- تهديد به رانده شدن از مدينه 1
- نگاهي به ماجراي سد الأبواب 1
- تهديد به عذاب 1
- سستي برخي اصحاب در بستن درها 1
- طليعه 1
- درخواست اصحاب و رد پيامبر 2
- دستور الهي 2
- اعتراضات و واكنشها 2
- انگيزه بستن درها 2
- تخريب خانه اميرمؤمنان 3
- كنترل ترددهاي غير مجاز 3
- تلاش مذبوحانه دشمنان 3
- شكستن حرمت خانه 3
- خواسته پيامبر 3
- تحريف حديث 4
- تضعيف راويان حديث 4
طليعه
از روزي كه پيامبر بزرگوار اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در مكه مكرّمه به رسالت مبعوث گرديد؛ در مناسبتهاي گوناگون به تثبيت موقعيت ديني، اجتماعي و سياسي اميرمؤمنان عليهالسلام پرداخت. بدين جهت هر روز به شكلي، وي را مطرح ساخته، تا مسلمانان بيش از پيش با اين چهره مقدس آشنا شوند.با مرور تاريخ، موارد زيادي از اين افتخارات را مشاهده خواهيم كرد؛ از جمله مسأله بستن در خانههاي ياران رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم و باز گذاردن در خانه علي عليهالسلام است كه توسط رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم صورت گرفت.اين ماجرا، كه به شدت خشم ياران را بر انگيخت و ميرفت كه بر اثر ناداني و جهالت برخي و غرضورزي برخي ديگر، عدهاي در برابر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم موضع بگيرند، با سياست حكيمانه و مقتدرانه آن حضرت فرونشانده شد.از آنجا كه مسأله «سدّالأبواب» يكي از مسائل سياسي بسيار مهمّ زمان حضرت رسول صلي الله عليه وآله وسلم در مدينه است و با احتمال اينكه اين جريان پنج روز قبل از رحلت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم اتفاق افتاده و از اين جهت حائز اهميت است، بر آن شديم تا اين جريان را از نظر تاريخي به دقت بررسي نموده و اهداف آن حضرت را از اين كار بررسي كنيم.
نگاهي به ماجراي سد الأبواب
تاريخ نگاران آوردهاند: در روزهايي كه مسلمانان به مدينه هجرت ميكردند، عدهاي از آنها در اطراف «مسجد النبي» خانههايي ساختند و دري از آن خانهها به سوي مسجد پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم باز كردند. پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم پس از مشاهده چنين وضعيتي از معاذ بن جبل خواست تا پيام آن حضرت را مبني بر بستن در خانههايي كه به سوي مسجد باز شده به اصحابش برساند.به نقل ديگري، پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم علي عليهالسلام را فرستاد و در نقل سومي، حضرت، خود، شخصاً به در خانهها رفته و آنها را بست، جز در خانه علي عليهالسلام كه آن را باز گذارد.ابن شهرآشوب از خلط و تداخل روايات در اين ماجرا خبر ميدهد؛ چرا كه بدون شك در اينجا دو جريان وجود داشته است:. جريان بستن در خانههاي باز شده به سوي مسجد.. جريان خوابيدن عدهاي در مسجد.كه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم با هردو جريان، حكيمانه برخورد كرد. بنابر اين، هم افرادي كه در مسجد ميخوابيدند، دستور بيرون رفتن از مسجد براي آنها صادر شد و هم درهايي كه به سوي مسجد باز شده بود، دستور به بستن آنها داده شد.بدين جهت، در كتابهاي اهل سنّت بين اين دو جريان خلط شده و شايد منظور ابنشهرآشوب از اين خلط و تداخل، در كتابهاي اهل سنّت باشد.4تعابيري كه در بيشتر كتابهاي حديثي اهل سنّت و تمام كتابهاي شيعه آمده، حكايت از سدّالأبواب دارد.در كتاب «نظم دُرّالسّمطين» سخن از «خوخه» (روزنه، درب كوچك) است كه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: سد كنيد هر خوخهاي را كه در مسجد است، جز خوخه علي عليهالسلام!و اما جريان موضعگيري پيامبر نسبت به خوابيدن اصحاب در مسجد؛ بنابر نقل ابنمسعود چنين است:شبي پس از نماز عشاء در مسجد بوديم كه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نزد ما آمده در حالي كه در بين ما ابوبكر، عمر، عثمان، حمزه، طلحه، زبير و عدهاي از ياران بودند، پرسيد: اين تجمع براي چيست؟گفتند: اي رسول خدا! با يكديگر به گفت و گو نشستهايم، برخي از ما ميخواهند نماز بخوانند، و برخي ميخواهند در همين جا بخوابند پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: مسجد من جاي خوابيدن نيست، برخيزيد و به سوي خانههايتان برويد. هر كه بخواهد نماز بخواند، در منزل خود نماز بخواند و هركه نميتواند، به استراحت بپردازد...، پس همه ما از جاي برخاستيم و متفرق شديم. دربين ما علي هم بود كه او هم از جاي برخاست تا برود، اينجا بود كه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم دست علي را گرفت و فرمود: «اما انت يا علي فانّه يحلّ لك في مسجدي ما يحلّ لي و يحرم عليك ما يحرم عليّ؛ اما تو اي علي! (بدان كه) حلال و جايز است براي تو در مسجد من، هرچه را كه بر من جايز است و حرام است بر تو، در هرچه كه براي من حرام است.»
سستي برخي اصحاب در بستن درها
با شنيدن فرمان بستن درها از سوي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم بسياري از ياران سر جاي خود نشسته و عكس العملي از خود نشان ندادند و از اينكه مبادرت به بستن در خانههاي خود نكرده بودند، گويا قصد مخالفت امر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را داشتند كه بار ديگر منادي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم به مسجد آمده و فرمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را ابلاغ كرد. باز هم كسي از جاي خود بر نخاست و با يكديگر به گفت و گو پرداختند كه پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم به چه هدف و انگيزهاي دست به اين كار زده است....
تهديد به عذاب
اين سستي از سوي اصحاب، پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را به شدت نگران ساخته و براي بار سوم از مردم خواست تا به فرمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم جامه عمل بپوشانند؛ اما در ابلاغيه سوم، با پيام شديد اللحني از آنها خواست تا درهاي خانه خود را كه به مسجد باز كردهاند، ببندند و اگر چنين نكنند، عذاب الهي بر آنها نازل خواهد شد.