بخشی از زیباییهای نهج البلاغه صفحه 159

صفحه 159

وقتی از امام « ع » پرسیدند : به چه چیز بر همگنانت پیروز شدی ؟

فرمود :

به هیچکس روبرو نشدم مگر آنکه بر زیان خودش مرا یاری کرد

او خواست مغالطه کند

سخنی است منطقی که امام « ع » درباره طلحه و موقعیت او پیش از کشته شدن عثمان و بعد از آن ، ایراد کرده است :

من تا بحال به جنگ تهدید نمی شدم و کسی مرا از ضرب شمشیر نمی ترسانید . بخدا قسم او با برهنگی [ 1 ] برای خونخواهی عثمان شتاب نکرده مگر بخاطر آنکه می ترسد از او خونخواهی کنند ، زیرا وی مورد گمان قتل است و میان مردم کسی حریص تر

از او در ریختن خون عثمان نبوده ، ازینرو خواسته بوسیله ی جمع آوری لشگر مغالطه کند تا امر اشتباه شود و تردید صورت گیرد بخدا قسم او درباره ی عثمان هیچیک از سه کار را انجام نداد :

اگر پسر عفان چنانکه او گمان می کرد ستمگر بود می بایست از قاتلان او پشتیبانی کند و با یارانش مخالفت نماید ، و اگر مظلوم بود سزاوار بود از کسانی باشد که از قاتلانش جلوگیری می کردند و برای

[ 1 ] مانند شمشیری که از نیام بیرون کشیده شده است .

او عذرخواهی می نمودند ، و اگر در این دو خصلت شک و تردی داشت می بایست از او کناره گیری کند و در گوشه ای قرار گیرد و مردم را با او بگذارد و او هیچیک از سه کار را انجام نداد و کاری کرد که راهش شناخته نشده و عذرهای او صحیح نبوده است

من همراه آنان خواهم بود

عبد الله بن عباس می گوید : در ذی قار [ 1 ] بر امیر المؤمنین وارد شدم در حالیکه کفش خود را میدوخت ، به من گفت : قیمت این کفش چند است ؟ گفتم : ارزشی ندارد .

فرمود : بخدا قسم این کفش در نظر من از حکومت بر شما محبوب تر است ، مگر آنکه حقی بپا کنم یا از باطلی جلوگیری نمایم .

آنگاه بیرون آمد و برای مردم خطبه ای ایراد کرد و این هنگامی بود که برای جنگ با مردم بصره خارج شده بود فرمود :

من هرگز ناتوان نشدم و ترس بخود راه ندادم . رفتن من به این

[ 1 ] ذی قار محلی است در نزدیکی بصره که بین واسط و کوفه واقع شده است .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه