بازگشت خورشید برای امیرالمؤمنین علیه السلام صفحه 1

صفحه 1

مقدّمه‌

هر که در آفاق گردد بو تراب باز گرداند ز مغرب آفتاب

اقبال لاهوری

خورشید چتر خود را از زمین جمع کرده بود و شب آرام آرام بستر خویش را پهن می‌کرد، مسلمانان برای نماز مغرب آماده می‌شدند، ناگهان صدایی عجیب- مانند صدای حرکت دو سنگ آسیاب بر یکدیگر، یا حرکت شدید ارّه بر روی چوب، یا حرکت قرقره‌های بزرگ که با آن از چاه آب بالا می‌کشند- به گوش رسید، همه چشم‌ها به سمت مغرب چرخید، جایی که صدا از آنجا به گوش می‌رسید، دهان‌ها از تعجّب باز ماند، خورشید در حال بازگشت بود، گویا از غروب خویش پشیمان شده بود، همینطور بالا و بالا می‌آمد و نورش کوه و دشت را روشن می‌کرد، تا اینکه در موقعیّت عصر قرار گرفت.

چه خبر شده است؟! مگر بار دیگر یوشع- وصیّ حضرت موسی علیه السلام- به دنیا بازگشته است؟ همه دیده‌ها به سمتی چرخید که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در حال استراحت بود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که ساعتی پیش سر بر دامن علی علیه السلام در حال استراحت بود از جای برخاسته و دست به دعا برداشت: «خدایا، بنده تو علی در راه فرمانبرداری از تو

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه