بخشی از زیباییهای نهج البلاغه صفحه 262

صفحه 262

آه از دوری سفر

روزی ضرار بن حمزه ضبائی بر معاویه وارد شد . معاویه از او درباره امیر المؤمنین « ع » سؤال کرد . ضرار گفت : گواهی می دهم که او را در جائیکه عبادت می کرد دیدم ، هنگامیکه شب پرده های تاریکی را گسترده بود در محراب عبادت ایستاده و ریش خود را در دست گرفته و مانند مارگزیده بخود می پیچید و بسان محزون گریه می کرد و می گفت :

ای دنیا ای دنیا ، دور شو از من آیا خود را به من عرضه می کنی یا خواهان من هستی ؟ زمان تو نزدیک مباد [ 1 ] چه دور است آرزوی تو دیگری

را بفریب . من به تو نیازی ندارم . زندگی تو کوتاه و اهمیت تو ناچیز و آرزوی تو پست است آه از کمی توشه و درازی راه و دوری سفر و عظمت جایگاه ورود [ 2 ]

طبیعت وجود

این خطبه یکی از خطبه هائی است که

[ 1 ] یعنی نیاید روزی که به قلب من برسی و محبت تو در دلم جایگزین شود .

[ 2 ] منظور ایستادن در برابر خدا برای بررسی عمل است .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه