- تقدیم به پیشگاه: 1
- سخن مترجم 3
- شریف رضی رحمه الله 6
- مقدمه مؤلف 14
- اشاره 19
- ویژگی های امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام 19
- اشاره 20
- ویژگی های مولای ما، امیر مؤمنان، ابی الحسن علی بن ابی طالب علیه السلام 20
- فضیلت زیارت حضرت علیه السلام 21
- شمّه ای از ادله بر تعیین قطعی امیر مؤمنان علیه السلام 22
- اشعار 23
- بخشی از آثار و نشانه های امامت حضرت علی علیه السلام 29
- اشاره 29
- مرد خارجی که سگی سیاه شد 30
- امیر مؤمنان علیه السلام در کربلا 32
- تبسّم علی علیه السلام 33
- امیرمؤمنان علیه السلام و پرداخت بدهی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله 36
- اسلام آوردن راهب 37
- پرچم دارِ معاویه 41
- صدمین نفر 41
- روایت میثم تمّار رضی الله عنه 42
- سفارش پیامبر 44
- مسند قضاوت 45
- باز گرداندن خورشید 45
- هدیه خداوند 47
- علی علیه السلام در بستر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله 48
- طغیان آب فرات 48
- لرزش زمین 48
- نشان دادن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله 49
- در جنگ نهروان 50
- اجازه برای عمره 53
- فرزند تو، حسین علیه السلام را می کشد 54
- هنگام شهادت 55
- حکایت های ویژه 57
- اشاره 57
- مژده تولّد جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله 58
- نیکوکارترین مردم نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله 59
- راز گویی خدا با علی علیه السلام 61
- امیر مؤمنان 62
- نام پدران امیر مؤمنان علیه السلام 63
- پارسایی امیر مؤمنان علیه السلام 64
- وارثان زمین 65
- اشک معاویه 65
- در برابر صاحب عرش 67
- علی علیه السلام در دل مؤمنان 67
- ماجرای نماز ابوبکر 69
- با سران کفر بجنگید 73
- شایسته تر برای خلافت 76
- ادای بدهی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله 77
- اهمیّت بیت المال 78
- سخنرانی امام حسن علیه السلام پس از شهادت امیرمؤمنان علیه السلام 80
- غذای یک شب 80
- خرید پیراهن 81
- قضاوت هاو جواب مسائل 82
- اشاره 82
- نخستین داوری پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم 84
- کیفر مرد انصاری 85
- اگر علی نبود، عمر هلاک می شد 86
- حل مشکل 89
- چگونگی قطع دست 90
- شناسایی غلام 90
- کسی که بترساند، معذور است 90
- سخن گفتن خدا با بندگان 91
- مکانِ خدا 92
- فاصله میان مشرق و مغرب 93
- سؤال های ابن کواء از امیر مؤمنان علیه السلام 93
- داناترین یاران محمد صلی الله علیه و آله 93
- پرسش های اسقف نجران 95
- بخشی از سخن علی علیه السلام به مرد شامی 98
- سخنان کوتاه امیر مؤمنان علی علیه السلام 99
- اشاره 99
- خانه حکمت 100
- حکمت گُم شده مؤمن 100
- زیاده روی در ستایش 101
- پنج سفارش ارزشمند 101
- کلمه نمی دانم 102
- ماندگاری 102
- ارزش هر انسان 102
- تدبیر سالمند 102
- شیوه دریافت روایت 103
- خواب با یقین 103
- در توضیح انا للَّه وانا الیه راجعون 103
- سودمندترین سخن 104
- در برابر ستایش افراد 104
- سه ویژگی برآورده شدن نیازها 105
- آخر الزمان 105
- پیراهن کهنه و فروتنی دل 106
- امروز، روز کار 106
- دوست داران آخرت 107
- دو دشمن متفاوت 107
- قامَ فی مِثلِ هذِهِ 107
- رحمت پروردگار 108
- شگفتی های دل 109
- نادانی دانشمند 109
- فرجام ترک دین برای دنیا 109
- اهل بیت علیهم السلام 110
- وفا همراه راست گویی 111
- برای کوچ، آماده شوید 111
- کار در دنیا 112
- فاصله میان دو عمل 113
- مظلومیت علی علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم 113
- اندرز دهنده ها 114
- فرمانبری خدا 115
- زیاده مال و زیاده سخن 115
- پس از جنگ جمل 116
- پرهیز از زنان بد 116
- تعریف اسلام 117
- اشاره 117
- غیرت مرد و زن 117
- اسلام و ایمان 117
- ویژگی های بخیل و متکبر 118
- نتیجه کوتاهی در کار 119
- دنیا مثل مار است 119
- ابتدا و انتهای سرما 120
- سرکشی، پیمان شکنی وحیله 120
- بزرگی آفریدگار 120
- تقوا بهترین توشه 121
- دنیا بازار سودای آخرت 121
- دوست داشتن دنیا 123
- دارایی و فرزندان 123
- دوستی حقیقی 124
- خانه گذار 124
- ندای فرشته 124
- دعا، توبه، استغفار و شُکر 125
- جایگزینی 126
- جهاد زن 126
- میانه روی 126
- اندازه کمک 126
- کمی عیال 127
- نماز و روزه واقعی 127
- دوستی 127
- صبر 127
- اندوه 127
- دعا و دفع بلا 128
- پرهیز از ربا 128
- سفارش به کمیل 129
- منزلت آدمی 132
- زبان 132
- صبر تلخ 133
- پسندیدن کار 133
- آنچه از دست رود 133
- پیروزی شکیبا 133
- شروع کننده ستم 134
- درخواست های متفاوت 134
- دو گناه برای هر باطل 134
- در حق تردید نکرده ام 134
- به من دروغ گفته نشد 134
- عهد و پیمان 135
- فرمانبری 135
- ایستادن در برابر حق 135
- اطمینان 135
- کوچ 135
- بصیرت و هدایت 136
- پنهان کردن راز 137
- در جایگاه تهمت 137
- خود رأیی 137
- اشاره 137
- شیوه سرزنش 137
- ویژگی فرمانروایی 137
- نافرمانی آفریدگار 138
- پند به یاران 138
- ادای حق 138
- روزهایم را تباه کردند 139
- غرور 140
- فرصت ها 140
- صاحب چشم 140
- عمر کوتاه دنیا 140
- نظرهای گوناگون 141
- یک وعده خوراک 141
- دشمن نادانی 141
- گناه نکردن 141
- بازداشتن خطا کار 142
- دور کردن بدی 142
- وسیله ریاست 142
- ترس از کار 142
- لجاجت 142
- اشاره 143
- کوتاهی در کار 143
- بی تابی 143
- شکیبایی 143
- طمع 143
- خلافت 143
- کیمیای حکمت 144
- قیامت 146
- خزینه داری دیگران 146
- گفتار جاهلانه 146
- میل دل 147
- هوشیاری 147
- هنگامه خشم 147
- اشاره 147
- زباله 148
- خستگی دل 148
- صرف دارایی 148
- فرار از هدایت 149
- سوء استفاده از سخن حق 149
- طبقات پست 150
- چهره های هنگام بدی 150
- سپر محکم 151
- ستایش کوفه 152
- شراکت 152
- حق و باطل 152
- شباهت افراد به زمان 153
- سازش 153
- کار خیر 154
- یاد خدا و مرگ 154
- دل مشغولی روزی 154
- ظرف دانش 155
- نتیجه حِلم 155
- سفارش به امام مجتبی علیه السلام 155
- جامه بردباری 155
- دنیا 161
- محاسبه نفس 162
- اشاره 163
- افزوده ها 163
- بخشی از عهدنامه مالک اشتر 164
- استقرار دین 169
- چشم 169
- روزگار گزنده 169
- گزافه گو و اتهام زننده 170
- سخن جاهلانه 171
- دعا برای باران 171
- توحید و عدل 171
- عدالت، و پرهیز از ستم 172
- زینت در مصیبت 172
- وظیفه دانشمندان 173
- سخت ترین گناهان 173
- بدترین برادران 174
- جدایی از برادر مؤمن 174
- منابع: 174
حل مشکل
(حفص بن غالب)(1) گفت: دو نفر در زمان عمر بن خطاب نشسته بودند.
غلامی در بند بر آن ها گذشت. یکی از آن دو گفت: اگر در زنجیر این مرد فلان و فلان مقدار آهن نبود، زنش سه طلاقه باشد. دیگری به او گفت: اگر آن قدر که گفتی، بود، زنش سه طلاقه باشد. هر دو پیش ارباب آن بنده رفته، گفتند: ما بر چنین و چنان قسم خورده ایم. زنجیر بنده ات را باز کن تا ما آن را وزن کنیم. ارباب در جواب گفت که زنم مطلقه باشد، اگر زنجیر بنده ام را باز کنم.
امام فرمود: دعوارا نزد عمر بردند و قصه را گفتند. او گفت: ارباب بنده به او شایسته تر است. بروید و از زن هایتان دوری جویید. گفتند: ما را پیش علی بن ابی طالب علیه السلام ببرید؛ بسا در مورد این ماجرا، راه حلی پیش او باشد.
نزد حضرت علیه السلام آمده، ماجرا را گفتند. فرمود: این چه قدر آسان است؛ سپس ظرف بزرگی خواست و دستور داد که به زنجیرهای غلام، طناب بسته شود و دو پای او را همراه زنجیر داخل ظرف گذاشت؛ سپس آب را بر آن ریخت تا پر شد؛ بعد فرمود: زنجیررا بالا بیاورید. بالا آوردند تا از آب خارج شد. بعد پاره آهنی
خواست و آن را در آب فرو برد، تا آب به جای پیشین خود- وقتی که زنجیر در آن بود- برگشت؛ سپس فرمود: این آهن را وزن کنید که آن وزن زنجیر است.
1- 1. این ماجرا در کتابهای من لا یحضره الفقیه، مناقب آل ابی طالب و وسائل، ج 27 ، ص 287 ، ح 33772 و بحارالانوار، ج 40 ، ص 165 ذکر شده است و حفص بن غالب راوی ماجرا می باشد و در کتاب خصائص با سند مرفوع این داستان ذکر شده و نام حفص از قلم افتاده است .