ولایت نامه صفحه 32

صفحه 32

جانشین سلیمان، فقط یک حرف از اسمِ اعظمِ خدا بود که از خداوند جلّ اسمه خواست و در نتیجه زمین را، میان او و تخت بلقیس برایش فرو برد و در کم تر از به هم خوردن چشم، آن را به دست آورد؛ امّا نزد ما هفتاد

و دو حرف از اسمِ اعظمِ خدا وجود دارد؛ و یک حرف هم، پیش خداوند است که آن را به خود (نه مخلوقاتش) اختصاص داده است.

به او علیه السلام عرض کردند: ای امیر مؤمنان! پس اگر این اسم اعظم پیش تو هست، در برابر معاویه و غیر او، به یار و یاور، و کوچ دادن مردم به جنگ دوباره با او، چه نیازی داری؟ علی علیه السلام فرمود: بلکه فرشتگان بندگانی ارجمندند که در سخن، بر او پیشی نمی گیرند، و خود به فرمان او کار می کنند.(1) من، این گروه را فقط برای محکم شدن دلیل و کامل شدن آزمایش، به جنگ با او دعوت می کنم و اگر در نابود کردن او به من اجازه داده می شد، به تأخیر نمی افتاد؛ امّا خداوند متعالی، بندگانش را به آن چه بخواهد، امتحان می کند.

حاضران گفتند: ما در حالی که آن چه را او علیه السلام انجام داد، بزرگ می شمردیم، از اطرافش برخاستیم.

امیر مؤمنان علیه السلام در کربلا

عبداللَّه بن میمون از امام صادق جعفر بن محمد علیه السلام از پدران بزرگوارش علیهم السلام نقل می کند: امیر مؤمنان علیه السلام در میان گروهی از یارانش از کربلا می گذشت. هنگام عبور، دو چشمش از گریه پرِ اشک شد و فرمود:

این جا، اقامت گاه سوارانشان و این جا، محل افتادنِ جهازِ شترانشان است


1- 1. انبیاء( 21): 27.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه