جنة العاصمة صفحه 207

بضعه و جزئی از اویند و به واسطه او جزئی از پیغمبرند- و از این جهت است که وقتی که ام‌الفضل در خواب دید که جزئی از پیغمبر در دامن او گذارده شد پیغمبر صلی الله علیه و سلّم تعبیر کرد که فاطمه پسری می‌زاید در دامن تو گذارده می‌شود پس حسن متولد شد و در دامن او گذارده شد- پس اکنون آنچه که از ذریّه او مشاهده می‌شود جزئی است از آن جزء هرچند واسطه متعدد در میان او و ایشان باشد- و کسی که در این گفته تامّل کند در دل او برانگیخته می‌شود جلال و بزرگی ایشان و از غضب کردن به ایشان یعنی فاطمه غضبناک می‌شود در هر حالی که باشند یعنی نیک باشند یا بد

ابن حجر گفته است

و فیه تحریم اذی من یتاذّی المصطفی صلی الله علیه و سلّم بتاذّیه فکلّ من وقع منه فی حق فاطمة شی‌ء فتاذّت به النبّی صلی اللّه علیه و سلّم یتاذّی به بشهاده هذا الخبر و لا شی‌ء اعظم من ادخال الاذی علیها من قِبَل ولدها و لهذا عرف بالاستقرار معالجة من تعاطی ذلک بالعقوبة فی الدنیا و لعذاب الاخرة اشدّ

یعنی و در این خبر است حرام بودن اذیّت کردن به کسی که به سبب اذیّت کردن به او پیغمبر متاذّی شود پس هر کسی که واقع شود از او در حق فاطمه چیزی که به آن اذیّت بیند اذیت کرده است پیغمبر صلی الله علیه و سلّم را به شهادت این خبر و عقوبت هیچ چیزی بزرگتر از وارد کردن اذیت بر او یعنی بر فاطمه نیست از جهت اذیت کردن به فرزند او و برای این مقرر شده تعجیل بر کسی که جرأت کند به آن عقوبت در دنیا و هرآینه عذاب آخرت از آن سخت‌تر است (الغدیر صفحه 235 از جلد هفتم)

شیخ احمد مغربی مالکی متوفای سال 1041 در کتاب فتح المتعال صفحه 385 بنابر نقل امینی در الغدیر در همان جلد و همان صفحه گفته است در ضمن قصیده‌ای که در مدح پیغمبر صلی الله علیه و آله سلم گفته

فما کسبطی رسول‌اللّه من احد

و لا یضاهیهما فی الفخر مفتخر

و هل کفاطمة الزهراء امّهما

بنت النبی المصطفی بشر

فانّها بضعة منه و ما احد

کبضعة المصطفی انّ حقق النظر

یعنی مانند دو سبطه پیغمبر یعنی حسن و حسین احدی نیست و هیچ فخرکننده‌ای در فخر کردن برابر آنها نیست و آیا مانند مادر ایشان فاطمه زهراء دختر پیغمبر برگزیده بشری هست زیرا که او جزء و پاره تن پیغمبر است و در حقیقت و نظر و فکر مانند پاره تن پیغمبر هیچ کسی نیست

حدیث 31

علامه شیخ نورالدین بن صباغ مالکی در کتاب فصول المهمه چاپ غری (نجف) صفحه 128 گفته است