اشک مهتاب: شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد صفحه 79

صفحه 79

فصل هشتم: جواب به یک فریب

30 فَأَجَابَهَا أَبُو بَکْر عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُثَْمانَ(1) وَ قَالَ: یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ لَقَدْ کَانَ أَبُوکِ بِالْمُؤْمِنِینَ عَطُوفاً کَرِیماً رَءُوفاً رَحِیماً وَ عَلَی الْکَافِرِینَ عَذَاباً أَلِیماً وَ عِقَاباً عَظِیماً.

وقتی سخن تو به پایان رسید، حالت هیجان در مردم پدیدار شد، ترس بر دل ابوبکر نشست، خیلی ها فهمیدند که ابوبکر در حقّ تو دشمنی کرده است، اکنون ابوبکر با فریب و نیرنگ این سخنان را می گوید تا خودش را دوست دار شما معرّفی کند و مردم احساس کنند فضا، فضای دوستانه ای است. آری، ابوبکر برای این که بتواند بر مجلس مسلط بشود چاره ای ندید جز اینکه سخنش را این گونه آغاز کند:

«ای دختر رسول خدا! پدر تو نسبت به مؤمنان بسیار مهربان بود و با آنان بزرگوارانه رفتار می کرد، البتّه او با کافران سرسختی می کرد». ابوبکر دید که تو خشم خود را نشان دادی، او با این سخن می خواهد کاری کند که خشم تو فروکش کند، او به تو کنایه می زند که تو هم باید مثل پدرت با مهربانی با ما رفتار کنی و سخنان تند و


1- . اسم اصلی ابوبکر «عبدالله بن عثمان» بوده است، کنیه او، «ابوبکر» است، نام پدر او عثمان است، کنیه پدر او «ابو قحافه» می باشد، برای همین گاهی ابوبکر را «ابن ابی قحافه» هم می گویند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه