جنة العاصمة صفحه 32

صفحه 32

صفات حمیده و خصال پسندیده و اخلاق حسنه و کمالات مستحسنه و صدق حدیث و عظم امانت آن حضرت در میان خواص و عوام مشهور و معروف بود سینه بی‌کینه آن مخدره هدف تیر عشق و محبت آن جناب گردید بنحوی که آنی از فکر مواصلت با حضرتش بیرون نبود و بیشتر از اوقات به تنهائی به یاد او گریه‌ها می‌کرد و با خود زمزمه‌هائی داشت و با خیال وصال او روز را به شب و شب را به روز می‌آورد و به سوز و ساز می‌پرداخت و راز درون خود را با کسی اظهار نمی‌کرد

عشق آمد و خیمه زد به صحرای دلش

سودا بفزود بر سویدای دلش

اول قدمی پیش بشد پای دلش

دل رفت و نشست عشق بر جای دلش

تا اینکه کارش به جائی رسید بنابر آنچه در کتب مبسوطه شرح داده شده از آن حضرت تمنّا نمود که با اموالش تجارت فرماید و آن جناب نیز تمنای او را پذیرفت و خدیجه آنچه را که به دیگران پاداش می‌داد بمراتب بیشتر بر عطیّت آن حضرت افزود و میسره و ناصح دو نفر غلام مخصوص خود را به خدمت آن جناب برگماشت و با حضرتش روانه داشت و آن حضرت نیز قبول فرمود و با میسره به عزم تجارت به سمت شام رهسپار گردید و آن جناب در این مسافرت بهره‌های وافری بدست آورد

خُلاصه کَلام

پس از مراجعت آن حضرت از سفر شام خدیجه کس فرستاد به نزد آن حضرت و چنین پیغام داد که همانا من راغبم به مزاوجت و همسری با شما بواسطه قرابتی که با هم داریم و شرافت و صدق حدیث و امانتی که در میان قوم خود داری ناگفته نماند که خدیجه محترمه از اواسط زنان قریش بود و از حیث جمال و کمال و مال و ثروت سرآمد همه آنها بود و در مکه معظمه خانه‌ای داشت در نهایت وسعت و بر بام خانه خود قبّه‌ای نصب کرده بود از حریر سبز مطنّب به طنابهای ابریشم و ثروت و مال بی‌اندازه‌ای داشت امّا پس از ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه و آله تمام اموال خود را در راه خدا برای رواج دین مقدس اسلام به آن حضرت بذل نمود و تحمّل کرد برای خدا صدمات و آزارها و شماتتها و آزارهای قوم خود را و این مقام فوق مرتبه و مقامی است که خداوند متعال به او عنایت فرمود و او در حسن جمال و فضل و کمال و بسط ید و انفاق مال و عفت و نیکی خصال در عصر خود در میان اقران و امثال شبیه و نظیری نداشته و مهارت تامه‌ای در علم عروض و ادبیات و شعر داشته نگارنده اندکی از بسیار از اشعار آبدار او را در این مختصر می‌نگارم و از خود به یادگار می‌گذارم

در بیان پاره‌ای از اشعار خدیجه

از جمله این اشعار است که پس از توصیفات پسرعمویش ورقة بن نوفل بن اسد از حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله برای خدیجه با نهایت وجد و شوق و شعف سروده بنحوی که از شوق وصال آن حضرت نزدیک بود جان از جسدش بیرون رود در آن حال بدون صبر و قرار درّ شاهوار اشک بی‌اختیار از دیده گهربار به رخسار خود می‌بارید و آه سرد از دل پردرد برکشید و مترنّم به این اشعار آبدار گردید و آتش محبّت و اشتیاق وصال آن حضرت را از کانون دل مشتعل ساخت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه