698: اگر غیر از آب چیز دیگری را در دهان ببرد و بی اختیار فرو رود، یا آب داخل بینی کند و بی اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
مسأله 1699: مضمضه زیاد، برای روزه دار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.
مسأله 1700: اگر انسان بداند که به واسطه مضمضه، بی اختیار یا از روی فراموشی، آب وارد گلویش می شود نباید مضمضه کند.
مسأله 1701: اگر در ماه رمضان، بعد از نظر کردن خود به افق صاف مطمئن شود که صبح نشده و کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نیست. همچنین اگر اطمینان کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده قضا ندارد.
مسأله 1702: روزه دار تا اطمینان به مغرب پیدا نکند، نباید افطار کند، هر چند گمان به مغرب داشته باشد، ولی در هنگام سحر تا اطمینان به صبح شدن نداشته باشد جایز است کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد و لازم نیست تحقیق کند، ولی در صورتی که بدون اطمینان به صبح شدن کاری که روزه راباطل می کند انجام دهد، بعد معلوم شود که صبح شده بوده، قضای روزه واجب است ولی کفاره واجب نیست.
احکام روزه قضا
مسأله 1703: اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزه های وقتی را که دیوانه بوده قضا نماید.
مسأله 1704: اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه های وقتی را که کافر بوده قضا نماید؛ ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه های وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.
مسأله 1705: روزه ای را که از انسان به واسطه مستی فوت شده، باید قضا نماید، اگر چه چیزی را که به واسطه آن مست شده، برای معالجه خورده باشد.
مسأله 1706: اگر برای عذری چند روز روزه نگیرد، بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، بنا بر احتیاط واجب باید مقدار بیشتری را که احتمال می دهد روزه نگرفته قضا نماید؛ مثلاً کسی که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمی داند عصر پنجم ماه رمضان از سفر برگشته یا عصر ششم، به احتیاط واجب باید شش روز روزه بگیرد، ولی کسی که نمی داند چه وقت عذر برایش پیدا شده، می تواند مقدار کمتر را قضا نماید؛ مثلاً اگر در آخرهای ماه رمضان مسافرت کند و بعد از ماه رمضان برگردد و نداند که شب بیست و پنجم ماه رمضان مسافرت کرده، یا شب بیست و ششم، می تواند مقدار کمتر - یعنی پنج روز (با فرض کامل بودن ماه) - را قضا کند، اگر چه احتیاط مستحب آن است که مقدار بیشتر؛ یعنی شش روز، را قضا نماید.
مسأله 1707: اگر از چند ماه رمضان، روزه قضا داشته باشد، قضای هر کدام را که اول بگیرد مانعی ندارد، ولی اگر وقت قضای ماه رمضان آخر تنگ باشد؛ مثلاً پنج روز از ماه رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به ماه رمضان مانده باشد، باید اول قضای ماه رمضان آخر را بگیرد؛ ولی اگر قضای ماه رمضانهای قبل را بگیرد معصیت کرده ولی روزه اش صحیح است.
مسأله 1708: اگر قضای روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد و در نیت معیّن نکند، روزه ای را که می گیرد قضای کدام ماه رمضان است، قضای سال آخر حساب نمی شود، بلکه از سالهای قبل حساب می شود.
مسأله 1709: در قضای روزه ماه رمضان، اگر از شب نیت روزه را داشته باشد یا وقت قضا تنگ باشد جایز نیست روزه خود را باطل کند؛ خواه پیش از ظهر باشد خواه بعد از ظهر و اگر از شب نیت نکرده باشد و وقت هم داشته باشد می تواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید ولی بعد از ظهر نمی تواند.
مسأله 1710: اگر قضای روزه میتی را گرفته باشد، احتیاط مستحب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
مسأله 1711: اگر به واسطه مرض یا حیض یا نفاس، روزه ماه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن ماه رمضان بمیرد، لازم نیست روزه هایی را که نگرفته برای او قضا کنند.
مسأله 1712: اگر به واسطه مرضی روزه ماه رمضان را نگیرد و مرض او تا ماه رمضان سال بعد طول بکشد، قضای روزه هایی را که نگرفته بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد - که به احتیاط واجب حدود 900 گرم است - طعام به فقیر بدهد؛ ولی اگر به واسطه عذر دیگری - مثلاً برای مسافرت - روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان بعد باقی بماند، روزه هایی را که نگرفته باید قضا کند و احتیاط آن است که برای هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
مسأله 1713: اگر به واسطه مرضی روزه ماه رمضان را نگیرد و بعد از ماه رمضان مرض او برطرف شود ولی عذر دیگری پیدا کند که نتواند تا ماه رمضان بعد قضای روزه را بگیرد، باید روزه هایی را که نگرفته قضا نماید و نیز اگر در ماه رمضان، غیر مرض عذر دیگری داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر برطرف شود و تا ماه رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگیرد، روزه هایی را که نگرفته باید قضا کند و در هر دو صورت، بنا بر احتیاط برای هر روز یک مد طعام نیز به فقیر بدهد.
مسأله 1714: اگر در ماه رمضان به واسطه عذری روزه نگیرد و بعد از ماه رمضان عذر او برطرف شود و تا ماه رمضان آینده بدون عذر قضای روزه را نگیرد، باید روزه را قضا کند و برای هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
مسأله 1715: اگر در قضای روزه سستی و مسامحه کند تا وقت تنگ شود و در تنگی وقت عذری پیدا کند که موجب ترک روزه شود، باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و بعد از برطرف شدن عذر، قضا را بگیرد و اگر مسامحه نکند و تصمیم داشته باشد که روزه های خود را قضا کند، ولی پیش از آن که قضا نماید، در تنگی وقت عذر پیدا کند، پس از برطرف شدن عذر باید قضا را بگیرد و بنا بر احتیاط برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
مسأله 1716: اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد هر مقداری که تا ماه رمضان بعد برای گرفتن روزه قضای ماه رمضان آخر زمان داشته باشد، باید روزه بگیرد و اگر نگرفت در سالهای بعد بگیرد و قضای روزه سالهای قبل و بقیه روزهای سال آخر لازم نیست، بلکه برای هر روز از آن یک مد طعام به فقیر بدهد.
مسأله 1717: کسی که باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، می تواند کفاره چند روز را به یک فقیر بدهد.
مسأله 1718: اگر قضای روزه ماه رمضان را چند سال به تأخیر بیندازد، باید قضا را بگیرد و از جهت تأخیر سالهای بعد چیزی بر او واجب نیست.
مسأله 1719: اگر روزه ماه رمضان را بدون عذر نگیرد، باید قضای آن را به جا آورد و برای هر روز دو ماه روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام بدهد یا یک بنده آزاد کند (به تفصیلی که در مسأله 1670 گذشت) و چنانچه تا ماه رمضان آینده قضای آن روزه را بجا نیاورد، بنا بر احتیاط، (علاوه بر کفاره پیشین) برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
مسأله 1720: اگر روزه ماه رمضان را عمداً نگیرد و در روز مکررّ جماع یا استمنا کند، کفاره هم مکرر می شود؛ ولی اگر چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد؛ مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، یا هم غذا خورده و هم با مایع روان اماله کند، یک کفاره کافی است.
مسأله 1721: بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضای روزه او را به تفصیلی که در بخش احکام نماز در مسائل 1399 به بعد گفته شد، به جا آورد.
مسأله 1722: اگر پدر غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگری را مانند روزه نذر نگرفته باشد، احتیاط واجب آن است که پسر بزرگتر قضا نماید، ولی اگر برای روزه ای اجیر شده و نگرفته باشد، قضای آن بر پسر بزرگتر لازم نیست.
احکام روزه مسافر
مسأله 1723: مسافری که باید نمازهای چهار رکعتی را در سفر دو رکعت بخواند، نباید روزه بگیرد و مسافری که نمازش را تمام می خواند؛ مثل کسی که زیاد مسافرت می کند یا سفر او سفر معصیت است، اگر ماه رمضان سفر کند باید در سفر روزه بگیرد.
مسأله 1724: مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی برای فرار از روزه، مسافرت مکروه است و همچنین است هر گونه سفر قبل از پایان شب بیست و سوم ماه رمضان، مگر این که سفر برای حج یا عمره یا استقبال برادر مؤمن یا از بیم تلف مال و یا تلف جان برادر مؤمن یا به جهت ضرورت دیگر باشد.
مسأله 1725: اگر غیر روزه رمضان، روزه معیّن دیگری بر انسان واجب باشد؛ مثلاً نذر کرده باشد روز معیّنی را روزه بگیرد، تا ناچار نشود، نمی تواند در آن روز مسافرت کند و اگر در سفر باشد، چنانچه ممکن است باید به وطن برگردد یا قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد.
مسأله 1726: مسافر نمی تواند روزه مستحبی بگیرد، مگر در مدینه طیبه (به تفصیلی که در مسأله بعد می آید) و اگر نذر کند روزه مستحبی بگیرد، نمی تواند آن را در سفر به جا آورد، مگر در نیّت نذر تصریح کرده باشد که روزه را در سفر انجام دهد، یا چه مسافر باشد یا نباشد روزه بگیرد و لازم نیست قبل از رفتن به مسافرت نذر کند بلکه می تواند بعد از سفر نذر کند که در همان سفر روزه بگیرد.
مسأله 1727: مسافر می تواند برای خواستن حاجت، سه روز در مدینه طیّبه روزه مستحبی بگیرد و احوط این است که آن سه روز، روزهای چهار شنبه و پنجشنبه و جمعه باشد.
مسأله 1728: کسی که اصلاً نمی داند که مسافر نمی تواند روزه بگیرد، اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مسأله را بفهمد روزه اش باطل است و اگر تا مغرب نفهمد، روزه اش صحیح است.
مسأله 1729: کسی که برخی از جزئیات مسائل روزه مسافر را نمی داند، یا فراموش کند که مسافر است یا فراموش کند که روزه مسافر صحیح نیست و در سفر روزه بگیرد، روزه او باطل است.
مسأله 1730: در ماه رمضان اگر روزه دار از شب در فکر سفر نباشد - حتی به نحو تردید - و در روز مسافرت کند باید روزه را تمام کند، چه پیش از ظهر سفر کند، چه بعد از ظهر و چنانچه از شب در فکر سفر باشد اگر بعد از ظهر مسافرت کند باید روزه را بگیرد و اگر پیش از ظهر مسافرت کند، وقتی به حد ترخص برسد می تواند روزه را بخورد - و صحّت روزه گرفتن محلّ اشکال است و می تواند روزه را رجاءً بگیرد ولی بنا بر احتیاط واجب باید آن را قضا کند - و پیش از رسیدن به حدّ ترخّص جایز نیست روزه را بخورد، ولی اگر روزه را خورد، بعد به سفر رفت، کفاره ندارد؛ هر چند کفاره دادن مطابق احتیاط استحبابی است.
مسأله 1731: در ماه رمضان اگر مسافر پیش از ظهر به وطنش برسد، یا به جایی برسد که می خواهد ده روز در آنجا بماند، چنانچه کاری که روزه را باطل می کند، انجام نداده، باید آن روز را روزه بگیرد و اگر انجام داده روزه آن روز بر او واجب نیست و در این مسأله فرقی نیست که قبل از فجر در سفر بوده و یا آن که ابتدا روزه گرفته و سپس با مسافرت، روزه را باطل کرده و بعد به وطن یا جایی که می خواهد ده روز در آنجا بماند، رسیده است.
مسأله 1732: اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، یا به جایی برسد که می خواهد ده روز در آنجا بماند، نمی تواند آن روز را روزه بگیرد.
مسأله 1733: مسافر و کسی که از روزه گرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملاً خود را سیر کند.
کسانی که روزه بر آنها واجب نیست
مسأله 1734: پیر مرد یا پیرزنی که نمی تواند روزه بگیرد، یا برای او مشقّت دارد - اگر چه به حدّ حرج نرسد - روزه ماه رمضان بر او واجب نیست، ولی در صورت دوم باید برای هر روز یک مدّ (به احتیاط واجب حدود 900 گرم) طعام به فقیر بدهد.
مسأله 1735: کسی که به واسطه پیری روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند بدون مشقّت روزه بگیرد، باید قضای روزه هایی را که نگرفته به جا آورد.
مسأله 1736: اگر انسان مرضی دارد که زیاد تشنه می شود و نمی تواند تشنگی را تحمّل کند، یا برای او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست، ولی در صورت دوم، باید برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد و احتیاط مستحب آن است که در طول روز بیشتر از مقداری که ناچار است آب نیاشامد و چنانچه تا ماه رمضان بعد عذرش برطرف شود، باید روزه هایی را که نگرفته قضا نماید.
مسأله 1737: زن بارداری که روزه برای حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و نیز اگر روزه برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و بنا بر احتیاط مستحب برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت اگر تا ماه رمضان بعد بتواند بدون ضرر روزه بگیرد باید روزه هایی را که نگرفته قضا کند، بلکه به احتیاط واجب اگر بعد از آن نیز بتواند روزه بگیرد، قضای روزه بر او واجب می شود.
مسأله 1738: زنی که بچه شیر می دهد؛ چه مادر بچه یا دایه او باشد یا بی اجرت شیر دهد، اگر روزه برای بچه ای که شیر می دهد ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و نیز اگر برای خودش ضرر دارد روزه بر او واجب نیست و بنا بر احتیاط مستحب برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت اگر تا ماه رمضان بعد عذرش برطرف شود و بتواند قضا کند باید روزه هایی را که نگرفته قضا کند، بلکه اگر بعد از آن نیز عذرش برطرف شد بنا بر احتیاط واجب باید قضا کند، ولی اگر کسی پیدا شود که بتواند روزه بگیرد و بچه را شیر دهد یا روزه گرفتن بر او واجب نباشد احتیاط واجب آن است که شیر دادن بچه را به او بسپارد و روزه بگیرد و در این مسأله فرقی نیست که زنی که بچه را شیر می دهد با اجرت بچه را شیر می دهد یا بدون اجرت.
راه ثابت شدن اول ماه
مسأله 1739: اول ماه به چهار چیز ثابت می شود: اول: آن که خود انسان ماه را ببیند یا از جهتی برای انسان یقین حاصل شود. دوم: آن که از جهتی برای انسان یا نوع مردم اطمینان حاصل شود؛ مثلاً عده ای بگویند ماه را دیده ایم، ولی اگر برای شخص انسان برخلاف متعارف اطمینان حاصل شود، به گونه ای که برای نوع مردم در آن شرایط، اطمینان حاصل نمی شود، نمی تواند به اطمینان خود اعتماد کند. سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب، ماه را دیده ایم و به جهتی، اطمینان نوعی به اشتباه آنها نباشد؛ بنابراین اگر هوا صاف باشد و جماعت زیادی استهلال کرده باشند ولی تنها دو نفر گواهی به رؤیت هلال دهند اعتباری به شهادت آنها نیست. چهارم: سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت می شود و سی روز از اول ماه رمضان بگذرد که به واسطه آن اول ماه شوال ثابت می شود.
مسأله 1740: ثبوت ماه با حکم حاکم، محل اشکال است؛ بلی اگر موجب اطمینان شود (به تفصیلی که در مسأله قبل گذشت) کافی است.
مسأله 1741: اول ماه با پیشگویی منجّمین ثابت نمی شود ولی اگر از گفته آنان یقین یا اطمینان برای خود انسان یا نوع مردم حاصل شود باید به آن عمل نماید، البته اگر اطمینان شخصی بر خلاف اطمینان متعارف مردم باشد معتبر نیست.
مسأله 1742: بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمی شود که شب پیش، اول ماه بوده است؛ بلی اگر ماه پیش از ظهر دیده شود آن روز، اول ماه محسوب می شود و اگر ماه، طوق داشته باشد علامت این است که آن شب، شب دوم ماه است، بنابراین اگر احتمال دهیم که ماه در شب یا روز قبل قابل رؤیت بوده و به جهتی مثلاً ابری بودن هوا، دیده نشده و در شب بعد ماه طوق داشته باشد آن شب، شب دوم به حساب می آید، ولی اگر یقین داشته باشیم که در شب و روز قبل چنانچه هوا صاف هم می بود امکان رؤیت ماه نبوده، طوق داشتن ماه در شب بعد، کفایت نمی کند.
مسأله 1743: اگر اول ماه رمضان برای کسی ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه بعد ثابت شود که شب پیش، اول ماه بود، باید روزه آن روز را قضا نماید.
مسأله 1744: اگر در شهری اول ماه ثابت شود، برای مردم شهر دیگر فایده ندارد، مگر آن که دو شهر به هم نزدیک باشند، یا انسان بداند که افق آنها یکی است، یا بداند که اگر در شهر اول ماه دیده شود، در شهر دوم هم ماه دیده می شود.
مسأله 1745: اول ماه به تلگراف ثابت نمی شود، مگر انسان بداند که تلگراف از روی شهادت دو مرد عادل یا از راه دیگری بوده که شرعاً معتبر است.
مسأله 1746: روزی را که انسان نمی داند آخر ماه رمضان است یا اول شوال باید روزه بگیرد، ولی اگر در اثناء روز بفهمد که اول شوال است باید افطار کند.
مسأله 1747: اگر زندانی نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید و اگر آن هم ممکن نباشد هر ماهی را که احتمال می دهد ماه رمضان است روزه بگیرد، صحیح است، ولی باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهی که روزه گرفته دوباره یک ماه روزه بگیرد.
روزه های حرام و مکروه
مسأله 1748: روزه عید فطر و قربان حرام است و روزی را که انسان نمی داند آخر شعبان است یا اول رمضان اگر بخواهد روزه بگیرد باید به نیّت ماه شعبان روزه بگیرد و اگر به نیت اول ماه رمضان روزه بگیرد، حرام می باشد، همچنین اگر نیّت کند که اگر ماه شعبان باشد روزه مستحبی و اگر ماه رمضان باشد روزه واجب می گیرم، چنانچه در مسأله 1577 گذشت.
مسأله 1749: اگر زن به واسطه گرفتن روزه مستحبی، حق شوهرش از بین برود، روزه او حرام است و بنا بر احتیاط، از حقوق شوهر آن است که زن بدون اجازه او روزه مستحبی نگیرد.
مسأله 1750: اگر پدر یا مادر روزه مستحب را به صلاح فرزند ندانند و از روی دلسوزی او را از روزه گرفتن بازدارند چنانچه روزه مستحبی فرزند سبب اذیت پدر یا مادر شود حرام است.
مسأله 1751: اگر فرزند بدون اجازه پدر و مادر روزه مستحبی بگیرد و در بین روز پدر یا مادر به جهت دلسوزی او را از ادامه روزه نهی کند چنانچه ادامه روزه سبب اذیت یکی از آنها شود باید فرزند روزه خود را افطار کند.
مسأله 1752: کسی که می ترسد روزه برایش ضرر داشته باشد، اگر چه دکتر بگوید ضرر ندارد نباید روزه بگیرد و کسی که نمی ترسد باید روزه بگیرد، اگر چه دکتر بگوید ضرر دارد.
مسأله 1753: کسی که می ترسد روزه برایش ضرر داشته باشد چنانچه روزه بگیرد، روزه اش صحیح نیست، مگر به جهتی - مثلاً ندانستن مسأله - با قصد قربت روزه بگیرد و بعد بفهمد که ضرر نداشته است.
مسأله 1754: کسی که نمی ترسد روزه برایش ضرر داشته باشد، اگر روزه بگیرد و بعد معلوم شود که روزه برای او ضرر داشته، روزه اش باطل است.
مسأله 1755: غیر از روزه هایی که گفته شد، روزه های حرام دیگری هم هست که در کتابهای مفصّل گفته شده است.
مسأله 1756: روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
روزه های مستحب
مسأله 1757: روزه تمام روزهای سال، غیر از روزهای حرام و مکروه که گفته شد، مستحب است و گرفتن روزه در بعضی از روزها بیشتر سفارش شده است که از آن جمله است: 1 - پنجشنبه اول و پنجشنبه آخر هر ماه و چهار شنبه اولی که بعد از روز دهم ماه است و اگر کسی آنها را بجا نیاورد مستحب است قضا نماید و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگیرد، مستحب است برای هر روز یک مدّ طعام یا یک درهم به فقیر بدهد. 2 - سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه. 3 - تمام ماه رجب و شعبان و بعضی از این دو ماه اگر چه یک روز باشد. 4 - روز چهارم تا نهم شوال. 5 - روز بیست و پنجم و بیست و نهم ذی قعده. 6 - روز اول تا روز نهم ذی حجه (روز عرفه)؛ ولی اگر به واسطه ضعف روزه نتواند دعاهای روز عرفه را بخواند روزه آن روز مکروه است. 7 - روز عید سعید غدیر (18 ذی حجه). 8 - روز مباهله (24 ذی حجه). 9 - روز اول و سوم و هفتم محرم. 10 - روز میلاد مسعود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله (17 ربیع الاول). 11 - روز پانزدهم جمادی الاولی. 12 - روز مبعث حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله (27 رجب). و اگر کسی روزه مستحبی بگیرد واجب نیست آن را به آخر برساند بلکه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت کند، اگر قبل از ظهر باشد، مستحب است دعوت او را قبول کند و در بین روز افطار نماید.
مواردی که مستحب است انسان از کارهایی که روزه را باطل می کند خودداری نماید
مسأله 1758: برای هشت نفر، مستحب است در ماه رمضان - اگر چه روزه نیستند - از کاری که روزه را باطل می کند، خودداری نمایند: اول: مسافری که در سفر کاری که روزه را باطل می کند انجام داده باشد و پیش از ظهر به وطنش یا به جایی که می خواهد ده روز بماند برسد. دوم: مسافری که بعد از ظهر به وطنش یا به جایی که می خواهد ده روز در آنجا بماند برسد (با توجّه به مسأله 1730). سوم: مریضی که در اثناء روز خوب شود (با تفصیلی که در مسأله 1576 گذشت). چهارم: زنی که در بین روز از خون حیض و نفاس پاک شود. پنجم: زنی که بعد از ظهر حائض شود. ششم: کافری که در بین روز مسلمان شود (با تفصیلی که در مسأله 1575 گذشت). هفتم: کودکی که در بین روز بالغ شود (با تفصیل مورد پیشین). هشتم: دیوانه ای که در بین روز عاقل شود (با تفصیل مورد پیشین).
مسأله 1759: مستحب است روزه دار، نماز مغرب را پیش از افطار کردن بخواند، ولی اگر کسی منتظر او است یا میل زیادی به غذا دارد که نمی تواند با حضور قلب نماز بخواند بهتر است اول افطار کند ولی تا ممکن است نماز را در وقت فضیلت آن به جا آورد.
آموزش تصویری مرتبط با این حکم