جنة العاصمة صفحه 263

صفحه 263

هزار دینار

سیّد ابن طاوس علیه‌الرحمة در کتاب سعدالسعود از ابی‌سعید خدری روایت کرده که چون آیه وات ذا القربی حقّه نازل شد رسول خدا صلی الله علیه و آله فاطمه زهراء سلام‌الله علیها را خواست و فدک را به او عطا فرمود- و در کتاب کشف المحجة که به پسرش وصیّت کرده گفته است که جدّت محمد صلی الله علیه و آله فدک و حوالی را به مادرت فاطمه بخشید و درآمد آن بنابر روایت شیخ عبدالله بن حمّاد انصاری در هر سالی بیست و چهار هزار دینار بوده و به روایت غیر او هفتاد هزار دینار بوده

گرفتن ابوبکر فدک را از فاطمه و طلب کردن فاطمه حق خود را

گرفتن ابوبکر فدک را از فاطمه علیهاالسلام و اعتراض آن مظلومه و مطالبه نمودن او حق خود را و دروغ گفتن ابوبکر و شاهد خواستن از آن معظّمه.

در کتاب اختصاص از عبدالله بن سنان از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده که فرمود چون روح پیغمبر صلی الله علیه و آله قبض شد و ابوبکر به جای او نشست فرستاد وکیل فاطمه را از فدک بیرون کرد پس فاطمه علیهاالسلام به نزد او آمد و فرمود ای ابابکر ادّعا می‌کنی که خلیفه پدر من هستی و در جای او نشسته‌ای و می‌فرستی وکیل مرا از فدک بیرون می‌کنی و حال آنکه می‌دانی رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را به من بخشیده و صدقه قرار داده و من شاهدها بر آن دارم ابوبکر گفت پیغمبر ارث باقی نگذارده پس فاطمه برگشت به نزد علی علیه‌السلام و خبر داد به آن حضرت گفته ابوبکر را آن حضرت به او فرمود برگرد برو به سوی او و بگو به او که گمان می‌کنی که پیغمبر ارث نگذارده و حال آنکه سلیمان پسر داود و یحیی پسر زکریّا وارث شدند چگونه من از پدرم ارث نمی‌برم عمر، چون فاطمه این کلام را به ابی‌بکر گفت به او گفت تو یاد داده شده‌ای فرمود اگر یاد داده شدم پسر عمو و شوهرم مرا یاد داده ابوبکر گفت که عایشه گواهی می‌دهد و عمر هم گواهی می‌دهد که این هر دو شنیده‌اند از رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرموده است پیغمبر ارث نمی‌گذارد فاطمه فرمود این اوّل شهادت دروغی است در اسلام که این دو نفر داده‌اند پس فرمود جز این نیست که رسول خدا آن را به من صدقه داد و من گواه بر آن دارم پس ابوبکر گفت گواه خود را بیاور پس امّ‌ایمن و علی را حاضر کرد ابوبکر گفت ای امّ‌ایمن تو شنیدی از رسول خدا صلی الله علیه و آله که در حق فاطمه بگوید او گفت و علی هم گفت شنیدیم از رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود فاطمه سیّده زنهای اهل بهشت است آنگاه ام‌ایمن گفت کسی که سیّده زنهای اهل بهشت است ادّعا می‌کند چیزی را که مال او نباشد و من هم زنی هستم که از اهل بهشتم شهادت نمی‌دهم به چیزی که نبوده باشد. شنیدم از رسول خدا عمر گفت ای امّ‌ایمن این قصه‌ها را کنار بگذار به چه چیز شهادت می‌دهی گفت من در خانه فاطمه سلام‌الله علیها نشسته بودم و رسول خدا هم نشسته بود که جبرئیل به سوی او نازل شد و گفت ای محمد برخیز زیرا که خدای تعالی مرا امر فرموده که به بال خود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه