روز تاریک صفحه 1

صفحه 1

بسم الله الرحمن الرحیم

منطقه اول

توی دشت شلمچه قدم می زدم. نزدیک غروب، حال و هوای شلمچه یه جور دیگه ای می شه. نمی دونم چرا این جوریه؟ هر چی به غروب شلمچه نزدیک تر می شی، غربتش رو بیشتر احساس می کنی! بگذریم.

او می گفت: دلم برای حاجی خیلی تنگ شده بود. اونم طبق معمولِ غروبا، خلوتی رو پیدا کرده بود؛ خلوتی که هیچ وقت ندیدم از دستش بده. موقع نماز کنار تانکر آب، وضو

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه