نامه های امام جواد علیه السلام صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

در کتب اخبار چندین نامه از امام جواد (ع) نقل شده که به یاران و شیعیان خود نوشته است بعضی از این نامه ها، پاسخ نامه هائی است که از آن حضرت مسأله سؤال کرده اند و برخی موعظه و اندرز خواسته اند و بعضی از این نامه ها را خود امام مرقوم فرموده اند. این نامه اگرچه کوتاه است ولی بسیار رسا و بلند است، که از روح عالی نویسنده آن حکایت می کند، از میان این نامه ها به نقل چند نامه اکتفاء می کنیم:

نامه امام جواد به یکی از خواص اصحاب خود علی بن مهزیار اهوازی

بسم الله الرحمن الرحیم یا علی احسن الله جزاک و اسکنک جنته و منعک من الخزی فی الدنیا و الآخره و حشرک الله معنا. یا علی قد بلوتک و خیرتک فی النصیحه و الطاعه و الخدمه و التوفیر و القیام بما یجب علیک. فلو قلت انی لم ار مثلک لرجوت ان اکون صادقاً فجزاک الله جنان الفردوس نزلاً فما خفی علی مقامک و لا خدمتک فی الحر و البرد، فی اللیل و النهار فأسأل الله اذا جمع الخلائق للقیامه ان یحبوک برحمته تغتبط بها انه سمیع الدعاء. به نام خداوند بخشاینده مهربان. ای علی بن مهزیار خداوند به تو جزای نیکو عنایت فرماید، و جایگاه ترا بهشت قرار دهد و از خواری دنیا و آخرت مصون دارد و تو را با ما محشور بگرداند. خداوند تو را به پند و اندرز و اطاعت و خوف و وقار و مسکنت آزموده است و در آنچه واجب است امتحان خوبی داده ای، اگر بگویم مانند تو را در میان اصحاب ندیده ام، امیدوارم راست باشد، خداوند جزای اعمال نیک

تو را بهشت برین قرار دهد، البته مقام تو بر ما پنهان نیست و خدمت تو هم پوشیده نیست که در سرما و گرما و شب و روز به واجبات قیام کردی، من از پیشگاه خداوند تقاضا دارم روزی که همه ی خلائق را جمع می کنند تو را به پاس دوستی ما به رحمت خویش متنعّم سازد به طوری که مورد غبطه ی دیگران گردد، او خداوندی است که شنونده ی هر دعائی است. از این نامه و نامه های دیگری که امام جواد (ع) به علی بن مهزیار نوشته، معلوم می شود علی بن مهزیار چقدر جلیل القدر و عظیم الشأن بوده که امام او را این چنین از صمیم دل دعا می کند، دعائی که اجابت آن حتمی است. علی بن مهزیار در نامه ای به امام جواد (ع) نوشت که چون در شهر اهواز زلزله زیاد می شود، آیا اجازه می فرمائید از آن شهر به جای دیگر نقل مکان کنیم؟ امام در پاسخ نامه او دستور دادند که از اهواز بیرون نروند و روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بگیرند و در روز جمعه جامه ی پاکیزه به تن کنند و غسل نمایند و از شهر بیرون روند و دعا کنند تا خداوند این بلا را از آنجا دفع کند. علی بن مهزیار می گوید دستور امام را به کار بردیم، دیگر زلزله ساکت شد.

نامه به مرد سجستانی

از جمله نامه های آن حضرت، نامه ای است که علامه مجلسی از کافی نقل می کند، که صیدلانی گفت: با مردانی از اهل سجستان و بست در سفر مکه بودیم، سال

اول خلافت معتصم بود، در طواف کعبه حضور امام جواد (ع) رسیدیم عرض کردم مردی است که به ولایت و دوستی شما متکی و علاقمند است، ولی اهل دیوان است و من هم باید خراجی به او بپردازم، اگر شما به او نامه ای مرقوم فرمائید که به من احسان کند، موجب سپاس و تشکر است. امام (ع) فرمود من او را نمی شناسم. عرض کردم من او را می شناسم و اطمینان دارم که از شیعیان و اردتمندان شما و برادران ایمانی ما می باشد و نامه شما به حال او مفید خواهد بود. امام (ع) کاغذ برداشت و این نامه را به او نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم اما بعد فان موصل کتابی هذا ذکر عنک مذهباً جمیلاًَ و ان لک من عملک ما احسنت فیه فاحسن الی اخوانک و اعلم ان الله عزوجل مسائلک عن مثاقیل الذر و الخردل. این شخص که نامه مرا به تو می رساند از تو نقل کرد که تو مذهب نیکو و پسندیده ای داری و این که اعمال تو مورد تحسین و رضایت خاطر مردم است، تا بتوانی نسبت به برادران دینی خود نیکی کن و بدان که خداوند عزّوجلّ در قیامت هر ذرّه و خردلی از عمل نیک را فراموش نمی کند. راوی گفت: وقتی به سجستان رسیدم، خبر این نامه را به والی آنجا حسین بن عبدالله نیشابوری داده بودند در دو فرسخی شهر به استقبال ما آمد چون نامه حضرت را به او دادم آن را بوسید و به چشم کشید و گفت حاجت تو چیست؟ گفتم: مالیاتی باید به دیوان محاسبات شما

بدهم. گفت: آن را بخشیدم و تا من والی اینجا هستم، خراج از تو مطالبه نمی کنم. آنگاه از وضع زندگی من پرسید، چون جریان کار خود را برای او گفتم، به من محبّت بیشتری کرد و نوشت مادام العمر از مالیات معاف باشم و تا زنده بود، صله و احسانش نسبت به من قطع نشد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه