ولایت نامه صفحه 33

صفحه 33

و همین جا خون های آنان می ریزد. خوشا به حالت! ای خاکی که خون عاشقان، بر آن می ریزد(1).

تبسّم علی علیه السلام

اصبغ بن نباته،(2) از عبداللّه بن عباس نقل کرد: در زمان عمر بن خطاب، مردی در منطقه آذربایجان، اسب هایی داشت که چموش گشته بودند و از سوار شدن، ممانعت می کردند. از آن چه به او رسیده بود شکایت کرد و خبر داد که روزی اش از سوی همان اسب ها تأمین می شد. عمر به او گفت: برو، و از خدای عزّ

وجلّ فریادرسی کن. آن مرد گفت: همیشه به پیشگاه خداوند دعا و تضرّع می کنم ولی با این حال هرگاه نزدیک آن ها می شوم، به من حمله می کنند.

ابن عباس می گوید: عمر در کاغذی برای او نوشت: از عمر امیرالمؤمنین به جنّ ها، و شیطان های رانده شده: این چارپایان را برای او رام کنید. ابن عباس گفت: آن مرد، کاغذ را گرفت و رفت. من از این حادثه به شدّت ناراحت شدم، امیرمؤمنان علی علیه السلام را ملاقات کرده، آن چه را اتّفاق افتاده بود، به او خبر دادم.

حضرت علیه السلام فرمود: «قسم به آن که دانه را شکافت و آدمی را پدید آورد، به یقین، این شخص، ناامید باز خواهد گشت». ناراحتی درونم آرام شد؛ ولی سال بر


1- 1. هذا مُناخُ رکابِهم، وهذا مُلقی رِحالِهم، وهاهُنا تهراقُ دماؤُهُم، طُوبی لک مِن تُربه عَلیها تهراقُ دِماءُ الأحِبَّهِ.
2- 2. اصبغ بن نباته مجاشعی، از اصحاب خاصّ امیرمؤمنان علیه السلام و ذخیره های ایشان و مورداطمینان بود. پس از علی علیه السلام زندگانی کرد و از قهرمانان عراق و کسانی بود که با علی علیه السلام بر مرگ بیعت نمود.( سفینهالبحار: ج 2، ص 7 و 8)
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه