ولایت نامه صفحه 49

صفحه 49

بودند، آن هنگام که به همراه خود می گفت: ناراحت نباش، خدا با ما است (1) کجا بودی؟ امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: وای بر تو ابن کواء! من در جای خواب پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که رو اندازش به رویم افکنده شده بود، خوابیده بودم. قریش هر کدام با چوب دستی هایی تیغ دار در دستانشان به سویم آمدند؛ امّا نفهمیدند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از کجا خارج شد. و با آن چه در دست داشتند، به من می زدند تا بدن من آبله دار شد و تورم کرد؛ پس از آن مرا بردند و می خواستند بکشند. شماری از آنان گفتند: امشب او را نکشید. مهلتش دهید و به دنبال محمد صلی الله علیه و آله بگردید.

علی علیه السلام فرمود: مرا با آهن بستند و در اتاقی گذاردند و از اندیشه من و درِ اتاق، با قفلی، مطمئن شدند. در این حال بودم که شنیدم صدایی از گوشه اتاق می گفت: یا علی! بعد از این صدا دردی که داشتم، آرام و تورّمی که در بدنم بود زایل شد؛ سپس آوای دیگری شنیدم که می گفت: یا علی! ناگاه آهنی که بر پایم بود، تکه تکه شد؛ سپس صدای دیگری شنیدم که می گفت: یا علی! و در این هنگام آن چه بر در بود، افتاد و در باز شد. من برخاستم و خارج شدم. آن ها پیرزنی شب کور را که نه می دید و نه می خوابید، برای نگهبانیِ در گمارده بودند. من خارج شدم و او در آن وقت، از شدّت خواب، چیزی نفهمید.

نشان دادن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله

ابان بن تغلب (2) از ابی عبداللّه، جعفر بن محمد (امام صادق) علیه السلام، نقل کرده


1- 1. توبه( 9): 40؛ آیه در مورد هجرت حضرت صلی الله علیه و آله به مدینه است، آنهنگام که با ابوبکر از دستِ مشرکان در غار پنهان شده بودند.
2- 2. ابان بن تغلب کوفی، مورد اطمینان و دارای مقامی بلند در میان امامیه بوده و امام سجاد، وامام باقر و امام صادق علیهم السلام را ملاقات و از آن ها روایت کرده است. امام باقر علیه السلام به او فرمود: در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده. دوست دارم در میان شیعیانم مانند تو را ببینم. او در هر علمی رتبه برتر داشت و از امام صادق علیه السلام سی هزار حدیث روایت کرد.( سفینه البحار، ج 1، ص 7)
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه